فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: The objective of this study was to evaluate the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on the psychological well-being of couples referring to the Dispute Resolution Council in Omidiyeh County. Methods: This study employed a quasi-experimental design with a pre-test, post-test, and control group, along with a 45-day follow-up period. The statistical population consisted of couples who referred to the Dispute Resolution Council in Omidiyeh County in 2021. In the initial phase, a purposive sampling method was used to select 30 participants. These individuals were chosen from among those who had been engaged or married for four or five years, expressed a desire for separation, and had sought assistance from the Dispute Resolution Council. They were randomly assigned to either the experimental group or the control group. The experimental group underwent eight sessions of Acceptance and Commitment Therapy, while the control group received no intervention and remained on a waiting list. Findings: The mean age in the ACT group was 33.31 ± 5 years, in the solution-focused approach group was 32.50 ± 3.72 years, and in the control group was 33.68 ± 5.04 years. The results of the mixed-design analysis of variance indicated that the intervention had a statistically significant effect on the dimensions of psychological well-being in the post-test and follow-up stages compared to the control group (p < .05). Furthermore, the results of the Bonferroni post hoc test demonstrated that Acceptance and Commitment Therapy was more effective in improving conflict resolution styles (p < .05). Conclusion: Acceptance and Commitment Therapy can be considered an effective approach for reducing problems arising from marital conflicts among individuals referring to the Dispute Resolution Council.
نقش میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین انعطاف پذیری و شفقت به خود با استفاده آسیب زا از تلفن همراه در جمعیت غیر بالینی
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: تلفن های هوشمند به دلیل اندازه کوچک و سهولت در استفاده، به ابزار اصلی برای دسترسی به دنیای آنلاین تبدیل شده اند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه نقش میانجی تنظیم هیجان در ارتباط بین انعطاف پذیری و شفقت به خود با استفاده آسیب زا از تلفن همراه بود. مواد و روش کار: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. حجم نمونه شامل 266 نفر از دانشجویان در سال 1401-1402 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده آسیب زا از تلفن همراه، پرسشنامه پذیرش نامه، مقیاس شفقت به خود و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی استفاده شد. درنهایت داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: انعطاف پذیری و شفقت به خود (34/.-r= و 36/.-r=،0/01p<) و تنظیم هیجان نیز (40/.-r=) همبستگی منفی معنادار با استفاده آسیب زا از تلفن همراه را نشان دادند. همچنین نتیجه بررسی اثر غیرمستقیم نشان داد که انعطاف پذیری و شفقت به خود می توانند با واسطه گری تنظیم هیجان، استفاده آسیب زا از تلفن همراه را پیش بینی کنند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان اذعان نمود که انعطاف پذیری، شفقت به خود و تنظیم هیجان نقش مهم و تأثیرگذاری بر استفاده آسیب زا از تلفن همراه دارند. پس می توان نتیجه گرفت که با افزایش انعطاف پذیری روان شناختی و شفقت به خود و کاربرد راهبردهای سازش یافته تنظیم هیجان می توان نرخ ابتلا به این اعتیاد رفتاری را کاهش داد.
الگوی ساختاری عملکرد خانواده بر اساس جهت گیری مذهبی در مردان و زنان با نقش میانجی تاب آوری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عملکرد خانواده اشاره به اثربخشی اعضای خانواده در ارتباط عاطفی، قوانین خانواده، ارتباطات خانوادگی و مقابله با رویدادهای بیرونی دارد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی ساختاری عملکرد خانواده بر اساس جهت گیری مذهبی در مردان و زنان شاغل شهر همدان با نقش میانجی تاب آوری انجام شد.
روش: پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل شاغل سازمان های دولتی در شهر همدان در سال ۱۴۰۱-1400 بودند. حجم نمونه به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس ۳۳۵ نفر زن و مرد شاغل بودند. از پرسشنامه عملکرد خانواده (FAD)، مقیاس جهت گیری مذهبی (ROS) و مقیاس تاب آوری (RISC) استفاده شد. نرم افزار تحلیل داده ها برنامه SPSS-21 و AMOS-24 بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که جهت گیری مذهبی (518/0- =β و 001/0=p) و تابآوری (236/0- =β و 001/0=p) اثر مستقیم بر عملکرد خانواده دارد و جهت گیری مذهبی با میانجیگری تاب آوری بر عملکرد خانواده نیز در سطح ۱/۰ معنادار بود. در ادامه رابطه غیرمستقیم مدل پیشنهادی بررسی شد که مقدار معناداری برای شاخص تقریب برازندگی(PCLOSE) 001/0 و شاخص RMSEA برابر 073/0 به دست آمد که نشان دهنده برازش مدل بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که جهت گیری مذهبی با توجه به نقش تاب آوری می تواند تبیین کننده عملکرد خانواده باشد؛ بنابراین به روانشناسان توصیه می شود با برگزاری کارگاه های روان شناختی با محوریت مذهب و معنویت و با کمک آموزش تاب آوری به کارکنان ادارات به تقویت عملکرد خانواده و تحکیم بنیان خانواده های این افراد کمک کنند.
بررسی جنبه های روانشناختی شعر و معماری سبک اصفهانی از منظر نظریه آلفرد آدلر و کارل گوستاو یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
713 - 728
حوزههای تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده مشخص گردید که تاکنون مطالعه ای به بررسی جنبه های روانشناختی شعر و معماری سبک اصفهانی از منظر نظریه آلفرد آدلر و کارل گوستاو یونگ نپرداخته است.
هدف: در این مقاله به بررسی جنبه های روانشناختی مشترک شعر سبک اصفهانی (هندی) و معماری سبک اصفهانی پرداخته شده است.
روش: روش پژوهش، کتابخانه ای و نوع آن، تحلیلی-توصیفی است. پس از بررسی ویژگی ها و جنبه های روانشناختی مشترک شعر و معماری دوره اصفهانی به این نتیجه رسیده ایم که علاوه بر مسائل اجتماعی که شعر و معماری را در دوره صفویان تحت تأثیر قرار داده، برخی جنبه های روانشناسی نیز در این دوره بر سبک شعر و معماری این دوره اثر گذاشته است.
یافته ها: با توجه فراگیر شدن شعر و هنر در بین مردم و خروج آن از دربار، نشانه های برون گرایی در شعر و هنر این دوره دیده می شود و بازنمود آن، توجه به سلایق فکری و تخیّلی عامه مردم به جای در نظر گرفتن عقاید حاکمان است که این امر در قالب مؤلفه «علاقه اجتماعی» از نظریه آلفرد آدلر قابل بررسی است. همین امر باعث شد تا شعر و معماری این دوره به جای تخصصی شدن و سفارشی شدن، عمومی شده و بر اساس سلیقه فکری و خیالی و عاطفی عامه مردم تکوین یابد.
نتیجه گیری: جنبه رواشناختی مشترک در شعر و معماری این دوره، توجه به باورها و عقایدی است که در حوزه روانشناسی، به عنوان کهن الگو مطرح می شوند و در قالب نظریه یونگ قابل بررسی هستند. این جنبه نیز زاییده عمومی شدن شعر و معماری است و در طی این فرآیند، باورها و عقاید و کهن الگوهای مشترک عامه مردم در شعر و معماری این دوره نمود یافته است.
مقایسه اثربخشی روش درمانی ذهن آگاهی و طرح واره درمانی بر طرح واره های ناسازگار اولیه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
164 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دو روش درمانی طرح واره درمانی و ذهن آگاهی بر طرح واره های ناسازگار اولیه دانش آموزان انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران بود که از بین آن ها ۴۵ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (هر گروه ۱۵ نفر) و یک گروه کنترل (۱۵ نفر) تقسیم شدند. گروه های آزمایش به مدت ۸ هفته در جلسات طرح واره درمانی (۸ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای) و ۷ هفته در جلسات ذهن آگاهی (۷ جلسه ۹۰ دقیقه ای) شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (۱۹۹۸) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو روش درمانی منجر به کاهش معنادار طرح واره های ناسازگار اولیه در مقایسه با گروه کنترل شدند، اما تأثیر طرح واره درمانی در بهبود طرح واره ها بیشتر از ذهن آگاهی بود. این تأثیر به ویژه در مؤلفه هایی مانند محرومیت هیجانی، رهاشدگی، بی اعتمادی، انزوای اجتماعی و نقص/شرم برجسته تر بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که طرح واره درمانی به دلیل تمرکز عمیق تر بر ریشه های شناختی و هیجانی طرح واره ها، نسبت به ذهن آگاهی در بهبود و اصلاح طرح واره های ناسازگار اولیه موثرتر است. این روش درمانی می تواند به عنوان یک رویکرد کارآمد در درمان اختلالات روان شناختی مرتبط با طرح واره های ناسازگار اولیه مورد استفاده قرار گیرد.
