فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۴٬۴۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
برگر از جمله جامعه¬شناسان بانفوذی است که اعتقاد دارد انسان¬ها در طی قرون کوشیده¬اند از طریق دین، وجود خود و جهان را معنادار سازند. به اعتقاد برگر، انسان به علت ناقص بودن ساختار غریزی¬اش، برای معنابخشی به خود و جهان، دین را می¬آفریند. انسان¬ها تلاش می¬کنند تا زندگی¬شان را معنادار سازند. دین نیز به عنوان یک مقولة پرداخته¬شده توسط انسان، در زندگی به آنها معنا و جهت می¬دهد، خصوصاً در مواقع ضروری و مهم زندگی فردی و جمعی. دین نه تنها واقعیت را مشروع و منظم جلوه می¬دهد، که خطر موقعیت¬های حاشیه¬ای را نیز به حداقل می¬رساند. در عین حال که برگر، در جامعه¬شناسی خود، انسان را بنیان¬گذار دین می¬داند، با توجه به روش¬شناسی¬اش باید، رأی او را، حد میانه¬ای بین نظریات خداگرایانه و انسان¬گرایانة محض قرار داد.
تعدد ادیان
مقایسه ی دیدگاه سهروردی و آکویناس درباره ی چگونگی اثبات فرشتگان و تبیین ماهیت ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
فرشته شناسی یا علم به مجردات قدسی از جمله معارفی است که هرچند به دلیل در پرده ی غیب واقع شدن موضوعش مبنایی وحیانی دارد، همّت عقل در رسیدن به آن هرگز کوتاهی ندارد، تا آن جا که فلاسفه ی متدین همواره درصدد ارائه ی شناختی عقلانی از ماهیت و اوصاف این موجودات شریف برآمده و ضرورت وجودشان را توجیه کرده اند.
از آن جا که یکی از مهم ترین مباحث فرشته شناسی، مبحث اثبات فرشتگان است؛ خصوصاً که ضمن استدلال بر وجودشان، ماهیتشان روشن تر می شود، در واقع مقاله ی حاضر کوشش و کاوشی است در زمینه ی چگونگی اثبات فرشتگان و تبیین ماهیت ایشان از منظر دو نظام فلسفی- ایمانی مهم، موسوم به مکتب اشراقی و تومیستی، با این رویکرد که بر سازگاری عقل و دین تأکید ورزد و بلکه نزدیکی شان را آشکار سازد.
از یافته های این پژوهش، اشتراک نظر هر دو فیلسوف در روشی استدلالی بر وجود فرشتگان، بیان ماهیت ایشان، رابطه ی آنان با انسان و قول به کثرت شمارناپذیرشان و نیز اختلاف نظر در کیفیت ایجاد فرشتگان، شیوه ی دسته بندی آنان، نحوه ی تحلیل علم ملکی به ذات و غیر ذات، حقیقت تمثل فرشتگان و مسأله ی وحدت یا تباین نوعی شان می باشد، که امید است راه را برای کنکاش های ذهنی عمیق تر و بررسی مقایسه ای دیگر بگشاید.
نقد برهان(علامت تجاری)دکارت در باب اثبات وجود خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دکارت، فیلسوف شهیر فرانسوی که به قولی موسس فلسفه دوران جدید محسوب می شود درمهم ترین آثار خود،یعنی « تاملات در فلسفه اولی»و نیز «اصول فلسفه»براهینی براثبات وجود خداارائه کرده است .مطالب کتاب تاملات، در زمان خود دکارت اعتراضات زیادی را برانگیخت که مجددا توسط وی پاسخ داده شد.یکی از براهین دکارت برای اثبات خدا استدلال از راه تصور خداوکمال لایتناهی نهفته در این تصور است که به موجب قانون علیت باید ماخوذ ازعلتی دست کم معادل خودباشد و چون درجهان طبیعت چنین مرجعی برای ایجاد تصور کمال لایتناهی وجود ندارد پس باید یک خدای کامل نامتناهی منشا پیدایش این تصور باشد.این مقاله به بخشی از اعتراضات یکی از معاصرین دکارت(پی یر گاسندی)در این باره و سپس به بررسی تطبیقی آن با برهان ظاهرا مشابه آن در فلسفه و معارف اسلامی ، موسوم به برهان فطرت می پردازد.
در آستان جانان: پژوهشی در سلوک فکری و معنوی کی یر که گور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۹ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
کى یرکگور متاله پرشور دانمارکى، تاثیر ژرفى در جنبش فلسفى اگزیستانسیالیسم در قرن بیستم و بر متفکران این فکرى داشته است. او و مولوى از برخى جهات فکرى، شخصیتى و سیر و سلوک معنوى شبیه به یکدیگر بودهاند. در این مقال ضمن معرفى کى یرکگور، به وجود اشتراک این دو سالک طریق معنویت پرداخته خواهد شد. در عین حال به برخى از وجود افتراق نیز اشاراتى مىشود.
این نوشتار در هفتبند تدوین یافته و در تمام موارد، به متن آثار این دو متفکر استناد شده است.
مبانی پلورالیسم دینی (رابطه تجربه دینی و پلورالیسم)
منبع:
فلسفه دین ۱۳۸۳ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا رابطه تجربه دینی و پلورالیسم دینی را مورد بررسی قرار دهد. ابتدا سعی شده است تعریف روشنی از تجربه دینی و پلورالیسم دینی به دست داده شود. تجربه دینی به معنای مواجهه انسان با امور ماوراء الطبیعی یا مشاهده و مشارکت در آن ها یا دریافتی است که متعلق آن خدا یا امور مرتبط با خداست. پلورالیسم دینی راهی برای تبیین تنوع و کثرت ادیان و حیانی و غیر وحیانی است و بر آن است که تمامی ادعاهای ادیان می تواند به وجهی صحیح باشد: سپس این نکته مورد بحث قرار گرفته که جان هیک - مبتکر پلورالیسم دینی در دوره معاصر - پلورالیسم دینی را بر تجربه دینی و تجربه دینی را بر نظریه کانت درباره فنومن و نومن مبتنی کرده است. در ادامه اشکالات نظریه فنومن و نومن آشکار گردیده سپس روشن شده است که این اشکالات به پلورالیسم دینی هم سرایت می کند. در پایان این نتیجه گرفته شده است که پلورالیسم دینی به لا ادری گری منتهی می شود زیرا هیک بر ان است که هیچ مفهومی از مفاهیم انسانی را نمی توان به واقعیت متعالی نسبت داد و یا به مقبولیت و حقانیت یک دین خاص.
برساخت گرایی جمعی برنو لاتور؛ از متافیزیک سوژه ابژه به متافیزیک مذاکره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لاتور گرچه خود یک برساخت گرا است، منتقد سرسخت برساخت گرایی اجتماعی و نقطة مقابل آن، واقع گرایی متداول (که لاتور آن را خام می داند) است؛ مسئله و مشکل لاتور با این دو رویکرد برمی گردد به مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی آن ها، یعنی تقابل سوژه ابژه و نحوة ارتباط آن ها؛ به نظر وی، این تقابل چیزی جز شکاکیت و نسبی گرایی برای فلسفه، به ویژه فلسفة علم، در بر نداشته است. وی، با استفاده از نظریه کنش گرشبکه، با رویکرد کاملاً متفاوتی به موجودات جهان و روابط میان آن ها می نگرد. برای وی رابطه میان کنش گران انسانی و غیر انسانی نه سوژه ابژه، بلکه مذاکره است.
