تبیین شفافیت ساختار فضایی معماری ایران در دروه صفویه مطالعه مورد: مسجد شیخ لطف الله و کاخ عالی قاپو اصفهان
آنچه که در معماری ایرانی_اسلامی از آن به عنوان محدود کننده و پیکره یاد می شود فضا است. اکثر معمارن و صاحب نظران معماری معتقد هستند که با ملاک قرار دادن کیفیت فضایی می توان آثار معماری را مورد ارزیبای قرار داد. بنابراین از فضای معماری می توان بعنوان نمایشگر فضای هستی یاد کرد و این فضای معماری است که ارزشمند ترین شیء فرهنگی و اجتماعی در دنیای بشر می باشد. بدین صورت که در آثار معماری، ترکیب فضاها، ساختار فضایی را شکل می دهند که متشکل از روابط و کنش های درونی فضاهاست. شفافیت دارای مفهوم دید از پشت می باشد و این موجب شده که با مفاهیمی مانند ارتباط میان درون و بیرون، یکپارچگی، تداوم و سبکی و در نهایت به نورانیت ارتباط برقرار نماید. و در طول تاریخ معماری، از زمانیکه معماران درصدد وارد کردن نور به داخل و به تبع آن، ارتباط با شرایط بیرون بودند؛ مفهوم شفافیت مورد توجه قرارگرفت. از طرفی، برجسته ترین ویژگی معماری ایران، شفافیت این معماری می باشد که در ساختار فضایی این معماری پدید آمده است و به آن توجه بسیاری شده است به گونه ای که در دروه صفویه که از آن بعنوان دوره ی اعتلای معماری ایران یاد می شود مفهوم شفافیت بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. ازآنجایی که بناهای این دوره از معماری ایران به دودسته برونگرا و درونگرا تقسیم می شوند کاخ عالی قاپو به عنوان نمونه درونگرا و مسجد شیخ لطف الله بعنوان نمونه ی برونگرا انتخاب شدند.روش تحقیق پژوهش حاضر، کیفی است، که با راهبرد مطالعه موردی، براساس تحلیل داده های حاصل از مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی، به بررسی شفافیّت ساختار فضایی معماری ایران در دوره صفویه می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ایجاد شفافیت بصری- ادراکی در معماری دوران اسلامی ایران با بهره گیری از عناصری همچون شناشیل، هورنو، فخرومدین و روزن بوده است و با استفاده از عناصری مانند حیاط، گنبدخانه و ایوان به دنبال ایجاد شفافیت حرکتی-ادراکی و تداوم و یکپارچگی وفضا بوده اند. لذا اینگونه می توان پنداشت که چنین شفافیتی در معماری اسلامی ضمن تفکیک دقیق فضای درون از بیرون نوعی اختلال میان این عناصر را نشان می-دهد.