فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۰۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
یادگیری برخی از مفاهیم درسی به ویژه در دروس ریاضی همواره با چالش روبه رو بوده است. بهره گیری معلمان از راهبردهای مناسب در تدریساین دروس تاحدود زیادی می تواند به یادگیری دانش آموزان کمک کند.پژوهش حاضر باهدف تعیین تأثیربهره گیری از راهبردهای داربست زنی آموزشی بر یادگیری و یادداری دانش آموزان انجام شده است. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. در تدریس گروه آزمایش از راهبردهای داربست زنی آموزشی استفاده شده و گروه کنترل به شیوه مرسوم آموزش دیده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 94-1393بوده و حجم نمونه 36 نفر از دانش آموزاندوکلاسبوده که به روش نمونه گیریتصادفی ساده انتخاب شده اند. یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شده است.برایگردآوری داده ها از آزمون یادگیری و یادداری در مورد محتوای تدریس در ریاضیبهره گیری شده است. روایی آزمون یادگیری راپنجتن از معلمان مجرب و دو تن از اساتید متخصص بررسیکرده اند، سپس اصلاحات محتوایی در آن انجام شده و مورد تائید قرار گرفته است. برای پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده و ضریب83% به دست آمده که نشان دهنده همسانی درونی مناسب برای آزمون است. برایتجزیه وتحلیل داده ها از شاخصهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفادهشده است.نتایجپژوهش نشان داد به کارگیریراهبردهای داربست زنی آموزشی در تدریس درس ریاضی در مقایسه با شیوه مرسوم سبب افزایش یادگیری ویادداری دانش آموزان می شود.
رابطه بین میزان آگاهی و چگونگی استفاده از شبکه ملی رشد با توسعه حرفه ای معلمان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
123 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین میزان آگاهی و چگونگی استفاده از شبکه ملی رشد با توسعه حرفه ای معلمان دوره اول متوسطه انجام شده است. روش: این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بوده است .جامعه آماری متشکل از کلیه معلمان دوره اول متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 175 نفر هستند. روش نمونه گیری تصادفی و تعداد برآورد نمونه از جامعه بر اساس جدول مورگان 118 نفر انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته (39گویه) استفاده شده است. روایی پرسشنامه به صورت روایی محتوی و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 95% محاسبه گردید.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داده است: که وضعیت آگاهی و شناخت، میزان و نوع استفاده معلمان از شبکه رشد بالاتر از متوسط می باشد، و بین متغیرهای شبکه ملی رشد و توسعه حرفه ای معلمان رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد، بطوریکه با افزایش آگاهی، میزان و نوع استفاده معلمان از شبکه ملی رشد، توسعه حرفه ای معلمان نیز ارتقا می یابد .
تأکید بر راه حلهای چندگانه: کلیدی برای تقویت مهارت تعمیم درتفکر ریاضی وار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش با تأکید بر راه حلهای چندگانه، در تقویت مهارت تعمیم -به عنوان یکی از وجوه بارز تفکر ریاضی وار- در دانش آموزان دوره متوسطه دوم است. شرکت کنندگان این مطالعه از میان دانش آموزان دو رشته ریاضی و تجربی انتخاب شدند تا امکان بررسی تأثیرات این روش روی دانش آموزان با مهارت بالاتر و پایین تر در درس ریاضی فراهم شود. این افراد متشکل از 47 دانش آموز (20 نفر از رشته ریاضی، 27 نفر از رشته تجربی) در گروه مداخله و 54 دانش آموز (20 نفر از رشته ریاضی و 34 نفر از رشته تجربی) در گروه کنترل هستند که همگی در سال تحصیلی 95-1394، در دبیرستانهای دولتی دخترانه منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران و در پایه دوم متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند. ابزار این مطالعه،دو آزمون (در قالب پیش آزمون و پس آزمون) است که همه سؤالات آن از مقالات معتبر اتخاذ شده است و بر مبنای دسته ب ندی جردک و ال موهیر (2014) به سنجش سه خرده مهارت تعمیم فوری، تعمیم نزدیک و تعمیم دور می پردازد.روش پژوهش در این مطالعه، کنش پژوهی است، اما در بطن آن از روش شبه آزمایشی نیز استفاده شده است.نتایج تحلیلها حاکی است که استفاده از آموزش به کمک راه حلهای چندگانه،مهارت تعمیم را در هر دو گروه تجربی و ریاضی افزایش می دهد و در تمام خرده مهارتها، دو گروه به یک میزان عملکردی بهتر خود نشان دادند. تحلیل کیفی پاسخهای ارائه شده از سوی دانش آموزان نیز، نتایجی دیگر به دست می دهد که در محورهای عدم آشنایی کامل دانش آموزان با مفهوم متغیر، شکاف میان تفکر حسابی و تفکر جبری و ضعف در بیان تعمیم و گفتمان ریاضی قابل اختصار است.
