چکیده

شاپور بختیار فرزند محمدرضا (سردار فاتح بختیاری)‌ و نازبیگم در سال 1294 شمسی در چهارمحال و بختیاری به دنیا آمد. او نوه صمصام‌السلطنه بختیاری بود که در سال‌های پس از مشروطه دوبار به نخست‌وزیری رسید. تحصیلات ابتدایی‌اش را در شهرکرد و نیمی از تحصیلات متوسطه را در اصفهان گذراند و دوران دبیرستان را در مدرسه فرانسوی بیروت با اخذ دیپلم ریاضی به پایان رساند.1

متن

بختیار سال 1313 برای کسب تحصیلات عالی رهسپار فرانسه شد اما به دلیل اطلاع از اعدام 4 تن از اعضای خانواده‌اش توسط رضا شاه، مجبور شد به ایران باز گردد و بعد از گذشت 2 سال، مجددا به فرانسه مراجعت کرد و با دریافت دکترای حقوق بین‌الملل از دانشگاه سوربن به کشور بازگشت و به استخدام وزارت کار و تبلیغات درآمد. در زمان نخست‌وزیری دکتر مصدق معاونت وزارت کار را به عهده داشت و بعد از کودتای 28 مرداد با نهضت مقاومت ملی همکاری داشت.2 بعدها معلوم شد که وی در این دوران از عوامل و حقوق‌بگیران مخفی انگلیس در ایران بوده است، لذا با دقت در اقدامات او که ظاهری انقلابی و رادیکال داشت می‌توان به نقش مخرب وی در جریان مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران پی‌برد.
در جریان انقلاب اسلامی در زمستان سال 57 که تشدید مبارزات ضد استعماری و اوج‌گیری حرکت‌های انقلابی مردم علیه حکومت شاه را به همراه داشت، رژیم مجبور شد از شاپور بختیار که نیروی نفوذی استعمار در جبهه ملی بود به عنوان نخست‌وزیر بهره بگیرد. او آخرین امید شاه و دستگاه حکومتی آمریکا برای نجات سلطنت پهلوی بود.
بعد از سقوط دولت ازهاری در موقعیتی که انقلاب به روزهای اوج و پیروزی خود نزدیک می‌شد، بختیار پیشنهاد شاه برای احراز مقام نخست‌وزیری را پذیرفت و با وجود طرد از سوی جبهه ملی، کابینه خود را در روز شانزدهم دی ماه 1357 به شاه معرفی کرد.3
بختیار در نخستین روزهای زمامداری، نقطه‌نظرهای خود را درباره دولت و برنامه‌های آینده‌اش طی یک سخنرانی اعلام نمود تا شاید بتواند آرامشی در کشور ایجاد نماید. پس از قطعیشدن نخست‌وزیری بختیار، امام خمینیره‌ واکنش صریح و قاطعی از خود نشان داد و دولت او و مجلس را غیرقانونی خواند.
بختیار روز 21 دی ماه 1357 در مجلس شورای ملی حضور یافت و ضمن معرفی وزیران خود رئوس برنامه‌های دولت را به اطلاع نمایندگان رساند.4
سرانجام روز 26 دی ماه 1357 شاه با چشمانی گریان کشور را ترک کرد همزمان با خروج شاه از ایران، امام خمینیره طی یک سخنرانی در نوفل‌لوشاتو متذکر شدند که آمریکا سقوط شاه را قطعی تلقی می‌کند و اینک راه تازه‌ای در پیش گرفته و به جای شاه از دولت بختیار پشتیبانی می‌کند تا رژیم او را حفظ، و مردم را آرام نماید.امام خمینیره‌ از مردم خواست تا با تظاهرات و ابراز نارضایتی علیه دولت بختیار به پا خیزند تا موجبات سقوط دولت او را فراهم آورند. مخالفت امامره با حکومت بختیار موج جدیدی از مبارزات مردم را به دنبال داشت. شدت اعتراضات به حدی بود که کارکنان وزارتخانه‌ها از پذیرفتن وزرای جدید خودداری نمودند و عملا از اعضای کابینه، سلب اعتماد و اختیار شد.
در این میان تلاش‌های بختیار برای ملاقات با امامره و جلب موافقت ایشان با ابقای دولت خود تا انجام رفراندوم درباره نظام سیاسی آینده مملکت نتیجه‌ای نبخشید. شرط امامره برای پذیرفتن بختیار ، استعفای او بود.
