مقایسه اثربخشی روش درمانی ذهن آگاهی و طرح واره درمانی بر طرح واره های ناسازگار اولیه دانش آموزان (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دو روش درمانی طرح واره درمانی و ذهن آگاهی بر طرح واره های ناسازگار اولیه دانش آموزان انجام شد. روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران بود که از بین آن ها ۴۵ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (هر گروه ۱۵ نفر) و یک گروه کنترل (۱۵ نفر) تقسیم شدند. گروه های آزمایش به مدت ۸ هفته در جلسات طرح واره درمانی (۸ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای) و ۷ هفته در جلسات ذهن آگاهی (۷ جلسه ۹۰ دقیقه ای) شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (۱۹۹۸) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو روش درمانی منجر به کاهش معنادار طرح واره های ناسازگار اولیه در مقایسه با گروه کنترل شدند، اما تأثیر طرح واره درمانی در بهبود طرح واره ها بیشتر از ذهن آگاهی بود. این تأثیر به ویژه در مؤلفه هایی مانند محرومیت هیجانی، رهاشدگی، بی اعتمادی، انزوای اجتماعی و نقص/شرم برجسته تر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که طرح واره درمانی به دلیل تمرکز عمیق تر بر ریشه های شناختی و هیجانی طرح واره ها، نسبت به ذهن آگاهی در بهبود و اصلاح طرح واره های ناسازگار اولیه موثرتر است. این روش درمانی می تواند به عنوان یک رویکرد کارآمد در درمان اختلالات روان شناختی مرتبط با طرح واره های ناسازگار اولیه مورد استفاده قرار گیرد.Comparison of the Effectiveness of Mindfulness Therapy and Schema Therapy on Early Maladaptive Schemas in Students
Objective: This study aimed to compare the effectiveness of two therapeutic approaches, schema therapy and mindfulness, on early maladaptive schemas in students.
Methodology: This quasi-experimental study utilized a pretest-posttest control group design. The statistical population consisted of second-grade high school students in Tehran, from which 45 students were selected through convenience sampling and randomly assigned to two experimental groups (15 students each) and a control group (15 students). The experimental groups participated in either schema therapy (8 sessions of 120 minutes each over 8 weeks) or mindfulness therapy (7 sessions of 90 minutes each over 7 weeks). The research instrument used was the Young Schema Questionnaire (1998), administered in both the pretest and posttest phases.
Findings: Analysis of covariance revealed that both therapeutic approaches led to a significant reduction in early maladaptive schemas compared to the control group. However, schema therapy was found to be more effective than mindfulness in improving these schemas, particularly in components such as emotional deprivation, abandonment, mistrust, social isolation, and defectiveness/shame.
Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that schema therapy, with its deeper focus on the cognitive and emotional roots of schemas, is more effective than mindfulness in improving and modifying early maladaptive schemas. Schema therapy can be considered a valuable approach for treating psychological disorders associated with early maladaptive schemas.