فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۳۴۲-۳۲۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: روابط آشفته از مشکلات اساسی افراد با رگه اختلال شخصیت مرزی می باشد. رابطه نامطلوب والد-کودک منجر به فقدان حس ثبات، تمایز و آشفتگی خود-دیگری می شود. اگرچه، سال هاست آشفتگی خود-دیگری به عنوان یکی از معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت مرزی درنظرگرفته شده، اما نسبت به سایر جنبه های این اختلال نادیده گرفته شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر دستیابی به الگوی خود-دیگری در زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی بود. روش: پژوهش حاضر، پژوهشی بنیادی با رویکرد آمیخته بود که از روش های کیفی و کمی به فراخور نیاز پژوهشی استفاده شد. جامعه آماری شامل زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی، بعلاوه متخصصان روانشناسی و روان پزشکی مشهد و تهران در سال 1400 بود. پانزده زن با رگه اختلال شخصیت مرزی با استفاده از نمونه گیری در دسترس و پرسشنامه شخصیت مرزی لیشنریگ (1999) از بیمارستان ابن سینا مشهد انتخاب شدند. داده ها در قسمت کیفی با استفاده از پرسشنامه شخصیت مرزی لیشنرینگ و مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد و سپس با استفاده از تحلیل محتوا و تحلیل عاملی تأییدی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد «مدل خود در روابط» شامل مؤلفه های «رابطه با والدین»، «رابطه با جنس مخالف» و «روابط ناموفق» می باشد. تحلیل عاملی مرتبه دوم نیز نشان داد «رابطه با والدین» بیشترین سهم را در مدل دارد. نتیجه گیری: آشفتگی خود-دیگری در زنان با رگه اختلال شخصیت مرزی، اساسی و منتج از روابط بی ثبات اولیه با والدین می باشد. بنابراین در درمان افراد با رگه اختلال شخصیت مرزی از نتایج پژوهش حاضر می توان استفاده نمود.
بررسی تأثیر آموزش تلفیقی ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر مؤلفه های توانایی های شناختی مادران کودکان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۴۰۸-۳۹۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: کم شنوایی یکی از شایع ترین و پیچیده ترین آسیب های حسی است که علاوه بر ایجاد مشکلاتی برای کودک، چالش هایی را نیز برای والدین به خصوص مادر به وجود می آورد. توانایی های شناختی از جمله مؤلفه هایی است که می تواند به مادران کودکان ناشنوا در مقابله با بحران کمک کند. در زمینه اثربخشی درمان های تلفیقی بر مؤلفه های توانایی های شناختی مادران کودکان ناشنوا مطالعات کمی انجام شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تلفیقی ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر مؤلفه های توانایی های شناختی مادران کودکان کم شنوا انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان کم شنوای استان کرمانشاه (340 نفر) در سال 1400-1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس، 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و گواه (30 نفر) گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392) در پژوهش حاضر استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با بهره گیری از نرم افزار SPSS25 انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد آموزش تلفیقی ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر مؤلفه های توانایی های شناختی مادران دارای کودک کم شنوا اثرگذار بود (0/05 >P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل می گردد که آموزش تلفیق ذهن آگاهی و معنویت درمانی می تواند به مادران دارای کودک کم شنوا، کمک کند تا آن ها ضمن تقویت تمامی مؤلفه های شناختی خود، راحت تر با موقعیت های زندگی روزمره مواجه شده و از خود و فرزند کم شنوا در برابر چالش ها و استرس های زندگی مراقبت نمایند.
