فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۷٬۴۷۴ مورد.
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
147 - 164
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: تغییرات پارادیمی و گذار از دوران سنت به مدرنیته منجر به تغییرات سریع و قابل توجه در باورها، نگرش ها، ارزش ها، رفتارها و سبک زندگی جوانان ازجمله در شیوه دین ورزی آن ها شده است. بی توجهی به این تغییرات جدید و اصرار بر شیوه های سنتی تربیت دینی، می تواند منجر به ناکارآمدی تربیت دینی و حتی نتیجه معکوس شود. هدف این تحقیق، شناخت دقیق تر ویژگی ها و تغییرات در شیوه دین ورزی نسل جدید و سپس بررسی استلزامات تربیت دینی مؤثر با توجه به آن ویژگی هاست. روش ها : روش تحقیق، سنتزپژوهی و سپس پیشنهاد دلالت هایی برای برنامه تربیت دینی مؤثر برای نسل جدید است. یافته ها: طبق یافته ها، نه ویژگی دین ورزی نسل جوان شامل: پررنگ شدن ابعاد ذهنی و عاطفی دین ورزی و کمرنگ شدن ابعاد عملی و مناسکی، دین ورزی خودمرجع، غیر الزام آور، کلاژگونه، تنوع گرا، لذت گرایانه، غیررسمی، کثرت گرا و گرایش به معنویت های نوظهور است. نتیجه گیری: با توجه به این ویژگی ها، ملاحظاتی به صورت زیر مطرح شد: اتخاذ رویکرد تربیت دینی به صورت فرابرنامه درسی، ترکیبی (ضمنی - مستقیم)، لذت بخش، داوطلبانه و متکی بر ارزش های مشترک، اصلاح محتوا (خودشناسی، ایجاد احساس نیاز به دین، آسیب شناسی معنویت های کاذب، تعمیق خداشناسی، توسعه و تعمیق مبانی دینی، جریان شناسی و نقد مبانی مدرنیسم و پست مدرنیسم)، محتوا (نظرخواهی در مورد سرفصل)، منابع آموزشی (تنوع بخشی و امکان انتخاب، استفاده از منابع علمی دست اول، روزآمد و در سطح جهانی)، شیوه تدریس (مشورت با متربیان راجع به شیوه تدریس، الگودهی، روش استدلالی، مسئله محوری و ارائه بحث های چالشی، بحث و گفتگوی آزاداندیشانه، تدریس مشارکتی، روش تطبیقی و انتقادی منصفانه و علمی، استفاده از فعالیت های اجتماعی داوطلبانه، مفید و نوع دوستانه، مشارکت داوطلبانه در مناسک معنوی جمعی و لذت بخش با حاشیه های سرگرم کننده، استفاده از ظرفیت هنر)، شیوه ارتباطی (احترام و توجه مثبت، تعمیق ارتباط عاطفی - تربیتی)، شیوه ارزشیابی (توافق با متربیان راجع به شیوه های ارزشیابی، افزایش سهم فعالیت های داوطلبانه، ارزشیابی مستمر، ارزیابی همتایان و خودارزیابی).
تأثیر بازی وارسازی دیجیتال بر بار شناختی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دارای سبک شناختی وابسته به زمینه: رویکرد ردیاب چشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
37 - 64
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر جهت سنجش تأثیر بازی وارسازی دیجیتال بر کاهش بار شناختی بیرونی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دارای سبک شناختی وابسته به زمینه انجام گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی، تک آزمودنی با طرح A-B-A بود. جامعه کلیه دانشجویان کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه بیرجند در سال 1401-1400، نمونه یک نفر و روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند بود. ابزارها: آزمون گروهی اشکال نهفته (GEFT) که توسط اولتمن و همکاران سال 1971، پرسشنامه یک سؤالی بار شناختی بیرونی که توسط پاس و همکاران سال 1994 ساخته شد، آزمون محقق ساخته عملکرد تحصیلی و دستگاه ردیاب چشمی بود. پس از انجام آزمون گروهی اشکال نهفته و شناسایی نمونه، به آزمودنی آموزش گرامر زبان انگلیسی، در مرحله خط پایه با چندرسانه ای فاقد عناصر بازی، مرحله آزمایش با استفاده از بازی وارسازی دیجیتال و در مرحله بازگشت به خط پایه نیز، با چندرسانه ای فاقد عناصر بازی، داده شد. هر مرحله طی 8 جلسه اجرا شد و در هریک داده های ردیابی چشم جمع آوری شده، آزمون بار شناختی و پیش آزمون و پس آزمون از آزمودنی به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل نمودار دیداری استفاده شد. یافته ها، نشان داد آموزش زبان انگلیسی با بازی وارسازی دیجیتال، بار شناختی بیرونی و عملکرد تحصیلی را افزایش داد. نتیجه گیری شد بازی وارسازی باعث ایجاد انگیزه و جلب توجه و درگیری فراگیر با محتوا گشته، بار شناختی بیرونی را افزایش داده و یادگیری حاصل شده و عملکرد تحصیلی افزایش یافته است.
مقایسه ساختار و عناصر اصلی طرح درس در منابع منتخب بین المللی روش تدریس با منابع منتخب روش تدریس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
169 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ساختار و عناصر اصلی طرح درس در منابع منتخب بین المللی روش تدریس با منابع منتخب روش تدریس در ایران است. روش پژوهش از نوع مطالعه تطبیقی است و با رعایت چارچوب حاکم بر مطالعات تطبیقی از تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. جامعه آماری شاملِ منابع منتخب بین المللی روش تدریس تمام کشورهایی است که در نظام آموزشی خود از طرح درس استفاده می کنند. با تأیید صاحب نظران امر، از میان منابع مختلف از صاحب نظران سه کشور پیشرو در زمینه طرح درس شاملِ آمریکا، انگلیس و کانادا به ترتیب هانتر (2004)، جان (2006) و ترو (2008) به صورت هدف مند به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب و ساختار و عناصر اصلی طرح درس آن سه متخصص با منابع دو صاحب نظر پیشرو ایران از شعبانی (1390) و صفوی (1390) مقایسه شد. ابزار گردآوری اطلاعات، فرم فیش برداری از اسناد و مدارک، جستجو در شبکه جهانی اینترنت و مطالعات تطبیقی درباره طرح درس می باشد. رویکرد تجزیه وتحلیل داده ها توصیفی - تحلیلی است. یافته ها حاکی از آن است که ساختار و عناصر طرح درس در ایران بیشتر خطی است و فرایند طولانی تری نسبت به طرح درس در کشورهای منتخب دارد. این عامل فرایند طراحی و اجرای طرح درس را پیچیده تر می کند. شباهت ها بیش تر در عناصر، مواد و منابع، هدف های رفتاری و ارائه درس می باشد. این پژوهش با مقایسه و نقد و بررسی الگوهای رایج، الگویی با مشخصات غیر خطی، پویا، مارپیچی و فرارونده پیشنهاد می کند. در این الگو، افزون بر حفظ نقاط قوت طرح درس های رایج جهانی، سعی شده است تا نقاط ضعف آن الگوها نیز برطرف شود.
تأثیر کج فهمی های مفاهیم شیمی در آموزش مباحث زیست شناسی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
147 - 172
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر پژوهشی کیفی است که با هدف بررسی تأثیر کج فهمی های مفاهیم شیمی در آموزش مباحث زیست شناسی متوسطه دوم انجام شده است. نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی ساده است. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر پایه دوازدهم تجربی منطقه جوادآباد استان تهران در سال تحصیلی 140۱-140۰ تشکیل می دهند. نمونه ای شامل ۳۷ دانش آموز از دو مدرسه متوسطه دوم برای پاسخ گویی به سؤال های پرسش نامه انتخاب شدند. پرسش نامه شامل ۱۰ سؤال زیست شناسی مرتبط با مفاهیم شیمی بود که براساس اطلاعات به دست آمده از مصاحبه با دبیران زیست شناسی و شیمی طراحی شده بود. در این مصاحبه دبیران شیمی به مفاهیمی که دانش آموزان بیشتر در آن ها دچار کج فهمی می شوند اشاره کردند و دبیران زیست شناسی مباحثی را که ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم شیمی دارند و کج فهمی در آن ها آموزش را دچار اختلال می کند مشخص کردند. بعد از بررسی پاسخ های دانش آموزان در مصاحبه ای از آن ها خواسته شد در خصوص پاسخ های خود توضیح دهند تا درک و برداشت آنان و چرایی شکل گیری برداشت غلط در ذهن دانش آموزان مشخص شود. سپس به بررسی کج فهمی های رایج دانش آموزان و دلایل ایجاد این کج فهمی ها پرداخته شد. نتایج به دست آمده نشان داد علت اصلی کج فهمی دانش آموزان در بعضی از مباحث زیست شناسی وجود کج فهمی در مفاهیم شیمی پیش نیاز آن ها ست. در نهایت راهکارهایی برای رفع این کج فهمی ها پیشنهاد شده است.
تهیه بسته آموزشی تنظیم شناختی هیجان بر اساس افکار خلاف واقع و اثربخشی آن بر سبک های تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تهیه بسته آموزشی تنظیم شناختی هیجان براساس افکار خلاف واقع و تعیین اثربخشی آن بر سبک های تصمیم گیری دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور، از بین کلاس های کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهر یاسوج در سال تحصیلی 1401-1400 دو کلاس با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) معرفی شدند. برای انجام پژوهش ابتدا از هر دو گروه با استفاده از مقیاس تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی جهت بررسی روایی بسته آموزشی و مقیاس سبک های تصمیم گیری جهت بررسی اثربخشی بسته آموزشی پیش آزمون به عمل آمد. سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند و اعضای گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزشی، برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که بسته آموزشی تهیه شده از روایی کافی برخوردار است. درخصوص اثربخشی بسته آموزشی یافته ها بیانگر آن بود که در سبک تصمیم گیری عقلانی افزایش و در سبک تصمیم گیری آنی و اجتنابی کاهش معنی داری ایجاد شد ولی در سبک های وابسته و شهودی تفاوت بین دو گروه معنی دار نبود. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش تنظیم شناختی هیجان براساس افکار خلاف واقع، ضمن تغییر در ارزیابی های افکار خلاف واقع، بهبود سبک های تصمیم گیری دانشجویان را موجب می شود.
تحلیل گفتمان فیلم میم مثل مادر با رویکرد لاکلا وموفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
97 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: سینما به بازنمایی واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میپردازد. تحلیل گفتمان بارویکرد لاکلا وموفه نیز واقعیتهای زبانی را با توجه به مؤلفه هایی همچون ایدئولوژی، اجتماع، فرهنگ و سیاست بازنمایی میکند. بازنمایی معلولیت در رسانه از این حیث حائز اهمیت است که رسانه در ایجاد نگرش و تغییر نگرش به معلولیت نقش مهمی ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد عناصر اجتماعی معلولیت چگونه در فیلم میم مثل مادر تقویت یا بازتولید شده است و چه نظام معنایی پیرامون معلولیت در این فیلم شکل گرفته است. روش: فیلم میم مثل مادر در دوسطح متنی و نمایشی با ابزارهای مفهومی و روش شناختی لاکلا و موفه مورد بررسی قرار گرفت. سپس داده های کامل فیلم با استفاده از مولفه های گفتمانی مطرحشده در نظریه آنها مورد توصیف وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در این پژوهش به سه مفصل بندی و سه نظم گفتمانی دست یافته شد. مفصل بندی شخصیت مادر حول دال مرکزی مادران گی، شخصیت پدر حول دال مرکزی خودمحوری و شخصیت فرد معلول حول دال مرکزی آگاهی از ناتوانی است. نظم گفتمانی عقلانی، عاطفی، خشونت بار سه نظم گفتمان مسلط در این فیلم بوده است. بحث و نتیجه گیری: گفتمان عاطفی در این فیلم در مورد معلولیت برجسته سازی شده، نظم گفتمانی عقلا نیت طرد و نظم گفتمانی خشونت بار به حاشیه رانده شده است
معلم در تراز نهج البلاغه: ویژگی های لازمِ معلم در تربیت معلم مطابق نهج البلاغه
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
54 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های معلم در تراز نهج البلاغه می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون می باشد. سوالات مطرح شده در پژوهش حاضر عبارتند از جایگاه و تعریف معلم از منظر نهج البلاغه و امام علی (ع) چیست؟ویژگی های معلم از منظر نهج البلاغه و امام علی (ع) کدامند؟یافته های به دست آمده نشان می دهد در پاسخ به سوال نخست، معلم آغازگر تربیت است، تربیت صحیح و یا غلط از او شروع می شود. همچنین، معلمی در قاموس سخنان علی (ع) می تواند در کلید واژه های حساسیت اخلاقی نسبت به دیگران و مسئولیت در قبال آن ها معنا و تعریف شود. در پاسخ به سوال دوم نیز می توان به ویژگی هایی از جمله ویژگی های عام حساسیت اخلاقی، مسئولیت شناسی، تقوا محوری و مقبولیت؛ و همچنین، ویژگی های خاص نگرش،ذهنیت ، واقع نگری ،تجربه نگری ، نقدپذیری ، دانش افزایی و محبت محوری اشاره داشت.
بررسی نقادانه و اعتبارسنجی الگوی جامع شایستگی های دیجیتال معلمان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
271 - 300
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی نقادانه و اعتبارسنجی الگوی جامع شایستگی های دیجیتال معلمان در بافت ایران، به روش مرور نظام مند و جست وجو در پایگاه های علمی معتبر، در بازه زمانی سال های 2010 تا 2020 شایستگی های دیجیتال معلمان و الگوهای مطلوب را بررسی کرده است. در همین راستا، با تکنیک تحلیلی مقایسه ای، ده الگو بررسی گردید. نتایج نشان داد شایستگی های ارائه شده در این الگوها با یکدیگر تفاوت های جزئی دارند. همچنین، در نوع طبقه بندی شایستگی ها هم راستا هستند. در نهایت، الگوی اتحادیه اروپا، به عنوان الگویی جامع در شایستگی های دیجیتال معلمان، انتخاب شد. سپس، الگو اتحادیه اروپا در بافت نظام تعلیم وتربیت ایران، با تکنیک دلفی اعتبارسنجی شد. همچنین در این پژوهش، دلایل مربوط به اهمیت یا مغفول ماندن برخی از این شایستگی ها در فرآیند توسعه حرفه ای معلمان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
تأثیر آموزش ادراک فضایی دیداری بر ارتقاء تئوری ذهن در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مهارت های ادراک دیداری فضایی بر تئوری ذهن دانش آموزان 8 تا 10 ساله دچار اختلال یادگیری شهر مشهد انجام شد. این پژوهش به لحاظ رویکرد، از نوع کمی و از نظر طرح تحقیق، از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر 8 تا 10 ساله که با علائم اختلال یادگیری به مراکز اختلال یادگیری شهر مشهد مراجعه کردند، است. نمونه آماری نیز شامل 30 نفر است که به روش نمونه گیری غیر احتمالی از نوع هدفمند از بین جامعه آماری تحقیق انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای آموزش مهارت های ادراک دیداری فضایی را دریافت کردند در حالی که گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. کلیه شرکت کنندگان قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل، با آزمون تئوری ذهن استیرنمن سنجیده شدند. داده های این پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم افزار spss.24 تجزیه و تحلیل شد.نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش مهارت های ادارک دیداری فضایی منجر به بهبود نمره کل تئوری ذهن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش 10 جلسه 60 دقیقه ای ادراک دیداری فضایی، به میزان چشمگیری باعث ارتقاء تئوری ذهن در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در مقایسه با گروهی که این آموزش را دریافت نکرده اند، می شود؛ همچنین با اجرای مداخلات آموزشی به منظور بهبود مهارت های ادراک دیداری فضایی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری به ارتقاء تئوری ذهن نیز در آنها کمک می کند که در نهایت منجر به بهبود اختلال یادگیری می شود.
اثربخشی یادگیری معکوس بر سواد سلامت در درس علوم تجربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری معکوس رویکردی نوین در نظام آموزشی است و علی رغم اینکه امکان اجرای آن در کلاس های دوره های ابتدایی و درس علوم تجربی از لحاظ موضوعی، امکانات آموزشی و زمانی فراهم است، استفاده از آن محدود می باشد لذا مقاله حاضر با هدف تعیین اثربخشی یادگیری معکوس بر سواد سلامت در درس علوم تجربی دوره دوم ابتدایی انجام شد. روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری دانش آموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهر بناب بودند که در سال تحصیلی 1401-1400 به تحصیل اشتغال داشتند. حجم نمونه شامل ۴۴ نفر از دانش آموزان بود که در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم بندی شده بودند. ابزار پژوهش پرسش نامه سنجش سواد سلامت مقتبس از پرسش نامه منتظری و همکاران (۱۳۹۳) با پایایی 886/0 و آزمون مدادکاغذی با پایایی 722/0 بود و روایی آن ها پس از مطالعه توسط متخصصان دانشگاهی و معلمان باسابقه تایید شد. ابتدا، پرسش نامه و آزمون مداد کاغذی به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت 1۰ جلسه تحت راهبرد یادگیری معکوس در درس علوم تجربی در موضوعات سواد سلامت قرار گرفت. بعد از اتمام جلسات آموزشی، بر روی هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات دانش آموزانی که روش یادگیری معکوس را دریافت کرده بودند بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی بود که از روش سنتی در تدریس استفاده کرده اند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که روش یادگیری معکوس بر سواد سلامت دانش آموزان موثر بود.
اثربخشی درمان با اسب بر مهارت های ارتباطی، اجتماعی و رفتارهای کلیشه ای کودکان طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
7 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی درمان با اسب بر نشانگ ان کودکان طیف اوتیسم بود. روش: جامعه آماری در این پژوهش شامل کودکان درخودمانده ای می باشد که در مراکز توانبخشی شهر تبریز در سال تحصیلی -٩٨ ٩٧ بعنوان اوتیسم تشخیص داده شده بودند. بدین منظور با به کارگیری روش نیمه آزمایشی و طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه، تعداد ٢٠ کودک در ٢ گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند؛ این ٢ گروه شامل کودکانی بودند که باتوجه به پرسشنامه ی گیلیام، دارای مشکلات رفتاری تشخیص داده شده بودند؛ گروه آزمایش اول به کمک اسب آموزش داده شدند و گروه کنترل تحت هیچ آموزشی، قرار نگرفتند. در نهایت داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA )تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد استفاده از اسب در بهبود مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال درخودماندگی موثر نیست. کاربرد اسب با اندازه اثر ٠/٣٧ میزان مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال درخودماندگی را افزایش میدهد. روش استفاده از اسب با اندازه اثر ٠/٣٨ بر میزان رفتارهای کلیشه ای کودکان با اختلال درخودماندگی مؤثر است. نتیجه گیری: با توجه به این که کودکان اتیستیک اغلب تعاملات با اشیاء را بر تعاملات با افراد ترجیح داده و به حضور مخلوقات زنده غیر انسانی پاسخ مثبت نشان می دهند بنابراین تاثیرات مثبت این روش درمانی بر کودکان طیف اوتیسم قابل تبیین است.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی دیجیتال معلمان: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
121 - 146
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی دیجیتال معلمان شکل گرفت. داده ها بر اساس روش کیفی از نوع مرور سیستماتیک جمع آوری شد. انتخاب مقالات بر اساس واژگان کلیدی بر پایه نظر خبرگان و ساختار پریسما انجام و تعداد ۳۸ سند در قالب مقالات خارجی وارد تحلیل شد. منابع با استفاده از تحلیل مضمون و نرم افزار 2020 MAXQDA تحلیل شد. روایی یافته ها بر اساس نظرات گروه پژوهشی حاصل شد، پایایی ابزار از طریق شاخص پایایی ارزیاب ها بررسی گردید که ضریب کاپا مقدار ۸۴/. را به دست داد. یافته ها نشان داد که شایستگی دیجیتال معلمان شامل ۷ بعد و ۲۷ مؤلفه بود. ابعاد شامل آموزش و یادگیری، توسعه حرفه ای و شغلی، راهبری و تعامل، تفکر دیجیتالی، ارتقای مهارت دیجیتالی یادگیرنده، ارزیابی و ویژگی های فردی بود. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود آموزش های حرفه ای مبتنی بر فناوری، تدریس تعاملی در محیط های مجازی و ترکیب شایستگی های دیجیتالی معلمان با مؤلفه های مستخرج مورد توجه جدی قرار گیرد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اثرگذار در مدرسه در ایجاد و ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در مدرسه در ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. روش ها : این پژوهش کاربردی به صورت آمیخته و با روش های تحلیل مضمون و توصیفی- پیمایشی انجام شده است. داده ها با ابزار پرسشنامه و مطالعه کتابخانه ای گرداوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نمونه لازم در مرحله اول به صورت هدفمند و در مرحله دوم به صورت تصادفی خوشه ای تک مرحله ای تعداد 252 نفر مدیر و معلم انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به کمک پرسشنامه محقق ساخته انجام شد؛ بدین صورت که ابتدا با مطالعه پیشینه و ادبیات تحقیق تعدادی از عوامل اثرگذار بر سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان استخراج شد؛ سپس از نمونه اول خواسته شد دیگر عوامل مد نظر خود را فهرست کنند. این فرآیند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی پرسشنامه به وسیله متخصصان فن، تأیید و پایایی آن نیز پس از اجرای آزمایشی ضریب 92/0 برای آلفای کرونباخ به دست آمد. سپس پرسشنامه در اختیار نمونه دوم قرار گرفت تا اهمیت گویه های این پرسشنامه بر ایجاد و ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان، بر اساس نظر مدیران و معلمان تعیین شود. یافته ها: تعیین مؤلفه های اصلی به کمک آزمون تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس نشان دهنده چهار عامل مشخص به عنوان عوامل اثرگذار در مدرسه در ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان بود و شاخص های مطلوب به دست آمده از تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده روایی این ابزار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل قابل ارزیابی ایجاد و ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان در چهار مؤلفه اصلی شامل شایستگی های عاطفی اجتماعی مدیران، شایستگی های عاطفی اجتماعی معلمان، جو عاطفی اجتماعی مدرسه و کلاس و برنامه های رسمی و غیررسمی ارتقای سواد عاطفی اجتماعی قرار می گیرد که این عوامل می تواند راهنمای کارشناسان، پژوهشگران، برنامه ریزان آموزشی و سیاست گذاران تعلیم و تربیت، جهت استقرار یک سیستم یادگیری عاطفی اجتماعی و ارزیابی آن باشد.
واکاوی نیازهای اخلاقی کودکان بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
14 - 32
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف واکاوی نیازهای اخلاقی کودکان ، با روش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد به رویکرد نظامند است. برای گردآوری داده های کیفی، با 12 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت در حوزه ی کودکان، با نمونه گیری هدفمند مصاحبه صورت پذیرفت. روش نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با اعضای نمونه به اشباع نظری رسید. به منظور تعیین روایی محتوایی از نظر خبرگان و برای سنجش پایایی، از ضریب هولستی(0/818) بهره گرفته شد. با استفاده از نتایج تجزیه و تحلیل محتوای مصاحبه ها ، نیازهای اخلاقی کودکان شناسایی و طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری، کدگذاری انتخابی، مدل نیازهای اخلاقی کودکان در قالب 6 مقوله اصلی و شرایط علی، پدیده محوری، راهبردها، شرایط واسطه ای، شرایط مداخله گر، و پیامدهای مدل نیازهای اخلاقی، جهت بهره برداری در مدرسه، خانواده و جامعه ارائه گردید. نیازهای اخلاقی کودکان ( نیازهای اخلاقی روح و روان خود، نیازهای اخلاقی در رابطه با خانواده ، نیازهای اخلاقی در رابطه با آینده، نیازهای اخلاقی در رابطه با طبیعت، نیازهای اخلاقی در رابطه با جامعه، نیازهای اخلاقی در رابطه با خالق هستی)بسیار حائز اهمیت بوده و در شکل گیری شخصیت بزرگسالی کودک و در نهایت سلامت جامعه مؤثر می باشد. پرورش در مدرسه، در خانواده و در جامعه در راستای مؤلفه اصلی نیازهای اخلاقی و نشانگان آن ها در نظر گرفته شود.
الگوی رهبری یادگیری محور در مدارس ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در سال های اخیر، رهبری یادگیری محور مورد استقبال اندیشمندان و پژوهشگران تعلیم و تربیت قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، تبیین ابعاد، مؤلفه ها و نشانگرهای رهبری یادگیری محور در مدارس ابتدایی ایران بوده است.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم تفسیری است و از نظر ماهیت، هدف، رویکرد، و روش به ترتیب اکتشافی، کاربردی، استقرایی و کیفی است. همچنین راهبرد مورد استفاده، تحلیل تماتیک بوده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 10 نفر از معلمان مدارس ابتدایی در سطح کشور بودند که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که قابلیت اعتماد آن ها بر مبنای معیارهای چهارگانه باورپذیری، اطمینان پذیری، تأییدپذیری و انتقال پذیری تأیید شد. اکتشاف مفاهیم اولیه، مضامین فرعی و مضامین اصلی، از طریق تحلیل تماتیک و با استفاده از کدگذاری باز، مقایسه مستمر داده ها، و یادداشت برداری تحقق پیدا کرد.یافته ها: نتایج این پژوهش دستیابی به الگوی رهبری یادگیری محور مشتمل بر 60 نشانگر، 20 تم فرعی و 9 تم اصلی بود. تم های اصلی بیانگر رهبری یادگیری محور عبارت از توسعه چشم انداز یادگیری، نظارت و راهنمایی تحولی، حمایت از توسعه حرفه ای معلم، توسعه اجتماعات حرفه ای یادگیری، حمایت از توسعه فعالیت های پداگوژیکی، الگوی یاددهی یادگیری، ایجاد جو تعامل خانه و مدرسه مبتنی بر یادگیری، تأمین منابع مورد نیاز یادگیری، و عطف توجه به دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری بودند.بحث و نتیجه گیری: نتایج نتایج این پژوهش می تواند مسیر حرکت از معنای سنتی رهبری آموزشی به برداشت نوین از آن را تسهیل گرداند.
شناسایی مهمترین مولفه های طراحی محیط تعاملی بر ارتقا میزان خلاقیت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
261 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مهمترین مولفه های طراحی محیط تعاملی بر ارتقا خلاقیت کودکان بود.روش پژوهش: در این پژوهش که از نوع کاربردی و ازنظر روش انجام، توصیفی - پیمایشی است و روش انجام به صورت کیفی و کمی است. جامعه آماری در این پژوهش در بخش شناسایی شاخص های طراحی محیط تعاملی موثر بر خلاقیت از نخبگان موضوعی و اساتید دانشگاهی استفاده شده است. در بخش رتبه بندی نیز جامعه آماری پژوهش مریبان مهد کودک های شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش در دو بخش نظرخواهی از کارشناسان و میدانی انجام شد، که 15 مؤلفه و 85 شاخص از طریق پرسشنامه محقق ساخته ای که بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت تهیه شده، در سال1403 موردنظرسنجی قرارگرفته است. جامعه آماری در این پژوهش در بخش شناسایی شاخص های محیط تعاملی موثر بر خلاقیت از نخبگان موضوعی و اساتید دانشگاهی استفاده شده است. در بخش رتبه بندی نیز جامعه آماری پژوهش مربیان مهد کودک های منطقه یک شهر تهران بودند.که بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری آن برابر با 165 نفر از مربیان مهدکودک ها می گردد. تجزیه وتحلیل داده ها پس از گرداوری اطلاعات حاصل از توزیع پرسشنامه ها و واردکردن آن ها در نرم افزار SPSS و Smart pls انجام پذیرفته است. یافته ها: بر این اساس از 85 شاخص اولیه شناسایی شده، 71 شاخص از دید نخبگان تایید و شناسایی شد که مبنای تجزیه و تحلیل در بخش کمی قرار گرفت.که پرسشنامه اصلی پژوهش بر اساس آن تدوین و در اختیار جامع آماری نمونه موردی بررسی قرار گرفت. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های طراحی محیط تعاملی موثر بر ارتقا خلاقیت کودکان در 12 دسته طبقه بندی شده اند که به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: سرزندگی و شادی، انعطاف پذیری، مشارکت، محیط بازی ، تنوع، فضا، مبلمان، آرامش بخشی، امنیت، رنگ، محیط طبیعی و پیچیدگی.بحث و نتیجه گیری: مهمترین مولفه های طراحی محیط تعاملی بر ارتقا خلاقیت کودکان می باشد که این مولفه با توجه به نتایج جامع آماری که مربیان ومدیران مهدکودک های منطقه یک شهر تهران بودند در 12 دسته طبقه بندی شده اند که به ترتیب اهمیت که به ترتیب عبارت بودند از: سرزندگی و شادی، انعطاف پذیری، مشارکت، محیط بازی ، تنوع، فضا، مبلمان، آرامش بخشی، امنیت، رنگ، محیط طبیعی و پیچیدگی
اثربخشی برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
251 - 266
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی تأثیر برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان بود. روش این پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند، جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه یادگیری مک درموت (1999) استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان تأثیر معناداری دارد (05/0 p<). براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که با برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی می توان میزان یادگیری دانش آموزان را افزایش داد و پیشنهاد می شود با برگزاری نشست تخصصی با عنوان آموزش برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی برای معلمان، یادگیری دانش آموزان را بهبود بخشید.
واکاوی باورهای مدیران مدرسه ها در اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان (مرور نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
95 - 118
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش مدیران مدرسه ها در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان و واکاوی باورهای مدیران دراین باره انجام شده است. پژوهش با استفاده از «روش کیفی» به صورت مرور نظام مند، مطابق با گام های ارائه شده توسط رایت و همکارانش (2007) صورت پذیرفته است. پژوهش های مرتبط از میان 9 مجله پیشرو بین المللی در مدیریت آموزشی شناسایی و استخراج شدند. در مجموع، 35 مقاله مرتبط با هدف ها و سؤال های پژوهش حاضر انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سنتز داده ها در سه سطح کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفته است.18 کد باز (نشانه) در کد انتخابی «باورهای مدیران مدارس در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان» شناسایی شدند. این کدهای باز در قالب چهار مضمون محوری دسته بندی شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد باور به اهمیت بسترسازی، باور به منش مردم سالارانه و رهبری مشارکتی، باور به توسعه حرفه ای تاملیِ جمعی و عملی، و باور به تعهد و مسئولیت مشترک برای تقویت یادگیری فراگیرندگان، مؤلفه های محوری باورهای مدیران مدرسه ها در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان هستند.پیشنهاد می شود در گزینش و ارزشیابی و دوره های ضمن خدمت، ویژگی هایی که در این پژوهش حاصل و تجمیع شده پیشِ روی مسئولان باشد تا از یک سو از حضور افرادی که دچار ضعف های شخصیتی و اخلاقی هستند در کسوت معلمی پیشگیری کنند و از سوی دیگر ضمن نظارت بر رفتار و عملکرد شاغلان و معلمان حاضر، ایشان را به خودسازی و اصلاح خویش برانگیزانند و در همه حال، رشد مهارتی و توجه به آداب تربیتی را از ایشان مطالبه کنند.
آینده پژوهی توسعه آموزش هوشمند با در نظر گرفتن نقش فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
176 - 194
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تمرکز ما در این پژوهش بر هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء است. این دو، مجموعه ای از فناوری هایی هستند که ضمن تمایز آفرینی به سرعت در حال گسترش می باشند و جنبه های مختلف مربوط به آموزش را به طور اساسی تغییر می دهند. بنابراین هدف از انجام این پژوهش شناسایی سناریوهای توسعه آموزش مبتنی بر درک صحیح از تغییرات در روند توسعه فناوری در سطح بین المللی است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر روش از نوع آمیخته اکتشافی است. بدین ترتیب ابتدا در گام اول با روش کیفی مرور ادبیات پژوهش پیشران ها شناسایی و در گام دوم با روش کمّی آزمون دوجمله ای تأیید شدند، سپس در گام سوم با روش دیمتل به تحلیل پیشران ها پرداخته شد. در نهایت پس از شناسایی عدم قطعیت های کلیدی، در گام چهارم با استفاده از روش تحلیل متوازن تأثیر متقابل، سناریوها استخراج و سپس تدوین گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های خبره سنجی برای روش های آزمون دوجمله ای، دیمتل و تحلیل متوازن تأثیر متقابل است. بدین ترتیب جامعه نظری در گام های دوم الی چهارم پژوهش را خبرگان آگاه به موضوع پژوهش به تعداد 20 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تشکیل می دهد.
یافته ها: ما نهایتاً توانستیم 16 پیشران تأثیرگذار را شناسایی کنیم و بر مبنای حالت های تأثیرگذاری آنها که آینده را متأثر می سازد به تدوین سه سناریو محتمل بپردازیم.
بحث و نتیجه گیری: نتایج ما تأکید می کند که تحقیقات هوش مصنوعی تأثیر قابل توجهی بر ساختار آموزشی دارد. جنبه های مهم رشد هوش مصنوعی بر آموزش شامل صنعت آموزش خصوصی قوی و علاقه فزاینده بین المللی است. این مطالعه بر اساس رهنمودهای تحقیقاتی مبتنی بر شواهد، دستور کار روشنگری را برای آینده ارائه می دهد که به محققان آینده، هوش مصنوعی برای شناسایی مسائل تحقیقاتی معاصر و توسعه تحقیقات تأثیرگذار برای حل مشکلات پیچیده اجتماعی کمک می کند.
.
واکاوی صلاحیت های حرفه ای معلمان در آموزش های مجازی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش مجازی در زمان بحران نظیر دوره شیوع ویروس کرونا اهمیت ویژه ای دارد. از این رو، معلمان باید صلاحیت های لازم برای این مهم را کسب نمایند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر، بررسی صلاحیت های حرفه ای معلمان مقطع متوسطه اول برای آموزش مجازی بود. روش کار: روش پژوهش، کیفی و جامعه آماری شامل اسناد و مدارک مرتبط با موضوع (به زبان فارسی و بین سال های 1392 تا 1400) و اعضای هیئت علمی متخصص حوزه برنامه ریزی درسی، تعلیم و تربیت و روان شناسی استان گلستان بودند. حجم نمونه شامل 16 سند و 13 نفر از صاحب نظران بودند که بر اساس قانون اشباع و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان بود. برای اجرای پژوهش اسناد مورد مطالعه قرار گرفت و با صاحب نظران مصاحبه شد و محتوای متون و مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی (استقرائی) مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور پایایی مصاحبه ها از معیارهای تأییدپذیری و انتقال پذیری استفاده شد. یافته ها: با تحلیل و کدگذاری متون و مصاحبه ها، 59 مفهوم، 12 زیرمقوله و 4 مقوله استخراج شد. مقوله های اصلی شامل مهارت های فنی، فعالیت های تدریس و یادگیری، مهارت های شناختی و نگرش ها و ویژگی ها بود. نتیجه گیری: مطلوب است که هنگام انتخاب معلمان مقطع متوسطه اول برای تدریس، وجود صلاحیت های حرفه ای معلمان در آموزش های مجازی مورد بررسی قرار گیرد.