فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۱ مورد.
منبع:
زمانه ۱۳۸۵ شماره ۴۴
حوزه های تخصصی:
کمی دقت در سیر تاریخی حضور امریکاییها در ایران به روشنی درمی یابیم که سلام این گرگ هرگز بی طمع نبوده است. حتی در گرماگرم جنگ جهانی که کمک رساندن به شوروی مهمترین برنامه متفقین بود، امریکاییها منابع نفتی ایران و خاورمیانه را زیرچشمی نگاه می کردند. موضع گیریهای نفتی امریکا درقبال نفت ایران، تلاش برای تخلیه ایران از نیروهای متفقین پس از پیروزی در جنگ، چگونگی وادارساختن روسها به عقب نشینی از سرحدات شمالی، واردکردن ایران به جمع ترکیه و یونان برای استفاده از طرح مساعدتی ترومن، تجهیز و آموزش ارتش ایران و اعزام هیاتهای مذهبی همگی گامهای مشکوکی بودند که امریکاییها برای سلطه بر ایران و خاورمیانه برمی داشتند. در مقاله زیر روابط ایران و امریکا پس از جنگ جهانی دوم و چگونگی گسترش نفوذ آن کشور را ملاحظه خواهید نمود.
روسیه و نخستین کمونیست های ایرانی
منبع:
زمانه ۱۳۸۷ شماره ۷۲
حوزه های تخصصی:
وقتی که رهبران کمونیست شوروی برای خارج شدن از مشکلات اقتصادی با انگلستان وارد مذاکره و مفاهمه شدند و در نتیجه دولت دست نشانده آنها در ایران، یعنی سلطنت تازه تاسیس رضاخان، را به رسمیت شناختند، به بدترین وجه ممکن پشت کمونیست های ایران را خالی کردند و آنها که به خاطر اختلاف ایدئولوژیک با مرحوم میرزا کوچک خان جنگلی، از دوستی و همراهی جنگلی ها نیز محروم شده بودند، ناچار به فعالیت های مخفی و زیرزمینی روی آوردند.جمهوری انقلابی گیلان، که ترکیبی از نیروهای ملی، مذهبی و کمونیست بود، سرانجام به خاطر معاهده دوستی مسکو و تهران فروپاشید و هرکدام از ارکان این جمهوری به سرنوشتی گرفتار شدند. نکته مهم آن است که شوروی، فقط برای مدتی محدود، جمهوری گیلان را به رسمیت شناخت و شاید از همان ابتدا نیز به دیده کسب امتیاز از انگلیس و دولت ایران، اعلام حمایت از آن کرده بود. به هرحال ماجرای سهم روسیه در کمک به فعالیت های سیاسی کمونیست های ایرانی موضوعی پراهمیت در لابه لای تاریخ معاصر ایران است که در مقاله پیش رو فرازهایی از آن تحلیل شده است.
روابط ایران و آلمان در تاریخ معاصر
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
شکل گیری نظام بین الملل توسط اجزایی به نام دولت ــ ملت ها و دوام این نظام، مطالعه روابط خارجی در آن را دارای اهمیت می سازد؛ زیرا با گذشت زمان می توان از تاریخ روابط خارجی سخن به میان آورد و از تکرارها و گسست ها به مثابه نشانه های مختلف در درک و پیش بینی تحولات استفاده کرد. روابط ایران و آلمان نیز در همین چارچوب واجد ارزش و در خور تامل است. مقاله حاضر با بررسی دقیق این روابط در تاریخ معاصر، تصویری متصل، معنادار و مفید برای بهره برداری از آن ارائه کرده است.
