فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین اثربخشی آموزش مهارت های شناختی رفتاری بر نگرش، افسردگی و خلق عمومی معتادین به شیشه می باشد. بدین منظور، در یک طرح آزمایشی با اندازه گیری مکرر، 36 بیمار با تشخیص وابستگی به شیشه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایشی طی 12 جلسه دو ساعته به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت. آزمودنی های هر دو گروه توسط مصاحبه ساخت یافته شخصیت (SCID)، پرسشنامه نگرش نسبت به مواد، افسردگی بک و پرسشنامه بهر هیجانی، قبل از شروع درمان(مرحله ارزیابی)، جلسه ششم، دوازدهم و 90 روز پس از پایان درمان مورد ارزیابی قرار گرفت. گروه کنترل در این مدت درمان روان شناختی دریافت نکرد. داده ها به کمک آزمون t همبسته، روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آنالیز واریانس دو طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر طبق داده ها و یافته ها، از نظر متغیرهای پژوهش بین میانگین های دو گروه آزمایشی و کنترل در مرحله پیگیری تفاوت معنادار آماری وجود دارد. یعنی، در مرحله پیگیری گروهی که از درمان شناختی رفتاری برخوردار بودند در مقایسه با گروه کنترل که درمانی دریافت نکردند، تغییر نگرش، افسردگی و خلق عمومی از خود نشان دادند و فرضیه های پژوهش تایید شد. نتایج نشان داد آموزش مهارت های شناختی رفتاری تغییر نگرش، کاهش افسردگی و بهبود خلق عمومی را در پی دارد
مطالعه قوم نگارانه ی هنجارها و توصیه های عامیانه تشویق کننده مصرف مواد مخدر (مورد مطالعه: قوم عرب شهرستان اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه خرده فرهنگ ها یکی از مهمترین شیوه ها برای شناخت و بررسی آسیب های اجتماعی می باشد. سهم مردم نگاری، در زمینه پژوهش در مواد مخدر، تمرکز بر روابط اجتماعی با محوریت استفاده از مواد مخدر است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی خرده فرهنگ های قومی (قوم عرب شهرستان اهواز) و هنجارها و توصیه های عامیانه ی تشویق کننده مصرف مواد مخدر است. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش قوم نگاری انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد. برای رسیدن به کفایت نمونه از اشباع نظری استفاده شد. قلمرو این بررسی، خرده فرهنگ قوم عرب بود. برای تحلیل داده های پژوهش، از روش کدگذاری سه مرحله ای بهره گرفته شد. مرحله ی اول، کدگذاری باز بود که مفاهیم مهم استخراج شد. در مرحله ی کدگذاری محوری، کدهای محوری از تلخیص مفاهیم مقولات مهم بیرون کشیده شد. یافته ها: علل گرایش به باورها و آداب و رسوم، تعلیم نادرست والدین با توجه به بعد نسبتا بالای خانواده های اعراب، تبلیغات غلط فرهنگی، علم نداشتن، نبودن امکانات رفاهی، بیکاری، سطح پایین کیفیت زندگی و تبعیت از آداب و رسوم قومی در زمینه مصرف مواد مخدر بود. در خصوص باورهای عامیانه تشویق کننده مواد مخدر یافته ها نشان داد درک و ارزش های مشترک می تواند قواعد روشنی برای استفاده کنندگان مواد مخدر باشد. دانش در مورد مصرف مواد مخدر از طریق یک شبکه به هم پیوسته اجتماعی، که بیشتر نشان دهنده وجود یک خرده فرهنگ مواد مخدر است، منتقل می شود. نتیجه گیری: می توان استدلال کرد که باورها و هنجارهای تشویق کننده مصرف مواد مخدر، برای درمان و یا کاهش درد ناشی از بیماری ها از قدیم الایام در طب سنتی رواج داشته است.
اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان در مقابله شناختی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان در مقابله شناختی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بود. روش : در قالب طرح شبه تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه، 16 بیمار مبتلا به سوء مصرف مواد به شیوه نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش گروهی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان قرار گرفت درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. دو گروه قبل و بعد از اتمام مداخله پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (حسنی، 1390) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان منجر به کاهش راهبردهای سازش نایافته ملامت خویش، نشخوارگری، فاجعه سازی و ملامت دیگران و افزایش راهبردهای سازش یافته تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه گیری می شود. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان از طریق کاهش راهبردهای سازش نایافته و افزایش راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجان می تواند زمینه را برای بهبود و عدم بازگشت سوء مصرف فراهم نماید.
بررسی عملکرد شناختی در معتادان سوءمصرف کننده مواد، معتادان تحت درمان با متادون و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد شناختی در معتادان سوءمصرف کننده مواد، معتادان تحت درمان با متادون و افراد بهنجار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را مردان سوءمصرف کننده مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان خوی در سال 1392 تشکیل می دادند. نمونه آماری پژوهش شامل 40 نفر معتاد تحت درمان با متادون، 40 نفر معتاد در حال مصرف مواد، و 40 نفر افراد غیر معتاد بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و مقیاس حافظه وکسلر روی هر 3 گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد گروه سوءمصرف کننده مواد نسبت به گروه تحت درمان با متادون و افراد عادی و همچنین عملکردگروه تحت درمان با متادون نسبت به گروه عادی در آزمون ویسکانسین و مقیاس حافظه وکسلر تفاوت معنی دار داشت. ولی خطای درجاماندگی درگروه تحت درمان با متادون و افراد عادی تفاوت معنی دار نداشت. نتیجه گیری: می توان گفت مصرف مزمن مواد روانگردان موجب آسیب نواحی متعدد مغزی همچون قشر پیش پیشانی و هیپوکامپ شده و در نتیجه باعث اختلال در کارکردهای شناختی می گردد.
اثربخشی درمان گروهی شناختی - رفتاری بر کاهش افسردگی در افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی افراد معتاد به مواد مخدر شهرستان قروه انجام شد. روش: جامعه مورد مطالعه شامل افراد معتاد مراجعه کننده به یکی از مراکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1392 بود. تعداد 60 نفر از افراد معتاد مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و تعداد 24 نفر از آن ها که در پرسشنامه افسردگی بالاترین نمرات را داشتند انتخاب شده و به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. درمان گروهی شناختی - رفتاری به تعداد 12 جلسه یک و نیم ساعته در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل تحت هیچگونه درمانی قرار نگرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی 21 سوالی افسردگی بک استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از نمرات پایین تر گروه آزمایش در نمرات افسردگی داشت. نتیجه گیری: درمان گروهی شناختی-رفتاری در کاهش افسردگی افراد معتاد مؤثر است.
بررسی عوامل اعتیاد در مراجعات مرکز معتادان خود معرف مراغه
حوزه های تخصصی:
بیش فعالی/کمبود توجه و اعتیاد به مواد مخدر: نقش میانجی ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، مقایسه شدت بیش فعالی/کمبود توجه و زیر مقیاس های آن به همراه میزان ذهن آگاهی در افراد معتاد به مواد مخدر و افراد عادی بود. همچنین این مطالعه به بررسی نقش میانجی گر ذهن آگاهی در ارتباط علّی بیش فعالی/کمبود توجه با اعتیاد به مواد مخدر پرداخت. نمونه مورد بررسی شامل 153 نفر معتادان بدون نام و 103 نفر افراد همتا و عادی بود. داده ها به کمک مقیاس تشخیصی کوتاه نقص توجه-بیش فعالی کانرز بزرگسالان و مقیاس ذهن آگاهی گردآوری شده و به کمک ضرایب همبستگی، آزمون تی و تحلیل میانجی آنالیز شدند. همبستگی های معکوس و معناداری بین نمره کل بیش فعالی/کمبود توجه و زیرمقیاس های آن با ذهن آگاهی بدست آمد. همچنین تفاوت های معناداری از نظر ذهن آگاهی و بیش فعالی/کمبود توجه و زیرمقیاس های آن در افراد معتاد با همتاهای غیرمعتاد آن ها مشاهده شد. تحلیل میانجی از نقش واسطه ای معنادار ذهن آگاهی در ارتباط علّی نمره کل بیش فعالی/کمبود توجه بر اعتیاد به مواد مخدر حمایت نمود. بر اساس یافته ها، منطقی به نظر می رسد که اولا نقش اختلال بیش فعالی/کمبود توجه بزرگسالان در ابتلا به اعتیاد با مواد مخدر از نو مورد توجه قرار گیرد. ثانیا در مداخلات درمانی اعتیاد به مواد مخدر، نقش ذهن آگاهی به عنوان عاملی مهم در در نظر گرفته شود.
اثربخشی درمان فراشناختی گروهی بر ترک اعتیاد و سنجش پایداری اثر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی گروهی بر ترک اعتیاد و سنجش پایداری اثر آن صورت گرفت. روش: نوع پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تبریز در نیمه دوم سال 1392 و نیمه اول سال 1393 بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 50 نفر (مداخله فراشناختی 25 نفر و کنترل 25 نفر) انتخاب شد. مقیاس های افکار اعتیاد مک مولین، مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان اعتیاد و نگرش نسبت به اعتیاد در گروه نمونه اجرا شد. روش درمانی فراشناختی گروهی در 8 جلسه یک ساعته اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان فراشناختی گروهی باعث کاهش نگرش نسبت به اعتیاد و افزایش تمایل به تغییر و درمان اعتیاد می شود. نتیجه گیری: درمان فراشناختی گروهی از روش های درمانی تاثیرگذار بر نگرش نسبت به اعتیاد وتمایل به تغییر و درمان می باشد.
بررسی سیستم های مغزی/رفتاری در افراد سوءمصرف کننده مواد مخدر در مقایسه با سوءمصرف کنندگان مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تفاوت دو گروه مصرف کننده مواد مخدر و محرک در نمرات مربوط به سیستم های مغزی/رفتاری می باشد. روش: طرح پژوهشی از نوع علی-مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 200 مرد مبتلا به سوء مصرف مواد بود که از بین بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی مجاز و کمپ های بستری ترک اعتیاد در شهر تبریز، به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. برای بررسی سیستم های مغزی/رفتاری، از پرسش نامه سیستم فعال سازی و بازداری رفتار که توسط کارور و وایت (1994) تهیه شده، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد نمره های سیستم فعال ساز رفتاری در افراد مصرف کننده مواد محرک و مخدر متفاوت است و افراد مصرف کننده ی مواد محرک، سیستم فعال ساز رفتاری غالب تری دارند. اما نمره ی سیستم بازداری رفتاری در افراد مصرف کننده مواد محرک و مخدر تفاوت معنا داری نداشتند. نتیجه گیری: نتایج دارای تلویحات کاربردی می باشد.
مقایسه صفات شخصیتی خودشیفته، ضداجتماعی و مرزی در زندانیان معتاد، غیرمعتاد و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه صفات شخصیتی خودشیفته، ضداجتماعی و مرزی در زندانیان معتاد، زندانیان غیرمعتاد و افراد عادی صورت گرفت. روش: طرح پژوهشی از نوع علی-مقایسه ای بود. حجم نمونه 180 نفر از زندانیان معتاد، زندانیان غیرمعتاد زندان میاندوآب و افراد عادی (هر گروه60 نفر) بودند که گروه ها از نظر ویژگی های جمعیت شناختی همتاسازی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شخصیتی خودشیفته NPI-16، مقیاس ضداجتماعی میلون3 و پرسشنامه شخصیت مرزی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در صفت خودشیفته بین زندانیان معتاد با افراد عادی، و زندانیان غیرمعتاد تفاوت وجود دارد، و بین زندانیان غیرمعتاد و افراد عادی تفاوت به دست نیامد. همچنین در صفات ضداجتماعی و مرزی بین سه گروه تفاوت معنادار به دست آمد. نتیجه گیری: مقایسه گروه-های فوق در بردارنده اطلاعات مهمی برای پیش گیری، درمان اعتیاد و وقوع جرم می باشد.
ارتباط ویژگی های شخصیتی و راهکارهای مقابله با درد در سوء مصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) در پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزند پروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) در پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی دانشجویان انجام شده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان پسر کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 94-93 بود که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای، تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بودند از: پرسش نامه های جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده). برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل ممیز به شیوه همزمان و گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) پیش بینی کننده خوبی برای پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی می باشد. نتیجه گیری: یافته ها نقش و اهمیت متغیرهای جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه های فرزندپروری و ادراک حمایت اجتماعی در سوءمصرف مواد را متذکر می سازد.
اثربخشی آموزش واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب بر اضطراب و امیدواری افراد وابسته به مواد در حین ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب بر اضطراب و امیدواری افراد وابسته به مواد در حین ترک بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد وابسته به مواد ساکن در کمپ های ترک اعتیاد شهرستان مراغه بودند. از این جامعه آماری تعداد 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های اضطراب زونگ و امیدواری میلر استفاده شد. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات آموزشی شرکت کردند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که آموزش واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب اضطراب را کاهش و امیدواری را افزایش می دهد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت سطح اضطراب و امیدواری در دوره ترک مواد، مراکز ترک اعتیاد می توانند با ارائه آموزش نظریه انتخاب به افزایش سطح امیدواری و کاهش اضطراب افراد پس از ترک مواد کمک کنند.
درمان نگهدارنده با نالترکسون در بیماران وابسته به مواد افیونی و ارتباط آن با عوامل جمعیت شناختی و روانشناختی
حوزه های تخصصی:
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و اختلالات مصرف مواد: مروری نظری و پژوهشی
حوزه های تخصصی:
اختلالات مصرف مواد با مصرف مکرر و ناهنجار مواد و یا الکل توصیف می شود که اغلب به پریشانی فراوان و اختلال در زمینه های فردی، اجتماعی و شغلی منجر می شود. تعدادی از رویکردهای درمانی در درمان اختلالات مصرف مواد مؤثر شناخته شده اند. با این حال، درمان اختلالات مصرف مواد دشوار است. چنانچه عود مکرر از ویژگی های مشکل زای رایج این اختلالات است. موج سوم درمان شناختی رفتاری از جمله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شامل رویکردها و روش های جدیدی است که پتانسیل بالایی برای رسیدگی به موارد پیچیده سوءمصرف مواد دارد. هدف از این تحقیق مروری نظری و پژوهشی بر کارایی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در درمان اختلالات مصرف مواد بود. روش پژوهش مطالعات کتابخانه ای و یادداشت برداری و خواندن اسناد بود. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد یک مداخله امیدبخش برای اختلالات مصرف مواد است. با این حال برای کارایی بیشتر، پژوهش بیشتر با نمونه های بزرگ تر و دوره پیگیری طولانی، همراه با مطالعه مکانیسم درمان برای شکل دهی مدل نظری و پروتکل درمان سوءمصرف مواد مورد نیاز است. در پایان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان یک مداخله مؤثر برای اختلالات مصرف مواد توصیه شده است.
اثربخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی بر میزان ولع مصرف و دشواری در خود نظم بخشی هیجانی مصرف کنندگان شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در فرآیند درمان و پیشگیری از بازگشت اعتیاد، حالت های هیجانی منفی و مثبت، و وسوسه از مهم ترین عوامل خطر بازگشت می باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیکی بر میزان ولع مصرف و دشواری در خودنظم بخشی هیجانی مصرف کنندگان شیشه اجرا شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی سوء مصرف کنندگان ماده محرک شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد تحت پوشش بهزیستی شهرستان نورآباد در زمستان و بهار 93-1392 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مصرف کنندگان شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. براساس میزان تمایل به شرکت در مطالعه، مصاحبه ی تشخیصی ساختار یافته و ملاک های ورود، از میان مصرف کنندگان شیشه، 30 آزمودنی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. آموزش روان درمانی گروهی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی، طی 12 جلسه بر گروه آزمایش انجام شد. مقیاس های ولع مصرف اختیاری و دشواری در خود نظم بخشی هیجانی گراتز در سه مرحله پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دوماهه توسط کلیه شرکت کنندگان تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که میزان ولع مصرف و مشکلات در نظم جویی هیجانی گروه آزمایش کاهش یافته است. بازبینی دیداری نمودارهای اثربخشی و اندازه ی ضریب تأثیر نیز بیانگر کاهش معنادار و قابل توجه نمرات میزان ولع مصرف و نظم جویی هیجانی در پس آزمون آزمودنی ها گروه آزمایش بود و نتایج در مرحله پیگیری حفظ شدند. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای گروهی رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) از طریق کاهش راهبردهای سازش نیافته و افزایش راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجانی می تواند زمینه را برای بهبود و عدم بازگشت مصرف شیشه فراهم نماید.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر بهبود راهبردهای مقابله ای و علائم اعتیاد در بیماران وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر بهبود مهارت های مقابله ای و علائم اعتیاد در بیماران وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش: در یک پژوهش شبه آزمایشی90 نفر از بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان ارومیه با استفاده از نمونه-گیری تصادفی در دو گروه آزمایشی (45 نفر) و گواه (45 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت درمان شناختی -رفتاری به سبک کارول قرار گرفت و گروه گواه فقط داروی متادون و دیگر داروهای فیزیکی دریافت کردند. همه آزمودنی ها در ابتدای پژوهش، در حین پژوهش(بعد از سه ماه) و سه ماه بعد از درمان (پیگیری) پرسشنامه راهبردهای مقابله ای را تکمیل کردند. همچنین از نظر میزان بهبودی علائم اعتیاد و روند درمان با استفاده از پرسشنامه نیمرخ اعتیاد مادزلی مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حکایت از اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و بقای آن داشت. نتیجه-گیری: درمان شناختی-رفتاری در بهبود راهبردهای مقابله ای و بهبود سلامت روانی و جسمانی بیماران وابسته به مواد مخدر مؤثر است.