فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
۸۲۱.

بررسی سبکی رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» با رویکرد فرانقش میان‌فردی نظریّه نقش‌گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمان زبان شناسی زویا پیرزاد فرانقش میان فردی نقش گرایی هلیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹۶ تعداد دانلود : ۲۲۶۲
زبان¬شناسی نقش¬گرا یکی از سه نگرش اصلی زبان¬شناسی نظری است که در آن نقش و معنا توأمان در نظر گرفته می¬شود. از گرایشهای مختلف این نظریّه، نقش¬گرایی هلیدی را برگزیده¬ایم. در این نظریّه با سه نوع معنا روبه‌روییم: فرانقش تجربی، فرانقش میان¬فردی و فرانقش متنی. در این مقاله برآنیم تا رمان چراغ‌ها را من خاموش می¬کنم اثر زویا پیرزاد را با توجّه به فرانقش میان‌فردی (Interpersonal Metafunction) از نظریّه نقش¬گرای هلیدی بررسی کنیم. ابتدا به تبیین مبانی تئوری نظریّه پرداخته و سپس آن را بر روی متن مورد نظر پیاده کرده‌ایم. بعد از تطبیق داده¬ها با مبانی نظری و نمایش آن به صورت نمودارهای آماری این نتایج حاصل شده است که بیشترین زمان به¬ کار رفته در رمان مذکور، زمان گذشته است و برای زمان آینده کاربردی دیده نشد. همچنین وجه خبری از سایر وجه¬ها بیشتر به¬کار رفته است که گویای سبک روایی رمان می¬باشد. در انواع ادات نیز ادات کلامی بیشترین و ادات کیفی کمترین کاربرد را دارند.
۸۲۳.

فقر و غنا از دیدگاه هجویری و خواجه عبدالله انصاری

کلید واژه ها: فقر غنا فقر اضطراری فقر اختیاری فقر تحقیق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹۵ تعداد دانلود : ۱۱۱۹
فقر وغنا در ادبیات ایران و به خصوص در آثار عرفانی، سابقه ای کهن و جایگاهی والا دارد. «فقر» در لغت به معنای درویشی و نداری و «غنا»، نقطه مقابل آن و به معنی توانگری، بی نیازی و دولتمندی است. از دیدگاه هجویری و خواجه عبدالله انصاری، غنا در معنی توانگری و دولتمندی حقیقی، خاصّ حق است و غنای خاصّ خلق، غنای دل، در معنای توانگری قلب است. توانگری قلب مقامی است که بنده در آن، خود را از همة جهان و جهانیان بی نیاز می داند و چون حقّ را یافته، التفاتی به ماسوی الله نمی کند. از سوی دیگر، فقر نیز در معنای درویشی، همانا نیازمندی به خدای ـ تعالی ـ است. درویش در این نیازمندی به هیچ سببی از اسباب دنیایی تعلّق خاطر ندارد. وی با رسیدن به مرتبة حقیقت فقر یعنی از دنیا برهنه گردیدن و به فنا فی الله رسیدن، به توانگری راستین یعنی ایمن بودن به خدای ـ تعالی ـ می رسد. در این مقاله با استناد به سخنان بزرگان طریقت، غنای دل، یافتِ ولی نعمت و نفی نعمت، و فقر، نفی اسباب و اثبات مسبب ـ قادر متعال ـ است. بنابراین این مقاله با تفسیر و توضیح فقر و غنا و مراتب آن، کوششی است برای اثبات آنکه این دو واژه مرادف یکدیگر و گویای دو مقام و درجه در عرفان با یک معنا و مفهوم مشترک از دیدگاه عرفانی است.
۸۲۵.

