فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۸۸۵ مورد.
صاحب نسق، علی خان والی و سردار همایون والی
حوزههای تخصصی:
فقر ضد تاریخی گری در مواجهه با تاریخ؛ یک ارزیابی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ارزیابی انتقادی رویکرد ضدتاریخی گری است.رویکردی که نیم قرن است در حوزه علوم انسانی فعال است و کارل پوپر از سرشناس ترین اندیشمندان این نحله است.روش کار، مطالعه اسنادی است.نتایج تحقیق نشان می دهد که اگرچه انتقادات ضدتاریخی گری از تاریخی گری در مارکسیسم ارتدوکس موفق بوده، اما بسط نقاط ضعف تاریخی گری مارکسیستی به تاریخی گری در شکل عام آن، از ایرادهای مهم ضدتاریخی گری است.همچنین، تقلیل دادن منطق علم تاریخ، به منطق علوم طبیعی با ویژگی«ابطال پذیری»، دیگر اشکال ضد تاریخی گری است.این امر باعث شده در مطالعه تاریخ ارزش ها جایگاهی نداشته باشند، تقلیل گرایی منطقی به وجود آید، فردگرایی روش شناختی حاکم شود، و مدلی جایگزین برای مطالعه تاریخ ارائه نشود.لذا، ضدتاریخی گری از آن جایی که مخالف مطالعه تاریخ با چشم اندازی گذشته نگر، تبیینی و تحلیلی است، و به علت نقد سلبی و نه ایجابی نسبت به تاریخی گری، خود مبتلا به فقر نظری است.
«قمقام زخار» در تاریخ واقعه کربلا
حوزههای تخصصی:
روضة الشهداء: از روایات مجعول تا تأثیرگذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب روضة الشهداء تألیف ملاحسین واعظ کاشفی (د. 910 ق) یکی از تأثیرگذارترین آثار سده های اخیر پیرامون واقعه کربلاست که به سبب اشاعه اخبار مجعول در تألیفات تاریخی و باور عمومی مورد انتقاد قرار گرفته است و آن را از اسباب اصلی رواج اخبار کذب و ضعیف تاریخی درباره واقعه کربلا دانسته اند. مسئله پژوهش حاضر این است که آیا تمام دروغ ها و تحریف های مربوط به واقعه کربلا از این کتاب نشأت گرفته است یا پیش از این کتاب نیز وجود داشته است؟ در صورت منفی بودن پاسخ، دلایل ورود چنین اخباری به کتاب چه بوده است؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که روضة الشهداء سرچشمه همه اخبار مجعول مربوط به واقعه کربلا نیست و بسیاری از این دست اطلاعات مأخوذ از منابع پیش از کاشفی است. مقاله حاضر به بررسی اخبار ضعیف تاریخی و چگونگی ورود آنها در روضة الشهداء و نیز علل چند سده رواج این کتاب در جوامع سنی و شیعی اختصاص دارد.
جایگاه تاریخ تئوفیلاکت سیموکاتا در منابع عهد ساسانی
حوزههای تخصصی:
از جمله منابع تاریخی برای درک تحولات دوره ی ساسانی، آثار به جا مانده از مورخان بیزانس است که به لحاظ وجود اطلاعات مهمی که مشابه آن را در دیگر منابع نمی توان یافت، حائز اهمیت است.یکی از مهم ترین این منابع، تاریخ تئوفیلاکت سیموکاتا است که تاکنون درباره ی آن در مطالعات تاریخ دوره ی ساسانی، پژوهشی مستقل به عمل نیامده و تا حدودی ناشناخته باقی مانده است.موضوع این اثر، مناسبات ایران و بیزانس در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم میلادی است.تئوفیلاکت سیموکاتا در تاریخ خود، درباره ی مناسبات ایران و روم، تشکیلات داخلی شاهنشاهی ساسانی، تحولات اواخر دوره ی ساسانی، به ویژه، دوره ی پادشاهی هرمزد چهارم، طغیان بهرام چوبین و خسرو دوم، اطلاعات مهمی را ارائه کرده است. سیموکاتا، آخرین مورخ بزرگ بیزانس، با آنکه در نگارش تاریخ خود روشی گزینشی و متعصبانه داشته است، اما گزارش های نسبتاً صحیحی را نگاشته است.این مقاله اهمیت و جایگاه تاریخ تئوفیلاکت را در مطالعات دوره ی ساسانی مورد بررسی قرار داده است.
نقد و ارزیابی تاریخ نگاری اسکندر بیگ منشی «عالم آرای عباسی»
حوزههای تخصصی:
تاریخنگاری آدمیت
حوزههای تخصصی:
پیشنهاداتی درباره ی روش کاوش در قبرستان ها براساس کاوش های قبرستان عصر آهن مسجد کبود تبریز و شهریری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نقد تاریخ نگاری ابن کثیر در کتاب «البدایه و النهایه» در زمینة تاریخ تشیع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«البدایه و النهایه» کتابی مشهور در زمینه تاریخ اسلام است که توسط ابن کثیر دمشقی (701 774ق) تألیف شده است. او به سبب تأثیرپذیری از شرایط زمانی، مکانی و به ویژه استادانی مانند ابن تیمیه، مواضعی ضدشیعی دارد. این پژوهش درصدد نقد تاریخ نگاری ابن کثیر در زمینة تشیع در کتاب مذکور، از طریق بررسی کلی روش ها و رویکردهای نگارنده است. متن پیش رو در قالب نقد سندی، محتوایی، و روشی تاریخ نگاری مؤلف، سامان یافته است. مهم ترین نقدها عبارتند از: تناقض های درونی؛ مخالفت با قرآن، سنت، و تاریخ؛ «گزینش و حذف»، «پذیرش و رد» متعصبانه. در تحلیل کلی، این نتیجه به دست می آید که مؤلف، از یک سو، با هدف توجیه اعتقادات مذهبی خاص خود، و از سوی دیگر، به سبب گرایش های ضدشیعی خود، هرگاه گزارشی تاریخی را با بینش ها و گرایش هایش ناهمخوان یافته حذف، رد، تحریف، و یا توجیه کرده است.
درآمدی بر باستان شناسی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
نگاهی به کتاب «تاریخ امپراطوری عثمانی و ترکیه جدید»
حوزههای تخصصی:
جایگاه و اهمیت تاریخ نویسی خاوری در تاریخ نویسی صدر قاجار
حوزههای تخصصی:
در فاصله تأسیس دولت قاجار تا پایان سلطنت فتحعلی شاه (صدر قاجار) وقایع نگاران و مورّخان زیادی ظهور کرد. آن ها تاریخ هایی با ارزش های متفاوت نوشتند و تاریخ نویسی در این دوره را از حیث کمّی و در پاره ای موارد از حیث کیفی به توسعه و ترقّی نسبی رساندند. میرزا فضل الله خاوری شیرازی، در سال آخر سلطنت فتحعلی شاه آخرین اثر در تاریخ نویسی صدر قاجار را با نام تاریخ ذوالقرنین نوشت. سبک و رویه خاوری در نوشتن تاریخ ذوالقرنین، اثر او را در میان تواریخ صدر قاجار که بیشتر آن ها در ردیف تاریخ نویسی سنّتی ایرانی قرار می گیرند، متمایز و متفاوت کرد. خاوری بر پاره ای از ویژگی های تاریخ نویسی سنّتی و وقایع نگاری های مرسوم وفادار بود؛ اما ویژگی های سبک او، تاریخ نویسی را از حدّ وقایع نگاری صرف و مرسوم فراتر برد، او را در جایگاه برجسته ای نشاند و در سرنوشت آینده تاریخ نویسی عصر قاجار نیز تأثیر نهاد. این ویژگی ها عبارت اند از: سبک، نثر و زبان ساده و روان و پرهیز از لفّاظی های ادبی و بیهوده گویی مرسوم در گزارش حوادث، اهتمام مورخ به تحلیل و تعلیل رویدادها و از همه مهم تر، تأکید بر ضرورت اصلاح شیوه تاریخ نویسی، ورود او به حیطه انتقاد تاریخی و حضور محسوس مورخ در پس گزارش های تاریخی، شناختی نو از تاریخ و تمدن و نظام های جدید سیاسی اروپا