فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۰۱ تا ۵٬۴۲۰ مورد از کل ۷٬۱۹۷ مورد.
۵۴۰۱.

وضع نظریه اخلاق در عصر مدرن؛ واکاوی نظریه اخلاق اصالت چارلز تیلور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: طبیعت گرایی رمانتیسیسم دموکراسی لیبرال اخلاق مدرن نظریه اخلاق اصالت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۲۴۲ تعداد دانلود : ۷۵۹
در تاریخ اندیشه مدرن، دو نقطه عطف وجود دارد. اولی، انقلاب فلسفی- معرفتی دکارت است. ظهور و بسط فلسفه دکارت، به معنای زوال جهان بینی قرون وسطی، تولد سوژه انسانی و تغییرات اساسی در مباحث و موضوعات شاخه های گوناگون علمی بود. فلسفه او بر اندیشه های عصر جدید، مانند لیبرالیسم، دموکراسی، حقوق بشر، عقلانیت علمی و قانون گرایی روابط و نهادهای اجتماعی جدید مبتنی بود. برهمین اساس، هنجارها و داوری های اخلاقی دچار تغییرات بی سابقه ای شد. نقطه عطف دوم، در نیمه قرن بیستم رخ داد و بسیاری از اندیشه های عصر روشنگری را به افسانه و سراب تبدیل کرد. چارلز تیلور، یکی از نمایندگان چرخش فلسفی معاصر، معتقد است که معرفت شناسی طبیعت گرای دکارتی باعث غلبه تفسیر نسبی گرایانه، لذت گرایانه، اتمیستی و پوچ گرایانه از کنش اخلاقی و انحراف از آرمان اصالت اخلاقی مدرن شده است. وی افزون بر دفاع قاطع از ضرورت خودشکوفایی فردی و صداقت با خویشتن، دنبال فهم غنی تری از زندگی در چارچوب خیر های گریزناپذیر اخلاقی است. هدف از این پژوهش، ژرف اندیشی درباره انسجام و کفایت اندیشه اخلاقی یکی از اندیشمندان برجسته فلسفه اخلاق معاصر است. این پژوهش نشان می دهد بازگشت نظریه اخلاقی تیلور به سنت رمانتیسیسم برای احیای تعالی اخلاقی نارساست و به فضیلت گرایی دینی بسیار نزدیک تر است تا آرمان اصالت مدرن. همچنین کمک گرفتن از منابع مختلف توجیه اخلاق اصالت، به ابهام ها و تعارض های نظریه وی افزوده است. چون تیلور فیلسوفی تحلیلی است، روش شناسی این پژوهش، تحلیلی- انتقادی است.
۵۴۰۴.

معناشناسی شلایرماخر و مبانی اندیشه ای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معناشناسی زیبایی شناسی رومانتیسم شلایرماخر هرمنوتیک روشی هرمنوتیک روش شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۲ تعداد دانلود : ۹۵۶
دغدغه اصلی هرمنوتیک روش شناختی که همانند هرمنوتیک روشی معتقد به معناداری متن و تعین قطعی آن صرف نظر از خواننده است و از زمان شلایرماخر به بعد و توسط او این روی کرد را پیدا کرده و بر خلاف هرمنوتیک روشی که تنها هویتی فنی داشت، دارای هویت دانشی نیز است، یافتن نظام قواعد استنباط معناست. گرانیگاه اصلی این نظام، تلقی آن از چیستی معناست که این تلقی نیز تا حد بسیاری منبعث از مبانی زیبایی شناختی و رومانتیستی آن است. به دلیل اینکه اندیشه های شلایرماخر در بین سایر اندیشمندان این دانش از محوریت خاصی برخوردار است، شناخت معناشناسی او در شناخت دقیق این هرمنوتیک بسیار تأثیرگذار است؛ از این رو در این مقاله تلاش شده است به چیستی معنا نزد شلایرماخر که در دلالت های تصدیقی ناظر به مفهوم فردیت نزد او و در دلالت های تصوری ناظر به مقام کاربرد کلمه است، پرداخته شود. در نظر او، متن کاملاً تجلی فردیت نویسنده است و معنای آن نیز به فردیت او برمی گردد. معنای واژگان نیز هرچند از رهگذر کاربردشان در سیاقی خاص معین می شود، یک وحدت درونی بین همه آنها در کاربردهای متفاوت وجود دارد که می توان آن را روح معنای کلمه نامید.
۵۴۰۶.

