فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی معنادرمانی گروهی بر سلامت معنوی و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه مطالعه حاضر 40 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 40 دقیقه ای تحت معنادرمانی گروهی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. داده ها با پرسشنامه سلامت معنوی (پالوتزین و الیسون، 1982) و خرده مقیاس سازگاری اجتماعی در سیاهه سازگاری (سینها و سینگ، 1993) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر هر دو متغیر سلامت معنوی و سازگاری اجتماعی تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، روش معنادرمانی گروهی باعث بهبود سلامت معنوی و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی شد (001/0P< ). طبق نتایج این مطالعه، متخصصان و درمانگران سلامت می توانند از روش معنادرمانی گروهی در کنار سایر روش های درمانی موثر جهت بهبود سلامت معنوی و سازگاری اجتماعی بهره ببرند.
اثربخشی آموزش مهدویت بر بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهدویت بر بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن انجام شد. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود و طرح آن به صورت گروه های آزمایش و گروه کنترل و دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال تحصیلی 1401-1402 بود. حجم نمونه پژوهش برای هر گروه 15 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) و در مجموع 30 نفر براورد شد. نمونه گیری در مرحله اول به صورت داوطلبانه در دانشگاه آزاد رودهن انجام شد که از طریق اجرای پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (2002)، دانشجویانی که نمره پایین از این دو پرسشنامه دریافت نمودند، غربالگری شد، سپس از بین این دانشجویان، افرادی که حاضر به همکاری با پژوهشگر و دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند را انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس گروه آموزش تحت آموزش مهدویت قرار گرفت ولی گروه کنترل آموزشی دریافت کرد، سپس مجدد از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS-25 نشان داد، آموزش مهدویت بر افزایش خرده مقیاس های بهزیستی روانشناختی شامل پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن به طور معناداری مؤثر است.
سبک های مقابله ای والدین با هیجان های منفی کودکان: نقش واسطه ای نظم جویی هیجان در والدین دارای فرزند درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین سبک های مقابله ای والدین با هیجان های منفی کودکان با توجه به نقش واسطه ای نظم جویی هیجان در والدین دارای فرزند در خودمانیم بود. این پژوهش از نوع توصیفی، از نوع همبستگی بود و جامعه آماری والدین دانش آموزان دارای اختلال درخودماندگی در مدارس کودکان استثنایی شهر بندرعباس در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بود که 300 نفر تخمین زده شد. با توجه به محدود بودن جامعه در دسترس تمام والدین به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند که از این تعداد 250 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه سرشت و منش (کلونینجر، 1986)؛ مقیاس مشکلات در نظم جویی هیجانی (گراتز و روئمر، 2004) و مقیاس سبک های مقابله با هیجانات منفی کودکان (فابس، آیزنبرگ و برونزوایگ، 1990) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد منش همکاری و خود راهبری، تبیین کننده مثبت نظم جویی هیجانی در والدین دارای فرزند درخودمانده است. سرشت آسیب پرهیزی و پشتکار تبیین کننده های منفی نظم جویی هیجانی و سرشت پاداش وابسته تبیین کننده مثبت نظمجویی هیجانی و همچنین منش خود فرا روی تبیین کننده مثبت سبک های برخورد حمایتی و غیرحمایتی و سرشت آسیب پرهیزی تبیین کننده منفی سبک های حمایتی بود. سرشت پاداش وابسته تبیین کننده منفی سبک های غیر حمایتی و سرشت پشتکار نیز تبیین کننده مثبت سبک های غیر حمایتی بود. هیچ یک از مسیرهای واسطه ای معنی دار نبودند. به طور کلی می توان گفت ویژگی های سرشت و منش والدین می توانند تبیین کننده سبک های مقابله با هیجان های منفی والدین و همچنین نظم جویی هیجان آنها باشند که هر دو نقش مهمی در اجتماعی شدن هیجانی فرزندان دارند.
الگوی تحلیل راهبردی مبارزه با مواد مخدر بر محور اندیشه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۲۶-۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، ارائه الگوی تحلیل راهبردی مبارزه با مواد مخدر بر محور اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بود. روش: پژوهش حاضر کاربردی و در زمره پژوهش های کیفی بود. روش مطالعه تحلیل گفتمان و تحلیل محتوا بود و روش گردآوری داده ها اسنادی بود. در این پژوهش از مجموعه بیانات و سخنرانی های مقام معظم رهبری (مدظله العالی) با تمرکز بر سخنرانی های موضوعی و ویژه در مناسبات استفاده شد و برای طراحی الگوی تحلیل راهبردی، با نظر خبرگان و صاحب نظران، از روش دلفی استفاده شد. یافته ها: الگوی تحلیل راهبردی مبتنی بر اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در پنج مؤلفه تحلیل واقعیت، اهداف راهبردی، اصول و ارزش ها، سیاست ها و راهبردهای کلی و عمومی و همچنین دو زیرمؤلفه شایستگی های کلیدی و چالش ها ذیل مؤلفه تحلیل واقعیت ارائه شد. همچنین، راهبردهای حوزه مبارزه با مواد مخدر برگرفته از راهبردهای استخراجی از بیانات معظم له را می توان در هفت حوزه فرهنگی-اجتماعی؛ علمی، فناوری و آموزشی؛ اقتصادی؛ سیاسی و سیاست خارجی؛ حقوقی، اداری و قضایی؛ دفاعی-امنیتی و امور زیربنایی دسته بندی نمود. نتیجه گیری: الگوی تحلیل راهبردی ارائه شده می تواند مورداستفاده همه سازمان ها برای طراحی راهبردها برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) قرار گیرد.
اثر محافظتی تمرین استقامتی و کروسین بر تغییرات بافتی قشر مخ در مدل جانوری اعتیاد با مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۲۰۰-۱۸۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر محافظتی تمرین استقامتی و کروسین بر تغییرات بافتی قشر مخ در مدل جانوری اعتیاد با مت آمفتامین بود. روش: در این پژوهش تجربی، 40 موش صحرایی ماده نژاد ویستار از دانشگاه علوم پزشکی شاهرود با وزن 160-140 گرم در پنج گروه کنترل سالم، مت آمفتامین، مت آمفتامین تمرین هوازی، مت آمفتامین و کروسین، مت آمفتامین، کروسین و تمرین هوازی قرار گرفتند. مت آمفتامین به میزان 15 میلی گرم و به مدت 4 روز هر 12 ساعت برای ایجاد مدل جانوری اعتیاد به صورت صفاقی تزریق شد. همچنین، دوز مصرفی کروسین برای نمونه ها 40 یا 80 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت صفاقی تزریق شد که با آب مقطر ترکیب و طی 5 روز انجام شد. برنامه تمرین هوازی شامل دویدن روی تردمیل 12-15 متر در دقیقه، پنج روز هفته به مدت هشت هفته اجرا شد. پس از بیهوشی، کالبد شکافی انجام شد و نمونه های بافت قشر مخ گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون کروسکال والیس و مقایسه مقادیر رتبه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مدل جانوری اعتیاد با مت آمفتامین بی نظمی بافتی و سلولی، تغییر شکل و اندازه نورون های هرمی و کاهش تعداد سلول های میکروگلیا در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. تمرین استقامتی، مصرف مکمل کروسین و تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل کروسین با بهبود تغییرات بافتی و سلولی در بافت قشر مخ در مدل جانوری اعتیاد با مت آمفتامین در مقایسه با گروه مت آمفتامین همراه بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین هوازی و مکمل کروسین بتواند به کاهش آسیب بافتی و بهبود عوامل عصبی قشر مخ در مدل جانوری اعتیاد با مت آمفتامین کمک کند.
تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطح سرمی هورمون های گنادوتروپین و سیرتوئین1 در موش های صحرایی نر با سندروم ترک مورفین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۱۱۲-۹۵
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطح سرمی هورمون های گنادوتروپین و سیرتوئین 1 در موش های صحرایی نر با سندروم ترک مورفین صورت گرفت. روش : در این مطالعه تجربی، 40 سر رت صحرایی نر نژاد ویستار (سن 8 تا 10 هفته ای، وزن 30±130گرم) به طور تصادفی به 4 گروه سالم مقاومتی، مرفین مقاومتی، کنترل سالم و کنترل مورفین تقسیم شدند. پروتکل ایجاد اعتیاد از طریق دریافت دوزهای فزاینده 1/0 تا 4/0 میلی گرم بر میلی لیتر مورفین برای 21 روز اجرا ش د و در نهایت روز بیست و دوم علائم سندروم ترک مورفین به صورت شاخص های کمی بررسی شد. یک روز پس از پروتکل سندرم ترک مورفین، گروه های ورزشی برای هشت هفته تحت تمرین مقاومتی فزاینده قرار گرفتند (ب الا رف تن از نردبان مخصوص به ارتفاع یک متر و با 26 پله با فاص له 4 سانتی متر سه جلسه در هفته). خونگیری 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی انجام شد و هورمون های گنادوتروپین و سیرتوئین1 با استفاده از روش الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت و نهایتا داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه بررسی شدند. یافته ها: هشت هفته تمرین مقاومتی موجب افزایش معنی دار سطوح سرمی هورمون گنادوتروپین در گروه سالم مقاومتی نسبت به گروه کنترل سالم شد، اما این اختلاف در گروه مورفین مقاومتی نسبت به گروه کنترل مورفین معنی دار نبود. در سطوح سیرتوئین1 در گروه مورفین مقاومتی نسبت به گروه کنترل مورفین افزایش معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، به نظر می رسد تمرین مقاومتی می تواند همزمان با کاهش علائم سندروم ترک مورفین بر بهبود سطح سیرتوئین 1 در موش های صحرایی نر با سندرم ترک مورفین موثر باشد.
اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج به منزله مهم ترین و عالی ترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تأکید بوده است. دلایل اصلی ازدواج عشق و محبت داشتن به شریک و همراه در زندگی، ارضای نیازهای عاطفی-روانی و افزایش شادی و خشنودی است. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی با الگوی EIS بر تاب آوری خانواده و رضایت زناشویی زوجین بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی منطقه 4 تهران در سال 1400 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر یا 10 زوج) و یک گروه کنترل (20 نفر یا 10 زوج) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته زوج درمانی مبتنی بر الگوی EIS (Amini et al., 2021) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری خانواده McCubbin et al. (1986) و پرسشنامه رضایت زناشویی ENRICH بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر رضایت زناشویی (93/8 = F و 001/0 = P) و تاب آوری خانواده (10/8 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (زوج درمانی با الگوی EIS) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (رضایت زناشویی و تاب آوری خانواده) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای زوج درمانی با الگوی EIS بر گروه آزمایش بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که این تأثیرات پایدار بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود که زوج درمانی با الگوی EIS بر رضایت زناشویی و تاب آوری خانواده زوجین مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس ذهن آگاهی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
121 - 131
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس ذهن آگاهی بین فردی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی افراد شهر تهران مراجعه کننده به بیمارستان رسول اکرم (ص) در مهر و آبان سال 1401 بود. 321 نفر به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب و به مقیاس های ذهن آگاهی بین فردی (پراتچر و دیگران، 2019) ، همدلی اساسی (فارینگتون، 2006) و پریشانی روان شناختی کسلر (کسلر و دیگران ،2002) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و برای روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس 87/0 و برای زیرمولفه های حضور، آگاهی نسبت به خود و دیگری، پذیرش غیرقضاوتی و غیرواکنشی بودن به ترتیب 69/0، 83/0، 69/0 و 72/0 بود. مقیاس ذهن آگاهی بین فردی همبستگی مثبت معناداری را با مقیاس همدلی اساسی (0.429) و همبستگی منفی را با پریشانی روان شناختی (0.356-) نشان داد. بر اساس نتایج به دست آمده ذهن آگاهی بین فردی می تواند پیامدهای رابطه ی مثبتی را در تعاملات بین فردی داشته باشد. به طور کلی نسخه ایرانی مقیاس ذهن آگاهی بین فردی ساختار 4 عاملی و پایایی و روایی مناسبی را نشان داد و در پژوهش های مختلف می توان از آن استفاده کرد
مقایسه حافظه کوتاه مدت، عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دو زبانه ها و یک زبانه های زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه حافظه کوتاه مدت، عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دو زبانه ها و یک زبانه های زودهنگام و ارائه یک الگوی تبینی در دانش آموزان پسریک زبانه و دو زبانه انجام شده است. تعداد380 دانش آموز پایه پنجم دبستان شهر بجنورد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. جهت سنجش حافظه کوتاه مدت از اشکال پیچیده ری و استریت ، جهت سنجش عملکرد خواندن از ابزار عملکرد خواندن و نارساخوانی (نما) و ازمیانگین نمرات پایان سال دروس ریاضی، فارسی و علوم به منظور سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که در هر دو گروه، اثر مستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی و اثر غیرمستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی با واسطه عملکرد خواندن مثبت و معنادا دار بود و بالاترین ضریب مسیر بین حافظه کوتاه مدت و پیشرفت تحصیلی و پایین ترین ضریب بین عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد. در تمام مؤلفه ها بجز خرده مقیاس های حذف آواها و خواندن ناکلمات (در متغیر عملکرد خواندن) دوزبانه ها نمرات بالاتری داشتند. نتیجه آن که یادگیری مهارت های یک زبان مانند خواندن و نوشتن به غنی سازی مهارت های زبان دیگر و افزایش آواها و معانی در حافظه کمک می کند و تبحر بدست آمده در یک زبان به زبان دیگر منتقل می شود. لذا افراد دوزبانه به دلیل برخورداری از دانش و اطلاعات و تجربه های بیشتر در حوزه های زبانی مختلف مهارت های بیشتری در مقایسه با یک زبانه ها دارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه حافظه کوتاه مدت، عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دو زبانه ها و یک زبانه های زودهنگام و ارائه یک الگوی تبینی در دانش آموزان پسریک زبانه و دو زبانه انجام شده است. تعداد380 دانش آموز پایه پنجم دبستان شهر بجنورد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. جهت سنجش حافظه کوتاه مدت از اشکال پیچیده ری و استریت ، جهت سنجش عملکرد خواندن از ابزار عملکرد خواندن و نارساخوانی (نما) و ازمیانگین نمرات پایان سال دروس ریاضی، فارسی و علوم به منظور سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که در هر دو گروه، اثر مستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی و اثر غیرمستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی با واسطه عملکرد خواندن مثبت و معنادا دار بود و بالاترین ضریب مسیر بین حافظه کوتاه مدت و پیشرفت تحصیلی و پایین ترین ضریب بین عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد. در تمام مؤلفه ها بجز خرده مقیاس های حذف آواها و خواندن ناکلمات (در متغیر عملکرد خواندن) دوزبانه ها نمرات بالاتری داشتند. نتیجه آن که یادگیری مهارت های یک زبان مانند خواندن و نوشتن به غنی سازی مهارت های زبان دیگر و افزایش آواها و معانی در حافظه کمک می کند و تبحر بدست آمده در یک زبان به زبان دیگر منتقل می شود. لذا افراد دوزبانه به دلیل برخورداری از دانش و اطلاعات و تجربه های بیشتر در حوزه های زبانی مختلف مهارت های بیشتری در مقایسه با یک زبانه
فرا تحلیل اثربخشی درمان های شناختی رفتاری اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگ سالان تحت درمان دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه اثربخشی درمان شناختی رفتاری در درمان اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگ سالان توسط محققین حمایت شده است، اما مطالعات کنترل شده نشان می دهند که هر یک از این روش ها فقط تا حدی در درمان این اختلال مؤثر هستند. بنابراین، این مطالعه باهدف دست یابی به اندازه اثر مداخلات شناختی-رفتاری در درمان اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگ سالان تحت درمان دارویی و بررسی سایر عوامل مؤثر در اثربخشی این درمان انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه مروری از نوع فرا تحلیل می باشد. به این منظور، تعداد 107 مقاله با عناوین مرتبط و با استفاده از کلید واژگان درمان شناختی-رفتاری اختلال نقص توجه/بیش فعالی تحت درمان دارویی (به صورت جداگانه و ترکیب با یکدیگر)، از طریق جستجو در پایگاه های معتبر علمی به دست آمد. تعداد 10 مطالعه، از طریق چک لیست فرا تحلیل انتخاب شدند و داده های مستخرج از متن این مقالات به روش فرا تحلیل، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. با توجه به داده های به دست آمده اندازه اثر در نقص توجه/بیش فعالی 1.04 و در نقص توجه 0.97 و در بیش فعالی 0.71 به دست آمد که در هر سه داده فاصله اطمینان 95 درصد بوده است. یافته های این فرا تحلیل نشان داد که اندازه اثر مداخلات شناختی رفتاری در درمان اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگ سالان تحت درمان دارویی «متوسط» است. هم چنین، طبق نتایج تحلیل های فرعی می توان درمان شناختی رفتاری گروهی را به عنوان خط درمانی در اختلال نقص توجه/بیش فعالی افراد بزرگ سال به کاربرد.
مقایسه اثربخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه و روان پویشی کوتاه مدت در بهزیستی فضیلت گرای زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط فرا زناشویی، یکی از دشواری ها و مشکلاتی است که همواره تهدیدی برای همسران و یکی از مهم ترین آسیب های خانوادگی و اجتماعی در طول زندگی به شمار می آید. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان های فراتشخیصی یکپارچه و روان پویشی کوتاه مدت در بهزیستی فضیلت گرای زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی شهر جم در شش ماهه اول 1401 و نمونه آماری 45 نفر از زنان واجدالشرایط و داوطلب مراجعه کننده به مرکز مشاوره مطالعات اجتماعی بودند. پس از ارزیابی، افراد به طور تصادفی به گروههای آزمایش(درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان روان پویشی کوتاه مدت) و گروه کنترل واگذار شدند(هر گروه 15 نفر). سپس گروه روان پویشی کوتاه مدت 12 جلسه و گروه فرا تشخیصی یکپارچه 8 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار بود. پس از پایان مداخلات ، پس آزمون و بعد از دو ماه پیگیری انجام شد. ابزار سنجش پرسشنامه بهزیستی فضیلت گرا واترمن و همکاران (2010) بود. برای آزمون فرضیه از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-25 استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان پویشی کوتاه مدت در افزایش بهزیستی فضیلت گرا موثر بودند و درمان فراتشخیصی یکپارچه موثرتر از درمان روان پویشی کوتاه مدت بود و این اثر بخشی در طی زمان ماندگار است (P<05). درمان های فراتشخیصی یکپارچه و روان پویشی کوتاه مدت در افزایش بهزیستی فضیلت گرا در زنان آسیب دیده موثر هستند و می توانند در مشاوره آنان مورداستفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال بر اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر متوسطه اول شهربجنورد انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول که در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 2000 نفر مشغول به تحصیل بودند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به تعداد 45 دانش آموز دارای ملاک های ورود و خروج بودند، به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و یک گروه 15 نفری کنترل گمارده شدند. ابتدا هر سه گروه با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن و جاکوب (1997) مورد پیش آزمون قرار گرفتند. سپس آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال به ترتیب برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد و صرفاً در لیست انتظار قرار گرفت. پس از پایان دوره، مجدداً هر سه گروه مورد پس آزمون و یک ماه بعد آزمون پیگیری قرار گرفتند. سپس با استفاده از تحلیل کوواریانس اندازه گیری مکرر یافته های بدست آمده با نرم افزار SPSS-21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که بین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال بر اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر متوسطه اول تفاوت وجود ندارد(05/0<P). آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال به طور مجزا بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر بجنورد اثربخش است(05/0<P). نتایج بدست آمده نشان داد که تفاوتی بین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال بر اضطراب امتحان وجود ندارد. از این رو می توان گفت استفاده از این دوروش آموزش در جهت کاهش اضطراب امتحان می تواند به مشاوران و روانشناسان و سایر متخصصان کمک کند.
رابطه بین ذهن سازی و تجربه سوگ در زمان همه گیری کووید ۱۹: یک مطالعه تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین ذهن سازی و تجربه سوگ در زمان همه گیری کووید ۱۹ بود. روش این پژوهش همبستگی بود و برای این منظور ۲۰۰ نفر از زنان و مردان نوجوان، بزرگسال و میانسال ایرانی که در طی دوران همه گیری، یکی از اعضای خانواده یا آشنایان خود را ازدست داده بودند، به روش نمونه برداری دردسترس انتخاب شده و پرسش نامه های تجربه سوگ (مهدی پور، شهیدی، روشن و دهقانی، ۲۰۰۹) و کنش تأملی (فوناگی، لویتن، مولتون - پرکینز، لی، وارن، هاوارد و دیگران، ۲۰۱۶) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها از طریق محاسبه همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین بعد قطعیت کنش تأملی و تجربه سوگ رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین بعد عدم قطعیت و تجربه سوگ نیز رابطه معنادار و منفی وجود داشت. رابطه بین بعد قطعیت و تجربه سوگ، و رابطه بین بعد عدم قطعیت و تجربه سوگ به سن و جنس بستگی نداشت. باتوجه به یافته های پژوهش می توان گفت ظرفیت ذهنی سازی در هنگام تجربه سوگ به عنوان یک عامل حمایت کننده و محافظت کننده عمل کند و در نتیجه توصیه می شود از ذهن سازی در طراحی رویکردهای مداخله ای مناسب در تجربه سوگ استفاده شود.
نقش واسطه ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین پدیدآورندگی - راکدماندگی و بهزیستی فاعلی در میانسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش واسطه ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین پدیدآورندگی-راکدماندگی، با بهزیستی فاعلی در دوره میانسالی بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه میانسالان ساکن شهر کرمانشاه بود که از بین آنها 200 نفر (127 مرد و 73 زن) با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به چهار ابزار مقیاس بهزیستی ذهنی (کانتریل ، 1965)، پدیدآورندگی لویولا (مک آدامز و دی سانت آوبین، 1992)، مقیاس راکد ماندگی (برادلی، 1997) و راهبردهای مدیریت زندگی (بالتس و دیگران، 1999) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که پدیدآورندگی-راکدماندگی از طریق راهبردهای مدیریت زندگی با بهزیستی ذهنی رابطه دارد.بطور کلی افراد پدیدآورنده ای که از راهبردهای مدیریت زندگی استفاده می کنند در میانسالی از بهزیستی ذهنی بیشتری برخوردارند.همچنین افرادی که راکدماندگی در دوران میانسالی را تجربه میکنند کمتر از راهبردهای مدیریت استفاده میکنند که باعث کاهش بهزیستی ذهنی میشود.در نتیجه، با توجه به اهمیت بهزیستی ذهنی در میانسالان، روان شناسان می توانند با تکیه بر دو متغیر پدیدآورندگی_راکدماندگی و راهبردهای مدیریت زندگی و تلاش برای بهبود و اصلاح آنها در میانسالان و انجام مداخلات و درمان ها در جامعه ، گامی در جهت افزایش کیفیت این دوران بردارند.
پیش بینی گرایش به فضای مجازی و اینترنت بر اساس جو عاطفی خانواده، راهبردهای حل مسئله و پیوند والدینی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در عصر حاضر که عصر تکنولوژی نام گرفته است، فضای سایبری که عمده ترین آن شبکه های اینترنتی می باشد در هر خانه و خانواده ای جایگاه خاصی پیدا کرده است به گونه ای که استفاده از این تکنولوژی امری اجتناب ناپذیر گردیده است. اینترنت و به تبع آن گرایش به اینترنت و فضای مجازی از متغیرهای شایع درجهان است که می تواند تبعات فراوانی برای جوانان در پی داشته باشد.. پژوهش فوق با هدف پیش بینی گرایش به فضای مجازی و اینترنت بر اساس جو عاطفی خانواده، راهبردهای حل مسئله و پیوند والدینی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام گرفته است. طرح پژوهش از مقوله ی توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر شیراز می باشد که در سال 1402 در مدارس این شهر به تحصیل اشتغال داشتند. جهت انجام پژوهش نمونه ای شامل 380 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم این شهر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان مدارس مقطع متوسطه این شهر انتخاب شدند. این تعداد بر اساس جدول مورگان تعیین شد.. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه پرسشنامه گرایش به فضای مجازی و اینترنت یانگ و همکاران (1996)، پیوند خانوادگی پارکر و همکاران (PBI)، پرسشنامه حل مسئله هپنر PSI و مقیاس جو عاطفی خانواده (AFC) می شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون همزمان چندگانه ورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ابعاد جو عاطفی خانواده در کل نزدیک به 36 درصد از واریانس نمرات اعتیاد به اینترنت را تبیین می کند. همچنین ابعاد محبت، نوازش کردن، تشویق و اعتماد به صورت منفی و معناداری قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت شرکت کنندگان میباشد. راهبردهای حل مساله در کل نزدیک به 19 درصد از واریانس نمرات اعتیاد به اینترنت را تبیین می کند. همچنین سبک اعتماد به حل مسایل به صورت منفی و معناداری قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت شرکت کنندگان میباشد. اما سبک گرایش اجتنابی به صورت مثبت و معناداری قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت شرکت کنندگان میباشد و پیوندوالدینی در کل نزدیک به 16 درصد از واریانس نمرات اعتیاد به اینترنت را تبیین می کند. همچنین بعد مراقبت به صورت منفی و معناداری قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت شرکت کنندگان میباشد. اما حمایت افراطی به صورت مثبت و معناداری قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت شرکت کنندگان میباشد. جو عاطفی خانواده، راهبردهای حل مسئله و پیوند والدینی دانش آموزان نقش مهمی در کاهش اعتیاد به اینترنت دانش آموزان ایفا میکند. لذا پرداختن به عوامل خانوادگی مانند جو عاطفی خانواده و پیوند والدینی در کاهش اختلالات اججتماعی و روانی اهمیت خاصی دارد.
واکاوی تنیدگی ادراک شده در دختران نوجوان فرزند طلاق: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
109 - 119
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی تنیدگی ادراک شده فرزندان نوجوان دختر طلاق بود. این پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی و جامعه ی پژوهش، 17دختر زیر 18 سال بود که براساس نمونه برداری هدفمند به منظور انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع، جمع آوری داده ها ادامه پیدا کرد. به منظور تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. تحلیل داده ها منجر به شناسایی 3 مضمون اصلی و 53 مضمون فرعی شد. نتایج پژوهش نشان داد منابع تنیدگی زا، راهبردهای مقابله ای مثبت و منفی و پیامدهای تنیدگی بالا در دختران به عنوان سه مضمون اصلی دارای طیف گوناگونی هستند. بنابراین طلاق ضمن برهم زدن تعادل روانی-عواطفی افراد خانواده موجب بروز تنیدگی هایی درباره زندگی آینده افراد می شود. به گونه ای که راهبردها و پیامدهای منفی می تواند آینده آنان را تحت الشعاع قرار دهد و سلامت جسمانی و روانی شان را به مخاطره اندازد. بنابراین لزوم مداخله های حمایتی مشاوره ای برای این طیف احساس می شود.
اثربخشی درمان ساختارمند ماتریکس بر خودشیفتگی مرضی، ولع مصرف، خودکارآمدی ترک، تحمل پریشانی و ذهن آگاهی در مصرف کنندگان مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۲۲۸-۲۰۱
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان ساختارمند ماتریکس بر خودشیفتگی مرضی، ولع مصرف، خودکارآمدی ترک، تحمل پریشانی و ذهن آگاهی در مصرف کنندگان مواد محرک انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران وابسته به مواد محرک مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اهواز در سال 1400 بود. از این بین، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه خودشیفتگی مرضی، پرسشنامه ولع مصرف لحظه ای، پرسشنامه خودکارآمدی ترک اعتیاد، مقیاس تحمل پریشانی و مقیاس ذهن آگاهی را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه تکمیل کردند. درمان ساختارمند ماتریکس در 14 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ساختارمند ماتریکس موجب کاهش خودشیفتگی مرضی، ولع مصرف و افزایش خودکارآمدی ترک، تحمل پریشانی و ذهن آگاهی در گروه آزمایش شد. نتایج به دست آمده در مرحله پیگیری دوماهه نیز پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، درمان ساختارمند ماتریکس در کاهش خودشیفتگی مرضی، ولع مصرف و افزایش خودکارآمدی ترک، تحمل پریشانی و ذهن آگاهی مؤثر است.
تدوین بسته آموزش هوش موفق معطوف به کاهش رفتارهای پرخطر ویژه ی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
101 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین بسته آموزش هوش موفق معطوف به رفتارهای پرخطر ویژه ی دانش آموزان دختر درگیر رفتارهای پرخطر بود. این پژوهش در بخش تحلیل محتوا از نوع تحلیل محتوای کیفی هیش و شانون (2005) و در بخش تدوین بسته روش تدوین بسته یوسفی و گلپرور (2023) بود. محیط این پژوهش کلیه ی متون در زمینه ی رفتارهای پرخطر و هوش موفق استرنبرگ (2019) بود. روش انتخاب متون به روش هدف مند از بین متون مذکور طی ده سال اخیربود ملاک تعداد متون بر اساس رعایت اصل اشباع داده بود. روش گردآوری اطلاعات از مطالعه ی خط به خط متون، یافتن پاسخ به سوالات مرتبط به هدف و محتوای بسته ی هوش موفق مبتنی بر کاهش رفتار پرخطر بود. نتایج حاصل از تحلیل داده های حاصل از بررسی متون به کمک روش تحلیل محتوای مرسوم هیش و شانون (2005) نشان داد که رفتار پرخطر دارای سه بعد است که عبارتند از 1) علل رفتار پرخطر با نه مفهوم اصلی (پریشانی روانی، احساس طردشدگی،تغییرات نوجوانی، فشار همسالان، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، فقدان آموزش و آگاهی و عوامل خانوادگی)؛ 2)تظاهرات رفتار پرخطر با سه مفهوم اصلی (خشم و خشونت، اعتیاد، رفتارهای جنسی ناسازگار) و سازوکارهای کاهش رفتار پرخطر (مداخله های فردی و مداخله های سیستمی). این نتایج برای متون هوش موفق نشان داد که هوش موفق حاوی دو بعد است 1)چیستی هوش با پنج مفهوم (هوش موفق در بعد فردی، هوش موفق در بعد اجتماعی، نتایج هوش، انواع هوش، فرآیندهای بالادست هوش) و 2) بعد راهکارهای دستیابی به هوش موفق با چهار مفهوم (هوش تحلیلی، هوش عملی، خردورزی و هوش خلاق). در بخش تدوین بسته هدف پنهان این بسته افزایش بلوغ شناختی در قالب آگاهی افزایی و مهارت افزایی به کمک راهبردهای هوش موفق بود. این کار با استفاده از روش تدوین بسته ی یوسفی و گلپرور (2023) انجام شد و مقولات دو تحلیل در هم جایابی و جای گذاری شده و تلفیق انجام شد. نتایج این تلفیق به یک بسته ی هشت جلسه ای آموزشی ختم شد که اهداف آن مبتنی بر کاهش رفتار پرخطر بود و راهبردهای آن از نظریه هوش موفق برگرفته شد در انتها بسته ی آموزشی به کمک ضریب توافق ارزیابان و توسط متخصصین ارزیابی اعتبار شد که نتایج حاکی از اعتباریابی محتوایی بود (98/0=CVR).
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تحمل ابهام و پریشانی روان شناختی زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۳۲۶-۳۰۳
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تحمل ابهام و پریشانی روان شناختی زنان دارای همسر وابسته به مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز مشاوره دولتی شهر دزفول در سال 1400 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های تحمل ابهام و پریشانی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش تنظیم هیجانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، آموزش تنظیم هیجان به طور معناداری باعث افزایش تحمل ابهام و کاهش پریشانی روان شناختی در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت زنان دارای همسر وابسته به مواد با یادگیری فنون مبتنی بر تنظیم هیجان می توانند به تحمل ابهام بیشتری دست یابند و پریشانی روان شناختی کمتری را تجربه نمایند. نتیجه این پژوهش می تواند در حوزه های آموزشی و درمانی مرتبط با وابستگی به مواد و پیامدهای آن مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر کارکردهای اجرایی و تعلل ورزی تحصیلی کودکان با ضرب شناختی کند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی هیجانی بر کارکردهای اجرایی و تعلل ورزی تحصیلی کودکان با ضرب شناختی کند بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان 11 تا 14 سال ناحیه 2 استان قم در سال 1401 بودند که بر اساس نظر روان شناس/روان پزشک واجد نشانه های ضرب شناختی کند تشخیص داده شده بودند. از این جامعه آماری نمونه ای به حجم 10 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 5 نفره (آزمایش و کنترل) جای دهی شدند. برای گروه آزمایشی، رفتاردرمانی عقلانی هیجانی در 9 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس کندگامی شناختی (MSCT، پنی و همکاران، 2009)، سیاهه عصب روان شناختی و شخصیتی کودکان کولیج (CPNI، کولیج و همکاران، 2002) و آزمون اهمال کاری تحصیلی (APT، سواری، 1391) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد با کنترل پیش آزمون، بین میانگین نمرات دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون کارکردهای اجرایی و تعلل ورزی تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت رفتاردرمانی عقلانی هیجانی بر کاهش مشکلات کارکردهای اجرایی و تعلل ورزی تحصیلی کودکان با ضرب شناختی کند اثربخش است.