فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۲۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحلیل برنامه درسی مغفول سواد تغذیه ای در دوره تحصیلی متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه درسی رسمی آموزش و پرورش در هر جامعه ای باید پرورش دهنده ابعاد مختلف رشد جسمانی، روانی، عاطفی، عقلانی، اخلاقی و اجتماعی دانش آموزان باشد. اما بررسی برنامه های درسی دوره تحصیلی متوسطه ایران، حاکی از مغفول بودن مسئله سواد تغذیه ای است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل برنامه درسی مغفول سواد تغذیه ای در دوره تحصیلی متوسطه بود. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه ناحیه یک شهر یزد شامل 2140 نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 325 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد ارزیابی سواد تغذیه ای (در ابعاد نگرش، عملکرد، آگاهی و منابع اطلاعاتی) بود که روایی و پایایی آن تایید شد. به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد سواد تغذیه ای در هر دو گروه دختران و پسران با ضعف هایی همراه است. با وجودی که دختران در مقایسه با پسران از ابعاد سواد تغذیه ای بهتری برخوردار بودند، اما کمبودهایی نیز مشاهده شد. دختران نگرش ساده تری نسبت به مصرف صبحانه در مقایسه با پسران داشتند. در حیطه عملکرد تغذیه ای، پسران در مقایسه با دختران، عادات نادرست تری درباره مصرف نمک داشتند، اما مصرف لبنیات در گروه پسران بهتر از گروه دختران بود. به علاوه میزان مطلوبیت قد و وزن در هر دو گروه رضایت بخش نبود. در حیطه آگاهی تغذیه ای هر دو گروه دختران و پسران، از آگاهی نظری برخوردار بودند. در نهایت، با استفاده از آزمون خی دو، مشخص شد منابع اطلاعاتی دختران بسیار محدود است اما پسران از منابع متنوعی نظیر کتابهای درسی و شبکه اقوام و دوستان، اطلاعات تغذیه ای خود را کسب می کردند. یافته های پژوهش حاضر، ضرورت بازنگری برنامه های درسی دوره متوسطه را در جهت ارتقای سواد و عملکرد تغذیه ای دانش آموزان نوجوان، بیش از پیش مورد تاکید قرار می دهد.
شناسایی ابعاد برنامه درسی مغفول بر اساس تفاوت برنامه درسی آکادمیک و برنامه درسی قصد شده آموزش مفاهیم شهروندی در کتب مطالعات اجتماعی متوسطه دوره اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
157 - 202
حوزه های تخصصی:
آماده سازی و تربیت شهروندان یکی از مهمترین وظایف نظام های تربیتی به خصوص نظام تعلیم و تربیت محسوب می شود. هدف این تحقیق شناسایی ابعاد برنامه درسی مغفول بر اساس تفاوت برنامه درسی آکادمیک، و برنامه درسی قصد شده آموزش مفاهیم شهروندی در کتب مطالعات اجتماعی متوسطه دوره اول بوده است. در این مطالعه از دو روش کیفی منطبق بر منطق استقرایی یعنی تحلیل محتوای کیفی متون، و مطالعه موردی کیفی استفاده شد. در مرحله تحلیل محتوای متون، منابع تحلیل شده عبارت از محتوای کتب مطالعات اجتماعی پایه های هفتم، هشتم و نهم بوده اند، و نمونه برابر با جامعه بوده است. واحد تحلیل، یک درس و واحد ثبت نیز عبارت از یک پاراگراف، یک تصویر و یا یک تکلیف بوده است. در قسمت مطالعه موردی کیفی ، مشارکت کننده ها شامل استادان حوزه مطالعات اجتماعی، و جامعه شناسی دانشگاه های تبریز و ارومیه بوده، و نمونه گیری نیز با رویکرد هدفمند، و مبتنی بر تکنیک نمونه گیری موارد مطلوب انجام شده و با 16 نفر مصاحبه ژرف نگر به عمل آمد. مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمونی، تحلیل شدند. در نهایت مضمون های حاصل از مصاحبه های استادان با مضمون های کتب درسی مقایسه شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مضامین آموزش اقتصادی (آشنا نمودن دانش آموزان با شغل های نوین در شبکه های اجتماعی، کمک به دانش آموزان در انتخاب شغل مناسب، تلاش کردن به صورت جدی در زمینه های مالی، آشنایی با مفهوم پس انداز و ساده زیستی)، آموزش خانواده (آشنایی با شیوه های همسر گزینی)، آموزش صلح، حل تعارضات و کشمکش ها- مقاومت در برابر ظالم، و دفاع ازحقوق خود، امنیت، تربیت سیاسی، آموزش مهارت های زندگی، آشنایی با نقش جنسیت، و آموزش تفکر منطقی به عنوان مضمون های مغفول از نظر استادان شناسایی شد.
شناسایی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای ارزشیابی کیفیت برنامه درسی پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش ، شناسایی عوامل، ملاک و نشانگرهای ارزشیابی کیفیت برنامه درسی پیش دبستان بود. پژوهش جز پژوهش های نظری-کاربردی که با استفاده از دو روش اسنادی و پدیدارشناسی به بررسی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی پرداخت. در این پژوهش از مصاحبه با صاحب نظران در حوزه پیش از دبستان و ارزشیابی استفاده شد. با توجه به هدف،روش نمونه گیری هدفمند بود. بخش اسنادی تعداد 15 مقاله و پدیدارشناسی از10 نفراز اساتید مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. درنتایج تحلیل اسنادی عامل اهداف با 10 ملاک و 59 نشانگر؛ عامل محتوا با 8 ملاک و 35 نشانگر؛ عامل فضا و تجهیزات با 4 ملاک و 12 نشانگر؛ عامل فعالیت های یادگیری با 10 ملاک و 48 نشانگر؛ عامل راهبرد یاددهی-یادگیری با 5 ملاک و 21 نشانگر؛ عامل مربی با 2 ملاک و 12 نشانگر؛ عامل زمان با 4 ملاک و 6 نشانگر؛ و عامل ارزشیابی با 4 ملاک و 14 نشانگر مشخص شدند.
تحلیل محتوای کتاب فیزیک (2) رشته ریاضی فیزیک از دیدگاه الگوی خلاقیت پلسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
134 - 156
حوزه های تخصصی:
کتاب درسی به عنوان اولین رسانه برای انتقال مفاهیم، نقش مهمی در یادگیری دانش آموزان دارد. از این رو، در تهیه کتاب درسی اثربخش باید فعالیت های آموزشی و تجارب یادگیری یکدیگر را تقویت کنند، و با توانایی هایی دانش آموزان منطبق باشد تا الگوی رفتاری مورد نظر در یادگیرنده به وجود آید. پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب فیزیک (2) پایه یازدهم رشته ریاضی فیزیک بر اساس الگوی آموزش خلاقیت پلسک انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کتاب جدید التألیف فیزیک (2) در سال تحصیلی 1397-1396 است. حجم نمونه برابر با حجم جامعه انتخاب شده است. برای تحلیل محتوای کتاب فیزیک (2) از یک طرح کدگذاری استفاده شد، که در پنج مرحله به اجرا درآمد. در مرحله اول، واحد زمینه و ثبت مشخّص شد. در مرحله دوم، با توجّه به مقوله های ویلیام رومی واحدهای فعال و غیرفعال از هم تفکیک می شود. مرحله سوم، ضریب درگیری هر کدام از قسمت ها مشخص و واحدهای غیرفعال کنار گذاشته شد. مرحله چهارم، واحدهای فعال به دو دسته کاربرد و خلاق تقسیم و کاربردها کنار گذاشته شد. و در نهایت در مرحله پنجم، برای واحدهای خلاق بر مبنای شاخص های چرخه هدایت شده پلسک کدگذاری صورت گرفت. نتایج به دست آمده از نظر الگوی هدایت شده پلسک نشان می دهد در متن، تمرین ها و تصاویر کل کتاب به ترتیب 50، 50 و 78درصد به «اصل توجّه» ، 33، 48 و 19درصد به «اصل گریز» و 17، 2 و 3درصد به «اصل تحرّک» توجّه شده است. بنابراین، چرخه هدایت شده پلسک در محتوای کتاب فیزیک (2) به صورت متعادلی برقرار نیست، و با اصول سه گانه پلسک (توجّه، گریز و تحرک) انطباق ندارد. و ممکن است در ایجاد و پرورش خلاقیت در یادگیرندگان با چالش هایی روبرو است.
ارزیابی برنامه درسی طراحی شده، تدوین شده و اجرا شده فارسی دوره ابتدایی (بخوانیم و بنویسیم)؛ بر اساس معیار توجه به کل نگری در آموزش توانایی های زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسائل مجهوله جغرافیای قطبی
حوزه های تخصصی:
ویژه نامه دو ساعت پرورشی: اهداف اعتقادی: بررسی، ارزیابی و نقد حکایت ستمگران
منبع:
تربیت ۱۳۶۷شماره ۳۵
راهنمای عملی روش فراترکیب در شناسایی شایستگی های حرفه ای معلمان در تدریس ماهیت علم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۰
75 - 108
حوزه های تخصصی:
فراترکیب، تفسیر یکپارچه و ترکیب یافته های حاصل از مطالعات کیفی است به گونه ای که تصویری کلی از پدیده ها، مفاهیم یا وقایع ایجاد کند. با گسترش روزافزون مقالات کیفی و به سبب تنوع یافته های آنها، ضرورت انجام پژوهش های فراترکیب به منظور دستیابی به سطح ادراکی و مفهومی جدید و یا توسعه ی نظریه های موجود آشکارتر شده است. در مقاله ی حاضر اصول، گام ها، فنون و جزئیات روش فراترکیب با مبنا قراردادن گام های شش گانه ی فراترکیب، معرفی شده توسط سندلوفسکی و باروسو (2007)، شرح داده شده است. همچنین به عنوان مصداقی برای چگونگی انجام پژوهش فراترکیب، 50 مقاله با هدف کشف الگوی شایستگی های حرفه ای معلمان در تدریس ماهیت علم، مورد بازنگری قرار گرفته اند که در نهایت، این الگو با سه مؤلفه ی شایستگی های دانشی، شایستگی های مهارتی و شایستگی های نگرشی ارائه شده است. این مقاله می تواند به عنوان راهنمای علمی برای پژوهشگرانی که به دنبال ارائه ی مدل های مفهومی از مطالعات موجود هستند، مفید باشد.
ارزیابی کیفیت برنامه درسی دانشگاه های مناطق محروم با رویکردی انتقادی مطالعه موردی: دانشگاه های مناطق محروم استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق، ارزیابی از کیفیت برنامه درسی موجود در دانشگاه های مناطق محروم با رویکردی انتقادی بوده است که در این تحقیق، کیفیت برنامه درسی به معنای حداقل حد مطلوبیت در این مناطق در نظر گرفته شده است. ابعاد مورد بررسی برای ارزیابی کیفیت برنامه درسی دانشگاه ها مدیریت برنامه درسی، هدف ها، محتوا و فرایند یاددهی- یادگیری در نظر گرفته شده است. این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی در سال تحصیلی 92-1391 انجام شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدرسان (کارشناسی ارشد و بالاتر) و دانشجویان (مقاطع کاردانی و کارشناسی) دانشگاه های آزاد اسلامی، پیام نور و جامع علمی -کاربردی تشکیل می دهند که از بین آنها به ترتیب 76 و 143 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، نظرسنجی به عمل آمد. یافته ها نشان دادند که مدرسان و دانشجویان از کیفیت برنامه درسی در این دانشگاه ها رضایت کافی نداشته اند و مدرسان نیز محقق شدن کیفیت برنامه درسی در این دانشگاه ها را ملزوم به تغییر و بازنگری در سیاست گذاری های آموزش عالی شدند. از بین ابعاد مورد ارزیابی کیفیت در این دانشگاه ها نیز، به ترتیب فرایند یاددهی- یادگیری، مدیریت برنامه درسی، محتوا و هدف ها نیازمند تغییر جدّی بودند به طوری که از لحاظ امکانات، کتابخانه های این مراکز، تناسب دانشجو و استاد، فضای کلاس ها و وسایل کمک آموزشی کاملاً محرز بوده اند.