«تحلیل ساختاری شعر هزارة دوم آهوی کوهی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار روایت شفیعی کدکنی تکرار انسجام هزاره دوم آهوی کوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹۰ تعداد دانلود : ۱۱۹۱
شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» یکی از اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی است که شاعر سعی کرده است در آن، با استفاده از زبان ادبی فاخر، تناسب محکمی میان صورت و محتوا ایجاد کند. اصولا شعر، یک نیاز درونی است که در زبان شکل می گیرد و به فعلیت می رسد. زبانی که از امکانات و عناصر خاصی بهره برده و به درجة هنری رسیده است. در سایة کاربست همین عناصر و امکانات است که ساختار شعر، شکل می گیرد. بررسی ساختاری یک اثر ادبی به معنی بررسی مجموعة اجزا و عواملی است که کلّیت آن اثر را به وجود آورده است. در این مقاله با روشی تحلیلی - توصیفی به مولفه های تکرار، انسجام و روایت در شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» پرداخته شده است تا نقش روابط موجود بر عناصر ساختاری این شعر که دلالت کلّی این شعر را ساخته اند، تبیین و از این طریق مهم ترین ویژگی های ساختاری این شعر نشان داده شود. نتیجة پژوهش بیانگر این است که شاعر با کمک گرفتن از این اصول، زبان شعری خود را از زبان عادی متمایز ساخته و با استفاده از این تمهیدات زیباشناختی، وحدت خاصی میان صورت و محتوای شعر برقرار ساخته است. راز مقبولیت شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» در استفادة بجا و مناسب از همین روابط ساختاری در کلیّت شعر است.
۸۲۶.

زن از دیدگاه ملک الشعرا بهار و معروف اثر صافی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی ادبیات معاصر زن در شعر فارسی ملک الشعرا بهار شعر معروف اثر صافی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زنان و ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۴۰۸۸ تعداد دانلود : ۱۷۵۷
در این مقاله دیدگاه ملک الشعرا بهار و معروف الرصافی درباره زن مورد بررسی قرار گرفته است. هر دو شاعر در اشعار خود به زن نگاه ویژه ای دارند. بهار از یک سو وامدار تفکرات سنتی جامعه در مورد زن است و از سوی دیگر، جز اولین شاعران ایرانی است که مدافع آزادی زنان است و با حجاب مخالفت می کند این در حالی است که رصافی موضع واحدی انتخاب کرده و در اشعارش همواره مدافع آزادی زن و خواستار حضور فعال وی در جامعه است.
۸۳۰.

مفهوم «درد و رنج» در نگاه شاعران زن معاصر (با تاکید بر اشعار فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فروغ فرخزاد شعر معاصر سیمین بهبهانی درد و رنج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸۴ تعداد دانلود : ۱۷۸۹
«درد و رنج» به عنوان یکی از وجوه برجسته تراژیک زندگی، از جمله مسائلی است که هر انسانی در طول حیات خود با آن مواجه بوده و یا خواهد شد. این مسئله در هنر و ادبیات به طور عام و ادبیات معاصر و به ویژه شعر زنان به گونه ای منعکس شده است که بررسی و تحلیل آن؛ نیازمند تحقیقی وسیع و جامع است. آنچه در این مقاله آمده، بررسی شعر دو شاعر برجسته زن معاصر یعنی فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی با توجه به مسئله درد و رنج و در چهار محور ماهیت شناسی، وجود شناسی، غایت شناسی و وظیفه شناسی درد و رنج است. روش پژوهش؛ با توجه به این چهار اصل، بدین گونه است که ابتدا با توجه به مجموعه جامع آماری، میزان معرفت و تحدید درد و رنج در بحث ماهیت شناسی تبیین شد و در ادامه در بخش وجود شناسی؛ فلسفه وجودی درد و رنج، انواع آن با توجه دو مؤلفه رنج های گریز پذیر و گریز ناپذیر و علل و راههای رهایی از آنها بررسی و تحلیل شد. در بحث غایت شناسی و وظیفه شناسی درد و رنج نیز سعی شد تا افق اندیشه دو شاعر یه صورت مقایسه ای، بررسی و نوع رویکرد آن دو در برابر درد و رنج های خود و دیگران تبیین شود.
۸۳۲.

نقد روان شناختی شخصیت ضحاک در شاهنامه

کلید واژه ها: ناخودآگاه جمعی فروید یونگ تابو سایه نقاب ضحّاک توتم روان شناسیشخصیت کشمکش هایروانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۴۰۸۲ تعداد دانلود : ۱۹۲۲
در شاه نامه داستان هاییبیشمار میتوان یافت که از بن مایه هایژرف اساطیریبرخوردار است. داستان ضحاک از جمله این داستان هاست. ضحاک با درونیبسیار تاریک و روانیآشفته، موجودیهراس انگیز در میان اسطوره هایایرانیاست. داستان ضحاک به دلیل برخوردار بودن از بن مایه هایاساطیریدر اوستا، بارها مورد نقد و بررسیواقع شده است. در این مقاله سعیشده است، این داستان از دیدگاه نقد روان شناسیمورد بررسیقرار گیرد. به این ترتیب که شخصیت ضحاک و ارتباط او با عناصر اطرافش از دیدگاه روان شناسی(بیش تر برپایه نظریه هاییونگ و فروید) مورد توجه قرار گرفته است. از آن جا که نقد اسطوره گرا و نقد روان کاوانه پیوندینزدیک با یکدیگر دارند، نگارنده در این مقاله کوشیده است به مفاهیمیچون توتم و تابو که عناصر کلیدیدر نظریه فروید بوده توجهیویژه نماید. هم چنین با پرداختن به انواع عقده ها نظیر پدرکشیو طغیان بر پدر که ریشه در ناخودآگاه جمعیدارد و از عمده ترین نظریات یونگ است به لایه هایدرونیشخصیت ضحاک نفوذ کرده تا توجیهیبرایپاره ایاز کنش ها، واکنش ها، تنش ها و کشمکش هایروانیاو بیابد و به بسیاریاز پرسش ها در مورد شخصیت ضحاک و روان تاریک او پاسخ گوید.
۸۳۴.

ذن بوداییسم و آخر بازی ساموئل بکت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان بودیسم
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۴۰۷۷
"ساموئل بکت" یکی از نویسندگان نامی قرن بیستم است که توانسته نظر محققان زیادی را به خود جلب کند. گرچه وی آثار ادبی کمی از خود به جا گذاشته، ولی همین آثار اندک، از جنبه‌های مختلفی مطالعه شده‌اند. در این جستار، نمایشنامه "آخر بازی" از منظر ذن بوداییسم بررسی شده است. بدین منظور، نخست مراحل مختلف ذن بوداییسم بیان شده، سپس با قدری تامل در دیالوگ، صحنه‌آرایی، شخصیت پردازی، رفتار و نگرش شخصیت‌های داستان، نکات مشترکی میان ذن و این اثر پیدا شده است.بدین ترتیب می‌توان "آخر بازی" را شاهکاری ادبی و نویسنده آن را یک نابغه نامید؛ نابغه‌ای که زندگی، فرهنگ و تمدن غرب او را از ذن بوداییسم - که یک مکتب شرقی محسوب می‌شود - بی‌بهره نگذاشته است. با این که ذن، نوعی مذهب و یا به عبارت دیگر، نوعی فلسفه به شمار می‌آید، ولی می‌توان رگه‌های آن را در نمایش‌نامه "آخر بازی" هم پیدا کرد.
۸۳۶.

تجلی روحیه ی بسط گرایی مولانا در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی شادی غزلیات شمس شعر عرفانی قبض و بسط

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
تعداد بازدید : ۴۰۷۳ تعداد دانلود : ۱۶۲۸
" قبض و بسط از مفاهیم زوجی در تصوف است. قبض در لغت به معنی گرفتگی و در اصطلاح، اندوه قلبی است. در برابر، بسط به معنی گشادگی و در تعبیر صوفیه، فرح و شادمانی دل است. هر دو اصطلاح از مقوله ی احوالاتند که در گرو تلاش و کوشش سالک نیست بلکه از وادرات غیبی است. در این مقاله، دیدگاه مولانا جلال الدین محمد مولوی(م. 672) درباره ی قبض و بسط به تفصیل مورد تحقیق قرار گرفته است. او مروج نظریه ی بسط عرفانی در ادبیات فارسی است. به تحقیق، هیچ شاعر و صوفی ای به اندازه ی او در خصوص شادی و شادی گرایی سخن نگفته است. با تامل در دیوان شمس، درمی یابیم موسیقی غزلیات، تجلی گاه تفکر بسط و شادی گرایی مولاناست. سرشاری و تنوع موسیقیایی در غزلیات نشان گر روح پرتلاطم سراینده ی آنست. او برای حفظ حالات خوشی و مستی خود، به رقص و سماع صوفیانه می پردازد و هنگام نواختن رباب، آوای باز شدن درهای بهشت را می شنود. سماع صوفیانه از نظر او نماز عاشقانه است. از نظر او، صبر بر جور و تلخی، موجب خوشی و شادکامی است. قهر خداوند نه تنها موجب قبض روح او نمی شود بلکه با نظر به لطف پنهانی در درون قهر آشکار، به بسط روحی می رسد. کوتاه سخن این که، مولانا مطلقاً عنصر غم را نمی شناسد و خود را شحنه ای می داند که در جست و جوی غم است و البته غم از او می گریزد و یارای مقابله با او را ندارد. "
۸۳۸.

