مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ

مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ

مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال سوم پاییز و زمستان 1392 شماره 2 (پیاپی 6) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل سیاست های سواد رسانه ای در سه نهاد فرهنگی و ارتباطی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر انتقادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وزارت آموزش وپرورش سواد رسانه ای سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران مدل EC

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 520 تعداد دانلود : 80
با پیشرفت و توسعه رسانه ها، جهان به مرحله جدیدی گام نهاد که در آن، رسانه ها ضمن گام برداشتن در مسیر تکامل و تنوع، به یکی از اجزای اصلی جوامع بشری تبدیل شدند. بر این اساس، بیش از دو دهه است که صاحب نظران ارتباطات به دیدگاه سواد رسانه ای روی آورده اند که به نظرمی رسد با گسترش آن، می توان از تأثیرات منفی رسانه ها تا حدود بسیاری پیشگیری کرد، گستره دسترسی و استفاده مخاطبان را به رسانه ها افزایش داد و در نهایت، مخاطبان را به تولیدکنندگان پیام های ارتباطی تبدیل کرد. اگر سواد رسانه ای را علم تنظیم کننده روابط میان مخاطب و رسانه ها بر اساس هنجارهای درونی شده بدانیم، نباید از جایگاه آن در سیاست های رسانه ای کشورها غافل شویم. برای تحلیل این سیاست ها مدل های گوناگونی ارائه شده است که جامع ترین آنها مدل EC کمیسیون اروپاست. این مدل چهار مؤلفه دسترسی، استفاده، درک انتقادی و تولید ارتباطی را در حوزه سواد رسانه ای مطرح می کند. در این پژوهش، بر اساس مدل EC و مؤلفه های مطرح در آن و روش پژوهش اسنادی تحلیلی، اسنادِ سه نهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش وپرورش و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به عنوان سه نهاد فرهنگی و آموزشی مهم و تأثیرگذار کشور مورد بررسی و تحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین میزان توجه در اسناد وزارت آموزش وپرورش، از میان مؤلفه های سواد رسانه ای، تنها معطوف به مؤلفه استفاده و درک انتقادی بوده و برای ارتقای مؤلفه توانایی ارتباطی، هیچ سیاستی تدوین نیافته است؛ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیاست های سواد رسانه ای به رسانه های دیجیتال محدود بوده و دیگر رسانه ها از جمله رسانه های چاپی و الکترونیکی مورد توجه قرارنگرفته است.
۲.

نقش و تأثیر رسانه های جمعی بر وقوع قتل های شرافتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جنسیت فرهنگ رسانه های جمعی آداب و رسوم قتل شرافتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 529 تعداد دانلود : 11
قتل های شرافتی یکی از واقعیت های اجتماعی است که از گذشته دور وجود داشته و تا به امروز به حیات خود ادامه داده است. قتل های شرافتی یا ناموسی در مواردی نظیر روابط عاشقانه غیرمتعارف، خیانت به همسر، زنا، فرار از خانه، ازدست رفتن بکارت و نمونه های مشابه که اعمال و رفتارهای ضد ناموسی بی عفتی، بدنامی و فضاحت تلقی می شوند، رخ می دهند. در وقوع این پدیده مسلّماً علل و عوامل گوناگونی همچون آداب و رسوم، فرهنگ مردسالارانه موجود، قوانین کیفری و غیرکیفری جامعه و رسانه های گروهی دخالت دارند. رسانه های گروهی با توجه به گستردگی، جذابیت و تنوعی که دارند، می توانند در ارتباط با قتل های شرافتی تأثیرات مثبت و منفی فراوانی به همراه داشته باشند که توجه به ابعاد گوناگونِ آن می تواند ما را در راه اتخاذ یک سیاست جنایی معقول، منسجم و سنجیده در جهت مبارزه همه جانبه با این پدیده یاری رساند. در واقع، رسانه های گروهی با تهیه و پخش برنامه هایی که به نوعی به تأیید آداب و رسوم موجود می پردازد، قابلیت این را دارند که در افزایش میزان ارتکاب قتل های ناموسی در جامعه تأثیر بسزایی داشته باشند. تأثیر این رسانه ها در حفظ و ترویج این فرهنگ تا به حدی است که هیچ برنامه و راهکار پیشگیرانه ای در این زمینه نمی تواند بدون حضور این رسانه ها، به اهداف خود دست یابد.
۳.

فرهنگ به مثابه رسانه ای بین اراده و عمل جمعی(مطالعه تطبیقی فرهنگ اسلامی و سکولار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکولاریسم اقتصاد فرهنگ سیاست فرهنگ اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 220 تعداد دانلود : 830
جامعه از سه زیرنظام سیاست، فرهنگ و اقتصاد تشکیل شده است. اگر جامعه را به انسانی تشبیه کنیم، سیاست اراده جامعه، فرهنگ فکر و اقتصاد اعضا و جوارح آن است. اراده با فکر، خواستِ خویش را پیش می برد و فکر برای اجرای منویات خود امکانات مادی را به کارمی گیرد. از این رو، فکر به عنوان واسطی میان اراده و عمل، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در جامعه نیز فرهنگ همین نقش را بر عهده دارد. سیاست از طریق فرهنگ عمل می کند و فرهنگ برای عمل، از امکانات مادی و اقتصادی بهره می گیرد؛ به عبارت دیگر، فرهنگ به مثابه رسانه ای میان اراده و عمل جمعی عمل می کند . امروز، دو نظام فکری در جهان در مقابل هم صف آرایی کرده اند: فرهنگ دینی و فرهنگ سکولار. برای دریافت کمّ و کیف این منازعه، لازم است به مطالعه فرهنگ و بررسی تطبیقی فرهنگ اسلامی و فرهنگ سکولار بپردازیم. شناخت مفهوم فرهنگ و چیستی و چگونگی آن، از ملزومات اولیه برای هر نوع تفکر و موضع گیری و برنامه ریزی در این موضوع است. در این مقاله می کوشیم تا ضمن پرداختن به چیستی و چگونگی فرهنگ، در یک نگاه مقایسه ای، نقطه های رقابت فرهنگ اسلامی و فرهنگ سکولار را معین کنیم. در این راه با اتخاذ مبانی تازه معرفت شناختی و هستی شناختی، و روش تحقیق الگویی با این پیش فرض قرآنی که انسان دارای سه ابزار شناخت است و اینکه در واقعیت اگر موضوعی شناسایی شود، هر سه وسیله شناخت به کار گفته می شود، به این نتیجه رسیده ایم که فرهنگ به عنوان یک واقعیت اجتماعی دارای سه لایه و سه بُعد از جنس حس، عقل و قلب است. به این ترتیب، برای دریافت عوامل شکل دهنده فرهنگ، با ترسیم جدولی سه بعدی، به شناسایی خانه های جدول پرداخته ایم و پس از تعیین این عوامل، به شناسایی هریک از مصادیق آن در نظام اسلامی و نظام سکولار در سه بخش فرهنگِ سیاسی، فرهنگِ فرهنگی و فرهنگِ اقتصادی مبادرت ورزیده ایم. به این ترتیب، شناخت 36 خانه متناظر فرهنگی در این دو مکتبی که امروز در مقابل هم صف آرایی کرده اند، زمینه را برای برنامه ریزی فرهنگی توسط اندیشمندان این رشته فراهم ساخته است.
۴.

اصول اخلاقی در رسانه جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: برابری کرامت انسانی آزادی بیان وفاق اجتماعی رفاه جمعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 277 تعداد دانلود : 213
روابط اجتماعی انسان ها مستلزم رعایت اصول اخلاقی است و هرقدر گسترة ارتباطات اجتماعی بیشتر شود، ضرورت تقیّد به اخلاق فضیلت مندانه بیشتر خواهدشد. برخی صاحب نظران اخلاقی برآن اند امروزه تکثر و تنوع فرهنگ ها در رسانه جهانی موجب شده تا نتوان مشترکاتی اخلاقی برای بشریت ترسیم کرد، اما نگارنده در مقالة حاضر از پنج اصل اخلاقی به عنوان حداقل اصول اخلاقی که از ذاتیات و فطریات بشر نشئت گرفته، یاد کرده است که می توانند پایه های مشترک اخلاق جهانی در رسانه ها معرفی شوند؛ مشترکاتی که با تنوع و تکثر ارزش های بومی و محلیِ فرهنگ های اخلاقی مختلف نیز منافاتی ندارند؛ اصولی که عبارت اند از: کرامت شأن انسانی، آزادی بیان، برابری و عدم تبعیض، وفاق اجتماعی، رفاه جمعی.
۵.

ارزیابی ساختار، کنش های متقابل، گمنامی و بازنمایی خود در چهار شبکه اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خود گمنامی فیس بوک اکیوپید چت روم ها گروه های یاهو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی تکنولوژی های نوین ارتباطاتی
تعداد بازدید : 965 تعداد دانلود : 522
مقاله حاضر با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و مستقیم، به مطالعه و مقایسه ساختار، کنش های متقابل، گمنامی و شیوه بازتاب «خود» در چهار شبکه اجتماعی مجازی به شرح زیر می پردازد: 1. چت روم ها در یاهو؛ 2. گروه های مجازی در یاهو؛ 3. شبکه قرارملاقات اکیوپید؛ 4. شبکه اجتماعی فیس بوک. مسئله این مقاله به تعامل بین ویژگی های ساختاری و کنش های متفاوت کاربران در این چهار شبکه اجتماعی مربوط می شود. بر اساس ترکیبی از نظریه «تعریف وضعیت» توماس و رویکرد کیفی لیندلاف و تیلور نسبت به رشته ارتباطات، مدلی را ارائه کرده و برای فهم بهتر معنای کنش، کاربران در دنیای مجازی بدان عمل کرده ایم؛ همچنین، به بازتعریف مفاهیم گروه های ارادی، تجمع و جمع دونفره در فضای مجازی پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد شیوه بازتاب «خود» تحت تأثیر ویژگی های ساختاری، گمنامی یا هنجارها در دنیای مجازی شکل می گیرد.
۶.

تحلیل ابعاد انتقادی شهر پست مدرن در سینمای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پست مدرنیسم شهر رویکرد انتقادی نظریه نئوفورمالیستی فیلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 157 تعداد دانلود : 862
پست مدرنیسم حاصل تلاقی ای است که در بافت فضا و زمان، میان چرخش فلسفی در ماهیت زیبایی شناسی و جریان رو به رشد رسانه به وجودآمد. می توان گفت رسانه علتی برای وجود پست مدرنیسم است و در عین حال معلول آن. از سوی دیگر، رسانه ها نیز به شیوه ای مستقیم یا غیرمستقیم تداعی و تحول پدیده ها را نشان می دهند. بنابراین، رسانه به عنوان یک ابزار انتقادی قدرتمند، می تواند همه چیز (حتی خودش را) به چالش بکشاند. رسانه با ابزار و خصوصیات تصویرگرانه خویش در به نمایش درآوردن شرایط خاص، قابلیت به منصه ظهور رساندن نیازهای زیبایی شناختی فلسفه پست مدرن را در ایجاد توهم واقعیت و تولید فراواقعیت ها دارد. هدف این پژوهش بررسی چگونگی استفاده از رسانه سینما در راستای نمایش ناکامی های پست مدرنیسم در حیطه شهر است. برای نیل به این مهم، ماتریس هایی دوبُعدی طراحی شده اند که یک بُعد آن را ابعاد فرمال انتقادی شهر پست مدرن و بُعد دیگر آن را اصول فرمال فیلم تشکیل می دهد. دستاوردهای پژوهش که ریشه در تحلیل 23 فیلم دارند نخست، در قالب یک ماتریس نهایی، نوعی درک تصویری را از مضامین شهر پست مدرن ارائه داده و ابعاد انتقادی شهر پست مدرن را در قالبی سینمایی به صورتی نظام مند به تصویر می کشد؛ دوم، نشان می دهد که دو بُعد تخیل و تجارت، بیش از ابعاد دیگر در سینمای منتقد شهر پست مدرن نمایانده شده اند و نقش اصول فرمال کارکردی، ریتمیک و تباین، بیش از دیگر اصول فرم فیلم بوده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