آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

جامعه از سه زیرنظام سیاست، فرهنگ و اقتصاد تشکیل شده است. اگر جامعه را به انسانی تشبیه کنیم، سیاست اراده جامعه، فرهنگ فکر و اقتصاد اعضا و جوارح آن است. اراده با فکر، خواستِ خویش را پیش می برد و فکر برای اجرای منویات خود امکانات مادی را به کارمی گیرد. از این رو، فکر به عنوان واسطی میان اراده و عمل، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در جامعه نیز فرهنگ همین نقش را بر عهده دارد. سیاست از طریق فرهنگ عمل می کند و فرهنگ برای عمل، از امکانات مادی و اقتصادی بهره می گیرد؛ به عبارت دیگر، فرهنگ به مثابه رسانه ای میان اراده و عمل جمعی عمل می کند . امروز، دو نظام فکری در جهان در مقابل هم صف آرایی کرده اند: فرهنگ دینی و فرهنگ سکولار. برای دریافت کمّ و کیف این منازعه، لازم است به مطالعه فرهنگ و بررسی تطبیقی فرهنگ اسلامی و فرهنگ سکولار بپردازیم. شناخت مفهوم فرهنگ و چیستی و چگونگی آن، از ملزومات اولیه برای هر نوع تفکر و موضع گیری و برنامه ریزی در این موضوع است. در این مقاله می کوشیم تا ضمن پرداختن به چیستی و چگونگی فرهنگ، در یک نگاه مقایسه ای، نقطه های رقابت فرهنگ اسلامی و فرهنگ سکولار را معین کنیم. در این راه با اتخاذ مبانی تازه معرفت شناختی و هستی شناختی، و روش تحقیق الگویی با این پیش فرض قرآنی که انسان دارای سه ابزار شناخت است و اینکه در واقعیت اگر موضوعی شناسایی شود، هر سه وسیله شناخت به کار گفته می شود، به این نتیجه رسیده ایم که فرهنگ به عنوان یک واقعیت اجتماعی دارای سه لایه و سه بُعد از جنس حس، عقل و قلب است. به این ترتیب، برای دریافت عوامل شکل دهنده فرهنگ، با ترسیم جدولی سه بعدی، به شناسایی خانه های جدول پرداخته ایم و پس از تعیین این عوامل، به شناسایی هریک از مصادیق آن در نظام اسلامی و نظام سکولار در سه بخش فرهنگِ سیاسی، فرهنگِ فرهنگی و فرهنگِ اقتصادی مبادرت ورزیده ایم. به این ترتیب، شناخت 36 خانه متناظر فرهنگی در این دو مکتبی که امروز در مقابل هم صف آرایی کرده اند، زمینه را برای برنامه ریزی فرهنگی توسط اندیشمندان این رشته فراهم ساخته است.

تبلیغات