نیروی سوم و روابط خارجی دوره رضاشاه
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
با افزایش اهمیت روابط خارجی و تعیین کنندگی سیاست خارجی در بقای کشورها، چگونگی برقراری روابط و گزینش طرف های مقابل، به صورت مساله ای مهم نمایان گردید. این واقعیت در عصر رضاشاه هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر شرایط و اقتضائات خاص آن زمان اهمیتی دو چندان یافت، به گونه ای که نحوه مواجهه با قدرت های آن زمان و گزینش طرف های مقابل را تحت تاثیر قرار داد. گرایش به استفاده از نیروی آلمانی در معادلات مؤثر قدرت به مثابه نیروی سوم در کنار نیروهای روس و انگلیس موضوعی است که در مقاله حاضر تحلیل شده است.
جنگ جهانی اول و کشتار بزرگ
حوزه های تخصصی:
جایگاه مسأله آب هیرمند در مناسبات ایران و افغانستان در دوره رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله آب هیرمند در مناسبات ایران و افغانستان در سده اخیر همواره مشکل ساز بوده و هنوز به طور کامل حل و فصل نشده است. مسأله با حکمیت گلداسمید در سال 1289 قمری (1872م) آغار شد. در دوره رضاشاه مذاکرات از سال 1310 شمسی آغاز و در سال 1317 به توافق نامه انجامید. دولت ایران و مجلس شورای ملی و دولت افغانستان قرارداد و اعلامیه منضم را تصویب کردند. اما مجلس شورای ملی افغانستان به رغم تصویب قرارداد، اعلامیه منضم را رد کرد. با این که درباره مسأله آب هیرمند در دوره رضاشاه داده های گوناگونی در منابع وجود دارد و در پاره ای از نوشته های پژوهشی نیز به جوانبی از این مسأله پرداخته شده است، اما جای یک پژوهش جامع، کامل و مستند در ادبیات پژوهشی مربوط به موضوع خالی است. مقاله حاضر ضمن ارائه یک شرح دقیق، مستند و کوتاه درباره زمینه و پیشینه تاریخی مسأله و ایضاح جوانب گوناگون آن در دوره رضاشاه، بر اساس اسناد منتشر نشده وزارت خارجه ایران در پی پاسخ به این سؤال است که چرا و چگونه مسأله آب هیرمند در این دوره به نتیجه قطعی نرسید؟ عوامل متعددی در عدم به نتیجه رسیدن مسأله آب هیرمند دخیل بود که مهم ترین آنها سوءظن افغان ها و پایبند نشدن به تعهد استفاده بیش از اندازه از آب هیرمند در بالای بند کمال خان است.
پیامدهای پیمان سعدآباد
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی ایران قبل از جنگ جهانی دوم در زمان رضاخان، بر مبنای استوار کردن موقعیت خود در برابر دو قدرت شوروی و انگلیس بود. بر همین اساس، میتوان نزدیکی ایران به آلمان را در دوره رضاخان مورد بررسی قرار داد. اما این سیاست تنها با نزدیکی به آلمان تحقق پیدا نمیکرد، به همین خاطر رضاخان برقراری روابط دوستانه با دولتهای همجوار و قدرتهای منطقهای را در دستورکار قرار داد و در ادامه همین سیاست بود که 17 تیر 1316 پیمان مهمی بین 4 کشور عراق، افغانستان، ترکیه و ایران در کاخ سعدآباد تهران به امضا رسید و به پیمان سعدآباد مشهور شد. در واقع آخرین قدمی که در این دوره پیش از جنگ جهانی دوم برداشته شد، امضای این قرارداد بود که وزرای خارجه 4کشور در کاخ سعدآباد آن را امضا کردند و اتحادی برای حفظ یکدیگر تشکیل دادند.
کنسولگریهای خارجی در خراسان
منبع:
زمانه ۱۳۸۵ شماره ۴۳
حوزه های تخصصی:
شیوه های گوناگون استعمارگران برای حضور و نفوذ در بافت اجتماعی کشورهای تحت سلطه، خود موضوعی جالب و در خور توجه است و یکی از بهترین راههای مطالعه آن، بررسی عملکرد کنسولها و کنسولگریهای آنها در مناطق تحت نفوذ است. حتی در سخت ترین شرایط جنگی هم کارگزاران استعمار به دنبال اهداف و منافع درازمدت خود در کشورهای تحت سلطه و اشغال بودند و به همین خاطر از راهکارهای بلندمدت فرهنگی غافل نمی شدند. در این مقاله با شیوه عملکرد کنسولگریهای خارجی در منطقه خراسان در زمان اشغال ایران توسط متفقین آشنا خواهید شد.
اردشیر ریپورتر، لورنس ایران
حوزه های تخصصی:
استعمار پیر در ایران سابقهای بس طولانی و تیره دارد. بخشی از این پیشینه، آشکار و بخش مهمی از آن، مخفی است. اگر روزی بایگانی اسناد سرویسهای مخفی انگلستان گشوده شود و جریان آزاد اطلاعات، تا حدی معنی و مفهوم واقعیخویش را بازیابد، آنگاه جهانیان به عمق جنایاتی که این دولت سلطه طلب در جای جای کره ارض مرتکب شده است، پی خواهند برد، هر چند مقدار موجود از اطلاعات نیز، طالبان حقیقت را بسنده میکند.
نقش روسپیان شهر نو در کودتای 28 مرداد 1332(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم نهضت نفت
هدف: این مقاله به بررسی نقش و تأثیر قشری از زنان رانده شده از جامعه در یکی از وقایع سرنوشت ساز تاریخ معاصر ایران می پردازد. بر این اساس، تلاش می شود ابتدا به پیشینة تحرکات سیاسی این گروه از زنان تا قبل از کودتای 28 مرداد1332 پرداخته شود و سپس با اشاره به شرایط اجتماعی حاکم بر محل اسکان آنها باعنوان شهر نو(قلعة زاهدی)، نقش این زنان و سرپرستان آنها(خانم رئیس ها) در جریانِ کودتا مورد بررسی و مداقه قرار گیرد.
روش/رویکرد پژوهش: روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی با اتکا به اسناد و منابع کتابخانه ای می باشد.
یافته ها/نتایج پژوهش: از اواخر دورة قاجار و مقارن با انقلاب مشروطه، در کنار گروه های اراذل و اوباش، گروه جدیدی از زنان که در مراکز فحشا و فساد به سر می بردند، به ارکان تحرکات سیاسی و نظامی اضافه شد، تا آنجا که حضور این گروه از زنان در دورة پهلوی دوم -که به ساکنان شهرِ نو معروف شده بودند- فعال تر و گسترده تر شد. این زنان، از طریق برخی واسطه ها و رابطان به برخی عناصر دستگاه حکومت مرتبط و به ابزاری برای آنها مبدل شدند. از این رو، در کودتای 28 مرداد 1332 به سرکردگی تعدادی از خانم رئیس های این مراکز همچون ملکه اعتضادی و پری آژدان قزی، در کنار عناصری همچون شعبان جعفری، با انگیزة کسب منافع اقتصادی و وجاهت و پایگاه اجتماعی وارد صحنه شده و نقش مؤثری را در راستای اهداف محرکان خود برعهده داشتند.
سیاست پیش به سوی شرق آلمان
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
توجه به اتصال لاینفک تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از یکدیگر به مثابه یک قانون در معادلات قدرت موجب می شود عمل ها و عکس العمل ها را توامان بررسی کرد. اولویت یابی شرق چه به لحاظ نظری و چه در عرصه عمل برای کشورهای اروپایی نه فقط نشانه اهمیت شرق به دلایل مختلف، بلکه نشانه نیازمندی آن ها به چنین اولویت گذاری می باشد. چنانچه روابط ایران و آلمان از این زاویه بررسی شود، در این صورت در کنار مساله علل گرایش و توجه ایران به آلمان به عنوان نیرو و قدرت سوم، چرایی سیاست پیش به سوی شرق آلمان نیز مدنظر قرار می گیرد. مقاله حاضر، پاسخگویی به این پرسش را عهده دار بوده است.
