درخت حوزه‌های تخصصی

باستان شناسی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲٬۰۳۱ مورد.
۱۴۱.

مقدمه ای بر دست ساخته های چوبی قرون هشت تا یازده هجری قمری بوانات

کلید واژه ها: دوران اسلامی بوانات منبت گره چینی منبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۹۷
چوب، ماده خامی مناسب برای بروز ذوق، استعداد، هنر و خلاقیت صنعتگران و هنرمندان در دوران مختلف بوده است. هنرمندان ایرانی در دوران اسلامی هم چون دیگر صنایع، در زمینه هنرهای مرتبط با چوب نظیر: خراطی، منبت، گره چینی و خاتم سازی، نفیس ترین آثار را خلق کرده اند. طی دوران اسلامی در ساخت عناصر معماری بناهای مذهبی مانند در، محجر و منبر از چوب آثار نفیسی ساخته شده که بررسی آن ها ازنظر سیر تکامل و تحول صنایع وابسته به چوب به عنوان بقایای مادی فرهنگی دوران اسلامی و همچنین واکاوی مضامین نقوش و کتیبه های مذهبی آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده که با توجه به اهمیت موضوع تاکنون مطالعات چندانی در این راستا صورت نگرفته است. طی بررسی باستان شناسی که در سال 1394 ه .ش. به منظور شناسایی آثار تاریخی فرهنگی شهرستان بوانات صورت گرفت، آثار چوبی متعددی شناسایی و مورد بازدید قرار گرفت که پژوهش پیشِ رو در راستای معرفی و تحلیل یافته های موجود است. در این راستا، پرسش های پژوهش عبارتنداز: از دوران اسلامی بوانات چه آثار چوبی به جای مانده و عناصر تزئینی و مضامین کتیبه های آن ها چیست؟ از مسجد جامع بوانات و امامزاده حمزه بزم دست ساخته های چوبی مختلفی شامل: در، پنجره، منبر و محجر چوبی باقی مانده که ظرافت و تبحر در ساخت آن ها چشمگیر است. از آنجا که دو بنای موردبررسی به عنوان مسجد و امامزاده دارای کاربری مذهبی بوده، عموم کتیبه ها نیز شامل: آیات قرآن، شهادتین، شهادت ثلاثه، صلوات و نام امامان بود که نشان از تأثیر مذهب تشیع بر صنعت و هنر این دوره است. از آنجا که تنها در بناهای مسجد و امامزاده آثار به خوبی حفظ شده اند، می توان نقش و اهمیت مذهب و قداست را در حفظ آثار فرهنگی و تاریخی بازجست. هم چنین ظروف چوبی که پیش تر از غار کان گوهر به دست آمده بود نیز مورد تاریخ گذاری قرار گرفت که درنهایت آثار چوبی بوانات با توجه به کتیبه های موجود در بناها به قرن هشتم هجری قمری، و دوره صفویه تاریخ گذاری شدند.
۱۴۲.

تأملی نو بر قفل های دورۀ صفویه ازمنظر فرم، نقش و عملکرد

کلید واژه ها: قفل سازی نماد و نشانه شناسی دوره صفویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۸۴
هنر و صنعت قفل سازی هم چون دیگر هنرهای فلزی ایران به نوعی بازتاب آداب، عقاید و سنن مردم این سرزمین است. این هنر، درآمیختگی ظریفی از زیبایی شناسی با فولاد و آهن است و درنهایت به هم نشینی قابل تأمل هنر و صنعت می انجامد؛ از این رو، می توان دریافت که با مقوله ای ارزشمند مواجه هستیم که ظرفیت های گوناگون بصری، فرمی و زیبایی را در خود نهفته دارد. هدف از انجام این پژوهش، ضمن دسته بندی قفل ها و ویژگی های فرم و نقش، شناخت قابلیت ها و کارکردهای متفاوت، به رمزگشایی نقوش و سنت ها و باورهای پیرامون آن ها می پردازد. پرسش اصلی پژوهش و مطرح در مورد این موضوع آن است که، نقش مایه های قفل های دوره صفویه از کجا اقتباس شده است؟ ویژگی های فرمی و مفهومی نقوش به کاررفته در قفل های دوره صفویه چگونه است؟ و تا چه میزان با جنبه های اعتقادی دوره صفویه ارتباط دارد؟ این پژوهش از نوع بنیادی و به لحاظ ماهیت به شیوه توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای و با تکیه بر توصیف، تحلیل و تاریخ خواهد بود. در این گفتار، سعی بر این بوده است که بیان نماید در دوره صفویه قفل علاوه بر جنبه حفاظتی کاربردی) برخوردار از جنبه آئینی بوده و رابطه مستقیم و تنگاتنگ با سنت اسلامی داشته است. بنابراین با تحلیل نقوش و کتیبه های به جای مانده بر قفل ها می توان دریافت که نقوش براساس کارکرد قفل، توسط هنرمند ابتدا انتخاب و سپس طراحی شده اند. بر این اساس می توان کارکرد کاربردی، کارکرد مذهبی و کارکرد طلسم گونه برای قفل های این دوره مطرح نمود.
۱۴۳.

بررسی تغییرات جمعیتی و پراکنش مکانی جوامع عصر آهن ایران با رویکرد باستان شناسی محیطی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: عصر آهن دیرین اقلیم رویداد اقلیمی خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۶۲
در مطالعات باستان شناسی عصر آهن ایران، پرداختن به تعاملات انسان و محیط تا اندازه زیادی مغفول مانده است و با توجه به وقوع نوسانات اقلیمی، طی این دوره فرهنگی، لازم است از این منظر نیز مورد بررسی قرار گیرد. یکی از مهم ترین محدودیت های این مطالعه، کمبود تاریخ گذاری های مطلق و گاهنگاری های نسبی معتبر برای اغلب محوطه های عصر آهن است. همچنین، این محوطه ها که اکثراً ویژگی گورستانی دارند، فاقد قابلیت لایه نگاری فرهنگی هستند. در این پژوهش، فراوانی و پراکنش مکانی اغلب محوطه های گورستانی و استقراری کاوش/ بررسی شده این دوره در مناطق شمال ایران مرکزی، شمال، شمال غربی و غرب ایران طی مراحل سه گانه عصر آهن بر اساس تغییرات اقلیمی مورد تحلیل قرار گرفته اند. پژوهش های دیرین اقلیم در منطقه جنوب غربی آسیا نشان دهنده افزایش خشکی آب و هوا در عصر آهن II (۸۰۰ –۱۲۵۰ ق.م.) هستند. بنابراین، به نظر می رسد کاهش جمعیت در برخی مناطق و جابه جایی های جوامع انسانی وهمچنین، نظام معیشتی عمدتاً کوچ رو گله داری طی عصر آهن در ارتباط با رویدادهای اقلیمی خشک بوده اند.
۱۴۴.

