فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
شان و نفوذ اخلاقی و انسانی دین / تاملی در باره کتاب : آینده دین ؛ گفت و گوی مکتوب رورتی و واتیمو
تحول مفهوم سنجش ناپذیری نزد تامس کوهن و مقایسه پذیری نظریه های علمی رقیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تئوری انعکاس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ریچارد رورتی: از نو عمل گرایی ضد مابعدالطبیعی تا طرد فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، شهود به طور عام، و رؤیت حضرت حق به طور خاص را از دیدگاه علامه محمد حسین طباطبایی و محیی الدین عربی ـ که در حقیقت نماینده دو مکتب فکری حکمت متعالیه و عرفان هستند ـ مقایسه می کند. موضوعهای مورد بررسی در این نوشتار، توجه به قلب به عنوان محل دریافت شهود، عوامل افزایش قابلیت دریافت تجلیات توسط قلب، خطا در علم شهودی و معیار تشخیص این خطا و شهود خداوند است. با نگاهی به تعریف این دو متفکر از شهود، به نظر می رسد این تعاریف، در یک راستا و در واقع مکمل یکدیگرند. در طرح مسأله شهود نیز شباهت هایی بین آنان وجود دارد؛ مثلا از دیدگاه هر دو متفکر، قلب، محل دریافت شهود است و عارف می تواند به کمک برخی مراقبات، قابلیت قلب را برای دریافت تجلیات افزایش دهد. از طرفی، آن دو علم شهودی، خطا پذیر است؛ خطایی که به دلیل غیر الهی بودن وحی یا الهام و یا تفسیر و برداشت نادرست از مشاهدات رخ می دهد. اما تفاوت های مهمی نیز در شیوه تفکر ابن عربی و علامه طباطبایی وجود دارد که به نظر می رسد مهمترین آنها تفاوت جایگاه ""عقل"" نزد آنان است؛ چنانکه علامه برخلاف ابن عربی برای عقل، به عنوان وسیله شناخت، اهمیت ویژه ای قایل است و آن را یکی از معیارهای تشخیص صحت علم شهودی می داند.
برهان وجودی در الاهیات پویشی هارتسهورن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چارلز هارتسهورن، تقریری جدید از برهان وجودی آنسلم ارائه می دهد که متناسب با مفهوم مورد پذیرش او از خداست. از دیدگاه او، نه طرفداران آنسلم و نه مخالفان او فهم صحیحی از برهان اصلی آنسلم نداشته اند. او خطای این متفکران را به جهت تبعیت از گانیلو می داند که فصل دوم خطابه را در تقریر برهان وجودی ملاک قرار داده و فصل سه و چهار را نادیده گرفته است. هارتسهورن اکثر کتاب هایی را که دربارة برهان وجودی آنسلم بحث کرده اند، دارای این وجه مشترک می داند که به نکات مهمی که آنسلم در فصل های سه و چهار خطابه بیان کرده و بارها در پاسخ به گانیلو تکرار کرده است، توجه نکرده و فقط به استدلالی که در فصل دو آمده اکتفا نموده اند.
آیا Ens Per Se تعریف جوهر درابن سینا است؟ (Is ENS PER SE the Definition of Substance in Avicenna؟)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با بررسی تحلیل پروفسور اتین ژیلسون از قول قدیس توماس آکوئیناس آغاز میشود که Ens Per Se ""همان طور که ابن سینا گفت تعریف جوهر نیست."" ژیلسون اعتراف کرد که نتوانست منبع این ادعا را در آثار ابن سینا پیدا کند و به این نتیجه رسید که در واقع ابن سینا چنین قولی را نگفته است. برای رد این نتیجه، این مقاله با تأکید برمتافیزیک ارسطو، تحلیلی مفصل از سیر مفهوم جوهر ارائه میکند . بخش سوم این مقاله که مهم ترین قسمت آن است شرح دقیق بخش هایی مرتبط، از آثار خود ابن سینا است و بدین وسیله، منبع مورد جستجوی قول آکوئیناس را آشکار مینماید.
بررسی مسألة شهود در آثار افلاطون
حوزه های تخصصی:
از گذشته همواره در کنار علم حصولی نوع دیگری از معرفت که از آن به علم حضوری یا شهودی تعبیر میشود مطرح بوده است. در میان فلاسفه گروهی معتقدند که شهود تنها به وسیلة عقل صورت میگیرد و گروهی دیگر بر این باورند که شهود توسط نفس انسانی صورت میگیرد که یقینآور است و غیر از این طریق معرفت، بقیه قابل اعتماد نیستند. افلاطون یکی از فلاسفهای است که طریق معرفت صحیح را شهود میداند ولی همواره در بین فلاسفه بعد از او این سؤال مطرح بوده که شهود مورد نظر او عقلی بوده یا عرفانی؟ با رجوع به آثار افلاطون و استخراج ویژگیهای شهود او و مقایسه آن با خصوصیات مکاتب عرفانی و تجربههای دینی این فرضیه که منظور وی از شهود، قسم عرفانی آن بوده قوت میگیرد هر چند که مخالفین این نظر نیز دلایل مستحکمی برای بیان خود دارند.
تاملی در تحول روش شناسی دانش متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو در صدد است به عرصه روش شناسی مطلوب و جامع فلسفه هستی شناختی و متافیزیک به مفهوم فلسفی آن دریچه ای بگشاید. از همین روی نخست به کشف تحولات و سرگذشت تاریخی – تطبیقی آن در تفکر اسلامی و غربی می پردازد و پس از آن به تبیین اصول و ارکان نظریه «روش شناسی جامع دانش متافیزیک و فلسفه» همت می گمارد و چون تحولات تاریخی یاد شده غالباً در ضمن تعامل متافیزیک با علوم تجربی بوده است، این پیوند و همبستگی تاریخی نیزبه طور فشرده مورد اشاره قرار می گیرد.
ویتگنشتاین: خداباور یا ملحد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویتگنشتاین یکی از چهره های علمی قرن بیستم است که نگرش های او به طور معمول و مشخص، بازتاب های گوناگون و گسترده ای در میان اندیشمندان دیگر داشته است. دیدگاه ویتگنشتاین درباره خدا، و واقع گرایی یا غیرواقع گرایی این فیلسوف نیز از قاعده یادشده مستثنا نبوده و حتی مبنای نظری بسیاری از اندیشمندان قرار گرفته است.
در نوشتار حاضر، می کوشیم تا به تبیین نگاه ویتگنشتاین در این باره بپردازیم و بگوییم که بر اساس رساله منطقی و فلسفی، به نظر می رسد که وی برای ماورای عالم طبیعت، حقیقتی قایل نبوده، زیرا بر آن بوده است که زبان بدان عالم راه ندارد. بدین ترتیب، ویتگنشتاین را می توان ملحدی نسبت به ماورا تلقی کرد، نه غیر واقع گرا. اما از عبارت های ویتگنشتاین در پژوهش های فلسفی اش (با این مضمون که: «الهیات از بازی زبانی منحصر به فردی برخوردار است»)، تا حدودی چنین بر می آید که او در عرصه هستی شناسی امرالوهی، واقع گرا می باشد و برای خدا، امرالوهی، و اعتقادات دینی، وجهه ای مستقل از اذهان قائل است.
جنبه های شناخت شناسانه و ایدئالیستی فلسفه شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«میزان مطا لبه اخلاق» یکی از مباحث جدیدی است که با وجود سابقه پیشین درفلسفه اخلاق، در دهه های آخر قرن بیستم به صورت مبحثی جدی و مستقل در فلسفه اخلاق مطرح شد.این مفهوم، غالبا بر اساس سه مولفه شمول،اولویت و شدت سنجیده می شود و سه رویکرد کلی مطالب اساسی آن وجود دارند که عبارتند از اخلاق حد اکثرگرا، اخلاق اعتدال گرا و اخلاق حداقل گرا. این مقاله ، علاوه بر تحلیل «میزان مطالبه اخلاق » بر اساس آن سه مولفه و تبیین مطالب اساسی این سه رویکرد به آن، با توجه به قرابت اخلاق اعتدال گرا با اخلاق رایج و متداول، سعی می کند با تبیین تحلیل و نقد دلایل اصلی این رویکرد اخلاقی نشان دهد که آنچه بشر امروز از آن با عنوان اخلاق یاد می کند، ممکن است بسیار آسان گیرانه تر از مطالبات واقعی اخلاق، در این روزگارباشد. اخلاق اعتدال گرای رایج با چالش های جدی ای مواجه است که در صورت عدم پاسخ گویی به آن ها داعیه معصومیت و اخلاق بودن بشر در دوره جدید فرو خواهد ریخت.
برهان حدوث در مغرب زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان حدوث یکی از دیرینه ترین براهین وجود خدا است که تقریرهای کلامی و فلسفی متعدد دارد. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته صورت متعارف آن در مغرب زمین است که به حدوث زمانی جهان پرداخته و از این طریق وجود خدا را اثبات کرده است. تقریرهای دیگر آن مانند حدوث ذاتی و نیز حدوث جوهری که در فلسفه اسلامی مورد توجه ویژه قرار دارد، در مغرب زمین یا اصلاً مطرح نگردیده و یا بدان تصریح نشده است. نویسنده در این مقاله بر آن است تا با تکیه بر منابع قدیم و جدید علمی و کلامی مغرب زمین، به بازخوانی و نقد و بررسی آن بپردازد. در این نوشتار، دو برهان عقلی و دو دلیل علمی بر مهم ترین مقدمه آن ارائه شده است. دو دلیل عقلی آن بر امتناع وجود نامتناهی بالفعل و امتناع افزایش بر نامتناهی بالقوه و تبدیل آن به نامتناهی بالفعل تاکید دارد و دو دلیل علمی آن از مدل های مربوط به آفرینش و اص.ل ترمودینامیک اخذ شده است. ضمن طرح نظریه های متعدد فیلسوفان و متکلمان موافق و مخالف، به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت.