فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۴۱ تا ۳٬۶۶۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله علوم ابژکتیو (objective sciences) چون پدیداری قصدی بررسی می شود. اثبات این نظر در بطن خود، این عقیده را که علوم، فینفسه و محض (ابژکتیوسیم، objectivism) هستند طرد و رد میکند. از این رهگذر تجربه (Experiment) در باطن علوم پیش فرض می شود و از تحقق پذیری متمایز می گردد. این مقاله در یک بررسی تاریخی روشن میکند که ابژکتیویسم به تدریج بر ایده علم ابژکتیو غلبه کرد و علم ابژکتیو به کلیات ریاضی غیرقابل شهود تعدیل شد. از این رهگذر قواعد ریاضی با محتوای منطقی به صورت قانونمندهای طبیعت ریاضی تنظیم شد. از آنجا که محتوای منطقی این قواعد ریشه در زیست جهان دارد، نمی توان گفت قواعد علمی، هرچند هم که شهودناپذیر باشند، تجربه ناپذیرند. به هر تقدیر، این قواعد تجربه می شوند؛ بنابراین نظر هوسرل در مورد تجربه ناپذیری علوم ناکافی و ناتمام است.
ابژه زیبایی شناسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابژه زیبایی شناسیک از جمله مباحث بحث برانگیز در حوزه زیباییشناسی جدید است. در این مقاله، دیدگاهی خاص که از منظر پدیدارشناسی به این موضوع نظر میکند، به اجمال توصیف میشود. از اینرو در این مقاله از اثر هنری، رابطه اثر هنری و ابژه زیبایی شناسیک؛ و هستی ابژه زیبایی شناسیک سخن میرود.قایل شدن به هستی، و لذا حقیقت، برای ابژه هنری به خودی خود واجد یک «خواست بودن» است که فی نفسه بودن ابژه بر آن مبتنی است. اگر ابژه زیبایی شناسیک یک «خواست بودن» دارد، از آن روست که بودن مربوط به این ابژه هست. امّا این «هستی»، آنچنان هستیای نیست که فراتر از «داده» باشد. این دادگی، درعین حال، یک حضور است و همین حضور ابژه زیبایی شناسیک است که حقیقت ابژه زیبایی شناسیک را در بردارد. تحلیل پدیدارشناسیک ابژه زیباییشناسیک، تنها از طریق تحلیل اثر هنری میسر است؛ و به همین سیاق هستیشناسی ابژه زیباییشناسیک نیز در گرو هستیشناسی اثر هنری است.
چیستی فلسفه دین و مسائل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
حوزه های تخصصی:
منطق جدید و الاهیات - کاربرد سیستمهای منطقی جدید در حل مسائل الاهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
منطق جدید با پیشرفتها و توسعههای گستردهای که داشته است میتواند ابزاری قوی جهت تبیین براهین فلسفی و الاهیاتی بهشمار رود. اصل موضوعی بودن سیستمهای منطقی جدید کمک بزرگی در کشف سازگاری یا ناسازگاریهای استدلالهای فلسفی و الاهیاتی است. افزون بر این، اهمیت اصل موضوعی کردن نظامهای فلسفی و الاهیاتی بر اهل نظر پوشیده نیست و استفاده از نظامهای پیشرفته منطقی جدید برای این هدف مهم نیز میتواند سودمند باشد. در این جستار برآنیم که با ذکر نمونههایی، نحوه کاربرد و اهمیت نظامهای منطقی جدید و روش اصل موضوعی را در حل پارهای از مهمترین مسائل الاهیاتی نشان دهیم. یکی از مسائل مهم و زیر بنایی الاهیات مساله اثبات وجود باری است. یافتن براهین مستحکم اثبات وجود خدا مبتنی بر نظامهای منطقی جدید دیری نیست که برخی از بزرگترین منطقدانان جدید را به خود مشغول داشته است؛ بنابراین، برای آشنایی با نمونههای گوناگون این تلاشها مهمترین آنها در این تحقیق ذکر شده و با توجه به وسعت یک مقاله یکی از این براهین که بر منطق موجهات جدید مبتنی است مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته.
دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
متفکران ادیان گوناگون دربار? اثباتپذیری وجود خدا، دیدگاههای مختلفی دارند؛ دستهای، افزون بر امکان اثباتپذیری حق تعالی، براهین گوناگونی برای مدلّل ساختن مدعای خود اقامه کردهاند. برهان مبتنی بر خوارق عادت، یکی از براهینی است که غربیان برای اثبات خدا بهکار بردهاند. البته ملا محمد مهدی نراقی نیز در انیسالموحدین به این برهان تمسک میکند. این مقاله، ضمن بیان دو تقریر مرحوم نراقی، تقریر جان هاسپرز، جان هیک و استاد جوادی آملی، در ادامه به پارهای از اشکالات منتقدان و پاسخ آنها نیز پرداخته است.
بررسی آثار اسکینر و کاوشی در نقد وی بر متدلوژی قرائت زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
بر پایه متدلوژی قرائت زمینهای، آرا و اندیشههای هر متفکری به منزله پاسخ به شرایط بیواسطه زمانه و محیط زندگی وی است بنابراین، نباید صرفا متون و آثار متفکران (اعم از گذشتگان و معاصران) را مطالعه نمود؛ بلکه ترجیحا و ضرورتا باید زمینه اجتماعی- تاریخی پدیدهها و اتفاقاتی را مطالعه کرد که آن متون در واکنش به آنها نگارش یافته و درصدد تبیین آنها برآمدهاند. فرض بنیادین این متدلوژی آن است که هرمتنی نه بهطور مجرد و غیرتاریخی، بلکه بر حسب زمینه اجتماعی -تاریخی خاصی شکل میگیرد و فهم هر متن مستلزم و منوط به فهم زمینه آن است. اسکینر ضمن موافقت با قسمت اول این فرض، قسمت دوم آن را نامناسب و ناکافی میداند و براین اساس، متدلوژی قرائت زمینهای را بهصورت یک متدلوژی ناکافی تلقی نموده و مورد نقد قرار میدهد.
ملاحظاتی رهیافتی از فلسفه تاریخ ابوعلی احمد مسکویه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
برآیند نگاه متفاوت ابو علی احمد بن محمد مسکویه رازی(م421ق) به پردازش تاریخ، ارائه نوعی تفسیر و تبیین انتقادی تاریخ و بیان گونهای فلسفه تاریخ بود. شیوة جدیدی که او از تلفیق و التقاط میان سه بینش تاریخی یا سنت تاریخ نگاری ایرانی و یونانی و اسلامی آفرید، بیانگر رویکرد آگاهانه و هدفمندی است که در سیر نگارش حوادث تاریخی و نوع نگاه نقادانة وی به رخدادها بسیار مؤثر بود. رهیافت بینش نقادانه او از یک سو عصاره فهم و ذکاوت تجربه گرایانة وی، از دیگر سو برآیند نگرش فلسفی و اخلاقی عملگرایانة او در تبیین حوادث تاریخی بود. بررسی دقیق کتاب تاریخی او که با نام پرمایة «تجارب الامم و تعاقب الهمم» آراسته است، نشان می دهد که ابو علی مسکویه رازی، افزون بر ارائه نظام نظری کلگرایانه مبتنی بر چگونگی تحول جوامع انسانی متفاوت با نگاه اسلاف خود ، به طرح فلسفه انتقادی تاریخ به بهترین وجه نظر دارد. این نوشتار بر آن است تا ضمن بررسی اسلوب و دیدگاه تاریخ نویسی مسکویه رازی، در خلال کتاب پیش گفته به نخستین بارقههای جامعهشناسی تاریخی و روانشناسی تاریخی و در یک کلام، فلسفه تاریخ از منظر او بپردازد.
انواع تبیین و نظریه های تبیین علمی
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۵ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
واژه شناسی امور عامه و بررسی سیر تاریخی کاربرد آن در فلسفه اسلامی
حوزه های تخصصی:
فلسفه: عدم حتمیت علوم دنیوی
حوزه های تخصصی:
فلسفه دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
حوزه های تخصصی:
مقایسه وجود در اگزیستانسیالیسم و اصالت الوجود صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به حاق وجود در اگزیستانسیالیسم و گذر از سنتِ فلسفیِ معرفتشناسانه، جریان عمیق فلسفی تازهای را در غرب بهوجود آورد که تأثیر عمدهای در اندیشه فلسفی معاصر غربی گذاشت. در فلسفه اسلامی توجه به حقیقت وجود و گذر از تبیین ماهوی نیز جریان پرتوان جدیدی را در فلسفه اسلامی ایجاد نمود که بسیاری از مسایل عمده فلسفی را تحتتأثیر این نگرش عمیق قرار داد و به تدقیقهای بسیاری در مسایل فلسفی انجامید. در نگاه آغازین این دو تحول مشابه به نظر میرسند و شاید به نظر آید یک جریان در دو حوزه باشند که به نتایج همسویی بیانجامد؛ اما برای شناخت مشابهتها و مغایرتها تدقیقهای بسیاری لازم است. در این نوشتار درصددیم با واکاوی وجود در هر یک از این دو جریان، مقایسهای اجمالی بین آنها داشته، محورهای اصلی مقایسه وجود بین این دو نگرش فلسفی را نشان دهیم.
بررسی پدیدار شناختی-هرمنوتیک زمان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
یک از پرسش های اساسی پرسش از حقیقت زمان است.زمان مانند وجود،مفهومی آشناست،به نحوی که همه ما آن رامی شناسیم ولی کنه و حقیقت بسیار مبهم و مخفی است.به همین جهت است که در طول تاریخ اندیشه بشر،فیلسوفان و اندیشمندان هرکدام تعریفی از آن بدست داده اند که با سایر تعاریف متعارض یا متفاوت بوده است.مقاله حاضر به دیدگاهی کاملا متفاوت از زمان پرداخته است،دیدگاهی که می توان آن را دیدگاه پدیدار شناختی-هرمنوتیک نامید.در این دیدگاه،زمان نه مقدار حرکت دانسته می شود(ارسطو)و نه وعاء خارجی موجودات(اندیشه های پوزتیویستی)و نه کیفیتی نفسانی(برگسون)و نه شرط شهود حسی(کانت)و نه براساس آگاهی بی واسطه (هرسول)مورد توجه قرار می گیردبلکه زمان براساس درعالم بودن آدمی و آدمی به عنوان ناحیه ظهور موجودات مورد بررسی پدیدار شناسانه قرار می گیرد.دراین بررسی نشان داده می شود که زمان ارتباطی وثیق با ساحات هستی آدمی یعنی تفهم،حال و زبان دارد.هریک از ساحات سه گانه آدمی با ساحتی از سه ساحت زمان مرتبط است.تفهم به دلیل آنکه برامکان ها متکی است به آینده مرتبط است ،حال به جهت آنکه موقعیت آدمی با آن منکشف می شود با گذشته و زبان (روزمره)که نشانه ای از سقوط آدمی در اشیا است،با حال حاضر مرتبط است.بنابراین هستی آدمی زمانمند است و زمانمندی آن نیز به واسطه وقت داشتن آن ممکن گردیده است.تاریخ نیز حاصل وقت داشتن آدمی است.
رهیافتهای بنیادین فلسفی در هوش مصنوعی
حوزه های تخصصی: