فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۰۸۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
127 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف ازاین پژوهش نقش پایستگی تحصیلی، مکان کنترل و هیجانات تحصیلی در پیش بینی تاب آوری تحصیلی دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 97 - ۱۳۹6بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل می دادند. نمونه مورد مطالعه 400 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی بودندکه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها ازپرسشنامه های پایستگی تحصیلی، مکان کنترل، هیجانات تحصیلی و تاب آوری تحصیلی استفادهشد. داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین پایستگی تحصیلی، مکان کنترل درونی و هیجانات تحصیلی هیجانات مربوط به یادگیری و هیجانات مربوط به کلاس درس با تاب آوری تحصیلی، رابطه مثبت و معنی دار و بین مکان کنترل بیرونی با تاب آوری تحصیلی یک رابطه مثبت و غیر معنی داری، وجود دارد.به طورکلی نتایج حاکی از اهمیت نقش متغیرهای پایستگی تحصیلی، مکان کنترل و هیجانات تحصیلی در پیش بینی تاب آوری تحصیلی بود.
پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان براساس سبک های دلبستگی، خود-متمایزسازی و سبک زندگی ارتقا بخش سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
145 - 165
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان براساس سبک های دلبستگی بزرگسالی، خود-متمایزسازی و سبک زندگی ارتقابخش سلامت در دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال تحصیلی 1396-1395 انجام گرفت. روش: در پژوهشی با روش توصیفی از نوع همبستگی، نمونه ای به حجم 305 نفر از میان تمامی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در مطالعه، پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (Hazan and Shaver, 1993)، پرسشنامه تجدیدنظر شده خود-متمایزسازی (Skowron and Schmitt, 2003) و نیمرخ سبک زندگی ارتقا بخش سلامت-نسخه تجدیدنظر شده دوم (Walker, Sechrist and Pender, 1995) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان متغیرهای پیش بین، نمره کل خود-متمایزسازی (094/0) بیشترین نقش را در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارد و پس ازآن، سبک دلبستگی ایمن (063/0) و مؤلفه خود-شکوفایی (037/0) قرار دارند و این سه متغیر در مجموع حدود 19.4/0 واریانس پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کنند. یافته های پژوهش حاضر نشان از اهمیت تجارب تحولی اولیه افراد در محیط خانواده و کیفیت رابطه مادر و کودک و رشد سالم دوره کودکی بر کارکرد دوره بزرگسالی دارد.
هم سنجی تأثیر آموزش مدیریت خشم با آموزش همدلی در پرخاشگری دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
185 - 201
حوزه های تخصصی:
هدف: اینپژوهش با هدف هم سنجی اثربخشی آموزش همدلی با آموزش مدیریت خشم بر تراز پرخاشگری دانش آموزان دختر شهرستان اسلام آباد غرب به انجام رسیده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با به کار بستن طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری همه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان اسلام آباد غرب بود که تعداد 60 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای گزینش و به روش تصادفی ساده در دو گروه هم اندازه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. برای گرد آوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و مصاحبه بالینی به کاربرده شد. برای گروه های آزمایش آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در هشت جلسه 70 دقیق ه ای برگزار شد، درحالی که گروه های گواه مداخله ای دریافت نکردند. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون تحلیل پراکنش یک راهه تحلیل شد. یافته ها : برآیند آزمون تحلیل پراکنش نشان داد آموزش مهارت ه مدلی (001/0>P و 32/157 F=) و مدیریت خش م (001/0>P و 95/21 F=) در سنجش با گروه های گواه بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان موثر بوده است. برآیند آزمون تعقیبی کمینه تفاوت معنی دار نیز نشان داد کاهش متغیر وابسته در گروه های آزمایش در سنجش با گروه های گواه معنی دار (001/0>P) ولی تفاوت تأثیر گروه های آزمایش معنی دار نیست. ازاین رو کارآمدی آموزش مهارت های همدلی و مدیریت خشم برای دانش آموزان پرخاشگر به کارشناسان آموزش وپرورش گوشزد می گردد.
شناسایی مؤلفه های توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
87 - 61
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های توسعه فرهنگ پژوهش دوره ابتدایی در سال 1399 انجام شد. روش مطالعه از نوع کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بوده و مشارکت کنندگان بالقوه شامل معلمان و صاحب نظران حوزه پژوهش سازمان آموزش و پرورش استان فارس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به معیار کفایت تعداد مشارکت کنندگان بر مبنای اشباع نظری به 14 نفر رسید. ابزار گردآوری داده های کیفی پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب و تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس تحلیل مضمون انجام شد. برای اعتباریابی داده ها از روش های بازخورد به مشارکت کنندگان، بازبینی و موضعگیری پژوهشگر و همسوسازی با منابع علمی استفاده گردید. اعتمادپذیری یافته ها با استفاده از نظرات اعضای کمیته راهنما شامل کارشناسان مدارس ابتدایی و همچنین کمیته رساله انجام شد. یافته ها نشان داد که از دیدگاه معلمان و صاحب نظران مدارس ابتدایی تعداد 5 عامل اصلی و 15 مؤلفه موجب توسعه فرهنگ پژوهش در دوره ابتدایی خواهد شد. عوامل اصلی عبارتند از: عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل فراسازمانی، عوامل برنامه ای و عوامل اطلااعاتی. همچنین چهار مؤلفه خودبالندگی، برنامه درسی مدارس، توانمندسازی و آزادی عمل از اهمیت بالاتری برخوردار بودند. نتایج این پژوهش می تواند دریچه های نوینی را برای توجه بنیادی به بالندگی معلمان و بسترسازی و توسعه پلکانی فرهنگ پژوهش در آموزش و پرورش و تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه درسی از رویکرد آموزش محوری به پژوهش محوری بگشاید.
تأثیر ارائه برنامه درسی فرایندمحور بر انگیزش و نگرش به یادگیری زبان انگلیسی در سطوح بالا و پایین توانش زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
25 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به این منظور انجام شده است تا تأثیر برنامه ریزی درسی بر انگیزش و نگرش به یادگیری زبان انگلیسی در سطوح بالا و پایین توانش زبانی را بررسی نماید. روش : با استفاده از یک مطالعه شبه آزمایشی دو گروه الف و ب از دانشجویان در درس زبان انگلیسی عمومی در مقطع کارشناسی در 14 جلسه مورد مطالعه قرار گرفتند. در ابتد به هر دوگروه به عنوان پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه 22 سوالی گاردنر AMTB)) مبنی بر انگیزش و نگرش به یادگیری زبان انگلیسی داده شد. گروه الف با استفاده از طرح درس و سرفصل های مشخص هم برای کل دوره و هم برای هر جلسه مورد تدریس قرار گرفت، درحالی که در گروه ب تنها طرح درس کل دوره در ابتدای نیمسال برای تدریس ارائه گردید. نمرات در نرم افزار SPSS با استفاده از تحلیل کواریانس مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: پژوهش نشان داد که برنامه ریزی درسی با طرح درس و سرفصل های مشخص هم برای کل دوره و هم برای هر جلسه تأثیر معناداری بر انگیزش و نگرش به یادگیری زبان انگلیسی دارد درحالی که در بین دو سطح توانش زبانی انگلیسی در انگیزش و نگرش به یادگیری زبان انگلیسی تأثیر معناداری مشاهده نشد. لذا از آن جاکه انگیزش و نگرش دو عامل عاطفی بسیار مهم در امر یادگیری هستند، پیشنهاد می شود برای ارتقای این دو عامل مدرسین زبان عمومی جهت ارتقای یادگیری زبان انگلیسی طرح درس مدون و مشخص نه تنها برای کل دوره بلکه برای هر جلسه به دانشجویان ارایه دهند.
تبیین و طراحی الگوی ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کردستان با رویکرد تئوری داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
34 - 13
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگوی مطلوب در حوزه ارزیابی عملکرد برای درک بهتر این پدیده و ارائه الگوی مطلوب در دانشگاه علوم پزشکی کردستان صورت گرفته است. روش: این تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیان است. نمونه گیری به روش هدفمند و ملاک محور در پاییز 97 با استفاده از روش گلوله برفی با مشارکت 24 نفر از کارکنان خبره و متخصصین رشته مدیریت تا اشباع داده ها و با رعایت موزاین اخلاقی ادامه یافت، روش جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفته، داده ها بر اساس روش اشتراوس کوربین تحلیل گردیدند و به طور کلی 17 مقوله اصلی و 39 مفهوم بدست آمده است که در نهایت مقوله های اصلی عبارت بودند از آسیب های ارزیابی عملکرد - پیامدهای نادرست ارزیابی عملکرد- کاربست های ارزیابی عملکرد- بهره وری در سازمان- ایجادفرهنگ پویا- فراهم سازی شایستگی های توسعه حرفه ای کارکنان و مدیران- پیاده سازی مدیریت کیفیت جامع- رهبری اثر بخش- شاخص سازی عینی و ذهنی- آسیب شناسی تعارضات و ارائه راهکارهای بهبود- برنامه ریزی آینده نگرانه- توسعه شایستگی های ارتباطی فن آوری- سازمان هوشمند- ارتقاء بهره وری- بهبود عملکرد کارکنان سازمانیافته ها: نخست فرایند ارزیابی عملکرد، باید نهادینه و آموزش در این خصوص داده شود و سپس مولفه های آن مورد مداخله ، همچنین با توجه به عادلانه اجرا نشدن فرایند، به برنامه ریزان پیشنهاد می شود با توجه به نتایج، برنامه های موجود را با جدیت بیشتر مورد باز بینی و جهت رفع تعارضات بین کارکنان و مدیران اقدام هوشمندانه در راستای استقرار الگوی مطلوب انجام دهند.
چارچوب فعالیت های یادگیری اعضای هیأت علمی در برنامه های درسی توسعه حرفه ای در رشته های علمی STEM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
99 - 122
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با رویکردی کیفی و پژوهشی تطبیقی و تحلیلی-تبیینی در پی تدوین چارچوبی برای فعالیت های یادگیری اعضای هیأت علمی در برنامه های درسی توسعه حرفه ای در رشته های علمی علوم پایه، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات است. برای رسیدن به این هدف دو سؤال اصلی مطرح شد. نخست آن که دانشگاه های پیشرو چه برنامه هایی را برای فعالیت های یادگیری اعضای هیأت علمی تدارک می بینند؟ و سپس اینکه کدام برنامه های توسعه حرفه ای هم خوانی بیشتری با حوزه رشته های علمی STEM دارد. روش: سؤال اول از طریق پژوهش تطبیقی و روش بردی با کمی تغییرات استفاده شد. در بخش دوم پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیلی تببینی مشخصات برنامه های توسعه حرفه ای در حوزه رشته های علمی STEM استخراج و همخوانی برنامه های دانشگاه های پیشرو بررسی شد نمونه گیری از نوع هدفمند معیاری بود. معیار انتخاب داشتن مرکز یادگیری و تدریس در دانشگاه های پیش رو بود. یافته ها: دانشگاه ها در مجموع چهار حیطه برنامه های توسعه حرفه ای را دنبال می کنند: الف) برنامه هایی مبتنی بر تعاملات ب) برنامه هایی در راستای پشتیبانی های مالی و غیرمالی ج) برنامه هایی مبتنی بر خدمات انلاین و د) خودکاوی روایتی. در بخش دوم پژوهش یافته ها نشان داد که تدریس و یادگیری اعضای هیأت علمی در حوزه STEM در دانشگاه برکلی و آموزش مبتنی بر یادگیری های الکترونیکی (MOOCS) در دانشگاه های مالزی، هنگ کنگ و ژاپن هم خوانی بیشتری با این حوزه رشته های علمی دارد. در پایان مدلی مفهومی استخراج و توصیه شد.
تبیین راهبردهای اجرای برنامه درسی در محیط های یادگیری شخصی مبتنی بر وب 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
51 - 69
حوزه های تخصصی:
هدف : تحقیق حاضر با هدف واکاوی محیط های یادگیری شخصی مبتنی بر وب 2 و راهبردهای پشتیبان اجرای برنامه درسی در این گونه محیط های یادگیری انجام گرفت. روش : در این تحقیق رویکرد آمیخته اکتشافی، ابتدا روش کیفی از نوع پدیدارشناسی و سپس روش کمی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی مدیران مراکز آموزش الکترونیکی، مدرسان و خبرگان یادگیری الکترونیکی و متخصصان برنامه درسی بودند که تعداد 11 نفر از میان آنها به صورت هدفمند جهت انجام مصاحبه نیمه ساختمند انتخاب شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمونی براون و کلارک صورت پذیرفت. مطابق یافته های تحقیق راهبردهای اجرایی در سه مقوله راهبردهای فراسازمانی، سازمانی و پداگوژیک دسته بندی شد. در بخش کمی پژوهش، مدرسان، پرسنل تخصصی مراکز آموزش مجازی و اساتید علوم تربیتی 6 دانشگاه جامع و صنعتی تهران (550 نفر) به دلیل دسترسی محقق به اعضای جامعه، دایر بودن گروه علوم تربیتی در سه دانشگاه جامع و همچنین برخورداری این دانشگاه ها از سابقه و تجربه موفق در راه اندازی دوره های آموزش مجازی به عنوان اعضا جامعه آماری تعیین و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 225 نفر با رعایت نسبت ها در جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این مرحله براساس یافته های بخش کیفی، پرسشنامه ای تنظیم و پاسخ 177 نفر دریافت شد. داده های کمی با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم تحلیل شد. یافته ها : براساس یافته های کمی، شاخص های برازش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول مقوله راهبردهای اجرایی همسو بودن گویه ها با سازه نظری و تأیید تحلیلی عاملی را نشان داد. همچنین تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نشان داد مولفه راهبردهای فراسازمانی به میزان 90، سازمانی به میزان 84 و پداگوژیک به میزان 83 درصد در تبیین واریانس سازه اصلی نقش داشتند. یافته های تحقیق را می توان در تنظیم راهبردها و خط مشی های آموزش مجازی در سطوح خرد و کلان و همچنین طراحی یا بازنگری برنامه درسی بویژه یادگیری مبتنی بر وب 2 مورد استفاده قرار داد.
ارتقاء کیفیت تدریس در پرتو ارزشیابی از اساتید؛ تأملی بر دیدگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
15 - 31
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت پرداختن به کیفیت تدریس این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ارزشیابی از اساتید توسط دانشجویان بر کیفیت تدریس اعضای هیأت علمی صورت گرفت. جامعه آماری دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 95-1394 بود. روش تحقیق توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه 195 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد ارزشیابی از عملکرد اساتید و کیفیت تدریس استفاده شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده نرم افزارهای آماری LISREL و SPSS تحلیل شدند. نتایج گویای آن بود که ابعاد ارزشیابی از اساتید (روش تدریس، تسلط و توان علمی و ویژگی های فردی و اجتماعی استاد) بر کیفیت تدریس اعضای هیأت علمی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. در نتیجه برای اینکه بتوان کیفیت تدریس اعضای هیأت علمی را افزایش داد، می بایست به ارزشیابی از اساتید توسط دانشجویان توجه کرد.
بررسی تأثیر آموزش فیزیک با رویکرد مدل سازی بر بهبود یادگیری و رفع کج فهمی های دانش آموزان
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
272 - 254
حوزه های تخصصی:
هدف: تمام پیشرفت ها و دستاوردهای بشری محصول یادگیری است. با توجه به اهمیت آموزش علوم، استفاده از روش های نوین تدریس برای یادگیری مفهومی فراگیران ضروری است. یکی از این روش ها، روش تدریس با رویکرد مدل سازی است که در آن، برای تشریح مباحث درسی از مسائل دنیای واقعی استفاده می شود و دانش آموزان به صورت گروهی این مسائل را حل می کنند که می تواند به درک مفهومی مطالب منجر شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش مفاهیم فیزیک به روش مدل سازی بر بهبود یادگیری و رفع کج فهمی های دانش آموزان است. روش: برای این منظور یک نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به حجم 40 نفر از جامعه آماری دانش آموزان پسر سال دوم تجربی شهرستان دامغان انتخاب شد و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای سنجش یادگیری و رفع کج فهمی های دانش آموزان از آزمون محقق ساخته که روایی و پایایی آن سنجیده شده، استفاده گردید. در تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی، تحلیل استنباطی کواریانس، آزمون کلموگراف اسمیرنوف و خی دو استفاده شد. یافته: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش به روش مدل سازی بر بهبود یادگیری و اصلاح کج فهمی ها تاثیر مثبت دارد. در واقع نتایج تحقیق حاکی از آن است که با مدل سازی می توان فرآیند شکل گیری ساختار دانش در فراگیران را بهبود بخشید و میزان درک آنها را از مفاهیم علوم افزایش داد که می تواند برای مدرسان علوم تجربی و متولیان آموزش علوم حائز اهمیت باشد.
الگوی مشارکت والدین در فرایند آموزش مجازی مدراس ابتدایی: مطالعه کیفی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
272 - 244
حوزه های تخصصی:
در دوران همه گیری کووید- 19 و غیر حضوری شدن آموزش، مشکلات زیادی برای والدین و دست اندرکاران آموزش به خصوص در مدارس ابتدایی به دلیل بی سابقه بودن شرایط پیش آمده و نبود تجربه قبلی و الگوی مدون ایجاد شد. هدف از این مطالعه کیفی کاوش تجارب والدین، معلمان، مدیران مدراس در این دوران به منظور ارائه الگویی تجربی از فرایند مشارکت والدین در آموزش مجازی دانش آموزان مدارس ابتدایی است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با والدین، معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1399 و 1400 گردآوری شد. داده های به دست آمده در دو مرحله کدگذاری دور اول و کدگذاری دور دوم یا کدگذاری الگو بر اساس روش های کدگذاری اکتشافی مایلز و همکاران (2020) ، تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل سه گانه بهبود تجربیات آموزشی دانش آموزان، حمایت عاطفی و تعامل و ارتباط با محیط و مدرسه، والدین را به سوی «مشارکت در آموزش مجازی دانش آموزان» سوق می دهد. این مشارکت در دو بعد مراقبت آموزشی و نظارت و کنترل فرزندان نمود پیدا می کند. مشارکت والدین و اجتماع مدرسه در شرایط یکسانی رخ نمی دهد و متأثر از عوامل نهادی و زیرساختی، استفاده از توانایی های والدین در اجرای برنامه درسی و حمایت آن ها از یادگیری فرزندان است. شرکت کنندگان گزارش دادند کاربرد روش های تعاونی و کمک رسانی و روش های مبتنی بر فعالیت های اجتماعی منجر به درک مشارکت والدین به عنوان ضرورتی اجتماعی و مدنی شد و در بهبود فرایندهای تدریس و یادگیری دانش آموزان اثر داشت. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به عنوان چارچوبی برای مدارس و مؤسسات آموزشی در جهت استفاده از ظرفیت والدین خصوصاً در آموزش مجازی به عنوان راهبردی مکمل مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر شیوه های حل مساله در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
21 - 36
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر شیوه های حل مساله در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1396 انجام شد. روش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) استفاده شد. داده های گردآوری شده حاصل از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرم افزار SPSS-V22 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش تفکر انتقادی بر مهارت حل مساله در بین دانشجویان مؤثر است و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است. نتیجه گیری : نتیجه آموزش تفکرانتقادی، ترکیب توانایی های دانشجو است که این نیز به ارتقای توانایی در حل مساله خواهد انجامید. بنابراین می توان اذعان داشت که با رشد و پیشرفت سطوح تفکرانتقادی به عنوان توانمندی و قابلیتی اثرگذار بر حل مساله، توانایی حل مساله نیز در دانشجویان ارتقا خواهد یافت. لذا توجه به آموزش تفکر انتقادی در افزایش توانایی حل مساله دانشجویان از ضرورت های این تحقیق محسوب گردیده و برگزاری دوره هایی در این خصوص در مراکز آموزشی، به ویژه دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی توصیه می شود. هدف :این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر شیوه های حل مساله در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1396 انجام شد. روش:روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) استفاده شد. داده های گردآوری شده حاصل از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرم افزار SPSS-V22 تحلیل شد.یافته ها:یافته ها نشان داد آموزش تفکر انتقادی بر مهارت حل مساله در بین دانشجویان مؤثر است و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است.
تحلیل خطاهای انشایی دانش آموزان دوزبانه پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج
منبع:
تدریس پژوهی سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
19 - 32
حوزه های تخصصی:
نقش عوامل فردی، ساختاری و فراساختاری در پیش بینی "دانشگاه گریزی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
191 - 205
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور مطالعه نقش عوامل فردی، ساختاری و فراساختاری در دانشگاه گریزی (غیبت و تمایل به غیبت) دانشجویان از کلاس های درسی در دانشگاه بوعلی سینا طراحی و اجرا شده است. روش شناسی: روش پژوهش از نوع توصیفی و طرح پژوهش از نوع طرح های همبستگی چند متغیری است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان است. حجم نمونه پژوهش برای جمع آوری داده ها با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران تعداد 375 نفر محاسبه شده است که به روش طبقه ای تصادفی انتخاب گردیده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته بود که در طیف لیکرت طراحی گردید. روایی ابزار پژوهش با استفاده از تحلیل عامل مورد تأیید قرار گرفته و پایایی پرسشنامه و خرده مقیاس های آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. یافته ها : بر اساس نتایج پژوهش بین عوامل فردی، ساختاری و فراساختاری و دانشگاه گریزی دانشجویان از کلاس های درسی رابطه معناداری وجود دارد و عوامل فردی مهم ترین پیش بینی کننده غیبت دانشجویان از کلاس های درسی است.
الگوی چرخه حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه و توانمندی های مورد نیاز آنان در هر مرحله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
179 - 159
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین چرخه حرفه ای اعضای هیات علمی، ویژگی ها، چالش ها و دغدغه هایی است که با مراحل حرفه ای مرتبط است. روش مورد استفاده کیفی اکتشافی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش 26 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان بودند. نوع انتخاب نمونه هدفمند بوده است و انتخاب نمونه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد. داده ها نیزاز طریق مصاحبه نیمه سازمان یافته جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل ساختاری و تفسیری استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد اعضای هیات علمی از زمان ورود به حرفه تا زمان بازنشستگی و خروج از حرفه سه مرحله را طی می کنند. در مرحله اول در پی تثبیت جایگاه حرفه ای هستند. در این مرحله اعضای هیات علمی برای تدریس و آموزش اهمیت زیادی قائلند. در مرحله دوم درصدد ارتقاء رتبه علمی و رسیدن به مرتبه استاد تمام هستند. در این مرحله، علیرغم دستیابی اعضای هیات علمی به ثبات شغلی، مسئله ارتقاء به مرتبه استادی، محرک آنان برای انجام موثر فعالیت های حرفه ای است. در مرحله سوم و پس از کسب مرتبه استادی، ممکن است شور و علاقه نسبت به فعالیتهای حرفه ای ارتقاء یابد و یا اعضای هیات علمی دچار رکودعلمی شوند .
تاثیرآموزش خودکارآمدی بر عملکرد رفتاری دانش آموزان در درس زیست شناسی
منبع:
تدریس پژوهی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
81 - 89
حوزه های تخصصی:
تدوین مدل خودناتوان سازی تحصیلی پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
213 - 226
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تدوین و آزمون مدل رابطه بین سبک های مقابله ای و خودناتوان سازی تحصیلی با در نظر گرفتن نقش میانجی تاب آوری و امیدواری بود. روش: روش انجام این پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 1397-1396 بود، که براساس قاعده مولر برای نمونه گیری در مدل های ساختاری، 330 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. از مقیاس های خودناتوان سازی تحصیلی، تاب آوری تحصیلی، پرسشنامه امیدواری اشنایدر و مقیاس راهبردهای مقابله ای لازاروس برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که اثر سبک های مقابله ای بر امیدواری و تاب آوری مثبت و معنی دار می باشد. همچنین اثر مستقیم سبک های مقابله ای بر خودناتوان سازی منفی و معنی دار می باشد. اثر تاب آوری بر خودناتوان سازی و امیدورای بر خودناتوان سازی منفی و معنی دار می باشد. نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت منابع مقابله ای در کاهش خودناتوان سازی و افزایش موفقیت تحصیلی می باشد. کلید واژه ها: سبک های مقابله ای، خود ناتوان سازی تحصیلی، تاب آوری، امیدواری .
نقش آموزش فیزیک با رویکرد درس پژوهی بر یادگیری خودتنظیمی معلمان و ادراک حل مسئله دانش آموزان پایه دهم هنرستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
109 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش فیزیک با رویکرد درس پژوهی بر یادگیری خودتنظیمی معلمان و ادراک حل مسئله دانش آموزان پایه دهم هنرستان ها است. روش: این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه آماری، دبیران و دانش آموزان دختر پایه دهم هنرستان های شهرستان بهارستان تهران است که به روش خوشه ای چند مرحله ای با حجم نمونه50 دانش آموز و 14 دبیر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به روش تصادفی قرار گرفت. پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی معلمان قبل و پس از اجرای تدریس پژوهی توسط دبیران تکمیل گردید. در یک جلسه توجیهی معلمان به تدوین طرح درس پرداختند که دو مرتبه در کلاس درس اجرا شد. پیش آزمون قبل از اجرای طرح درس با استفاده از پرسشنامه ادراک حل مسئله دانش آموزان نسبت به فیزیک از گروه آزمایش گرفته شد . در پایان اجرای دوره نیز، پس آزمون با استفاده از پرسشنامه گرفته شد. درتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی )میانگین ، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس) استفاده گردید. یافته ها: نتایج بررسی نشان داد که آموزش فیزیک با رویکرد درس پژوهی بر یادگیری خود تنظیمی معلمان مؤثر است، اما بر مولفه کنترل شخصی ادراک حل مسئله دانش آموزان هنرستان ها تاثیر معناداری ندارد.
ارزیابی درونی برنامه درسی، ریاضی پایه ششم ابتدایی از نظر معلمان (مطالعه موردی: مدارس ابتدایی ناحیه 1 شهرستان ارومیه)
منبع:
تدریس پژوهی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
43 - 54
حوزه های تخصصی:
مقایسه مؤلفه های تدریس اثربخش اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
206 - 217
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت پرداختن به اثربخشی تدریس، این پژوهش به ارزیابی و مقایسه اثربخشی تدریس می پردازد. روش: روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است.جامعه آماری 684 دانشجوی ترم شش به بالای هشت رشته تحصیلی در چهار دانشکده علوم پایه، علوم انسانی، هنر و معماری و الهیات دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 97-96 بود. حجم نمونه 242 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1987) با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 74/0 بود و روایی محتوایی تحت نظر متخصصین مورد تایید و بررسی قرار گرفت. از آزمون های تی مستقل، آنووا و آزمون تعقیبی دانکن جهت پاسخ به سوالات پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده مشابهت و تفاوت در برخی از ابعاد اثربخشی تدریس بین اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو در رشته های مختلف تحصیلی است. کمترین اثربخشی متعلق به رشته تحصیلی زیست شناسی و علوم تربیتی و بیشترین اثربخشی متعلق به رشته فیزیک بوده است. برای اینکه بتوان اثربخشی تدریس را افزایش داد باید به نقاط قوت و ضعف اثربخشی تدریس اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو توجه کرد.