فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۸٬۲۲۵ مورد.
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
25 - 48
حوزه های تخصصی:
کشور ایران دارای اقلیم خشک و نیمه خشک بوده و بر اساس شاخص های مؤسسه بین المللی مدیریت آب، در آستانه یک بحران شدید آبی است. بنابراین، باید به دنبال راهکارهایی برای صرفه جویی در مصرف آب به ویژه در بخش های پرمصرف مانند کشاورزی بود. طرح مبادله آب مجازی یکی از راهکارهای مناسب برای صرفه جویی در مصرف آب در بخش کشاورزی است. برای بررسی مناسب بودن مبادله اب مجازی، توجه به شاخص های منابع آبی، اقتصادی، فناوری و حمل ونقل، و جامعه مهم است. در این راستا، در مطالعه حاضر، با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA) و داده های سال 1394، به ساخت یک شاخص ترکیبی و بررسی مبادله آب مجازی از طریق گروه محصولات حبوبات پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که برای مبادله آب مجازی از طریق محصول عدس، استان های آذربایجان شرقی، فارس، قزوین، اردبیل، چهارمحال و بختیاری، زنجان، سمنان و کهگیلویه و بویراحمد و برای محصول لوبیا، استان های چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، زنجان، فارس، لرستان و مرکزی و و همچنین، برای محصول نخود، استان های آذربایجان شرقی، زنجان، فارس و کرمانشاه از وضعیت متوسط به بالا برخوردارند. بنابراین، در طراحی الگوی کشت مناسب و تدوین سیاست های تخصیص بهینه و افزایش بهره وری آب در استان های ایران، سیاست گذاران می توانند از نتایج تحقیق حاضر استفاده کنند.
امکان سنجی به کارگیری سیستم قبض انبار توسط کشاورزان به عنوان ابزار تامین مالی کوتاه مدت: مطالعه موردی ذرت کاران ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
1 - 27
حوزه های تخصصی:
ﺳیﺴ ﺘﻢ ﻗ ﺒﺾ ﺍﻧﺒ ﺎﺭ، ﺗﻮﻟیﺪکﻨﻨ ﺪﮔﺎﻥ کﺸ ﺎﻭﺭﺯی ﺭﺍ ﻗ ﺎﺩﺭ ﻣیﺳﺎﺯﺩ ﺗﺎ ﻓﺮﻭﺵ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑ ﻪ ﺗﻌﻮی ﻖ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺷﺪﻥ ﻗیﻤﺖﻫﺎ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺩﻫﻨﺪ. هدف از این مطالعه امکان سنجی استفاده از سیستم قبض انبارتوسط کشاورزان جهت تأمین مالی کوتاه مدت است. برای این منظور از مدل برنامه ریزی پویا گسسته با افق محدود استفاده شده است. مدل بر اساس رفتار یک کشاور ذرت کار دارای هدف حداکثرکردن مطلوبیت مصرف حال و آتی کشاورز شبیه سازی شده است. با کالیبره کردن پارامترها، نتایج نشان می دهد مطلوبیت حداکثری کشاورز در حالت پایه، زمانی است که میزان ذخیره ذرت در انبار تجاری صفر است. این بدان مفهوم است که بکارگیری سیستم قبض انبار توسط کشاورزان امکان پذیر نخواهد بود.در ادامه از طریق تحلیل حساسیت پارامترهای تاثیر گذار درجه ریسک گریزی قیمتی کشاورز و روند تغییرات قیمت،می توان دریافت که کشاورزان ریسک پذیر چنانچه قیمت های آتی محصول افزایش یابد ذخیره سازی در انبار تجاری را آغازخواهندکرد و می توان به بکارگیری سیستم قبض انبار امیدوار بود . نتایج حاصل از بررسی سناریوهای مختلف حاکی از آن است که با افزایش درجه ریسک گریزی میزان فروش ذرت در زمان برداشت بیشتر شده و متناسب با آن میزان ذخیره ذرت در انبار مزرعه کمتر شده است. در شرایطی که افزایش انتظاری قیمت در محدوده 80% است، کشاورز با درجه ریسک گریزی 4/0 فروش ذرت در قیمت بازار را متوقف و ذخیره سازی را در انبارتجاری آغاز خواهد کرد.می توان گفت که این نقطه جاییست که در آن سیستم قبض انبار توسط کشاورز بکارگرفته می-شود.
ارزیابی اقتصادی طرح های توسعه زراعت چوب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
185 - 208
حوزه های تخصصی:
در کنار عوامل طبیعی و انسانی، مهم ترین عامل تخریب جنگل های ایران بهره برداری غیرمجاز از جنگل و تأمین چوب صنعتی برای مصارف گوناگون است. زراعت چوب با گونه های تندرشد خارج از توده های طبیعی می تواند بهترین عامل برای کاهش فشار بر جنگل ها، تأمین نیاز صنایع و رونق اقتصادی باشد. برنامه ریزی مطلوب در این بخش و شناسایی طرح های سرمایه گذاری بالقوه مناسب، مستلزم انجام ارزیابی اصولی طرح ها می باشد. لذا این مطالعه با هدف پیش بینی نتیجه اجرای طرح های زراعت چوب و تعیین ملاک و اساس تصمیم-گیری های سرمایه گذاری در این حوزه، به ارزیابی اقتصادی طرح های زراعت چوب در سه استان کشور با استفاده از معیارهای تنزیلی پرداخته است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز با مراجعه به سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور در سال 1400 جمع-آوری شد. نتایج نشان داد که با استفاده از روش های ارزش حال خالص، نسبت منفعت به هزینه و نرخ بازده داخلی، 6 طرح از 7 طرح بررسی شده، دارای توجیه اقتصادی بوده و در پایان دوره بهره برداری، سودآوری به همراه خواهند داشت. طرح کردکوی استان گلستان با ارزش حال خالص 22607260 هزار ریال، بیشترین ارزش حال خالص را در بین طرح ها دارا بوده و کلیه طرح ها، در دوره دوم بهره برداری از هزینه کمتر وسودآوری بیشتری نسبت به دوره اول برخوردار می باشند. توسعه زراعت چوب در مناطق مساعد از نظر شرایط اکولوژیک، استفاده از پساب تصفیه شده برای آبیاری درختان، ایجاد شرایط کشت قراردادی و تلفیق زراعت چوب با یکی از محصولات زراعی، از پیشنهادات مطالعه حاضر می باشد.
ارزیابی پیامدهای اقتصادی و زیست محیطی احداث پارک بزرگ تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت پارک ها و فضای سبز شهری در همه ی جنبه های زندگی بر کسی پوشیده نیست، چراکه پارک ها محیطی برای تفریح و استراحت ساکنان فراهم می آورند. همچنین در کاهش انواع آلودگی های صوتی، گرمایی و هوا نقش بسزایی دارند. در این مطالعه آثار اقتصادی و زیست محیطی پارک بزرگ تبریز و همچنین عامل های موثر بر تمایل به پرداخت پاسخگویان با استفاده از مدل لاجیت ترتیبی بررسی و ارزیابی شد. در ادامه کارکردهای زیست محیطی پارک مانند جذب ازون تروپوسفری(وردسپهر)، دی اکسید کربن، مونواکسید کربن، دی اکسید گوگرد و ذرات معلق و همچنین تولید اکسیژن و ذخیره کربن درختان پارک بزرگ تبریز محاسبه و قیمت گذاری شد. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل 107 پرسشنامه از میان خانوارهای منطقه های 4، 6 و 10 شهر تبریز و همچنین بازدیدکنندگان پارک در زمستان 1400 و بهار 1401 گردآوری شد. ارزش کارکردهای زیست محیطی، با سه سناریو بررسی و قیمت گذاری شد. بر مبنای محاسبه های انجام شده، ارزش کل اقتصادی-زیست محیطی پارک بزرگ تبریز 180 میلیارد ریال در سناریو اول، 255 میلیارد ریال در سناریو دوم و 328 میلیارد ریال در سناریو سوم برآورد شد. بنابر نتایج به دست آده از الگوی لاجیت ترتیبی، متأهل بودن در سطوح درآمدی بالا، کمبود امکانات رفاهی، زیرساخت ها و امکانات ورزشی، مراجعه به پارک با هدف استفاده از هوای آزاد و ورزش کردن، استفاده از خودروی شخصی برای رفتن به پارک و بیشتر بودن فاصله زمانی پارک تا محل سکونت دارای تأثیر منفی بر متغیر وابسته می باشند. همچنین متغیرهای تعداد ساعت های تفریح در ماه، مراجعه به پارک به دلیل علاقه مند بودن به آن، چشم انداز پارک، داشتن شغل دولتی، درآمد، گرایش های زیست محیطی و مخارج ماهانه خانوار دارای تاثیر مثبت بر تمایل به پرداخت پاسخگویان می باشند.
بررسی عامل های مؤثر بر پذیرش بسته های تشویقی عملیاتی سازی الگوی کشت زراعی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
25 - 51
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی عامل های مؤثر بر پذیرش بسته های تشویقی عملیاتی سازی الگوی کشت از سوی کشاورزان خراسان رضوی می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 283 کشاورز انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه حضوری داده ها و اطلاعات موردنیاز گرد آوری شد و با بهره گیری از الگوی لاجیت چندجمله ای به بررسی هدف پژوهش پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان داد که 114 کشاورز بسته قیمتی، 91 کشاورز بسته مدیریتی- زیرساختی و 78 کشاورز بسته یارانه ای را اولویت اصلی یسته حمایتی مورد تمایل خود، انتخاب کردند. نتایج برآورد مدل لاجیت چندجمله ای گویای این است که متغیرهای شمار نیروی کار خانوادگی، ریسک بازار، ریسک مالی، نگرش، کنترل رفتار درک شده، عضویت در نهادهای اجتماعی، میزان درآمد غیرکشاورزی، متوسط مقیاس بودن، هنجار ذهنی، تمایل مالی، وضعیت تأهل و دسترسی کافی آب اثر معنی دار بر انتخاب بسته مدیریتی- زیرساختی نسبت به بسته قیمتی دارند. همچنین متغیرهای محل زندگی، شمار نیروی کار خانوادگی، مشارکت و همکاری با جهادکشاورزی، نگرش، کنترل رفتار درک شده، عامل های فرهنگی و عضویت در نهادهای اجتماعی اثر مثبت و معنی دار و متغیرهای بزرگ مقیاس بودن، ریسک آب وهوا، هنجار ذهنی، قصد رفتاری، رضایت از سیاست و هدف های جهادکشاورزی و فعالیت و حضور در گروه کشاورزان اثر منفی و معنی داری بر انتخاب بسته یارانه ای نسبت به بسته قیمتی دارند. یافته های این پژوهش همچنین نشان داد بسته قیمتی در اولویت پذیرش کشاورزان قرار دارد و با توجه به این نتایج پیشنهاد و تاکید می شود اگر دولت باور به لزوم پیاده سازی این سیاست دارد، باید بر متغیرهایی که بازدارنده انتخاب سیاست قیمتی هستند تمرکز بیشتری داشته باشد تا بازدارنده های نارضایتی کشاورزان برطرف شود.
به کارگیری مدل های هیبریدی مبتنی بر یادگیری عمیق ماشین در کشاورزی هوشمند (مطالعه موردی: پیش بینی قیمت آتی پسته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
289 - 307
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از کشاورزان و فعالان بخش کشاورزی از تغییرات قیمت های بازار و آخرین پیشرفت های فناوری در حوزه قیمت محصولات کشاورزی آگاهی های لازم را ندارند؛ بنابراین بهره گیری از مدل های هوشمند برای پیش بینی دقیق قیمت کالاهای کشاورزی در حوزه کشاورزی هوشمند برای آنها اهمیت حیاتی دارد. لذا هدف از این مطالعه، ارائه یک مدل هوشمند بر پایه داده کاوی از نوع هیبریدی غیر خطی برای پیش بینی دقیق قیمت آتی پسته به منظور رفع محدودیت های موجود شامل ماهیت چندبعدی داده ها، عدم قطعیت در داده های پیش بینی شده و نهایتاً ارائه و ساخت مدل پایه قابل انتشار در زمینه به کارگیری الگوریتم های یادگیری ماشین عمیق برای پیش بینی قیمت محصولات کشاورزی است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که 1) با بکارگیری تئوری موجک برای نوفه زدایی داده ها، میزان خطای داده های قیمت کاهش یافته و داده ها از یک روند باثبات برخوردار شدند، 2) نتایج حاصل از اجرای شبکه کدکننده خودکار منتج به انتخاب وقفه بهینه یک، به عنوان متغیر ورودی برای پیش بینی قیمت آتی پسته تشخیص داده شد، 3) نتایج حاصل از بکارگیری شبیه سازی مونت کارلو-زنجیره مارکف و نیز پیش بینی خارج از نمونه با مجموعه داده های جدید، بیانگر این است که محتمل ترین و خوشبینانه ترین قیمت قابل وقوع برای قیمت آتی پسته در بورس کالای ایران، در سقف قیمتی 213 هزار تومان قرار دارد و قیمت پیش بینی شده با قیمت واقعی دارای اختلاف اندکی است (میزان خطا 0/7 درصد است). بر اساس نتایج حاصل شده، استفاده از مدل هیبریدی پیشنهاد شده و بکارگیری اجزای بکار برده شده در آن یعنی تابع تبدیل موجک، شبکه کدکننده خودکار، شبکه عصبی یادگیری عمیق، شبیه سازی مونت کارلو و استنتاج قیمت های جدید به عنوان کامل ترین زنجیره ارزش دو بخشی تحت یک مدل مرجع و پایه قابل انتشار برای پیش بینی و آزمون سایر محصولات کشاورزی با امکان به کارگیری تواترهای زمانی مختلف پیشنهاد می شود.
تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر بهبود مدیریت مزارع برنج در شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
341 - 364
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر بهبود مدیریت مزارع برنج در شهرستان رودبار بود که در قالب پارادایم کمی حاکم بر این پژوهش انجام شد. حجم نمونه تحقیق 252 نفر از کشاورزان شهرستان رودبار بودند که به روش تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. باتوجه به شاخص های محاسبه شده، پایایی و روایی مدل تایید گردید. به منظور بررسی مؤلفه های تاثیرگذار بهبود مدیریت مزارع برنج در شهرستان رودبار از یک مقیاس با 48 گویه که باطیف پنج گزینه ای لیکرت مشتمل بر دو بخش کلی شامل ویژگی های فردی-حرفه ای شالی کاران و گویه های مربوط به بهبود مدیریت سنجیده شد، استفاده گردید. داده های گردآوری شده با روش تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزار LISREL8.8 تحلیل شدند. نتایج نشان داد مدیریت تغذیه، مدیریت آفات و بیماری ها و علف های هرز، مدیریت فنی زراعی، مدیریت فروش و بازاریابی، مدیریت آب و خاک و مدیریت نیروی انسانی و سرمایه های اجتماعی از جمله مؤلفه هایی هستند که بهبود مدیریت مزارع برنج را تبیین می کنند. برمبنای نتایج می توان این گونه استنباط نمود که کشاورزان می بایست عوامل فنی و اجتماعی را در بهبود مدیریت مزارع خود موردتوجه قرار دهند. درراستای نتایج تحقیق پیشنهاد می شود شرکت های فنی خدماتی با مشارکت شرکت های خصوصی اقدام به معرفی محلول های تغذیه ای مناسب برای دوره های مختلف رشد و نمو برنج نماید تا شالیکاران بتوانند با مدیریت تغذیه شالیزارهای خود، کمیت و کیفیت محصول خود را بهبود بخشند. همچنین می توان از طریق معرفی ماشین های جدیدی که با شرایط منطقه و ارقام موردکشت در مزارع سازگار است، بهره وری را افزایش داد. در همین راستا، برگزاری نمایشگاه های سالانه مرتبط با معرفی فناوری های نوین مانند ماشین آلات تولید و فرآوری برنج می تواند مفید باشد.
شناسایی استانداردهای لازم و رتبه بندی محصولات کشاورزی برای معامله در بازارهای آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
31 - 58
حوزه های تخصصی:
بازار آتی پررونق و کارآی محصولات کشاورزی می تواند به روند توسعه در این بخش کمک کند. در واقع، افزایش کارآیی بازار محصولات کشاورزی، کاهش حاشیه های بازاریابی و بهبود شبکه انبارداری، بسته بندی و توزیع محصولات، به همراه توسعه سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، مجموعه عواملی هستند که می توانند روند رشد و توسعه بخش کشاورزی را سرعت بخشند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی استانداردهای لازم و رتبه بندی محصولات کشاورزی برای معامله در بازارهای آتی انجام گرفت. بدین منظور، به بررسی دوازده محصول کشاورزی پذیرفته نشده در بورس کالا و بازارهای آتی پرداخته شد. در تحقیق ترکیبی (کیفی- کمی) حاضر، برای دستیابی به هدف یادشده، نخست، با بهره گیری از روش داده بنیاد و انجام مصاحبه با خبرگان، استانداردهای لازم برای پذیرفته شدن محصولات کشاورزی در بازار آتی شناسایی شد؛ سپس، محاسبه کمی استانداردها و سرانجام، برآورد رگرسیون و رتبه بندی محصولات برای ورود به بازار آتی صورت گرفت. داده های پژوهش شامل اطلاعات سال های 96-1387 بود که از بانک های اطلاعاتی بورس کالای کشاورزی، وزرات جهاد کشاورزی، گمرک جمهوری اسلامی ایران و مرکز آمار ایران استخراج شد. در نهایت، نتایج حاصل از دسته بندی و گروه بندی استانداردها برای پذیرش در بازارهای آتی بر اساس عوامل مخاطره (ریسک) درآمدی محصولات، اندازه بازار نقدى، هزینه سیالیت، درجه همگنی، درجه تجاری بودن و فسادپذیری به دست آمد. همچنین، محصولات مورد بررسی بر اساس ارزش مبادلات آتی، به ترتیب اولویت، عبارت بودند از ذرت علوفه ای، پسته، خرما، کشمش، کلزا ، ذرت دانه ای، نخود، سویا، عدس، گندم، چای و جو. بنابراین، بر اساس الگوی برآوردی، محصولات ذرت علوفه ای، پسته، خرما و کشمش، به ترتیب، دارای بیشترین ارزش برای معاملات آتی شناخته شدند. در نتیجه، محصولاتی که ارزش معاملات آتی بیشتری دارند، در معاملات آتی می توانند موفق تر عمل کنند. از این رو، پیشنهاد می شود که سیاست گذاران بخش کشاورزی در ایجاد بازار آتی محصولات کشاورزی عوامل شش گانه پیش گفته را مد نظر قرار دهند.
تدوین و اولویت بندی ساختارهای توسعه زنجیره ارزش مرکبات جنوب کرمان و الزامات پایداری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
257 - 291
حوزه های تخصصی:
در مطالعه حاضر، الگوی مطلوب زنجیره ارزش مرکبات جنوب کرمان با توجه به مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. برای تهیه اطلاعات مورد نیاز، از روش تکمیل پرسشنامه از طریق برگزاری جلسات توجیهی به صورت مشارکتی برای خبرگان، متخصصان و کارشناسان مرتبط با تولید و تجارت صنعت مرکبات منطقه (25 نفر) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، محاسبه وزن معیارها و دستیابی به بهترین مدل زنجیره ارزش مرکبات، از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شد. نتایج مطالعه نشان داد که بر اساس مجموع چهار معیار اصلی و 21 زیرمعیار مورد مطالعه، از بین مدل های چهارگانه کسب وکار در زنجیره ارزش، مدل «بازارساز» به عنوان بهترین مدل با بیشترین وزن نسبی (427/0) حائز رتبه اول و مدل «لایه ای» به عنوان کم اهمیت ترین مدل با وزن نسبی 09/0 حائز رتبه چهارم شناخته شد؛ افزون بر این، مدل های «یکپارچه» و «ارکستر»، به ترتیب، با وزن های نسبی 277/0 و 196/0 در رتبه های دوم و سوم اهمیت قرار گرفتند. معیارهای یادشده با نرخ ناسازگاری 04/0 برآورد شد که قابل اعتماد بودن قضاوت های نخبگان را به اثبات می رساند. همچنین، معیار اقتصادی، به عنوان مهم ترین معیار با وزن 361/0 در انتخاب بهترین مدل زنجیره ارزش مرکبات، نقش اصلی را ایفا کرده و رتبه اول را به خود اختصاص داده است؛ معیارهای زیست محیطی، ساختاری و فرهنگی نیز به ترتیب، با وزن های 333/0، 214/0 و 092/0، در رتبه های دوم تا چهارم اهمیت قرار گرفتند. از این رو، مدل «بازارساز» می تواند به عنوان بهترین و اولین اولویت مدل توسعه زنجیره ارزش مرکبات جنوب کرمان مورد تأکید برنامه ریزان و سیاست گذاران قرار گیرد. سرانجام، پیشنهاد می شود که تصمیم گیران و برنامه ریزان کشور، از طریق اعمال سیاست های تشویقی و حمایتی در یک دوره کوتاه مدت، اقدام به جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی کنند تا صنعت مرکبات کشور هرچه سریع تر، متناسب با تولید مرکبات کشور، رشد و توسعه یابد.
اثرگذاری نوسانات قیمت نفت خام بر معیارهای اهرمی شرکت های بورسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
131 - 150
حوزه های تخصصی:
در طول دهه گذشته، قیمت بین المللی نفت خام، نوسانات مکرری را تجربه کرده و همین پژوهشگران را برانگیخته است تا چگونگی تأثیر عدم قطعیت قیمت نفت را بر فعالیت های اقتصادی و بازارهای مالی بررسی کنند. نفت، به عنوان یک عامل ورودی مستقیم یا غیرمستقیم، می تواند به شدت بر هزینه تولید و انتظارات سودآوری شرکت ها تأثیر بگذارد. بر این اساس، تغییرات قیمت نفت می تواند نحوه تصمیم گیری و عملکرد شرکت را تغییر دهد. در همین راستا، در پژوهش پیشِ رو به بررسی اثرگذاری نوسانات قیمت نفت خام بر معیارهای اهرمی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. برای این منظور از داده های 160 شرکت منتخب طی دوره زمانی 1391 تا 1399 استفاده شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده نیز از روش داده های تابلویی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که نوسانات قیمت نفت خام بر معیارهای اهرمی شرکت های بورسی اثرات منفی و معناداری داشته است. برهمین اساس، نتیجه گیری می شود که شرکت ها تقاضای تأمین مالی را برای عبور از عدم قطعیت قیمت نفت کاهش می دهند. بنابراین افزایش عدم قطعیت قیمت نفت می تواند شرکت ها را برای کاهش تقاضای تأمین مالی خارجی و در نتیجه، کاهش اهرم ها برانگیزد.
بررسی پویایی های فناوری اطلاعات و ارتباطات و تخریب محیط زیست (شواهدی ازکشورهای در حال توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
101 - 127
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اثر ردپای اکولوژیکی از دیدگاه اثر فردی و روند ذخایر کشورها و نو ع زمین در 113 کشور منتخب در حال توسعه با بهره گیری از روش پنل دیتا در دوره زمانی 2018-1992 است. نتایج نشان می دهد که افزایش ضریب نفوذ تلفن همراه موجب افزایش انتشار گازهای گلخانه ای وانتشار دی اکسیدکربن وافزایش اثر ردپای اکولوژیکی شده است. با این وجود، افزایش ضریب نفوذ اینترنت سبب کاهش میزان انتشار دی اکسیدکربن و افزایش گازهای گلخانه ای و افزایش اثرردپای اکولوژیکی شده است. در کوتاه مدت رابطه مثبت بین رشد اقتصادی و تخریب محیط زیست در این کشورها وجود دارد و رشد اقتصادی کیفیت محیط زیست را بدتر می کند و در بلندمدت شواهدی از درستی فرضیه کوزنتس مشاهده می شود. تحلیل های پویا نشان داد که به کارگیری فاوا بر بهبود محیط زیست مؤثر بوده است و این اثرگذاری حداقل به مدت یک دهه تداوم می یابد. البته شوک های فناوری اثر آنی بر بهبود برخی شاخص های محیط زیست دارند و دامنه اثرگذاری بر برخی شاخص ها در بلندمدت ظاهر می شود. با توجه به این که این کشورها در تولید فاوا مزیت نسبی ندارند ولی می توانند با بهره مندی از کاربری فاوا از مزیت اقتصادی و محیط زیستی آن بهره مند شوند.
بررسی عوامل موثر بر کارآیی فنی تولید گندم آبی در شهر کشم، کشور افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: گندم آبی تقریبا 75 درصد از تولید داخلی کشور افغانستان را تشکیل می دهد. این محصول در امنیت غذایی، افزایش درآمد و اشتغال کشاورزان این کشور اهمیت زیادی دارد. به همین منظور میزان کارایی گندم آبی و عوامل موثر بر آن در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: داده های این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با تکمیل پرسشنامه از 104 کشاورز گندم کار آبی شهرستان کشم کشور افغانستان به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل کارآیی از روش تحلیل پوششی داده ها استفاده شد. همچنین، برای بررسی عوامل موثر بر کارآیی گندم آبی، مدل رگرسیونی توبیت مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج مدل تحلیل پوششی داده ها، میانگین کارآیی فنی، تخصیصی و اقتصادی کشاورزان، به ترتیب 820/0، 650/0 و 519/0 است. می توان نتیجه گرفت که اکثر زارعین این شهرستان دارای کارآیی فنی بالا می باشند، اما از کارآیی اقتصادی خوبی برخوردار نیستند. به علاوه، نتایج رگرسیون توبیت نشان می دهدکه متغیر تعاونی های کشاورزی اثر مثبت و معنی دار، متغیر سن کشاورز اثر منفی و معنی دار و متغیرهای میزان تحصیلات و تجربه کشاورز اثر منفی و اندازه مزرعه اثر مثبت بر کارآیی فنی دارد.
بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج تخقیق، تشویق زارعان به عضویت در تعاونی های کشاورزی و یکپارچه سازی اراضی باعث بهبود کارآیی فنی تولید گندم آبی این شهرستان می شود.
ارائه مسیر بهینه تولید از میادین نفتی با در نظر گرفتن ابعاد اقتصادی، فنی و زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
57 - 84
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل محدودیت در سوخت های فسیلی موضوع استفاده بهینه از آنها بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در ادبیات بالادستی اقتصاد نفت و گاز واژه مترادف با این موضوع، مدیریت مخزن بوده که هدف آن بهینه سازی اقتصادی برداشت نفت و گاز با بهره گیری از عناصر مهندسی نفت، زمین شناسی، ابزارهای مدیریت و اقتصاد می باشد. در این مطالعه یکی از میادین نفتی شرکت نفت فلات قاره مورد بررسی قرار گرفته است. در گام اول با استفاه از داده های میدان نسبت به برآورد تابع هزینه میدان با در نظر گرفتن هزینه های زیست محیطی و هزینه های بازیافت ثانویه اقدام و در گام بعد سود تنزیل شده میدان در طول عمر آن تحت سه سناریو نرخ تنزیل و به روش برنامه ریزی پویا حداکثر شده است. نتایج مطالعه منحنی زنگی شکل تولید در طول عمر میدان را مورد تأیید قرار داد. همچنین در سناریو نرخ تنزیل 5درصد نتایج برداشت از میدان متوازن تر بوده است و با افزایش نرخ تنزیل به سمت 10 و سپس 20درصد برداشت بیشتر در سال های اول تولید و برداشت کمتر در سال های پایانی تولید رقم خورده است. نتایج مقایسه خروجی مسیر بهینه و واقعیت میدان حاکی از این موضوع می باشد که شرکت پیمانکار در سال های ابتدایی دوره به واسطه نوع قرارداد پیمانکار که اجازه برداشت 60درصد از تولید را تا 7 سال به ازای جبران هزینه ها به او می دهد، با شیب بسیاری برداشت نموده که با هیچ یک از سناریوها قابلیت مطابقت و توضیح ندارد.
اثر قیمت انرژی های خانگی بر نابرابری: تحلیل جزئی ریزداده های ایران با سیستم تقاضای EASI(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
137 - 167
حوزه های تخصصی:
در تعرفه گذاری گاز و برق به عنوان دو جانشین جدی، مقوله «برابری» همواره مورد توجه سیاست گذار قرار می گیرد. برای بررسی این موضوع خانوارهای مورد مطالعه را به چارک های درآمدی و همچنین در گروه های مختلف از نظر ویژگی وضعیت تاهل، سن و تعداد فرزندان تقسیم بندی شده است. طبق نتایج تخمین تقاضای EASI برای جامعه آماری خانوارهای شهری در بازه زمانی 10 سال، افزایش قیمت گاز در مقایسه با برق اثر بیشتری روی اقشار کم درآمدتر داشته است. براساس این تحلیل جزیی و در مقایسه برق و گاز، باید گفت که گاز کم کشش تر بوده و این موضوع احتمالاً به دلیل نبود جانشین مناسب برای گاز در صورت افزایش قیمت این کالابوده است. به نظر می رسد این موضوع از آن جهت بوده که سیاست گذار در جهت متنوع سازی حرکت نکرده و وسایل مصرف خانگی گازسوز نقش اصلی را در گرمایش داشته اند. این موضوع می تواند امنیت انرژی خانوارها را به خطر بیندازد.
چالش ها و راهبردهای توسعه حمل بار در صنعت ریل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
33 - 50
متوسط سهم راه آهن از حمل و نقل بار زمینی کشور در دو دهه گذشته 11.5 درصد و سرعت بازرگانی[1] کمتر از 4 کیلومتر در ساعت است. حرکت قطارهای باری برنامه ریزی شده و قابل پیش بینی نیست. به علاوه، ارتباط ضعیفی بین زیرساخت های راه آن و تقاضا برای حمل و نقل ریلی بار وجود دارد. اگر این ها را شاخصی از عملکرد نه چندان مطلوب حمل و نقل ریلی بار در ایران بدانیم، آنگاه پرسش از چالش های حمل و نقل ریلی بار و راهبردهای توسعه آن موضوعیت می یابد. پرداختن به چنین موضوعاتی هدف اصلی از نگارش مقاله حاضر است. چالش ها و راهبردها از فرآیند مصاحبه عمیق با خبرگان و کارشناسان، منطبق بر نظریه داده بنیاد، استخراج شده است. نتایج نشان می دهد بهبود عملکرد صنعت ریل در حمل و نقل بار در گروی (1) انتزاع وظایف تنظیم گری، داوری و سیاستگذاری از شرکت راه آهن ج.ا.ا.، (2) اداره شرکت راه آهن ج.ا.ا. بر اساس منطق بازرگانی و اعطای مسئولیت کامل در احداث زیرساخت و در دسترس نگه داشتن آن، (3) اداره سیر و حرکت، صدور بارنامه، اعطای مجوزها، تنظیم جدول زمانی و تعیین حق دسترسی بر مبنای قواعد نهاد تنظیم گر مستقل، و (4) لحاظ اختیار و مسئولیت کامل در اداره قطار برای شرکت های حمل بار، است.
ارائه الگویی برای تدوین و ارزیابی گزارش های امکان سنجی اقتصادی پروژه های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
51 - 76
هدف اصلی این مقاله ارائه الگویی برای تدوین و ارزیابی گزارش های امکان سنجی پروژه های مختلف سرمایه گذاری است. برای این منظور، مبتنی بر تحقیقات به روز جهانی، تجربه سازمان های بین المللی، دولت ها، بازیگران مالی و مدیران پروژه ها از سراسر جهان، الگویی استاندارد شامل هفت گام اساسی(اول، توصیف بستر پروژه، دوم، معرفی اهداف پروژه، سوم، معرفی پروژه، چهارم، امکان سنجی فنی و پایداری زیست محیطی ، پنجم، ارزیابی مالی، ششم، ارزیابی اقتصادی و هفتم، ارزیابی ریسک پروژه) برای تدوین و ارزیابی گزارش های تجزیه و تحلیل هزینه- فایده پروژه های سرمایه گذاری معرفی و تشریح شده است. بررسی ها نشان می دهد که تمرکز اصلی مطالعات داخلی بر بخش ها یا پروژه های خاص سرمایه گذاری بوده است و به دلیل نگاه خاص بخشی- پروژه ای ارائه یک دستورالعمل جامع برای تدوین و ارزیابی گزارش های امکان سنجی اقتصادی پروژه ها در دستور کار نبوده است. اما الگوی ارائه شده در این تحقیق یک الگوی عمومی است که مختص پروژه یا بخش اقتصادی خاصی نیست و می توان آن را برای انواع پروژه های دولتی یا خصوصی و در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و بین المللی به کار گرفت. همچنین در مطالعات داخلی به اصول اساسی تجزیه و تحلیل هزینه- فایده کمتر توجه شده است از این رو، تکیه بر تحقیق حاضر برای نگارش و ارزیابی گزارش های ارزیابی اقتصادی و امکان سنجی پروژه های مختلف سرمایه گذاری توصیه می شود.
Investigating the Appropriate Strategy to Enter the International Market of Organic Agricultural Products(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
397 - 413
حوزه های تخصصی:
The increasing concern of consumers about the quality and safety of agricultural products all over the world has caused organic products to become one of the most popular options for healthy. The increasing trend and consumption of organic agricultural products has led to the increasing growth of the market of these products in the last two decades. Due to the importance of entering and gaining a share of this growing market, this study investigates the factors affecting the international organic products market entry and determines the appropriate strategy for entering it using structural equation modeling. The data of this study was obtained by collecting 90 questionnaires from producers of organic saffron, pistachio, and raisin products in the year 2021 with available sampling method in Khorasan Razavi province. The obtained results indicate that the variables of risk and motivation to enter the international market directly and the production and marketing ownership indirectly and through influencing the motivation to enter the international market, influence the international market entry strategy. Based on this, the appropriate strategy for entering the international market of organic products, indirect, cooperative and non-attendance strategies such as indirect export, contract production and joint investment was obtained. Therefore, it is suggested that the government should remove or reduce the risks caused by sanctions and obstacles to enter the market for the direct presence of organic product producers in international markets.
The Potential Effects of Developing Different Marketing Channels on Waste Reduction in the Leafy Vegetable Supply Chain in Kermanshah Province(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
415 - 432
حوزه های تخصصی:
Every year, approximately one-third of the total food produced for human consumption is lost or wasted due to various reasons. This level of wastage has substantial adverse impacts on the environment, economy, and society. Numerous studies have proposed various policies to address the issue of food waste, such as incorporating technology into existing supply chains. However, concerns about their effectiveness and unintended consequences have led researchers to emphasize market-based approaches for waste reduction. The present study was carried out to estimate waste and investigate the potential for developing different marketing channels as market-based approaches to reduce waste in the leafy vegetable supply chain in Kermanshah province. To achieve this purpose, a system dynamics modelling of the waste system in the leafy vegetable supply chain was developed by using the literature review and interviews with experts and stakeholders. The tool for collecting research data was a questionnaire. The statistical population of this study is two groups including 22 experts and 728 actors in the leafy vegetable supply chain. Based on the findings, around 31,000 tonnes (39%) of leafy vegetables are wasted annually across the supply chain. The research scenarios indicate that the establishment of processing industries will effectively decrease the overall waste of leafy vegetables from around 31,000 tons to approximately 20,000 tons annually. Therefore, government initiatives and policies in the field of leafy vegetable exchange in the study area must focus on supporting businesses associated with leafy vegetable processing industries and establishing infrastructure prerequisites for these industries.
عوامل پیش برنده و بازدارنده ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
73 - 104
حوزه های تخصصی:
صنایع تبدیلی کشاورزی نقش مهمی در رشد و توسعه پایدار دارد. چنین صنایعی، ضمن تولید محصولات ارزشمند با حداقل ضایعات، زمینه ساز اشتغال و درآمد بیشتر است. گستره فعالیت این بخش شامل تمام فرآیندها از مزرعه گرفته تا سفره خانوار است. استان خوزستان جایگاهی ویژه در کشاورزی ایران دارد. با این همه، توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در این استان در سطح انتظار نیست. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت، کاربردی و از نظر روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی بود که با هدف ارائه راهکارهای توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در استان خوزستان اجرا شد. بدین منظور، پس از بررسی شرایط استان خوزستان، مشکلات و مسائل مربوط در قالب مصاحبه های حضوری و تلفنی و نیز با تکمیل پرسشنامه توسط مسئولان و کارشناسان ادارات دولتی (مانند غذا و دارو، جهاد کشاورزی، اداره صنعت و معدن، تجارت، شرکت شهرک های صنعتی خوزستان)، فعالان و مدیران کارخانه ها و کارگاه های صنایع تبدیلی و تکمیلی در نقاط مختلف این استان (در مجموع، شامل 107 نفر) بررسی شد. پس از بررسی پرسشنامه ها و مصاحبه ها، تشکیل ماتریس داخلی (نقاط قوت و ضعف) و ماتریس خارجی (فرصت ها و تهدیدها) صورت گرفت. بدین ترتیب، توسعه فناوری و نوآوری با استفاده از توان علمی متخصصان با امتیاز موزون 170/0 به عنوان مهم ترین عامل پیشبرنده و نابرابری در بهره مندی از تسهیلات و مقررات موجود و وجود برخوردهای سلیقه ای با امتیاز موزون 034/0 به عنوان مهم ترین عامل بازدارنده در ماتریس سوات (SWOT) شناسایی شدند. مجموع امتیازات موزون در ماتریس عوامل داخلی (435/2) و عوامل خارجی (325/2) نشان دهنده وضعیت نامناسب و کمتر از حد میانه این صنایع (برای هر کدام، 5/2) بود. در مرحله بعد، راهبرد های پیشنهادی به روش ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمّی بررسی و اولویت بندی شد که بر اساس آن، سه راهبرد «آمایش صنایع تبدیلی استان» (امتیاز 75/6)، «تلاش دولت در وضع قوانین و سیاست گذاری حمایتی» (امتیاز 34/6) و «پرداخت اعتبارات و وام های کم بهره» (امتیاز 98/5) در اولویت قرار گرفتند. از این رو، با وجود اهمیت مسئله آمایش به ویژه در برنامه توسعه صنایع تبدیلی استان خوزستان، پیگیری سایر راهبرد ها نیز اهمیت دارد.
ارزیابی اقتصادی تولید سیب زمینی در استان بغلان افغانستان (مطالعه موردی شهرستان خنجان)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و روستایی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 108
حوزه های تخصصی:
سیب زمینی در کشور افغانستان یکی از محصولات عمده غذایی است که بعد از گندم و برنج در رده سوم قرار دارد. بر این اساس در این پژوهش به ارزیابی اقتصادی تولید سیب زمینی در شهرستان خنجان استان بغلان افغانستان در سال زراعی 1401 پرداخته شد. در این مطالعه به منظور تحلیل اقتصادی شاخص های ارزیابی اقتصادی مانند درآمد کل، هزینه کل، بازده ناخالص، سود، بازده سرمایه گذاری، نسبت منفعت به هزینه و قیمت تمام شده محصول مورد بررسی قرار گرفت و همچنین بهینه بودن میزان مصرف نهاده ها نیز از طریق تابع تولید مشخص گردید. نتایج نشان داد که متوسط عملکرد سیب زمینی 5/7334 کیلوگرم در هکتار، میانگین درآمد 8/154267 افغانی، متوسط هزینه تولید 9/65228 افغانی، میانگین سود 8/75058 افغانی و نرخ بازده سرمایه گذاری نیز 45/134 درصد در هکتار می باشد. نتایج بررسی درآمد به هزینه تولید سیب زمینی در استان بغلان افغانستان مبین این است که به طور متوسط به ازای هر افغانی هزینه شده در تولید سیب زمینی معادل 34/2 افغانی درآمد حاصل می گردد. متوسط قیمت تمام شده هرکیلوگرم سیب زمینی نیز 36/9 افغانی به دست آمد. نتایج تابع تولید نیز نشان داد که نهاده های زمین، کود فسفات، کود ازت، بذر، نیروی کار، سم قارچ کش و ماشین آلات اثر مثبت و معنی دار دارد. خنجان منابع آب فراوان داشته که کشاورزان در خصوص استفاده از آب هیچ گونه هزینه ای را پرداخت نمی کنند. بنابر این استفاده بیش از حد آب سبب شده تا آب اثر منفی و معنی دار بر میزان تولید سیب زمینی داشته باشد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که کشت محصول سیب زمینی در شهرستان خنجان یک فعالیت سودآور است و میزان مصرف تمام نهاده ها به جزء آب بهینه می باشد. با توجه به نتایج پیشنهاد می گردد کشاورزان در استفاده از آب، صرفه جویی نموده و به طور بهینه مصرف نمایند.