پست مدرنیسم در ادبیات داستانی معاصر ایران (بررسی مؤلفه های پست مدرن در آثار هوشنگ گلشیری)

نویسنده:

کلید واژه ها: پست مدرنیسم ادبیات داستانی هوشنگ گلشیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۴۲
اصطلاح «پست مدرنیسم» اگر چه امروز در ایران از طرف نویسندگان و حتی منتقدان بارها و بارها بکاربرده میشود، اما به علّت عدم آشنایی با خاست گاه ها، اصول و مؤلفه های این نوع ادبی، قائل بودن به چنین جریانی را در ادبیات داستانی ایران همواره با تردید هم راه میسازد. این که چه خصایصی را میتوان به عنوان مبنا جهت قیاس مؤلفه ها مدّنظر قرار داد و آیا آن ویژگیها تنها به جهت اقتباس از شیوه های جهانی صورت یافته است، به همراه این مسأله که این متون به همان اندازة شالوده شکنانه بودنشان آیا به گذشته و امکانات بومی زبان فارسی پایبند بوده است، از مهم ترین پرسش هایی است که این تحقیق با بررسی و تحلیل برخی از آثار هوشنگ گلشیری چون داستان های کوتاه «شب شک»، «مردی با کراوات سرخ»، «عکسی برای قاب عکس خالی من»، «معصوم اول»، «زندانی باغان» و داستان های بلند و رمان های «شازده احتجاب»، «کریستین و کید» و «آیینه های دردار» در نظر دارد پاسخ گوی آن ها باشد.
۸۴۰.

بررسی تطبیقی رمز «عقاب» در شعر پرویز ناتل خانلری و عمر ابوریشه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی رمز عقاب عمر ابوریشه پرویز ناتل خانلری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶۸ تعداد دانلود : ۱۱۸۰
بی شک پرویز ناتل خانلری و عمر ابوریشه دو شاعر بزرگ در پهنه ی ادبیات فارسی و ادبیات عربی هستند. هر دو شاعر، گرایشی قوی به ادبیات ملی دارند. این دو متاثر از ادبیات اروپا بوده اند و در این پیوند ناتل خانلری بیش تر از ادب فرانسه و ابوریشه بیش تر از ادبیات انگلستان تاثیر پذیرفته اند. این تاثیرپذیری مربوط به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است که در آن، گرایش رمزی ادبا به اساطیر یونان و روم باستان، رو به افزایش گذاشته بود. رمز، عبارت است از هر علامت، اشاره، کلمه، ترکیب و عبارتی که بر معنا و مفهومی ورای آن چه ظاهر آن می نماید، دلالت کند. ناتل خانلری در مثنوی عقاب و عمر ابوریشه در قصیده ی «النسر»، عقاب را در جایگاه رمز، به کار گرفته اند. در این دو اثر ادبی، بین روند حوادث و درون مایه، شباهت زیادی دیده می شود تا آن جا که بعضی از ابیات را می توان معادل برخی دیگر دانست. این شباهت تا آن جاست که پژوهش را به دلیل این قرابت در مضمون و روند حوادث و پی جویی آن، در دو قصیده سوق می دهد. مقاله ی حاضر در صدد است با بررسی اوضاع تاریخی و زندگی نامه و سپس تحلیل اشعار، به تحقیق در مورد تاثیرگذاری و تاثرپذیری این دو شاعر از یکدیگر و بر یکدیگر، پرداخته و میزان موفقیت هر دو شاعر را در انتقال مفاهیم، به نمایش بگذارد. عدم تاثیرپذیری دوشاعر از یکدیگر، مشترک بودن دو عنصر آزادی و کرامت انسانی در دو قصیده، مفصل گویی خانلری و مختصر گویی ابوریشه و... از جمله نتایجی است که این تحقیق به آن دست یافته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان