حافظ ابرو یکی از مورخان بزرگ و نامی ایران درسدة نهم هجری است. وی دارای تألیفات بسیاری است. آثار وی گنجینه ای ازاطلاعات سیاسی – نظامی و جغرافیایی است. باتوجه به جایگاه وی درتاریخ نگاری ایرانی – اسلامی، این مقاله درصدد است با شناخت بینش تاریخی مورخ، ازطریق بررسی شاخصه هایی چون بینش معرفت شناسانه، بینش شریعت مدارانه، بینش نخبه گرایانه، بینش ستایش گرایانه ، بینش سلطنت گرایانه و بینش اجتماعی، چگونگی انعکاس این بینش را در تاریخ نگاری وی بازجسته و تأثیر آن را در روش تاریخ نگاری وی تحلیل نماید.
برای رسیدن به این هدف، مهم ترین پرسش این پژوهش عبارت است از: بینش تاریخی حاکم براندیشه حافظ ابرو بر روش تاریخ نگاری وی چه تأثیری داشته است؟ یافته های این پژوهش بر اساس روش تحلیلی -توصیفی نشان می دهد، بینش تاریخی حافظ ابرو بر روش تاریخ نگاری وی تأثیر داشته و موجب اتخاذ روش توصیفی از سوی مورخ شده است. به سخن دیگر، بینش تاریخی وی سبب کمرنگ شدن بینش علّی و نگرش اجتماعی وعدم وجود دیدگاه های انتقادی درتاریخ نگاری وی گردیده، بطوریکه تاریخ نگاری وی را به واقعه نگاری نزدیک ساخته است.
تاریخ های محلی نایافته ی ایرانی فراوان است، هر چند که مطالعات درباره ی تاریخ نگاری در ایران بر تاریخ های محلی موجود و نیز اقسام آن متمرکز بوده است.پژوهش حاضر به مطالعه ی تاریخ خوارزم اثر مفقود محمودبن محمد خوارزم (د568 ق) به زبان عربی اختصاص دارد که افزون بر مستخرجات، خلاصه ای مخطوط هم از آن در دست است.این مقاله که ویراسته ی خلاصه ی مذکور را نیز شامل می شود، نشان می دهد علاوه بر اقسام شناخته شده ی دینی و غیردینیِ تاریخ محلی، گونه ی دیگری به عنوان تاریخ محلی فرهنگی- دینی نیز قابل شناسایی است.نوع اخیر که تاریخ خوارزم نمونه ی خوبی برای آن است، برخلاف تاریخ های محلی صرفاً دینی، ترجمه های دانشمندان علوم غیرحدیث را نیز در برمی گیرد.به سبب همین ویژگی، محمودبن خوارزمی می تواند در زمره ی مورخان محلی پیشتاز ایران در سده های میانه به شمار آید.یافته ها همچنین آشکار می کند که الگوی ذکر حدیث و دیگر روایت های اسلامی در تاریخ های محلی ایرانی برای ستودن محلی خاص، لزوماً به معنی پذیرش آن منقولات از سوی خوانندگان نیست.