ما در این مقاله، ضمن بازسازی دیدگاه لاتور و نشان دادن تقابل آن با واقع گرایی متداول و برساخت گرایی اجتماعی، نشان خواهیم داد که اولاً برساخت گرایی لاتور، آن چنان که در وهله نخست به نظر می رسد و برخی منتقدان می گویند، ضد واقع گرا نیست، بلکه به قول خودش عین واقع گرایی است؛ ثانیاً این برساخت گرایی دچار شکاکیت و نسبی گرایی، که واقع گرایی متداول و برساخت گرایی اجتماعی دچار آن اند، نخواهد شد.
فردگرایى لیبرال
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۱شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
در دنیاى جدید، برخى از مکتبهاى سیاسى همچون لیبرالیسم، شعارهایى را مطرح مىسازند که گاه پارهاى از آنها با رهآورد ادیان در تعارض قرار مىگیرد . بررسى جنبههاى گوناگون این مکاتب و میزان سازگارى آنها با ادیان آسمانى، به ویژه دین مبین اسلام، یکى از مسائل مهم دینپژوهى است . در این نوشتار، نویسنده یکى از آموزههاىمشترک لیبرالها (فردگرایى) را مطرحمىسازد و به بررسى انتقادى عناصر چهارگانه آن مىپردازد .
لیبرالها در مقابل مارکسیستها که شعار اصالت جامعه و تقدم منافع اجتماعى بر منافع فردى را سر مىدهند، به گونهاى افراطى به اصالت فرد و رجحان مصالح فردى مىاندیشند . از آن جا که این تفکر، فرد انسانى و خواستههاى او را بر همه چیز - حتى بر خدا و دستورات دینى - غالب و حاکم مىداند، در این مقاله در صددیم با معرفى این نگرش از زبان محققان غربى، به بررسى و نقد آموزههاى آن بپردازیم; اما پیش از ورود به بحث لازم است مختصرى درباره تعریف لیبرالیسم، پیشینه تاریخى آن و عقاید مشترک لیبرالیستها بدانیم .
قوانین طبیعت
«عهد» در کتاب مقدس و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«عهد» در کاربردهای قرآنی به معانی پیمان، فرمان و توصیه آمده است که این معانی سه گانه در متعهد ساختن انسان به تکلیف الهی قدر مشترک می یابند. عهد خداوند با انسان، دو صورت باطنی و قولی دارد. عهد باطنی خداوند با انسان، همان اعطای مقام امامت می باشد که مسبوق به افاضات الهی و تحقق حالتی درونی در انسان است که به واسطه آن اصطفاء، عصمت، حقیقت عبودیت، کمال ارتباط و نزول وحی تحقق می یابد. عهد انسان با خداوند نیز دو صورت قولی و باطنی دارد: عهد قولی انسان در قبال خداوند و مردم قابل تصور است که همان مسئولیت پذیری است. عهد باطنی انسان عبارت از پایمردی در راه ایمان و التزام عملی به عقاید و تکالیف است. صرف نظر از اینکه عهد قدیم به طور مشخص به عهد باطنی خداوند با انسان نپرداخته، اما در خصوص عهد قولی خداوند و نیز عهد انسان با خدا، با تعالیم قرآن در کلیات مشترک است. برخلاف عهد جدید که مناسک شرعی را عامل تقرب به خدا نمی داند، بلکه ایمان به مسیح و حقیقت تصلیب را، موجب اتحاد انسان با مسیح و عامل رستگاری انسان برمی شمارد.
طبیعت به صورت نظام حالات در فلسفة اسپینوزا
حوزه های تخصصی:
در نظام فلسفی اسپینوزا سه اصطلاح دارد‘که پایه و اساس آن است:جوهر‘صفت‘حالت. جوهر که از آن به خدا‘و طبیعت طبیعت آفرین هم تعبیر میکند‘شیئی است‘که در خودش است و به نفس خودش به تصور می آید‘نه وجودش متوقف بر دیگری است‘و نه تصورش. جوهر واحد ویگانه است‘خود علت خود است ‘نامتناهی مطلق است‘بسیط است ‘ متقوّم از صفات نامتناهی است ‘ که هر یک بیانگر آن ذات نامتناهی است. از میان صفات نامتناهی فقط دو صفت شناخته شده است : فکر و بعد یا امتداد. همان طور که فکر صفت خداست ‘بعد نیز صفت خداست همان طور که فکر فعال است ‘ بعد نیز فعال است .البته برای اینکه ترکیب و تجزیه در جوهر یا خدا پیش نیاید بعد و امتداد به امتداد معقول تفسیر می شود‘نه محسوس و متخیل. صفت شیئی است ‘ که عقل آن را مقوّم‘ یا مکوّن ذات جوهر درک می کند. حالت شیئی است ‘ که در شیئی دیگر است ‘ هم وجودش متوقف بر دیگری است ‘هم تصورش.عالم‘یا ماسوای الباری حالت نام گرفته است که با ضرورت ازلی از ذات جوهر منتشی می شود‘همچنانکه از طبیعت مثلث برمی آید که زوایایش برابر دو قائمه است . بنابراین ‘نظام هستی نظام حالات نامیده شده است و ما دراین مقاله با عنوان""طبیعت به صورت نظام حالات"" به اختصار و اجمال به بیان آن پرداخته ایم امید است که مفید و سودمند باشد. امین یا رب العالمین.
جریان علیت در تاریخ ، تاملی در نگرش سارتر و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
استاد مطهری با توجه به افکار جدید، توانست روند تاریخ را با توجه به اصل علیت تبیین کند. در این نوشتار که کنار آرای استاد به دیدگاههای برخی افراد برجسته مانند هگل و مارکس و به گونهای مفصلتر به دیدگاه فیلسوف فرانسوی و نماینده مهم مکتب اگزیستانسیالیسم؛ سارتر پرداخته شده، به این مهم توجه میشود که ارزش مطالعه و بررسی تاریخ چیست و بر چه اصولی استوار است. استاد مطهری در ارائه تفکر خود با وجود آن که به سنن و قوانین تاریخی و جریان ثابت اصل علیت تأکید داشت، به بسیاری از دغدغههای افراد طرفدار آزادی در جهان پاسخ مثبت داد. بررسیها نشان میدهد او در عین حال که توانست از عهده تبیین منطقی جریان اصل علیت در تاریخ برآید و نوعی ضابطه و قانونمداری را در روند تاریخی به اثبات رساند، این امکان را یافت که بر اختیار و آزادی انسان در تعیین سرنوشت خویش تأکید کند. کاری که به جرأت بنا به اظهار نظر بسیاری مانند آن چه سارتر بدان تأکید میکند، مارکسیسم نتوانست آن را به انجام برساند. شاید اغراق نباشد که بگوییم نارسایی افکار افرادی مانند سارتر که برای حفظ آزادی و اختیار انسان به ناچار در افکار خود زمینههای فروکاست نقش علیت در تاریخ را فراهم آوردند، در اندیشه های شیعی استاد به خوبی ترمیم شده است.
تغایر تجارب وحیانی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی این مقاله، بررسی تفاوت تجارب وحیانی و عرفانی است. نگارنده، پس از بررسی عامل اهمیت یافتن تجارب عرفانی در دورة جدید، به بررسی دو دیدگاه ساختیگروی و ذاتگروی در زمینة تجربة دینی پرداخته و تأثیر این بحث را در تفاوت تجارب عرفانی و وحیانی نشان داده است. طبق ذاتگروی، میان تجارب دینی، هستة مشترکی در کار است که تفاسیر و زبان و معارف فاعل تجربه، در آن تأثیر ندارد؛ ولی ساختیگروی میگوید که هیچ تجربة تفسیر نشدهای در کار نیست. نگارنده نشان داده است که طبق هر دو دیدگاه، تجارب وحیانی از سنخ دیگری هستند.