نقش میانجی گر استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های وسواس فکری - عملی رابطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۴۳۸-۴۲۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای یکی از تظاهرات ناتوان کننده اختلال های طیف وسواس فکری - عملی است که شامل افکار، تردیدها و اعمال وسواسی است که بر رابطه و ویژگی های شریک زندگی فرد متمرکز است. با وجود توجه روزافزون به اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای، پژوهش های زیادی در مورد عوامل زمینه ای، شناختی و شخصیتی نشانه های این اختلال انجام نشده است. هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی گر استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های وسواس فکری - عملی رابطه ای بود. روش: طرح این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. تعداد 430 نفر (324 زن، 106 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشکده های دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1402-1401 در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه وسواس فکری - عملی رابطه ای (دورون و همکاران، 2014)، مقیاس استحکام من (بشارت، 1395) و مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران (بشارت، 1386) بودند. داده های پژوهش توسط ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS28 و AMOS28 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی میانجی، برازش خوبی با داده های پژوهش نشان داد، 1 CFI=، 1TLI= و 0/001 RMSEA=. همچنین همبستگی مثبت معناداری بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای (0/01 p<) و همبستگی منفی معناداری بین استحکام من و وسواس فکری - عملی رابطه ای بود (0/01 p<). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است که ابعاد کمال گرایی و استحکام من، شدت نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای را پیش بینی می کنند. همچنین استحکام من، میانجی ارتباط بین ابعاد کمال گرایی و شدت نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای است. در نتیجه در نظر گرفتن این متغیرها در فرآیندهای پیشگیری، تشخیص و درمان اختلال وسواس فکری - عملی رابطه ای دارای اهمیت است.
طراحی و اعتباریابی پرسشنامه هوش هیجانی (فرم خودسنجی) برای ارزیابی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۵۳۸-۵۲۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش ها به اهمیت هوش هیجانی بر جنبه های محتلف زندگی کودکان تأکید می کنند. اما مطالعات کمتری به طراحی آزمون مناسب برای سنجش هوش هیجانی در کودکان پرداخته اند. هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی پرسشنامه هوش هیجانی مطابق با فرهنگ ایرانی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع توسعه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان 6 تا 9 سال شهر تهران در سال 1400 بوده اند. حجم نمونه 618 کودک (313 پسر و 305 دختر) که به شیوه ی در دسترس از مدارس انتخاب شدند. در این راستا بر اساس بررسی هدفمند پژوهش های علمی در زمینه هوش هیجانی نسخه اولیه پرسشنامه با 60 گویه طراحی شد. برای روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و پایایی درونی با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها: در فرآیند روانسنجی پرسشنامه گویه هایی که نسبت روایی محتوایی آن کمتر از 0/62 و شاخص روایی محتوایی آن کمتر از 0/79 بود حذف شد. تحلیل عاملی اکتشافی 59 گویه را با ساختار 6 عاملی نشان داد و تحلیل عاملی تأییدی موید این یافته بود. همچنین همسانی درونی سؤال ها 0/865 به دست آمد که نشان می دهد پرسشنامه از اعتبار خوبی برخوردار است. نتیجه گیری: ابزار طراحی شده یک پرسشنامه معتبر برای سنجش هوش هیجانی در نمونه کودکان ایرانی بوده که پژوهشگران و سایر متخصصان مربوطه می توانند از این ابزار در پژوهش های روانشناختی خود استفاده کنند
تحولات تاریخی اختلال افسردگی مهاد: مقاله مروری روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال افسردگی مهاد، یک اختلال شایع و درمانده ساز است که بر احساس، افکار و رفتار فرد به طور منفی تاثیر می گذارد. نشانه هایی که امروزه به عنوان افسردگی می شناسیم، قدمتی طولانی در تاریخ بشر دارد. هدف پژوهش حاضر به طور کلی، مروری بر معیارهای تشخیصی در طول زمان، معیارهای تشخیص افتراقی، سیر تاریخی سبب شناسی، همه گیری شناسی و اختلال های همبود افسردگی بود. پس از آن به برخی نکات مهم در مصاحبه بالینی با این افراد و روش های مختلف درمان این اختلال در طول تاریخ پرداخته شده است. مطالعه حاضر با جستجو به صورت مروری در پایگاه های اطلاعاتی شامل پابمد، پابسایک، سایک اینفو، ریسرچ گیت، اسکوپوس، ساینس دایرکت و اسپرینگر لینک با کلید واژه های تاریخچه افسردگی، سیر تاریخی معیارهای تشخیصی و تشخیص های افتراقی افسردگی، سبب شناسی، همه گیری شناسی، همبودی و درمان افسردگی در طول زمان صورت گرفت. جهت بررسی متون مورد نظر به دلیل تاکید بر سیر تاریخی و تحولات در طول زمان، محدودیت زمانی در نظر گرفته نشد. مروری بر اختلال افسردگی مهاد نشان می دهد بسیاری از نشانه هایی که در طول تاریخ برای این اختلال مطرح شده است، با وجود تفاوت های کلی، ثبات قابل توجهی داشته است. همچنین در طول زمان متناسب با علت شناسی های مختلف، درمان های مختلفی به کار بسته شده است. علاوه بر این، مروری بر تحقیقات صورت گرفته در زمینه درمان این اختلال، لزوم پرداختن به تحقیقات بیشتر در رابطه با چگونگی ممانعت از عود و مطالعه در زمینه اثربخشی بلند مدت به جای تاثیرات کوتاه مدت را نشان می دهد.
روابط ساختاری سازه تاریک شخصیت، بازداری هیجانی با روابط فرا زناشویی با میانجی گری نگرش به تعهد زناشویی در بین زنان و مردان دارای روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۳۲-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری سازه تاریک شخصیت، بازداری هیجانی با روابط فرا زناشویی با میانجی گری نگرش به تعهد زناشویی دربین زنان و مردان دارای روابط فرازناشویی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی _همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهرستان میاندوآب در سال 1400 بودند.که از این بین تعداد 280 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پرسش نامه های مثلث تاریک شخصیت (SD-3، جنسون و وبستر،2010) مهار هیجانی (ECQ، راجر و نشوور 1987) خیانت زناشویی (MIQ، مرامی و خادمی، 1392) استاندارد تعهد زناشویی (DCI، آدامز و جونز ،1997)را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که بین صفات تاریک شخصیت با نگرش به خیانت در سطح 01/0 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، همچنین بین کنترل هیجانی و تعهد زناشویی با نگرش به خیانت در سطح 01/0 رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد سازه تاریک شخصیت و بازداری هیجانی با میانجی گری نگرش به تعهد زناشویی با روابط فرازناشویی رابطه دارد. یافته های این پژوهش در کنار حمایت از مدل فرضی برای روابط فرازناشویی، الگوی مناسبی برای سبب شناسی آن ارائه می دهد و در نهایت مدل از برازش خوبی برخوردار است.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی کاوشگری و مفهوم آموزی در درس علوم بر هیجان های تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۷۶-۱۶۷
حوزه های تخصصی:
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی کاوشگری و مفهوم آموزی در درس علوم بر هیجان های تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان کیار بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری به مدت یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان کیار در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه پژوهش شامل 75 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه آموزش گروهی کاوشگری، مفهوم آموزی و گواه جایگذاری شدند. داده ها بااستفاده از پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران و همکاران (2005، AEQ) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر اصلی گروه برای گروه کاوشگری و آموزش مفهوم آموزی در هیجان های تحصیلی مثبت و منفی معنادار گزارش شد (05/0>P)؛ همچنین اثر اصلی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در متغیرهای هیجان های تحصیلی مثبت و منفی در گروه کاوشگری و آموزش مفهوم آموزی نیز معنادار گزارش شد. اندازه اثر نیز نشان از تأثیر 88 درصدی و 2/84 درصدی به ترتیب مداخله کاوشگری و آموزش مفهوم آموزی بر هیجان های تحصیلی بود. نتیجه گیری می شود آموزش گروهی کاوشگری و مفهوم آموزی بر هیجان های تحصیلی تأثیرگذار بودند و بین اثربخشی آموزش گروهی کاوشگری و مفهوم آموزی بر هیجان های تحصیلی تفاوتی وجود ندارد.
روابط ساختاری سیستم های مغزی رفتاری (BIS/BAS) با اختلال اضطراب اجتماعی: نقش واسطه ای حساسیت انزجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۲۱۸-۲۰۷
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین سیستم های مغزی رفتاری و نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی با درنظرگرفتن نقش واسطه ای حساسیت انزجاری بود. روش اجرای این پژوهش توصیفی، همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه مورد نظر بالینی بود که شامل تمامی درمانجویان دارای اختلال اضطراب اجتماعی (زن و مرد) شهرستان ارومیه در سال 1401 بود. به این منظور 260 نفر از درمانجویان با روش نمونه گیری هدفمند (با تشخیص روان شناس یا روان پزشک) انتخاب شده و به مقیاس حساسیت انزجاری (DSS، هیدت 1994) و سیاهه هراس اجتماعی (SPI، کانور و همکاران، 2000) و مقیاس سیستم های بازداری/فعال ساز رفتاری (BIS/BAS، کارور و وایت، 1994) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد اثر مستقیم سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری بر اختلال اضطراب اجتماعی معنادار است (01/0p<). همچنین نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری بر اختلال اضطراب اجتماعی با میانجی حساسیت انزجاری معنادار بود (01/0p<). در نهایت نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که حساسیت انزجاری نقش واسطه ای را میان سیستم های مغزی/رفتاری و اختلال اضطراب اجتماعی ایفا می کند. لذا لزوم توجه به این عوامل در مداخلات درمانی افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ضروری است.
مطالعه پدیدارشناسانه تجارب شهروندان از نقش همدلی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد تجربه رفتارهای همدلانه در ایام دنیاگیری کووید-19 بود. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی در مهر و آبان سال 1400 انجام شد. جامعه مورد پژوهش شامل شهروندان 20 تا 70 ساله ساکن تهران بود. نمونه پژوهش را 17 نفر (8 خانم و 9 آقا) از این جامعه تشکیل می دادند که انتخاب شان به روش نمونه گیری دردسترس از نوع نمونه گیری داوطلبانه و با در نظر گرفتن اصل اشباع بود. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده گردید و تجزیه وتحلیل داده ها به شیوه تحلیل کلایزی انجام پذیرفت. یافته های به دست آمده از مطالعه به شکل گیری دو مضمون فراگیر «نقش احساس همدلی در انجام رفتارهای پیشگیرانه، مقابله ای و حمایتی» و «پیامدهای جانبی همدلی» انجامید. مضمون فراگیر اول خود شامل هفت مضمون سازمان دهنده و مضمون فراگیر دوم شامل دو مضمون سازمان دهنده بود. به نظر می رسد که افراد در دوران کرونا همدلی را در قالب نقش های حمایتی و مراقبتی همچون حمایت روحی، معنوی، مالی و اجتماعی از دیگران با هدف حفظ سلامتی خود، بستگان و جامعه تجربه کرده اند. هرچند که همدلی از نگاه آنان دارای برخی پیامدهای مثبت و منفی نیز بوده است. به نظر می رسد که همدلی به عنوان احساسی انسان دوستانه در شرایط بحرانی همچون همه گیری ها می تواند کارکردهای موثری داشته باشد و بروز و تسری آن در این مواقع احتمالا عامل یاریگری در انجام رفتارهای مناسب و کنترل شرایط باشد. پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی، ابعاد تجرب ه همدلی در دوران شیوع کرونا در میان ساکنان روستاها و سایر شهرها مورد مطالعه قرار گیرد.
Designing a Model of Social Factors Affecting Children’s Participation in Physical Activity
حوزه های تخصصی:
Although some factors affecting children’s participation in physical activity and sports are well known, the important social factors that influence children’s participation in physical activity and sports have not been properly identified. In this study, we aimed to design a model of social factors influencing children’s participation in physical activity and sports. The method used in the present research is descriptive-correlation based on the structural equation method. The statistical sample of the study consisted of 384 students who were selected through convenience sampling method. Social factors such as parental socioeconomic status, social support, social competence, and social acceptance were measured using standard questionnaires. Structural equation modelling was used to analyze data. The results of the path analysis showed that parental socioeconomic status, social support, social competence and social acceptance had significant effects on motivation (all T>1.96). Moreover, motivation had significant effect on intention to physical activity (T=3.628). Finally, intention to physical activity had significant effect on physical activity (T=5.189). These results show that social factors can be considered in the process of children’s participation in physical activity and sports. In this regard, the role of parents, physical education teachers and friends is very important.
طراحی و آزمون مدل علّی رابطه بین هویت اخلاقی و قلدری با میانجی گری عدم التزام اخلاقی در نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شناسایی عوامل دخیل در ارتکاب قلدری نوجوانان، به ویژه سازوکارهای اخلاقی، برای هدایت تحقیقات، سیاست گذاری و کاربرد عملی در جهت پیشگیری و کاهش رفتار قلدری نوجوانان حائز اهمیت است. بنابراین، بر اساس مدل شناختی- اجتماعی هویت اخلاقی و نظریه شناختی- اجتماعی عاملیت اخلاقی، مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین هویت اخلاقی و قلدری نوجوانان ایرانی و نقش میانجی گری عدم التزام اخلاقی در این رابطه پرداخته است.
روش: شرکت کنندگان متشکل از 392 دانش آموز (217 پسر و 175 دختر) دوره متوسطه دوم شهرستان کوهدشت با دامنه سنی 15 تا 18 سال (44/16 = میانگین و 72/0= انحراف استاندارد) بودند. آن ها با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و ابزار روابط نوجوانان همسال پرادا (2000)، مقیاس هویت اخلاقی آکوینو و رید (2002) و مقیاس سازوکارهای عدم التزام اخلاقی بندورا (1996) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل عامل تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد، هویت اخلاقی به طور منفی و معنی دار قلدری (37/0- = β) و عدم التزام اخلاقی (27/0- = β) را پیش بینی می کند. همچنین، عدم التزام اخلاقی نقش مثبت و معنی داری در پیش بینی قلدری داشت (23/0 = β). افزون بر این، نتایج حاصل از مدل یابی معادله ساختاری حاکی از آن بود که عدم التزام اخلاقی به طور معنی داری رابطه بین هویت اخلاقی و قلدری را میانجی گری می کند (051/0- = β).
نتیجه گیری: در مجموع، این یافته ها نقش هویت اخلاقی و عدم التزام اخلاقی را در رفتار قلدری نوجوانان برجسته می کند. مفاهیم نظری و عملی این یافته ها و جهت گیری ها برای تحقیقات آینده مورد بحث قرار گرفته است.
رابطه هوش اخلاقی و نگرش به رابطه فرا زناشویی با میانجی گری کمال گرایی در مردان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: زوجین مواجه شده با خیانت با حجم گسترده ای از آسیب های ویرانگر مواجه می شوند از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه هوش اخلاقی و نگرش به رابطه فرا زناشویی با میانجی گری کمال گرایی در مردان متأهل صورت گرفت.روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و ازنظر شیوه توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل مردان متأهل شهر کرمانشاه و روش نمونه گیری در دسترس بوده که 100 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005)، مقیاس نگرش به روابط فرا زناشویی واتلی (2008) و مقیاس کمال گرایی هیل (2004) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 25 و PLS 3 انجام شد.یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد بین هوش اخلاقی و نگرش به روابط فرا زناشویی رابطه منفی و معنی دار (274/0-=r و 05/0>p)، بین هوش اخلاقی و کمال گرایی رابطه معنادار منفی (251/0- =r و 05/0>p)، بین کمال گرایی و نگرش به روابط فرا زناشویی رابطه مثبت و معنی داری (234/0 =r و 05/0>p) و همچنین بین هوش اخلاقی و نگرش به روابط فرا زناشویی با نقش میانجی کمال گرایی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (059/0-=r و 05/0>p). نتیجه گیری: هوش اخلاقی با کمال گرایی و روابط فرازناشویی ارتباط دارد و هوش اخلاقی بالا می تواند پیش بینی کننده جنبه های مثبت کمال گرایی و نگرش منفی تری به روابط فرازناشویی باشد.
مقایسه عملکرد خانواده، حمایت اجتماعی و باورهای غیرمنطقی در معتادان متجاهر تحت درمان اجباری و معتادان خودمعرف به مراکز درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعتیاد یکی از مهم ترین انحرافات و آسیب های اجتماعی است و یک بیماری اجتماعی به شمار می رود که عوارض جسمی و روانی آن پیامدهای منفی بر فرد، اعضای خانواده و جامعه دارد. این تحقیق با هدف مقایسه عملکرد خانواده، حمایت اجتماعی و باورهای غیرمنطقی معتادان متجاهر و معتادان خودمعرف صورت پذیرفت.
روش: طرح تحقیق، علیّ مقایسه ای و جامعه آماری، کلیه معتادان متجاهر تحت درمان اجباری و معتادان خودمعرف کمپ های خصوصی ترک اعتیاد شهر اهواز بودند که170 نفر آنان (80 معتاد متجاهر و90 معتاد خودمعرف) در سال 1402- 1401 به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. داده ها، از طریق پرسش نامه عملکرد خانواد کونگ و همکاران (2022)، حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1988) و باورهای غیرمنطقی محقق ساخته (1402) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، عملکرد خانواده (416/39F= و 01/0p<)، حمایت اجتماعی (239/41F= و 01/0p<) و باورهای غیرمنطقی (459/25F= و 01/0p<) معتادان متجاهر و معتادان خودمعرف متفاوت است.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود، به منظور بالا بردن کیفیت عملکرد خانواده های معتادان متجاهر و خودمعرف، ضرورت تدارک دوره آشنایی با عملکرد مطلوب خانواده؛ اهتمام به حمایت اجتماعی و کاهش تفکر غیرمنطقی توصیه می شود.
نقش میانجی باورهای هوشی در رابطه بین شایستگی های هیجانی-اجتماعی و درماندگی آموخته شده در دانش آموزان ابتدایی شهرستان ساری در سال تحصیلی 1401-1402(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی باورهای هوشی در رابطه بین شایستگی های هیجانی-اجتماعی و درماندگی آموخته شده در دانش آموزان ابتدایی شهرستان ساری در سال تحصیلی 1401-1402انجام شد.روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و شیوه گردآوری داده ها به صورت مقطعی و تحلیل آن ها به روش توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان پایه ششم مدارس ابتدایی شهرستان ساری در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل دادند. در این پژوهش 218 نفر به عنوان حجم نمونه به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه درماندگی آموخته شده ﮐﻮﯾﻨﻠﺲ و ﻧﻠﺴﻮن (1988)، باورهای هوشی بابایی (1377) و پرسشنامه شایستگی های هیجانی-اجتماعی زو و ﺟی (۲۰۱۲) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر و با نرم افزار 18SPSS، 23 Amos انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد روابط معنا داری بین شایستگی های هیجانی-اجتماعی و باورهای هوشی با درماندگی آموخته شده وجود دارد و مدل پژوهش تایید شد و 44 درصد از درماندگی آموخته شده توسط شایستگی های هیجانی-اجتماعی و باورهای هوشی قابل تبیین می باشد. شایستگی های هیجانی-اجتماعی و باورهای هوشی بر درماندگی آموخته شده اثر مستقیم معنادار دارند و مسیر غیر مستقیم شایستگی های هیجانی-اجتماعی با میانجیگری باورهای هوشی بر درماندگی آموخته شده تایید گردید.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش تلویحات کاربردی به مشاوران و روان شناسان جهت کاهش درماندگی آموخته شده با توجه به مولفه های باورهای هوشی و شایستگی های هیجانی-اجتماعی در دانش آموزان ارایه می دهد.
مقایسه تأثیر درمان پذیرش و تعهد و درمان خودشفقت ورزی بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی مقایسه تأثیر درمان پذیرش و تعهد و خود شفقت ورزی بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب مقطع دوم متوسطه انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 3 ماهه بود. در این مطالعه، تعداد 30 نفر ازطریق روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارش شدند (هر گروه 10 نفر). سپس گروه های آزمایش تحت هشت جلسه درمان پذیرش و تعهد و خود شفقت ورزی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اضطراب بک و مقیاس انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند در مرحله پس آزمون و پیگیری بین گروه های درمان پذیرش و تعهد و خودشفقت ورزی نسبت به گروه کنترل در افزایش انعطاف پذیری شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان دادند بین دو درمان پذیرش و تعهد و خودشفقت ورزی از لحاظ اثربخشی بر انعطاف پذیری شناختی تفاوت معناداری وجود ندارد. براساس یافته ها، هر دو درمان پذیرش و تعهد و خودشفقت ورزی گزینه مناسبی برای افزایش انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب مقطع دوم متوسطه هستند؛ بنابراین، پیشنهاد شد از دو روش درمانی شفقت به خود و پذیرش و تعهد برای افزایش انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب استفاده شود.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی مثبت نگر بر سرمایه عاطفی و فراهیجان زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
127 - 148
حوزه های تخصصی:
اختلال اضطراب فراگیر نوعی اختلال اضطرابی است که به عنوان نگرانی بیش از حد و غیرمنطقی در مورد رویدادها و فعالیت های روزمره تعریف می شو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان ذهن آگاهی مثبت نگر بر سرمایه عاطفی و فرا هیجان زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و طرح پیگیری سه ماهه بود. نمونه پژوهش 30 نفر بودند که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های سرمایه عاطفی و فرم کوتاه دیدگاه فراهیجانی بودند.گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان ذهن آگاهی مثبت نگر دریافت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل واریانس ترکیبی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد ذهن آگاهی مثبت نگر به کاهش فراهیجان منفی و افزایش سرمایه عاطفی و فراهیجان مثبت منجر شد و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.واژه های کلیدی: درمان ذهن آگاهی مثبت نگر، سرمایه عاطفی، فراهیجان، اختلال اضطراب فراگیر
اثربخشی روان درمانی تحلیلی گروهی بر افسردگی و اضطراب زنان سرپرست خانوار
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی تحلیلی گروهی بر افسردگی و اضطراب زنان سرپرست خانوار انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهرستان کرج در محدوده سنی 25 تا 40 سال بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) از این افراد بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم می شوند. گروه آزمایش 24 جلسه (هفته ای دوبار) تحت پروتکل روان تحلیلی گروهی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس آزمون اضطراب بک و همکاران (1988) و مقیاس افسردگی بک (1996) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS 23 در بخش استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که روان درمانی تحلیلی گروهی بر افسردگی و اضطراب زنان سرپرست خانوار اثربخش است، بدین معنا که روان درمانی تحلیلی گروهی منجر به بهبود سطح اضطراب و افسردگی در زنان سرپرست خانوار شده است.
اعتبار یابی پرسشنامه ی ویژگی خودشئ گرایی
حوزه های تخصصی:
نگریستن به شکل بدن زنان به عنوان یک کالا و شیء جنسی سبب بروز رفتارهای نابهنجاری در زنان شده است که یکی از پیامدهای این رویکرد، این است که دختران وزنان خود را شیء تلقی کنند. با توجه به اهمیت این موضوع پژوهش حاضر باهدف بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه ی ویژگی خودشئ گرایی انجام شد. بدین منظور، 200 نفر از افراد مؤنث 18 سال و بالاتر مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی شهر شیراز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های ویژگی خود شیءگرایی و نگرانی نسبت به تصویر بدن پاسخ دادند. اعتبار پرسشنامه ی ویژگی خود شیءگرایی به شیوه ی همسانی درونی، همبستگی دونیمه سازی اسپیرمن-براون و گاتمن بررسی شد که برای عامل ظاهر مدار ضرایب 81/0، 82/0 و 82/0 محاسبه شد و ضرایب 85/0، 84/0 و 86/0 برای عامل صلاحیت مدار برآورد گردید. همچنین روایی این پرسشنامه به روش تحلیل عامل تأییدی و روایی هم زمان، با پرسشنامه ی نگرانی نسبت تصویر بدن محاسبه شد. در تحلیل عامل تأییدی، نشان داد که داده های این تحقیق با مدل دوعاملی پرسشنامه ی ویژگی خود شیءگرایی برازش دارد. ضرایب همبستگی نمره ی کل ویژگی خود شیءگرایی با نمره ی کل نگرانی درباره ی تصویر بدن (40/0r=)، و زیر مقیاس های نارضایتی از ظاهر (42/0r=) و تداخل در عملکرد اجتماعی (39/0r=) معنادار بود. نتیجه نهایی این که فرم فارسی پرسشنامه ی ویژگی خود شیءگرایی از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است و از این ابزار می توان در موقعیت های بالینی و پژوهشی استفاده کرد.
رابطه حساسیت اضطرابی و اضطراب سلامت: نقش میانجی تحمل پریشانی
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین رابطه حساسیت اضطرابی و اضطراب سلامت با توجه به نقش میانجی تحمل پریشانی بود. مواد و روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود که در آن 197 شرکت کننده از بین دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1401-1402 با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با استفاده از سیاهه کوتاه اضطراب سلامت (HAI)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ASI) و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمون و گاهر نسبت به اندازه گیری متغیرهای پژوهش اقدام شد. یافته ها: تحلیل داده های جمع آوری شده پس از کنار گذاشتن پاسخنامه های مخدوش و ناقص با استفاده از روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 24 و Amos نسخه 24، نشان داد متغیر تحمل پریشانی قادر است رابطه حساسیت اضطرابی و اضطراب سلامت را به طور مثبت و معنی دار تبیین نماید (P<0.05). پس نقش میانجی تحمل پریشانی تائید شد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نقش میانجی تحمل پریشانی در رابطه میان حساسیت اضطرابی و اضطراب سلامت، می توان به این نتیجه رسید که تمرکز بر مؤلفه های حساسیت اضطرابی و تحمل پریشانی در فرآیندهای مداخله ای می تواند در کنترل علائم اضطراب سلامت مفید و مؤثر باشد. بنابراین می توان به متخصصان سلامت روان توصیه کرد تا در فرآیند ارزیابی و ارزیابی حساسیت اضطرابی و تمرکز بر آن در صورت لزوم در دستور کار قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید و آموزش مهارت های اجتماعی بر کاهش ترس از ارزیابی منفی و رفتارهای ایمن در دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۲
1 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه اثر بخشی آموزش شناختی ارتقاء امید و آموزش مهارت های اجتماعی بر کاهش ترس از ارزیابی منفی و رفتارهای ایمن در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای نشانه های اضطراب اجتماعی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی (BFNE) لری و پرسش نامه رفتارهای ایمن (SPSBS) پینتو-گائو و سالوادور، استفاده شد. سپس کسانی که نمره بالاتر از نقطه برش کسب کرده بودند به عنوان نمونه انتخاب، و به صورت تصادفی در سه گروه، (15 نفرگروه آموزش شناختی ارتقاء امید، 15نفرگروه آموزش مهارت های اجتماعی و 15 نفرگروه کنترل) گمارده شدند. برنامه آموزش شناختی ارتقاء امید و برنامه آموزش مهارت های اجتماعی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار برای گروه های آزمایشی اجرا شد و گروه کنترل هیچ کاربندی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد که آموزش شناختی ارتقاء امید و آموزش مهارت های اجتماعی بر کاهش ترس از ارزیابی منفی و رفتارهای ایمن دانش آموزان موثر بودند، ولی تفاوت معنی داری بین این دو روش آموزشی دیده نشد. با توجه به این یافته پیشنهاد می شود برنامه های آموزش شناختی ارتقاء امید و آموزش مهارت های اجتماعی به عنوان بخشی از برنامه آموزش ضمن خدمت مشاورین مدارس قرار گیرد.