ایران و اسرائیل از همکاری تا منازعه
حوزه های تخصصی:
روابط ایران و اسرائیل از ابتدای تأسیس این رژیم تا کنون با فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده است. در دوران حکومت پهلوی با وجود مخالفت های گروه ها و اقشار مختلف جامعه، روابط دو طرف بر مبنای همکاری قرار داشت. روابط ایران و رژیم اسرائیل در این دوره بسیار حساس بود و معمولاً به صورتی کم و بیش پنهان دنبال می شد و با وجود نا رضایتی افکار عمومی داخلی و اعتراضات دولت های عرب، حدود سی سال دوام آورد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و رژیم اسرائیل بلافاصله قطع شد. جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت ایدئولوژیک و اسلامی خود رژیم اسرائیل را فاقد مشروعیت قلمداد کرد و خواستار نابودی آن شد. در این پژوهش سعی شده است تا به صورتی گذرا، فراز و نشیب های روابط ایران و رژیم اسرائیل از گذشته تاکنون مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، حضور یهودیان در ایران و روابط حکومت های مختلف ایران با یهودیان، روابط ایران دوران پهلوی با رژیم اسرائیل و منازعه جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.
نقض بی طرفی ایران ، فرجام سلطه استعمار
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۵۶
حوزه های تخصصی:
اعلان بی طرفی در جنگ جهانی اول و مقید نبودن قدرت های درگیر در جنگ نسبت به آن، موقعیتی ضعیف از ایران به نمایش گذاشت که به اقتضای منافع قدرت های استعماری می توانست آماج حملات قرار گیرد، اما امروز زمینه های داخلی آن تجاوزات از بین رفته است و ایران امروز موقعیتی در خور محاسبه و ملاحظه نزد قدرت های بزرگ یافته که مانع از تکرار تجاوزات پیشین گردیده است. مقاله حاضر با این نگرش موضع بی طرفی ایران را در جنگ جهانی اول بررسی کرده است.
بررسی تبعید مهاجرین از شوروی به ایران1305-1320ش.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روی کار آمدن نظام کمونیستی در شوروی، باعث تغییر قوانین این کشور شد. یکی از این قوانین، قانون تابعیت بود که دولت شوروی با استناد به آن دست به تبعید گسترده ایرانی ها از این کشور زد. این افراد، در صنایع شوروی کار میکردند. دولت ایران، در ابتدا، سعی کرد که از نیروی کار این افراد متخصص و فنی در نوسازی دوره رضاشاه استفاده کند؛ اما در دوره بعد، بهدلیل فعالیت های تبلیغی و جاسوسی شوروی در ایران، که برخی از این افراد هم در آن دخیل بودند، رویکرد حکومت نسبت به استفاده از این افراد تغییر کرد. بااطلاع دولت ایران از عمق فعالیت های شوروی در ایران و نقش افراد تبعید شده، نوع تعامل دولت ایران با این افراد از اقتصادی( استفاده از آنها بهعنوان نیروی کار) به امنیتی(تحت نظر و کنترل دائم) تغییر یافت. این پژوهش، بهدنبال بررسی تبعید ایرانیان در فاصله سالهای 1305-1320 است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر، با روش تحلیلی -تاریخی با تکیه بر اسناد و مدارک تاریخی پایگاه های آرشیوی و متون اصلی انجام شده است.
فرضیه پژوهش: استفاده دولت شوروی از تبعیدیان بهعنوان جاسوس و مبلّغ افکار کمونیستی بر نحوه تعامل دولت ایران با این افراد و استفاده از نیروی کار آنان تأثیر داشته است.
یافته های پژوهش: دیدگاه حکومت نسبت به استفاده از تبعیدی ها بهعنوان نیروی کار مؤثر و اقتصادی در نوسازی دوره رضاشاه به عناصر نفوذی و جاسوسان بیگانه تغییر یافت.
کنفرانس صلح ورسای و ادعاهای ارضی ایران دربارهٔ مناطق ایرانی شمال رود ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پایان یافتن جنگ جهانی اول و زمزمهٔ تشکیل کنفرانس صلح ورسای، کشورهای ضعیفی مانند ایران که با وجود بی طرفی عرصهٔ تاخت و تاز نیروهای متفق و متحد قرار گرفته بودند، امیدوار شدند درخواست های خود را در این کنفرانس مطرح سازند. شاهزاده نصرت الدوله فیروز، وزیر خارجهٔ ایران در یادداشت مفصلی، ادعاها و خواست های ایران دربارهٔ بازگرداندن سرزمین های از دست رفته در ابتدای قرن نوزدهم میلادی و تعیین و اصلاح مرزها به ویژه اراضی ایرانی شمال رود ارس را ارائه داد اما وزارت خارجهٔ انگلستان زیر بار تقاضاهای فیروز نرفت. این پژوهش سر آن دارد که چگونگی تلاش ایران را دراین باره بررسی کند.
کودتای مارک دار
منبع:
زمانه ۱۳۸۱ شماره ۵ و ۶
حوزه های تخصصی:
هر اسفندماه که می آید، قلم از دست مورخ می افتد، چشمانش خسته می شود و پلک هایش فرومی آیند و او را تا به اعماق تاریک تلخی های روزگار با خود می برد. کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299 به دست رضاخان پهلوی و سیدضیاالدین طباطبایی و با رهبری سفارت و عوامل انگلستان، از آن جمله رویدادهاست که رنج های بی شمار آورد و تاریخ هشتاد ساله اخیر ایران را در پیچ و تاب های هولناکی ازتاریخ خود فرو برد. یک کودتا یک تاریخ و یک ملت. کودتای سوم اسفند 1299 از آن نقطه های تاریک تاریخ است که هر چه بیشتر برای روشن شدن ابعاد و اعماق آن تلاش می کنیم، بیشتر اندوهگین و دل افگار می شویم؛ اما باید این اندوه را به جان خرید و با کنکاش در این گونه وقایع تاریخی، چراغی فراروی آیندگان برافروخت. مقاله حاضر از سر همین اندوه مسوولانه نگاشته و تقدیم شما شده است.
موانع همگرایی اجتماعی – فرهنگی ایران و افغانستان در دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از جدایی افغانستان از ایران، این دوکشور به عنوان دو واحد مستقل سیاسی، همواره متأثر از جریانات و تحولات داخلی و دخالت های سیاسی و فرهنگی بیگانگان نتوانستند در عرصه های اجتماعی و به ویژه حوزه ی روابط فرهنگی به تعاملی هم سو و سازنده دست یابند. دامن زدن به اختلافات متعدد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به ناچار سطح روابط اجتماعی – فرهنگی دو کشور با وجود تمامی اشتراکات از دین تا فرهنگ و زبان را دچار لطمات جبران ناپذیری ساخت. تلاش کنشگران افغان در ایجاد هویتی نوین برای افاغنه با تأکید بر پشتون گرایی سیاسی – فرهنگی، تقابل با زبان فارسی با تقویت حوزه ی زبان پشتو، دوری گزینی از ایران در حوزه ی آموزش تعملیات عمومی و رویکرد به دولت های ثالث مانند ترکیه در این زمینه، بر میزان واگرایی و جدایی فرهنگی میان دو کشور در دوران سلسله پهلوی افزود. این مقاله با رویکردی تاریخی - تحلیلی مهمترین عوامل و بسترهای موانع اجتماعی – فرهنگی میان دو کشور را با تأکید بر اسناد وزارت امور خارجه ایران و منابع افغان مورد بررسی قرار می دهد.