فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
87 - 112
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری قلبی نه تنها خود فرد بلکه خانواده وی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین محیط خانواده، تعهد زناشویی، حمایت همسر و رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بود. روش: مطالعه حاضر، یک مطالعه همبستگی بود که با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش بیماران قلبی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر کرمان در سال 1397 بود که ازاین بین نمونه ای به حجم 200 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های رفتارهای خود مراقبتی جارسما و همکاران (2003)، تعهد زناشویی استنلی و مارکمن (1992)، جو خانوادگی موس و موس (1986) و حمایت همسر سالیس و همکاران (1987) جمع آوری و با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که محیط خانواده و حمایت همسر قادر به پیش بینی معنی دار رفتارهای خود مراقبتی در بیماران قلبی بودند (05/0>p)، اما نقش پیش بین تعهد زناشویی معنی دار نبود (05/0<p). یافته های تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که محیط خانواده خوب از طریق افزایش حمایت همسر بر رفتارهای خود مراقبتی بیمار تأثیر می گذارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که حمایت همسر در ارتباط بین محیط خانواده و رفتارهای خود مراقبتی بیماران قلبی نقش میانجی معنی داری دارد و تعهد زناشویی نقش معنی داری در مدل پیش بینی رفتارهای خود مراقبتی ندارد.
مقایسه سبک های هویت، خود نظارتی و ترس از موفقیت در دانشجویان مضطرب و عادی دانشگاه علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های هویت، خود نظارتی و ترس از موفقیت در بین دانشجویان مضطرب و عادی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بود. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل می دادند که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 90 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین به منظور تعیین دانشجویان مضطرب بعد از اجرای پرسشنامه اضطراب نجاریان، عطاری و مکوندی از بین آزمودنی ها، دانشجویانی که نمره بالا در آزمون اضطراب گرفته بودند به عنوان گروه اضطرابی انتخاب و با همان تعداد دانشجویانی که در آزمون اضطراب نمره پائینی گرفته بودند به عنوان دانشجویان عادی (90 نفر که تعداد 45 دانشجوی مضطرب و 45 دانشجوی عادی) انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند و به پرسشنامه های سبک های هویت وایت، پرسشنامه خود نظارتی گراو و پرسشنامه ترس از موفقیت فوق پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد.
رابطه افتراقی دلبستگی به والدین و همسالان در پیش بینی تجربه هیجان های شرم و گناه در نوجوانان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساسات شرم و گناه از مهم ترین هیجانات اخلاقی بوده و نقش مهمی در تنظیم رفتارهای اجتماعی و اخلاقی دارند؛ ازاین رو شناسایی عوامل پیش آیند این هیجانات ضروری می نماید. بدین منظور، پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی به بررسی رابطه مؤلفه های دلبستگی و هیجانات شرم و گناه پرداخته است. در همین راستا، دلبستگی به والدین و همسالان، به عنوان متغیر مستقل و احساس شرم و گناه، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. شرکت کنندگان پژوهش شامل 398 نفر (218 دختر و 180 پسر) از دانش آموزان سال چهارم متوسطه شهر شیراز بودند، که به روش خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ و مقیاس آمادگی احساس شرم و گناه کوهن و همکاران استفاده شد. روایی ابزارها به روش تحلیل عامل و پایایی آن ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ سنجیده شد. روایی و پایایی آزمون ها قابل قبول بود. نتایج پژوهش آشکار ساخت که مؤلفه های دلبستگی (والدین و همسالان) احساس شرم را به صورت منفی و احساس گناه را به صورت مثبت پیش بینی کردند. علاوه بر این، نتایج مقایسه دیاگرام دختران و پسران مؤید نقش تعدیل کنندگی جنسیت بود. نتایج روشن ساخت که در گروه دختران برخلاف یافته های مدل کلی، دلبستگی به همسالان پیش بین مثبت احساس شرم است. درمجموع، یافته ها شواهد مطلوبی در جهت تأیید نقش ارتباطات عاطفی در شکل گیری هیجانات اخلاقی اجتماعی در فرزندان فراهم کرد.
راه کارهای روانشناختی رویارویی با بیماری در مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس (MS): بررسی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر که با هدف بررسی کیفیت و انواع راه کارهای روانشناختی مورد استفاده در مبتلایان به ام اس صورت پذیرفت. روش: یک پژوهش کیفی، به شیوه پدیدار شناسی است. به این منظور15 آزمودنی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و تفسیر داده ها به روش کلایزی و رویکرد IPA جمع آوری شدند. یافته ها: دو خوشه به دست آمده در این حیطه عبارتند از: مکانیسم های دفاعی و راهبردهای انطباقی. چهار خوشه فرعی مرتبط با خوشه اصلی اول شامل مکانیسم های دفاعی؛ 1. پاتولوژیک، 2. نوروتیک، 3. نپخته و4. پخته می باشد. سه خوشه فرعی مرتبط با خوشه اصلی دوم شامل راهبردهای انطباقی؛ 1.مساله مدار، 2. هیجان مدار و3. مبتنی بر معنویت ومذهب. نتیجه گیری: استفاده از مکانیسم دفاعی انکار به عنوان فراوانترین مکانیسم دفاعی به همراه استفاده از مکانیسم های نوروتیک و نپخته منجر به کاهش سطح توانایی فرد در رویارویی با بیماری می شود، به علاوه اگرچه آزمودنی ها از هر سه دسته راهبردهای انطباقی برای سازگاری با بیماری بهره برده اند اما راهبردهای هیجان مدار راهبرد غالب این افراد می باشد. استفاده از مکانیسم دفاعی انکار در ارتباط با به کارگیری راهبردهای انطباقی جستجوی حمایت اجتماعی و اجتناب – فرار مشاهده می شود. راهبردهای انطباقی سازگارانه و راهبردهای معنوی/ مذهبی بیشتر در افرادی مورد استفاده قرار می گیرد که از انسجام «خود» بالایی برخوردارند.
نقش تاب آوری و حمایت اجتماعی در کیفیت زندگی نوجوانان مبتلابه اختلال مزمن کلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
31 - 52
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نارسایی مزمن کلیه یکی از بیماری های جسمانی رایج جوامع بشری است که می تواند سلامت و بهداشت روانی افراد را دچار مشکل سازد. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش تاب آوری و حمایت اجتماعی در کیفیت زندگی نوجوانان مبتلابه اختلال مزمن کلیوی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع همبستگی و جزء طرح های رگرسیونی است. در این پژوهش 140 نفر از نوجوانان 19-13 سال مراجعه کننده به مراکز دیالیز شهر تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه های این پژوهش انتخاب شدند. پرسش نامه های تاب آوری کانر و دیویدسون (۲۰۰۳)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده و کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت بر روی آن ها اجرا شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد بین تاب آوری و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی نوجوان مبتلابه بیماری کلیوی رابطه وجود دارد و متغیرهای تاب آوری و حمایت اجتماعی می توانند به طور معنا داری کیفیت زندگی را پیش بینی کنند، نتیجه گیری: می توان گفت افزایش تاب آوری و حمایت اجتماعی در افراد بیمار باعث بهبود وضعیت سلامت و کیفیت زندگی این بیماران می شود. بنابراین لازم است در درمان این بیماران علاوه بر جنبه های جسمانی به جنبه های روان شناختی آنان نیز توجه ویژه داشت.
مقایسه ی اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد با اختلال وسواسی جبری و اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخیراً، مطالعات بالینی تصویری متفاوت از اختلال وسواسی جبری ترسیم کرده اند؛ تصویری که شباهت زیادی به رفتارهای اعتیادگونه در افراد مبتلا به مصرف مواد دارد و این فرض را که احتمالاً این دو اختلال دو وجه از یک وضعیت مشابه هستند، به وجود آورده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری، اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار انجام شد. پژوهش کنونی از نوع بنیادی و به شیوه ی علّی مقایسه ای طراحی شد. بدین منظور 120 فرد مبتلا به اختلال وسواسی جبری و 120 نفر با اختلال مصرف مواد، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ همچنین به منظور مقایسه با دو گروه بالینی، 120 نفر نیز از جمعیت بهنجار، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس گزینش شدند؛ سپس پرسشنامه های اضطراب بک، نگرانی پنسیلوانیا و عدم تحمل بلاتکلیفی در اختیار سه گروه قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نمرات گروه های بالینی با افراد بهنجار در متغیرهای اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بااین حال، بین افراد با اختلال وسواسی جبری و افراد با اختلال مصرف مواد، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مجموع با توجه به یافته های پژوهش حاضر و شباهت افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری و اختلال مصرف مواد، لزوم بررسی مؤلفه های فراتشخیصی در هر دوی این اختلالات جهت پیش گیری ضروری می نماید.
اثربخشی آموزش نظم جویی فرآیندی هیجان بر پریشانی روان شناختی افراد مبتلا به ویتیلیگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نقش پریشانی روان شناختی در سیر بالینی بسیاری از بیماری های پوستی مورد تائید قرارگرفته است که میتوانند سبب پیشرفت و بروز برخی بیماریهای پوستی شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظم جویی فرآیندی هیجان (PERST) بر پریشانی روان شناختی افراد مبتلا به ویتیلیگو بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی تجربی با طرح تک آزمودنی است که در آن از طرحA B استفاده شد. در این پژوهش6 بار اندازه گیری (یک بار به عنوان خط پایه، چهار بار طی درمان و یک بار نیز در مرحله ی پیگیری) بعمل آمد. از بین بیماران مبتلا به اختلال های پوستی به مراکز درمانی، تعداد 3 بیمار مبتلا به ویتیلیگو به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش شامل بسته کامل درمان آموزش راهبردهای خود نظم جویی فرآیندی هیجان مبتنی بر مدل گروس، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) و مصاحبه ی بالینی ساخت یافته برای اختلال های محور Iدر DSM-IV (SCID-I) بود. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از روند کاهشی پایدار نمرات مقیاس پریشانی روان شناختی و مؤلفه های افسردگی، اضطراب و استرس بیماران بود که بیانگر اثربخشی آموزش PERST در کاهش متغیرهای مذکور است. نتیجه گیری: پریشانی روان شناختی نقش مستعد کننده، تسریع کننده و تداوم بخش را در بیماریهای پوستی مانند ویتیلیگو و متعاقباً جنبه های دیگر زندگی شان بازی می کند و آموزش PERSTمی تواند با کاهش آن نقش مهمی را به عنوان درمان های کمکی و توان بخشی در کنار درمان های پزشکی ایفا کند.
فشار خون (علل، عوارض و راههای درمان)
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۲
حوزه های تخصصی:
کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیک های فراشناختی و زولپیدم 10 میلی گرم برای افراد با اختلال بی خوابی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیک های فراشناختی و زولپیدم 10 میلی گرم برای افراد با اختلال بی خوابی مزمن بود. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، شش بیمار شامل 4 زن و 2 مرد وارد مطالعه شدند . بیماران به طور تصادفی در سه گروه رفتار درمانی شناختی ( CBT )، رفتار درمانی شناختی به همراه تکنیک های فراشناختی ( CBT+ ) و درمان با داروی زولپیدم 10 میلی گرمی قرار گرفتند. تمام بیماران، شش مرتبه با استفاده از ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از درصد بهبودی، شاخص معنی داری بالینی، اندازه ی اثر و بهبودی تشخیصی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که طی مراحل پس از درمان و پیگیری، بیماران که CBT+ دریافت کرده بودند دارای بازدهی خواب و کیفیت خواب بالاتری نسبت به بقیه بیماران بودند. بین دو گروهی که درمان CBT+ و CBT دریافت کرده بودند، تفاوت معناداری مشاهده نشد اما هر دو گروه بر زولپیدم 10 میلی گرمی، برتری داشتند. همچنین، بیمارانی که درمان زولپیدم 10 میلی گرمی دریافت کرده بودند، نتوانستند دستاوردهای درمانی را طی مراحل پیگیری حفظ کند. افزودن تکنیک های فراشناختی به CBT توانست کارآمدی آن را افزایش دهد. یافته های پژوهش حاضر را می توان به عنوان اطلاعاتی مقدماتی درباره روش های افزایش کارآمدی رفتار درمانی شناختی برای اختلال بی خوابی مزمن در نظر گرفت.
رهنمودهای ساده تربیتی 2: کارنامه ها، آئینه تمام نمای شکست ها و پیروزیها نیست
منبع:
پیوند ۱۳۵۹ شماره ۸
کمک به کودکان برای غلبه بر فشار روانی
منبع:
پیوند ۱۳۸۶ شماره ۳۴۱
حوزه های تخصصی:
الگوی ساختاری روابط فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی روابط ساختاری فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان بود. بدین منظور با طرح یک مدل ساختاری فرضی که بیانگر شبکه ای از ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم بین توانمندی های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد بود، تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان (101 نفر پسر و 99 نفر دختر) به شیوه نمونه گیری دردسترس، انتخاب و با مقیاس های خرد (آردلت، 2003)، ارزش های فعال در عمل- نسخه کوتاه 72سؤالی، اصالت شخصیت (وود و همکاران، 2008) و اقدام برای رشد شخصی (رابیتیشک،1998) ارزیابی شدند. تحلیل معادلات ساختاری نشان داد بین مؤلفه های فضایل و توانمندی های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد در دانشجویان، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که مؤلفه های فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی روابط معناداری باهم دارند. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد. یافته های پژوهش حاضر علاوه بر تلویحات کاربردی، چارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفه هایی در روند کسب و رشد خرد در دانشجویان فراهم می کند.
مقایسه ی عزت نفس آشکار و ناآشکار در زنان متقاضی جراحی بینی با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
133 - 144
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظریه ارتباط میان عزت نفس و عملکرد اختلال بدریخت انگاری بدن متکی بر این موضوع است که عزت نفس می تواند برای افراد، احساساتِ همراه با ایمنی در مواجهه با تهدید و استرس فراهم آورد. هدف از اجرای این پژوهش، مقایسه عزت نفس آشکار و ناآشکار در افراد متقاضی عمل جراحی بینی با افراد عادی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های علی-مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان متقاضی عمل جراحی بینی مراجعه کننده به مراکز زیبایی شهر رشت در فصل بهار 1397و زنان عادی بود. از این جامعه به روش نمونه گیری در دسترس 70 نفر از زنان و دختران متقاضی عمل جراحی بینی و 70 زن و دختر عادی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس عزت نفس روزنبرگ (RSES) و مقیاس ترجیح حروف الفبای نام (IPT) بود. یافته ها: نتایج نشان دهنده آن بود که توانایی زنان متقاضی عمل جراحی بینی در عزت نفس آشکار و ناآشکار ضعیف تر از زنان عادی است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین زنان و دختران متقاضی جراحی بینی از لحاظ عزت نفس آشکار و ناآشکار تفاوت معنی دار وجود دارد. نتیجه گیری: پایین بودن عزت نفس در افراد می تواند یکی از علل گرایش افراد به انجام جراحی های زیبایی باشد، بنابراین با بهبود عزت نفس می توان از گرایش به جراحی های زیبایی در جامعه کاست
نقش تعدیل کننده کیفیت خواب دررابطه اضطراب صفت- حالت با شدت علایم بیماران مبتلابه سردرد های میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب حالت-صفت یکی از مهمترین تقسیم بندی های اضطراب(به عنوان یک عامل مهم در بیماری های روان-تنی) می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده کیفیت خواب در رابطه اضطراب صفت-حالت با شدت علایم بیماران واجدتشخیص سردردهای میگرنی بوده است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ نوع طرح از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن را کلیه بیماران واجد تشخیص سردردهای میگرنی تشکیل می دادند که درسال 1396 به مراکز درمانی مغزواعصاب شهر اصفهان مراجعه می کردند. به شیوه نمونه گیری در دسترس، 80نفر از بیماران واجدتشخیص میگرن انتخاب شده و از آنها خواسته شد به پرسشنامه های کیفیت خواب پیترزبورگ(بویس،1989)،اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر(اسپیلبرگر،1983) و پرسشنامه شدت علایم میگرن (نجاریان،1976)پاسخ دهند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از نرم افزار برنامه الحاقی پردازشگر هایس استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که کیفیت خواب در رابطه اضطراب حالت و اضطراب صفت با شدت علائم میگرن در کل نمونه نقش تعدیلی معنی داری دارد،اگر چه مقدار این تعدیل در اضطراب حالت بیشتر از اضطراب صفت بوده است (05/0P
نقش واسطه ای تاب آوری روان شناختی در رابطه ارزیابی های شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رفتارهای سلامت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
75 - 100
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای تاب آوری روان شناختی در رابطه فرایندهای ارزیابی شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سلامت و بهزیستی هیجانی انجام شد. روش: 409 نوجوان پسر به مقیاس چندبُعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)، نسخه تجدید نظر شده مقیاس ارزیابی تنیدگی (SAM-R)، مقیاس تاب آوری نوجوان (ARS)، نیمرخ سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت نسخه تجدید نظر شده دوم (HPLP-II) و فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) پاسخ دادند. در مطالعه همبستگی حاضر، به منظور آزمون روابط ساختاری در مدل مفروض، از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی مفروض واسطه مندی کامل تاب آوری روان شناختی در رابطه فرایندهای ارزیابی شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سبک زندگی سالم و بهزیستی هیجانی با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و در این مدل به ترتیب 25، 12 و 11 درصد از پراکندگی نمرات رفتارهای سلامت، عاطفه مثبت و عاطفه منفی از طریق متغیر مکنون تاب آوری روان شناختی تبیین شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بخشی از پراکندگی مشترک بین دوایر مفهومی ارزیابی های شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سلامت و بهزیستی هیجانی از طریق تاب آوری روان شناختی قابل تبیین است.
"بهداشت: وقتی بچه ها از درد شکایت می کنند "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۵ شماره ۷۸
حوزه های تخصصی:
اثربخشی خنثی سازی دفاع های تاکتیکی در روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت بر سبک های دفاعی، اضطراب و ترس از صمیمیت در نمونه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی خنثی سازی دفاع های تاکتیکی در روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت بر سبک های دفاعی، اضطراب و ترس از صمیمیت انجام شد. در واقع هدفی که این تحقیق را از مطالعات اندک در حیطه ی روان پویشی متمایز می کند، بررسی ساختار مثلث تعارض(احساس، اضطراب، دفاع) با تاکید بر دفاع های بین فردی است. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی ( طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه) است. جامعه آماری کلیه دانشجویان سال ۹7-96 دانشگاه بوعلی سینا همدان(خوابگاه ها- سایت مرکزی) بودند که ۲۶ نفر از آنها با نمونه گیری داوطلبانه در دسترس (انتخاب غیر تصادفی و جایگزینی تصادفی) در دو گروه آزمایش و گواه قرارگرفتند. داده ها به وسیله پرسشنامه های سبک های دفاعی، اضطراب حالت- صفت و ترس از صمیمیت جمع آوری شد. درمانجویان گروه آزمایش هرکدام مداخلات ( تکنیک پرسش گری، فشار و چالش را براساس پروتکل روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت ) را در ۱۰ جلسه ی ۴۵ دقیقه ای دریافت کردند و برای درمانجویان گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. یافته ها نشان داد که خنثی سازی دفاع های تاکتیکی باعث کاهش استفاده از سبک های دفاعی رشد نایافته، روان رنجور، اضطراب حالت و اضطراب صفت شده است، ولی برای افزایش استفاده از سبک دفاعی رشد یافته و کاهش ترس از صمیمیت اثری نداشته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که حذف دفاع های تاکتیکی یا بیرونی که ریشه در ترس از دوباره ناکام شدن صمیمیت و نزدیکی هیجانی دارد، می تواند تنش های بین فردی و درون فردی را کاهش دهد. به علاوه، این روش مداخله می تواند برخی از انواع سبک های دفاعی را تغییر دهد.
رابطه بین شفقت به خود با افسردگی زنان متبلا به سرطان پستان با میانجی گری اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
52 - 67
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شفقت به خود با افسردگی در زنان دارای سرطان پستان با میانجیگری اضطراب مرگ بود.روش: این پژوهش در دسته پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان ها و مرکز پزشکی مهدیه، بیمارستان امام خمینی، بیمارستان فیروزگر و بیمارستان پارس تهران در سال 1396 بود که با استفاده از فرمول کوکران 397 نفر از آنان به صورت در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (2001)، پرسشنامه سبک دلبستگی به خدا روات و کرک پاتریک (2002) و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1979) پاسخ دادند و داده های آن با روش معادلات ساختاری و به وسیله نرم افزار آماری smart PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد تمام مسیرهای واردشده در مدل حاضر در سطح معنی داری (p>0/01) تائید می گردد. این نتایج بیانگر آن است که هم مسیرهای مستقیم و هم مسیرهای غیرمستقیم با افسردگی تأثیر معنی داری دارد ولی مسیرهایی که به مسیر اضطراب مرگ بر افسردگی نسبت به مسیرهای دیگر اعتبار بیشتری دارد. نتیجه گیری: در شکل گیری افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان عوامل معنوی و روانی ازجمله سبک های دلبستگی به خدا و اضطراب مرگ نقش دارد. این امر دلالت بر کارآمدی متغیرهای معنویت با متغیرهای روان شناختی ازجمله اضطراب و افسردگی دارد.