فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: تحرک و جهت یابی مناسب، مهم ترین عامل در مستقل سازی و حضور اجتماعی افراد با آسیب بینایی تلقی می شود. مهم ترین روش تحرک و جهت یابی، استفاده از عصای سفید است. مشکلات مربوط به سلامت روانی و خصلت های شخصیتی افراد می تواند به منزله عوامل محدود کننده تحرک و جهت یابی تلقی شود. پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه تحرک و جهت یابی با استفاده از عصای سفید با سلامت روانی و خصلت های شخصیتی در افراد با آسیب بینایی در شهر تهران بود. روش: در این پژوهش که از نوع همبستگی بود، 41 نفر از افراد با آسیب بینایی از مراکز توان بخشی و دانشجویان شهر تهران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پرسشنام ه تحرک و جهت یابی، سیاهه سلامت روانی و آزمون شخصیتی آیزنک به شکل مصاحبه ساختارمند و نیمه ساختارمند اجرا شد و داده های به دست آمده با استفاده از ضرایب همبستگی، تحلیل رگرسیون چند متغیره و آزمون های t و F مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مشکلات حساسیت فردی، افسردگی و نمره جمع نشانه های مرضی از عوامل سلامت روانی و مقیاس دروغ گویی از خصلت های شخصیتی بهترین پیش بینی کننده های مؤلفه تحرک و جهت یابی افراد با آسیب بینایی بودند. همچنین تفاوت هایی از نظر وضعیت اشتغال و دید تونلی افراد مورد مطالعه بر حسب مؤلفه تحرک و جهت یابی ملاحظه شد. نتیجه گیری : یافته های به دست آمده نشان داد که میزان تحرک و جهت یابی با سلامت روانی و خصلت های شخصیتی همبستگی دارد و با بهبودسازی شرایط اشتغال برای افراد با آسیب بینایی، می توان عملکرد بهتری در تحرک و جهت یابی برای آنان ایجاد کرد.
ادراک گفتار در کودکان کاربر کاشتینه حلزونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کودکان ناشنوایی که از سمعک های مرسوم سودی نمی برند کاشتینه های حلزونی موجب دسترسی به سیگنال گفتاری می شوند. با وجود نتایج بیشمار مثبت کاشتینه های حلزونی در کودکان ناشنوا، داده های منتشر شده هنوز گستره وسیعی از عملکرد را بین این کودکان نشان می دهند. مطالعه متغیرهای احتمالی که موجب گوناگونی عملکرد کودکان کاربر کاشتینه حلزونی می شوند و بر ادراک گفتار اثر می گذارند برای والدین و متخصصان ضروری است. دسته بندی این عوامل توانایی بالین گران را برای دادن پیش آگهی پخته پیشاکاشت به خانواده ها افزایش می دهد و می تواند در تلاش برای رسیدن به بهترین نتیجه ممکن اجازه دستکاری بالقوه متغیرها را بدهد. این مقاله، مروری بر این عوامل است.
نقش میانجی تاب آوری تحصیلی در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی با سازگاری تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از آن جایی که دانش آموزان با ناتوانی یادگیری در سازگاری تحصیلی مشکل دارند، از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تاب آوری تحصیلی در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی با سازگاری تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد . روش: در این پژوهش توصیفی و از نوع معادلات ساختاری ، تعداد 160 نفر دانش آموز با ناتوانی یادگیری به عنوان نمونه هدفمند انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سازگاری تحصیلی (سینها و سینگ، 1993)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (مک ایلروی و بانتینگ، 2002) و مقیاس تاب آوری تحصیلی (ساموئلز و وو، 2009) استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری ( SEM ) به وسیله نرم افزار SPSS23 و Lisrel 8.8 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده مدل علّی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی، تاب آوری تحصیلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری براساس شاخص های مختلف برازش تأیید شد. خودکارآمدی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری اثر مستقیم دارند؛ همچنین خودکارآمدی تحصیلی از راه تاب آوری تحصیلی بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری تأثیر غیرمستقیم دارد (05/0 > P ). نتیجه گیری: بنابراین، خودکارآمدی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی نقش مهمی در سازگاری تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ایفا می کنند و هدف قرار دادن این دو مؤلفه به وسیله درمان های روان شناختی می تواند در افزایش سازگاری تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مؤثر باشد.
بررسی میزان اثربخشی برنامه آموزش کارکردهای اجرایی بر ضرب آهنگ شناختی کند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ضرب آهنگ شناختی کند، برای توصیف نوع خاصی از اختلال توجه، تمرکز حواس و کُندی در پردازش اطلاعات به کار می رود. پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه کارکردهای اجرایی و بررسی تأثیر آن بر عملکرد دانش آموزان دارای این اختلال انجام شده است. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل است. بسته آموزشی طراحی شده شامل 14 جلسه بود که در آن 4 مهارت (حافظه کاری، بازداری، انعطاف پذیری و آموزش توجه) آموزش داده می شد، جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان 8 تا 10 ساله تبریزی بودند که از بین آنها 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و کنترل (15) قرار گرفتند و پرسشنامه ضرب آهنگ شناختی کند (SCT) به وسیله والدین هر دو گروه تکمیل شد. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش به مدت چهارده جلسه آموزش شدند و دوباره پس آزمون اجرا شد و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: اطلاعات به دست آمده نشان دهنده تفاوت معناداری بین دو گروه کنترل و آزمون در نمرات متغیر پس آزمون ضرب آهنگ شناختی کند (SCT) بعد از تعدیل تأثیر نمره پیش آزمون می باشد (P<01). نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش می توان مطرح کرد که با ارتقای کارکردهای اجرایی می توان نشانه های اختلال ضرب آهنگ شناختی کند را کاهش داد.
اثربخشی تحریک الکتریکی از روی جمجمه (tDCS) بر توجه و حافظه فعال دیداری - شنیداری در کودکان مبتلا به اختلال نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : نارساخوانی یکی شایع ترین اختلال های یادگیری است. یکی از عوامل اصلی که در این اختلال نقش عمده دارد، نقص در توجه و حافظه کاری دیداری- شنیداری است که باعث مشکلات زیادی در زمینه تحصیل آنها می شود. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مغزی ( tDCS ) بر توجه و حافظه کاری دیداری- شنیداری در کودکان نارساخوان دوره ابتدایی انجام شد. روش: از بین دانش آموز پسر دوره ابتدایی مدارس اختلال های یادگیری شهرستان سقز به شیوه نمونه گیری هدفمند 24 نفر انتخاب شدند، آزمودنی ها را به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم کرده سپس آزمونی ها قبل و بعد از درمان به وسیله آزمون ان بک و آزمون خواندن کرمی نوری و مرادی (نما) ارزیابی شدند. گروه مداخله 15 جلسه به صورت یک روز در میان با شدت 5/1 میلی آمپر به مدت 20 دقیقه در ناحیه DLPFC تحت درمان تحریک الکتریکی مغزی ( tDCS ) بر اساس توافق نامه درمان قرار گرفتند، اما گروه شاهد هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس و نرم افزار 20 SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که بین گروه مداخله و کنترل در بهبود حافظه کاری دیداری و توجه تفاوت معنادار وجود دارد . همچنین تحریک آندی، تأثیر مثبت در بهبود عملکرد فرد در بعد شنیداری حافظه کاری دارد ، اما معنادار نیست . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تحریک آندی بر توجه و حافظه کاری دیداری مؤثر و موجب بهبود مشکل نارساخوانی می باشد.
تدوین مدل رضایتمندی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش بر اساس عوامل مؤثر بر آن: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه هر جامعه متأثر از نیروی آموزش دیده آن جامعه بوده و شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی تحصیلی و فراهم کردن آن ها، گامی به سوی توسعه پایدار است. این پژوهش باهدف کشف و بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی به روش داده بنیاد بوده و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول مدارس استعداد درخشان شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که نمونه پژوهش به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و پس از مصاحبه با 20 دانش آموز، عوامل مؤثر بر رضایتمندی تحصیلی شناسایی گردید. لازم به ذکر است که تحلیل داده ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، کد های باز حول 168 مفهوم، کد های محوری شامل 21 مفهوم و کد های انتخابی در 5 مفهوم تحت عناوین عوامل مدرسه ای، عوامل فردی، عوامل خانوادگی، نگرش نسبت به تیزهوشی و مشکلات جامعه در برخورد با تیزهوشان و نبود برنامه نگه داشت تیزهوشان (برنامه های جامع از تحصیل تا اشتغال) شناسایی و استخراج گردید. رضایتمندی تحصیلی ابزار مطلوبی برای ارزیابی مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش محسوب می شود و عوامل متعددی دانش آموز را در ادامه مسیر زندگی تحصیلی و ارتقاء رضایت تحصیلی تقویت می نماید.
تدوین برنامه مداخله حسی-حرکتی و بررسی اثر بخشی ان بر بهبود نیم رخ اجتماعی و علاقه اجتماعی کودکان با اختلال اتیسم عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف تدوین برنامه مداخله حسی- حرکتی و بررسی اثر بخشی آن بر بهبود نیمرخ اجتماعی و علاقه اجتماعی کودکان با اختلال اتیسم عملکرد بالا انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلال اتیسم عملکرد بالا در شهر تهران در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ بودند. تعداد ۲۰ کودک ۶ تا ۱۲ سال به صورت نمونه دردسترس از مرکز اتیسم دوم آوریل انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۰ نفر) و کنترل (۱۰ نفر) تخصیص شدند. برنامه مداخله حسی حرکتی به مدت دو ماه و هفته ای دو جلسه و هر جلسه به مدت ۶۰ دقیقه برای گروه آزمایش اجرا شد. از پرسشنامه علاقه اجتماعی (علیزاده، اسماعیلی و سهیلی، 1394) و نیمرخ مهارت اجتماعی (اسکات بلینی، 2006) برای گرداوری اطلاعات استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که برنامه مداخله ای بر بهبود علاقه اجتماعی و نیمرخ اجتماعی کودکان موثر بود. با توجه به اثربخشی برنامه مداخله ا ی حسی حرکتی، آموزش این برنامه برای همه سطوح کودکان با اختلال اتیسم توصیه می شود.
تأثیر مداخله زود هنگام هیجانی - اجتماعی بر رشد اجتماعی کودکان کم شنوای پایین تر از 3 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان کم شنوا به دلیل محدودیت های ارتباطی بیش از همتایان شنوای خود در مهارت های اجتماعی دچار شکست می شوند که این امر، به نوبه خود می تواند مهارت های اجتماعی کودک را در آینده به شدت متأثر کند. با نظر به اهمیت این موضوع و نیاز به چنین برنامه هایی در مداخلات زود هنگام این کودکان، هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر برنامه مداخله زود هنگام هیجانی-اجتماعی بر رشد اجتماعی کودکان دچار کم شنوای پایین تر از 3 سال بود. مواد و روش ها: در این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل، 16 کودک کم شنوا از مرکز گفتار درمانی آترا کرج به روش هدفمند و با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه رشد اجتماعی وایلند بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس و در نسخه 20 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد، برنامه مداخله هیجانی- اجتماعی اثر معناداری بر رشد اجتماعی کودکان کم شنوا داشت ) 0001 / p >0 ( و موجب ارتقای وضعیت رشد اجتماعی کودکان در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد مداخله زود هنگام هیجانی-اجتماعی می تواند موجب بهبود رشد اجتماعی این کودکان شود. با توجه به اهمیت نقش مهارت های اجتماعی در زندگی، توصیه می شود در بسته ی مداخله های زودهنگام این کودکان، برنامه هایی با هدف بهبود وضعیت هیجانی-اجتماعی آنان گنجانده شود.
اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت (ISDTP) بر اضطراب اجتماعی مادران دارای فرزند با اختلال نشانگان آسپرگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت ( ISDTP ) بر اضطراب اجتماعی مادران دارای فرزند با اختلال نشانگان آسپرگر انجام شد. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای فرزند با اختلال نشانگان آسپرگر استان چهارمحال و بختیاری در سال 1395 بود که با همکاری اداره آموزش و پرورش استثنایی این استان و استخراج پرونده دانش آموزان (12-7 ساله) دارای اختلال نشانگان آسپرگر، به روش نمونه گیری در دسترس 16 نفر از زنان دارای فرزند با اختلال نشانگان آسپرگر، انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. از پرسشنامه استاندارد شده "اضطراب اجتماعی (SAS) " در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. پروتکل درمان مبتنی بر رویکرد دوانلو بر روی گروه آزمایش به صورت انفرادی، هفته ای دو بار در 12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت انفرادی صورت گرفت؛ بر روی گروه کنترل هیچ مداخله درمانی صورت نگرفت. پردازش داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس یک متغیره) انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین نمرات پس آزمون در گروه آزمایش و نمرات پیگیری در متغیر اضطراب اجتماعی وجود دارد (05/0 P £ ). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده ( ISDTP ) بر کاهش اضطراب اجتماعی مادران دارای فرزند با اختلال آسپرگر اثربخش بوده است.
رویکرد الگویابی معادلات ساختاری در تبیین تأثیر فشار شغلی با میانجی گری اشتیاق شغلی بر بهزیستی روان شناختی مربیان مراکز اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی در تبیین فشار شغلی با میانجی گری اشتیاق شغلی بر بهزیستی روان شناختی مربیان مراکز اختلال های یادگیری ویژه بود. روش: این پژوهش از نوع الگویابی معادلات ساختاری و جامعه آماری آن شامل تمام مربیان مشغول فعالیت در «مراکز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری» تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در سال تحصیلی 1398-1397 بود که از بین آنها 1030 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی و داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. ابزارهای پژوهش فرم کوتاه پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، پرسش نامه فشار شغلی اورلی و گیردانو (1980)، پرسش نامه اشتیاق شغلی ش وفلی و س الانوا (2001 ) بودند. داده ه ا با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل ق رار گرفت. یافته ها: فشار شغلی به طور مستقیم موجب کاهش بهزیستی روان شناختی مربیان مراکز اختلال یادگیری ویژه، و به طور غیرمستقیم، از طریق افزایش اشتیاق شغلی موجب تعدیل میزان بهزیستی روان شناختی مربیان می شود (05/0 > P). نتیجه گیری: این پژوهش رابطه منفی بین فشار شغلی و بهزیستی روان شناختی، و رابطه مثبت بین فشار شغلی و اشتیاق شغلی را تأیید می کند. بنابراین، شایسته است با استفاده از نتایج این پژوهش و کاربست آن در برنامه ریزی ستادی و استانی، تعارضات موجود را شناسایی و با استفاده از رویکرد بوم نگر جهت بهبود شرایط بهزیستی روان شناختی مربیان این مراکز اقدام نمود.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی- رایانه ای و تمرین های عملی عصب روان شناختی بر بهبود حافظه کاری و توجه پیوسته دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر رایانه و تمرین های عملی عصب روان شناختی بر بهبود حافظه کاری و توجه پیوسته دانش آموزان نارساخوان بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص از نوع نارساخوانی شهرهای آمل و محمودآباد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به مراکز اختلال یادگیری ارجاع داده شده بودند. تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و با آزمون های تشخیصی هوش ریون و آزمون خواندن و نارساخوانی نما انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروههای آزمایشی به مدت 14 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از نسخه رایانه ای آزمون حافظه کاری ان- بک و آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی رایانه ای بر روی میزان پاسخ های صحیح در توجه پیوسته و میزان پاسخ های صحیح و زمان واکنش در حافظه کاری اثربخشی بیشتری (05/0P < ) نسبت به روش تمرین های عملی دارد. این نتایج بیان می کنند که توان بخشی شناختی به کمک رایانه با جذابیت های بصری و صوتی و ایجاد فرصت های متناسب با سطح پیشرفت کودک، می تواند شرایط مناسب تری را برای بهبود نقایص کارکردهای عالی ذهن افراد مبتلا به اختلال یادگیری خواندن فراهم کند.
رابطه علائم نارسایی توجه/ بیش فعالی و مهارت های اجتماعی کودکان: مطالعه نقش تعدیل گر راهبردهای مقابله ای مادران با هیجانات منفی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش تعدیل گر راهبردهای مقابله ای والدین با هیجانات منفی کودکان در رابطه علائم نارسایی توجه ، علائم بیش فعالی و مهارت های اجتماعی کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده که در آن تعداد 191کودک 7 تا 13 سال (دختر: 43 درصد، پسر: 56 درصد) و مادران آنان مشارکت داشتند. داده ها با استفاده از مقیاس درجه بندی کانرز والدین (CPRS-R:S) ، مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (SSRS)، و مقیاس راهبردهای مقابله با هیجانات منفی کودکان (CCNES) جمع آوری شد و با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و راهبردهای حمایت گرانه مادران در مقابله با هیجانات منفی کودکان می توانند به طور معناداری، مهارت های اجتماعی را در آنان پیش بینی کنند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد راهبردهای حمایت گرانه مادران در مقابله با هیجانات منفی کودکان رابطه بین علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و مهارت های اجتماعی را تعدیل می کند. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج استفاده بیشتر مادران از راهبردهای حمایت گرانه، ارتباط علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و مهارت های اجتماعی کودکان را تحت تآثیر قرار می دهد. ملاحظات بالینی و کاربردی نتایج مذکور مورد بحث قرار گرفته است.
تأثیر آموزش امید بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر استثنایی(کم توان ذهنی) دوره متوسطه دوم شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش امید بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر استثنایی (کم توان ذهنی) دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد بود. روش: روش پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر استثنایی (کم توان ذهنی) دوره متوسطه دوم مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1393-1394 در شهر خرم آباد بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز دختر استثنایی دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد بود که با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 9 جلسه تحت آموزش امید قرار گرفتند، اما در این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. در پایان از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه فرسودگی تحصیلی برسو (2007) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش امید باعث کاهش فرسودگی تحصیلی و ابعاد آن می شود(001/0 P £ ). نتیجه گیری: بر این اساس به معلمان پیشنهاد می شود در طول دوره آموزش خود، به آموزش امید به دانش آموزانی که دچار فرسودگی تحصیلی هستند، مبادرت ورزند.
نقش همدلی عاطفی، ارتباط خانوادگی و مهارت های ارتباطی والدین در سازگاری اجتماعی نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش همدلی عاطفی، ارتباط خانوادگی و مهارت های ارتباطی والدین در سازگاری اجتماعی نابینایان بود. مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، همه افراد نابینای عضو انجمن نابینایان شهرستان ارومیه در سال 1397 بود ) 257 نفر( که همگی به عنوان نمونه ی آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های همدلی عاطفی )دویس، 1983 (، ارتباط خانوادگی )کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002 (، مهارت های ارتباطی )بارتون، 1990 ( و سازگاری اجتماعی )سینها و سینگ، 1993 ( بود. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که با افزایش نمرات همدلی عاطفی، الگوهای ارتباط گفت وشنود، همنوایی، مهارت های ارتباطی، بازخورد، و گفت و شنود؛ نمره ی سازگاری اجتماعی نابینایان به طور معناداری کاهش می یابد. با توجه به اینکه، در پرسشنامه ی سازگاری اجتماعی، نمره ی بالاتر به معنای سازگاری پایین تر است، پس با افزایش همدلی عاطفی، الگوهای ارتباط گفت وشنود و همنوایی و مهارت های ارتباطی بازخورد، شنود و کلامی میزان سازگاری اجتماعی نابینایان افزایش می یابد. همچنین همدلی عاطفی، ارتباط خانوادگی و مهارت های ارتباطی والدین به طور معناداری توانستند 5/ 40 درصد از تغییرات سازگاری اجتماعی نابینایان را پیش بینی کنند ) 05 / .)P> 0 نتیجه گیری: برای بهبود سازگاری اجتماعی نابینایان می توان میزان همدلی عاطفی، ارتباط خانوادگی و مهارت های ارتباطی والدین را از طریق کارگاه های آموزشی ارتقا داد.
تأثیر مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی انجام گرفت. جامعه پژوهشی شامل کلیه مادران دانش آموزان با کم توانی ذهنی استان گلستان بود، که 30 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده و در طرح نیمه آزمایشی با گروه کنترل و از نوع طرح دو گروهی ناهمسان با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شرکت کردند. از بین نمونه فوق 15نفر در گروه آزمایش و 15نفر در گروه کنترل گمارش تصادفی شدند. سپس برنامه مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه گروهی اجرا گردید. جهت ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1994) و مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف،1980) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده های حاصل از دو گروه کنترل و آزمایش با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های فوق حاکی از معناداری کیفیت زندگی و بهزیستی رواشناختی (در سطح 05/0p<) بود. نتایج فوق پس از دو ماه پیگیری حفظ شد. درمجموع می توان نتیجه گیری گرفت مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند منجر به افزایش کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی گردد.
اثربخشی بازی های دبستانی بر کاهش رفتارهای بیش فعال و اجباری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش آموزان کم توان ذهنی دارای مشکلات روان شناختی زیادی از جمله رفتارهای بیش فعالی و اجباری هستند. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بازی های دبستانی بر کاهش رفتارهای بیش فعالی و اجباری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. این مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 96-1395 بودند. در مجموع تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 21 جلسه (3 بار در هفته) با روش بازی های دبستانی آموزش دریافت نمود. هر دو گروه زیرمقیاس های رفتارهای بیش فعالی و اجباری مقیاس اضطراب، افسردگی و خلق (اسبنسن و همکاران، 2003) را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 و با روش های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در هر دو متغیر رفتارهای بیش فعالی و اجباری به لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، بازی های دبستانی به طورمعناداری باعث کاهش رفتارهای بیش فعالی و اجباری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شد (01/0> p ). براساس نتایج این پژوهش مشاوران، روان شناسان بالینی و درمانگران می توانند برای کاهش ویژگی های روان شناختی منفی مثل رفتارهای بیش فعالی و اجباری از روش بازی های دبستانی استفاده کنند.
اثربخشی الگوی عصب روان شناختی خلاق سازی ذهن بر بهبود کارکردهای ادراکی-حرکتی، بینایی-فضایی و حافظه کودکان حساب نارسا پایه اول تا پنجم دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر به منظور ارزیابی اثربخشی الگوی عصب روانشناختی خلاق سازی ذهن بر بهبود کارکردهای ادراکی-حرکتی، بینایی-فضایی و حافظه در کودکان دارای اختلال یادگیری حساب نارسا بود. روش : طرح پژوهش، نیمه آزمایشی همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل 204 نفر از کودکان پایه اول تا ششم دارای اختلال یادگیری حساب نارسا بود که در سال تحصیلی 97-98 در شهرستان بندرانزلی مشغول به تحصیل بودند. ابتدا تعداد 30 نفر از دانش آموزان دارای اختلال یادگیری حساب نارسا(که با استفاده از تست وکسلر و ریاضیات کی مت تشخیص داده شدند) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، سپس پرسشنامه های ادراکی-حرکتی کراتی، آزمون دیداری-فضایی بلوک های کرسی و آزمون حافظه ی آلووی بر روی هر دو گروه اجرا شد. پس از آن، الگوی عصب روان شناسی خلاق سازی ذهن، بر روی گروه آزمایش طی 12 جلسه ی دو ساعته اجرا شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : میانگین گروه ها نشان داد کارکرد ادراکی-حرکتی، کارکرد بینایی فضایی و کارکرد حافظه گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به صورت معنی داری افزایش یافته است. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان می دهد، الگوی عصب روانشناختی خلاق سازی ذهن می تواند در بهبود کارکردهای دیداری-حرکتی، بینایی-فضایی و حافظه موثر است
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر خودتنظیمی هیجانی کودکان دبستانی با ضرب آهنگ شناختی کند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر خودتنظیمی هیجانی کودکان دبستانی با ضرب آهنگ شناختی کند انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دبستانی با ضرب آهنگ شناختی کند شهر اصفهان در فصل بهار سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 35 کودک دبستانی با اختلال ضرب آهنگ شناختی کند با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (17 کودک در گروه آزمایش و 18 کودک در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ضرب آهنگ شناختی کند (مک برنت و همکاران، 2014) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (شیلد و کیکتی، 1998) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری 23 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر خودتنظیمی هیجانی کودکان دبستانی با ضرب آهنگ شناختی کند تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک با بهره گیری از انعکاس همدلانه و صمیمی احساسات کودک، تشویق و تقویت والدین و طبیعی جلوه دادن مشکلات ارتباطی با فرزندان می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود خودتنظیمی هیجانی کودکان دبستانی با ضرب آهنگ شناختی کند مورد استفاده گیرد.
تصویرسازی حرکتی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرسازی حرکتی، زمینه ویژه ای برای تکرار حرکات فراهم می کند. این قابلیت در کودکان با رشد بهنجار در تحقیقات متعددی بررسی شده است؛ اما در زمینه تصویرسازی حرکتی کودکان با اختلال طیف اتیسم، اطلاعات کمی وجود دارد.، لذا هدف تحقیق حاضر بررسی این مولفه در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم 8 تا 12 سال با عملکرد بالا در مقایسه با همتایان دارای رشد بهنجار بود. بدین منظور 40 کودک با اختلال طیف اتیسم و 40 کودک با رشد بهنجار که از نظر سن، سطح هوش با یکدیگر منطبق بودند، به صورت هدفمند و دردسترس انتخاب شدند. جهت بررسی تصویرسازی حرکتی، از پارادایم چرخش دست در قالب نرم افزار سه بعدی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از دو آزمون تحلیل واریانس مرکب و آزمون یومان ویتنی استفاده گردید. یافته های تحقیق حاضر تایید کرد کودکان گروه اتیسم همانند گروه با رشد بهنجار قادر به استفاده از این قابلیت بودند ؛ هرچند این بهره برداری با دقت کمتر و صرف زمان بیشتری نسبت به همتایان عادی صورت پذیرفت . به گونه ای که در متغیر زمان واکنش و تعداد خطای مربوط به محرک های ارائه شده، گروه اتیسم عملکرد ضعیف تری نسبت به همتایان با رشد بهنجار خود داشتند. نتایج پیشنهاد می نماید هر چند بروز اختلال می تواند بر عملکرد شناختی زیربنای رفتارهای حرکتی در این کودکان تاثیر داشته باشد، اما ظرفیت های مورد نیاز به منظور یادگیری و رشد مهارت های حرکتی در این کودکان به نحو مطلوب وجود داشته و در راستای اهداف توانبخشی و ارتقاء عملکرد آن ها، قابل استفاده می باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقتی بر کمال گرایی و سبک های دلبستگی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال اضطراب فراگیر، می تواند آسیب های روان شناختی و هیجانی فراوانی برای دانش آموزان در پی داشته باشد که ضروری است با بکارگیری درمان های روان شناختی مناسب نسبت به درمان این اختلال اقدام شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقتی بر کمال گرایی و سبک های دلبستگی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر منطقه 14 تهران در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (15هر گروه 15 دانش آموز). گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر خودشفقتی (گیلبرت، 2009) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزر و همکاران، 2006)، کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (کولینز و رید، 1990) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر خودشفقتی بر کمال گرایی و سبک های دلبستگی اضطرابی، ایمن و اجتنابی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر تاثیر معنادار داشته است (p <0/01).