سنت سفالگری دوره هخامنشی در شمال شرق آناتولی (مطالعه موردی سفال های منقوش هخامنشی موزه شهر کارس، ترکیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: شمال شرق آناتولی دوره هخامنشی سفال های منقوش موزه کارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۴۳
سفال های دوره هخامنشی در منطقه آناتولی شرقی از لحاظ فرم و تکنیک، تفاوت بسیاری از سفال های دوره ما قبل خود، یعنی اورارتوها دارند. هم زمان با برافتادن حکومت اورارتوها و روی کار آمدن هخامنشیان و گسترش سرزمین های زیر سلطه آنان، فرهنگ جدیدی در سنت سفالگری به وجود آمده است. جای سفال های تک رنگ براق با آستر قرمزرنگ اورارتویی را سفال هایی با آستر کرم رنگ ضخیم به صورت تک رنگ و چندرنگ با فرم های متفاوت گرفته است. از  نظر تاریخی، تأثیرات فرهنگ اورارتو هنوز در مرحله اولیه عصر آهن III که مصادف با دوره حکومت ماد بوده، همچنان ادامه داشته است. در واقع، این مرحله در فاصله زمانی حکومت اورارتو و عصر آهن III با تمامی ویژگی های سنت سفالگری آن قرار دارد. در مرحله پس از اورارتو/ماد، هنوز تولید سفال هایی با تأثیر سنت سفالگری اورارتویی با خمیر قرمزرنگ ادامه داشته است. در حالی که در برخی اشکال هنوز پیوستگی را مشاهده می کنیم، در دوره هخامنشی، ساخت نمونه های اولیه ظروف فلزی دو دسته به عنوان یک نوآوری ظاهر می شود. در مراکز کاوش شده ای که بقایای معماری از آن ها یافت نشده، داده های سفالی و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آن ها، انجام این پژوهش را ممکن کرده است. در پژوهش حاضر، ابتدا به سفال های دوره هخامنشی که در منطقه شمال شرق آناتولی از کاوش ها و بررسی های باستان شناسی یافت شده است، اشاره می شود. در این مطالعه، با توجه به نتایج حفاری ها و بررسی های باستان شناسی انجام شده در منطقه شمال شرقی منطقه آناتولی، ارزیابی کلی از سفال های منقوش نگهداری شده در موزه شهر کارس کشور ترکیه انجام خواهد گرفت.
۱۴۵.

سازه های آبی هخامنشی حوضۀ آبریز رودخانۀ پلوار، ناحیۀ پاسارگاد

کلید واژه ها: سدهای تاریخی معماری هخامنشی آبیاری باستانی پاسارگاد شاهنشاهی هخامنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
فراهم نمودن آب برای باشندگان سرزمین ایران که در ناحیه خشک و نیمه خشک زمین قرار گرفته است، همواره یکی از مهم ترین چالش های مردمان این سرزمین و حکومت های آن از آغاز شکل گیری نخستین دولت ها تاکنون بوده است. اقلیم کم بارش سبب شده است تا مردمان ایران برای فراهم نمودن آب و در دسترس داشتن آن به نوآوری هایی در این زمینه روی آورند. ساخت کاریز (قنات) یکی از کاربردی ترین روش های بهره مندی از منابع آب زیرزمینی است که پیشینه ابداع و ساخت آن به هزاران سال پیش به ایرانیان نسبت داده شده است. بهره برداری از منابع آب جاری و روی سطح زمین نیز از مهم ترین روش ها و شیوه های معمول درمیان ساکنان ایران و مردمان دیگر سرزمین ها است. در این میان ساخت بندها و سدها روی رودخانه ها و چشمه ها، ایجاد آبراه ها و شبکه های آب رسانی، نوآوری و شیوه ای است در بهره برداری بیشتر و پایدارتر از منابع آب جاری. در حوضه آبریز رودخانه پلوار که پایتخت هخامنشی پاسارگاد در آن جای گرفته است، مجموعه ای گسترده از سازه های آبی تاریخی وجود دارد که شامل چندین بند، آبراه، آبگیر و چشمه است. بندها بیشتر روی شاخه های فرعی رودخانه پلوار ساخته شده است و شبکه های آب رسانی در چندین رشته در پایین دست بندها جای گرفته است. این سازه ها در دشت های دیدگان، مرغاب، پاسارگاد، سرپنیران، کمین و ارسنجان ساخته شده است. این پژوهش به صورت کوتاه به معرفی و چگونگی ساخت سازه های آبی دوره هخامنشی در محدوده موردمطالعه می پردازد. این سامانه های آبی گسترده با درایت و هوشمندی مدیران و مهندسان هخامنشی، آب را به تمامی دشت ها و دره های کوهستانی ناحیه پاسارگاد می رسانده است. آبادی ها و سکونت گاه های عمومی، باغ ها، زمین های کشاورزی، ساختمان ها و مراکز دولتی و در پایان پردیس شاهی کوروش و مجموعه بناهای شاهانه پاسارگاد بخشی از مصرف کنندگان این سامانه های آبی هستند. در ساخت بندها از مصالح خاک رس و لاشه سنگ به کار برده شده و برخی از آݣݣن ها نیز دارای سازه های معماری با بلوک های سنگی تراش خورده است. آبراه ها نیز در چندین مسیر در دامنه تپه ها و صخره ها ایجاد شده است. مطالعات و بررسی ها نشان می دهد ساخت سازه های آبی ناحیه موردمطالعه از دوره فرمانروایی کوروش بزرگ آغاز شده و در دوره داریوش بزرگ گسترش یافته و تا پایان حکومت هخامنشی توسعه و بهره برداری از آن ادامه یافته است.
۱۴۶.

بررسی محوطه های عصر آهن شهرستان بیجار، بر اساس مدلسازی پیش بینی باستان شناختی با روش رگرسیون لجستیک: ارزیابی داده ها، پردازش و کارایی مدل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل پیش بینی باستان شناختی GIS شهرستان بیجار عصر آهن رگرسیون لجستیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۴۶
یکی از روش های آماری غالب در مدل سازی پیش بینی باستان شناختی؛ رِگرسیون لُجستیک است. مدل احتمالی که این روش به وجود می آورَد، برای اهداف این نوشتار مناسب است. زمانی که متغیر وابسته به صورت ارزش باینِری قابل بررسی باشد، روش رِگرسیون لُجستیک قابل اجراست. در این رویکردِ آماری ارزش باینِری به عنوان متغیر وابسته با ارزش حضور/عدم حضور محوطه باستان شناختی مشخص می شود. نتایج مدل احتمال رویداد یا وقوع (محوطه باستان شناختی) را در ارزش احتمالی بین یک و صِفر نشان می دهد. عوامل زیست محیطی به صورت متغیرهای مستقل تعریف شده اند و رِگرسیون لُجستیک رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته و همچنین ارزش احتمالی متغیر وابسته را در همه نقاط نقشه محاسبه می کند. این نوشتار با چنین رویکردی به مفاهیم آماری و استفاده از مدل سازی به روش رِگرسیون لُجستیک با داده های حاصل از بررسی های میدانی باستان شناسی به تحلیل و تفسیر نتایج در محدوده شهرستان بیجار در استان کردستان پرداخته است. در مجموع، 71 محوطه عصر آهن به عنوان ورودی مدل سازی پیش بینی به ارائه پیشنهادی بهینه به منظور آماده سازی مدل برای این گونه رویکردها در باستان شناسی منجر شد. بااین حال، نتایج جدای از کمک به صرفه جویی در زمان، هزینه و افزایش دقت بررسی های باستان شناختی برای پروژه های آتی، نشان دهنده 90.4 درصد صحت پیش بینی با ارائه مناطق با احتمال بالا و کاهش محدوده بررسی است. همچنین نشان داده شده است که متغیرهای مستقل رودها و آبادی ها بیشترین تأثیرگذاری را بر نتیجه مدل و بر شکل گیری محوطه ها در چشم انداز داشته اند.
۱۴۷.

آیکنوگرافی نماد شتر مصور برروی سفالینۀ گِلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور

کلید واژه ها: آیکنوگرافی سفال گلابه ای رنگارنگ نیشابور شتر گُمیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
سفالینه های گِلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور یکی از سفالینه های منحصربه فرد دوران اسلامی است که دارای نقوش متنوع و نمادین بسیاری هستند. به نظر نقش مایه های این سفالینه ها در پیوند عمیق با باورهای اساطیری و مذهبی مردم سده های سوم و چهارم هجری قمری به وجود آمده اند؛ لذا تفسیر درست نقوش این سفالینه ها کمک شایانی به درک اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی مردم آن دوران می کند. یکی از نمادهای مصور برروی این سفالینه ها نماد شتری است که برروی کاسه ی گلابه ای رنگارنگ ترسیم شده و در موزه رضا عباسی نگه داری می شود. شتر ترسیم شده برروی این سفال از آن جهت دارای اهمیت است که به نظر گویای مفاهیم عمیق درخصوص تقدیس «شتر» در جامعه نیشابور بوده است. تاکنون برای تفسیر نقش شتر مصور برروی این سفالینه مطالعه هدفمندی صورت نگرفته است؛ لذا نگارندگان درصدد آن هستند نماد شتر مصور برروی سفالینه را در این جستار با روش «آیکنوگرافی» با رویکرد «اروین پانوفسکی» مورد مطالعه قرار دهند. برای نیل به این هدف، پرسش های پیشِ رو طرح می گردد؛ مفهوم نمادین شتر مصور برروی کاسه گلابه ای رنگارنگ نیشابور در ارتباط با کوزه و پرنده چیست؟ کاسه گلابه ای رنگارنگ با نقش مایه شتر، در ترکیب بندی با سایر نقوش برگرفته از عقاید کدام قشر جامعه نیشابوراست؟ برای دست یابی به پاسخ پرسش ها روش پژوهش اتخاذ شده برای پژوهش پیشِ رو کتابخانه ای با رویکرد توصیفی-تحلیلیِ تاریخی است که در آن ابتدا نقوش سفال مورد بحث، واکاوی شده و سپس برای تفسیر نماد آن با روش سه مرحله ای پانوفسکی موردمطالعه قرار می گیرد. برآیند حاصل از مطالعه نماد شتر این است که، مضمون نقش شتر با کوزه زیر شکم و پرنده هُدهُد، به نظر برگرفته از اصول تطهیر زرتشتیان و هم چنین جنبه خاصیت درمانی گُمیز شتر در بین مسلمانان سده های سوم و چهارم هجری قمری ساکن در شمال شرق ایران است.
۱۴۸.

کتیبه های پهلوی آتشکدۀ ویگل، شواهدی بر فروزان بودن آتشکدۀ ویگل در قرون نخستین اسلامی

کلید واژه ها: ویگل و هراسکان آتشکده دوره ساسانی دوران اسلامی کتیبه پهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۱
محوطه تاریخی ویگل و هراسکان در شهرستان آران و بیدگل در شمال استان اصفهان واقع شده است. مطالعات باستان شناسی فصل اول این محوطه منجر به شناسایی بخش چهارطاقی یک آتشکده و قسمتی از راهروی طواف آن گردید. فصل دوم کاوش آتشکده در جهت شناسایی سایر فضاها در اطراف بخش مرکزی آتشکده بود. مطالعات باستان شناسی مشخص ساخت از آنجا که این آتشکده در بافت شهری ساخته شده است، نسبت به آتشکده هایی که دور از محوطه های استقراری ساخته شده اند، اهمیت بیشتری دارد. به جز شواهد معماری، عناصر مذهبی و تزئینی گچی یافت شده در این آتشکده، شناسایی چند کتیبه پهلوی ساسانی برروی دیوارهای راهروی طواف شرقی آتشکده و کشف سفال نوشته های پهلوی (استروکا) بر اهمیت آن افزود. کتیبه های پهلوی برروی ازاره های گچی و دیوارهای با پوشش گل اُخری به خطی خوش نگاشته شده اند و متأسفانه به جز چند کتیبه بیشتر آن ها قابل خوانش نیست و نیازمند پژوهش گسترده ای است. گردآوری اطلاعات درباره آتشکده ویگل و کتیبه های پهلوی آن به شیوه میدانی صورت گرفته و روش پژوهش براساس مطالعات زبان شناسی و توصیفی-تحلیلی است. پرسش های اصلی پژوهش عبارتنداز: محتوای کتیبه های پهلوی چیست و چه مضامینی را شامل می شود؟ تاریخ تخمینی نگارش این کتیبه ها چه بازه زمانی را شامل می شود؟ با توجه به مطالعات زبان شناسی و باستان شناختی صورت پذیرفته، قرارگیری این کتیبه ها در داخل فضای آتشکده، مضامین کتیبه ها سویه مذهبی دارند و با توجه به نظر پژوهشگران حوزه زبان های باستانی این کتیبه ها احتمالاً در قرون اول و دوم هجری قمری نگاشته شده اند. با توجه به تاریخ گذاری کتیبه ها به نظر می رسد آتشکده ویگل که از روزگار ساسانی حیات داشته، تا قرون اولیه هجری قمری فروزان و دارای اعتبار بوده و پس از آن با اشاعه دین اسلام به مرور این آتشکده دستخوش تغییرات ساختاری و هویتی شده و احتمالاً در قرن شش هجری قمری بر اثر رخ دادهای تاریخی برای همیشه متروک گردیده است.
۱۴۹.

مطالعۀ فنی و هنری لایه های مختلف دیوارنگاره های تزئینی امامزاده حسین(ع) قزوین

کلید واژه ها: دیوارنگاره رنگ دانه طلاچسبانی ساختارشناسی ملات گچی امامزاده حسین (ع) قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۳
ازجمله آرایه های معماری امام زاده حسین(ع) قزوین که می تواند اطلاعات ارزشمندی در اختیار پژوهشگران قرار دهد، بخش های باقی مانده از دیوارنگاره های بناست. با توجه به این که در دوره دوم حکومت صفویان قزوین پایتخت بوده، مطالعه بناهای دوره های صفویه و قاجاریه این شهر می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. نسبت به آثار تاریخی موجود، مطالعات اندکی درخصوص شناخت فنی لایه های دیوارنگاره های تاریخی صورت گرفته است. در پژوهش پیشِ رو، شناسایی و شناخت رنگ دانه های مربوط به دیوارنگاره های باقی مانده این بنا مدنظر بوده که درکنار آن، لایه های طلایی رنگ هم موردمطالعه علمی قرار گرفته است. هم چنین جهت تکمیل اطلاعات فنی دیوارنگاره ها، ملات لایه های آستر و بستر در زیر رنگ نیز ازنظر ساختاری و ترکیبات شیمیایی مطالعه شده است. برای شناسایی رنگ دانه های به کاررفته در دیوارنگاره ها و هم چنین مواد استفاده شده در ملات لایه های زیرین دیوارنگاره و ملات کف بنا، ویژگی های هیدرولیکی و ترکیبات معدنی و شیمیایی ملات از XRD, SEM-EDS و میکروسکوپ دیجیتال استفاده شده است. در نتیجه مطالعات مشخص شد که لایه چینی اجرا شده در دیوارنگاره های این بنا از مخلوط گچ و گل سرخ (گل ارمنی، گل هرمز) ساخته شده است. یک لایه بوم کننده سفید برروی لایه چینی استفاده کرده است که روی آن ورق طلا با ناخالصی کم مس اجرا شده است. در دیوارنگاره های مورد مطالعه سه نوع ورق طلا اجرا شده است. رنگ سبز، مخلوطی از رنگ دانه زرنیخ با آبی لاجورد و آبی پروس؛ رنگ سبز-آبی، مخلوطی از رنگ دانه سبز سیلو با سفید لیتوپون؛ رنگ آبی، مخلوطی از رنگ دانه لاجورد و آبی پروس به همراه سفیداب شیخ؛ رنگ قرمز، مخلوطی از قرمز اخرا و زرنیخ نارنجی؛ پرکننده لایه تدارکاتی، مخلوطی از هانتیت و سفیداب شیخ؛ رنگ سیاه قلم گیری، مخلوطی از رنگ سیاه کبالت و رنگ سیاه آهن است. هم چنین ساختار و ترکیبات ملات ها شناسایی شد.
۱۵۰.

آنالیز متریک و شیمیایی سفال های مجموعۀ قیطریه به منظور بررسی و مطالعۀ استانداردسازی و سازمان تولید

کلید واژه ها: آنالیز متریک آنالیز شیمیایی استانداردسازی سازمان تولید سفال قیطریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۵۹
سفال خاکستری و فرهنگ وابسته به آن در هزاره دوم پیش ازمیلاد، همواره از موضوعات بحث برانگیز در باستان شناسی ایران بوده است. عدم شناخت لایه های استقراری وابسته به گورستان های این دوره و محدودیت در دستیابی به مدارک و شواهد سکونت، امکان پژوهش در زمینه اقتصادی اجتماعی جوامع وابسته به این گورستان ها را محدود کرده است؛ از این رو، مطالعه مواد فرهنگی به دست آمده از گورها (به ویژه سفال) و تحلیل سازمان تولید و موضوعات وابسته به آن و هم چنین استفاده از ابزار باستان سنجی می تواند دریچه ای جدید در پژوهش های این دوره بگشاید. بنابر همین ضرورت و دیدگاه مجموعه سفال های قیطریه که بالغ بر 78% از آن خاکستری هستند، برای مطالعه و تحلیل استانداردسازی و سازمان تولید مورد آنالیز متریک و شیمیایی (XRF) قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحلیل ها یکسان سازی فرم ظروف، ارتباط نقوش با فرم، رعایت اندازه ها، تنوع استفاده از مواد خام و مراحل آماده سازی مواد را مشخص کرد که این ویژگی ها به متمرکز بودن و استانداردسازی تولید سفال دلالت می کند. با توجه به شاخص های مشهود استانداردسازی در سفال های قیطریه، شواهد وجود کارگاه یا تولید سازمان دهی شده و تخصصی در این مجموعه قابل نتیجه گیری است. گفتنی است که سازمان تولید در مجموعه قیطریه فراتر از یک تولید خانگی یا انفرادی است و اگر بخواهیم کمی محتاطانه تر درخصوص ترسیم سازمان تولید در قیطریه نتیجه گیری کنیم، باید گفت که تولید سفال در قیطریه در مرحله صنعت خانگی و یا احتمالاً در حد صنعت کارگاهی است.
۱۵۱.

گونه های اثرمُهر مقام اَصولی اورارتویی در بسطام

نویسنده:

کلید واژه ها: اورارتو گوی لوح اثرمُهر اصولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۸۷
اورارتوها از حدود سده نهم تا ششم پیش ازمیلاد، در اطراف دریاچه های ارومیه، سوان، چیلیدر و وان حکومت می کردند. از زمان پادشاهی «روسا دوم» استفاده از گوی ها و نوشتن الواح و ممهور کردن آن ها رواج یافت و از اثرمُهرهای مسطح و استوانه ای به دست آمده اورارتویی می توان اطلاعات بسیاری درباره آن ها کسب کرد. ازمیان انواع اثرمهرهای استوانه ای اورارتویی به نوعی از آن ها می توان پرداخت که متعلق به مقامی با نام «اَصولی» (aṣuli) بوده است. ذکر مقام یا نام اصولی ها بر اثرمهرهای گوی ها و الواح از محوطه های اورارتویی مانند: بسطام، آیانیس، انزاف و کارمیربلور در ترکیه دیده شده است. پیش تر پژوهشگرانی برروی این اثرمهرها پژوهش های محدودی انجام داده و حدس هایی درباره مقام اصلی از این قبیل که اصولی شاهزاده، ولیعهد یا مقامی دیگر است زده اند. نگارنده در این نوشته تلاش کرده است که انواع مهر اصولی ها را در همه محوطه ها با تأکید بر اثرمهرهای بسطام بررسی و به هفت گروه تقسیم بندی کند. درواقع، جزئیات نقش موجودات اساطیری در دو سوی درخت مقدس با توجه به متن و جاسازی کتیبه میخی در بالا و پایین صحنه اثرمهرها تمایزاتی ایجاد می کند. برخی از اثرمهرهای اصولی ها برای نخستین بار انتشار می یابند. پیش تر از این پیشنهادهایی درباره این که اصولی می توانسته شاهزاده، ولیعهد یا مقام دیگری باشد، ارائه شده است. در این نوشته، نگارنده دلایل و احتمالاتی برای این که اصولی مقامی اداری و احتمالاً مهردار بوده ارائه می کند که شاید گاهی می توانسته شاهزاده نیز باشد؛ چراکه اصولی هایی که نام پدرهایشان قابل قرائت هستند، شاه نبودند؛ بلکه مهر آن ها جهت رسمیت بخشیدن استفاده می شده است. هم چنین این احتمال وجود دارد که مهرهای کاملاً مشابه که در محوطه های مختلف به دست آمده احتمالاً به این دلیل است که گوی یا لوح ممهور به مهری خاص از یک محوطه به دیگری ارسال می شد.
۱۵۲.

تحلیل پایداری فضاهای زیرزمینی دستکند باستانی (مطالعه موردی: شهر زیرزمینی نوش آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای زیرزمینی دستکند تحلیل پایداری مدل سازی عددی روش اجزای محدود نرم افزار Plaxis شهر زیرزمینی نوش آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۸
شهرهای زیرزمینی باستانی مجموعه ای از فضاهای حفرشده به صورت سُنتی در خاک و سنگ است که به دلیل قدمتشان ارزش فرهنگی و تاریخی بالایی دارند، لذا بررسی پایداری و حفظ و نگهداری آن ها بسیار مهم و ضروری است. هدف از انجام این پژوهش بررسی پایداری شهر زیرزمینی اُویی نوش آباد به عنوان یکی از بزرگ ترین شهرهای دستکند باستانی در جهان و از مراکز معروف گردشگری ایران است. بدین منظور، در مرحله اول با نمونه برداری و انجام آزمون های آزمایشگاهی، جنس مواد دربرگیرنده حفریه ها تعیین و سپس ویژگی های ژئوتکنیکی و رفتار مکانیکی آن ها مشخص شده است. در مرحله دوم، بر اساس روش عددی اجزای محدود و استفاده از نرم افزار Plaxis2D، با مدل سازی بخشی از فضاهای قابل دسترسی برداشت شده در این منطقه (سه مقطع عرضی در طول راهروی اصلی)، تحلیل استاتیکی تنش-جابه جایی انجام شده و در نهایت فاکتور ایمنی بررسی شده است. نتایج آزمایشگاهی این مطالعه نشان می دهد که جنس خاکِ دربرگیرنده شهر زیرزمینی از نوع رُس غیرآلی با خاصیت خمیری است. همچنین نتایج مدل سازی نشان می دهد که اگرچه افزایش سطح مقطع حفریه، باعث کاهش فاکتور ایمنی و افزایش مقادیر تنش و جابه جایی اطراف حفریه شده است، با توجه به مقادیر خیلی کم، میزان جابه جایی به دست آمده حفریه ها (در حد چند میلی متر) و فاکتور ایمنی بزرگ تر از یک، در شرایط فعلی راهروهای اصلی از پایداری نسبتاً مناسبی برخوردار است. توجه به دستاوردهای این پژوهش می تواند گامی موثر در راستای تأمین ایمنی بازدیدکنندگان از این مکان و توسعه پایدار منطقه باشد.
۱۵۳.

تبیین و تحلیل کارکردهای اجتماعی-اقتصادی نهاد وقف در اردبیل دورۀ قاجار

کلید واژه ها: نهاد وقف اردبیل تحولات وقف قاجار وقف نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۳
وقف از باسابقه ترین و ریشه دارترین مواریث ارزشمند انسانی است که درمیان همه اقوام، ادیان و ملل متمدن دنیا و در ادوار مختلف تاریخ ایران مورداستفاده عموم بوده و تأثیراتی دیرپا بر جوامع داشته و وقف نامه های برجای مانده به مثابه اسنادی ارزشمند در راستای تبیین فرآیند و نظام اجتماعی دوران خود هستند. نقش آذربایجان در جریانات فکری ایران در سده اخیر، خصوصاً در جریانات مشروطیت و اهمیت شهر اردبیل به لحاظ موقعیت جغرافیایی و داشتن ارزش راهبردی و جغرافیای سیاسی اهمیت پژوهش حاضر را تبیین می نماید. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد بایگانی شده به مطالعه، بررسی و تجزیه و تحلیل وقف نامه های موجود در اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اردبیل انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که سنت و نهاد وقف در اردبیل پس از استقرار دوره قاجار چه فرآیندی طی کرده و کارکردهای مذهبی، اجتماعی، و اقتصادی این نهاد در محدوده زمانی مورد بررسی چه تحولاتی داشته و تأثیر جریانات فکری روز بر موقوفات چه بوده است؟ نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند کارکردهای اجتماعی-اقتصادی وقف تحت تأثیر رویدادهای تاریخی-اجتماعی و جریان های فکری زمانه، خصوصاً مشروطیت تحولات نوینی تجربه می کند؛ هرچند موضوعات مذهبی همیشه جایگاه ویژه ای از وقف را به خود اختصاص می دهد، اما در آستانه آشنایی جامعه با دانش جدید و تحول فکری جامعه، موقوفاتی به سبک جدید به وجود آمد که این روند در دوره مشروطه با ایجاد موقوفاتی هم چون: وقف حمام، وقف زمین برای ساخت حمام، هزینه برای مرضای نیازمند و تأسیس مدارس به سبک جدید، ابعادی نوین و کاربردی می یابد.
۱۵۴.

ارزیابی تأثیر مخاطرات محیطی در آسیب پذیری گورستان های خمره ای اشکانی مریوان (مطالعه موردی: گورستان زردویان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: دیرین محیط زردویان ژئومورفولوژی مخاطرات محیطی کریوکلاستی گورستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
منطقه مریوان به دلیل دارابودن تعداد بسیار زیادی گورستان های خمره ای، جهت مطالعات باستان شناسی این نوع از سنت تدفینی در دوران های مختلف تاریخی بسیار حائز اهمیت است. از طرفی، تمام این منطقه در معرض حجم وسیعی از آسیب های انسانی و طبیعی قرار داشته و دارد؛ نکته ای که تاکنون توجه چندانی به آن نشده و در عین حال این پرسش را مطرح می کند که دلیل یا دلایل چنین حجم عظیمی از آسیب در این محوطه ها چیست؟ در راستای پاسخ به این پرسش، ابتدا به بررسی شواهد آسیب دیده و عوامل آسیب زا در سایت زردویان پرداخته شده و سپس با توسل به رویکردی بینارشته ای به منظور ارزیابی عوامل مؤثر بر تخریب محوطه، از شواهد و اطلاعات ژئومورفولوژی، اقلیمی، زمین شناسی و همچنین تصاویر راداری سنتینل ۱ استفاده شده است. نتایج ارزیابی ها، بیانگر آن است که با توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه، حرکات دامنه ای پیوسته و آرام سبب واردآوردن فشار به خمره ها و  حرکت در جهت شیب، تخریب و حتی واژگونی آن ها شده است؛ همچنین با توجه به وضعیت اقلیمی منطقه، پدیده کریوکلاستی باعث فرسایش خمره هایی شده است که نزدیک تر به سطح  بوده اند. فزون بر این، نتایج به دست آمده از روش تداخل سنجی راداری و روش سری زمانی SBAS نیز مشخص نمود که محدوده مطالعاتی در طی دوره زمانی ۲ ساله، بین ۷/۶ تا ۸/۴۳ میلی متر فرونشست داشته است که این میزان در بلندمدت می تواند بسیار قابل توجه باشد و تأثیر مستقیمی در آسیب پذیری محوطه نهاده باشد.
۱۵۵.

بررسی و مطالعه ساختاری بدنه سفالینه های تاریخی گلابه ای منقوش دوران اسلامی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دشت سیستان سفال گلابه ای منقوش آنالیز سفال مطالعه ساختاری پراش سنجی پتروگرافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۰
دشت سیستان یکی از مهم ترین مراکز باستانی و تاریخی شرق و جنوب شرق ایران در دوران پیش از تاریخ و دوران اسلامی است که پژوهش های اندکی برای شناخت پیشینه تاریخی و فرهنگی آن انجام شده است. در این پژوهش بدنه شش قطعه از سفالینه های گلابه ای منقوش متعلق به دشت سیستان با هدف شناسایی ساختار و ترکیب کانی شناختی آن ها به روش های مختلف آزمایشگاهی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است تا تکنیک ساخت و منشاء آن ها شناسایی گردد. برای این منظور از روش های مختلف آزمایشگاهی، همچون پراش پرتوی ایکس (XRD)، پتروگرافی مقاطع نازک و میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به طیف سنج پراکنش انرژی پرتوی ایکس (SEM-EDS) استفاده شده است. مطالعه ساختاری بدنه سفالینه ها نشان داد که تمامی نمونه ها از نظر ساختار و ترکیب کانی شناختی تقریباً مشابه اند. ازسوی دیگر، نبود فازهای کانی شناختی دمای بالا و حضور برخی از فازهای ویژه، گویای آن بود که سفالگران دوران اسلامی برای پخت این سفالینه ها از دمای متوسطی حدود 850 تا 900 درجه سانتیگراد استفاده نموده اند. با توجه به فازهای شناسایی شده در بدنه سفال ها و داده های حاصل از آنالیز عنصری به نظر می رسد که در تهیه گل سفالگری این آثار سفالی از خاک های رس سرخ رنگ استفاده شده که همین امر موجب گشته است با پخت سفالینه ها در شرایط اکسیداسیون، رنگ خمیره آن ها قرمز شود. با توجه به تعداد محدود نمونه های کشف شده از این نوع سفال در این منطقه و عدم همخوانی ترکیب کانی شناختی و عناصر تشکیل دهنده بدنه این سفال ها با ساختار و ترکیب زمین شناختی منطقه دشت سیستان، به نظر می رسد که احتمالاً این نمونه های سفالی وارداتی است.
۱۵۶.

بررسی قوم باستان شناسی روستاهای تنگ منصوری و نوخان در استان کرمانشاه و اهمیت آن در تفاسیر باستان شناختی با تأکید بر الگوهای دفع زباله(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: قوم باستان شناسی دفع زباله منظر باستان شناسی تنگ منصوری نوخان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
در چند دهه اخیر، پیشرفت بسیار سریع فناوری ها سبب تغییرات فراوان و سریعی در جنبه های مختلف زندگی انسان از معماری و ساختار اجتماعی تا پوشش و خوراک شده است. بنابراین، امروزه مکان ها و جوامع اندکی وجود دارند که از این تغییرات به دور مانده باشند. به همین جهت، ثبت و ضبط اطلاعات موجود در چنین مکان هایی که بستر سنتی خود را حفظ کرده اند، برای کمک به شناخت یافته های باستان شناختی و تحلیل و تفسیر داده ها اهمیت زیادی دارد. دو روستای تنگ منصوری و نوخان در استان کرمانشاه ازجمله اندک اجتماعاتی هستند که تا حدی از تغییرات عصر حاضر به دور مانده اند و توانسته اند تا حدودی شیوه سنتی زندگی خود را حفظ نمایند. بر همین اساس، برای انجام تحقیق حاضر، دو روستای مذکور مناسب ترینِ گزینه ها جهت انجام مطالعات قوم باستان شناسی نسبت به پیرامون خود به شمار می رفتند و از این رو، برای پژوهش حاضر انتخاب شدند. در این پژوهش، به بررسی قوم باستان شناسی این دو روستا به طور هم زمان پرداخته و با مطالعه جنبه های مختلف زندگی، توصیفی جامع از آنها ارائه شده است. درنهایت، با مقایسه یافته های حاصل از تحقیق، پیشنهاد هایی ارائه گردیده است که به باستان شناسان کمک می کند تا تحلیل دقیق تری از یافته های خود داشته باشند. همچنین، الگوی دفع زباله که اهمیت زیادی در کاوش ها و تفاسیر باستان شناسی دارد، مورد تأکید قرار گرفته و نظریاتی درباره منظر باستان شناسی محوطه ها ارائه گردیده است.
۱۵۷.

ایل راهِ خلیل آباد-نوم کول: ایل راهی از دورۀ صفوی در شرق لرستان (شهرستان الیگودرز)

نویسنده:

کلید واژه ها: لرستان الیگودرز نوم کول ایل راه دوره صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۹۰
شهرستان الیگودرز ازجمله مناطق سردسیری واقع در شرق استان لرستان است. وجود مراتع سرسبز، ارتفاع زیاد، منابع آبی فراوان در الیگودرز و هم جواری این منطقه با دشت خوزستان، بستری مناسب برای شکل گیری زندگی کوچ نشینی در این منطقه را فراهم کرده است. از دوران پیش ازتاریخ تاکنون این منطقه به وسیله تعدادی ایل راه به مناطق پست شمال خوزستان متصل می شده است. یکی از این ایل راه ها، ایل راه موسوم به «خلیل آباد/ نوم کول» است که از یک مسیر سخت گذر در حاشیه رودخانه های خروشان «بختیاری» و «سرخاو» عبور می کند. این ایل راه در دوران متأخر اسلامی عمدتاً مورداستفاده طوایفی از شاخه چهارلنگ ایل بختیاری بوده است که ییلاق را در بخش شمال شرق لرستان، یعنی در الیگودرز و ازنا و در دامنه های اشترانکوه و قالی کوه، و قشلاق را در سردشت، لالی و اطراف دزفول می گذراندند. باتوجه به این که این جاده و آثار مسیر آن تاکنون مطالعه و معرفی نشده است، انجام پژوهشی مستقل برای شناسایی و معرفی آن ها لازم و ضروری بود. هدف پژوهش حاضر آن است که با اتکاء بر شواهد باستان شناسی حاصل از بازدیدهای میدانی، ضمن معرفی این ایل راه و آثار موجود در مسیر آن، تاریخ شکل گیری این ایل راه و تأسیسات مرتبط با آن را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. پرسش اصلی پژوهش این است که، چه شواهد باستان شناختی از این ایل راه باقی مانده است و کیفیت آثار باقی مانده چگونه است؟ یافته های پژوهش ازطریق بازدید میدانی فراهم آمده است. در نتیجه این بررسی چهار پل، بخش زیادی از جاده سنگ فرش، یک گورستان و یک کتیبه شناسایی شد که مطالعه آن ها نشان می دهند این جاده سنگ فرش و مجموعه آثار مسیر آن در دوره صفویه با حمایت سران طوایف چهارلنگ ایل بختیاری درراستای تسهیل کوچ فصلی عشایر ساخته شده است.
۱۵۸.

کاربرد زئولیت در کاهش فرسایش خشتِ محوطه تاریخی بلقیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشت حفاظت زئولیت رطوبت نزولی محوطه تاریخی بلقیس اسفراین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۱۱۳
محوطه تاریخی بلقیس، شامل ساختارهای خشتی و گلی به وسعت 180 هکتار در سه کیلومتری جنوب شهر کنونی "اِسفراین" در خراسان شمالی ایران واقع گردیده است. فرسایش پذیری خشت های استفاده شده در مداخلات عملی مرمت در برابر رطوبت نزولی این محوطه مسئله ای است که این تحقیق بدان پرداخته است. این تحقیق با کاربرد ماده معدنی زئولیت کلینوپتیلولیت به عنوان ماده افزودنی به خاک برای بهبود کیفیت خشت با هدف کاهش روند فرسایش در برابر رطوبت از طریق بررسی خاک به کمک مطالعات فیزیکی، شیمایی و مینرالوژیک انجام یافته است و با تحلیل نتایج آزمون های بافت خاک، آبشویی، XRD، XRF، و بهره گیری از جداول طرح طبقه بندی خاک (USCS) (یونیفاید) فازهای مخرب کلسیت، مسکویت و دیکیت به عنوان پارامترهای شیمیایی مؤثر خاک در فرسایش خشت شناسایی شدند. زئولیت با ساختار کریستالی سه بُعدی و آزادسازی آهسته رطوبت سبب کنترل در رفتارهای فازهای مخرب عنوان شده گردید و نمونه حاوی شش درصد ماده افزودنی تحت آزمون آبشویی، با فرسایش کمتری مواجه شد و پس از گذشت پانزده دقیقه همچنان با حداقل فرسایش مواجه گردید که در مقایسه با سایر نمونه ها پایداری قابل توجهی از خود نشان داد.
۱۵۹.

مطالعه تطبیقی فعالیت ضد قارچی سه عصاره گیاهی آویشن، اسطوخودوس و کُندر در آثار کاغذی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قارچ تخریب زیستی کاغذ اسانس گیاهی ضدعفونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
قارچ ها نقش غالبی در تخریب میراث فرهنگی دارند و به دلیل فعالیت آنزیمی بالا می توانند در مواد مختلفِ موجود در ساختار اشیای هنری تاریخی ساکن شوند و منجر به تخریب آن ها گردند. با توجه به ساختار سلولزی کاغذ، آثار کاغذی نگهداری شده در کتابخانه ها و مراکز اسناد بسیار در معرض آسیب میکرواُرگانیسم ها ازجمله قارچ ها قرار دارند و همواره بخش های بایگانیِ اسناد با معضل آلودگی های بیولوژیکی روبه رو هستند. با توجه به آثار مُضر استفاده از مواد شیمیایی بر آثار کاغذی و همچنین اثر سمی آن ها روی موزه داران و حفاظتگران در مجموعه های موزه ای و کتابخانه ها، یافتن جایگزینی مناسب برای مقابله با قارچ های مخرب بسیار لازم و ضروری است. در این راستا، استفاده از اسانس های گیاهی همواره مورد توجه بوده و هست. با توجه به تنوع و فراوانی گیاهان دارویی در کشورمان ایران، در این مطالعه اثر ضد قارچی اسانس سه گیاه آویشن شیرازی، اسطوخودوس و کُندر روی دو سویه قارچی شایع جداسازی شده از اسناد تاریخی شامل پنیسیلیوم و آسپرژیلوس نیجر مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین تأثیرات فیزیکی (ضخامت و وزن) و شیمیاییِ (تغییرات اسیدیته و رنگ) احتمالیِ استفاده از این اسانس ها به عنوان ماده ضدعفونی کننده روی آثار کاغذی مورد مطالعه قرار گرفت تا مشخص شود کدام اسانس می تواند مناسب ترین گزینه برای آفت زدایی آثار مکتوب باشد. به این منظور، از روش انتشار دیسک در آگار و انتشار چاهک در آگار برای ارزیابی فعالیت ضد قارچی هر اسانس استفاده شد. همچنین اثر ضد قارچی ترکیبات فرار اسانس ها با بخوردادن نمونه های کاغذی آلوده بررسی شد. بررسی اثرات فیزیکی و شیمیایی احتمالی اسانس ها روی نمونه های کاغذ، با استفاده از متغیرهای تغییر رنگ (ΔEab)، ضخامت (ΔI)، وزن (Δm) و pH (ΔpH) روی کلیه نمونه های کاغذ تیمارشده با اسانس در مقایسه با نمونه شاهد انجام شد. نتایج به دست آمده در این مطالعه تأیید می کند که سه اسانس مورد بررسی دارای اثر ضد قارچی روی پنی سیلیوم و آسپرژیلوس نیجر هستند. ولی بر اساس دوز مورد نیاز برای فعالیت ضد قارچی، می توان گفت اسانس آویشن فعالیت ضد قارچی بیشتری نسبت به اسانس اسطوخودوس و کُندر دارد. آویشن به دلیل اثر ضد قارچی و میکروبی بالا و همچنین عدم مشاهده اثرات نامطلوب آن بر ویژگی های فیزیکی و pH کاغذ، گزینه مناسب و امیدوار کننده ای برای حفاظت از آثار کاغذی در برابر تخریب زیستی ناشی از قارچ ها به شمار می آید.
۱۶۰.

بازشناسی، توسعه و بهبود سایت موزه های باستان شناسی، بر پایه نظریات و با استفاده از مدل سوات (SWOT) درتجارب داخلی و خارجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: سایت موزه محوطه باستان شناسی حفاظت و مرمت مدیریت گردشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۷۳
در ایران محوطه های باستان شناسی بسیاری وجود دارد که به دلیل بی توجهی و عدم رسیدگی در معرض آسیب قرار گرفته اند. این معضل به تخریب آثار ارزشمند و به تبع آن، به ازبین رفتن تاریخ، عملکرد و کالبد آثار می انجامد. سایت موزه ها می توانند در تحقق هدف حفاظت جامع، توسعه فرهنگی و تاریخی مکان و نیز استفاده بهینه از ظرفیت های محوطه بسیار کارآمد باشند. هدف این پژوهش، بازشناسی شاخص های مهم در چارچوب نظری منعطف در جهت ایجادسایت موزه بر مبنای رویکرد حفاظتی و گردشگری است. برای این منظور، در مرحله اول با مروری بر ادبیات و نظریات ارائه شده در این حوزه و پیشینه سایت موزه ها در جهان، به ضرورت ایجاد سایت موزه و توجه به محوطه های باستان شناسی پرداخته شد. سپس، در مرحله دوم، با مستند سازی دو تجربه خارجی و دو تجربه داخلی به بررسی و تحلیل آنها با روش سوات، زمینه ارتقای دانش نظری در عرصه ساخت سایت موزه ها فراهم آمد تا با تکیه بر این دانش بتوان سیاست های کارآمدتری اتخاذ کرد. روش کار در این مقاله توصیفی، تحلیلی است و نتایج پژوهش نشان داد که یکی از موثرترین راه های حفاظت از محوطه ها و شناساندن تاریخ و فرهنگ آنها، ایجاد سایت موزه ای است که بتواند از محوطه باستان شناسی و ارزش های آن حفاظت کرده و در عین حال با جذب مخاطبان عمومی، متخصصان و با استفاده از روش های نوین و کارآمد این محوطه ها را مدیریت کرده و از آنها بهره برداری کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان