امروزه، هم زمان با روند رو به رشد گرایش کشورها به سوی جهانی شدن، منطقه گرایی نیز نمودهای بیشتری یافته است و سازمان های منطقه ای در بیشتر مناطق ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک جهان شکل گرفته اند. یکی از نمودهای بارز منطقه گرایی، سازمان های منطقه ای است که در نیمة دوم قرن بیستم به عنوان ابزارهایی برای تحقق همگرایی منطقه ای بین کشورها با کارکردهای اقتصادی، سیاسی و نظامی ایجاد شده و به سرعت در مناطق جغرافیایی مختلف گسترش یافته اند. یکی از مناطق ژئوپلیتیکی مهم در جهان آسیای مرکزی است که تاکنون سازمان های مختلفی در آن شکل گرفته است که می توان مهم ترین آن را سازمان همکاری شانگهای دانست. این نوشتار درپی پاسخ به این سؤال است که آیا امروزه سازمان همکاری شانگهای را می توان یکی از نمودهای «منطقه گرایی نوین» درنظر گرفت؟ که در پاسخ به آن می توان گفت که با توجه به اینکه در اولین نشست این سازمان همة اعضا اعلام کردند که هدف از تأسیس این سازمان تضمین امنیت در منطقة آسیای مرکزی، حمایت از روند حرکت به سمت نظام چندقطبی و مردم سالار کردن نظام بین الملل است، سازمان شانگهای به عنوان یکی از نمودهای «منطقه گرایی نوین» موازی با امر جهانی شدن رو به پیشرفت است.
بیشتر اسناد مشروطیت موجود در بایگانی اسناد تاریخی ایتالیا، گزارشهایی است که آقای جامپائولو ریوا، وزیرمختار وقت ایتالیا در ایران، به وزارت امور خارجه ایتالیا ارسال کرده است. دقت در محتوای گزارشهای ریوا، جنبه های ناشناخته ای در وضعیت ایران در زمان مشروطه و عوامل موثر بر جامعه ایران آن روز را مشخص تر می سازد.
ایران و قاره آفریقا علاوه بر سابقه طولانی روابط، دارای سرنوشت مشترک می باشند. این اشتراک به همراه تلاش ایران و آفریقا برای ارائه الگوئی غیر از الگوی توسعه غرب آنان را در معرض تهاجم رسانه ای غرب قرار داده است که این امر موجب می گردد طرفین برای خنثی کردن آن به تقویت روابط دو و چند جانبه همت گمارند. ایران و قاره آفریقا دارای دارای توانمندیهای خوبی در عرصه اقتصادی می باشند که در صورت تحقق آن به رشد و رفاه دو جانبه کمک می نماید. از مهم ترین عرصه و توانمندیهای ایران می توان به پیشرفت در بخش کشاورزی، صنعت، الکتریسیته و حمل و نقل اشاره کرد که این کشور می تواند با در اختیار قرار دادن دانش آن به پیشرفت و آبادانی آفریقا کمک نماید و در ضمن آفریقا قاره ای سرشار از ثروت های معدنی و طبیعی است که می تواند بخش قابل ملاحظه ای از نیازهای ایران را بر طرف نماید. در بخش سیاسی نیز ایران علاوه بر روابط دو جانبه با کشورهای آفریقائی با اتحادیه آفریقا و دیگر سازمانهای مهم این قاره همکاری دارد که این تعامل مثبت نقش مهمی در گسترش روابط داشته است. جمهوری اسلامی ایران با توجه به سابقه تاریخی و صلح آمیز و بافت مذهبی قاره، باید روابط فرهنگی و مذهبی خود را در آفریقا افزایش دهد و در بخش های آموزشی و فرهنگی حضور بیشتری داشته باشد که این امر مساله همکاری های اقتصادی و سیاسی را تسهیل می نماید. از طرف دیگر فرصت های موجود در ایران برای آفریقائی ها نا شناخته است که با معرفی فرصت ها و آشنائی آنان با پیشرفت های گوناگون ایران زمینه برای افزایش تعاملات فراهم خواهدگردید.