این پژوهش با قبول این واقعیت که پیشرفت تحصیلی دختران در مقایسه با پسران بیشتر است با هدف جست وجوی عوامل مؤثر بر آن انجام گرفته است. پژوهش از نوع علی ـ مقایسه ای بوده و جامعه آماری آن دانش آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی است (753464=385612پسر+ 367852 دختر). نمونه آماری بر اساس فرمول حجم نمونه کرجسی و مورگان با آلفای 05/0 شامل 853 نفر از دانش آموزان (421 دختر و 432 پسر) بود که به تفکیک جنسیت به روش نمونه برداری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه: اعتماد به نفس کوپر اسمیت که یک ابزار استاندارد است و اعتبار آن از طریق روش دو نیمه کردن 87/0 به دست آمد. انگیزش تحصیلی و نگرش به تحصیل که محققان تدوین کردند و اعتبار آن از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 86/0 و 92/0 به دست آمد و روایی آن از طریق روایی محتوایی مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون t و ضریب همبستگی نشان داد که انگیزه تحصیل در دختران بیشتر و نگرش آنان نسبت به تحصیل مثبت تر است، در حالی که بین دو گروه از لحاظ اعتماد به نفس تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین یافته ها بیانگر اعتماد به نفس برتر، انگیزه تحصیلی بیشتر و نگرش به تحصیل مثبت تر در دانش آموزان مقطع متوسطه بوده است. بین پیشرفت تحصیلی و سه متغیر انگیزه تحصیلی، نگرش به تحصیل و اعتماد به نفس همبستگی معنادار مشاهده شد.
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش سبک های هویت و تعهد هویت بر بهزیستی روان شناختی دانشجویان انجام شد.
روش: در یک بررسی مقطعی، در نمونه ای متشکل از 376 آزمودنی (158 پسر و 218 دختر)، پرسشنامه سبک های هویت و مقیاس های بهزیستی روان شناختی اجرا شد. با استفاده از تحلیل مسیر، اثرات مستقیم و غیر مستقیم سبک های هویت بر تعهد هویت و مقیاس های ششگانه بهزیستی روان شناختی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: سبک هویت اطلاعاتی بر تعهد، استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران و هدف در زندگی اثر مثبت و معنادار؛ سبک هویت هنجاری بر تعهد اثر مثبت و معنادار و بر استقلال اثر منفی و معنادار، و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی بر تعهد، استقلال، رشد فردی و هدف در زندگی اثر منفی و معنادار نشان داد . اثر غیرمستقیم سبک هویت اطلاعاتی از طریق تعهد بر مقیاس های استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود مثبت و معنادار؛ اثر غیر مستقیم سبک هویت هنجاری از طریق تعهد بر مقیاس های استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود مثبت و معنادار و اثر غیر مستقیم سبک هویت سردرگم/ اجتنابی از طریق تعهد بر مقیاس های استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود منفی و معنادار به دست آمد .
نتیجه گیری: در مجموع، یافته ها نشان می دهد که اجتناب از مواجهه با مسائل مربوط به هویت با بهزیستی روان شناختی رابطه منفی دارد. همچنین، نتایج نشان می هد که نه تنها وجود تعهد بلکه شیوه مواجهه با تکالیف و موضوعات مربوط به هویت نیز در پیش بینی بهزیستی روان شناختی افراد بسیار مهم است.
"با توجه به این امر که خشونت خانوادگی طی چند دهه اخیر به عنوان یک مشکل و معضل اجتماعی مطرح شده است، پرداختن به این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا، هدف از تحقیق کنونی پرداختن به ویژگیهای این پدیده ناخوشایند منجمله شناسایی عوامل بروز اختلافات خانوادگی (از دیدگاه زوجین)، نوع خشونتهای اعمال شده (توسط زوجین) و نوع واکنشهای بروز داده شده (توسط زوجین) می باشد. بدین منظور پرسشنامه های محقق ساخته میان 40 زوجی که به شکل تصادفی انتخاب شده و بخاطر خشونت خانوادگی به دادگاه خانواده در تهران رجوع کره بودند، اجرا گشت. پاسخهای هر یک از زوجین در مقیاس5درجه لیکرت نمره گذاری گردید. نتایج نشان دادند در مردان معتقدند دو عامل به اعتنایی نسبت به همسر و بهانه گیری همسر در مورد غذا و در زنان عوامل قهر کردن، عدم همکاری در رسیدگی به فرزندان و اعتیاد همسر باعث بروز اختلافات می شوند. همچنین نتایج این تحقیق نشان دادند هنگام بروز اختلافات مردان اغلب از روشهای فیزیکی و زنان بیشتر از روشهای روانی استفاده می کردند. با توجه به این یافته ها، پیشنهاداتی در خصوص جلوگیری از بروز این پدیده ارائه گشته است.
"
"
چکیده مقاله:
چکیده هدف: تحقیق حاضر با هدف تعیین ترجیح ارزشی و شدت جهتگیری نظام ارزشی زنان شاغل در سپاه از نظر سن، وضعیت تاهل و سابقه کار صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی – پس رویداری است. برای تعیین نمونه، ابتدا از بین استانهای کشور 10 استان، به صورت تصادفی انتخاب گردید، سپس برحسب تعداد خواهران شاغل در هر یک از استانهای مذکور، 662 نفر به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. افراد نمونه مورد بررسی، پرسشنامه نظام ارزشی و پرسشنامه مشخصات فردی- خانوادگی را تکمیل کردند. دادههای بدست آمده با روشهای آماری t و تحلیل واریانس (ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: ازنظر سن نتایج بدست آمده بیانگر تفاوت معنادار ازنظر ترجیح ارزشهای اقتصادی و سیاسی بین آنهاست. بعلاوه ازنظر شدت جهتگیری ارزشی نتایج بدست آمده بیانگر تفاوت معنادار از نظر ارزشهای سیاسی، اجتماعی، مذهبی و جهانیسازی است. ازنظر وضعیت تاهل، تفاوت معناداری بین افراد مجرد و متاهل از نظر ارزشهای خانوادگی و هنری وجود دارد. ازنظر سابقه خدمت بین سه گروه مورد مطالعه از نظر ارزشهای اقتصادی و ملی تفاوت معناداری وجود دارد و از نظر شدت جهتگیری ارزشی فقط در ارزش مذهبی بین آنها تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: افراد مسنتر کمتر به مسائل اقتصادی و بیشتر به مسائل مذهبی و سیاسی توجه دارند. ارزشها خانوادگی در افراد متاهل بیشتر از افراد مجرد است و ارزشهای اقتصادی و ملی در افراد با سابقه خدمت بیشتر، کمتر از افراد با سابقه خدمت کمتر است.
"
هدف اصلی این پژوهش، مقایسه نیمرخ روانی همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان متاهل و شاغل جامعه عادی است. تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال بوده که آیا بین همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان متاهل شاغل جامعه عادی در مقیاس های آزمون MMPI تفاوت معناداری وجود دارد؟ ابراز به کار گرفته شده در این تحقیق شامل آزمون MMPI و برگه اطلاعات فردی بود. جامعه آماری، شامل همسران شاغل جانبازان قطع نخاع و همسران شاغل افراد عادی در شهر تهران بود. تعداد آزمودنی ها در هر گروه 45 نفر بود که از نظر مشخصات دموگرافیک همگن بودند. اطلاعات به دست آمده با شیوه آماری آزمون «تی» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه آزمودنی در ویژگی های روان شناختی و شخصیتی بود. بر این اساس مشخص شد که گروه همسران جانباز در مقایسه با همسران شاغل جامعه عادی به طور معنادار دارای وضعیت روانی نامناسب هستند و از مشکلات افسردگی، خود بیمار انگاری، هیستری و هیجانی بیش تری رنج می برند.