فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۹۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش بررسی تأثیر برنامه مدیریت استرس لرن (LEARN) در کاهش استرس ادراک شده و نگرانی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور تهران انجام شد.
روش : بدین منظور از میان افراد داوطلبی که نمره آنها در مقیاس استرس اداراک شده یک انحراف استاندارد بیشتر از میانگین (32/8,SD=26/27M=) بود و بر این اساس پراسترس تشخیص داده شدند، 26 نفر بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. کلیه آزمودنی ها قبل و بعد از ارائه برنامه لرن به آزمودنی های گروه آزمایش به کلیه گویه های مقیاس استرس ادراک شده و پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا پاسخ دادند.
یافته ها: تحلیل داده ها با به کارگیری آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که نمرات آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در هر یک از متغیر های استرس ادراک شده و نگرانی به طور معنادار بهبود یافته است (05/0>P).
نتیجه گیری: بنابراین برنامه LEARN می تواند به واسطه مؤلفه هایش با تحت تأثیر قرار دادن چرخه استرس از جهات مختلف، به کاهش استرس و نگرانی منتهی شود.
بررسی کفایت ابزار بالینی مقیاس حساسیت اضطرابی نوجوانان در میان دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش بررسی پایایی و روایی مقیاس حساسیت اضطرابی نوجوانان بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. به این منظور 415 نفر از دانش آموزان پایه اول مقطع متوسطه نواحی 2 و 4 شهر شیراز ( 200پسر و 215دختر) به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای و تعداد 100نفر بیمار (30دختر و 70 پسر) مراجعه کننده به مراکز مشاوره به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس حساسیت اضطرابی (دیکون و همکاران، 2002) و پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ،1972) را تکمیل کردند. روایی این مقیاس با استفاده از روش های تحلیل عوامل، روایی همزمان، همگرا و تفکیکی بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی با استفاده از روش مؤلّفه های اصلی و چرخش واریماکس، نشان داد که این مقیاس، از دو عامل نگرانی های جسمی و نگرانی های ذهنی تشکیل شده است. این عوامل بیش از 43 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. برای تعیین روایی همزمان مقیاس، همبستگی مقیاس حساسیت اضطرابی با پرسشنامه سلامت عمومی به کار رفت که حاکی از همبستگی مطلوبی بود (001/0> p). روایی همگرای این مقیاس حاکی از همبستگی رضایت بخشی بین خرده مقیاس های حساسیت اضطرابی نوجوانان با نمره کل بود. نتایج مربوط به روایی تفکیکی مقیاس حساسیت اضطرابی نیز نشان داد که این مقیاس می تواند افراد دو گروه بهنجار و بیمار را متمایز کند. پایایی مقیاس حساسیت اضطرابی نوجوانان از سه روش بازآزمایی، آلفای کرونباخ و دونیمه سازی بررسی شد که ضرایب به دست آمده بیان کننده پایایی بالای این مقیاس است (به ترتیب81/0، 80/0 و 78/0). یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مقیاس حساسیت اضطرابی نوجوانان چند بعدی است و در جامعه ایرانی از روایی و پایایی مناسب بهره مند است.
سوگیری شناختی پردازش اطلاعات هیجانی در افراد مضطرب، افسرده و عادی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری شناختی پردازش اطلاعات در افراد مضطرب، افسرده و عادی انجام شد. در این مطالعه که از نوع علی- مقایسه ای بود آزمودنی های پژوهش را 50 آزمودنی مضطرب، 50 آزمودنی افسرده و 50 آزمودنی عادی تشکیل داده بودند که از بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز انتخاب شده بودند.گردآوری داده ها به کمک مقیاس های اضطراب و افسردگی بک، مقیاس نشانگان روان شناختی و مصاحبه بالینی ساختار یافته، آزمون یادآوری نشانه ای و آزمون تکمیل کردن ریشه واژه انجام گرفت و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در حافظه آشکار و ناآشکار بین سه گروه مضطرب، افسرده و عادی در واژگان منفی، مثبت و تهدید کننده تفاوت معناداری وجود داشت، ضمن اینکه گروه مضطرب در واژگان تهدید کننده، گروه افسرده در واژگان منفی و گروه عادی در واژگان مثبت نمره بالاتری کسب کردند. اما در واژگان خنثی بین این سه گروه تفاوت معناداری دیده نشد. می توان چنین نتیجه گیری کرد که پردازش اطلاعات در حافظه آشکار و ناآشکار سوگیری ایجاد می کند و موجب می شود که اطلاعات همخوان با خلق بیشتر به خاطر آید.
