فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۶۷۵ مورد.
تاثیر مالیات وصادرات براشتغال بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش کشاورزی، یکی از بخشهای مهم اقتصاد کشوراست که تامین کننده سهم مهمی ازتولیدناخالص داخلی، اشتغال، نیازهای غذایی، صادرات غیرنفتی و نیازصنایع به محصولات کشاورزی است. اشتغال و میزان آن، مانند هر متغیراقتصادی واجتماعی، تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد که از آن جمله می توان به میزان تولید، سرمایه گذاری، سطح دستمزدها، صادرات ومالیات اشاره کرد. با تغییر هر متغیر، میزان اشتغال به طور مستقیم و یاغیرمستقیم تحت تاثیر آن قرار می گیرد وسطح اشتغال وبیکاری تعیین می شود. این مطالعه تاثیر متغیرهای کلان، مالیات وصادرات بر اشتغال بخش کشاورزی را در سالهای 84-1358 با استفاده از مدل خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. نتایج نشان می دهدکه مالیات مستقیم، تاثیر معنی دار ومعکوس و صادرات اثرمستقیم براشتغال دارد.
تاثیر تقاضای نهایی بر تولید فعالیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران: رویکرد ضرایب فزاینده با ریشه های مشخصه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با تمرکز بر فعالیت هایICT ایران و الگوی داده-ستانده به محاسبه ضرایب فزاینده کلان با محاسبه ریش ه ها و بردارهای مشخصه پرداخته و سپس به اندازه گیری تغییرات تولید، به عنوان اهداف سیاستی و نیز تغییرات تقاضای نهایی مورد نیاز برای تغییرات تولید محاسبه شده به عنوان سیاست های مورد نظر و قابل اجرا برای دستیابی به اهداف سیاستی پرداخته ایم. این روش این امکان را فراهم می کند که علاوه بر تعیین بخش های تاثیرگذار اقتصادی، مناسب ترین سیاست های کنترل تقاضا به منظور دستیابی به بیشترین اثرگذاری بر تولید را شناسایی نماییم. بدین منظور از جدول داده- ستانده سال 1378 بانک مرکزی به منظور شناسایی مناسب ترین سیاست های کنترلی تقاضا برای فعالیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران با محاسبه ضرایب فزاینده کلان استفاده کرده ایم. نتایج نشان می دهد که سیاست 1، سیاست مسلط برای افزایش تولید بوده و ترکیب دو سیاست 1 و3 با ضرایب عددی 9/0 و 1/0 بیشترین تاثیر گذاری را بر افزایش تولید فعالیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات اقتصاد ایران دارد.
تجزیه و تحلیل متوسط جبران خدمات زنان در مقایسه با مردان در بخش صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش متوسط جبران خدمات اسمی و واقعی در هر صنعت به تفکیک زن و مرد را دردوره 1379 تا 1384محاسبه کرده و با استفاده از تحلیل واریانس رگرسیونی اثر معنادار جنسیت برمتوسط جبران خدمات واقعی را برآورد کرده ایم. نتایج نشان می دهد که صنعت تولید ماشین آلات اداری ، حسابگر و محاسباتی از بیشترین نوسان در متوسط جبران خدمات سرانه (بیشترین ضریب تغییرات) برخوردار بوده و کمترین نوسان در متوسط جبران خدمات سرانه در صنایع تولید محصولات از توتون و تنباکوـ سیگار و صنعت دباغی و عمل آوردن چرم، ساخت کیف، چمدان، زین، یراق و تولید کفش، به ترتیب برای شاغلان مرد و زن رخ داده است. نکته مورد توجه در این پژوهش این است که با فرض ثابت بودن سایر عوامل، متوسط جبران خدمات واقعی کارکنان زن به طور معنادار حدود 422 هزار تومان کمتر از متوسط جبران خدمات کارکنان مرد برآورد شده است. البته، باید توجه داشت که ممکن است این تفاوت ناشی از اضافه کاری بیشتر، سطح تجربه، سطح تخصص و سطح سواد مردان در مقایسه با کارکنان زن باشد که در این پژوهش قابل مشاهده نبوده است.
واکاوی سازههای تاثیرگذار بر توسعه حرفهای اعضای هیات علمی دانشکدههای کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی سازههای تاثیرگذار بر توسعه حرفهای اعضای هیات علمی دانشکدههای کشاورزی به انجام رسیده است. به لحاظ روششناسی، این تحقیق با رویکرد اکتشافی بر پایه راهبرد پیمایش به انجام رسیده است. جامعه آماری این تحقیق را اعضای هیات علمی دانشکدههای کشاورزی دانشگاههای دولتی ایران تشکیل دادهاند (1190=N) و برای جمعآوری دادهها و اطلاعات از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی استفاده شده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 120 نفر برآورد گردیده است. ابزار این تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جهت تامین روایی پرسشنامه به نظرات گروهی از اعضای هیات علمی و محققان مراجعه شده است و پایایی پرسشنامه بر اساس محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (95/0) مطلوب تشخیص داده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده از نرمافزار SPSS و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شده است. تحلیل عاملی انجام شده به استخراج پنج مولفه زیربنایی منجر گریده است که روی همرفته 4/74 درصد از واریانس کل را تبیین نمودهاند. این عوامل عبارتند از: (1) عامل روانشناختی (48/18%)، (2) عامل مدیریتی (72/17%)، (3) عامل فرهنگی- اجتماعی (19/14%)، (4) عامل نهادی (71/12%) و (5) عامل نظام حمایتی (26/11%).
رتبه بندی عوامل موثر بر اثربخشی طرح های انتقال یافته های تحقیقاتی در توسعه منابع انسانی بخش کشاورزی استان فارس از دیدگاه برگزارکنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق، ترویج و آموزش مهمترین عوامل توسعه منابع انسانی در هر بخش و از جمله در بخش کشاورزی می باشند. طرح های انتقال یافته های تحقیقاتی (طرح ها و پروژه های تحقیقی-تطبیقی، تحقیقی-ترویجی و تسریع انتقال یافته های تحقیقاتی) که با هدف تولید، انطباق و انتشار فناوری های جدید میان کشاورزان انجام می شوند، از جمله زیرنظام های نظام دانش و اطلاعات کشاورزی می باشند که بهبود سطوح مختلف توسعه منابع انسانی در کشاورزان را نیز مد نظر دارند. تحقیق حاضر که با هدف رتبهبندی عوامل موثر بر اثربخشی طرح های انتقال یافتههای تحقیقاتی در توسعه منابع انسانی بخش کشاورزی استان فارس انجام شد، از لحاظ هدف کاربردی و بر حسب روش و چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز توصیفی بود. جامعه آماری تحقیق، 53 نفر برگزارکنندگان طرح های انتقال یافته ها در سال زراعی 86-1385 بودند که همگی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه طراحی گردید، که گویه های آن بر اساس عوامل موثر معرفی شده توسط صاحبنظران مختلف و نیز نظرات طراحان و مجریان طرح های مذکور طراحی شدند. روایی صوری پرسشنامه با کمک صاحبنظران و پایایی آن از طریق اجرای پیش آزمون و با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (94/0=?) بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSwin11.5 استفاده شد. برای توصیف داده ها از آمار توصیفی مناسب شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات، و برای آزمون اختلاف میانگین پاسخ گروه های مختلف پاسخگویان از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. انگیزه و علاقه و نیز مشارکت فعال برگزارکنندگان، تامین صحیح نقدینگی مورد نیاز طرح ها و وجود خط مشی ها و سیاستهای حمایت کننده برای ادامه بکارگیری فناوری ها توسط کشاورزان از جمله عوامل مهم تاثیرگذار بر طرح ها بودند که حضورشان در طرح ها ضعیف بود و بر این اساس پیشنهادهایی ارائه گردید.
بیلان ایران در 88
بودجه خط مشی تعیین نکند
بررسی امکان جانشینی بین نهاده ی انرژی با سرمایه در بخش فلزات اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم در رابطه با ساختار تولید و میزان استفاده از نهاده ها در صنعت، بررسی امکان جانشینی بین نهاده ها است. جانشینی انرژی با سایر نهادهها، به دلیل ویژگی های خاص آن مانند پایان پذیری، وفور منابع انرژی و تعلق گرفتن یارانه به انواع حاملهای انرژی در ایران، از اهمیت خاصی برخوردار است. با توجه به اینکه صنایع تولید فلزات اساسی یکی از زیر بخشهای انرژیبر بخش صنعت میباشد که سهم نسبتا زیادی در ارزش افزوده صنعت دارد؛ هدف اصلی این تحقیق، تخمین تابع تقاضای انرژی طی دوره1373 تا 1382 در صنایع تولید فلزات اساسی بوده و در کنار آن مکمل یا جانشین بودن برق و سایر نهاده ها در صنعت مزبور نیز بررسی می شود. با استفاده از روش دادههای تابلویی مدلهای تقاضای نهاده برای نهاده های کار، سرمایه، برق، و سایرحاملهای انرژی به عنوان داده های انعطاف پذیر در قالب فرم تابعی ترانسلوگ برآورد میشود. در برآورد مدل از روش اثرات ثابت و رگرسیون های به ظاهر نامرتبط استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که با توجه به داده های مورد بررسی، سرمایه و برق مکمل هم هستند در حالی که سرمایه با سایر حامل های انرژی رابطه جانشینی دارد. جانشینی بین برق و سایر حامل های انرژی تایید نمی شود و کشش قیمتی خودی برای نیروی کار، سرمایه، برق، و برای سایر حامل های انرژی به ترتیب برابر با 49/0 – ، 10/0– ، 39/0-، و 31/0- برآورد گردیده است.
بررسی وضعیت فقر در مناطق شهری و روستایی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان فارس با دارا بودن حدود 6.5 درصد از کل جمعیت کشور و وسعت جغرافیایی قابل توجه و امکانات و قابلیتهای مناسب اقتصادی- اجتماعی همواره با کاستیها و محرومیتهایی روبرو بوده است. بنابراین آگاهی از وضعیت فقر در مناطق شهری و روستایی استان می تواند زمینه ساز مناسبی به منظور سیاستگذاریهای کوتاه مدت و بلند مدت در امر توسعه استان باشد. با در نظر گرفتند این موضوع در مطالعه حاضر، وضعیت فقر در مناطق شهری و روستایی استان فارس طی سالهای 1374-86 بررسی شده است. بدین منظور پس از ارایه تعاریف فقر و انواع آن و مروری بر مطالعات صورت گرفته، خط فقر مطلق بر مبنای 50 درصد میانه مخارج خانوارها تعیین شده و سپس شاخصهای فقر مانند نسبت سرشمار، نسبت شکاف درآمدی، شدت فقر، شاخص سن و کاکوانی معرفی و برای مناطق شهری و روستایی استان محاسبه شده است. نتایج محاسبه این شاخصها نشان می دهد که میزان خط فقر مطلق سالانه خانوارها در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بوده و روند شاخصهای فقر در مناطق شهری و روستایی نشان دهنده روند نزولی فقر در این مناطق طی دوره مورد بررسی است.