این پژوهش به منظور مقایسه ویژگیهای شخصیتی هنرمندان رشته های شعر و ادب، نمایش، موسیقی و هنرهای تجسمی با افراد غیرهنرمند بر اساس آزمون شخصیتی نئو اجراء شده است. جامعه آماری مورد مطالعه مشتمل بر هنرمندان عضو انجمنهای شعر و ادب، نمایش، موسیقی، هنرهای تجسمی و کارکنان غیرهنرمند شاغل در اداره کل ارشاد اسلامی خوزستان، شهر اهواز و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی بوده است. 320 هنرمند و 80 آزمودنی غیرهنرمند به صورت تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردید. فرضیه اصلی این پژوهش عبارت از این است که بین آزمودنیهای هر یک از چهار گروه هنری مورد مطالعه با افراد غیرهنرمند از نظر ویژگیهای شخصیتی تفاوت وجود دارد. فرضیه با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد بررسی قرار گرفت. مقدار F برای آزمونهای پیلائیز، هتلینگز و ویلکس به ترتیب 7.44=F، 7.98=F، و 7.77=F به دست آمد، که فرضیه تحقیق در سطح معنی داری 0.001= ?مورد تأیید قرار گرفت. همچنین، پنج فرضیه فرعی تدوین گردید که عبارت بودند از: بین آزمودنیهای هر یک از چهار گروه هنری مورد مطالعه با افراد غیرهنرمند از نظر عصبیت، برون گرایی، بازبودن، توافق و وجدانی بودن تفاوت وجود دارد. نتایج فرضیه های فرعی نشان داد که به جز در شاخص عصبیت که مقدار 1.12=F و تفاوت مشاهده شده در گروههای هنرمند و غیرهنرمند معنی دار نشد، در سایر شاخصها، به ترتیب، برون گرایی با 22.32=F، توافق با 4.05=F و وجدانی بودن با 5.73=F تفاوتهای معنی داری در گروههای هنرمند با گروه غیرهنرمند مشاهده گردید و فرضیه های تحقیق تأیید شدند. به دلیل این که پاسخ انسان به موقعیتها بر اساس آمادگیهایی به نام صفات صورت می گیرد که در او وجود دارند، معنی دار بودن فرضیه ها تبیین گردید. نتایج با توجه به دیدگاه صفات کتل مورد بحث قرار گرفت.