بررسی تأثیر تکلیف شب بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تکلیف شب برپیشرفت تحصیلیدرس ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان ارومیه بود. روش پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان ارومیه طی سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند. از این جامعه نمونه ای به حجم 60 دانش آموز در قالب سه گروه آزمایش و 1 گروه کنترل (در هر گروه 15 دانش آموز) به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و مقیاس ماتریس های پیش رونده ریون و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی را تکمیل کردند. اطلاعات گردآوری شده با روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که هر سه نوع تکالیف تمرینی، آماده سازی و تلفیقی بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی تأثیر دارند، با این وجود، تأثیر تکالیف تلفیقی (تمرینی و آماده سازی) بیشتر از تأثیر تکالیف تمرینی و آماده سازی به تنهایی است و همچنین تأثیر تکالیف آماده سازی نیز به مراتب بیشتر از تأثیر تکلیف تمرینی می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده دبیران و دست اندرکاران امور آموزشی می توانند در کنار تکالیف تمرینی از تکالیف آماده سازی نیز بهره برده و با این کار برونداد مهارتی و آموزشی دانش آموزان را بهبود ببخشند
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر دلزدگی تحصیلی و بهزیستی مدرسه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
1 - 16
حوزه های تخصصی:
هدف: زندگی تحصیلی از مهم ترین دوره های زندگی فرد است که بر تربیت و یادگیری ثمربخش و موفقیت آمیز فرد تأثیر می گذارد و در آن جا لیاقت ها و توانایی ها به بار می نشیند و پیشرفت های علمی حاصل می شود. اما در زندگی روزانه تحصیلی، دانش آموزان با انواع چالش ها، موانع و فشارهای خاص این دوره مواجه می شوند. هدف پژوهش حاضر اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر دلزدگی تحصیلی و بهزیستی مدرسه دانش آموزان مقطع دبیرستان بود. روش: طرح این پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل می باشند تشکیل می دادند. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. ابتدا به صورت خوشه ای یک ناحیه از تهران سپس از بین مدارس آن ناحیه نیز یک مدرسه دبیرستان دخترانه به صورت تصادفی انتخاب شد. در نهایت بر اساس لیست دانش آموزان، 50 دانش آموز از میان دانش آموزان این مدرسه که متمایل به شرکت در پژوهش بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه دلزدگی تحصیلی و بهزیستی مدرسه استفاده شد. یافته ها: داده های به دست آمده از اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار 21-SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر فرهنگ اسلامی باعث کاهش دلزدگی تحصیلی و بهبود بهزیستی مدرسه دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد (001/0≥P). بر اساس نتایج این پژوهش می توان از آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد اسلامی به عنوان یک برنامه آموزشی مناسب برای بهبود بهزیستی و کاهش هیجان منفی سود برد.
تأثیر برنامه دوره تحکیم سواد در تثبیت آموخته های سوادآموزان تحت پوشش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق1 تعیین تأثیر برنامه دوره تحکیم سواد در تثبیت آموخته های سوادآموزان تحت پوشش نهضت سوادآموزی بود. روش تحقیق از نوع آزمایشی بر اساس اندازه گیریهای مکرر بود و طرح تحقیق به این صورت بود که سه آزمون از نمونه آماری گرفته شد. جامعه آماری همه افراد تحت پوشش دوره تحکیم سواد در کل کشور بودند که از آن میان، 891 نفر بر اساس فرمول کوکران به منزله نمونه انتخاب شدند. به این صورت که بر اساس سطح میانگین سواد، استانهای کشور به سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار و کم برخوردار تقسیم شدند. سپس از همه استانهای کشور، شش استان بر اساس میانگین سطح سواد و شاخص برخوردار، نیمه برخوردار و کم برخوردار انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمونهای محقق ساخته پیشرفت تحصیلی خواندن، نوشتن، حساب کردن و روخوانی قرآن کریم بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که دوره تحکیم به تثبیت آموخته های مهارتهای اصلی نوشتن، خواندن، حساب کردن و روان خوانی قرآن کریم سوادآموزان تحت پوشش می انجامد، اما تنها در مهارت نوشتن بود که میان میانگین نمرات پیش آزمون با آزمون پیگیری ازلحاظ آماری تفاوت معنادار وجود نداشت.
