فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
نقص در برقراری روابط اجتماعی مناسب از جمله ویژگی های افراد درخودمانده است که زندگی آن ها را بسیار تحت تأثیر قرار می دهد. برای رفع مناسب این مشکل، پیش از آموزش مهارت های اجتماعی، لازم است به افراد درخودمانده در زمینه توسعه شناخت اجتماعی، آموزش های لازم داده شود. یکی از رویکرد هایی که در زمینه توسعه مهارت ها و شناخت اجتماعی در ارتباط با افراد مبتلا به اختلال طیف درخودماندگی مورد استفاده قرار می گیرد داستان های اجتماعی است.
معرفی روش آموزش خلاقیت پریز و ارزیابی اثر آن بر تفکر خلاق در مقایسه با روش های آموزش خلاقیت تریز و بارش مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف معرفی و ارزیابی اثر روش پریز با روش های آموزش خلاقیت تریز و بارش مغزی بر تفکر خلاق دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سراب انجام گرفت. برای این منظور نمونه ای به اندازه 120 نفر از دانشجویان دختر و پسر گروه های علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سراب به دو روش نمونه گیری تصادفی و داوطلبانه انتخاب شدند و در چهار گروه شامل گروه آزمایش1، 2 و 3، گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند، هر گروه مرکب از 30 نفر دانشجو 10 نفر از گروه علوم انسانی(5نفر دختر و 5 نفر پسر)، 10 نفر فنی و مهندسی(5نفر دختر و 5 نفر پسر) و 10 نفر علوم پزشکی (5نفر دختر و 5 نفر پسر) بود . در این تحقیق از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد که متشکل از سه متغیر مستقلِ آموزش پریز، تریز و بارش مغزی، و یک متغیر وابسته تفکر خلاق بود . ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل یک پرسشنامه آزمون خلاقیت تورنس(فرم تصویری ب) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس عاملی تک متغیره مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد آموزش پریز در مقایسه با روش های آموزش خلاقیت تریز و بارش مغزی، باعث افزایش تفکر خلاق بیشتری در دانشجویان می گردد. همچنین میانگین تفکر خلاق گروه فنی و مهندسی بالاتر از میانگین گروه های علوم پزشکی و علوم انسانی بود. میانگین تفکر خلاق پسران از میانگین تفکر خلاق دختران بالاتر بود، اما معنی دار نبود. به عبارت دیگر در حالیکه آموزش پریز باعث افزایش میزان تفکر خلاق می شود، گروه آموزشی و جنسیت موجب تعدیل آن می شود
بررسی و توصیف چگونگی کاربرد هنر گرافیک جهت افزایش مهارت های شناختی نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابینایان از جمله افراد ناتوان حسی هستند که به علت فقدان حس بینایی دچار مشکلات زیادی در یادگیری و شناخت می باشند. متخصصان معتقدند، 80 درصد آموخته های کودکان به کمک حس بینایی حاصل می شود. بنابراین افراد نابینا نمی توانند مانند افراد عادی چیزی را به طور اتفاقی و ضمنی یاد بگیرند. ولی با آموزش مناسب می توان سطح پیشرفت این کودکان را به اندازه ای افزایش داد، که با کودکان بینا برابر شوند. به خصوص این که این افراد به سایر حواس خود، مخصوصاً شنوایی و لامسه بیشتر متکی بوده و از دقت, توجه و کنجکاوی زیادی برخوردارند. نقش اصلی در پیشرفت توانایی ها و استعدادهای نابینایان بسته به استفاده بهینه از ابزارها وروش های مناسب آموزشی است. با توجه به این که هنر گرافیک یکی از ابزارهای است که نابینایان می توانند به کمک آن به راحتی با تصاویر و نوشته ها ارتباط برقرار کنند، در این پژوهش برآنیم به بررسی و توصیف هنر گرافیک پرداخته و با ارائه راهکارهایی جهت کاربردی کردن آن برای نابینایان، زمینه را برای رشد و شکوفایی هر چه بیشتر این افراد فراهم نماییم.
اصول طراحی و نقش بازی های آموزشی رایانه ای در آموزش نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش دانش آموزانی که معلولیت های حسی دارند همواره مورد توجه صاحب نظران و متخصصان آموزشی بوده است. یکی از معلولیت های حسی نابینایی است. باید توجه داشت که روش های سنتی در آموزش این افراد کارایی لازم را ندارند و موجب کاهش انگیزه ی این دانش آموزان می شوند. لذا یک رویکرد تحولی ضروری است. بازی های رایانه ا ی به عنوان تعاملی ترین رسانه ی دیجیتال، یک رویکرد تحولی در آموزش نابینایان به حساب می آیند. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی نقش بازی های آموزشی رایانه ای و ارائه ی اصول طراحی این بازی ها برای آموزش نابینایان است. از جمله مواردی که می توان از این بازی ها در آموزش نابینایان استفاده کرد شامل تقویت پردازش شنیداری، تصویرسازی ذهنی، یادگیری موضوعات درسی، جهت یابی و مکان یابی و نقش عاطفی آن ها می شود. باید در نظر داشت که طراحی این بازی ها منطبق بر اصول آموزشی باشد. در این تحقیق برخی از این اصول ارائه می شود. پیشنهاد می شود بازی های مناسب برای دانش آموزان نابینا تولید و تاثیر آن ها در هر یک از موارد گفته شده بررسی شود.
اثربخشی ترسیم نقشه های مفهومی گروهی بر شاخص های شناختی- عاطفی درس شیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی ترسیم نقشه های مفهومی گروهی بر شاخص های شناختی – عاطفی درس شیمی بود. نمونه پژوهش را 147 نفر از دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه و محتوای آموزشی مورد نظر کتاب شیمی تشکیل می داد و طرح پژوهشی بر اساس یک طرح نیمه آزمایشی با پس آزمون و گروه های مقایسه طراحی شد. آزمودنی ها به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و به گونه ای تصادفی به گروه های آزمایش (60 نفر) و کنترل (87 نفر) تخصیص داده شدند. در گروه های آزمایشی، نقشه های مفهومی گروهی پس از تدریس معلم، توسط آزمودنی ها ترسیم شد و در گروه کنترل نیز آزمودنی ها به شیوه ی مرسوم به یادگیری متن های درسی مشابه پرداختند. شاخص های شناختی پژوهش بر اساس یک آزمون محقق ساخته و شاخص های عاطفی به وسیله پرسشنامه خوداثرمندی (موریس، 2001) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد ساخت نقشه های مفهومی گروهی تأثیر مثبتی بر شاخص های شناختی فراگیران در درس شیمی داشته است. بخش دیگری از یافته ها نشان داد که ساخت نقشه های مفهومی گروهی تنها توانسته است بر خوداثرمندی تحصیلی به عنوان یکی از مؤلفه های شاخص عاطفی پژوهش، اثر معنادار داشته باشد و در دیگر مؤلفه های خوداثرمندی (اجتماعی و هیجانی) تأثیر معنادار مشاهده نشد.
تاثیر داستان های فکری فیلیپ کم بر رشد خلاقیت کودکان دوره آمادگی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر داستان های فکری فیلیپ کم بر رشد خلاقیت کودکان دوره آمادگی در شهر تهران بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان دوره آمادگی در سال تحصیلی 91-90 شهر تهران بودند، که با استفاده روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین آن ها 30 کودک به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون خلاقیت تورنس (فرم ب) که دارای سه فعالیت و چهار خرده مقیاس سیالی، انعطاف پذیری، اصالت و بسط است استفاده شد. داستان های فکری فیلیپ کم طی 10 جلسه 45 دقیقه ای در طول مدت 3 ماه اجرا شد. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و با استفاده از گروه کنترل و دوره پیگیری برای گروه آزمایش بود. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس و آزمون t وابسته استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که خلاقیت کودکانی که تحت آموزش داستان های فکری فیلیپ کم قرار گرفته بودند در هر 4 بعد خلاقیت رشد داشته اند، که این رشد در طول مدت پیگیری هم از پایداری مناسبی برخوردار بود.
کاربرد طنزآموزشی در فرآیند یاددهی- یادگیری: تسهیلات ویژه برای یادگیرندگان زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله قصد دارد با ارائه خلاصه و تحلیلی از تحقیقات انجام شده در زمینه طنز در دو دهه اخیر به تبیین نقش و اثرات طنز آموزشی در فرآیند یاددهی- یادگیری با تاکید بر مزایای به کارگیری طنز در آموزش زبان دوم/ خارجی بپردازد. ابتدا تعاریف، کارکردها و رایج ترین نظریه های طنز در سه حوزه اجتماعی- روانی، زبا نشناختی و آموزشی ارائه می شود. سپس، انواع و اشکال طنز مورد بهره گیری در فضاهای آموزشی، به ویژه در محیط های آموزش زبان دوم ارائه می شود و پیامدهای مثبت و منفی به کارگیری طنز در کلاس درس مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. مهم ترین کارکردهای طنز در حوزه های یاد شده عبارت است از: استفاده از آن به مثابه یک استراتژی برای نفوذ در دیگران، بهبود روابط، بیان و تقویت همبستگی با مخاطبان، افزایش انسجام گروهی و استفاده از طنز به مثابه ابزاری برای انتقال و تسهیل یادگیری دانش زبان شناختی و اجتماعی- فرهنگی زبان دوم. در واقع، با توجه به اینکه طنز تشکیل دهنده هسته مرکزی هر سه کارکرد اصلی آن یعنی نفوذ اجتماعی، تقارب و تنظیم سبک ارتباطی افراد است، پیش بینی می شود که تعاملات آمیخته به طنز در محیط های آموزشی و کلاسهای درس به اثربخشی آموزش کمک کند. با وجود محاسن یاد شده، طنز نامناسب ممکن است موجب بروز اثرات منفی مانند بی اعتبار کردن خود و دیگران شود.
اثربخشی آموزش پرتاب دارت از طریق خودگویی در نوآموزان مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش پرتاب دارت از طریق انواع خودگویی در نوآموزان مرد بود. بدین منظور 48 نوآموز مرد (میانگین سن 23 سال) با استفاده از روش تصادفی ساده از بین برنامه های آموزشی انجمن دارت شهرستان ارومیه انتخاب و در چهار گروه 12 نفره جای گرفتند. مداخلات آزمایشی برای گروه ها عبارت بودند از 1) گروه انتخاب مربی: خودگویی عبارت «مرکز-هدف»، 2)گروه انتخاب آزاد: خودگویی هر عبارتی که تمرکز و توجه را تقویت کند، 3)گروه انتخاب گزینشی: خودگویی یکی از گزینه های «هدف-مرکز»، «هدف»، «مرکز»، «انگشت-مرکز»، «خال وسط» و «انگشت هدف» و 4 گروه کنترل: بدون خودگویی. داده های گردآوری شده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD در سطح اطمینان 95 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که پس از کنترل سطوح پیش آزمون، اثر اصلی گروه بر نمرات خطای عملکرد پرتاب دارت در پس آزمون معنادار است. مقایسه های تعقیبی نشان داد که خطای عملکرد در گروه گزینشی به طور معناداری پایین تر از سایر گروه هاست. همچنین، خطای عملکرد در گروه انتخاب آزاد پایین تر از گروه کنترل بود، اما با خطای عملکرد گروه انتخاب مربی تفاوت معناداری نداشت. علاوه براین، بین خطای عملکرد گروه انتخاب مربی و کنترل تفاوت معناداری مشاهده نگردید.یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که آموزش مهارت های حرکتی از طریق خودگویی، به ویژه زمانی که نوآموزان مجاز به گزینش نشانه های کلامی باشند، اثربخشی آموزشی را بهبود می بخشد