معرفت تنزیهی و تشبیهی خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

۵۴۱۲.

خداشناسی اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تثلیث خداشناسی مایستر اکهارت کلام سلبی الوهیت فراتر از وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی متاخر (قرون 14 و 15)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۲۳۷ تعداد دانلود : ۹۷۰
«مایستر اکهارت» از عرفایی است که سنت مسیحی در قرون وسطی اندیشه وی را برنتافت و خداشناسی وی را بدعت آمیز دانست. مهم ترین مسائلی که خداشناسی اکهارت را از سلف مسیحی اش متفاوت می سازد عبارتند از: طرح دو وجهی خدا/الوهیت که یکی برابر با وجود و دیگری برتر و فراتر از آن است، باور به عدم ادراک الوهیت توسط بشر و توسل به کلام سلبی برای سخن گفتن از او، ارائه تقریری جدید از اصل تثلیث و باور به وحدت الوهیتِ برتر از تثلیث و ... . کلیسای کاتولیک، اکهارت را بدعت گذار و نافی تثلیث دانست و او در دفاعیه ای به یکایک اتهاماتش پاسخ گفت. به دلیل گرایش باطنی و عرفانی اکهارت، تفکر وی بیش از آنکه به خدای سه گانه و قابل ادراک مسیحی نزدیک باشد، متأثر از کلام سلبی مورد توجه دیونیسیوس و تفکرنوافلاطونی است و بدون نفی تثلیث، ضمن پذیرش ماهیت و کارکرد هریک از اشخاص تثلیث و ذکر آن در موعظاتش، وحدت را برترین ویژگی «الوهیت فراتر از وجود و عدم» می خواند و الوهیت بی نام و نشان را در رأس تثلیث قرار می دهد. الوهیتی که شناخت آن ناممکن و تنها راه سخن گفتن از آن الهیات سلبی است.
۵۴۱۳.

نقش ابر ذهن در رمزگشایی از چند دستگاه الهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن عربی اسپینوزا ابرذهن نگاه خرد و کلان وایتهد و کرامیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۲۳۷ تعداد دانلود : ۳۹۹
هدف و انگاره بنیادین این مقاله، پاسخ به این پرسش است که آیا می توان الگویی به دست داد تا از رهگذر آن بتوان چندین دستگاه عرفانی، فلسفی و کلامی را بهتر فهمید و دقیق تر بازشناسی کرد؟ ادعای این مقاله آن است که می توان این کار را انجام داد. روش این مقاله به این صورت است که در وهله اول، با مدد گرفتن از عالم خیال چنین فرض می کنیم که همه آنچه از زمان مهبانگ (big bang) تاکنون رخ داده، که شامل هزاران میلیارد ستاره و سیاره می شود، همگی کل یکپارچه ای را تشکیل می دهد که از آن به ""جهان هستی"" تعبیر می کنیم. سپس این گونه فرض می کنیم که این جهان بزرگ یا جهان ماده، فاقد شعور و آگاهی نیست، بلکه جزء جزء آن از اتم هایی تشکیل شده است که یک شعور و آگاهی بسیار مرموز و اسرارآمیز همه اینها را به هم به گونه ای پیوند داده که این طرح کلان از آن برآمده و حاصل شده است (جالب است که در فیزیک امروز نظریه ریسمان بسیار به این فرض ما نزدیک است). این مقاله اصلاً در پی اثبات این فرض یا نفی آن نیست. روش این است که اگر جهان هستی به این صورت فرض شود و در واقع، آن را همچون یک کل و یک ذهن بزرگ انگاشته شود، این فرض دست کم دو کارکرد خواهد داشت. الگوی مورد نظر تصویری از جهان به مثابه یک اَبَرذهن یا ذهن برتر است؛ یعنی، می توان کل هستی و پدیده های آن را همچون یک ذهن بزرگ فرض کرد و همه کارکردها و نقش ها و فرآیندهای ذهن انسانی را برای آن متصور شد. در یک ذهن، پدیدارهای ادراکی بسیار گوناگون و متنوعی وجود دارد. اینک اگر کل هستی؛ یعنی این صدمیلیارد کهکشان و این کیهان بسیار بسیار بزرگ را به منزله یک ذهن بینگاریم، همان حکم ها را می توانیم در میان پدیده های هستی جاری کنیم. به دیگر سخن، همه باشندگان و هستی ها را می توان از جنس آگاهی انگاشت و در عین حال، با یک نگاه خُردنگر و چیستی نگر، می توان پدیده های موجود را از یکدیگر سلب کرد و گفت درخت سنگ نیست؛ اما از سوی دیگر، با نگاهی کلان نگر، می توان به همه پدیده ها به عنوان امر یکپارچه واحدی نگاه کرد و همه اموری را که از هم سلب می کردیم، به یکدیگر نسبت دهیم و میان آنها اتحاد برقرار کنیم و بگوییم مثلاً درخت سنگ است. این مقاله درصدد است تا نشان دهد که دستگاه عرفانی ابن عربی و دستگاه های فلسفی اسپینوزا و وایتهد (الهیات پویشی) چنین طرحی را دنبال کرده اند. از این گذشته، از رهگذر کشف این کلید می توان دستگاه کلامی کرامیه و الهیاتشان را نیز به صورت قابل فهمی بازخوانی کرد.
۵۴۱۴.

بررسی تطبیقی تقریر علامه طباطبایی و آکوئیناس از برهان امکان و وجوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تسلسل ضرورت ازلی وجود خدا واقعیت صدیقین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
  6. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۲۳۷ تعداد دانلود : ۷۰۷
مساله وجود خدا از جمله مباحث مهمی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول نموده است. در حوزه فلسفه دین، فلاسفه به انحای مختلف به اثبات وجود خدا پرداخته اند. برهان امکان و وجوب از جمله براهین جهان شناختی است که با رویکرد پسینی به اثبات خدا می پردازد. در حوزه فلسفه غرب، توماس آکوئیناس تحت تاثیر فلاسفه اسلامی، تقریری از این برهان ارائه نموده است. در فلسفه اسلامی تحت عنوان برهان صدیقین از آن یاد می شود و یکی از مهم ترین افرادی که به آن پرداخته است، علامه طباطبایی(ره) می باشد. در این نوشتار ضمن ارائه تحلیلی از این دو تقریر، پس از بیان عناصر محوری اشان به بررسی سازگاری درونی و بیرونی و مطابقت آن ها با واقعیت پرداخته می شود و در نهایت مقایسه این دو تقریر در قالب بیان تفاوت هایشان ذکر می گردد. بررسی تطبیقی این تقریرها، نتایج و پیامدهای ارزنده ای علی الخصوص در حیطه داوری براهین اثبات وجود خدا دارد.
۵۴۱۵.

تفتیش در هستی های محسوس و استنباط های متافیزیکی آن نزد افلاطون و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت افلاطون ابن سینا ایده محسوس کلیات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۳۵
مرزبندی های فلسفی در مورد عالم حس و عالم غیر محسوس همواره یکی از تمایزات عمدة میان فیلسوفان بوده است. نتیجه این مرزبندی قرار دادن دو دسته از فیلسوفان در دو صف جدای از یکدیگر است. در یک طرف فیلسوفان مادی گرا قرار دارند که شعاع عالم هستی را صرفاً در عالم حس و ماده محدود می نمایند و در طرف دیگر صف فیلسوفانی قرار دارند که شعاع عالم هستی را فراتر از حس و ماده می دانند. آنچه ممکن است این تمایز را مضاعف نماید اختلاف در روش نشان دادن قلمرو عالم هستی است. یکی از رایج ترین شیوه ها در نشان دادن حد و مرز عالم هستی تأمل و تفتیش در عالم حس است. هدف پژوهش حاضر این است که روش تفتیش در عالم حس به منظور نشان دادن قلمرو عالم هستی مورد تحلیل قرار داده شود. نتیجه ای که در این پژوهش نویسنده نشان خواهد داد این است که روش تفتیش در حس نزد افلاطون و ابن سینا مورد استفاده جدی قرار داشته است و هر دو اندیشمند از طریق تفتیش در عالم حس استنباط های فلسفی متناسب با نظام فلسفی خود استخراج نموده اند. زیرا ابن سینا اگر چه همانند افلاطون در یکی از روش ها در نشان دادن شعاع عالم هستی که آن را فراتر از علم حس می داند بر تفتیش در عالم حس تأکید دارد اما با وجود آن نتیجه این تفتیش نشان دادن امر واقعی است که از آن به طبیعت مشترکه تعبیر می نماید چیزی که نزد افلاطون به ایده تعبیر می شود.
۵۴۱۷.

استدلال اخلاقی سورلی بر وجود خدا و پاسخ به مبانی فکری کانت در اتحاد قلمرو اخلاق و طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش های اخلاقی عینیت گرایی اخلاقی استدلال اخلاقی بر وجود خدا آرمان اخلاقی اتحاد قلمرو اخلاق و طبیعت استدلال اخلاقی سورلی استدلال اخلاقی کانت استدلال از طریق عینیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۲۳۶ تعداد دانلود : ۵۰۴
یکی از معروف ترین براهین اثبات وجود خدا در سده های اخیر، استدلال اخلاقی امانوئل کانت است. کانت برای محافظت از اطلاق حکم عقل عملی، که همانا دستیابی توأمان شادکامی و فضیلت است، خدایی را فرض می کند که با پیوند دادن دو قلمرو متفاوت اخلاق و طبیعت، این خیر کامل را محقق کرده است. اما منتقدان این استدلال معتقدند که کانت تنها برای معنادار کردن تجربه اخلاقی انسان، چنین چیزی را عملاً فرض کرده است و این ادعا برهانی برای وجود خدا نیست. از این رو برخی از متفکران براهین اخلاقی نوینی پدید آوردند. یکی از این براهین، استدلال اخلاقی از طریق عینیت ارزش های اخلاقی است. ویلیام سورلی با اثبات عینی بودن ارزش های اخلاقی، ذهنی عالی را به عنوان ضرورتی منطقی برای تحقق این وجود عینی ارزش های اخلاقی ثابت می کند و با نگاه ویژه خود به این استدلال، ادعا می کند که نه تنها برهانی نظری بر وجود خداوند فراهم آورده، بلکه توانسته است از اتحاد قلمرو طبیعت و اخلاق، تحت یک واقعیت یکپارچه حمایت کند. ما در این مقاله، استدلال اخلاقی مذکور را تقریر و بررسی خواهیم کرد.
۵۴۱۹.

منطقِ نخستین هگل (منطقِ ینا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نسبت نظام مقولات هگل رابطه منطق ینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۵ تعداد دانلود : ۲۲۹۲
برای فهم مبانی و خاستگاه منطق هگل، علاوه بر منبع اصلی مورد استناد مفسران؛ یعنی کتاب علم منطق، لازم است نخستین رساله منطقی هگل طی سال های حضورش در ینا مورد بررسی قرار گیرد. رساله ای که نه تنها در زبان فارسی هیچ شرحی از آن در دسترس نیست، بلکه حتی در زبان انگلیسی نیز مهجور است. مقاله حاضر برای نخستین بار شرحی از سیر تکوین منطق ینای هگل به دست می دهد. به همین منظور ابتدا مختصری به کلیت نظام ینا پرداخته خواهد شد؛ سپس با تکیه بر ترجمه انگلیسی موجود از منطق ینا1، سه بخش اصلی منطق ینا؛ یعنی «پیوند بسیط»، «رابطه» و «نسبت» مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در انتها نیز طرحی کلی از مباحث مابقی بخش های نظام ینای هگل ارائه شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان