فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۸۱ تا ۴٬۳۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
۴۲۸۱.

اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری دانش آموزان با نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روان شناختی تاب آوری افسردگی گروه درمانی شناختی - رفتاری دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۹۶
زمینه و هدف: نوجوانان به علت اینکه در سنین حساسی هستند ممکن است از نظر روا ن شناختی و جسمانی دچار تغییرات زیادی شوند که در صورت عدم توجه منجر به مشکلات غیرقابل جبرانی شود. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری دانش آموزان با نشانگان افسردگی انجام شد. روش : روش پژوهش حاضر شبه تجربی و طرح آن به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان با نشانگان افسردگی دوره متوسطه یکم ناحیه دوم شهر رشت در نیم سال دوم تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دانش آموز که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار گردآوری شامل پرسشنامه افسردگی (بک، 1996)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و داویدسون، 2003) بود. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای گروه درمانی شناختی-رفتاری کمفیس و جاکویین (1995) را دریافت کردند، ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در پایان داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی- رفتاری به صورت معناداری موجب افزایش استقلال (41/19)، تسلط بر محیط (46/57)، رشد شخصی (87/90)، ارتباط مثبت با دیگران (23/64)، هدفمندی در زندگی (53/51)، پذیرش خود (54/46)، و تاب آوری (01/76) دانش آموزان با نشانگان افسردگی می شود (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که درمان شناختی - رفتاری گروهی با فعال سازی رفتاری توانسته است باعث افزایش بهزیستی روان شناختی و تاب آوری شود. از آنجایی که افسردگی می تواند عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد، لازم است مداخلات زودهنگام در این زمینه انجام شود.
۴۲۸۲.

اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر تنظیم هیجان و بهبود خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی تنظیم هیجان خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۴۱
زمینه و هدف: کودکانی که والدینشان از یکدیگر جدا می شوند با تنیدگی مواجه می شوند که اثرات کوتاه مدت و بلندمدت روان شناختی بر جای می گذارد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر تنظیم هیجان و بهبود خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کودکان دارای والدین طلاق گرفته شهر کرمانشاه در سال 1399 بودند که از بین آنها تعداد 30 کودک به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله ذهن آگاهی بر اساس مدل بوردیک (2017) را دریافت کرد، در حالی که گروه گواه در فهرست انتظار برای دریافت مداخله بعد از پایان مطالعه قرار گرفت. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و پرسشنامه خودپنداشت (پیرز و هریس، 1969) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر مؤلفه های تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد شناختی (0/01>P، 361/29=F) و منع بیانی (0/01>P، 652/31=F) و مؤلفه های خودپنداشت کودکان (رفتار (0/01>P، 813/17=F)، وضعیت عقلانی و تحصیلی (0/01>P، 762/16=F)، ظاهر جسمانی و ویژگی ها (0/01>P، 421/8=F)، اضطراب (0/01>P، 429/19=F)، محبوبیت (0/01>P، 927/21=F)، شادی و رضایت (0/01>P، 691/18=F) تأثیر مثبت دارد و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (0/01>P). نتیجه گیری: هنگامی که کودکان دارای والدین طلاق گرفته احساس می کنند کاری از دستشان برنمی آید، ذهن آگاهی با افزایش انعطاف پذیری روانی، انتخاب های دیگری را فرا روی آنها قرار می دهد و همین موضوع در تنظیم هیجانات آنها مؤثر است. همچنین ذهن آگاهی با برقراری ارتباط دوباره مابین منابع درونی و بیرونی، به بهبودی خودپنداشت منجر می شود، منابعی که حتی ممکن است فرد باور به آنها نداشته باشد.
۴۲۸۳.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای غلط شناختی در افراد با درمان نگهدارنده متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی - رفتاری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نگرش های ناکارآمد باورهای غلط شناختی متادون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۶۷۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای غلط شناختی در افراد با درمان نگهدارنده متادون انجام شد . روش: این مطالعه شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از میان همه افراد مراجعه کننده به مرکز درمانی سوءمصرف مواد روزبه شهر کامیاران در نیمه اول سال 1397، که تحت درمان نگهدارنده متادون بودند، نمونه ای به حجم 30 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه گواه (10 نفر) گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد و خطاهای شناختی استفاده و توسط افراد هر سه گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. گروه آزمایشی اول و دوم به ترتیب مداخله درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در 8 جلسه 60 دقیقه ای به شیوه گروهی دریافت کردند. داده ها نیز با روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات مؤلفه های نگرش ناکارآمد از جمله نیاز به تایید دیگران و نیاز به راضی کردن دیگران و مؤلفه های باورهای غلط شناختی از جمله فیلتر ذهنی، نتیجه گیری شتابزده، استدلال احساسی، باید-بهتر و شخصی سازی در هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل، به طور معناداری پایین تر بود. همچنین میانگین نمرات موفقیت-کامل طلبی، تفکر همه یا هیچ، تعمیم افراطی و بی توجهی در گروه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به دو گروه دیگر، به طور معناداری پایین تر بود. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر از درمان شناختی-رفتاری بر کاهش نگرش های ناکارآمد و باورهای غلط شناختی مؤثر است.
۴۲۸۴.

اثربخشی مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف و پردازش هیجانی در افراد وابسته به مواد در مرحله بازتوانی غیر دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی ولع مصرف پردازش هیجانی افراد وابسته به مواد بازتوانی غیر دارویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف و پردازش هیجانی افراد وابسته به مواد در مرحله بازتوانی غیر دارویی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مردان وابسته به مواد در کلینیک های ترک اعتیاد شهر ارومیه، در سال 1399 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد و پرسشنامه پردازش هیجانی را در پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش، در 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول مدت درمان هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش ولع مصرف و پردازش هیجانی تاثیر معنی دار داشت و این اثربخشی در دوره پیگیری دو ماهه نیز پایدار ماند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود ولع مصرف و پردازش هیجانی افراد وابسته به مواد در مرحله بازتوانی غیر دارویی از این مداخله استفاده نمایند.
۴۲۸۵.

رابطه ی حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی با تاب آوری در زنان دارای همسر وابسته به مواد تحت درمان دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حمایت اجتماعی سرسختی روانشناختی تاب آوری زنان دارای همسر وابسته به مواد.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۵۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی با تاب آوری همسران افراد وابسته به مواد تحت درمان دارویی در مراکز ترک اعتیاد شهر زاهدان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل زنان دارای همسر وابسته به مواد بودند ک ه جه ت درم ان همس ران خود به مراکز ترک اعتیاد خود معرّف شهر زاهدان مراجعه کرده بودند. نمونه ی آماری پژوهش شامل 200 نفر از زنان افراد وابسته به مواد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ی حمایت اجتماعی واکس و همکاران (۱۹۸۶)، پرسشنامه ی سرسختی روانشاختی اهواز کیامرثی و همکاران (1377) و پرسشنامه ی تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی با تاب آوری همسران افراد وابسته به مواد تحت درمان رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که 58 درصد از واریانس تاب آوری همسران افراد وابسته به مواد تحت درمان براساس حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه حمایت اجتماعی و سرسختی روانشناختی با تاب آوری همسران افراد وابسته به مواد تحت درمان رابطه ی مستقیم دارند و می توانند تاب آوری را پیش بینی کنند، می توان برای افزایش تاب آوری خانواده های مواجه با اعتیاد، برنامه ی حمایت اجتماعی این خانواده ها را در اولویت قرار داده و از کلاس های آموزشی برای افزایش سرسختی روانشناختی آن ها استفاده کرد.
۴۲۸۶.

الگوی تحلیل راهبردی مبارزه با مواد مخدر بر محور اندیشه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقام معظم رهبری (مدظله العالی) تحلیل راهبردی مبارزه با مواد مخدر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف: هدف از این پژوهش، ارائه الگوی تحلیل راهبردی مبارزه با مواد مخدر بر محور اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بود. روش: پژوهش حاضر کاربردی و در زمره پژوهش های کیفی بود. روش مطالعه تحلیل گفتمان و تحلیل محتوا بود و روش گردآوری داده ها اسنادی بود. در این پژوهش از مجموعه بیانات و سخنرانی های مقام معظم رهبری (مدظله العالی) با تمرکز بر سخنرانی های موضوعی و ویژه در مناسبات استفاده شد و برای طراحی الگوی تحلیل راهبردی، با نظر خبرگان و صاحب نظران، از روش دلفی استفاده شد. یافته ها: الگوی تحلیل راهبردی مبتنی بر اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در پنج مؤلفه تحلیل واقعیت، اهداف راهبردی، اصول و ارزش ها، سیاست ها و راهبردهای کلی و عمومی و همچنین دو زیرمؤلفه شایستگی های کلیدی و چالش ها ذیل مؤلفه تحلیل واقعیت ارائه شد. همچنین، راهبردهای حوزه مبارزه با مواد مخدر برگرفته از راهبردهای استخراجی از بیانات معظم له را می توان در هفت حوزه فرهنگی-اجتماعی؛ علمی، فناوری و آموزشی؛ اقتصادی؛ سیاسی و سیاست خارجی؛ حقوقی، اداری و قضایی؛ دفاعی-امنیتی و امور زیربنایی دسته بندی نمود. نتیجه گیری: الگوی تحلیل راهبردی ارائه شده می تواند مورداستفاده همه سازمان ها برای طراحی راهبردها برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) قرار گیرد.
۴۲۸۷.

اثربخشی آموزش فلسفه بر انعطاف پذیری شناختی و مهارت های استدلالی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش فلسفه به کودکان انعطاف پذیری شناختی مهارت های استدلالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۴۳
زمینه و هدف: پرورش تفکر فلسفی در کودکان به دلیل آنکه به گسترش و تقویت ابعاد ذهنی و روانی کودک می انجامد، یکی از برنامه های اساسی تعلیم کودکان به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش انعطاف پذیری شناختی و مهارت های استدلالی دانش آموزان دبستانی بود. روش: روش پژوهش، از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دانش آموز پسر پایه پنجم ابتدایی از شهر کاشان در سال 1400- 1399 بود که با روش در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، آزمون مهارت های استدلالی (نیوجرسی، 1983) و مداخله آموزشی بر اساس بسته آموزشی رابرت فیشر (1998) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین گروه آموزش و گواه به ترتیب در متغیر انعطاف پذیری شناختی، خرده مقیاس های آن و مهارت های استدلالی وجود دارد (05/0>p). اندازه اثر برای متغیر انعطاف پذیری شناختی (581/0) و خرده مقیاس های ادراک مهارپذیری (174/0)، ادراک گزینه های مختلف (192/0)، ادراک توجیه رفتار (501/0)، و مهارت های استدلالی (804/0) بود. نتیجه گیری: برنامه فلسفه برای کودکان با ایجاد فرصت کاوشگری جذاب پیرامون موضوعات مختلف، باعث پرورش قدرت تفکر انتقادی، تفکر تأملی، تفکر مشارکتی، و مانع از احساس کهتری کودک می شود. در نتیجه پیشنهاد می شود از برنامه های آموزش فلسفه جهت تقویت مهارت های شناختی، تغییر و تحول نگرش و رفتارهای کودکان در مدارس استفاده کرد.
۴۲۸۸.

پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس ویژگی های شخصیتی و باورهای هوشی با میانجیگری خودکارامدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی باورهای هوشی اضطراب امتحان و خودکارامدی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۴۷
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس ویژگی های شخصیتی و باورهای هوشی  با میانجیگری خودکارامدی تحصیلی  در دانش آموزان پسر انجام شد. این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر بجنورد بود که در سال تحصیلی 1396- 1395 مشغول به تحصیل بودند روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد پرسشنامه های اضطراب امتحان ( ابوالقاسمی و همکاران ،1375) طراحی شد جهت اندازه گیری متغیر ها از  پرسشنامه باورهای هوشی توسط عبدالفتاح و ییتس (2006)، پرسشنامه اضطراب امتحان (TAI)؛ پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو  (NEO-FFI) ، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز (1999) استفاده شد. نتایج نشان داد که تمامی بارهای عاملی نشانگرها بر متغیرهای مکنون مربوط به خودشان معنادارند. همچنین تمامی ضرایب مسیر مستقیم متغیرهای برونزا، شامل ویژگی های شخصیتی، باورهای هوشی به خودکارامدی تحصیلی، و خودکارامدی تحصیلی به اضطراب امتحان، در سطح آلفای 05/0 معنادار بودند.  علاوه بر این، مدل توانست بیش از 58 درصد از خودکارامدی تحصیلی و 30 درصد از تغییرات اضطراب امتحان را تبیین کند. همچنی ثرات غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی، آگاهی فراشناختی و باورهای هوشی بر اضطراب امتحان از طریق خودکارامدی تحصیلی معنادار بود. بنابر این می توان گفت که ویژگی های شخصیتی، باورهای هوشی با اضطراب امتحان رابطه دارند و از این طریق قابل پیش بینی هستند.
۴۲۸۹.

واکاوی کیفی بسترهای گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصرف مواد مخدر دانش آموزان زیست فقر بنیاد زیست اجتماعی زیست روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۷۴
هدف: هدف پژوهش حاضر واکاوی و کشف نظام معنایی بسترهای گرایش به مواد مخدر در بین دانش آموزان مقطع متوسطه در استان خوزستان بود. روش: این پژوهش کیفی و از نوع نظریه گراندد تئوری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع متوسطه خوزستان بود که در سال 1401 به مراکز درمان اعتیاد ویژه دانش آموزان در خوزستان مراجعه نمودند و از بین آن ها 15 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شد. از روش تحلیل مضمون در سه سطح مضمون های پایه (کدها و نکات کلیدی موجود در متن)، سازمان دهنده (مقولات به دست آمده از ترکیب و تلخیص مضمون های پایه) و فراگیر (مضمون های عالی دربرگیرنده ی اصول حاکم بر متن به عنوان یک کل) جهت تجزیه و تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بسترهای تعیین کننده و مؤثر بر گرایش به مصرف مواد مخدر شامل تأثیرپذیری و یادگیری از اعضای خانواده، تنش و از هم گسیختگی خانوادگی، ناخوشی و انزوا، نارسایی و کاستی های آموزشگاه، نابسامانی تعاملی در بین دانش آموزان، فقر و تنگنای اقتصادی، یادگیری و تأثیرپذیری منفی از شبکه دوستی همسالان، خوش کامی موقتی و کلافگی روانی بودند. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت گرایش به مصرف مواد مخدر دانش آموزان ریشه در عوامل زیست اجتماعی فقر بنیاد، زیست اقتصادی فقر بنیاد و زیست روانی فقر بنیاد دارد که هر سه آنها در یک فرایند دیالکتیکی و چرخه گونه، باعث هم افزایی منفی در راستای سوق دادن افراد به سمت مصرف مواد مخدر می شوند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر، توجه به سیاست سازی های پیشگیرانه و مداخله محور اجتماعی، رفاهی و آموزشی ضروری است. برنامه ریزی ها و سیاست گذاری رفاهی، اجتماعی و آموزشی می تواند بستر قابلیتی و توانمندسازی را برای خانواده های آسیب پذیر فراهم نمایند. از طرف دیگر، با کمک نظام آموزشی مهارت محور تعاملی، تربیتی و اجتماع محور می توان از کانون مدرسه به عنوان نهادی اثرگذار و کارآمد در راستای سلامت بخشیدن به دانش آموزان آسیب پذیر و کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر استفاده کرد.
۴۲۹۰.

مقایسه اثربخشی درمان چند وجهی لازاروس و درمان ماتریکس بر شاخص های درمان سوءمصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص های درمان سوءمصرف مواد درمان چندوجهی لازاروس درمان ماتریکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۱۹
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان چندوجهی لازاروس و درمان ماتریکس بر شاخص های درمان سوءمصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون-پس آزمون) و جامعه آماری شامل همه معتادان تحت درمان شهر اصفهان در سال 1399 بودند که از بین آن ها، 45 نفر به شیوه ی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه قرار داده شدند. ابزار گرداوری شامل مقیاس خلق مثبت- منفی، پرسشنامه اهداف شخصی، پرسشنامه سنجش وسوسه مصرف مواد پس از ترک و آزمون تفکرات غیرمنطقی بود. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان چندوجهی لازاروس باعث بهبود در همه شاخص های درمان به جز وسوسه ی مصرف مجدد و درمان ماتریکس باعث بهبود در همه شاخص ها به جز تفکر غیرمنطقی توقع تأیید از دیگران و وسوسه ی مصرف مجدد شده است. نتایج همچنین نشان داد که بین میانگین گروه درمان چندوجهی لازاروس و میانگین گروه درمان ماتریکس در خلق مثبت، خلق منفی، تفکر غیرمنطقی درماندگی در برابر تغییر، تفکر غیرمنطقی توقع تأیید از دیگران، تفکر غیرمنطقی اجتناب از مشکل و تفکر غیرمنطقی بی مسئولیتی هیجانی تفاوت معنی داری به نفع گروه درمان چندوجهی لازاروس وجود دارد. در حالی که بین میانگین گروه درمان چندوجهی لازاروس و گروه درمان ماتریکس در انگیزش انطباقی و وسوسه ی مصرف مجدد تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: در نتیجه پیشنهاد می شود که روان شناسان مراکز ترک اعتیاد از روش درمان چندوجهی لازاروس بر حسب متغیرهای مورد بررسی، استفاده نمایند.
۴۲۹۱.

فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراتحلیل درمان اضطراب کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۳۲
زمینه و هدف: اضطراب از اختلالات شایع دوران کودکی است که علاوه بر درمان های دارویی از مداخلات و درمان های روان شناختی جهت کاهش آن استفاده شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان اجرا شد. روش: در این فرا تحلیل، جامعه آماری شامل پژوهش های در دسترس مرتبط با مداخلات درمانی غیر دارویی اضطراب کودکان در داخل و خارج کشور ایران بوده است که در سال های 2010 تا 2020 در پایگاه های علمی (Google scholar, pub Med, since Direct, NCBI, Taylor & Francis Online, SID Magiran, ensani) منتشر شده اند و با کلیدواژه های اختلال اضطراب، اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، فوبی خاص، اضطراب کودک، اضطراب فراگیر، درمان شناختی- رفتاری، بازی درمانی، رفتار درمانی، قصه درمانی، هنر درمانی، درمان پذیرش و تعهد، و درمان ذهن آگاهی جستجو شدند. نمونه آماری شامل پژوهش هایی از جامعه آماری بود که با توجه به چک لیست فرا تحلیل، ملاک های ورود به پژوهش را داشته باشند که بر این اساس، 65 پژوهش ملاک های ورود را داشتند و به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تجزیه تحلیل داده ها، روش فراتحلیل بود که با استفاده از نرم افزار CMA2 انجام شد. یافته ها: فراتحلیل بر روی پژوهش های اولیه در هشت گروه درمان انجام شد که نشان داد اندازه اثر ترکیبی به دست آمده از پژوهش های مرتبط با هر درمان، نشان دهنده اثربخشی همه مداخلات مذکور بر اضطراب کودکان بود. بر اساس میزان اندازه اثر ترکیبی اثربخشی درمان های پذیرش و تعهد (755/0)، قصه درمانی (655/0)، درمان مبتنی بر دلبستگی (598/0)، بازی درمانی (575/0)، شناختی رفتاری (569/0)، درمان تعامل والد کودک (565/0)، ذهن آگاهی (539/0) و هنر درمانی (496/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کاهش اضطراب کودکان داشته است که نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت بین آنها معنادار نیست (355/0P=، 132/1=65,7F). نتیجه گیری: اندازه اثر به دست آمده، اثربخش بودن مداخلات مذکور در کاهش اضطراب کودکان را نشان داد و با توجه به معنادار نبودن تفاوت میزان اثربخشی این درمان ها، تمامی درمان های بیان شده می توانند در درمان اضطراب کودک به تنهایی یا به صورت تلفیقی مورد استفاده قرار گیرند.
۴۲۹۲.

پیشبینی بهزیستی ذهنی بر اساس کنترل عمل و سرسختی روانشناختی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کنترل عمل بهزیستی ‏ذهنی سرسختی روانشناختی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۴۱
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی بهزیستی ذهنی بر اساس کنترل عمل و سرسختی روانشناختی در نوجوانان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان 12 تا 18 ساله بود در سال 1402 که به تمامی مراکز مشاوره و روان درمانی خصوصی در منطقه 9 شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس دیدگاه کلاین (2016) 300 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس با مراجعه یا ارسال فرم پرسشنامه به مراکز مربوطه نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل مقیاس سرسختی روانشناختی لنگ و همکاران (2004)، مقیاس کنترل عمل دیفندورف (2000) و مقیاس بهزیستی ذهنی ریف (2002) بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سرسختی روانشناختی با ضریب بتای 15/0 و کنترل عمل با ضریب بتا 16/0 می توانند بهزیستی ذهنی آزمودنی ها را به صورت مثبت پیش بینی کنند (01/0> p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از طریق متغیرهای کنترل عمل و سرسختی روانشناختی بهزیستی ذهنی نوجوانان را پیش بینی نمود.
۴۲۹۳.

تحلیل الگوهای مصرف چندگانه مواد و رفتار جنسی پرخطر و نقش محافظت کننده ایمان مذهبی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایمان مذهبی تحلیل طبقه نهفته رفتار جنسی پرخطر مصرف چندگانه مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف: با توجه به اهمیت پایش مداوم الگوهای رفتار پرخطر در دانشجویان و شناسایی عوامل محافظت کننده در برابر آن ها، پژوهش حاضر با هدف تحلیل الگوهای مصرف چندگانه مواد و رفتار جنسی پرخطر و نقش محافظت کننده ایمان مذهبی در دانشجویان انجام شد. روش: در یک پژوهش مقطعی، 400 دانشجو (200 نفر از دانشگاه علامه طباطبایی و 200 نفر از دانشگاه رازی کرمانشاه) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسشنامه های ایمان مذهبی و رفتارهای پرخطر مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل طبقه نهفته، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون خی دو و تحلیل واریانس یک راهه و با به کارگیری از نرم افزارهای SPSS و Mplus مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل طبقه نهفته به استخراج یک گروه غیرمصرف کننده و چهار گروه مصرف کننده مواد منجر شد. مصرف کننده سیگار، قلیان و دارو عمده ترین مصرف کنندگان در بین شرکت کنندگان بودند و مصرف کنندگان مواد سنگینی مانند تریاک در اقلیت بودند. رفتار جنسی پرخطر بیشترین میزان شیوع را در بین مصرف کنندگان الکل و گل داشت و ایمان مذهبی بیشترین نقش محافظتی را در برابر مصرف الکل ایفا می کرد. نتیجه گیری: با توجه به الگوهای متفاوتی از رفتار پرخطر که در بین دانشجویان شایع است، مداخلات طراحی شده باید با این الگوها متناسب باشد تا بتواند بیشترین اثربخشی را داشته باشد. همچنین، تقویت ایمان مذهبی با برنامه های مختلف می تواند به کاهش درگیری دانشجویان در رفتارهای پرخطر منجر شود.
۴۲۹۴.

تعارض زناشویی والدین و گرایش به سوءمصرف مواد نوجوانان: نقش تعدیل کننده افسردگی و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: افسردگی اعتیاد تعارض زناشویی ذهن آگاهی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۲۸
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تعدیل کنندگی افسردگی و ذهن آگاهی در رابطه بین تعارض زناشویی والدین با گرایش به مصرف مواد بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان نوجوان پسر شهرستان نورآباد در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 329 نوجوان و والدین شان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارض زناشویی، مقیاس استعداد اعتیاد، ویرایش دوم سیاهه افسردگی بک و پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی گردآوری و با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین ذهن آگاهی با گرایش به مصرف مواد رابطه منفی معنا داری و بین تعارض زناشویی والدین و افسردگی با گرایش به مصرف مواد نوجوانان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین، بر اساس نتایج رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیل کننده افسردگی و ذهن آگاهی در رابطه بین تعارض زناشویی والدین و گرایش به مصرف مواد نوجوانان مورد تائید قرار گرفت. نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر نقش تعدیل کننده افسردگی و ذهن آگاهی به عنوان یک مکانیسم مهم در رابطه بین تعارض زناشویی والدین با گرایش به مصرف مواد نوجوانان تأکید دارد؛ لذا نتایج اهمیت کاربردی و نظری قابل ملاحظه ای در مداخله و پیشگیری از گرایش به مصرف مواد در بین نوجوانان پسر دارد.
۴۲۹۵.

اثربخشی درمان راه حل محور بر خودکنترلی شناختی و بهزیستی ذهنی در زنان بدسرپرست با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان راه حل محور خودکنترلی شناختی بهزیستی ‏ذهنی زنان بدسرپرست آمادگی به اعتیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۷۲
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان راه حل محور بر خودکنترلی شناختی و بهزیستی ذهنی در زنان بدسرپرست با آمادگی به اعتیاد بود. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان بدسرپرست مراجعه کننده به مرکز بهزیستی استان تهران در سال 1399 تشکیل دادند. برای غربال کردن زنان بدسرپرست دارای آمادگی اعتیاد، از پرسش نامه ی آمادگی اعتیاد زرگر استفاده شد و از 200 زن بدسرپرستی که این پرسش نامه را تکمیل کرده بودند، 30 نفر با بالاترین نمره انتخاب (نقطه برش= نمرات بالاتر از 54) و به صورت تصادفی در گروه آزمایش ( 15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه ی راه حل محور را دریافت نمودند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش درمان راه حل محور بر خودکنترلی شناختی و بهزیستی ذهنی زنان بدسرپرست با آمادگی به اعتیاد تاثیر داشت. زنان بدسرپرست با آمادگی به اعتیاد در گروه آزمایش نسبت به زنان بدسرپرست در گروه کنترل در پس آزمون، به طور معناداری خودکنترلی شناختی کمتر و بهزیستی ذهنی بیشتری داشتند. نتیجه گیری: بر پایه یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخله راه حل محور روشی مناسب برای بهبود خودکنترلی شناختی و بهزیستی ذهنی در زنان بدسرپرست است.
۴۲۹۶.

مقایسه همدلی و شناسایی هیجان بین افراد سالم و افراد وابسته به مواد تحت درمان بعد از دو ماه، شش ماه و یک سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همدلی شناسایی هیجان وابستگی به مواد شناخت اجتماعی پژوهش طولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات همدلی و درک هیجانی افراد وابسته به مواد محرک و مخدر بعد از دو ماه، شش ماه و یک سال درمان و مقایسه آن با افراد سالم بود. روش: پژوهش حاضر حاضر علی-مقایسه ای و از نوع مطالعات طولی بود. جامعه آماری شامل همه افراد وابسته به مواد تحت درمان در کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1400 و افراد سالم از خانواده آنها بود. نمونه ای به حجم 102 نفر (شامل 34 نفر وابسته به مواد مخدر، 34 نفر وابسته به مواد محرک، و 34 فرد سالم از خانواده های آنها) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون همدلی و تکلیف بازشناسایی هیجان چهره بود. یافته ها: نتایج نشان داد که در طول زمان درمان، همدلی افراد وابسته به مواد افزایش یافت و پس از گذشت یک سال تفاوتی بین گروه وابسته به مواد مخدر با گروه سالم وجود نداشت، درحالی که همدلی گروه وابسته به مواد محرک کماکان هنوز به سطح افراد سالم نرسیده بود. همچنین، مشخص شد که در طول زمان درمان، درک هیجان در هر دو گروه وابسته به مواد افزایش یافت، اما حتی پس از گذشت یک سال، بین دو گروه وابسته به مواد و افراد سالم در نمرات درک هیجان تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که از جمله آسیب های بلندمدت شناختی مصرف مواد، اثرات مربوط به توانایی های شناخت اجتماعی مانند همدلی و درک هیجان است. این امر اهمیت توجه به اثرات بلند مدت مصرف مواد و اقدامات درمانی و توانبخشی شناختی طولانی مدت را مشخص می نماید.
۴۲۹۷.

اثربخشی درمان ساختارمند ماتریکس بر خودشیفتگی مرضی، ولع مصرف، خودکارآمدی ترک، تحمل پریشانی و ذهن آگاهی در مصرف کنندگان مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان ساختارمند ماتریکس خودشیفتگی مرضی ولع مصرف خودکارآمدی ترک تحمل پریشانی ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان ساختارمند ماتریکس بر خودشیفتگی مرضی، ولع مصرف، خودکارآمدی ترک، تحمل پریشانی و ذهن آگاهی در مصرف کنندگان مواد محرک انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران وابسته به مواد محرک مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اهواز در سال 1400 بود. از این بین، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه خودشیفتگی مرضی، پرسشنامه ولع مصرف لحظه ای، پرسشنامه خودکارآمدی ترک اعتیاد، مقیاس تحمل پریشانی و مقیاس ذهن آگاهی را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه تکمیل کردند. درمان ساختارمند ماتریکس در 14 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ساختارمند ماتریکس موجب کاهش خودشیفتگی مرضی، ولع مصرف و افزایش خودکارآمدی ترک، تحمل پریشانی و ذهن آگاهی در گروه آزمایش شد. نتایج به دست آمده در مرحله پیگیری دوماهه نیز پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، درمان ساختارمند ماتریکس در کاهش خودشیفتگی مرضی، ولع مصرف و افزایش خودکارآمدی ترک، تحمل پریشانی و ذهن آگاهی مؤثر است.
۴۲۹۸.

مقایسه کیفیت زندگی، مثبت اندیشی و سرمایه های روانشناختی دختران خانواده های تک فرزند با خانواده های چند فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی مثبت اندیشی سرمایه های روانشناختی تک فرزندی چند فرزندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۲۴
هدف این پژوهش، مقایسه کیفیت زندگی، مثبت اندیشی و سرمایه های روانشناختی دختران خانواده های تک فرزند با خانواده های چند فرزند بود. پوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت در زمره پژوهش های توصیفی از نوع علی-مقایسه ای قرار داشت.  جامعه آماری پژوهش دختران ۱۵ تا ۱۸ سال شهر سمنان بود که 300 پرسشنامه (150 پرسشنامه در میان دختران تک فرزند و 150 پرسشنامه در میان دختران چند فرزند) به روش نمونه گیری در دسترس توزیع گردید. برای جمع آوری اطلاعات ازپرسشنامه های مثبت اندیشی اینگرام و ویس نیکی(1988)، سرمایه روانشناختی لوتانز (2007) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996)استفاده گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین سرمایه های روانشناختی دختران خانواده های تک فرزند با خانواده های چند فرزند تفاوت وجود دارد. به طوری که مولفه های امیدواری، تاب آوری، خودکارآمدی و خوش بینی در بین دختران خانواده های چند فرزند بالاتر است p<0/05) ).  بین کیفیت زندگی دختران خانواده های تک فرزند با خانواده های چند فرزند تفاوت وجود دارد. به طوری که مولفه های سلامت روان، سلامت جسمی، سلامت محیط اطراف در بین دختران خانواده های تک فرزند بالاتر است p<0/05) ). بین مثبت اندیشی دختران خانواده های تک فرزند با خانواده های چند فرزند تفاوت وجود دارد. به طوری که مثبت اندیشی در بین دختران خانواده های چند فرزند بالاتر است p<0/05) ). نتایج به دست آمده می تواند مورد استفاده متولیان نظام خانواده قرار گیرد.
۴۲۹۹.

رابطه عملکرد خانواده با تحمل پریشانی در دانش آموزان دختر: نقش واسطه ای حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحمل پریشانی دانش آموزان دختر عملکرد خانواده حرمت خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۳۰
زمینه و هدف: تحمل پریشانی به عنوان ساختاری مهم در شروع و ابقا آسیب های روانی و همچنین پیشگیری و درمان ایفای نقش می کند. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط عملکرد خانواده با تحمل پریشانی با نقش واسطه ای حرمت خود در دانش آموزان دختر بود. روش: روش پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر روش از نوع همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه نهم منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 220 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد خانواده (اپستاین و همکاران، 1983)، پرسشنامه تحمل پریشانی (گاهر و سیمونز، 2005) و پرسشنامه حرمت خود (روزنبرگ، 1965) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان از برازش مطلوب مدل پژوهش داشت. بر اساس نتایج به دست آمده بین عملکرد خانواده و حرمت خود (02/9=t و 63/0=β) و بین حرمت خود و تحمل پریشانی (30/6=t و 58/0=β) ارتباط مستقیم وجود دارد، ولی بین عملکرد خانواده و تحمل پریشانی (96/1 =t و 15/0=β) ارتباط مستقیم یافت نشد. همچنین نتایج نشان داد که بین عملکرد خانواده و تحمل پریشانی ارتباط غیرمستقیم به واسطه حرمت خود (0/01P<) وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده بین عملکرد خانواده و تحمل پریشانی دانش آموزان دختر به واسطه حرمت خود ارتباط وجود دارد. در تدوین مداخلات روان شناختی برای افزایش تحمل پریشانی دانش آموزان دختر، توجه ویژه به عوامل سببی، پیشنهاد می شود.
۴۳۰۰.

اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر تمایزیافتگی خود و افکار خودکشی در زنان با اقدام به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: درمان شناختی رفتاری تمایزیافتگی خود افکار خودکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۸
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر تمایزیافتگی خود و افکار خودکشی در زنان با اقدام به خودکشی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان اقدام کننده به خودکشی، ارجاعی به مرکز اورژانس بیمارستان لقمان شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه آماری شامل 30 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998)، و پرسشنامه افکار خودکشی (بک، 1961) بود. هم چنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه  به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه  و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS-v24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری باعث افزایش تمایزیافتگی خود در زنان با اقدام به خودکشی شد. همچنین نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری باعث کاهش افکار خودکشی در زنان با اقدام به خودکشی شد. یافته های این پژوهش حاکی از اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تمایزیافتگی خود و افکار خودکشی در زنان با اقدام به خودکشی بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان