روی کار آمدن سلجوقیان در ایران، شرایط نوینی در فضای اجتماعی شهرها و از آن جمله شهر ری ایجاد کرد که به تدریج منجر به سامان یابی مناسبات اجتماعی بر اساس اولویت اعتقادی شد. برای نمونه قدرت یافتن اشاعره و نیز رکود مکتب اعتزال به نمایندگی از گرایش های عقلی و علمی، به برقراری تعصبات مذهبی و جمود فکری در این دوره انجامید. تأثیرگذاری مناسبات عقیدتی بر روابط اجتماعی گروه های شهری سبب شد وضعیت روزمرهٔ زندگی مردم بر اساس ویژگی های خاصی استوار شود که از آن جمله سامان یافتن گروه های خویشاوند یا هم مذهب در یک محله یا محله های کنار یکدیگر بود. استقرار گروه های مذهبی متعدد و متنوع در ری فضای حاکم بر شهر را در شرایط اضطراب قرار می داد و مناقشه ها و مجادله های گستردهٔ اجتماعی را تشدید می کرد که در پاره ای موارد به برخوردهای شدید اجتماعی و حتی بروز کشتار در شهر می انجامید. این امر، گسترش شکاف اجتماعی و واگرایی هر چه بیشتر گروه های شهری نا همگون و نیز تشدید ستیزه های اجتماعی را در پی داشت. گاه شدت وقوع این حوادث تا اندازه ای بود که صدمه های جبران ناپذیری به زندگی شهری، بناها و تأسیسات آن وارد می آورد. مناقشه های مداوم اجتماعی، جامعهٔ شهری ری را در برابر حملهٔ مغول ضعیف کرد، به طوری که هنگام رسیدن آنان به دروازه های ری، در اثر این منازعه ها و رقابت ها، شهر چنان به ویرانی کشیده شده بود که تخریب آن به دست مغولان چندان دشوار نبود. ازاین رو موضوع ستیزه های اجتماعی گسترده و مستمر میان محله ها و گروه های مختلف شهری ری در این دوره، منظری ویژه برای فهم دلایل داخلی انحطاط زندگی شهری در ایران قبل از حملهٔ مغول پیش رو می گشاید.
پایتخت به عنوان مرکز سیاسی، اداری، اقتصادی و گاه فرهنگی و اجتماعی ، مهمترین رکن در جغرافیای سیاسی و اداری هر حکومت به شمار می رود. هر سلسله حکومتی جایی را بنا به عواملی به عنوان پایتخت انتخاب می کند و حتی جابه جایی پایتخت در سرزمینی چون ایران همواره از مسائل مهم به شمار می آمده است. از آنجا که پایتخت می تواند نشان دهنده شأن، عظمت و اقتدار حکومتی باشد، مکان گزینی آن باید براساس الگویی تعریف شده انجام شود و بازسازی و یا ایجاد سازه های جدید در آن مورد توجه قرار گیرد، تا جایی که از جنبه های دفاعی، اقتصادی و آرایه های تزئینی برتری محسوس خود را در انظار داخلی و عرصه های برون مرزی آشکار کند. به نظر می رسد کریم خان زند در انتخاب شیراز به عنوان پایتخت از یک طرف دلایل خاصی را مدنظر داشت و از طرف دیگر با رویکردی خاص در رونق و ارتقاء جایگاه شهری شیراز تلاش کرد. این مقاله می کوشد بر اساس روش تحلیلی در پژوهشی تاریخی عوامل مؤثر در انتخاب شیراز به پایتختی را با طرح این مسأله بررسی کند: چرا شیراز توسط خان زند به عنوان پایتخت انتخاب شد و در این انتخاب چه الگویی مورد توجه بود؟ دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که تمرکزگرایی، بهسازی ساختار شهری و رونق اقتصادی مبتنی بر الگوی سنتی، پیشینه تاریخی و اهمیت شیراز، جزو عوامل تأثیرگذار در این روند بودند که البته با انتخاب شهر به پایتختی پیامدهایی چون جابجایی جمعیت و تاثیر آن بر رونق پایتخت را در پی داشت.
حکومت محلی آل کیا در فاصله سده های هشتم تا دهم هـ ق. در بخشی از گیلان موسوم به «بیه پیش» قدرت را در دست داشت.موقعیت طبیعی گیلان و اوضاع سیاسی ایران هم زمان با فروپاشی ایلخانان، زمینه ای برای کسب قدرت آنان فراهم کرد.ساختار حکومت آنان بر مذهب شیعه، زمین داری و نظامی گری بود و فرد حاکم در آن که بالاترین مقام سیاسی و مذهبی بود، در رأس امور قرار داشت.این مقاله بر آن است علل سقوط این حکومت را در ناحیه گیلان بررسی کند.برای دست یابی به این مقصود، اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای گردآوری و سپس تجزیه و تحلیل آن بر اساس روش تحقیق تاریخی، متکی بر توصیف، تطبیق و تحلیل منابع اصلی صورت گرفت.آل کیا با پشتیبانی سادات مرعشی مازندران توانست قدرت را به دست گیرد و با استفاده از تولید و تجارت ابریشم، قدرت اقتصادی حکومت خود را افزایش دهد و با از بین بردن مخالفان سیاسی و مذهبی در شرق سفید رود، دو سده حکومت کند. سرانجام، حکومت صفویه در سال 1000 هـ ق. با هدف توسعه و تحکیم قدرت سیاسی و اقتصادی خود، بساط حکومت آنان را برچید.
ابوالحسن بنیصدر (متولد 2 فروردین 1312 در همدان) او در بهمن 1358 به عنوان نخستین رئیسجمهور ایران انتخاب شد و در خرداد 1360 به دنبال قانونگریزی و همکاری با منافقین با عنوان عدم کفایت سیاسی توسط مجلس شورای اسلامی از مقام خویش عزل شد.
مجلس مهستان یکی از برجستهترین نهادهای تصمیمگیری عصر اشکانی بود که صلاحیت و مسوولیت بررسی مسائل لشکری و کشوری را به عهده داشت. از نام این مجلس برمیآید که در آن بزرگان جامعه که دارای تجربه و شایستگی درباره همه شوونات کشوری بودند، حضور داشتند. این مجلس در دوره ساسانی نیز تا حدودی قدرت خود را حفظ کرده بود اما بعد از فروپاشی ساسانیان دیگر از چنین مجلسی برای تصمیمگیری در امور کشوری و لشکری خبری نبود تا اینکه در عصر قاجار و بیشتر به تبعیت و تحتتأثیر شیوههای حکومتی اروپا، مجلس مشروطه در ایران شکل گرفت.
با توجه به منابع باقی مانده از دوران غزنوی، زنان این دوره می توانستد به یادگیری علوم مختلف بپردازند. حتی از زنانی سخن رفته که از صنایع مختلف آگاهی داشتند. و مخصوصاً در علوم دینی به تحصیل می پرداختند، و با قرآن و حدیث آشنایی داشتند، نیز در آشپزی و درست کردن خوردنی های مختلف سر رشته داشتند. از نظر سیاسی زنان قابل ذکری بودند که، در تاریخ ایران نقش تعیین کننده ای داشتند و کسانی مانند حُرّه خُتّلی در تعیین سلطان وقت نقش اصلی را ایفا کرد. او زن کاردان و جسوری بود، که تاریخ ایران را تغییر داد. مردان در این دوران به خانواده اهمیت زیادی می دادند، و حفظ ناموس از وظایف اصلی مردان شمرده می شد. محمود غزنوی تنها پس از خارج ساختن خواهرش حُرّه کالجی از خوارزم، به آنجا حمله کرد. در این دوران ازدواج های سیاسی برای حفظ روابط حسنه، و نیز امنیت حکومت از جانب حکام و مدعیان حکومت صورت می گرفت. این ازدواج ها کمک زیادی به استواری حکومت غزنوی می کرد، و آنان را از جانب حکام ترکستان و خوارزم آسوده خاطر می ساخت. در این دوره زنان با عملکرد خود نقش اساسی در استواری حکومت غزنوی داشتند. در این مقاله سعی شده به وضیعت زنان در این دوره و تأثیری که در امور درباری و اداری حکومت داشتند، پرداخته شود.