دهه 1340 از جهات مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت فراوان در تاریخ تحولات کشور می باشد. بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی این دهه، ضمن آنکه زمینه های تکوین جهت گیری های منجر به انقلاب اسلامی را نزد نیروهای فعال روشن می سازد، شناخت واقع بینانه ای از روابط این نیروها با یکدیگر و نسبت به خط اصلی نهضت پدید می آورد. مقاله حاضر بررسی این موضوع را مدنظر قرار داده است.
مهم ترین کارکرد احزاب فرمایشی در جوامع تحت سلطه حکومت های استبدادی «ضد حزب» بودن آنهاست؛ به گونه ای که جامعه را از دستیابی به کارویژه های واقعی حزب محروم می سازد و در عین حال فضا و ذهنیت سیاسی جامعه را فریب می دهد تا یا از مطالبات حزب خواهی خود دست بردارند یا آن را محقق شده فرض کنند. اما حزب رستاخیز ایران، که در اواخر سلطنت پهلوی دوم به وجود آمد، علاوه بر آن، کارکردهای دیگری را نیز برای حکومت استبدادی شاه به همراه داشت؛ از جمله اینکه قرار بود بر شکست انقلاب سفید شاه به شکل نرم و ماهرانه ای سرپوش گذارد و همچنین با ترویج اندیشه ظل ا لهی شاه، ایدئولوژی شاهنشاهی را تعمیق و گسترش دهد. در نوشتار حاضر پس از مروری بر کلیات اصول و فلسفه تحزب، نحوه تاسیس و فعالیت حزب رستاخیز ایران براساس آن اصول بررسی شده است.