فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این مطالعه به بررسی ماهیت مشکلات یادگیری ریاضی، به ویژه تعریف، شناسایی و شیوع کودکان در معرض خطر مشکلات یادگیری ریاضی، اصول پیشگیری و مداخله با هدف ارائه رهنمودهایی برای توسعه و طراحی مداخ الت ریاضی مؤثر برای ارتقاء یادگیری و بهبود عملکرد کودکان در معرض خطر مشکلات یادگیری ریاضی 5 تا 8 سال ایرانی می پردازد. روش: مطالعه حاضر به صورت مروری و با جستجوی منظم و جامع اطلاعات بین سال های 2012 تا 2022 به دو شیوه رایانه ای و دستی در پایگاه های اطلاعاتی انجام گرفت. معیارهای ورود به مطالعه شامل، )الف( تمرکز محتوای مداخله بر یک یا چند مؤلفه از مهارت های عددی اولیه، )ب( کارآزمایی های تصادفی کنترل شده یا طرح های شبه آزمایشی، )ج( کودکان بین 5 تا 8 سال در معرض خطر مشکلات یادگیری ریاضی و )د( مطالعات منتشر شده به زبان انگلیسی بود. یافته ها: یکم به تعریف، شناسایی و شیوع کودکان در معرض خطر مشکلات یادگیری ریاضی پرداخته شد. دوم، توجه بر اهمیت رویکرد پاسخ به مداخله به عنوان مدل پیشگیری چندسطحی معطوف شد. سوم، تعریف مداخله و ویژگی های مداخ الت ریاضی مورد کنکاش قرار گرفت. چهارم، اصول و رهنمودهای مبتنی بر پژوهش شناسایی و ارائه شد که برای مداخ الت ریاضی مؤثر اساسی هستند. نتیجه گیری: در مورد اینکه چگونه نتایج این مطالعه جامع می تواند پژوهشگران، متخصصان، معلمان و مربیان را در گسترش پایگاه دانش و کاربست محتوا در مورد مداخ الت ریاضی برای کودکان در معرض خطر مشکلات یادگیری ریاضی 5 تا 8 سال راهنمایی کند، بحث شده است.
راهکارهای کاهش خطر بد رفتاری کودکان با نیازهای آموزشی ویژه در طی پاندمی کووید -19: مطالعه مروری نظام دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی راهکارهای کاهش خطر بدرفتاری کودکان با نیازهای آموزشی ویژه در طی پاندمی کووید -19 انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مرور نظام مند بود. بدین صورت که یافته های پژوهشی منتشر شده از زمان شیوع کووید-19 (سالهای 2020، 2021 و 2022) در پایگاههای اطلاعاتیPubMed ، Springer ، Scopus ، ProQuest ، Science direct، Google Scholar با جستجوی واژه های کووید-19، بدرفتاری کودکان، نیازهای آموزشی، یادگیری مجازی و کودکان مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت براساس معیارهای ورود از 78 مقاله، تعداد 19 مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد در مقایسه با داده های قبل از کووید-19، میزان قابل توجهی افزایش میزان پرخاشگری روانی و تهاجم فیزیکی در بین کودکان با نیازهای آموزشی ویژه، بی انگیزگی شدید، پرخاشگری و ترس از قضاوت شدن مشاهده شد. علاوه بر این، کودکان با نیازهای آموزشی ویژه در مقایسه با کودکان عادی از سلامت روان ضعیف تری برخوردار بودند. همپنین کودکان با نیازهای آموزشی ویژه اختلالات روانی، مشکلات عاطفی، رفتاری و کیفیت زندگی ضعیف تری نسبت به کودکان با سایر ناتوانی ها داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که محافظت از کودکان آسیب پذیر و همچنین کاهش پیامدهای بلندمدت تعمیق نابرابری های اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی، باعث کاهش آسیب های ناشی از کووید-19 در کودکان با نیازهای آموزشی ویژه و خانواده های آنها می شود.
تعیین نقش رابطه تنظیم هیجان با امیدواری و ارتباط همدلانه مادران دارای کودک اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش رابطه تنظیم هیجان با امیدواری و ارتباط همدلانه مادران دارای کودک اُتیسم است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه پژوهشی شامل کلیه مادران دارای کودک اُتیسم در منطقه 5 تهران بود که به مراکز مشاوره مراجعه کردند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به تعداد متغیرها و مؤلفه ها تعداد 230 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش برای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه تنظیم هیجان گروس (2003)، پرسش نامه امیدواری اشنایدر (1991) و پرسش نامه ارتباط همدلانه دیوس (1983) بود. یافته ها: تجزیه وتحلیل دادها نشان داد که بین تنظیم هیجان با امیدواری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (p<0/05). همچنین نتایج نشان داد بین تنظیم هیجان با ارتباط همدلانه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (p<0/05) و درنهایت بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون مؤلفه های امیدواری و ارتباط همدلانه بر اساس مؤلفه های تنظیم پیش بینی شدند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، در مؤلفه های تنظیم هیجان و امیدواری و ارتباط همدلانه، مادران دارای کودک اتیستیک با مؤلفه ها ارتباط مثبت دارند.
اثربخشی روش درمان با کمک سگ های دستیار اتیسم بر بهبود مهارت های ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای کودکان با اختلال ها طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۷)
۱۱۸-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روش درمان با کمک سگ های دستیار اتیسم بر بهبود مهارت های ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای کودکان با اختلال ها طیف اتیسم اتیستیک انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام کودکان با اختلال ها طیف اتیسم شهر تهران در نیمه اول سال 1400 بودند که به منظور دریافت درمان با کمک سگ های دستیار اتیسم به مراکز این درمان (مدرسه سگ های گروه کار sk9) مراجعه کرده بودند. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس بود به این صورت که تعداد نمونه 20 نفر جامعه آماری مذکور انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 1 ساعت و به صورت هفته ای یک جلسه درمان با کمک سگ های دستیار اتیسم دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون از سیاهه مشکلات رفتاری و نیمرخ مهارت های اجتماعی اُتیسم استفاده شد. داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزارآماری spss نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان با کمک سگ های دستیار اتیسم تأثیر معناداری بر بهبود مهارت های ارتباطی (01/0p<) و کاهش رفتارهای کلیشه ای (01/0p<) کودکان با اختلال ها طیف اتیسم داشت. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهنده اثربخشی درمان با کمک سگ های دستیار اتیسم بر بهبود مهارت های ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای کودکان با اختلال ها طیف اتیسم بود. بنابراین برای درمان مشکلات ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای کودکان با اختلال طیف اتیسم می توان از این روش درمانگری استفاده کرد.
مدل اضطراب اجتماعی والدین کودکان کم توان ذهنی: نقش شیو ه های تربیتی والدین با میانجی گری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین مدل اضطراب اجتماعی والدین کودکان کم توان ذهنی: نقش شیوه های تربیتی با میانجی گری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان بود. روش: مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش والدین دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی شهر ارومیه در سال تحصیلی 1400 - 1399 بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 200 نفر تعیین شد که با توجه به شیوع بیماری کووید- 19 با روش دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش سیاهه اضطراب اجتماعی ) کونور و همکاران، 2000 (، پرسشنامه شیوه های تربیتی والدین )بامریند، 1991 ( و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان ) گارنفسکی و همکاران، 2001 ( بودند. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-26 و LISREL-8.5 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که شیوه تربیتی سهل گیر بر راهبرد مثبت نظم جویی شناختی هیجان، شیوه های تربیتی مستبد و مقتدر بر راهبردهای مثبت و منفی نظم جویی شناختی هیجان و راهبردهای مثبت و منفی نظم جویی شناختی هیجان و شیوه های تربیتی سهل گیر و مستبد بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و معنادار داشتند ) 05 / P>0 (، اما شیوه تربیتی سهل گیر بر راهبرد منفی نظم جویی شناختی هیجان و شیوه تربیتی مقتدر بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و معناداری نداشتند ) 05 / P<0 (. همچنین، شیوه های تربیتی مستبد و مقتدر با میانجی راهبردهای مثبت و منفی بر اضطراب اجتماعی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت ) 05 / P>0 (، اما شیوه تربیتی سهل گیر با میانجی راهبردهای مثبت و منفی بر اضطراب اجتماعی اثر غیرمستقیم و معناداری نداشت ) 05 / .)P<0 نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، برای کاهش اضطراب اجتماعی می توان زمینه را برای تعدیل شیوه های تربیتی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان فراهم کرد.
بررسی الگوی ساختاری ارتباط بین تاب آوری و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری راهبردهای خود تنظیمی و عزت نفس در دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی الگوی ساختاری ارتباط بین تاب آوری و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری راهبردهای خود تنظیمی و عزت نفس در دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به فلج مغزی بود. روش: به این منظور تعداد 151دانش آموز دبیرستانی مبتلا به فلج مغزی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی در حال تحصیل در مدارس ویژه این افراد در شهر اصفهان به عنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند و به مقیاس های تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، عزت نفس کوپر اسمیت (1967)، راهبردهای خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) و پرسشنامه جمعیت شناختی پاسخ دادند. داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اموس-23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که الگوی مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوبی دارد. همچنین این نتایج نشان داد که ضرایب تمامی مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم الگو معنادار است و راهبردهای خود تنظیمی و عزت نفس قادر به میانجی گری ارتباط بین تاب آوری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی است. نتایج: به طور کلی این نتایج نشان می دهد که تاب آوری در دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از راه تأثیر بر عزت نفس و راهبردهای خودتنظیمی، بر پیشرفت تحصیلی آنها تأثیر دارد. این نتایج می تواند تلویحات مهمی برای بهبود بخشیدن به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی در بر داشته باشد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر موسیقی بر مهارت های اجتماعی، توجه و تمرکز کودکان 6 تا ۱۰ ساله با نارسایی ویژه در یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر موسیقی بر مهارت های اجتماعی، توجه و تمرکز کودکان 6 تا۱۰ ساله با نارسایی ویژه در یادگیری بوده است. نارسایی ویژه در یادگیری به گروه ناهماهنگی از اختلال های رشدی گفته می شود که به شکل مشکلات عمده در فراگیری و به کارگیری نارسایی های خواندن، نوشتن و ریاضیات آشکار می شود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پس آزمون و پیش آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه آماری شامل تمام کودکان 6 تا10 ساله در مرکز آموزش اختلال یادگیری توانای شهرستان قائمشهر به تعداد 50 نفر در سال تحصیلی 1399-1400 است که از این میان 30 نفر به شیوه نمونه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 16 جلسه تحت موسیقی درمانی قرار گرفت و گروه کنترل تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش، پرسشنامه ماتسون و پرسشنامه کانرز بود. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی (شاخص های میانگین، درصد، انحراف معیار، ترسیم جدول فراوانی) و در بخش استنباطی از روش GEE استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که موسیقی درمانی بر رفتار اجتماعی مناسب، رفتار غیر اجتماعی، پرخاشگری، رفتار تکانشی و اطمینان زیاد به خود داشتن و همین طور مشکلات سلوک پسران و دختران و بی توجهی - رؤیاپردازی کودکان دارای نارسایی ویژه در یادگیری اثربخش است (05/0>P). نتیجه گیری: استفاده از موسیقی درمانی می تواند بر مهارت های اجتماعی، توجه و تمرکز کودکان دارای نارسایی ویژه در یادگیری مفید باشد.
تأثیر مداخله ی زودهنگام در کسب مهارت های آمادگی تحصیلی نو آموزان دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان دیرآموز در عملکرد تحصیلی خود نسبت به همسالانشان به کندی پیش می روند و نیاز به تمرین و تکرار فراوان دارند، لذا هدف این پژوهش تأثیر آموزش مهارت های لازم برای ورود به دبستان در قالب بسته ی آموزشی مداخله ی زودهنگام بر نوآموزان دیرآموز بود. روش: جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان دیرآموز 6 و 7 ساله ی پایه ی اول ) ۲۷ نفر( مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 97 - 96 در شهر مریوان بود که در طرح سنجش بدو ورود به دبستان نمره ی هوشی مرزی ) 85 - 70 ( را کسب کرده بودند. تعداد 19 نفر به روش نمونه ی در دسترس، طی 20 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند. این پژوهش شبه آزمایشی و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه انجام شد. ابزار پژوهش شامل آزمون سنجش ورود به دبستان و بسته ی مداخله ی زودهنگام سازمان آموزش و پرورش استثنایی ) ۱۳۹۴ ( بود. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و نرم افزار spss استفاده شد. همچنین جهت اثربخشی دوره از آزمون t )هتلینگ و استودنت زوجی( با توجه به نرمال بودن، توزیع داده ها استفاده شد. یافته ها: بین میانگین پیش آزمون و پس آزمونِ خرده مهارت های تقویت شده، تفاوت معناداری در سطح 0001 / 0 وجود داشت. مقادیر اندازه ی اثر: 94 / 0 و 78 / 0 و ۹۸/ ۸ به دست آمد که نقش متغیر مستقل بر وابسته را نشان داد. نتیجه گیری: توجه بیشتر به افزایش مهارت های مختلف نوآموزان دیرآموز و مداخله های مناسب و زودهنگام در سنین پایین، زمینه ی لازم برای پیشرفت و آموزش این افراد را فراهم می سازد.
اثربخشی آموزش والدگری به مادران دارای کودک با ناتوانی هوشی بر افزایش کارکردهای اجرایی (توجه، بازداری و حافظه فعال) و کاهش مشکلات رفتاری این کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان با کم توانی ذهنی در محیط مدرسه و خانه از سازگاری کمتری نسبت به کودکان عادی برخوردارند و مشکلات رفتاریشان در مقایسه با کودکان عادی بیشتر است. همچنین، این کودکان نقایصی در کارکردهای اجرایی از جمله توجه، بازداری و حافظه کاری دارند که بر عملکرد شناختی، رفتاری و تحصیلی شان اثر منفی گذاشته است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، تأثیر آموزش والدگری به مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی بر افزایش کارکردهای اجرایی )توجه، بازداری و حافظه کاری( و کاهش مشکلات رفتاری این کودکان بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشیی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری مطالعه شامل مادران کودکان با کم توانی ذهنی مدارس استثنایی شهر شیراز در سال ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ بود. ۲۰ نفر از مادران واجد شرایط با شیوه ی نمونه گیری هدفمند مشخص شدند. از مقیاس مشکلات رفتاری راتر ) ۱۹۶۷ ( و مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران ) ۲۰۰۰ ( در این پژوهش به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد و با استفاده از انتصاب تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه ) 15 نفر برای هر گروه( قرار گرفتند. گروه آزمایشی ۱۱ جلسه آموزش والدگری را به صورت گروهی دریافت نمودند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss 21 استفاده شد و از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. مقادیر احتمال کمتر از ۰۵ / ۰ از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش والدگری، توجه، بازداری و حافظه کاری این کودکان را افزایش داد p>0/001 ( (. همچنین، آموزش والدگری، مشکلات رفتاری و ابعاد پرخاشگری، افسردگی و اضطراب، ناسازگای اجتماعی، رفتارهای ضد اجتماعی و کمبود توجه کودکان با کم توانی ذهنی را کاهش داد ( 0/001 >p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی ذهنی در گروهی از مادران که آموزش والدگری را دریافت کرده بودند، در مقایسه با گروهی که هیچ آموزشی را دریافت نکرده بودند، کاهش یافته و کارکردهای اجرایی این دانش آموزان نیز بهبود یافته بود.
پیش بینی پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های والدگری و صبر مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های والدگری و صبر مادران بود. روش: این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود که در سال 1400- 1399 در مدارس ابتدایی شهر تهران مشغول به تحصیل بود که از بین آنها تعداد 108 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس صبر (خرمایی و همکاران، 1393)، سیاهه رفتار سازگار کودک (کوان و همکاران، 1995)، پرسشنامه سبک های والدگری (بامریند، 1991) و پرسشنامه رفتاری کودکان فرم والدین (اخنباخ و رسکورلا، 2001) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک والدگری مقتدر و صبر مادران با پرخاشگری کودکان رابطه منفی معنادار و سبک های والدگری مستبد و سهل گیر با پرخاشگری کودکان رابطه مثبت معنادار داشتند (01/0P <). همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام سبک والدگری مقتدر، شکیبایی مادران و سبک والدگری مستبد در کل 48 درصد از واریانس پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به نقش سبک های والدگری و صبر مادران در پیش بینی پرخاشگری کودکان، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای سبک های والدگری و صبر مادران ضروری به نظر می رسد.
طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی دانش آموزان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان با اختلال طیف اُتیسم، کودکانی هستند که با کودکان عادی در زمینه تعاملات اجتماعی، ارتباطات، بازی و علایق تفاوت دارند. هدف: هدف این پژوهش، مطالعه نظام مند برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی دانش آموزان با اختلال طیف اُتیسم است. در این پژوهش، یک برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی از تمام جوانب مورد بررسی قرار گرفت. روش: رویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد فرا ترکیب بود. برای یافتن ویژگی ها و مؤلفه های برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی، پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب شدند. جامعه مورد مطالعه پژوهش های انجام شده در 15 سال اخیر است که طی وا کاوی محتوایی، دسته بندی و غربالگری شدند و 32 پژوهش واجد شرایط با معیارهای مدنظر به صورت هدفمند انتخاب شدند، کدگذاری و طبقه بندی صورت گرفت و الگوها، پایه های نظری و مضامین اصلی استخراج شدند. یافته ها: با استفاده از تحلیل محتوا 4 بُعد شناسایی شد که شامل 12 زیرطبقه به شکل بُعد اهداف برنامه درسی در 3 زیرطبقه، بُعد محتوای برنامه درسی در 3 زیرطبقه، بُعد فرایند یاددهی-یادگیری در 3 زیرطبقه، بُعد ارزشیابی در برنامه درسی در 3 زیرطبقه می باشد. نتیجه گیری: براساس یافته های مطالعه حاضر، می توان چنین نتیجه گرفت که برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی دانش آموزان در دانش آموزان با اختلال طیف اُتیسم مؤثر است.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی بر مؤلفه های هوش هیجانی و حرمت خود دانش آموزان دختر نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نابینایی تغییرات زیادی در زندگی فرد به وجود می آورد و باعث بروز برخی مشکلات روان شناختی و اجتماعی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی بر هوش هیجانی و حرمت خود دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش، آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نابینای تلفیقی فرا گیر مدارس پذیرا و استنثنایی شهر ساری بود که در سال تحصیلی 98 - 1397 و در مقطع راهنمایی مشغول به تحصیل بودند که با روش نمونه گیری هدف دار انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه جایگزین شدند. در پیش آزمون و پس آزمون آزمودنی ها، با استفاده از پرسشنامه حرمت خود کوپر اسمیت ) 1967 ( و هوش هیجانی شرینگ ) 1996 ( مورد ارزیابی قرار گرفتند. به گروه آزمایشی در 12 جلسه 90 دقیقه ای مهارت های اجتماعی -هیجانی آموزش داده شد. در این مدت گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله بعد از مداخله میانگین نمرات هوش هیجانی و حرمت خود گروه آزمایشی به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود ) 0001 / .)P>0 نتیجه گیری: برنامه آموزشی باعث بهبود هوش هیجانی و حرمت خود نوجوانان نابینا شد؛ بنابراین توجه به متغیرهای هوش هیجانی و حرمت خود ضروری است و برنامه ریزی برای ارائه آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی به این گروه از افراد اهمیت ویژه دارد.
مقایسه اثربخشی تقویت حافظه کاری و آموزش تفکرانتقادی بر راهبردهای تنظیم هیجان کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی تقویت حافظه ی کاری و آموزش تفکر انتقادی بر راهبرهای تنظیم هیجان کودکان با اخت الل یادگیری خاص بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش نیمه تجربی باطرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 9 تا 12 سال مراجعه کننده به مرکز مشکلات یادگیری خاص ناحیه 3 تبریز در نیمه دوم سال تحصیلی 1400 بود. از این بین، تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در 2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارش تصادفی شدند. ابزارهای مورد استفاده پژوهش، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی نسخه کودکان به همراه شیوه نامه اجرایی مداخ الت تقویت حافظه ی کاری و آموزش تفکر انتقادی بود. جهت تحلیل داده ها از کوواریانس و کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: بررسی اندازه اثر نشان داد که بیشترین تفاوت در راهبرد ارزیابی مجدد مثبت با ضریب 347 / 0 و راهبرد تمرکز مجدد مثبت با ضریب 254 / 0 است. بررسی میانگین های تعدیل شده نشان داد میانگین تعدیل شده ی 2 مؤلفه تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت در گروه تفکر انتقادی به طور معنا داری بیشتر از گروه تقویت حافظه ی کاری بود و همچنین میانگین 3 مؤلفه ی سرزنش خود، نشخوار فکری و فاجعه انگاری در گروه تفکر انتقادی به طور معنا داری کمتر از گروه تقویت حافظه ی کاری بود ) 05 / .)p>0 نتیجه گیری: در گروه تفکر انتقادی به کارگیری راهبردهای سازگارانه (تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت) به میزان معناداری افزایش پیدا کرده و تفاوت قابل توجهی میان اثربخشی آموزش تفکر انتقادی و تقویت حافظه ی کاری بر افزایش به کارگیری راهبردهای سازگارانه و کاهش به کارگیری راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان وجود داشت.
اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی بر الگوی امواج مغزی در افراد با ناتوانی های یادگیری ریاضی و خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی بر الگوی امواج مغزی در افراد با ناتوانی های یادگیری ریاضی و خواندن بود. بدین منظور از بین جامعه ی آماری شهر تبریز، یعنی کلیه ی دانش آموزان با ناتوانی های ریاضی و خواندن مراجعه کننده به مرا کز اختلال های یادگیری در سال تحصیلی 95 - 94 بود. هدف: تعداد 30 دانش آموز با ناتوانی های ریاضی و خواندن که در دامنه ی سنی 8 تا 12 سال بودند، به عنوان نمونه، به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی ریاضی و خواندن قرار گرفتند. سپس هر دو گروه از نظر امواج آلفا و تتا مورد ارزیابی قرار گرفتند )پیش آزمون( و بعد گروه آزمایشی به مدت 20 جلسه ی 30 تا 45 دقیقه ای، با نسخه ی فارسی نرم افزار آموزشی SOUND SMART شرکت BRAIN TRAIN ، آموزش های مرتبط را دریافت کردند و در پایان هم به منظور ارزیابی تفاوت های صورت گرفته، آزمون فوق، دوباره یر روی هر دو گروه آزمایشی اجرا شد )پس آزمون(. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار Neuroguid مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آنجایی که روش پژوهش حاضر یک مطالعه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود، برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از روش تحلیل واریانس چند متغیره نیز استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده های پژوهش حاضر نشان داد که توان بخشی عصب روان شناختی بر الگوی امواج مغزی آلفا و تتا هیچ گونه تأثیر معناداری نداشته است. نتیجه گیری: بر مبنای یافته های پژوهش حاضر می توان ادعا کرد که آموزش توان بخشی تأثیرهای دیرهنگامی بر جای می گذارد.
اصول تشخیص و مداخله زودهنگݡام شنوایی و مشاوره با کودکان و نوجوانان با آسیب شنوایی و والدین آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رشد و تحول انسان شامل ابعاد جسمی، شناختی، روانی و اجتماعی می شود. تفاوت عمده ای بین ابعاد مختلف رشد و تحول کودکان با آسیب شنوایی با کودکان با شنوایی طبیعی وجود ندارد و همان آموزش ها و خدماتی که به کودکان شنوا و والدین آنها داده می شود با اندکی تغییر برای کودکان با آسیب شنوایی و والدین آنها نیز مناسب است. این پژوهش با هدف بررسی اصول تشخیص و مداخله زودهنگام شنوایی و مشاوره با کودکان و نوجوانان با آسیب شنوایی و والدین آنها انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها، پایان نامه ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر در فاصله زمانی 1989 تا 2023 استفاده شد. نتیجه گیری: کودکان و نوجوانان با آسیب شنوایی و والدین آنها به حمایت و مشاوره تخصصی تری نیاز دارند و باید از گروه حمایتی یا گروه توان بخشی کمک بگیرند. مشاوره با کودکان با آسیب شنوایی و والدین آنها به دو نوع مشاوره اطلاعاتی و مشاوره حمایتی تقسیم می شود. به طورکلی، تمام تصمیم هایی که برای هر کودک با آسیب شنوایی گرفته می شود باید براساس تصمیم والدین درباره آنچه برای فرزند خود می خواهند، استوار باشد. یک روان شناس یا مشاور می تواند در حوزه های به اشتراک گذاری اطلاعات، شناسایی وا کنش های هیجانی، تسهیل شکل گیری دلبستگی ایمن و تأثیر مثبت بر نظام خانوادگی به والدین کودکان با آسیب شنوایی کمک کند. بنابراین، مشاوره با کودکان با آسیب شنوایی و والدین آنها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
ارزیابی مدل علی شیوه های فرزندپروری و صفات سنگدلی-بی رحمی در نوجوانان با اختلال سلوک: نقش میانجیگری کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
27 - 59
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی پیشایند ها و پیامد های کارکرد های اجرایی در نوجوانان با اختلال سلوک، در قالب یک مدل علی بود. روش پژوهش، از نوع توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر متوسطه اول مشغول به تحصیل استان قم در سال 1400 بودند. از این جامعه، 451 نفر که با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی (4SCI-) کودکان با اختلال سلوک تشخیص داده شده و حاضر به همکاری بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شیوه فرزندپروری، کارکرد های اجرایی و صفات سنگدلی-بی رحمی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که بین متغیرهای پژوهش همبستگی معنا داری در سطح p <05/0 و p < 01/0 وجود داشت. در ادامه، نتایج تحلیل مسیر حاکی از معنا داری نقش واسطه ای کارکرد های اجرایی در رابطه میان شیوه های فرزندپروری و صفات سنگدلی-بی رحمی بود. به طورکلی، کارکرد های اجرایی و شیوه های فرزندپروری دو مورد از عوامل اصلی برای بررسی صفات سنگدلی-بی رحمی هستند.
طراحی و اعتباریابی برنامه آموزش پذیرش و تعهد و ارزیابی کارایی آن بر استرس، فرسودگی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف طراحی و اعتباریابی برنامه آموزش پذیرش و تعهد برای دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و تعیین اعتبار و کارایی آن بر میزان استرس، فرسودگی و تاب آوری تحصیلی آنان انجام گرفته است. روش: این پژوهش به روش آمیخته انجام گرفت. ابتدا بسته آموزش پذیرش و تعهد با اتکا بر شش فرایند هسته ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و نتایج بخش پدیدارشناسی پژوهش طراحی شد. پس از اعتباریابی با استفاده از روایی صوری و ضریب روایی محتوایی، طی طرح A-B با آزمودنی های مختلف، 3 نفر دانش آموز با اختلال یادگیری ویژه، با اسپسیفایر خواندن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. کارایی بسته آموزش پذیرش و تعهد در سه مرحله (خط پایه، 8 جلسه درمان و پیگیری)، با استفاده از پرسشنامه های تاب آوری تحصیلی ساموئلز، فرسودگی مربوط به مدرسه و استرس تحصیلی گادزلا مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل دیداری داده ها نشان داد که برنامه «آموزش پذیرش و تعهد» از اعتبار کافی برخوردار است. زیرا روایی صوری آن توسط متخصصان تأیید شد و روایی محتوایی 83/0 محاسبه شد. همچنین نتایج نشان داد که برنامه طراحی شده بر کاهش استرس و فرسودگی تحصیلی و بر افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. و این اثربخشی در مرحله پیگیری تداوم داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اعتبار برنامه فوق و اثربخشی آن بر متغیرهای تحصیلی مختلف در گروه دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه، این پژوهش زمینه را برای بررسی اثربخشی این برنامه بر سایر متغیرهای روان شناختی در گروه های مختلف دانش آموزان با نیازهای خاص فراهم می کند.
اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت به شیوه ی برخط بر کارکردهای اجرایی سرد (حافظه ی فعال، توجه پایدار، کنترل مهاری و انعطاف پذیری شناختی) کودکان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
61 - 89
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی برنامه ی فرزندپروری مثبت به شیوه ی برخط بر کارکردهای اجرایی سرد در کودکان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین کودک ان 7 تا 12 سال بود که در س ال 1399-1400 به مراک ز توان بخشی و روان شناسی شهر تهران مراجعه و بر اساس نظر متخصصان تشخیص اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی را دریافت کرده اند. به شیوه ی نمونه گیری در دسترس 30 کودک با میانگین سنی 7 تا 12 سال انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی ها در 8 جلسه برنامه ی فرزندپروری مثبت به شیوه ی برخط دریافت کردند. برای بررسی کارکردهای اجرایی سرد از آزمون ثبت توجه، آزمون ان بک، آزمون استروپ و آزمون کارت های ویسکانسین استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغییره و با نرم افزار spss-25 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. یافته ها نشان داد که برنامه ی فرزندپروری مثبت بر بهبود توجه پایدار، انعطاف پذیری شناختی و کنترل مهاری اثربخشی معناداری داشته (05/0 P <) و بر حافظه فعال تأثیر معناداری نداشته است (05/0 P >). بر همین اساس می توان گفت که استفاده از فرزندپروری مثبت به شیوه برخط در زمان شیوع کووید -19 می تواند موردتوجه متخصصان و مراکز درمانی کودکان ADHD قرار گیرد و برای خانواده های که امکان مراجعه حضوری به مراکز را ندارند از این مداخله بهره مند گردند.
اثربخشی آموزش برنامه بخشایش گری بر کاهش تنیدگی مادران دارای فرزند با لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: لکنت زبان یکی از رایج ترین اختلالات گویایی است. والدین دارای فرزند با لکنت زبان اغلب نگران وا کنش های جامعه، بستگان و نزدیکان هستند. درنتیجه، با تنیدگی و اضطراب بیشتری روبه رو هستند. این وضعیت منبع افزایش تنیدگی بوده و بر سلامت روانی آنها تأثیر می گذارد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش برنامه بخشایش گری بر کاهش تنیدگی مادران دارای فرزند با لکنت زبان بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایشی و گواه انجام گرفت. جامعه ی آماری مطالعه ی حاضر، شامل مادران دارای فرزند با لکنت زبان شهر کرج در سال 1401 - 1400 بود. 30 نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه گواه ) 15 نفر ( و آزمایشی ) 15 نفر ( جایگزین شدند. گروه آزمایشی 13 جلسه برنامه بخشایش گری را به صورت گروهی دریافت نمودند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکردند. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه تنیدگی والدینی آبیدین ) 1983 ( استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج داده های پژوهش نشان داد که برنامه بخشایش گری در کاهش آشفتگی والدینی، تعامل نا کارآمد والد-کودک، ویژگی های فرزند مشکل آفرین و نمره کلی تنیدگی مؤثر است ) ۰۰۱/ .)p>0 نتیجه گیری: نتایج تحلیل نشان داد که تنیدگی، آشفتگی والدینی، تعامل نا کارآمد بین والد-کودک و ویژگی های فرزند مشکل آفرین مادران دارای فرزند با لکنت زبان در گروهی که برنامه بخشایش گری را دریافت کرده بودند، به صورت معناداری پایین تر از گروهی بودند که برنامه بخشایش گری را دریافت نکرده بودند.
مداخله جاسپر برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم: ماهیت و کاربرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: جاسپر یک مداخله هدفمند از طریق بازی است که از آن برای افزایش تعامل، بازی و مهارت های ارتباطی اجتماعی استفاده می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی ماهیت و کاربرد مداخله جاسپر برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: بررسی داد هها در پژوهش حاضر ب هصورت مروری نظا ممند انجام گرفت. روش شناسی این پژوهش مبتنی بر گردآوری، طبق هبندی و خلاصه کردن یافت ههای مقالات علمی پژوهشی مرتبط با مداخله جاسپر بین سال های 2006 تا 2020 بود که از طریق جستجو در پایگا ههای اطلاعاتی خارجی شامل اریک، ابسکو، گوگل اسکولار، اسکوپوس، ساینس دایرکت و پاب مد با واژه های کلیدی مداخله، جاسپر، کودکان با اختلال طیف اُتیسم و واژ ههای مرتبط صورت گرفت. در جستجوی اولیه، 70 مقاله انتخاب شد که از بین آنها 5 مقاله ب هعلت مروری بودن، 3 مقاله به علت تکراری بودن در چند پایگاه اطلاعاتی و 51 مقاله به علت عدم تناسب با مداخله جاسپر و عدم تناسب با موضوع پژوهش حذف شد. در پایان 11 مقاله جهت بررسی انتخاب شد. یافته ها: نتایج پژوهش ها نشان داد مداخله جاسپر منجر به تنوع بیشتری در بازی، شروع توجه مشترک، تعامل مشترک و تنظیم هیجان کودکان با اختلال طیف اُتیسم می شود. نتیجه گیری: با بررسی مطالعات انجام گرفته، می توان نتیجه گرفت که مداخله جاسپر انعطاف پذیری خوبی با سایر مداخله ها دارد و این انعطاف پذیری به جاسپر اجازه می دهد تا به آسانی در محیط های مختلف مانند کلاس های آموزش فرا گیر، ویژه و فعالیت های روزمره درخانه، گنجانده شود. همچنین، نتایج نشان داد که مداخله جاسپر مشکلات توجه مشترک، بازی، شناخت، زبان و تعامل بهتر با والدین را بهبود می بخشد.