درمان اختلالات یادگیری دیکته نویسی با کمک توانبخشی گروهی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
9 - 20
حوزههای تخصصی:
اخیرا مساله اختلالات ویژه یادگیری به طور چشمگیری مورد توجه متخصصان و دست اندرکاران آموزشی قرار گرفته است. یکی از مشکلات اساسی معلمان در کلاس، حضور دانش آموزانی است که عقب ماندگی ذهنی و مشکلات جسمی ندارند، اما اختلال یا تاخیر در رشد یک یاچند فرایند اساسی و پایه شامل گفتار، خواندن، نوشتن، حساب و. . . باعث ضعف در رفتارهای اجتماعی و عاطفی و در نتیجه مشکلات جدی در یادگیری و فعالیت های تحصیلی آنان می شود. این مقاله با هدف تعیین اثر توانبخشی گروهی مبتنی بر یکپارچگی حسی بر مشکلات دیکته نویسی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری انجام شده است. روش پژوهش از نظر کنترل متغیرها، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بعد از یکماه می باشد. نمونه شامل ۳۰دانش آموز در دو گروه آزمایش و کنترل بود. برای جمع آوری داده ها از تست وکسلر جهت تشخیص اختلال یادگیری، از نمونه دیکته و فراوانی غلط های دیکته و چک لیست های معلم ساخته برای تشخیص اختلال دیکته، از پرسشنامه یکپارچگی حسی- حرکتی(لینکن-اوزرتسکی) و آزمون سرند برای تشخیص مشکلات یکپارچگی حسی- حرکتی استفاده شد. تمرین های گروهی یکپارچگی حسی مثل ادراک دیداری فضایی، تقویت مهارت های ظریف و درشت، جهت یابی و ... باعث برطرف شدن ضعف دیکته نویسی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شد، که باعث معناداری نتایج قیاس پیش آزمون و پس آزمون گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که توانبخشی گروهی مبتنی بر یکپارچگی حسی بر مشکلات دیکته نویسی این گروه از دانش آموزان اثربخش بوده و به دست اندرکارن توصیه می گردد از این روش استفاده نمایند.
شناسایی عوامل مؤثر بر خشونت خانگی علیه زنان ایرانی دارای همسر مهاجر افغانستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در ایران، ازدواج های میان زنان ایرانی و مردان مهاجر افغانستانی در حال افزایش است، اما اطلاعات محدودی درباره خشونت خانگی علیه زنان ایرانی با همسران افغانی مهاجر وجود دارد. خشونت خانگی یک مسئله اجتماعی و بهداشتی جدی است که نیازمند شناخت دقیق عوامل مؤثر بر آن در این زمینه است. هدف: هدف این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر خشونت خانگی علیه زنان ایرانی دارای همسر مهاجر افغانستانی بود. این مطالعه می تواند به بهبود سیاست ها و برنامه های پیشگیری از خشونت خانگی در این جوامع منجر شود. روش: روش پژوهش حاضر پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان ایرانی قربانی خشونت خانگی دارای همسر مهاجر افغانستانی ساکن در استان تهران بود. روش نمونه گیری به شیوه گلوله برفی بود که نهایتا با 14 نفر از آن ها مصاحبه به عمل آمد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود، پس از گردآوری داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که عواملی از قبیل ویژگی های شخصی زنان (مانند سن، تحصیلات و وضعیت اقتصادی)، ویژگی های همسران افغانی (اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی)، و عوامل خانوادگی و اجتماعی (مانند فشارهای فرهنگی و نگرش های جامعه)، در افزایش خشونت خانگی علیه زنان ایرانی نقش دارند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، به نظر می رسد که شناخت دقیق از عوامل مؤثر بر خشونت خانگی در این جامعه مهم است. این مطالعه می تواند به تدوین سیاست ها و برنامه های پیشگیری از خشونت خانگی علیه زنان ایرانی با همسران افغانی کمک کند و به بهبود وضعیت اجتماعی و بهداشتی این افراد منجر شود.
عوامل کلیدی رضایتمندی دانشجویان از آموزش به شیوه الکترونیکی: با رویکرد فراترکیب
حوزههای تخصصی:
زمینه: آموزش به شیوه الکترونیکی در چند دهه اخیر سیستم آموزشی را با انقلابی عظیم مواجه کرده است. یکی از مهم ترین شاخصه های کیفیت آموزش به شیوه الکترونیکی، رضایتمندی است که در موفقیت دوره ها نقش حائز اهمیتی ایفا می نماید. تدریس به عنوان مهم ترین فعالیت آموزشی، نقش کلیدی در عملکرد مؤثر نظام های آموزشی و بهبود کیفیت یادگیری و در نهایت رضایتمندی دانشجویان دارد. تدریس اثربخش اساتید و رویکرد عمیق دانشجویان به یادگیری، می تواند از زمینه های تعیین کننده کیفیت یادگیری و رضایتمندی باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کلیدی رضایت مندی دانشجویان از آموزش به شیوه الکترونیکی و متعاقباً ارائه یک الگو انجام شده است. روش: تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر به روش آمیخته اکتشافی انجام گرفته است. در بخش تحلیل کیفی از رویکرد فراترکیب کیفی به منظور اعمال بازنگری های عمیق و دقیق در حیطه مورد بررسی استفاده شده است. بدین صورت که بر مبنای جستجوهای نظام مند صورت گرفته ۳۲۶۶ مقاله شناسایی شد که پس از ارزیابی های نهایی این تعداد به ۳۲ مقاله تقلیل یافت. در نهایت پژوهش های منتخب با استفاده از کدگذاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به کمک روش کمی آنتروپی شانون میزان اهمیت و اولویت هر یک از کدهای شناسایی شده مشخص گردید. یافته ها: براساس یافته های پژوهش، کد های تعامل دانشجو- دانشجو، تعامل دانشجو- استاد، امکانات ارتباطی پیشرفته در بسترهای آموزشی، مدیریت زمان و توجه به تنوع روش ها و فعالیت های یادگیری بیشترین ضریب اهمیت را در رضایتمندی دانشجویان از آموزش به شیوه الکترونیکی داشتند. نتیجه گیری: در این پژوهش، الگوی عوامل کلیدی رضایت مندی دانشجویان از آموزش به شیوه الکترونیکی در قالب هشت دسته شامل عوامل مرتبط با ارتباطات، عوامل مرتبط با محتوا، عوامل فنی، عوامل انسانی، عوامل سازمانی، عوامل حمایتی، عوامل مرتبط با فنون تعلیم و پیامد ها ارائه گردید که می تواند راهگشای طراحان و سیاست گذاران آموزش عالی در راستای بهبود اجرای دوره های آموزش به شیوه الکترونیکی باشد.
نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه سبک های هویت و حمایت اجتماعی ادراک شده با تعهد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
112 - 122
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین سبک های هویت و حمایت اجتماعی ادراک شده با تعهد تحصیلی انجام شد. روش این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1401-1400 بود. گروه نمونه شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از مقیاس تعهد تحصیلی (هیومن- ووگل و راب،2015)، سیاهه سبک های هویتی(برزونسکی،1992)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده(زیمت و همکاران،1988) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (اون و فرامن، 1988)، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان دادند که مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش مطلوبی دارد. نتایج حاکی از آن بود که سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری به طور مستقیم تعهد تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی بالا را پیش بینی می کند درحالی که سبک سردرگم-اجتنابی به طور منفی و مستقیم تعهد تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی را پیش بینی می کند ؛ همچنین یافته ها حاکی از آن بود که خودکارآمدی تحصیلی و حمایت اجتماعی ادراک شده از سمت خانواده، دوستان و افراد مهم، به صورت مستقیم و مثبت تعهد تحصیلی را پیش بینی می کنند. همچنین فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه سبک های هویت و حمایت اجتماعی ادراک شده با تعهد تحصیلی مورد تایید قرار گرفت. در مجموع، می توان نتیجه گرفت سبک های هویت و حمایت اجتماعی ادراک شده نقش مهمی را در پیش بینی تعهد تحصیلی ایفا می کنند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان وجودی بر تاب آوری دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۷۰-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان وجودی بر تاب آوری دانش آموزان دختر دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم بود که در سال تحصیلی 1403-1402در مدارس شهر کرج مشغول به تحصیل بودند؛ 45 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شدند و بطور تصادفی در دوگروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش اول (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و دوم (درمان وجودی) طی 10جلسه (هرجلسه70دقیقه ) تحت مداخله قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC، 2003) و ویرایش چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (GADQ-IV، نیومن و همکاران، 2002) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر دو روش مداخله ی درمان پذیرش و تعهد و درمان وجودی به طور معنا داری باعث افزایش تاب آوری و کاهش اختلال اضطراب فراگیر شد (01/0P<) و این یافته تا مرحله پیگیری ماندگار بود. همچنین درمان وجودی در مقایسه با درمان پذیرش و تعهد بر افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب فراگیر اثربخش تر است (01/0>P). بنابراین، می توان برای افزایش تاب آوری و کاهش اختلال اضطراب فراگیر از درمان پذیرش و تعهد و درمان وجودی استفاده کرد، اما درمان وجودی دارای ارجحیت است.
پیش بینی فرسودگی تحصیلی براساس علائم روان تنی، ویژگی های شخصیتی، رابطه پدرفرزندی و مؤلفه های آن در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۲۰۰-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی فرسودگی تحصیلی براساس علائم روان تنی، ویژگی های شخصیتی، رابطه پدر فرزندی و مؤلفه های آن در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه هفتم متوسطه بود که در منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند. براساس فرمول کوکران، تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های، فرسودگی مدرسه ای SBI (سالملا- آرو و همکاران، 2009)، علائم روان تنی PSQ (لاکورت و همکاران، 2013)، پنج عامل بزرگ شخصیتی NEO-FFI (کاستا و مک کری، 1994) و رابطه والد فرزندی PCRS (فاین و اسچووبل، 1983) پاسخ دادند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد، از بین متغیرهای پیش بین، متغیرهای علائم روان تنی (11/0B=؛ 0001/0 P=)، روان رنجوری (56/0B= ؛ 0001/0 P=)، دلپذیری (51/0B= ؛ 002/0 P=) و خشم (24/1B= ؛ 0001/0 P=) به صورت مستقیم و معنادار و متغیرهای برونگرایی (11/0B= ؛ 01/0 P=) و آمیختگی با پدر (27/0-B=؛ 003/0 P= )، به صورت غیر مستقیم و معنادار قادر به پیش بینی فرسودگی تحصیلی بودند. باتوج ه ب ه نتای ج به دست آمده، دانش آموزانی که صفت روان رنجورخویی، دلپذیری، علائم روان تنی و خشم نسبت به پدر خود دارند، به احتمال بیشتر دچار فرسودگی تحصیلی می شود. همچنین پایین بودن صفت برون گرایی و درگیری و آمیختگی با پدر افراد را بیشتر مستعد فرسودگی تحصیلی می کند.
نقش میانجی درد روانی در رابطه بین خودشناسی انسجامی و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۱۰-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی درد روانی در رابطه بین خودشناسی انسجامی و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در نیمسال دوم سال تحصیلی 1403-1402 بودند. 419 نفر به روش دردسترس در این مطالعه مشارکت داشتند و به مقیاس درد روانی اورباخ و میکولینسر (OMMP؛ اورباخ و همکاران، 2003)، مقیاس خودشناسی انسجامی (ISKS؛ قربانی و همکاران، 2008) و پرسشنامه اظهارات مربوط به خودآسیبی (ISAS؛ کلونسکی و گلن، 2009) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش مدل معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود. نتایج نشان داد که اثرمستقیم خودشناسی انسجامی بر رفتارهای خودآسیب رسان به طور منفی معنادار بود؛ در مقابل درد روانی به طور مثبت بر رفتارهای خودآسیب رسان اثر مستقیم داشت. همچنین نتایج نشان داد که خودشناسی انسجامی به طور منفی بر درد روانی اثر مستقیم داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که درد روانی بین خودشناسی انسجامی و رفتارهای خودآسیب رسان به طور معنادار نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج این مطالعه دلالت بر این دارد که خودشناسی انسجامی به صورت مستقیم و با میانجی گری درد روانی بر رفتارهای خودآسیب رسان اثر دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود سرزنشی، احساس گناه و رفتارهای تکانش گرایانه نوجوانان دارای تجربیات ناگوار کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۸۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود سرزنشی، احساس گناه و رفتارهای تکانش گرایانه نوجوانان دارای تجربیات ناگوار کودکی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402بود که از بین آنها 48 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (23 نفر) و کنترل (25 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش هشت جلسه ی 75 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر شفقت (گیلبرت، 2009) قرار گرفتند. ابزارگردآوری داده ها شامل پرسشنامه تجربیات ناگوار کودکی (ACE-Q، بلیس و همکاران، 2014)، پرسشنامه تکانشگری بارات (BIS-11، پاتون و همکاران، 1995)، مقیاس خود سرزنشگری گیلبرت (SBS، گیلبرت و همکاران، 2004) و مقیاس هیجان های خودآگاه شرم و گناه (GASP) (کوهن و همکاران، 2011) بود. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خود سرزنشی، احساس گناه و رفتارهای تکانش گرایانه در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود داشت. این نتایج بیان می کند که درمان مبتنی بر شفقت یک روش روان درمانی مناسب برای کاهش خود سرزنشی، احساس گناه و رفتارهای تکانش گرایانه نوجوانان دارای تجربیات ناگوار کودکی است.
تدوین و آزمون مدل علی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس سبک های دلبستگی ناایمن با میانجی گری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس سبک های دلبستگی ناایمن با میانجی گری سبک های مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود . جامعه آماری در این پژوهش شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور قم در سال 1400 بودند که از بین آنها تعداد 285 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس برگزیده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی تجدید نظر شده (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه سبک های مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1980) و مقیاس گرایش به اعتیاد (وید و بوپر، 1992) بودند . نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. سبک دلبستگی ناایمن و گرایش به مصرف مواد رابطه مستقیم و معنادار داشتند همچنین سبک دلبستگی ناایمن از طریق سبک های مقابله ای تاثیرات غیرمستقیم معناداری بر گرایش به مصرف مواد دانشجویان داشت (P≤0/005). یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. بر این اساس در کلینیک های درمان اعتیاد، برای کاهش سطح گرایش به اعتیاد توجه به سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای ضروری است.
اثر عدم تعادل تلاش- پاداش بر درگیری شغلی معلمان با نقش میانجی سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
145 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تعیین میزان برازش مدل مفهومی درگیری شغلی معلمان بر اساس عدم تعادل تلاش- پاداش با میانجیگری سلامت معنوی با مدل تجربی است. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن و مرد مدارس دخترانه متوسطه دوم ناحیهی یک شهرستان کرمانشاه به تعداد 313 نفر که از این تعداد 265 نفر زن و 48 نفر مرد بود. به روش نمونهگیری تصادفی از نوع طبقهای تعداد 142 نفر زن و 27 نفر مرد بهعنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه عدم تعادل تلاش- پاداش (ERIQ) سیگریست (2013)، سلامت معنوی سایه میری و همکاران (1395) و درگیری شغلی کانونگو (1982) استفاده شد. بهمنظور تحلیل دادهها، از مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار SPSS و AMOS استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که عدم تعادل تلاش-پاداش بر سلامت معنوی و درگیری شغلی اثر معناداری دارد. سلامت معنوی بر درگیری شغلی اثر معناداری دارد. همچنین متغیر سلامت معنوی نقش میانجی بر اثر عدم تعادل تلاش-پاداش بر درگیری شغلی را دارد. همچنین شاخصهای برازندگی مدل حاکی از آن بود که مدل ارائهشده از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجهگیری: با توجه به وجود اثر عدم تعادل تلاش-پاداش و سلامت معنوی معلمان بر درگیری شغلی، میتوان نتیجه گرفت که با تعادل تلاش-پاداش و ارتقای سطح سلامت معنوی معلمان، درگیری شغلی بهبود مییابد.
اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی برتنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان شرکت گاز استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
169 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی بر تنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان شرکت گاز استان گلستان در سال 1401 انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی شرکت گاز استان گلستان بود. نمونه پژوهشی شامل 36 کارمند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(18) و گواه (18) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استرس شغلی موسسه سلامت وایمنی انگلستان و مقیاس فرسودگی شغلی مزلاج بود که در سه مرحله پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. سپس به گروه آزمایش طی 8 جلسه (هرهفته یک جلسه 90 دقیقه ایی) مهارت ذهن آگاهی آموزش داده شد. داده ها این تحقیق با استفاده ازتحلیل کوواریانس چند متغیری اندازه گیری مکرر به کمک SPSS-26تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی در مرحله پس آزمون و پیگیری برکاهش تنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان درگروه آزمایشی اثر معنادار دارد. لذا با توجه به اثربخش بودن آموزش ذهن آگاهی، از آن می توان برای آموزش کارکنان شرکت گاز استان گلستان به طور خاص و سایرکارکنان سازمان ها به طور عام، جهت کاهش استرس و فرسودگی شغلی درمحیط سازمانی، استفاده کرد.
بررسی اثربخشی مداخله توان بخشی شناختی برکارکردهای اجرایی (سبک حل مساله، حافظه) و کاهش افسردگی در بیماران مبتلا به نقص ایمنی(HIV)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری HIV با اثرات گسترده جسمانی و روان شناختی، پیامدهای منفی زیادی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. توان بخشی شناختی یکی از مداخلات نوین برای بهبود وضعیت شناختی و روانی این بیماران است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله توان بخشی شناختی بر کاهش افسردگی، بهبود حافظه کاری، و افزایش توجه در بیماران مبتلا به نقص ایمنی بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل در شهرستان ایذه و در سال 1402 انجام شد. تعداد 30 بیمار مبتلا به HIV به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه افسردگی بک، آزمون حافظه کاری، و آزمون عملکرد مداوم برای سنجش توجه بود. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای (سه بار در هفته) تحت مداخله توان بخشی شناختی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام مداخله، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS.23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخله توان بخشی شناختی باعث کاهش معنادار افسردگی و افزایش معنادار حافظه کاری و توجه در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد.یافته های این پژوهش نشان می دهد که توان بخشی شناختی می تواند به عنوان یک رویکرد مؤثر در بهبود جنبه های شناختی و روان شناختی بیماران مبتلا به نقص ایمنی مورد استفاده قرار گیرد.
فراوالدگری و سلامت زیستی-روان شناختی-اجتماعی کودکان
حوزههای تخصصی:
فراوالدگری سبکی نابهنجار از فرزند پروری است که با درگیری بیش ازحد، کنترل افراطی و محافظت بیش ازحد توصیف می شود و هم راستا با مفهوم فرزند پروری هلیکوپتری است. بر اساس اینکه سبک های فرزند پروری نابهنجار مخاطراتی را برای سلامت کودکان ایجاد می نمایند و ازآنجایی که ادبیات پژوهشی غنی در مورد این مفهوم در کشور وجود نداشت هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیرات منفی فراوالدگری بر سلامت زیستی-روان شناختی-اجتماعی کودکان است. با توجه به کلمات کلیدی تخصصی در پایگاه های مختلف اطلاعاتی، شامل گوگل اسکالر، سیج، وایلی، اشپرینگر، پابمد، اسکوپوس، ساینس دایرکت، تیلور و فرانسیس بین سال های ۲٠٠۶ تا ۲٠۲۳، ۷۹۲ مقاله با در نظر گرفتن معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت و با استفاده از الگوی پریزما (PRISMA) بررسی شدند و بر اساس ارزیابی کیفی نهایی، ۷۹ مقاله انتخاب شدند. نتایج یافته های پژوهش های مختلف تأثیرات منفی فراوالدگری را بر ابعاد زیستی (تغذیه نامناسب، عدم تعادل هورمونی، مشکلات خواب)، روان شناختی (اختلال در غذا خوردن، اضطراب و افسردگی، اختلالات مرتبط با آسیب و عوامل استرس زا، بازداری رفتاری، مشکلات رفتاری و هیجانی، مهارت های زندگی ضعیف، مشکلات درونی سازی و برونی سازی، بیش فعالی و تکانش گری، مشکلات تحصیلی، رفتارهای مخرب و پرخطر، پریشانی، خودارزیابی منفی، وسواس فکری-عملی) و اجتماعی (مهارت های اجتماعی ضعیف، کاهش سطح یادگیری و کسب ارزش های اجتماعی، کاهش شایستگی اجتماعی و ارتباط بیانی، کاهش استقلال) سلامت کودک تائید کردند. نتایج این مطالعه برای والدین، مدیران مدارس، مسئولین سلامت و بهداشت و همچنین سیاست گذاران آموزشی کشور قابل توجه خواهد بود.
پیش بینی اندیشه پردازی خودکشی در نوجوانان براساس خودبهسازی و احساس خود ارزشمندی
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
144 - 161
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: خودکشی از آسیب های روانی-اجتماعی با ماهیت پیچیده و ریسک فاکتورهای مختلف است. لذا این پژوهش با هدف پیش بینی اندیشه پردازی خودکشی در نوجوانان براساس خودبهسازی و احساس خودارزشمندی انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرسان اوز در سال 1402 بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 150 نفر انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اندیشه پردازی خودکشی (بک، 1991)، پرسشنامه خودبهسازی (نف، 2003) و پرسشنامه احساس خودارزشمندی (کروکر و همکاران، 2003) برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش ورود همزمان و نرم افزار آماری SPSS-v26 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد به ترتیب بین خودبهسازی کل (583/0-=r و 05/0>P)، احساس خودارزشمندی کل (475/0=r و 05/0>P) و هر یک از ابعاد آن ها با اندیشه پردازی خودکشی همبستگی معناداری وجود دارد. ضرایب رگرسیونی نیز نشان داد متغیرهای پیش بین با هم توان تبیین 35 درصد از واریانس نمره گرایش به اندیشه پردازی خودکشی را داشته اند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان با شناسایی متغیرهای روانشناختی افکار خودکشی در نوجوانان را در موقعیت های بحرانی کاهش داد.
مقیاس جامع الکترونیکی سلامت روان شناختی بانوان ایرانی: ساخت یک ابزار بومی دوبعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
119 - 158
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت انکارناپذیر سلامت روان شناختی بانوان و مادران در جامعه و همچنین نبود ابزار بومی برای ارزیابی سلامت روان شناختی ایشان، این مطالعه با هدف تهیه نسخه الکترونیکی ابزارای دوبعدی (بهزیستی روان شناختی و مشکلات روان شناختی) صورت گرفت. از جامعه مادران دارای حداقل یک دانش آموز در شهر تهران، نمونه ای متشکل است از 1222 نفر به شیوه دردسترس انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از زبان برنامه نویسی آر نسخه 4.2.3 استفاده شد. به ترتیب تحلیل گمشده، تحلیل گویه، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تائیدی و محاسبه ضرایب اعتبار انجام شد. نتایج تحلیل گویه ها نشان داد دوازده گویه از بعد یکم (بهزیستی روان شناختی) و یک گویه از بعد دوم (مشکلات روان شناختی) کفایت آماری و مفهومی لازم را نداشته و از تحلیل کنار گذاشته شدند. در ادامه نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که سه ساختار برای بعد بهزیستی روان شناختی و پنج ساختار برای بعد مشکلات روان شناختی، دارای ساختار ساده هستند. ساختارهای اکتشافی هر بعد به همراه ساختار نظری اولیه و ساختار تک عاملی آن، به عنوان ساختارهای رقیب، وارد تحلیل عاملی تائیدی شدند. تحلیل عاملی تائیدی نشان داد برای بعد بهزیستی روان شناختی، ساختاری چهار عاملی و برای بعد مشکلات روان شناختی، ساختاری هشت عاملی دارای بهترین برازش هستند. در ساختار بعد بهزیستی روان شناختی، چهار خرده مقیاس ثبات، شادکامی، خوش بینی و ارتباط و در ساختار بعد مشکلات روان شناختی، هشت خرده مقیاس افسردگی، اضطراب، وسواس، اضطراب اجتماعی، مشکلات خواب، رفتارهای ایذایی، اعتیاد به مواد و اعتیاد به فضای مجازی قرار گرفتند. ضریب آلفا کرونباخ خرده مقیاس ها در حد قابل قبول و بالا برای بعد یکم بین 63/0 تا 87/0 و بعد دوم بین 65/0 تا 87/0 ولی ضرایب امگا مک دونالد این خرده مقیاس ها از خوب تا عالی برای بعد یکم بین 71/0 تا 91/0 و برای بعد دوم 74/0 تا 91/0 به دست آمد. لذا می توان نتیجه گرفت مقیاس الکترونیک سلامت-روان شناختی بانوان ایرانی، دارای ویژگی های روان سنجی لازم به منظور استفاده در فضای مجازی است.