کاربست مؤلفه های کاربردی، ملی، جهانی، نظری و ساخت برنامه درسی در برنامه های درسی علوم انسانی از دیدگاه اعضای هیات علمی (مورد: دانشگاه شهید باهنر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی میزان کاربست مؤلفه های کاربردی، ملی، جهانی، نظری و ساخت برنامه درسی در برنامه های درسی علوم انسانی است. بر این اساس با استفاده از یک پرسش نامه محقق ساخته که پایایی آن 92/0 برآورد گردید، نظرات 100 نفر از اعضای هیات علمی مربوط به گروه های مختلف علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان در مورد میزان توجه به هر یک از این مؤلفه ها در برنامه های درسی موجود علوم انسانی سنجیده شد. نتایج نشان دادند که از نظر اعضای هیات علمی، میزان توجه به همه مؤلفه ها کمتر از حد میانگین است. در این بین بیشترین توجه به مؤلفه نظری و تخصصی و کمترین توجه به مؤلفه جهانی و بین المللی و با اختلاف کمی مؤلفه کاربردی و عملی است. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که در طرح های بازنگری برنامه های درسی علوم انسانی در دانشگاه ها، توجه بیشتری به مؤلفه های جهانی و بین المللی و کاربردی و عملی شود، جایگاه عنصر کارآفرینی در برنامه های درسی بازشناسی گردد، برنامه ریزان درسی با شناسایی ظرفیت های بومی کشور، مؤلفه های بومی را هم در محتوا و هم در شکل ارائه برنامه های درسی علوم انسانی مورد استفاده قرار دهند، در بازنگری های آتی این برنامه ها به فلسفه و تاریخ علوم مختلف توجه ویژه ای گردد و برنامه ریزان درسی ضمن توجه به خواست دانشحویان و همچنین نهادهای بیرونی، تا حد امکان برنامه های درسی را به شکل مشارکتی طراحی و تولید نمایند.
مفهوم سازی مشاوره برنامه درسی به عنوان یکی از قلمروهای نوین حوزه مطالعات برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشته های علمی با توجه به نیازهای نوین جوامع تغییر و تحول می یابند. رشته مطالعات برنامه درسی نیز از این اصل مستثنی نیست. یکی از مفاهیم نوینی که در حوزه مطالعات برنامه درسی مطرح شده است، مشاوره برنامه درسی می باشد. تبیین و بازنمایی این مفهوم می تواند در بهبود سطح یادگیری و تحقق اهداف برنامه درسی مؤثر باشد. در پژوهش حاضر مشاوره برنامه درسی به عنوان مفهومی تازه در حوزه مطالعات برنامه درسی موردبحث قرار می گیرد. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع مرور نظام مند می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و جستجوها در منابع داده و اطلاعات اینترنتی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مفهوم مشاوره برنامه درسی جایگاه و مبنای نظری خود را در نظریه های نوِ مفهوم پردازان ازجمله نظریه پدیدارشناسی و اتوبیوگرافی برنامه درسی دارد. همچنین مشاوره برنامه درسی می تواند در ارتقاء سطح یادگیری و روش های یاددهی- یادگیری و به ویژه توسعه و اعتلای شخصی فراگیران در چارچوب برنامه های درسی نقش مهمی ایفا نماید. رشته های مشاوره و روانشناسی می توانند در کنار حوزه مطالعات برنامه درسی در تحقق اهداف مشاوره برنامه درسی مؤثر باشند .
ارزشیابی برنامه ی درسی اجراشده ی مراکز متوسطه تیزهوشان در شیراز از دیدگاه دبیران با استفاده از الگوی cipp(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
189 - 220
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف کلی ارزشیابی برنامه ی درسی تیزهوشان با تأکید بر مدل cipp انجام شده است. اطلاعات این پژوهش به صورت توصیفی می باشد. نمونه پژوهش شامل 120 نفر از دبیران مراکز تیزهوشان بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی نمونه گیری شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی ارزشیابی برنامه ی درسی اجراشده ی محقق ساخته بر اساس الگوی cipp بود که روایی محتوایی آن بر اساس قضاوت و تأیید متخصصان و مشورت با اساتید دانشگاه احراز گردید و پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ 93/0 محاسبه گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی آزمون t و تحلیل واریانس انجام شد. نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که: 1- برنامه ی درسی اجراشده با هدف های آموزشی متناسب نیست. 2- مطلوبیت درونداد، برونداد برنامه ی درسی تیزهوشان در سطح قابل قبول ارزیابی شده اند، اما در سطح بهینه نمی باشد.
درآمدی بر شوآب و شوآب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۲
11 - 40
حوزه های تخصصی:
شوآب به عنوان یک متفکر تأثیرگذار در حوزه برنامه درسی در ایران چندان شناخته شده نیست. پاره ای اظهار نظرهای شنیده شده نیز حمایت از بدفهمی شوآب نزد صاحب نظران برنامه درسی کشور دارد. بخشی از این وضعیت غیر قابل قبول معلول دشواری هائی است که فهم دیدگاه عملی شواب با آن آمیختگی ذاتی دارد و سرمایه گذاری قابل توجهی برای درک مضامین عمیق آن لازم است. بخش دیگری از این وضعیت مرهون تلاش هائی است که پاره ای رقیبان نظری شوآب در عالم به راه انداخته اند که هدف آن از میدان به در کردن رقیب بوده است. به هر روی خواه نظریه شوآب در میان جامعه علمی مطالعات برنامه درسی در ایران مقبولیت پیدا کند یا نکند، شناخت هر چه دقیق تر آنچه او عرضه داشته است باید بااحساس مسئولیت علمی شناخته شود. عدم اهتمام در این زمینه، مانند غفلت از هر عرصه تأثیرگذار دیگر در قلمرو برنامه درسی، با موازین آکادمیک در تعارض قرار داشته و بالندگی رشته را دچار سکته و وقفه می نماید. نگارنده برای اینکه به سهم خود از شکل گیری این حادثه پیشگیری نموده باشد شوآب شناسی را در امتداد مقاله دیگری که بیش از یک دهه از انتشار آن می گذرد به رشته تحریر درآورده است. نگارش این مقاله با الهام از پرسش ها و ابهاماتی انجام گرفته است که می توان آن ها را منشاء بدفهمی و بی توجهی به شوآب و نظریه او قلمداد کرد. مقاله از بخش های متعددی تشکیل شده است. در بخش نخست مدعای نگارنده مبنی بر تمایز میان علائق شوآب در دو مقطع از حیات علمی و حرفه ای او و به تبع آن شوآب متقدم و متأخر موردبحث قرار گرفته است. در بخش دوم که در باب پرکتیکال شوآب و نسبت آن با نظریه ای نام گرفته، تلاش شده است کیفیت ملازمت و زیست مسالمت آمیز عملی شوآب با نظریه تبیین و تشریح گردد. در بخش سوم هدف نگارنده ارائه تصویری متفاوت از نسبت شوآب با نحله های فکری و شخصیت های اثرگذار دیگر در قلمرو برنامه درسی بوده است. در این بخش کوشش شده است شواب به عنوان پایه گذار یک پاردایم در برنامه درسی معرفی شود. بخش پایانی نوشتار به موضوع آرمان گرایانه بودن دیدگاه یا پارادایم عملی شواب اختصاص یافته است که نویسنده مواضع شواب را حامل نوعی آرمان گرائی ناگزیر ارزیابی کرده است.
تأثیر بازی دارت آموزشی بر میزان یادگیری مفاهیم اساسی ریاضی پایه ی اول دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بازی دارت آموزشی بر میزان یادگیری مفاهیم اساسی ریاضی در دانش آموزان پایه ی اول ابتدایی بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه مرجع) بود. جامعه ی آماری پژوهش، دانش آموزان پایه ی اول ابتدایی شهر زرقان (استان فارس) در سال تحصیلی 96-95 بودند. برای گزینش نمونه ی تحقیق، از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای، ابتدا از بین مدارسی که سه کلاس و بالاتر در پایه ی اول داشتند؛ یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه انتخاب شد. در ادامه به کمک قرعه کشی از بین کلاس های موجود این دو مدرسه 4 کلاس (2 کلاس پسر و 2 کلاس دختر) انتخاب و به دو گروه مرجع و آزمایش پسران و دو گروه مرجع و آزمایش دختران تقسیم شدند. در ادامه آزمونی محقق ساخته تهیه و به دو نیمه تقسیم گردید. از تمامی 4 گروه پیش آزمون (نیمه ی نخست آزمون) گرفته شد و پس از آن گروه های آزمایش دختران و پسران ده جلسه ی مفید آموزشی به کمک بازی دارت آموزشی، آموزش دیدند؛ در صورتی که گروه های مرجع دختران و پسران آموزش های معمول را ادامه دادند. پس از پایان آموزش ها، از تمامی گروه ها پس آزمون (نیمه ی دوم آزمون) گرفته شد و اطلاعات با نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. ابتدا با شاخص های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار، داده ها توصیف شدند و سپس از آزمون های آمار استنباطی مانند تی وابسته و تی مستقل برای تفسیر داده ها استفاده شد. بررسی یافته های پژوهش و مقایسه ی عملکرد گرو ه های آزمایش و مرجع دختران و پسران در پیش و پس آزمون نشان داد که استفاده از بازی دارت آموزشی بر میزان یادگیری مفاهیم مربوط به جمع و تفریق های اساسی نوع اول تأثیر دارد. نتیجه این که بازی دارت آموزشی بر یادگیری و توسعه ی مفاهیم اساسی مرحله ی اول ریاضی تأثیر دارد.
شناسایی و اعتبار سنجی ویژگی های معلم اثربخش دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، شناسایی و اعتبارسنجی ویژگی های معلم اثربخش در دوره ابتدایی میباشد.در بخش اول از روش کیو استفاده شد،جامعه آماری در این بخش کلیه اساتید علوم تربیتی دانشگاه های تهران بوده(349= N ) که20نفر به صورت هدفمندوگلوله برفی انتخاب گردید.ابزار گردآوری داده ها، نمودار کیو می باشد که روایی آن با بررسی40سند و نظرات3 نفر از اساتید دانشگاهی مورد تائید قرار گرفت و به روش آزمون مجدد، پایایی آن نیز84/0 به دست آمد.بخش دوم مبتنی بر تحلیل عاملی اکتشافی بوده که جامعه ی آماری آن کلیه اساتید علوم تربیتی دانشگاه های تهران،اعضای انجمن مطالعات برنامه درسی و گروه های آموزشی دوره ابتدایی تهران می باشد(987= N ) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 325 نفرانتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها،پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی محتوایی آن مورد تائید 3 نفر از صاحب نظران قرارگرفت و پایایی آن(96/0= α ) بدست آمد.عمده نتایج بیانگر شناسایی65ویژگی بوده که در7 بعد ویژگی های شخصیتی،تربیت دینی-اخلاقی،کاراندیشی، صلاحیت و شایستگی ها،تدریس مؤثر،مدیریت کارآمدکلاس و نظارت و ارزشیابی دسته بندی گردید.7بعد مذکور اعتبارداشته ولی از بین65 ویژگی، 5ویژگی از اعتبار لازم برخوردار نبوده است.