هدف: پژوهش حاضر روابط بین روان رنجورخویی و تنیدگی تحصیلی را در پیش بینی مقیاس های بهزیستی ذهنی بررسی کرد. روش: 175 دانشجو (77 پسر و 98 دختر) به فهرست پنج عامل (BFI؛ جان، دوناهو و کنتل 1991؛ نقل از جان و اسریواستاوا، 1999)، فهرست تنیدگی دوران دانشجویی (SLSI؛ گادزلا، 1991؛ نقل از گادزلا و بالوگلو، 2001) و مقیاس های بهزیستی ذهنی پاسخ دادند. به منظور ارزیابی الگوهای تعدیل کننده و میانجیگر در بررسی روابط بین متغیرهای روان رنجورخویی، تنیدگی تحصیلی و مقیاس های بهزیستی ذهنی، از تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مواجهه با تنشگرهای تحصیلی و واکنش ها به این تنشگرها (تنیدگی تحصیلی) افراد با نمره روان رنجورخویی بالا در مقایسه با افراد با نمره روان رنجورخویی پایین، در مقیاس های بهزیستی ذهنی نمرات پایین تری گزارش کردند. علاوه بر این، تنیدگی تحصیلی رابطه بین روان رنجورخویی با مقیاس های عاطفه مثبت و عاطفه منفی را به طور نسبی و رابطه بین عامل روان رنجورخویی و زیرمقیاس رضایت از زندگی را به طور کامل میانجیگری کرد.
نتیجه گیری: در مجموع، نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که 1) سطوح بالای روان رنجورخویی، اثر تنیدگی تحصیلی را در پیش بینی مقیاس های بهزیستی ذهنی افزایش می دهد و 2) بخشی از اثر روان رنجورخویی بر مقیاس های بهزیستی ذهنی به تجربه سطوح متفاوتی از تنیدگی تحصیلی نسبت داده می شود."
پژوهش حاضر با هدف بررسی اهمیت «توجه به خود» در زندگی زنان و نتایج این توجه در میزان احساس خوشبختی و کیفیت مطلوب زندگی آنان، به بررسی متغیرهای تشکیل دهنده «توجه به خود» و نیز مؤلفه های «احساس خوشبختی» و «کیفیت زندگی» و نیز روابط بین این متغیرها و مؤلفه ها با یکدیگر و با «توجه به خود» پرداخته است. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس، آزمون t، آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، ماتریس همبستگی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان میدهد که بین میزان توجه به خود با احساس رضایت و خوشبختی و نیز کیفیت مطلوب زندگی زنان رابطه معنیدار وجود دارد. میزان ارتباط بین این عوامل به ترتیب 507/0 و 614/0 میباشد. همچنین بین کیفیت مطلوب زندگی و احساس خوشبختی 73/0 رابطه وجود دارد. این تحقیق با 19 فرضیه به بررسی علل و نتایج توجه به خود پرداخت. نتایج نشان داد که متغیرهای زیر به ترتیب بیشترین رابطه را با «توجه به خود» دارند. به عبارتی عوامل زیر مهمترین پیامدها و نتایج توجه به خود در زنان هستند: 1ـ موفقیت تحصیلی، 2ـ رضایت از خود و زندگی، 3ـ توجه همسر و فرزندان به زنان، 4ـ ایفای موفق نقش های مادری و همسری، 5ـ محبوبیت اجتماعی، 6ـ رضایت زناشوئی، 7ـ عزت نفس، 8ـ تعداد مشکلات، 9ـ موفقیت شغلی، 10ـ سلامت جسمانی، 11ـ سلامت روانی، 12ـ احساس زیبایی و تناسب. در بررسی علل «توجه به خود» در زنان، تجارب دوران کودکی به عنوان مهمترین عامل از بالاترین ضریب همبستگی برخوردار بود.
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی متقابل عوامل استرس زای شغلی و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در امدادگران گاز استان اصفهان انجام شده است. نمونه مورد مطالعه شامل 337 نفر از امدادگران شرکت گاز بود که به شیوه دربستی انتخاب شدند و پرسشنامه های خودگزارشی استرس شغلی مارتینسون(2001)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران(1982) و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و همکاران(1985) را تکمیل نمودند. از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای ارزیابی مدل فرضی استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان داد که مدل فرضی روابط بین عوامل استرس زای شغلی، خودکارآمدی و رضایت از زندگی از برازش قابل قبولی برخوردار است. براساس این مدل عوامل استرس زای شغلی از طریق مستقیم و غیر مستقیم بر رضایت از زندگی تاثیر می گذارد. متغیر خودکارآمدی در رابطه بین عوامل استرس زا و رضایت از زندگی میانجی است.
این تحقیق به منظور تعیین رابطه بین داشتن معنا در زندگی و رضامندی از زندگی زناشویی در بین مراجعان به مراکز مشاوره در مقایسه با جمعیت عادی در شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش 90 زوج شامل 45 زوج دارای رضامندی از زندگی زناشویی که به مراکز مشاوره مراجعه نکرده اند و 45 زوج با رضامندی زناشویی پایین از میان مراجعان به مراکز مشاوره به صورت تصادفی انتخاب گردد.این تحقیق با استفاده از روشهای تحقیق توصیفی و پس رویدادی اجرا گردید. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه زناشویی (ENRICH) و پرسشنامه های ذکر شده به ترتیب برابر با 0.95 و 0.91 محاسبه گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری معناداری ضریب همبستگی، رگرسیون و t استودنت برای مقایسه میانگین دو گروه مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه معناداری بین معنا در زندگی و رضامندی از زندگی زناشویی به میزان r=0.78 می باشد. همچنین میزان معنا در زندگی زوجینی که از زندگی زناشویی خود راضی بودند و به مراکز مراجعه نکرده بودند بیشتر از میزان معنا در زندگی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره که از زندگی زناشویی خود راضی نبودند می باشد. یافته های دیگر پژوهش رابطه معناداری بین معنا در زندگی و سن، مدت زمان ازدواج، جنس، سطح تحصیلات، تعداد فرزند، درآمد را نشان نداد.
شناسایی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی (گروه های پیگیر_و خدمات مکاتبه ای) بر بهبود زندگی فراگیران شرکت کننده در نهضت سوادآموزی بعنوان هدف کلی انتخاب گردید بر اساس هدف کلی انتخاب شده این فرض مطرح شد که شرکت در گروه های پیگیر سواد و برنامه خدمات مکاتبه ای سواد بر بهبود نگرش فراگیران در زمینه مهارتهای اساسی زندگی آنان، مؤثر است. سپس با استفاده از روش علی_مقایسه ای بر روی 1902 نفر گروه های پیگیر، 279 نفر خدمات مکاتبه ای و 5102 نفر کلاسهای تکمیلی و اعمال روش تجزیه و تحلیلt استودنت برای گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک راهه نتایج به این قرار اعلام گردید: شرکت در گروه های پیگیر سواد بر بهبود نگرش فراگیران در زمینه تصمیم گیری همه جانبه، تأثیر سواد بر زندگی اجتماعی، شناخت حقوق شهروندی، بکارگیری مهارتها در فعالیتهای غیر رسمی، عزت نفس مؤثر است اما شرکت در دوره های خدمات مکاتبه ای بر بهبود نگرش فراگیران در زمینه بکارگیری مهارتها در فعالیتهای غیررسمی، عزت نفس، تصمیم گیری همه جانبه و تأثیر سواد بر زندگی اجتماعی آنان مؤثر نمیباشد ولی در شناخت حقوق شهروندی آنان مؤثر است.