فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵۰٬۹۲۱ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
105 - 133
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های شناخت عمیق متون، بررسی تعامل بین آثار مختلف است؛ زیرا نویسندگان، خواه ناخواه تحت تأثیر آثار یکدیگر هستند. موضوع اصلی این جستار، خوانش بینامتنی دو داستان از مثنوی معنوی و دکامرون بر مبنای نظریه ترامتنیت ژنت است. «آن صوفی که زن خود...» قصه ای از مثنوی است که از نظر بن مایه ها با قصه «هیچ آدابی و ...» و یا «وقتی چاره، منحصر به فرد می شود»، از دکامرون شباهت هایی دارد: بی وفایی،خیانت، کام جویی و شهوت رانی و حیله زنان و ترس از رسوایی از جمله بن مایه های مشترک این داستان ها و تشکیل دهنده بنیان اصلی آنها است. پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی تطبیقی برآن است تا ضمن قیاس این دو اثر کلاسیک، به بیان وجوه اشتراک و افتراق این داستان ها بپردازد. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که بوکاچیو در حکایاتش به طرز قابل تأملی، قصه ای از مثنوی را بازآفرینی کرده است. این پژوهش توانسته است از سویی زمینه مساعد را برای بخشی از مطالعات تطبیقی فراهم سازد و از دیگر سو، راهگشای مطالعات در حوزه مولوی پژوهی باشد.
روان اسطوره شناسی در ادبیات نمایشی (مطالعه موردی؛ اسطوره سنجی بهرام بیضایی با روش نقد اسطوره ای ژیلبر دوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
135 - 166
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به روش توصیفی تحلیلی، بر آن است تا روش نقد اسطوره ای ژیلبر دوران را بر آثار نمایشی بهرام بیضایی (نمایشنامه و فیلمنامه) اعمال نماید و از این مسیر به اسطوره سنجی نویسنده یا الگوی اسطوره ایِ پسِ پشت این آثار نائل آید. این مهم از مسیر فرایند سه گانه اسطوره شناسی، با تکیه بر متن و تدقیق در مهم ترین اثر هنرمند و تشخیص خرده اسطوره کانونی آثار وی به انجام رسید. روان سنجی با تکیه توأمان بر متن و فرامتن (ردیابی خرده اسطوره یافت شده در دیگر آثار نویسنده، زندگی شخصی حرفه ای هنرمند و تشخیص عقده شخصی نویسنده) و کنار هم گذاری مجموعه یافته ها، به کشف اسطوره شخصی و فراشخصی هنرمند نائل می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که خرده اسطوره کانونی آثار بیضایی عبارت است از: برخوانی گذشته برای ساخت آینده، ستیز با ستم و جهل و هر آنچه مانع باروری مام میهن باشد، و در صورت لزوم قربان شدن برای نیل به این باروری و بر همین سیاق، زندگی در برابر مرگ، و زنانگی در حکم منشأ زندگی. عقده شخصی وی نیز تثبیت شدگی و توقف در گذار از ساحت خیالی به ساحت نمادین ژاک لکان و اسطوره شخصی او ایزدبانو آناهیتا است.
کاربست تطبیقی زمان روایت در لایه گفتمان در دو اثر روایی پله آس و ملیزاند و زال و رودابه بر اساس نظریه ژرارژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک رویدادها و درونمایه هر داستان با زمان روایتگری آن ارتباط تنگاتنگی دارد. ژنت به عنوان تأثیرگذارترین نظریه پرداز در خصوص زمان متن در نقد روایت شناختی، کشف جزئیات زمان روایی را میسّر می سازد. هدف این جستار، بررسی تطبیقی زمان روایی با تأکید بر نظریه جامع ژنت و سازوکارهای ساختاریابی او در دو روایت پله آس و ملیزاند و زال و رودابه از سه منظر: ترتیب زمانی، دیرش و بسامد است تا قواعد عام زمان روایت و قانون مندی های آن واکاوی گردد. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و با تأکید بر وجوه اشتراک و افتراقِ کاربستِ شگرد رواییِ زمان روایت، به واکاوی تطبیقی و تحلیل دو داستان می پردازد. ساختار روایی این دو اثر، از منظر ژنت، سامان بندی زمانیِ متفاوتی دارند. اثر روایی پله آس و ملیزاند برخوردار از زمانمندی خطی منظمی است که به جنبه دراماتیک اثر، قدرت می بخشد اما در زال و رودابه شاهد برهم خوردن توالی زمانی رویدادها و گذشته گویی ها و آینده گویی های متعددی هستیم. بنابراین پله آس و ملیزاند برخلاف زال و رودابه، فاقد زمان پریشی است و شگرد دیرش در زمان روایت در دو داستان، مبتنی بر صحنه پردازی است و فرم نمایشی، این دو اثر را، تبدیل به متونی پُر گفت وگو کرده است. علاوه بر این، بسامد نقل منفرد در دو روایت، وجه غالب است.
بررسی روان کاوانه داستان فرود سیاوش از دیدگاه نظریه یونگ
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
89 - 123
حوزه های تخصصی:
نقد روان کاوانه یکی از روش های مهم و کارآمد برای درک و تحلیل لایه های پنهان متون ادبی و هنری است که برای رسیدن به مفاهیم عمیق تر و تحلیل ذهن ها کاربرد دارد. این نوع نقد با تکیه و تأکید بر اصول و قوانین روان کاوی، ساحت گسترده ای از امیال، آرزوها، کنش ها و ناکامی های جاری در زندگی بشری را نشان می دهد. در این پژوهش می خواهیم، داستان فرود سیاوش را بر مبنای این نظریه بسنجیم. در این راستا، کهن الگوهای آنیما، آنیموس، سایه، نقاب، فرایند فردانیت و همچنین برای رسیدن به نتیجه مطلوبتر، نمادها نیز از این دیدگاه تفسیر و تبیین شده اند. روش این پژوهش تحلیلی توصیفی و بر مبنای نقد کهنالگویی یونگ است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که کهنالگوهای پیر فرزانه، مادر فرزانه، سایه، نقاب و آنیما در این داستانها کاربرد دارد و کهنالگوی سایه بسامد زیادی دارد؛ همچنین کهنالگوهای به کار رفته در داستان، بیانگر تلاش قهرمان در طی کردن مسیر فردانیت است. تلاشی که به هدف نمی رسد و قهرمان داستان در طی کردن این مسیر ناکام می ماند.
بررسی اختلال جنون عشقی در دو روایت داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش ها نشان می دهد مطالعه متن های ادبی با موضوع بیماری به ویژه با نگاه پدیدارشناسانه می تواند به درک بهتر بیمار و بیماری کمک کند و به شناخت زیست جهان و ذهنیت آدمی بینجامد. بدیهی است چنین رویکردی جذابیت مطالعه آثار ادبی و اقبال به آن را نیز در میان مخاطبان افزایش داده، افق های تازه ای در برابر آنها خواهد گسترد. ازسوی دیگر، در میان عواطف انسانی، عشق و رفتارهای مرتبط با احساسات عاشقانه در آثار ادبی به ویژه در آثار زنان داستان نویس بسامد بسیاری دارد و اختلال جنون عشقی یا روان پریشی عاشقانه یکی از اختلالات هذیانی انعکاس یافته در این آثار است. در این پژوهش توصیفی تحلیلی چگونگی توصیف علائم جنون عشقی یا اروتومانیا در دو داستان «رعنا» از مجموعه داستان نازلی نوشته منیرو روانی پور و «بعد از تابستان» از مجموعه داستان چهارراه اثر غزاله علیزاده با توجه به معیارهای تشخیصی DSM-5 بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد شخصیت های داستانی در آثار مورد بررسی، علائمی را بروز می دهند که با معیارهای تشخیصی بالینی اختلال موردنظر مطابقت دارد. در این داستان ها، نویسندگان در کنار توصیف نشانه های بالینی، عوامل جنسیتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را هم درنظر داشته اند و این امر مهارت نویسندگان در ایجاد حقیقت نمایی و باورپذیری در پیرنگ داستانی را نشان می دهد که سبب ارتباط بهتر خواننده با متن و تأثیرپذیری از آن می شود. همچنین، توصیف احساسات و باورهای این شخصیت ها و تأثیر آن بر زندگی و روابط فردی و اجتماعی آنها می تواند به درک بهتر ذهنیت و تجربه زیستی این افراد و ایجاد تعامل برآمده از درک درست از فرد مبتلا در جهان واقعی، کمک کند.
تأثیر قرآن بر اشعار بیژن الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیژن الهی از جمله شاعران «شعردیگر» است که در دهه چهل به نوعی از شعر سپید روی می آورد که مفاهیم عرفانی و تأثیرپذیری از آیات قرآن به وفور در آن دیده می شود. چنانچه اگر نمادهای عرفانی، استعاره ها و به طورکلی تصاویر در اشعار وی تأویل نشوند، بخش عظیم و مهمی از محتوا در اشعار الهی مورد غفلت واقع می شود، البته گاه اشاره الهی به آیات قرآن مستقیم و صرفا از طریق سطح لغوی واژگان است، گاه نیز اشارات الهی به آیات قرآن منوط به تأویل تصاویر و رابطه میان اجزاء در محور همنشینی و جانشینی است. نگارندگان در این پزوهش برآنند تا تمامی تأثیرپذیری ها و همچنین نگرش الهی به آیات قرآن را به ترتیب اشعار وی در دو مجموعه شعر «جوانی ها» و «دیدن» به روشی توصیفی- تحلیلی بررسی کنند، همچنین فرآیند شکل گیری معنا به وسیله بهره گیری از قرآن توسط بیژن الهی نیز در این پژوهش مورد توجه نگارندگان است. از نتایج این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که در مجموعه شعر «دیدن» معشوق غالبا حقیقی و در مجموعه شعر «جوانی ها» معشوق مجازی و نوع عشق غالبا تنانه است.
مطالعه تطبیقی گناهان سه گانه قهرمانان اساطیری در دو اثر حماسی داراب نامه طرسوسی و اودیسه هومر«با تأکید بر کنش جنگاوری و سلحشوری در آراء اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
28 - 60
حوزه های تخصصی:
اسطوره در کنار حماسه، افسانه و فرهنگ عامه، یکی از عناصر تشکل دهنده فرهنگ و هویّت قومی و ملی جوامع و منشوری از باورهای اجتماعی است که در بستر فرهنگی تولید می شود. موضوع اسطوره از مطالعات آیین های مذهبی جدا نیست و می توان آن را در حکم ابزاری دانست که اعتقادات و نهادهای موجود را با استناد به دین توضیح می دهد. «گناه» به منزله کنش یا رفتار، مفهومی حائز اهمیت است؛ تا جایی که بدون درک ارتباط مفهوم و اثرات انگیزاننده اش نمی توان رخدادهای فرهنگی مربوط به آن را درک کرد. «داراب» و «اولیس» به عنوان قهرمانان اساطیری، شخصیت های فرهنگی به شمار می روند و موضوع «گناه» آن ها نیز به مثابه یک کنش در مقوله فرهنگ جای می گیرد. نظریه اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل با توجه به زمینه های فرهنگی یک اثر، علاوه بر کاوش معنای نهفته و ضمنی متن، به بافت اجتماعی/ فرهنگی نیز توجه دارد. یافته های این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام شده نشان می دهد که خط سیری از یک اسطوره و گناه او در دو تمدن ایران و یونان به وضوح مشخص است. درون مایه هایی همچون «فریب از اهریمنان» و «شک در خالق»، «غرور و ادعای خدایی»، «رسیدن به قدرت و ترس از دست دادن حکومت»، «سرپیچی کردن از فرمان ایزدان و خدایان»، «کشتن موجودات و پهلوانان آیینی»، «بی احترامی به آتش و کاشتن تخم کینه در نهاد بشر»، زمینه ساز بیشترین گناهان در میان ایران و جهان است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ساختار ثابتی در اساطیر هندواروپایی وجود دارد؛ که در طی قرن ها، در این فرهنگ ها باقی مانده و به رغم گستردگی جغرافیایی و اصلاحات ادیان مختلف، ردپای آن ها، همچنان پس از سال ها پیدا است.
پسند فرهنگی و مقبولیت عمومی در حکایتی از بوستان سعدی (تحلیلی بر پایه نظریه تزوتان تودوروف)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
58 - 73
حوزه های تخصصی:
حکایات بوستان سعدی مانند بسیاری دیگر از حکایت های فصلی (اپیزودیک) متون فارسی نقشی تسهیل گر برای فهم نظریات عرفانی، اجتماعی و هنری شاعر دارند. در بوستان سعدی و در باب اول حکایتی با عنوان تدبیر در تأخیر سیاست هست. در این حکایت مدلی می بینیم که با الگوی پیشنهادی تزوتان تودوروف برای تحلیل داستان منطبق است و می توان نتیجه حاصل از آن را به اغلب حکایات بوستان تعمیم داد. تودوروف معتقد است در روایت ها ساختاری مشابه وجود دارد که عبارتند از: وضعیت آغازین، ورود عامل برهم زننده تعادل به روایت، برهم خوردن تعادل، تلاش برای برقراری تعادل و درنتیجه رسیدن به وضعیت پایدار نهایی که از آن به فصل گذار تعبیر کرده است. در این مقاله که به روش تحلیلی نوشته شده است، کوشش گردیده به این پرسش پاسخ داده شود که بر اساس نظریه تودوروف حل تناقض حاصل از نتیجه گرایی سعدی در حکایت با واقعیت های بیرونی اجتماع چگونه صورت می گیرد و حکایت موردبحث را چگونه می توان بر اساس الگوی تودوروف تحلیل کرد. نتیجه اینکه سعدی با ایجاد ساختاری منسجم در حکایت مورد نظر توانسته اندیشه ها و آرای خود را علی رغم تناقض و تضاد با عالم واقع به خواننده بقبولاند و رأی پیروزی را در حکایت به سود کسی که می خواهد صادر کند.
رقص اصوات موسیقی در واژگان شعر با کشش و کاهش صامت ها و مصوت ها
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
115 - 135
حوزه های تخصصی:
موسیقی در شعر از مباحثی است که دارای اهمیت ویژه ای بوده و زبان نظم را از نثر متمایز می سازد. تاکنون در خصوص موسیقی شعر و شاخه های چهارگانه آن اعم از بیرونی، کناری، درونی و معنوی تحقیقات مفصلی صورت گرفته است. یکی از مطلب ناگفته که تاکنون در خصوص موسیقی شعر به آن پرداخته نشده است، رقص موسیقی در واژگان است. در این مقاله تلاش کرده ایم با معرفی این عامل مهم موسیقی ساز، نوع پنجمی از انواع موسیقی در شعر که سبب تلذذ و انفعال نفسانی می شود و تاکنون مغفول مانده است را مطرح کنیم و شاخه ها و عوامل مؤثر در این زیبایی که سبب التذاذ بیشتر مخاطبان از شعر می شود بررسی کنیم. این پژوهش بنیادی و روش کشف آن بر اساس تحلیل و استدلال های منطقی در منابع اسنادی بوده است. مهم ترین عامل موسیقایی مطرح شده در این پژوهش رقص واژگان و موسیقی در اصوات و مصوت هاست که با کشش یا کاهش آگاهانه در ارکان و هجاها و مصوت های بلند و کوتاه یا رکن سازی آواها، و کم و زیاد کردن آن هاو تأثیر کششی و سکوت و وقفه بین واژگان، هجاها و مصوت ها و یا صامت ها، زیبایی و قابلیت موسیقایی را دوچندان کرده و سبب می شود با کشش یک هجا یا واژه انفعال نفسانی بیشتری نصیب خواننده شود.
بررسی و تحلیل عنصر عاطفه در «مجموعه شعر رهروان بی برگ» سروده تقی پورنامداریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
177 - 207
حوزه های تخصصی:
مجموعه شعر «رهروان بی برگ»، نخستین دفتر شعری تقی پورنامداریان است که برگزیده ای از لحظه های عاطفی خاص شاعر را در یک دوره تقریباً چهل ساله در بر می گیرد. در این مجموعه شعری، عاطفه یا احساس که نوعی واکنش غیرارادی در برابر حوادث و رویدادهای عالم بیرون است، با تجربه ها و اندیشه های متعالی شاعر پیوندی عمیق یافته و ترکیبی از بن مایه های غنایی، عرفانی و ذهنیت سیاسی و اجتماعی او را رقم زده است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، گونه های مختلف عاطفه در سه رکن اساسیِ عشق، عرفان و اجتماع مورد بررسی قرار گرفته است. در میان عواطف گوناگون شاعر، عواطف اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار بوده و بخش اعظم شعرهای این مجموعه را به خود اختصاص داده است. عشق به آزادی و عدالت و ستایش آزادمردان و آزادی خواهانی که جان بر سر آرمان خویش نهاده اند، در کنار دیگر عواطف شخصی از محورهای اصلی و معنوی شعر پورنامداریان به حساب می آید که اشعارش را با دغدغه های انسانی و اجتماعی پیوند زده و به شاعر نوعی تعهد و رسالت اجتماعی بخشیده است. همچنین، در میان عواطف اجتماعی شاعر، مرثیه ها در دو بُعد شخصی و غیرشخصی از نمود چشم گیری برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک مختصه کلامی و سبکی در شعر وی یاد کرد.
معرفی و بررسی عناصر اجرایی و نمادین آیین های عاشورایی در شهرستان استهبان (با تأکید بر سه آیین چک چکو، چارچو و سینه دوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین های عاشورایی در ایران قدمت بسیار دارد و درباره ریشه ها و محتوای فرهنگی و تاریخی این آیین ها سخن بسیار رفته است؛ اما آنچه مطالعه این آیین های ملی را همچنان امتداد می بخشد، علاوه بر ارزش آرشیوی، ویژگی ها و ظرفیت های فولکلوریک هر منطقه است که آیین را با ذائقه، فرهنگ و جغرافیای خاصی در می آمیزد و با شناسه های منحصربه فرد بومی عرضه می کند. شهرستان استهبان در استان فارس نیز یکی از مناطق ایران است که در زمینه آیین های سوگواری عاشورایی سابقه دیرینه دارد. از میان این آیین ها، «چک چکو»، «چارچو» و «سینه دوری» بیشترین اهمیت و عملکرد آیینی را در این شهرستان دارند. پژوهش حاضر، در پی پاسخ به این پرسش است که آیین های عاشورایی استهبان- با تأکید بر سه آیین یادشده- از چه ظرفیت های بصری و جنبه های نمایشی برخوردارند؟ نتیجه اولیه، مبین این امر است که مهم ترین وجه نمایشی و اجرایی این آیین ها در انتظام گروهی و ریتمیک و هماهنگی مشارکت کنندگان متجلی می شود و نوعی تداوم و همبستگی قومی و اجتماعی را تداعی می کند.
فغانی شیرازی در هرات و تأثیرپذیری های او از شعر آصفی هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
35 - 60
حوزه های تخصصی:
سفر فغانی شیرازی به هرات و چگونگی برخورد با او بر اساس روایت اوحدی بلیانی، باعث شده تا گروهی از پژوهش گران معاصر شعر و ادب فارسی بر مبنای آن روایت، مکتب ادبی هرات سده های نهم و دهم را نقد و ارزیابی کنند. اتکا به روایت واحد و نادیده گرفتن دیگر روایات و نکات جانبی مسأله، از یک سو مانع شناخت دقیق شعر و ادب هرات اواخر روزگار تیموری و اوایل عهد صفوی شده و از سوی دیگر جایگاه هرات را در ایجاد مکتب نازک خیال در ابهام قرار داده است. این رویکرد، فغانی شیرازی را تنها بنیان گذار مکتب نازک خیال یا آن چه به نام سبک هندی شناخته می شود، معرفی می کند و از بیان نقش دیگر شاعران آن روزگار مانند آصفی هروی در بنیان گذاری این مکتب، پرهیز می کند. ازآن جاکه روایت اوحدی تنها روایت نیست و روایات دیگر عکس این مسأله را ثابت می کنند، پرداختن به این موضوع اهمیت می یابد. بازنگری سفر فغانی به هرات و بررسی گوشه های تاریک این سفر و تأثیرپذیری فغانی شیرازی از آصفی هروی و تأثیرگذاری او بر برخی از شاعران هرات، موضوع اصلی این مقاله است که با روش استنادی تاریخی به صورت تحلیلی توصیفی ارائه می شود. برایند این پژوهش آن است که برخلاف روایت اوحدی بلیانی، شعر فغانی شیرازی در هرات مورد استقبال و تحسین قرار گرفته است. فغانی از شیوه شعر رایج آن زمان هرات به ویژه شعر آصفی تأثیرپذیرفته و در مواردی خود تأثیرگذار بوده است.
بررسی و تحلیل اندیشه پایداری در متون منثور عرفانی از قرن پنجم تا قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
27 - 60
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات قابل توجّه در متون عرفانی، بررسی روابط عرفا با حاکمان زمانه و چگونگی برخورد با آنان است. در بادی امر به نظر می رسد که عرفا با سیاست بیگانه اند و عرفان که از مقوله معنا، کشف و شهود، خلوت و خلسه است، با سیاست که پدیده ای بیرونی، عمومی، اجتماعی و مرتبط با زندگی و معیشت انسان هاست؛ قابل جمع نیست و رابطه ای بین معنویت گرایی و عرفان با سیاست ورزی وجود ندارد. بررسی متون عرفانی نشان می دهد که علاقه مندی عارفان به سرنوشت انسان و سعادت و شقاوت او که به گونه ای با شیوه اداره کشور مرتبط است، آنها را به واکنش در برابر سیاست و حکومت واداشته است. بسیاری از بزرگان عرفان در آثار خود به پایداری سیاسی پرداخته و دیدگاه خود را نسبت به مسائل سیاسی و گردانندگان حکومت بیان نموده اند. مؤلّفه هایی چون: توصیه حاکمان به عدالت ورزی، ستم ستیزی، انتقاد از حاکمان، حق گویی در برابر حاکمان ظالم و پایداری در برابر قدرت های حاکم، بیانگر نقد و اعتراض به رفتار حاکمان و پایداری سیاسی عرفا می باشد.
آسیب شناسی علمی پژوهش های ادبیات پایداری بر مبنای دیدگاه استادان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
61 - 95
حوزه های تخصصی:
آسیب شناسی علمی پژوهش های ادبیات پایداری از ضرورت های این حوزه است که می تواند در شناسایی مسائل و ضعف های علمی، دستیابی به راهکارها و سیاست های پژوهش محور در این عرصه کارساز باشد. روش تحقیق این پژوهش اکتشافی بوده است. اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته از یازده تن از استادان و صاحب نظران گردآوری و برای تحلیل آن ها از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.دیدگاه مصاحبه شوندگان به مسئله شناسی در ادبیات پایداری به 5 مقوله تقسیم شد. این مقولات عبارتند از: تفکیک سؤال و مسئله در پژوهش های علمی؛ تضاد بین ذهن و عین به عنوان منشأ شکل گیری مسئله؛ شکل گیری مسئله فارغ از تعصب و تقیّد؛ اصالت دادن به روش علمی؛ به روز شدن مسائل حوزه ادبیات پایداری و ژرف نگری در آن ها.آسیب های حوزه پژوهش در دو سطح و هر یک در چهار بعد طبقه بندی شد: 1. آسیب های علمی و پژوهشی شامل: سرمایه انسانی؛ مسئله شناسی؛ مباحث نظری و روش شناسی. 2. آسیب های ساختاری و سازمانی شامل: غلبه نگاه سیاسی و ایدئولوژیک، ضعف در سیاستگذاری، مسائل اقتصادی و مدیریت ناکارآمد.به منظور رفع مشکلات در هر دو سطح، راهکارهایی از سوی مصاحبه شوندگان ارائه شد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:تعیین سیاست ها، دستورالعمل ها و نقشه راه؛ شناسایی نقاط ضعف و قوت، فرصت ها و تهدیدها از طریق انجام پژوهش های بنیادی و وضعیت سنجی، تشکیل بانک اطلاعات و شبکه سازی فعالان و علاقه مندان این حوزه، گسترش ارتباطات ملی و فراملی با برگزاری همایش و ... .
نقش انسجام در شناخت و تحلیل استعاره تهکّمیه در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
147 - 168
حوزه های تخصصی:
مهم ترین پیام حافظ و اندیشه ژرف او رندی و مبارزه با ارباب زور و تزویر است. زبان رند هنرمند در مبارزه، دارای دو ویژگی ایهام و طنز است. استعاره تهکّمیه از زمره ابزار و روش های ضروری و مؤثر برای ایجاد طنز است. در این مقاله، برای تبیین اهمیّت دقت در انسجام غزلیات حافظ، به شبکه منظم انتخاب الفاظ و تعابیر و تناسب هندسی آن ها در ایجاد استعاره تهکّمیه دقت کرده ایم. بسیاری از مواردی که شارحان حافظ به سبب بی توجهی به این شیوه حافظ، به عرفانی بودن آن حکم کرده اند و در تفسیر عرفانی آن موارد کوشیده اند براساس دقت در شیوه کاربرد استعاره تهکّمیه مشخص می شود که بیان رندانه است و با تصوف و زهد تناسبی ندارد بلکه در نقد مدعیان این مسلک است. وقتی صوفی، زاهد، واعظ، شیخ و محتسب و اصحاب قدرت از مقام و جایگاه خود سوءاستفاده می کنند و بر اثرِ قدرت تبلیغی و اهرم های مقدسی که در اختیار آنان هست، امکان مقابله با آنان و هشدار به خلق به صورت عادی میسّر نیست شاعر با این روش به نقد مؤثر کردار آنان می پردازد.
بررسی و تحلیل کهن الگوی فرازپویی در اثر نمادین «در پس آینه» پوران فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از حرکت های فردی و جمعی بشر نمونه ای کهن در ناخودآگاه جمعی دارد و راهبر فرد به سوی هدف خاصی است. یکی از این تفکرات فرازپویی یا رسیدن به تمامیت است که امری فطری است. یونگ این تلاش و پویه یا سفر به ناخودآگاه را که فرازمانی و فرامکانی است، «فرایند فردیت» می نامد. این فرایند به صورت جریان صدور کهن الگوها از تاریکی ناخودآگاه جمعی به ناخودآگاه فردی، در آثار ادبی ملل جهان دیده می شود. مضمون اصلی داستان «در پس آینه» فرخزاد هم کمال جویی و فرازپویی است که در فرایندی نمادین، بیرونی و درونی، حاصل می گردد. این مقاله با روش تحلیلی نشان می دهد، طوطی (قهرمان داستان) در دورانی از مرحله رشد، به پوچیِ زندگی عادی پی برده، قوانین ساختگی را برنمی تابد، در نتیجه طی سفر، با جستجو به هویت، آگاهی و استقلال لازم دست می یابد. در این سیر و سلوک (فرایند فردیت) یا سفر روان (در ناخودآگاه)، «قهرمان» مجبور به شناخت شماری «کهن الگو ها»ییست که در مراحل گوناگون این فرایند با شدت و ضعف، در داستان، پدید می آید. قهرمان برای رسیدن به تمامیت و شناخت خویشتن، «نقاب» دروغین شخصیت کاذب خود را کنارگذاشته و با شناخت (آنیما/آنیموس) و جنبه های مثبت و منفی آن، موفق به کشف مراحل آن می شود. سپس با راهنمایی های «پیر فرزانه» و مبارزه با جنبه های متعدد «سایه»، از مرحله دشوار «مرگ و تولد دوباره» عبور نموده و با پیر دانا به هدایت ره پویان رستگاری می پردازد.
شرح حال سید بهاءالدّین مستوفی گنجینه ای جای مانده در تاریخ ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیّد بهاءالدّین مستوفی شاعر جای مانده ای است که در کتاب های تاریخ ادبیات به وی اندک اشاره ای نشده است. تنها نام وی را در برخی از تذکره هایی که اینک چون گنج که در ویرانه ای پیدا شود می توان یافت. با آن که وی در علوم مختلف چون: ریاضیّات، رمل و اعداد، فنون شاعری و در دانستن نوشته های یونانی، سُریانی و عب ری و از خطوط نستعلیق و شکسته و نسخ آگاه و در شناخت جواهر شعری «علم عروض» و در سرودن انواع قالب های ادبی اشراف داشته است، اما جای تأسّف است که به وی اندک توجّهی نگردیده است وتا کنون تحقیقاتی در زمینه این شاعر بزرگ انجام نگرفته است. از وی غزلیّات، قصاید و قطعه های ف راوان در دست می باشد که نشانه تفکّر عارفانه و زاهدانه اوست. محتوای اشعار وی بیشتر در مدح و منقبت ائمّه اطهار (ع) و مولای متّقیان علی (ع) می باشد. در این مقاله، علاوه بر آنچه که برای بهاءالدّین بسیار دارای اهمیّت بوده است، ب ه علومی که ایشان به آن آگاه، به خصوص صناعات ادبی همراه با اشعار مربوط که یکی از موضوعات بسیار مهم در علم زبان و ادبیّات فارسی می باشد نیز اشاره شده است.
فعالیت های ارتباطی معنادار و اثربخشی آنها بر تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان در تعاملات شفاهی
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش علاوه بر آموزش علوم و فنون و مواد درسی به دانش آموزان، وظیفه سنگین پرورش همه جانبه ی مهارت های زندگی از جمله پرورش اعتماد به نفس برای شرکت در تعاملات را برعهده دارد. پژوهش حاضر با هدف تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان درتعاملات شفاهی با استفاده از فعالیت های ارتباطی معنادار انجام گرفت. روش پژوهش از نوع اقدام پژوهی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر لوندویل در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری هدفمند، 28 دانش آموز پایه دهم تجربی دبیرستان حضرت زهرا (س) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای رفع مشکل اعتماد به نفس دانش آموزان، رویکرد فعالیت های ارتباطی معنادار در قالب راهکارهایی از جمله فعالیت های خلأ اطلاعاتی، تبادل افکار، داستان سرایی و حل مسئله، اتخاذ شد و برای گردآوری اطلاعات، ابزارهای سیاهه رفتار، پرسشنامه استاندارد اعتماد به نفس گریفی و نظرسنجی بکار برده شد. با اتخاذ رویکرد فعالیت های ارتباطی معنادار، میانگین نمرات اعتماد به نفس دانش آموزان از 57/23 به 53/50 افزایش یافت که با توجه به خط برش پرسشنامه گریفی (30)، حاکی از تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان درکلاس درس می باشد. علاوه بر این، افزایش مهارت گفتاری دانش آموزان، بهبود عملکرد آنها در درس و افزایش مهارت سوال پرسی از مهمترین نتایج این تحقیق بوده است. نتایجی که از این پژوهش حاصل شد نشان می دهد که معلمان آموزش انواع زبان ها می توانند با بکارگیری روشهای نوین مناسب از جمله رویکرد فعالیت های ارتباطی معنادار در ارتقای اعتماد به نفس دانش آموزان جهت مشارکت در تعاملات دخیل باشند.
خوانش اکوفوبیک (بوم هراسانه) متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
144-107
حوزه های تخصصی:
اکوفوبیا (Ecophobia) از رویکردهای مطرح و نوین در نقد بوم گرا و اخلاق زیست محیطی است. این اصطلاح را اولین بار سیمون استاک(Simon C. EStok) در ارتباط با محیط زیست و به معنای «ترس و نفرت غیرمنطقی از طبیعت» مطرح کرد. در خوانش اکوفوبیک سوگیری های ناخواسته انسان نسبت به محیط زیست که مبتنی بر ترس و نفرت غیرمنطقی از مظاهر زیست محیطی شکل گرفته است در آثار ادبی بررسی می شود. فرض اصلی این رویکرد این است که اکوفوبیا از دوگانه خود/ دیگری نشأت می گیرد و درنهایت به نوعی بیگانه ستیزی در سایه ترسی غیرمنطقی از دیگری منجر می شود. درواقع طبیعت هراسی، زن ستیزی، نژادپرستی و گونه گرایی در بستری دگرهراسی روی می دهد و بسیاری از رفتارهای انسانی در مواجهه با طبیعت و دیگر انسان ها از هراس از دیگری ناشی می شود و این دگرهراسی به دنبال خود رفتارهای سلطه جویانه را نیز به همراه دارد. در این پژوهش ضمن معرفی بنیان های نظری این رویکرد، تلاش شده تا مؤلفه های اکوفوبیک موجود در آثار ادبی تبیین و روش و نحوه کاربست این نظریه در نقد آثار ادبی توضیح داده شود. با این رویکرد می توان به خوانش جدیدی از آثار ادبی پرداخت و با واکاوی و بررسی نوع رابطه انسان با طبیعت در بستری اکوفوبیک و بیان ریشه های پیدایش این هراس ها به اصلاح این رابطه کوشید. برآیند این پژوهش نشان می دهد که در آثار ادبی با سه گونه متمایز از اکوفوبیا روبه رو هستیم که با به نمایش گذاشتن ترس های زیست محیطی مغفول واقع شده، نقش قابل توجهی در جهت تصحیح نوع رابطه انسان با محیط زیست ایفا می کنند و می توانند ما را نسبت به رفتارهایمان با زمین حساس سازند.
نقدی بر توضیح چند بیت از بوستان سعدی به تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان شرح ها و توضیحات متعددی که بر بوستان سعدی نوشته شده است، توضیح غلامحسین یوسفی نسبت به شروح دیگر در جامعه ادبی و دانشگاهی اهمیت بیشتری دارد و به عنوان یکی از منابع اصلی درس «اشعار سعدی»، مورد استفاده و استناد استادان و دانشجویان است. با توجه به این مطلب، سؤال این است که آیا توضیح یوسفی قابل اعتماد و خالی از اشکال است؟ و آیا با وجود آن، خواننده از شرح های دیگر بی نیاز است؟ نگارنده در پاسخ به این سؤال ها پس از جمع آوری و نقل ابیاتی که در توضیح آنها اشکال و ایرادی دیده می شود، به ترتیب توضیح یوسفی و چند شارح دیگر (خزائلی، ناصح، سودی، انزابی نژاد و قره بگلو) را نقل کرده است. سپس به شیوه تحلیلی - انتقادی با ذکر دلیل، توضیح یوسفی بر هر بیت را نقد کرده و با استناد به لغت نامه دهخدا، معنا و توضیحی درباره بیت و واژه موردبحث ارائه کرده که درست یا دقیق تر به نظر می رسد. ضمن اینکه هرجا لازم بوده، در تأیید نظر خود شواهدی از سعدی و شاعران دیگر نیز نقل کرده است. از مجموع سیزده بیتی که در این مقاله نقد و بررسی شده است، نُه مورد از اشکالات به معنی بعضی واژگان مربوط می شود (بیت های شماره 7، 19، 46، 49، 72، 283، 2028، 2093، 3381) و ناشی از بی توجهی شارح به معانی مختلف یک واژه است. دو مورد از اشکالات، مربوط به خوانش واژه و معنی آن است (بیت های 1175 و 2020). دو اشکال دیگر به معنی کلی بیت مربوط می شود (بیت های 277 و 2503).