فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۵ شماره ۸۷
حوزه های تخصصی:
مقایسه سبک های دلبستگی، احساس تنهایی ادراک شده و سلامت روان در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین دغدغه ها و نگرانی های سیاست گذاران بهداشتی- اجتماعی جوامع امروزی، شیوع روزافزون رفتارهای اعتیادی به خصوص اعتیاد به سیگار و دخانیات در گروه سنی جوان است. پژوهش حاضر با هدف، مقایسه سبک های دلبستگی، احساس تنهایی ادراک شده و سلامت روان در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری خوابگاهی انجام شد.
روش شناسی: بر اساس روش پژوهش علی مقایسه ای کلیه دانشجویان خوابگاهی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 91-92 مطالعه شدند. گروه نمونه شامل 50 نفر از افراد سیگاری و 50 نفر از افراد غیرسیگاری به روش نمونه گیری در دسترس در این تحقیق شرکت کردند و به پرسشنامه سبک های دلبستگی (مقیاس هایی اضطرابی، وابستگی و نزدیکی) ، پرسشنامه احساس تنهایی ادراک شده (مقیاس هایی احساس تنهایی ناشی از خانواده، احساس تنهایی ناشی از دوستان و نشانه هایی عاطفی تنهایی) و پرسشنامه سلامت روان (GHQ) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد بین دو گروه سیگاری و غیرسیگاری در مقیاس سبک های دلبستگی، احساس تنهایی و سلامت روان تفاوت معناداری وجود دارد و افرادی که سیگار مصرف می کردند از سبک های دلبستگی ناایمن تر، احساس تنهایی بیشتر و سلامت روان پایین تری برخوردار بودند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مصرف سیگار تحت تاثیر عوامل روانشناختی قرار دارد و سبک های دلبستگی، احساس تنهایی و سلامت روان با مصرف سیگار مرتبط هستند.
الگوهای شخصیتی، باورهای غیرمنطقی و تکانشگری در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد تحت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت الگوهای شخصیتی، باورهای غیرمنطقی و تکانشگری در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد و مردان عادی بود. روش:در این بررسی علی- مقایسه ای، نفر(40 مرد مبتلا به اختلال مصرف مواد تحت درمان و 40 مرد عادی) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس گروه ها از نظر ویژگی های جمعیت شناختی (سن، جنس، وضعیت تاهل و تحصیلات) همتاسازی شدند و با استفاده از پرسشنامه شخصیتی آیزنک، مقیاس باورهای غیرمنطقی جونز و پرسشنامه تکانشگری بارت ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد افراد معتاد در مقایسه با افراد عادی، نمره بالاتری در برون گرایی، روان نژندی و روان پریشی کسب می کنند. از نظر باورهای غیرمنطقی نیز بین مردان مبتلا و بهنجار تفاوت معناداری یافت شد که در این راستا، باورهای غیرمنطقی مردان مبتلا بالاتر بود. بعلاوه، گروه مبتلا در مقیاس تکانشگری، دارای نمره میانگین بالاتر از گروه بهنجار بود. نتیجه گیری: متغیرهای شخصیتی، باورهای غیرمنطقی و غیرواقع بینانه و سطوح بالای نکانشگری، عواملی هستند که می توانند منجر به گرایش بیشتر افراد به مصرف مواد گردند و هدف قرار دادن این فاکتورها در افراد مبتلای تحت درمان می تواند منجر به جلوگیری از عود مصرف مواد گردد.
بررسی سوء مصرف داروهای تجویزی در ایران و جهان
حوزه های تخصصی:
شیوع سوء مصرف مواد تبدیل به یک مسئله همه گیر جهانی و تهدید ملی برای جوانان در تمامی کشورها شده است. جدیدترین پدیده ی خارق العاده، سوء مصرف داروهای تجویزی است. بعضی داروها دارای خواص روان گردان هستند و به همین علت، بعضی وقت ها مورد سوءمصرف قرار می گیرند، یعنی به دلایل و روش های مختلف، مقداری دارو بدون تجویز پزشک یا توسط فردی غیر از شخص بیمار مورد سوءمصرف قرار می گیرد. در سال های اخیر نوجوانان و جوانان به جای مصرف مواد غیر قانونی (مانند متآمفتامین ها، اکستازی، هروئین و کوکایین)، از آرام بخش ها و دیگر داروهای در دسترس استفاده کرده و با استفاده از شیوه ها و وسایل متنوع، داروهای در دسترس را در مقادیر معین، برای رسیدن به اوج لذت مصرف می کنند. در بسیاری از کشورهای اروپایی، فروش دارو بسیار سخت و در موارد مشخص منوط به اجازه پزشک متخصص است، اما در کشور ما معمولاً در هر خانواده ای یک داروخانه کوچک وجود دارد که نقش پزشک خانواده را بازی می کند. بررسی انجام شده در سال های اخیر نشان داد که نوجوانان در این داروخانه های کوچک به دنبال پیداکردن آرام بخش های مختلف به بهانه سردرد و... هستند. سوء مصرف داروهای تجویزی به دلیل دسترسی آسان در حال افزایش است و خلاصی از آثار ظاهری آنها برای جوانان امروزی راحت است. این مطالعه یک تحقیق کتابخانه ای است که با استفاده از منابع داخلی و خارجی و منابع اینترنتی و سایت های موثق خبری انجام پذیرفته است. هدف مقاله، آگاه سازی مسئولان جهت جلوگیری از فروش بدون نسخه داروها و همچنین هشدار و آگاه سازی والدین در جهت پیشگیری از مصرف این داروها توسط نوجوانان و جوانان است و تلاش می کند تا راه حل هایی برای برون رفت از این مشکل ارایه کند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری گروهی مدیریت خشم بر مبنای الگوی ریلی و شاپشایر در کاهش پرخاشگری و ارتقای رضایت زناشویی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مدیریت خشم بر تغییر پرخاشگری و رضایت زناشویی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بود. این هدف در قالب طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل به مرحله اجرا گذارده شد. در راستای هدف فوق از جامعه مردان مبتلا به سوءمصرف مواد تعداد 12 نفر که میزان بالایی از پرخاشگری را نشان داده بودند به صورت تصادفی انتخاب و نیمی از آنان در گروه آزمایش و نیمی دیگر در گروه کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و پرسشنامه رضامندی زناشویی اینریچ استفاده شد.
نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری گروهی مدیریت خشم باعث کاهش معنادار میزان پرخاشگری و افزایش رضامندی زناشویی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. مبتنی بر نتایج می توان بیان داشت درمان شناختی-رفتاری گروهی مدیریت خشم در کاهش پرخاشگری و افزایش رضامندی زناشویی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر مؤثر است.
نقش میزان پایبندی دانشجویان به سبک زندگی اسلامی در پیش بینی میزان گرایش آن ها به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی نقش میزان پایبندی دانشجویان به سبک زندگی اسلامی در پیش بینی میزان گرایش آن ها به اعتیاد انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن را تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه محقق اردبیلی در نیمسال اول سال تحصیلی 95-1394 تشکیل می دادند. از بین این دانشجویان 377 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و با استفاده از فرم کوتاه پرسش نامه سبک زندگی اسلامی، پرسش نامه استعداد اعتیاد دانشجویان و مقیاس نگرش سنج مواد مخدر مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان پایبندی دانشجویان به سبک زندگی اسلامی با میزان تمایل آن ها به مصرف مواد و نیز مؤلفه های استعداد اعتیاد رابطه منفی داشته (01/0>P) و 23% از واریانس تمایل دانشجویان به مصرف مواد و 45% از واریانس استعداد اعتیاد دانشجویان با سبک زندگی اسلامی تبیین می شود. از بین مؤلفه های سبک زندگی اسلامی، مؤلفه مالی با ضریب بتای 28/0-، قویترین پیش بین تمایل دانشجویان به مصرف مواد و مؤلفه اخلاقی با ضریب بتای 28/0-، قویترین پیش بین استعداد اعتیاد در دانشجویان محسوب می شوند. بحث و نتیجه گیری: این یافته ها تلویحات مهمی در زمینه توجه به سبک زندگی اسلامی در دانشجویان و انجام اقدامات لازم برای ترویج و ارتقای آن به منظور پیشگیری از گرایش دانشجویان به آسیب های اجتماعی به خصوص مصرف مواد را به دنبال دارد.
تحلیل محتوای بسته های آموزشی پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تحلیل محتوای بسته های آموزشی پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی براساس مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد انجام شده است. روش: روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا و بر اساس مدل آنتروپی شانون انجام گرفته است. جامعه آماری شامل بسته های آموزشی مرتبط با پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی، و نمونه بررسی، بسته آموزشی پیشگیری از سوء مصرف مواد، مهارت های زندگی (1) و مهارت های زندگی (2) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که در محتوای بسته آموزشی پیشگیری از اعتیاد، بیشترین توجه به مؤلفه های خودآگاهی و همدلی سپس به مؤلفه تصمیم گیری و حل مساله و کم ترین توجه به ترتیب به ارتباطات مؤثر، تفکر خلاق و انتقادی، آموزش مواد، مقابله با استرس شده است. در کتاب مهارت های زندگی (1) بیشترین توجه به مؤلفه تصمیم گیری و حل مساله و ارتباط مؤثر و آموزش مواد و کم ترین توجه به مؤلفه مقابله با استرس، هیجان، و تفکر خلاق و انتقادی و خودآگاهی و همدلی شده است. در کتاب مهارت های زندگی (2) بیشترین توجه، به مؤلفه تصمیم گیری و حل مساله، خودآگاهی و همدلی و ارتباط مؤثر و کم ترین توجه به مؤلفه تفکر خلاق و انتقادی، آموزش درباره مواد و مقابله با استرس و هیجان شده است. نتیجه گیری: با توجه به این که به برخی از مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد توجه چندانی نشده، لذا لحاظ کردن آن ها در بسته های آموزشی، کمک مؤثری به ارتقاء دانش جامعه ی هدف خواهد داشت.
مقایسه هوش معنوی بین مبتلایان به اختلال سوءمصرف مواد و افراد بهنجار
حوزه های تخصصی:
وابستگی به مواد، یک اختلال مزمن و بازگشت کننده است که هزینه های سنگینی را بر افراد، خانواده ها و جامعه تحمیل می کند و با عود بسیار همراه است. به نظر می رسد که یکی از عوامل مؤثر بر عود مصرف مواد، عوامل معنوی است.کینگ (2008) هوش معنوی را به عنوان مجموعه ای از ظرفیت های ذهنی می داند که مبتنی بر جنبه های غیرمادی و متعالی هستی از قبیل شناخت خویشتن، تفکر وجودی عمیق و گسترش معنا است. هدف این پژوهش مقایسه هوش معنوی در افراد معتاد و غیرمعتاد است. به این منظور در یک مطالعه علی- مقایسه ای، از بین کلیه معتادان مراجعه کننده به کلینیک های شهر خرم آباد، نمونه ای شامل
60 معتاد و 100 نفر غیرمعتاد، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها پرسش نامه هوش معنوی کینگ را تکمیل کردند. داده ها به روش تحلیل واریانس زوجی و با استفاده از نرم افزار SPSS-16، تحلیل شدند. نتایج نشان داد هوش معنوی معتادان و افراد غیرمعتاد تفاوت معناداری دارد (p./.5). بر اساس یافته های این پژوهش، مشاوران مراکز درمان و بازتوانی اعتیاد می توانند برای پیشگیری از عود اعتیاد راهکارهای لازم را برای افزایش هوش هیجانی و هوش معنوی به معتادان و خانواده های آنان ارائه دهند.
مقایسه فعالیت مکانیزم های مغزی-رفتاری در بیماران مبتلا به سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی حساسیت مکانیزم های بازداری رفتاری، گرایش رفتاری و جنگ و گریز در بین معتادان تحت درمان نگهدارنده و افراد غیر مصرف کننده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های علی-مقایسه ای است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه معتادان شهر اصفهان بودند که به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده اند. نمونه ی انتخابی شامل 50 معتاد تحت درمان نگهدارنده و 50 نفر فرد سالم بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی شخصیتی گری-ویلسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین معتادان تحت درمان نگهدارنده و گروه بهنجار تفاوت معناداری در میان مقیاس های BAS و FFS وجود دارد، اما تفاوت دو گروه در BIS معنی دار نبود. همچنین در خرده مقیاس های روی آوری، اجتناب منفعل، خاموشی و جنگ تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. نتیجه گیری: بررسی بنیادهای عصبی/ رفتاری در قلمرو اختلالات سوءمصرف مواد حکایت از تفاوت بین این گروه و افراد فاقد این اختلال دارند و می تواند ما را در شناخت بیشتر پایه های عصبی این اختلالات هدایت کند.
بررسی اثربخشی مداخله ی شناختی–رفتاری مارلات و گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر بر میزان بهبودی و پیشگیری از عود در بیماران مرد وابسته به کراک(هروئین فشرده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر و درمان شناختی-رفتاری مارلات بر میزان بهبودی و پیشگیری از عود بیماران وابسته به کراک(هروئین فشرده) درمقایسه با بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: در یک طرح آزمایشی، 45 بیمار مرد، باتشخیص وابستگی به کراک(هروئین فشرده) برپایه ی معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری نسخه چهارم تجدید نظر شده، پس از سم زدایی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب وبه دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی 1 تحت 16 جلسه ی 5/1 ساعتی گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر قرار گرفت. گروه آزمایشی 2 نیز تحت مداخله شناختی-رفتاری مارلات 12 جلسه 2 ساعتی، قرار گرفت. گروه کنترل نیز تحت درمان نگهدارنده، قرار داشتند و هیچ نوع روان-درمانی دریافت نکردند. آزمودنی ها به کمک بررسی پرونده، تست ادرار و مصاحبه ساختاریافته، پیش از آغازدرمان، پس از پایان جلسات آموزشی و در پایان مرحله پیگیری 3 ماهه، ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد به کارگیری روش های روان درمانی به بهبودی و کاهش عود در بیماران تحت درمان نگهدارنده به متادون نقش موثری دارند. نتیجه گیری: مشکلات روانی و تعارضات موجود چه در دوره قبل از اعتیاد و چه به هنگام اعتیاد می توانند باعث گرایش مجدد افراد به مصرف مواد مخدرشوند، بنابراین به کارگیری رواندرمانی می تواند در پیشگیری ازعود نقش موثری داشته باشد.
بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی مردان معتاد و غیر معتاد (عادی) در شهرستان عسلویه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی در مردان معتاد و غیرمعتاد شهرستان عسلویه انجام گرفت. این پژوهش از نوع علی - مقایسه ای می باشد. جامعه آماری 106 نفر معتاد و 59 نفر غیر معتاد بودند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) گرد آوری شده و با کاربرد آزمون T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی دوگروه تفاوت معناداری وجود دارد ( .( p <0/05به این صورت که سوء مصرف مواد ممکن است کیفیت زندگی افراد را در هر چهار بعد (سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی) تحت تاثیر قرار دهد.
رابطه تنظیم شناختی هیجان، خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوء مصرف مواد در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی ارتباط تنظیم شناختی هیجان، خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوء مصرف مواد در دانش آموزان انجام شد. روش: این تحقیق از نوع همبستگی بود که در مقوله طرح های توصیفی قرار دارد. تعداد 400 دانش آموز پایه های اول و دوم دبیرستان های شهر شیراز در سال تحصیلی 91-90 با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس های تنظیم شناختی-هیجان، خودکارآمدی، برانگیختگی، مهارت های اجتماعی و فهرست سوء مصرف مواد (محقق ساخته) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان دادند برانگیختگی و سطوح پایین مهارت های اجتماعی سهم معناداری در پیش بینی سوء مصرف مواد دارند. نتیجه گیری: نتایج مبین آن بودند که بر انگیختگی رفتاری، سطوح پایین خودکارآمدی، تنظیم شناختی هیجان، عدم تفکر و برنامه ریزی در کارها و سطوح پایین مهارت های اجتماعی در گرایش نوجوانان به سوء مصرف مواد موثراند.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر کاهش ولع و عود مصرف در بیماران سوءمصرف مواد تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با همه تلاش هایی که درزمینه ترک اعتیاد صورت می گیرد آمار فراوان عود مصرف مواد درنتیجه تجربه ولع پس از ترک مواد نگران کننده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر مصاحبه انگیزشی بر کاهش ولع و عود مصرف در بیماران تحت درمان با متادون بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. از تعداد 60 بیمار در مرکز درمانی ترک اعتیاد، تعداد 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. هر دو گروه پرسشنامه های ولع مصرف و عود (پیگیری شش ماهه) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش در مورد اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر کاهش ولع و عود مصرف تائید شد و میان گروه آزمایش که مصاحبه انگیزشی و دارودرمانی دریافت کرده بودند و گروه گواه که تنها دارودرمانی متادون را دریافت کرده بودند تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: این یافته ها می تواند متخصصین را در جهت استفاده از درمان های روان شناختی در کنار دارودرمانی در زمینه ی اعتیاد یاری دهد.
اضطراب و افسردگی در زنان جوان وابسته به مواد در مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حدود 10 درصد معتادان کشور، زن هستند. از مباحث مهم در بررسی وابستگی زنان به مواد، اختلالات روانی از جمله اضطراب و افسردگی است که عامل موثر در گرایش زنان به سمت وابستگی به مواد است و میتواند پیامد وابستگی نیز باشد. این مطالعه با هدف بررسی اضطراب و افسردگی در زنان جوان با وابستگی به مواد در شهر مشهد انجام شده است.
روشکار: این مطالعهی مورد-شاهدی روی 236 زن 25-16 ساله در سه گروه زنان وابسته به مواد آسیبپذیر، زنان وابسته به مواد فاقد آسیبپذیری و شاهد منتخب به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی در سال 1390 با رضایت آگاهانه انجام شد. اطلاعات کسب شده شامل ویژگیهای جمعیتشناختی، اقتصادی-اجتماعی و اضطراب و افسردگی بر اساس پرسشنامهی بک توسط نرمافزار SPSS تحلیل شد. برای توصیف آزمودنیها از آمار توصیفی و برای مقایسه از آزمونهای پارامتریک (آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس) و غیر پارامتریک (من-ویتنی و کروسکال-والیس) استفاده شده است.
یافتهها: وجود اضطراب و شدت آن در افراد وابسته به مواد (آسیبپذیر و فاقد آسیبپذیری) به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد (0.001>P) ولی بین دو گروه وابسته به مواد، معنیدار نبود (0.05=P). وجود افسردگی و شدت آن در دو گروه وابسته به مواد به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد (0.001>P) ولی بین دو گروه وابسته به مواد معنیدار نبود (0.07=P).
نتیجهگیری: بین وابستگی به مواد با سطح اضطراب و افسردگی، شدت اضطراب و افسردگی و آسیب پذیری در زنان رابطهی معنیداری وجود دارد.
متنوعه: تریاک و طفل
پیش بینی تغییرپذیری افراد معتاد به تریاک از طریق طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی در تغییرپذیری افراد معتاد به تریاک بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. برای انجام تحقیق 162 نفر از مردان مصرف کننده تریاک براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های طرحواره ناسازگار اولیه یانگ، دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید و تغییرپذیری رودآیلند استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 1/38 % از واریانس تغییرپذیری توسط متغیرهای دلبستگی ایمن، دلبستگی اجتنابی و طرحواره های ناسازگار اولیه تبیین می شود. هم چنین، بین طرحواره های ناسازگار اولیه و دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی ناایمن در بروز رفتارهای ناسازگار، با اصلاح افکار ناکارآمد و روابط سیستمی می توان انتظار داشت که تغییرپذیری معتادین به تریاک افزایش یابد.
اثربخشی تکنیک های تنظیم هیجانی رفتاردرمانی دیالکتیک بر راهبردهای تنظیم هیجان زنان با اختلالات شخصیت مرزی و اختلال سوء مصرف مواد: طرح خط پایه چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همبودی اختلال شخصیت مرزی با اختلال سوء مصرف مواد بالا است.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکنیک های تنظیم هیجانی\nرفتاردرمانی دیالکتیک بر راهبردهای تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد انجام شد. بر اساس میزان تمایل یه شرکت در پژوهش، مصاحبه تشخیصی ساختاریافته و ملاکهای ورود، از میان بیماران زن مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد، چهار نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. هر چهار شرکتکننده دردوازده جلسه با تکنیکهای تنظیم هیجانی از رویکرد رفتار درمانی دیالکتیک تحت درمان قرار گرفتند. به منظور سنجش راهبردهای تنظیم هیجان منفی از پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی استفاده شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل دیداری نمودارها و شاخص روند، ثبات، درصد داده های غیر همپوش و درصد داده های همپوش استفاده شد . رفتار درمانی دیالکتیک نمرات را در راهبردهای منفی تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد کاهش داد. بازبینی نمودارهای اثربخشی و اندازه اثر بیانگر کاهش معنادار راهبردهای تنظیم هیجانی منفی (شامل ملامت خویشتن، نشخوارفکری، ملامت\nدیگران و فاجعه انگاری) در شرکتکنندگان بود. تکنیک های تنظیم هیجانی در کاهش استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان ی منفی (شامل ملامت خویشتن، نشخوارگری، ملامت دیگران و فاجعه انگاری) موثر است و میتواند برای درمان زنان با همبودی اختلال شخصیت مرزی و\nسوء مصرف مواد استفاده شود.