حساس‌ترین مساله‌ای که بختیار پس از خروج شاه از ایران با آن روبه‌رو شد راهپیمایی روز اربعین حسینی در 29 دی ماه 1357 بود که مردم ضمن عزاداری، با تظاهرات میلیونی مخالفت خود با دولت بختیار و غیرقانونی دانستن آن را ابراز و خواهان تشکیل جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینیره شدند.
فردای آن روز، امام ره طی پیامی اعلام نمودند که بزودی به کشور باز می‌گردند. در این میان بختیار با بستن فرودگاه مهر‌آباد کوشید از مراجعت امام ره به ایران جلوگیری کند. ولی این تدبیر نابخردانه بر ناآرامی‌ها افزود واو در همان روز اعلام کرد: «آیت‌الله خمینی هر وقت اراده نمایند می‌توانند به وطن بازگردند.»
امام خمینی ره در روز 12 بهمن در میان استقبال عظیم مردم، وارد تهران شدند و طی مصاحبه‌ای مطبوعاتی در مدرسه شماره 2 علوی اعلام نمودند که دولت بختیار باید کنار برود و دولت موقت تعیین شود. شاپور بختیار در پاسخ به اظهارات امام رهاعلام کرد حاضر به همکاری با طرفداران ایشان می‌باشد ولی اجازه تشکیل دولت موقت را نمی‌دهد.
شورای انقلاب پس از بحث و گفتگو، مهندس مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت به امامره‌ پیشنهاد نمود و امام نیز بازرگان را به عنوان نخست وزیر منصوب کرد. با اعلام تعیین دولت موقت، واکنش بختیار شدیدتر شد و بلافاصله اظهار کرد که در ایران تنها یک حکومت وجود خواهد داشت و امامره‌ در پاسخ، ضمن تایید گفته وی اضافه نمودند آن دولتی که قانونی است باید بماند. در آن روزها دولت بختیار، طرح شیطانی کودتا علیه مردم را به اجرا در آورد و در نخستین گام، ساعت حکومت نظامی را از 9 بعدازظهر به 4 بعدازظهر جلو کشید تا با خلوت کردن خیابان‌ها، نقل و انتقالات نظامی را به اجرا در آورد ولی امام، مردم را به حضور در خیابان‌‌ها فرا خواندند.
21 بهمن، 1357 روز نبرد مسلحانه همه جانبه مردم با قوای دولتی بود؛ در روز 22 بهمن با شکست طرح کودتا و اعلام بی‌طرفی ارتش از سوی شورای فرماندهی نیروهای مسلح، دولت 37 روزه بختیار سقوط کرد و عمر رژیم شاهنشاهی به پایان رسید. بختیار پس از فرار از کاخ نخست وزیری حدود شش ماه در خانه یکی از آشنایان خود مخفی شد و سپس با گذرنامه جعلی و تغییر قیافه از ایران خارج گردید و به اروپا گریخت5‌ و به همکاری با صدام برای سرنگونی نظام اسلامی پرداخت و سرانجام سال 1370 درویلای مسکونی‌اش درحومه پاریس به قتل رسید.
از بزرگ‌ترین خیانت‌های این عنصر ضدملی در دوران کوتاه نخست‌وزیر‌ی‌اش، لغو بسیاری از قراردادهایی بود که رژیم پهلوی با دول غربی منعقد کرده بود و از نظر غرب ، در شرایطی که یک دولت ضد غربی در ایران روی کار می‌آمد این قراردادها به زیان اروپا و آمریکا به شمار می‌رفت.

پی نوشت ها :
1. شاپور بختیار، یکرنگی، ترجمه مهشید امیرشاهی، پاریس: بی‌نا، 1361، صص 11 19ظ‌2. مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت، 1/306 307ظ‌ 3. احمد‌عبدالله‌پور، نخست وزیران ایران، (تهران)‌، علمی، 1369، صص 307 308ظ‌ 4. مسعود بهنود، دولت‌های ایران از اسفند 1299 تا بهمن 1357؛ از سیدضیاء‌ تا بختیار، ص 864ظ‌5. شاپور بختیار، پیشین، صص 235 244.

 
پنجشنبه 17 بهمن 1387
            

  

تبلیغات