هم سنجی تأثیر آموزش مدیریت خشم با آموزش همدلی در پرخاشگری دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
185 - 201
حوزه های تخصصی:
هدف: اینپژوهش با هدف هم سنجی اثربخشی آموزش همدلی با آموزش مدیریت خشم بر تراز پرخاشگری دانش آموزان دختر شهرستان اسلام آباد غرب به انجام رسیده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با به کار بستن طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری همه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان اسلام آباد غرب بود که تعداد 60 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای گزینش و به روش تصادفی ساده در دو گروه هم اندازه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. برای گرد آوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و مصاحبه بالینی به کاربرده شد. برای گروه های آزمایش آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در هشت جلسه 70 دقیق ه ای برگزار شد، درحالی که گروه های گواه مداخله ای دریافت نکردند. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون تحلیل پراکنش یک راهه تحلیل شد. یافته ها : برآیند آزمون تحلیل پراکنش نشان داد آموزش مهارت ه مدلی (001/0>P و 32/157 F=) و مدیریت خش م (001/0>P و 95/21 F=) در سنجش با گروه های گواه بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان موثر بوده است. برآیند آزمون تعقیبی کمینه تفاوت معنی دار نیز نشان داد کاهش متغیر وابسته در گروه های آزمایش در سنجش با گروه های گواه معنی دار (001/0>P) ولی تفاوت تأثیر گروه های آزمایش معنی دار نیست. ازاین رو کارآمدی آموزش مهارت های همدلی و مدیریت خشم برای دانش آموزان پرخاشگر به کارشناسان آموزش وپرورش گوشزد می گردد.
تأثیر آموزش روش خودنگاری و توقف افکار بر میزان توجه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهکار های تأثیرگذار در فرایند تعلیم و تربیت، استفاده از مکانیزم خودنگاری و توقف فکر بر میزان توجه و پیشرفتِ تحصیلی دانش آموزان است. خودنگاری و توقف فکر در مهار هیجانات شخصی افراد در تشویق کودکان برای گرفتن مسئولیت رفتارشان تأثیر بسزایی دارد و در روند پیشرفتِ تحصیلی دانش آموزان به طور قابل توجهی مؤثر است. در این پژوهش که از روش تحقیق آزمایشی استفاده شد، دو گروه آزمایش، به روش خودنگاری و دیگری به روش توقف افکار و یک گروه کنترل مورد آموزش قرار گرفتند. جامعة آماری تحقیق را کلیة دانش آموزان دختر پایة دوم متوسطة ناحیة دو همدان که در سال تحصیلی 1394-1393 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داده که تعداد 75 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده اند. در تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیّره استفاده شد و قبل از اجرای آزمون وجود پیش شرط های آزمون با استفاده از آزمون کلموگراف اسمیرونف، نمودار پراکندگی، آزمون لون و ام باکس مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از بررسی معدل نوبت اول و دوم دانش آموزان برای سنجش پیشرفتِ تحصیلی آنان در قبل و بعد از اجرای طرح حاکی از آن بود که آموزش خودنگاری و توقف افکار موجب افزایش توجه متمرکز و پراکنده و پیشرفتِ تحصیلی دانش آموزان شده است.
طراحی برنامه درسی سرمایه روانشناختی مبتی مؤلفه امید جهت آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
131 - 151
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر طراحی برنامه درسی امید در ابعاد هدف، محتوا، روش آموزشی، ارزشیابی برای آموزش عالی ایران است. روش: روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی نظام مقوله ای قیاسی بود. حوزه پژوهش دربرگیرنده منابع، مقالات و کتب چاپی و دیجیتالی مرتبط با امید است. روش نمونه گیری هدفمند بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از کدگذاری موضوعی استفاده شد . یافته ها: براساس کدگذاری موضوعی 66 کد اساسی و 18 کد نظری در امید به دست آمد. جهت اعتبار سنجی مدل برنامه درسی سرمایه روانشناختی از 10 نفر از اساتید خبره حوزه برنامه درسی و روانشناسی تربیتی با بکارگیری ضریب توافقی لاوشه استفاده گردید که مولفه های دارای ضریت کمتر 62% یعنی 2 مؤلفه در امید حذف شد.اهداف برنامه درسی امید اهداف واقع بینانه، خود کنترلی، خودآگاهی، مهارت کنترل هیجانات، برانگیختگی مطلوب، محتوای برنامه درسی فراگیری خود نظم جویی و نحوه اداره خود، آموزش برنامه ریزی و برانگیختگی، پرورش راه های خلاقانه جهت دستیابی به اهداف، رویکردهای آموزشی تجویزی راه های فکرکردن، روش تدریس، شیوه خودگردانی، حل مسأله، روش حمایت آموزشی و ارزشیابی برنامه درسی ارزیابی از تدوین و پیگیری اهداف، ارزیابی از اراده و پشتکار، امکان سنجش خلاقیت با ابزارهای مختلف به دست آمده تحقیق حاضر به عنوان یک مدل طراحی برنامه درسی سرمایه روانشناختی مبتنی بر امید برای برنامه ریزان و اساتید آموزش عالی ایران این امکان را فراهم می کند که با شناخت و کاربرد عناصر برنامه درسی به توسعه سرمایه روانشناختی در دانشجویان پرداخت.
تأثیر آموزش تلفیقی بر میزان یادگیری دانش آموزان در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش تلفیقی (حضوری و الکترونیکی) بر میزان یادگیری دانشآموزان در درس ریاضی و مقایسه آن با روش حضوری بود. این پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه سوم مقطع ابتدایی در منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس دانش آموزان پایه سوم دبستان روزبه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت آموزش تلفیقی قرار گرفت و گروه کنترل به روش حضوری آموزش داده شد. ابزار اندازه گیری پیش آزمون و پس آزمون متخصص ساخته در درس ریاضی بوده است. پایایی پیش آزمون و پس آزمون با آلفای کرونباخ به ترتیب 79/0 و 81/0 بود که بزرگ تر از ملاک 60/0 است. روایی صوری و محتوای آن نیز مورد تایید اساتید متخصص و چند تن از معلمان ریاضی قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها، در تجزیه و تحلیل آنها از شاخص های آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد)، آمار استنباطی(تی مستقل) استفاده شد. نتیجه تحقیق نشان داد که میزان یادگیری دانش آموزان گروه آزمایش پس از شرکت در دوره آموزش تلفیقی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. بنابراین تأثیر بیشتر آموزش تلفیقی بر میزان یادگیری دانشآموزان در درس ریاضی در مقایسه با روش آموزش حضوری تأیید شد که این امر نشانگر آن است که دورههای یادگیری تلفیقی بر فرآیند یادگیری تأثیر مثبتی دارند و میتوان آن ها را در جهت بهبود و غنیسازی فرآیند یادگیری دانش آموزان بکار برد.
بررسی تأثیر رویکردهای آموزشی بر مهارتهای اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر1بررسی عملکرد رویکردهای آموزشی در تقویت مهارتهای اجتماعی فراگیران و پاسخ دادن به این پرسش است که هر یک از این رویکردها چه تأثیری بر تقویت مهارتهای عاطفی- اجتماعی کودکان می گذارد. برای این منظور پنجخرده مقیاس مهارتهای عاطفی- اجتماعی شامل خودکنترلی، خودکارآمدی تحصیلی، پشتکار، مهارت رهبری و توانایی ارتباط اجتماعی انتخاب شدند. این مقیاسها طی سال تحصیلی 94-1393در سه مرحله سه ماهه با توجه به تفاوتهای روش شناختی دو رویکرد آموزشی واحد کار و پروژه ای مقایسه شدند. چارچوب نظری این پژوهش بابهره گیری از الگوی مدارس رجیو امیلیا و نظریات مالاگاتزی و لیلیان کتز تنظیم شده است. روش تحقیق از نوع پیمایش مقطعیو ابزار پژوهش پرسشنامه است. حجم نمونه شامل 383 کودک7-6 ساله بودهکه در مراکز پیش دبستانی شهر کرمان تحت آموزش بوده اند.یافته های حاصل از آزمون T مستقل نشان داد که میانگین مهارتهای اجتماعی-عاطفی کودکان پروژه- محور در مقایسه با واحدکار بیشتر است.همچنین هر یک از مهارتهای عاطفی-اجتماعی طی دوره های زمانی متفاوت در کودکان بروز می کند، به طوری که توانایی روابط اجتماعی در رویکرد پروژه ای و توان رهبریدر رویکرد واحدکار بسیار بیشتر از دیگر خرده مقیاسها به دست آمد. در بعد مهارتهای خودکارآمدی، خودکنترلی و پشتکار کودکان تفاوتی معنادار دررویکرد پروژه ای نسبت به رویکرد واحد کار آشکار شد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود والدین، برنامه ریزان و مدیران آموزشی ظرفیتها و ضعفهای کودکان را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهند تا خدمات آموزشی متناسب و هدفمند دریافت کنند.
تأثیر اجرای آزمون های عملکردی در درس علوم تجربی در میزان پیشرفت، نگرش تحصیلی و قدرت یادداری دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان مبارکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر اجرای آزمون های عملکردی بر میزان پیشرفت، نگرش تحصیلی و قدرت یادداری دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان مبارکه انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 94–93 در شهرستان مبارکه بودند. بدین منظور از جامعه آماری مورد پژوهش که 3886 نفر مشغول به تحصیل بودند، دو دبیرستان پسرانه و دخترانه به طور تصادفی انتخاب شد، سپس از هر دبیرستان دو کلاس در پایه هفتم به طور تصادفی انتخاب، که یک کلاس گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و طرح پژوهش پیش آزمون، پس آزمون با کنترل و پرسشنامه بود. ابزار پژوهش پیش آزمون و پس آزمون برای قدرت یادداری و پیشرفت تحصیلی و پرسشنامه محقق ساخته ی 30 گویه ای برای سنجش نگرش تحصیلی بود که مراحل لازم جهت سنجش روایی و پایائی آزمون ها و پرسشنامه ها انجام شد. ضریب پایایی آزمون پیشرفت تحصیلی برابر 88/0 و آزمون یادداری برابر 875/0و پرسشنامه برابر 85/0 می باشد. روایی صوری و محتوایی آن هم مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. داده های حاصل از این پژوهش با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های اصلی به دست آمده از تحلیل کواریانس(آنکوا) نشان داد که میانگین آزمون های پیشرفت تحصیلی، یادداری و نگرش تحصیلی برحسب عضویت گروهی (گروه آزمایش و کنترل) در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد(01/0>P). نتیجه اینکه بر اساس یافته های تحقیق، اجرای آزمون های عملکردی بر میزان پیشرفت و نگرش تحصیلی دانش آموزان و قدرت یادداری در درس علوم تجربی تأثیر مثبت داشت
ارتباط میان برخی از عوامل آمادگی جسمانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان 12 تا 18 ساله مقاطع متوسطه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان عوامل آمادگی جسمانی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان مقاطع متوسطه اول و دوم بود. به همین منظور ابتدا 317 نوجوان متوسطه اول (146n=) و متوسطه دوم(171n=) بوشهری با سن 75/1 ± 01/15، قد11/0± 64/1، وزن 80/14 ± 84/54 و شاخص توده بدنی 00/4 ±12/20 انتخاب شدند. عوامل گوناگون آمادگی جسمانی با آزمونهای استاندارد اندازه گیری شد.برای بررسی ارتباط میان متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای بررسی دقیق تر پیش بینی گرایانه متغیرها از آزمون رگرسیون خطی استفاده شد. همچنین، میزان معناداری نیز در سطح 05/0α< با نرم افزار SPSS محاسبه شد.ارزیابی داده ها نشان داد که نتایج آزمون دوی 540 متر با نتایج آزمون پیشرفت تحصیلی زبان (001/0>p، 222/0-r=) و میانگین هر سه درس ریاضی، زبان و ادبیات(024/0=p، 131/0- r=) ارتباط معنادار دارد. نتایج آزمون انعطاف پذیری نشستن و رسیدن با نتایج میانگین پیشرفت تحصیلی هر سه درس(006/0=p، 156/0-r=) ، درس زبان (003/0=p، 169/0r=) و ریاضی (026/0=p، 127/0r=) ارتباطیمعنادار را نشان داد. آزمون شنای روی زمین نیز تنها با نتایج آزمون پیشرفت تحصیلی زبان (011/0=p، 147/0r=) ارتباط معنادار نشان داد. نتایج نشان داد میان برخی از عوامل آمادگی جسمانی مانند آمادگی قلبی و عروقی و انعطاف پذیری و آزمونهای پیشرفت تحصیلی زبان، ریاضی و ادبیات ارتباط متوسط معنادار وجود دارد. از این رو احتمالاً دانش آموزان با آمادگی جسمانی بالاتر در آزمونهای پیشرفت تحصیلی نیز موفق تر خواهند بود.
مطالعه اثر آموزش و تدریس به صورت ترکیبی بر یادگیری دانش آموزان؛ مطالعه موردی رشته های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
69 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف : آموزش الکترونیکی با ایجاد تغییرات بنیادین در مفاهیم آموزش سنتی توانسته است بسیاری از ناکارآمدی های نظام های آموزشی را رفع کند و دگرگونی های اساسی در آموزش و یادگیری ایجاد نماید؛ ما آموزش الکترونیکی محض همواره با مشکلات عدم تعاملات انسانی و عاطفی، ارتباطات چهره به چهره در کلاس و نبود درک مناسب از فضاهای مجازی آموزشی روبه رو است، به گونه ای که فراگیران به تنهایی و بدون هیچ تعاملی با معلم یا دیگر یادگیرندگان کار می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش ترکیبی بر میزان یادگیری دانش آموزان شاخه فنی و حرفه ای است روش: روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. به منظور سنجش متغیر یادگیری از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. نمونه آماری، متشکل از دو گروه دانش آموزان هنرستان فنی و حرفه ای شرکت کننده در برنامه آموزش ترکیبی شهرستان خدابنده بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس، یکی از این گروه ها به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. تعداد فراگیران در این گروه ها 30 نفر بودندکه در دو گروه 15 نفری (گروه گواه و آزمایش) قرار گرفتند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه ای محقق ساخته جهت سنجش میزان یادگیری فراگیران بود. جهت تعیین روایی ابزار از روایی محتوایی استفاده شد و جهت پایایی از روش آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت که 96/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که اجرای برنامه آموزش ترکیبی در آموزش دانش آموزان شاخه فنی و حرفه ای موجب افزایش میزان یادگیری دانش آموزان می شود.
تبیین راهبردهای اجرای برنامه درسی در محیط های یادگیری شخصی مبتنی بر وب 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
51 - 69
حوزه های تخصصی:
هدف : تحقیق حاضر با هدف واکاوی محیط های یادگیری شخصی مبتنی بر وب 2 و راهبردهای پشتیبان اجرای برنامه درسی در این گونه محیط های یادگیری انجام گرفت. روش : در این تحقیق رویکرد آمیخته اکتشافی، ابتدا روش کیفی از نوع پدیدارشناسی و سپس روش کمی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی مدیران مراکز آموزش الکترونیکی، مدرسان و خبرگان یادگیری الکترونیکی و متخصصان برنامه درسی بودند که تعداد 11 نفر از میان آنها به صورت هدفمند جهت انجام مصاحبه نیمه ساختمند انتخاب شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمونی براون و کلارک صورت پذیرفت. مطابق یافته های تحقیق راهبردهای اجرایی در سه مقوله راهبردهای فراسازمانی، سازمانی و پداگوژیک دسته بندی شد. در بخش کمی پژوهش، مدرسان، پرسنل تخصصی مراکز آموزش مجازی و اساتید علوم تربیتی 6 دانشگاه جامع و صنعتی تهران (550 نفر) به دلیل دسترسی محقق به اعضای جامعه، دایر بودن گروه علوم تربیتی در سه دانشگاه جامع و همچنین برخورداری این دانشگاه ها از سابقه و تجربه موفق در راه اندازی دوره های آموزش مجازی به عنوان اعضا جامعه آماری تعیین و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 225 نفر با رعایت نسبت ها در جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این مرحله براساس یافته های بخش کیفی، پرسشنامه ای تنظیم و پاسخ 177 نفر دریافت شد. داده های کمی با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم تحلیل شد. یافته ها : براساس یافته های کمی، شاخص های برازش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول مقوله راهبردهای اجرایی همسو بودن گویه ها با سازه نظری و تأیید تحلیلی عاملی را نشان داد. همچنین تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نشان داد مولفه راهبردهای فراسازمانی به میزان 90، سازمانی به میزان 84 و پداگوژیک به میزان 83 درصد در تبیین واریانس سازه اصلی نقش داشتند. یافته های تحقیق را می توان در تنظیم راهبردها و خط مشی های آموزش مجازی در سطوح خرد و کلان و همچنین طراحی یا بازنگری برنامه درسی بویژه یادگیری مبتنی بر وب 2 مورد استفاده قرار داد.
واکاوی اصول حاکم بر اجرای مطلوب برنامه درسی درس پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
127 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه شناسایی اصول حاکم بر اجرای مطلوب برنامه درسی درس پژوهی دوره کارشناسی پیوسته آموزش ابتدایی بود. روش: این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را اساتید درس پژوهی استان خوزستان تشکیل دادند. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب شدند و حجم نمونه با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع داده ها (10 نفر) ادامه یافت. ملاک انتخاب اساتید میزان موفقیت ایشان در امر تدریس بود که براساس نمرات ارزشیابی تکوینی، کارعملی و آزمون پایانی دانشجویان مورد ارزیابی قرار گرفت و برترین ها جهت مصاحبه برگزیده شدند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شد و با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت (1995) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: از مجموع یافته های این پژوهش 245 کد مفهومی در زمینه برنامه درسی اجرا شده درس پژوهی استخراج و در 5 مؤلفه اصلی و 37 ریزمؤلفه دسته بندی شد. یافته ها نشان داد که به منظور اجرای موفق برنامه درسی درس پژوهی می بایست اصولی همچون توجه به کار تیمی، تدریس تعاملی، تفکر تعاملی، جامعیت علمی، ویژگی های اساتید و پیگیری مسؤولیت ها بر اجرا حاکم باشد.
شناسایی ابعاد کمی آموزش خصوصی تکمیلی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی ابعاد کمّی آموزش خصوصی تکمیلی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران صورت گرفته است. پژوهش از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کمّی، از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیر آزمایشی، از نظر هدف ازتحقیقات کاربردی و از نظر روش، در زمره پژوهشهای توصیفی - همبستگی به شمار می آید.جامعه آماری دانش آموزان پایه چهارم مقطع متوسطه نظری شهر تهران بودند که با شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 800 نفر از میان آنان انتخاب شدند و پرسشنامه بری (2013) در اختیار آنان قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عواملی همچون یادگیری بهتر دروس، افزایش نمره کلاسی و توصیه والدین بیشترین نقش را در شرکت فراگیران در کلاسهای خصوصی داشته است. همچنین رایج ترین شیوه دریافت آموزشهای خصوصی، شرکت در کلاسهایی با شمار بسیار شرکت کننده و تدریس یک معلم در آن است. مهم ترین دروس خصوصی با توجه به اولویت برای دانش آموزان ریاضیات و زبانهای انگلیسی و عربی است. یافته های دیگر پژوهش نشانگر استفاده بیشتردختران نسبت به پسران از آموزش خصوصی، نقش اصلی معلمان در تبلیغ برای دریافت آموزشهای خصوصی،اقبال بیشتر دانش آموزان به استفاده از آموزش خصوصی تکمیلی در مقطع متوسطه دوم و عدم رابطه میان میزان دریافت آموزشهای خصوصی تکمیلی با سطح درآمد والدین است.
اثر بخشی برنامه آموزشی بار شناختی بر کارایی یادگیری مفاهیم جبر در دانش آموزان دختر پایه هفتم شهرتهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: کارایی یادگیری مبتنی بر تلاش ذهنی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان است و در سیستم تحصیلی سنتی برنامه های درسیبدون توجه به اثرات بار شناختی طرح ریزی می شوند، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی بار شناختی برکارایی یادگیری مفاهیم جبر در دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر تهران در سال تحصیلی 1395-1394 انجام گرفت. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مدارس دولتی پایه هفتم منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل دادند 56 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دو مدرسه انتخاب شدند. برنامه آموزشی مبتنی براثرات بار شناختی به مدت 4 هفته و درمجموع 8 جلسه اجرا شد. میزان اثربخشی برنامه آموزشی با آزمون مفاهیم جبر، مقیاس درجه بندی ذهنی بار شناختی و اندازه های کارایی پاس و مرینبوئر ارزیابی شد. داده های پژوهش با مدل تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس و آزمون t مستقل با استفاده از نرم افزار Spss-20 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه آزمایشی، پیشرفت تحصیلی بالاتر (0/001> P و 18/71=F ) و بار شناختی پایین تر (0/001> P و 15/70= ( F از دانش آموزان گروه کنترل داشتند. همچنین یافته ها نشان داد کارایی یادگیری گروهازمایشی بالاتر از گروه کنترل می باشد ( 0/07< P و 4/031 =t ) . نتیجه گیری: از آنجایی که ترکیب بار شناختی ادراک شده و پیشرفت تحصیلی تعیین کننده میزان کارایی یادگیری بود، می توان با طراحی برنامه آموزشی مبتنی براثرات بار شناختی، نتایج یادگیری را افزایش و بار شناختی ادراکی را در دانش آموزان به حداقل رساند.
ارزشیابی برنامه درسی کارورزی چهار در دانشگاه فرهنگیان براساس مدل ارزشیابی هدف محور تایلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 24
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش ارزشیابی برنامه درسی کارورزی چهار براساس اهداف پیش بینی شده؛ تحقق اهداف اسناد بالادستی، توانایی طراحی و اجرای واحد یادگیری در قالب درس پژوهی و تقویت عمل حرفه ای در برنامه عملیاتی ابلاغی بوده است. روش : روش پژوهش حاضر آمیخته و از نوع طرح مثلث سازی مدل همگرا می باشد. جمع آوری داده های کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و داده های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدرسان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کرمانشاه بود. با توجه به حجم محدود جامعه آماری، تعداد 52 نفر به عنوان نمونه تحقیق به روش سرشماری انتخاب شدند. همچنین حجم نمونه در بخش کیفی تعداد 12 نفر از مدرسان درس کارورزی با استفاده از روش هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از روش کمی از طریق آزمون تی تک نمونه ای و داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل کمی در تحلیل مصاحبه انجام شده است. یافته ها : یافته ها نشان داد وضعیت برنامه درسی کارورزی چهار در خصوص دستیابی به اهداف پیش بینی شده در اسناد بالادستی نسبتاً مطلوب بوده است، اما در بخش طراحی و اجرای واحد یادگیری از طریق فرایند درس پژوهی برای تقویت مهارت های عملی و حرفه ای دانشجو معلمان، نامطلوب می باشد، بنابراین براین اساس می توان نتیجه گرفت؛ بازنگری در طراحی آموزشی، فرایندها و محتوای برنامه درسی کارورزی چهار براساس اهداف اسناد بالادستی، جهت تأثیر بر آماده سازی دانشجو معلمان برای ورود به عرصه تعلیم و تربیت در مدارس و جلوگیری از اتلاف منابع مادی وانسانی مؤثر خواهد بود.
ترکیب عوامل انگیزشی و کنترل ارادی در آموزش الکترونیکی و تأثیر آن بر یادگیری و انگیزش دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
109 - 129
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف ترکیب عوامل انگیزشی و کنترل ارادی در آموزش الکترونیکی و تأثیر آن بر یادگیری و انگیزش یادگیرندگان انجام شد. روش : به منظور بررسی تأثیر عوامل انگیزشی و کنترل ارادی، با به کارگیری یک طرح شبه آزمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 85 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی پردیس شهید مدرسِ دانشگاه فرهنگیان کردستان (جامعه آماری پژوهش) انتخاب، و در دو گروه آزمایش و کنترل همرا با پیش آزمون و پس آزمون جایگزین شدند. آموزش الکترونیکی طراحی شده برای گروه کنترل با استفاده از الگوی طراحی آموزشی مریل (نظریه نمایش اجزاء) و با تلفیق عناصر انگیزشی الگوی کلر، و برای گروه آزمایش با استفاده از الگوی طراحی آموزشی مریل و با تلفیق عناصر انگیزشی الگوی کلر به اضافه پیام ها و راهبرد های کنترل ارادی طراحی گردید. عوامل انگیزشی و کنترل ارادی براساس الگوی انگیزشی کلر(ARCS) برای طراحی انگیزشی و نظریه های کنترل عمل کوهل، کاربردی کردن مقاصد گولویزر و خودتنظیمی زیمرمن برای کنترل ارادی با هم تلفیق شدند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که با وجود عدم تفاوت اولیه بین گروه ها، نمرات یادگیری گروه آزمایش افزایش و همچنین سطح انگیزش دانشجویان به ویژه در دو عنصر ارتباط و اطمینان ارتقاء یافته است.