داستان مشهور ارینب را اگرچه اصلی درست نیست، اما نویسندگان و بخصوص ادیبان دوره های مختلف در آثار خود روایت کرده اند. در این مقاله روایت این داستان، دوره به دوره دنبال و آشکار شده که افسانه ارینب همانند دیگر افسانه ها از این سده تا آن سده و از این کتاب تا آن کتاب تغییر کرده و شاخ و برگ هایی تازه یافته است. آنچه عرضه خواهد شد، تحول داستان ارینب است؛ از روایت چند صفحه ای الامامه و السیاسه تا تبدیل آن به دفترهای مستقل داستان و دیوان های مفصل شعر و نقش مهم و برجسته ادیبان و شاعران در این زمینه.
رویداد حملة مغول و سرنگونی حکومت خوارزمشاهیان موجب ایجاد تصویری سرزنش آمیز و نکوهش بار از سلطان محمد خوارزمشاه نزد مورخان و به تبع آن پژوهشگران گردیده است. چنین به نظر می-رسد که این باور شایع در محتوای یکی از داستان های مثنوی مولانا جلال الدین بلخی، به صورتی متفاوت به نمایش درآمده است و ظاهراً شاعر در اثر عرفانی خود رویکردی متفاوت در مورد سلطان محمد نشان داده است. این پژوهش درصدد است تا با واکاوی عوامل مختلفی از جمله عناصر زبانی به کار رفته در داستان، سرچشمه های روایی و تغییرات ایجاد شده در روایت جدید و انگیزه های احتمالی شاعر، به بررسی جنبه های خاص روایت مولانا در مورد سلطان برافتاده خوارزمشاهی پرداخته و این داستان عرفانی را به لحاظ تاریخی و سیاسی روزگار سرایش آن مورد ارزیابی قرار دهد.
یکی از موضوعاتی که دانشمندان علم الحیل (معادل تقریبی مهندسی مکانیک) به آن پرداخته اند، طراحی فواره هایی است که به طور خودکار و در فواصل زمانی مشخص تغییر شکل می دهند. سه نمونه از این گونه فواره ها، در کنار یک فواره بدون تغییر شکل، در کتاب الطرق السنیه فی الآلات الروحانیه تألیف تقی الدین محمد بن معروف ملقب به راصد (م. 993 ق / 1585 م)، دانشمند بزرگ قرن دهم هجری و منجم باشی رصدخانه استانبول آمده است. از این کتاب تنها یک نسخه برجای مانده که در سال 1976 م در حلب به صورت فاکسی میله چاپ شده است. در مقاله حاضر ضمن بازسازی سه بعدی اشکال فواره ها با نرم افزار 3D MAX، طرز کار و نکات مربوط به آنها شرح داده شده است. در پیوست مقاله نیز تصحیح و ترجمه بخش مربوط به فواره های کتاب تقی الدین آمده تا مورد استفاده محققان و علاقه مندان قرار گیرد.