تمرکز موضوعی تاریخ نگاری اسلامی بر اساس میراث موجود، بر تاریخ سیاسی است. مسئله ی قدرت نیز محور اصلی تاریخ سیاسی است. از آن جا که هدف تاریخ نگاری اسلامی از مرور تاریخ، تولید عبرت به معنای عبور از ظاهر امور و درک باطن آن هاست، بنابراین، گزارش چگونگی ظهور و افول حکومت ها و کنش های سیاسی حاکمان به عنوان موضوع متون تاریخ نگاری اسلامی، بازسازی منطق تحول و تداوم قدرت در تاریخ اسلام است. به نظر مؤلفان، بایسته است گزارش تاریخ حکومت های ایران باستان توسط مورخان مسلمان، در راستای تولید همین مفهوم و در ذیل حکمت سیاسی ایران شهری فهمیده شود. هرچند تاریخ این دوران به صورت رویه ای عمومی در آثار متعدد تاریخ نگاری اسلامی آورده شده است، اما در آثار مسعودی، این مفاهیم از جایگاهی ویژه برخوردار است و پرسش مقاله نیز شناسایی این جایگاه است. در این مقاله، براساس ره یافت هرمنوتیک، تلاش می شود فهم مسعودی از وضعیت خلافت/تمدن اسلامی بر پایه ی معانی عبرت آمیز و دلالت های گزارش های تاریخی وی برای فرهنگ سیاسی معاصرش بازخوانی شود. نتیجه ی بررسی انتقادی مذکور به این گزاره منتج شد که بازخوانی/گزارش تاریخ ایران باستان در آثار مسعودی، در راستای فهم میراث حکمت سیاسی ایران شهری برای نقد وضع موجود خلافت و تمدن اسلامی است، که به نظر مسعودی در وضعیت زوال قرار داشته و ارائه ی راه کاری بر مبنای جایگاه عدالت در ملک داری ایران شهری، برای خروج از این وضعیت بوده است؛ الگوی عملی ای که در مفهوم عدالت انوشیروانی متجلی می شده است.
تاریخ سلاطین عجم یکی از آثار وقار شیرازی، پسر وصال شیرازی، در دوره ی بازگشت ادبی و سده ی سیزدهم هجری است. این اثر به دلیل هماهنگی و هم گامی با موج ادبی زمانه ی نویسنده از جایگاه ویژه ای برخورداراست. این اثر تاریخ ایران باستان را همانند الگوهای مورد استفاده ی خود در چهار دوره پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان مورد بررسی قرارداده و در آن تلاش کرده تا سبک خراسانی و زبان فارسی سره را در نوشته خود به کارگیرد و از نظر تاریخی نیز تلاش کرده تا هم گام با باستان گرایی شکل گرفته، در این دوره بتواند نقشی ایفا نماید. در پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر متن نسخه خطی تاریخ سلاطین عجم سعی بر آن است تا بخش پیشدادیان نسخه خطی «تاریخ سلاطین عجم» را مورد بررسی قرار داده، منابع وقار شیرازی برای نگارش این اثر و همچنین بررسی فضای فرهنگی معاصر با دوره ی نویسنده شناسایی شود.