اثر بخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام-اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درمان پذیرش و تعهد، یکی از درمان های رفتاری نسل سوم در زمینه درمان اختلالات خلقی و اضطرابی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام اس بود. روش: در این مطالعه که یک کار شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود، نمونه مورد مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس و از زنان مراجعه کننده به انجمن ام اس اصفهان انتخاب شد که از میان آنها تعداد 20 نفر به طور تصادفی، به دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون، به منظور سنجش میزان اضطراب و افسردگی، از پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک و برای سنجش اجتناب تجربه ای، از پرسشنامه پذیرش و عمل استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان گروهی پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفت و گروه کنترل، هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هر دو گروه مجدداً اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش به خوبی نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمرات اضطراب و افسردگی و اجتناب تجربه ای گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است و این کاهش در مدت پیگیری یک ماه تغییر چشمگیری نیافته است. بنابراین درمان گروهی پذیرش و تعهد بر درمان اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به ام اس مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به بیماری ام اس و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این بیماران تأکید دارد.
اثربخشی آموزش تن آرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی-رفتاری بر حساسیت اضطرابی زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی اثر بخشی آموزش تن آرامی کاربردی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی-رفتاری بر ابعاد حساسیت اضطرابی زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. روش: با استفاده از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری، 60 زن مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. آزمودنیها به پرسشنامه های اختلال اضطراب فراگیر و حساسیت اضطرابی پاسخ دادند. آزمودنیهای گروههای آزمایش به مدت 16 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. در پایان آموزش و سه ماه بعد، آزمودنیها مجدداً به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش کاهش در زیر مقیاس های ترس از واکنش اضطرابی و ترس از عدم کنترل شناختی(در تن آرامی کاربردی و درمان شناختی رفتاری) و ترس از علائم قلبی-عروقی و تنفسی(فقط درتن آرامی کاربردی) بعد از روان درمانی ها در مرحله پس آزمون و پیگیری را نشان داد. همچنین یافته ها نشان داد که روان درمانی ها در زیر مقیاس ترس از واکنش اضطرابی، بالاترین ضریب تاثیر را داشتند. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که حساسیت اضطرابی عامل شخصیتی مهمی است که به واسطه آموزش تغییر می کند. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تغییر در حساسیت اضطرابی به دنبال آموزش تن آرامی کاربردی و درمان شناختی رفتاری در کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر تأثیر دارد.
بررسی تأثیر برنامه ی آموزش روان گروهی بر میزان استرس و اضطراب مراقبین بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر اصفهان در سال 92
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا مطالعه ای باهدف تأثیر برنامه آموزش روان گروهی بر استرس و اضطراب مراقبین بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام دهد . این پژوهش مطالعه ای از نوع مداخله ای دو گروهی و سه مرحله ای بوده که پژوهشگردر سال 1392 به منظور دستیابی به اهداف پژوهش به مدیریت درمانگاه داخلی اعصاب (مرکز درمانگاه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بیمارستان الزهرا (س)) درشهر اصفهان مراجعه و نمونه ها به طور تصادفی در یکی از دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. نتایج آزمون آماری t مستقل نشان داد که در میانگین نمره استرس و اضطراب خانواده ها بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله، کاهش معنادار در گروه آزمون، نسبت به گروه کنترل وجود دارد. نتایج آزمون آنالیز واریانس با مشاهدات تکراری نیز کاهش معنادار در میانگین نمره استرس و اضطراب را در گروه آزمون را نشان داد ( P<0.001 ) . با توجه به یافته ها، مؤثر بودن برنامه آموزش روان گروهی در پیشگیری از افزایش استرس واضطراب و بهبود آن در خانواده های دارای فرد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مشاهده می گردد .
اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن بر کاهش نشانه های اضطرابی و بهبود سیستم های مغزی رفتاری مبتلایان به اختلال اضطراب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب اجتماعی می تواند به عنوان یک هیجان منفی با الگوها و مولفه های منحصر به فردی از فعالیت سیستم های مغزی رفتاری در ارتباط باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن بر کاهش نشانه های اضطرابی و سیستم های مغزی رفتاری افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی (پیش آزمون و پس آزمون)، ۲۰ فرد 30-20سال با اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده طی سال 1392 به کلینیک دانشکده ی علوم تربیتی و روان شناسی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و تصادفی در دو گروه مساوی آزمون و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمون ۱۲ جلسه درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن را دریافت کردند و گروه شاهد در لیست انتظار قرار داشتند. مقیاس سنجش هراس اجتماعی و مقیاس سنجش گری-ویلسون و مصاحبه ی ساختاریافته اختلالات اضطرابی ADIS_IV به عنوان ابزارهای ارزشیابی به کار گرفته شدند. داده ها با شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری، توسط نرم افزار SPSS نسخه ی 16 تحلیل شدند.
یافته ها: گروه آزمون در نمره ی کل اضطراب اجتماعی شامل سه مولفه ی ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژیکی در نمرات پس آزمون تفاوت معنی داری داشتند (001/0< P) و سیستم های مغزی رفتاری شامل سه مولفه ی فعال ساز رفتاری، بازداری رفتاری و جنگ و گریز در سیستم بازداری رفتاری کاهش معنی داری نسبت به گروه شاهد در پس آزمون نشان دادند (001/0< P).
نتیجه گیری: درمان شناختی-رفتاری مبتنیبر الگوی هافمن در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بر کاهش نشانه های اضطرابی و عملکرد سیستم بازداری رفتاری آنان موثر است.
مقایسه ی تاثیر رفتاردرمانی مبتنی بر پذیرش و آرام سازی کاربردی بر میزان نگرانی و علایم اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر (GAD) با کاهش کیفیت زندگی و هم زمانی بالا با سایر اختلالات خلقی و اضطرابی همراه است. رفتاردرمانی مبتنی بر پذیرش (ABBT)، یکی از درمان های جدید معرفی شده در درمان این اختلال است. به منظور بررسی اثربخشی این درمان، در پژوهش حاضر به مقایسه ی ABBT با پرکاربردترین درمان روان شناختی GAD یعنی آرام سازی کاربری (AR) پرداخته شده است.
روش کار: تعداد 32 آزمودنی زن با تشخیص اصلی اختلال اضطراب فراگیر از سوی مطب های روان پزشکی سطح شهر اصفهان ارجاع گردیدند. پس از اجرای مصاحبه ی ساختاریافته ی بالینی، 24 آزمودنی به طور تصادفی در دو گروه رفتاردرمانی مبتنی بر پذیرش و آرام سازی کاربردی قرار گرفتند که در مرحله ی پس آزمون در هر گروه 9 نفر باقی ماندند. هر دو گروه، درمان دارویی مشابهی دریافت می کردند. گروه های درمانی، 12 جلسه ی هفتگی درمان به مدت سه ماه دریافت کردند. در مراحل پیش آزمون و پس آزمون، پرسش نامه های GAD-7 و نگرانی پن-استیت در مورد دو گروه اجرا گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندگانه با کنترل متغیرهای مداخله گر انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون، شدت علایم GAD و نگرانی در دو گروه ABBT و آرام سازی کاربردی تفاوت معنی داری ندارد (05/0P>).
نتیجه گیری: در زمینه ی درمان اختلال اضطراب فراگیر، رفتاردرمانی مبتنی بر پذیرش، تفاوت معنی داری با درمان آرام سازی کاربردی ندارد.
اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر علایم اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی کیفیت زندگی درمانی (QOLT) بر اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه است. روش پژوهش نیمه تجربی با گروه های آزمایش و گواه و پیگیری (45 روزه) بود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. از بین 150 نفر که به پرسشنامه های اضطراب و افسردگی پاسخ دادند، 48 نفر نمره بالا دریافت کردند؛ یعنی 24 نفر افسردگی بالا و 24 نفر اضطراب بالا داشتند. سپس هر کدام از گروه های 24 نفره به دو گروه 12 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند و مداخله درمانی؛ یعنی 8 جلسه کیفیت زندگی درمانی روی دو گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که کیفیت زندگی درمانی، میزان اضطراب و افسردگی گروه های آزمایش را نسبت به گروه های کنترل در دو مرحله پس آزمون و پیگیری به طور معناداری (0005/0p<) کاهش داده است.
افکار بازانجامی اندیشناکی و نشخوار فکری به عنوان ساز و کارهایی برای مقابله با عدم تحمل بلاتکلیفی در اختلالات اضطراب منتشر و افسردگی عمده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عدم تحمل بلاتکلیفی را می توان به عنوان سوگیری شناختی موثر بر چگونگی ادراک، تفسیر و پاسخ فرد به موقعیت های نامطمئن، تعریف کرد. اگر چه عدم تحمل بلاتکلیفی بیشتر در ادبیات پژوهشی در ارتباط با نشانگان اندیشناکی و اضطراب گزارش شده است، احتمالا در رابطه با نشخوار فکری و افسردگی نیز قابل بررسی است. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی عدم تحمل بلاتکلیفی در سه گروه اختلال اضطراب منتشر، اختلال افسردگی عمده و افراد سالم و ارتباط آن با اندیشناکی و نشخوار فکری در نمونه ی بالینی است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش مقطعی-پس رویدادی، بیمارانی بودند که برای اولین بار به کلینیک تخصصی بزرگمهر تبریز در سال 1390 مراجعه نمودند. 32 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، 32 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی عمده و 32 نفرگروه شاهد با نمونه گیری در دسترس انتخاب و تا حد امکان از نظر متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه ی بالینی ساختاریافته و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، پرسش نامه های نگرانی ایالت پنسیلوانیا و نشخوار فکری استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 17 و شاخص های آمار توصیفی، تحلیل واریانس چندمتغیره و همبستگی پیرسون، تحلیل گردید.
یافته ها: بین افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر و اختلال افسردگی عمده در نمره ی کل مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معنی داری نبود (77/0=P) اما در اندیشناکی در اضطراب منتشر در مقایسه با اختلال افسردگی عمده تفاوت معنی دار وجود داشت (012/0=P)، هم چنین نشخوار فکری در افراد مبتلا به افسردگی عمده در مقایسه با اختلال اضطراب منتشر، تفاوت معنی داری داشت (025/0=P). بنا بر نتایج عدم تحمل بلاتکلیفی با اندیشناکی و نشخوار فکری رابطه داشت.
نتیجه گیری: عدم تحمل بلاتکلیفی عامل اختصاصی اختلال اضطراب منتشر نمی باشد و این سازه ی شناختی در آغاز و تداوم افسردگی عمده نیز نقش دارد و احتمالا آن چه این دو اختلال را از هم متمایز می کند، ساز و کار های متفاوتی است که افراد مبتلا به اضطراب منتشر و افسردگی عمده برای کنار آمدن با عدم تحمل بلاتکلیفی به کار می برند.
بررسی مقایسه ای عملکرد حافظه کاری ، سیستم فعال-ساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) بر اساس ابعاد استرس در نوجوانان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان عملکرد در حافظه کاری و همچنین مقایسه ابعاد سیستم فعال ساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) در سطوح مختلف استرس بود. به این منظور، ابتدا 560 نفر از دانش آموزان نوجوان مقطع دبیرستان (شامل پسران و دختران) از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مدارس متوسطه سطح شهر همدان انتخاب، پس از تحلیل نتایج اولیه تعداد 87 نفر از آنان بر اساس نمرات انتهایی توزیع (Z استاندارد) انتخاب شده و درنهایت به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، شرکت کنندگان جهت سنجش حافظه کاری و سیستم های فعال ساز رفتاری و بازداری رفتاری مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، واریانس تک متغیره و آزمون های تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تعامل معناداری بین متغیر استرس و جنسیت بر روی حافظه کاری و سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری وجود ندارد، از سویی نتایج نشان داد که سطوح استرس بالا منجر به کاهش عملکرد حافظه فعال شده و همچنین آزمودنی های با سطوح استرس بالا از نظر میزان فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) در سطح بالاتری قرار داشتند.
اثربخشی روش آرامش عضلانی همراه با تجسم مثبت موفقیت بر اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ترس از قضاوت و ارزشیابی دیگران، شالوده و مبنایی اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی می باشد. هدف مطالعه حاضر ارزیابی تأثیر تکنیک های آرام سازی و تجسم مثبت موفقیت بر کاهش اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان بود روش : طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پی گیری و گروه کنترل بود. نمونه آماری این پژوهش شامل 30 دانشجو بودند که بصورت در دسترس انتخاب و از لحاظ سن، وضعیت اجتماعی اقتصادی، کسب یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی و سایر متغیر های مورد نظر در پژوهش کاملاً همتا سازی شده بودند. سپس این افراد به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه آرامش عضلانی همراه با تجسم مثبت موفقیت قرار گرفتند اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای اندازه گیری اضطراب امتحان از پرسشنامه ی اضطراب امتحان ساراسون و همچنین از پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی دیگران- واتسون و فرند فرم کوتاه (FNES-B) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میان دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>P). میزان اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته بود. این نتایج در دوره پیگیری کماکان به طور معناداری تداوم یافته بود ( 001/0P<) یعنی آرامش عضلانی همراه با تجسم مثبت موفقیت سبب کاهش اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی در گروه آزمایش در دوره پی گیری سه ماه شده بود. نتیجه گیری: تمرینات تن آرامی و تجسم ذهنی مثبت موفقیت می تواند موجب کاهش اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان گردد.
رابطه عملکرد خانواده، تمایزیافتگی خود و تاب آوری با استرس، اضطراب و افسردگی در زنان متأهل شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه عملکرد خانواده، تمایز یافتگی خود و تاب آوری با استرس، اضطراب و افسردگی در زنان متاهل شهر کرمانشاه انجام گرفت. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل شهر کرمانشاه بود که حداقل دارای یک فرزند دانش آموز ابتدایی بودند، نمونه ای به حجم 250 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های عملکرد خانواده، تمایزیافتگی خود (DSI-R)مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD- RISC) بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها:نتایج پژوهش نشان داد که بین عملکرد خانواده، خرده مقیاس های (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش و حل مشکل) و تاب آوری با استرس رابطه منفی و معنادار و بین خرده مقیاس های تمایز یافتگی واکنش هیجانی و آمیختگی با دیگران رابطه مثبت و با خرده مقیاس جایگاه من رابطه منفی و معناداری بدست آمد. همچنین نتایج نشان داد که بین خرده مقیاس های عملکرد خانواده و تاب آوری با اضطراب رابطه منفی و بین خرده مقیاس های تمایز یافتگی واکنش هیجانی و آمیختگی با دیگران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین مقیاس های عملکرد خانواده و تاب آوری با افسردگی رابطه منفی و با خرده مقیاس های واکنش هیجانی، گریز عاطفی و آمیختگی با دیگران رابطه مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که عملکرد خانواده ، تمایز یافتگی خود و تاب آوری در استرس، اضطراب و افسردگی نقش بسزایی دارد.
آزمودن مدل دلبستگی به پدر و مادر با اضطراب و افسردگی با میانجی گیری دلبستگی به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش آزمودن مدل دلبستگی به پدر و مادر با اضطراب و افسردگی با میانجیگیری دلبستگی به خدا بود. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی شهرستان اهواز می باشد. روش: روش این پژوهش تحلیل مسیر بود. در این مطالعه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله استفاده شده و از بین کلیه دانش آموزان دبیرستانهای شهرستان اهواز 319 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب بک، پرسشنامه دلبستگی به خدا، پرسشنامه سنجش دلبستگی به پدر، مادر و پرسشنامه افسردگی بک بودند. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های مدل فرضی در حد قابل قبولی بود. نتایج نشان داد که روابط همبستگی غیرمستقیم بین دلبستگی به پدر و مادر و اضطراب با میانجی گری دلبستگی به خدا، دلبستگی به پدر و مادر و افسردگی با میانجی گیری دلبستگی به خدا معنی دار می باشد. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای پیشگیری از اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب، دلبستگی به پدر و مادر و دلبستگی به خدا را در برنامه های تربیتی جای داد.
رابطة خوش بینی از دیدگاه اسلام با افکار اضطرابی و افکار فراشناختی نگرانی (فرانگرانی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، به بررسی رابطه خوش بینی اسلامی با افکار اضطرابی و افکار فراشناختی اضطرابی می پردازد. بدین منظور، یک گروه 110 نفری از دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، به فهرست افکار اضطرابی و فرانگرانی ولز (1994) و پرسش نامه خوش بینی اسلامی پاسخ دادند. گروه نمونه، به صورت تصادفی انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که بین خوش بینی اسلامی و افکار اضطرابی رابطه منفی معنادار وجود دارد. بین خوش بینی اسلامی با نگرانی اجتماعی، نگرانی سلامتی و افکار فراشناختی اضطرابی (فرانگرانی) رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین بین توجه به جنبه های مثبت، تفسیر مثبت رویدادها و انتظار مثبت نسبت به آینده با متغیرهای فوق رابطه منفی معنادار وجود دارد. رگرسیون سلسله مراتبی نشان می دهد که خوش بینی اسلامی به صورت معناداری تغییرات مربوط به افکار فراشناختی را پیش بینی می کند. در پایان، یافته های پژوهش از چهار جنبه مورد تحلیل قرار گرفت و محدودیت ها و پیشنهادات نیز مطرح گردید.
مقایسه منابع استرس در کارکنان چاق و غیرچاق ادارات آموزش و پرورش کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه منابع استرس در کارکنان چاق و غیر چاق ادارات آموزش و پرورش کرج است.
روش: از بین نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهرستان کرج، ناحیه یک آموزش و پرورش به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب و از ناحیه مذکور تعداد 50 نفر (25 زن و 25 مرد) با در نظر گرفتن عواملی چون منطقه محل سکونت، زندگی شهرنشینی میزان تحصیلات، تأهل، سن و وزن انتخاب شدند و سپس این تعداد در چهار گروه زنان و مردان چاق و غیر چاق جای گرفتند. به منظور اندازه گیری میزان استرس، از مقیاسهای استرس کودرون فرم بزرگسالان استفاده شد. دادهها با استفاده از برنامه آماری SPSS در سطح معنیداری 05/0 تحلیل شدند.
یافتهها: با استفاده از آزمون تی مستقل یافتهها نشان داد که منابع استرس در زندگی افراد با شاخص توده بدنی بالا (چاق) بالاتر از افراد با شاخص توده بدنی پایین (غیر چاق) است.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهند که سهم عواملی چون کیفیت بهداشت زندگی و سبک زندگی شخصی به عنوان منابع استرس در شیوع چاقی مؤثر هستند.
مقایسه ی ناگویی خلقی، سبک های دفاعی و اضطراب صفت- حالت در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، افسردگی اساسی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: متغیرهای روان شناختی مختلفی در اختلالات روانی نقش دارند. هدف این مطالعه مقایسه ی ناگویی خلقی، سبک های دفاعی، و اضطراب صفت- حالت در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، افسردگی اساسی و افراد عادی بود.
روش: طرح این پژوهش از نوع علی– مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را تمامی افرادی که در بهار سال 1391 به ساختمان پزشکان رسول اکرم (ص) شهرستان شاهرود مراجعه کرده بودند در بر می گرفت که از بین آنها 219 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این نمونه به سه گروه تقسیم شد: یک گروه 49 نفری با تشخیص اختلال اضطراب فراگیر، یک گروه 60 نفری با تشخیص اختلال افسردگی اساسی، و گروه دیگر 110 فرد عادی را در بر می گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه ی سبک های دفاعی، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو و پرسشنامه ی اضطراب صفت- حالت را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات ناگویی خلقی، سبک های دفاعی، و اضطراب صفت- حالت در بین افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، افسردگی اساسی، و افراد عادی تفاوت معناداری دارد. میانگین نمرات ابعاد دشواری در شناسایی احساس ها و دشواری در توصیف احساس های ناگویی خلقی، اضطراب صفت، و سبک دفاعی ناپخته در افراد مبتلا به اضطراب فراگیر و افسردگی اساسی نسبت به افراد عادی بالاتر بود. نمرات بعد تفکر برون مدار ناگویی خلقی و سبک دفاعی پخته در افراد عادی در مقایسه با گروه های بالینی میانگین بالاتری را به خود اختصاص داده بود. هیچ گونه تفاوت معناداری در میانگین نمرات سبک دفاعی روان آزرده در بین گروه ها مشاهده نشد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات اضطراب حالت در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نسبت به افراد مبتلا به افسردگی اساسی و افراد عادی بالاتر است.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از اهمیت سبک های دفاعی و ناگویی خلقی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افسردگی اساسی بود.
ارزیابی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت نشانه های افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر همراه با اختلال هیجانی همایند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانه های آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دارای یک اختلال هیجانی همایند بود. سه نفر زن مبتلا به اختلال هیجانی اضطراب فراگیر همراه با یک اختلال هیجانی همایند دیگر از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختار یافته براساس معیارهای تشخیصی DSM-IV برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان، وارد فرآیند درمان شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. کارآیی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه در طی در سه مرحله مداخله (خط پایه، درمان 12 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-Q-V)، مقیاس های عاطفه مثبت و عاطفه منفی (PANAS)، مقیاس سازگاری شغلی و اجتماعی (WSAS) و سنجه های اختصاصی اختلال همایند بیماران مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که تاثیر در مان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت آماج های درمان (نگرانی، عاطفه منفی، نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اختلال هیجانی همایند و آسیب عملکرد) بیماران هم از نظر آماری در سطح (05/0>p) و هم از نظر بالینی معنادار است. روش درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت نشانه های بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دارای یک اختلال هیجانی همایند از کارآیی لازم برخوردار است.
بررسی کارآیی درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی، زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر برکاهش علائم نگرانی و ناسازگاری زناشویی، ز ن های دارای آشفتگی زناشویی و اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کارآیی درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی، زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر بر کاهش علائم نگرانی و ناسازگاری زناشویی، زنهای دارای آشفتگی زناشویی و اختلال اضطراب فراگیر بود. بدین منظور شش نفر از زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و همسران شان که آشفتگی زناشویی نیز داشتند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. کارآیی پروتکل درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی، زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در طی سه مرحله مداخله (خط پایه، درمان 16 جلسه ای و پی گیری 3 ماهه) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (GADQ-ΙV)، مقیاس سازگاری دونفره (DAS) و پرسشنامه پذیرش و عمل (AAQ) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا(RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر آماج های درمان تاثیر مثبتی گذاشته بودند. هم چنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی کارآیی بیشتری نسبت به زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر نشان داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر آماج های درمان تاثیر مثبتی گذاشته بودند. هم چنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد انطباق یافته زوجی کارآیی بیشتری نسبت به زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر نشان داد.