فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۵۱٬۲۸۱ مورد.
بررسی مفهوم عرفانی « درد » در شعر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پژوهشی است درباره مفهوم عرفانی درد و اقسام آن از دیدگاه عطار که در سرتاسر آثار منظوم وی به چشم می خورد. وی یکی از چهره های درخشان عرفان و ادب فارسی است که در این فرهنگ جایگاه بلندی را به خود اختصاص داده است. در میان عرفای بزرگ جهان اسلام، کمتر شاعری را می توان یافت که به اندازه عطار، دارای آثار متعدد و متنوع منظوم عرفانی باشد. مجموعه آثار منظوم وی در بردارنده عالی ترین معانی و مضامین عرفانی است که هر کدام به لحاظ پختگی فکر و تنوع اندیشه در کمال اهمیت است. یکی از موضوعاتی که جای برجسته ای را در قلمرو اندیشه و نظر عطار به خود اختصاص داده است، «دردمندی و احساس درد داشتن» است. آن گونه که وی شعر خود را «شعر درد» می داند. این درد فردی و جسمانی نیست بلکه عرفانی و معنوی است که انسان سطحی نگر وتنک مایه نمی تواند حقیقت آن را درک کند. البته عطار این درد را خود «نه با پای سیر بلکه با بال طیر» در عوالم معنوی و عرفانی با تمام وجود احساس کرده و حاصل و نتیجه تجربیات روحی و معنوی خود را بابیانی رسا و شیوا در اختیار مشتاقان و دردمندان راه حق قرار داده است. عطار چون خود عاشق بی قرار و مشتاق چشم انتظار وصال حق و معشوق لم یزلی است از «دردعشق » سخن می گوید، و چون متدینی بی ریاست و جوهره شریعت محمدی (ص) را از اعماق جان و دل درک کرده است: درد دین داشته و از حقیقت دین در برابر مدعیان دروغین متظاهر دفاع می کند. و چون خود را بسان قطره ای دربرابرعظمت خداوند می داند که توانایی معرفت و شناخت حق را ندارد و در برابر بیکرانگی شناخت او حیرت زده و مبهوت مانده است، از «درد بی درمان حیرت» حرف می زند.
نگاهی به طبقه بندی صنایع بدیعی همراه با نقد و تحلیل صنایع لفظی
حوزه های تخصصی:
علوم بلاغی که سابقه ای دیرینه در ادبیات جهان دارد ، در ادبیات ایران نیز همواره مورد توجه بوده است . بعد از اسلام نیز با مرکزیت قرآن ، توجه به این مباحث گسترش چشمگیری یافت . ریشه های قوی بلاغت فارسی در زبان عربی و فقدان نقد و تحلیل عالمانهء آن ، موجب ظهور نارسایی هایی در این عرصه شده است که با طبقه بندی ، بررسی منتقدانه و آشکار کردن راز زیبایی مباحث آن ، می توان از نارسایی ها و افراط وتفریط های موجود دراین حوزه کاست و این علوم را به عنوان ابزاری کارآمد در خدمت رشد و شکوفایی ادبیات فارسی ، در آورد . این مقاله کوششی است در جهت طبقه بندی صنایع لفظی و نگاهی تحلیلی به فلسفهء شکل گیری و عملکرد این صنایع ، که کمتر به آن پرداخته اند .
سبک شناسی نثر ظفرنامه شامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام الدین شامی آنطور که خود در آغاز کتاب خویش، یادآور شده است سعی داشته، تاریخ امیر تیمور را به زبانی ساده بنویسد تا همگان آن را درک کنند. سخن ملک الشعرا بهار نیز دال بر این است که این کتاب در کمال سادگی و دقت تحریر شده است. ( بهار، 1369، ج2 : 191) و دیگر ادیبان معاصر نیز نظر استاد بهار را تکرار و تائید نموده اند. ولی در جاهای مختلف کتاب ظفرنامه شامی، نشانه هایی از نثر فنی را مشاهده می کنیم. به طوری که نمی توانیم ادعا کنیم این اثر، نثر کاملاً یک دست و ساده ای دارد. بویژه که آثار تقلید از نثر فنی همچون: ترجمه کلیله و دمنه، مرزبان نامه، نفثه المصدور، تاریخ جهانگشای جوینی در این کتاب آشکار است.
بررسی آثار شکسپیر و مقایسه آن با شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که به صورت سخنرانی در تابستان 1380در دانشگاه منچستر ارایه شده است، می خوانیم: تراژدی معمولا نمایش یا داستان غم انگیزی است که در آن کینه و انتقام و حسد و شکنجه های روحی و جسمی و خیانت نشان داده می شود. تراژدی مجموعه وقایعی است که شفقت و هراس را بر می انگیزد یا روح را تزکیه و عواطف را پالایش کند. در آثار ویلیام شکسپیر و ابوالقاسم فردوسی نمونه های بسیار از تراژدی غم انگیز را می بینیم که روح خواننده داستان یا بیننده نمایش را متاثر می سازد. دراین گفتار، پنج کتاب شکسپیر یعنی مکبث، اتللو، تراژدی قیصر، هملت و ریچارد سوم مورد مطالعه دقیق ومقایسه آنها با آثار داستانی تراژیک شاهنامه قرار گرفته است . ما در آثار عظیم شکسپیر به شاهکارهایی بر می خوریم که در دنیای حماسه و تراژدی هریک از دیگری برجسته تر و بزرگتر است. دنیای فردوسی نیز چنین است، عظیم و برازنده و پر از رمز و راز.
« شرح کلیله و دمنه » دکتر خیرالله محمودی
حوزه های تخصصی:
بررسی خوف و رجا از دیدگاه عرفانی امام محمد غزالی و جلال الدین مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«خوف و رجا» از احوال عرفانی است که مثل دو بال سالک را هم از خواهش های نفسانی دور می کند و هم باعث امید او به وصال می گردد. غزالی خوف را نتیجه معرفت بنده به عظمت پروردگار و خطرات نفس اماره می داند. او فقط درجه معتدل خوف را قبول دارد و با توجه به نفس و احوال درونی انسان ، خوف را بر رجا ترجیح می دهد اما با توجه به منشأ خوف و رجا و توجه به صفات لطف و قهر خداوند، رجا را بهتر از خوف می داند. مولوی ایمان را عبارت از خوف و رجا، امید به رحمت خداوند و ترس از معصیت، می داند. او با توجه به احوال انسان ها خوف و هم رجا را می پذیرد. او خوف و رجا را جدایی ناپذیر می داند و در ترجیح یکی بر دیگری، رجا را بر خوف ترجیح می دهد. درعین اینکه غیرقابل فهم بودن مسایل عرفانی،انسان را از مطالعه علمی آن بازمی دارد اما با نگاهی موشکافانه می توان موانع فهم آثاررا از میان برداشت، از همین روی لزوم پژوهش هایی در این حوزه ضرورت می یابد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی _ تحلیلی است که به مقایسه دیدگاه عرفانی امام محمد غزالی و مولوی در موضوع خوف و رجا پرداخته است.
تحلیل داستان رستم و سهراب براساس نظریه های روایت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد و تحلیل آثار ادبی در گذشته به منظور تشخیص سره از ناسره بود؛ اما اکنون از دید ساختگرایان هدف از نقد، شناخت ساختارهای زبانیِ متن و تحلیل بنیادهای معنوی آن است. یکی از ارمغان های مکتب ساختگرایی برای ادبیات، ایجاد مباحث روایت شناسی است .بنابر نظریه های روایت شناسی، می توان داستان رستم و سهراب را به عنوان یک روایت در دو سطح داستان و کلام (گفتمان) بررسی نمود: در سطح داستان با تکیه بر نظریات تولان و مارتین، ارزیابی رویدادهای به هم پیوسته، چگونگی شکل گیری بحران و فرایند گذر از بحران بررسی می شود، و بنابر الگوی گرماس، نقش شخصیت ها در پیشبرد داستان و ارتباط آنها با زمینه داستانی مد نظر است. در سطح کلام یا گفتمان بنابر «دید رواییِ» راجر فالر، موقعیت فردوسی به عنوان راوی، نوع ارتباط و نگرش راوی نسبت به شخصیت ها و تاثیر آنها در روند روایت ارزیابی می شود.
کاربست نظریة آلوده انگاری کریستوا بر شعر «دلم برای باغچه می سوزد» فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژولیا کریستوا با تکیه بر همگرایی ها و همپیوندی های دو حوزة زبانشناسی و روانکاوی، نظریات نوینی در باب تحلیل متون ادبی ارائه کرده است. او در نظریة «آلودهانگاری» که برآمده از کنکاشهای پساساختارگرایانة اوست، بر این عقیده است که آفرینشگر ادبی به مثابه فاعل سخنگو از خلال زبانی شاعرانه و نشانهای از نابسامانیهای جهان پیرامون خود اعلام برائت میکند و سپس برای تطهیر خویش و جامعة پیرامون از آلودگیها، به جست وجوی راه حل روی می آورد.
کریستوا امکان کاربست این نظریه را به ادبیات اروپایی با مثالهای فراوانی مورد بررسی قرار داده است. ما در این مقاله برای مطالعة موردی کاربست ابزارهای تحلیلی نظریة آلوده انگاری بر ادبیات فارسی، شعر «دلم برای باغچه میسوزد» فروغ فرخزاد را انتخاب کرده ایم و دو هدف کارکردی عمده را مورد توجه قرار داده ایم؛ نخست چشم اندازی جامع از آنچه امروز تحت عنوان «نظریة آلوده انگاری» کریستوا مطرح می شود را ارائه می کنیم و سپس با تکیه بر مبانی و ابزارهای واکاوانه نظریة آلوده انگاری، امکان تأویل پذیری و خوانش های بدیع از این شعر فرخزاد را به بوته آزمون می آوریم و درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که آیا امکان کاربست چنین رویکردی در خوانش اشعار فروغ فرخزاد و دیگر شاعران معاصر فارسی وجود دارد یا نه؟
بررسی و نقد مقالات علمی- پژوهشیِ مرتبط با ادبیات در دهه 1380 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتشار مقالات علمی- پژوهشی در دوره معاصر، فرصتی مناسب برای به اشتراک گذاشتن یافته های پژوهشگران و آگاهی مخاطبان از تازه ترین دستاوردهای علمی است. به رغم رشد کمّی انتشار اینگونه مقالات در دهه اخیر، به ارزیابی و نقد آنها توجه کافی نشده است.
این مقاله بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی انتشار آن دسته از مقالات علمی- پژوهشی بپردازد که از سال 1381 تا 1390 درباره ادبیات منتشر شده اند. هدف از این پژوهش، بیان نقاط قوت و ضعف این مقالات و ارائه تصویری از وضعیت مقاله نویسی علمی در حوزه تحقیقات ادبی است. برای این منظور، 345 مقاله به عنوان نمونه گزینش شد و در آنها مهم ترین موضوعات مورد توجه نویسندگان، شناسایی و در قالب رویکردهای متن محور، زمینه محور، نویسنده محور، خواننده محور و مقالات متفرقه تبیین گردید. همچنین الگوی همکاری میان نویسندگان و کیفیت و کمیّت منابع مورد استناد در این مقالات نیز در قالب نمودارها و جدول هایی ارائه شده است. به جهت اهمیت مسئله مستندات مقالات و برای سنجش دقت داده های به دست آمده از حجم نمونه اصلی، تعداد 345 مقاله دیگر در قالب دو گروه «شاهد 1» و «شاهد 2» مورد بررسی دقیق تر قرار گرفت.
این بررسی نشان می دهد با وجود تنوّع موضوعی مقالات، به کارگیریِ گونه های مختلف منابع، توجه به برخی رویکردهای میان رشته ای به ویژه در نیمه دوم دهه هشتاد، دقت نسبی در تدوینِ منسجم مقالات، تخصّصی شدن گروهی از مجلات علمیِ مرتبط با ادبیات و نیز رشد چشمگیر همکاری استادان و دانشجویان در نشر مقالات، در بسیاری از این مقالات کاستی های متعددی وجود دارد. از جمله ضعف روش شناختی، غلبه رویکرد توصیفی، تکراری بودن محتوای شمار زیادی از مقالات، فقر نگاه انتقادی، شمار زیاد مقالات آموزش محور، رواج معیارهای کمّی و شکل گرایانه و... هستند.
جایگاه عدد سه در فرهنگ و آیین های باستانی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"کاربرد عددها در باورهای مردم، جایگاه خاصی دارد؛به گونهای که بعضی از آن ها را، مقدس و برخی را شوم میپندارند.
عدد سه یکی از عددهایی است که دراعتقاد مردم مقدس بوده و در آیینها به آن توجه خاصی شده است؛اما اندیشه وران درباره اعتقادات مربوط به این عدد سخنی نگفتهاند.
در این مقاله که با عنوان«جایگاه عدد سه در فرهنگ و آیینهای باستانی ایرانیان»تهیه گردیده است نگارنده درباره ارزش عدد سه در فرهنگ و آیین مردم ایران زمین تحقیق کرده و سعی کرده است که شواهد معتبر از منابع مهم فرهنگی ایرانیان را برای اثبات تقدس این عدد ذکر کند.
"
داستان «مار و خارپشت» و درس بردباری مولانا
منبع:
نامه پارسی ۱۳۷۷ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
تجربیات شاعرانه ی سید علی صالحی در سه دفترِ شعر او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب غنایی با احساسات شاعر سر و کار دارد و عبارت است از انعکاس تجربیات عاطفی و درونی او در کلام هنری که باعث انگیزش و تاثّر خواننده می گردد. در ادب غنایی شاعر یا نویسنده خویشتنِ خویش را بیان می کند و ضمن آن به بیان عواطف و احساسات خود نسبت به زندگی و طبیعت می پردازد. بنابراین هر سخنی را که ریشه در ژرفای احساس هنرمند داشته باشد و بتواند تاثیری عمیق بر عواطف مخاطب بگذارد، می توان در زمره ی ادب غنایی جای داد. در این نوشتار احساسات فردی و شاعرانه ی سید علی صالحی، یکی از شاعران معاصر ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفته است تا از این طریق با افق معرفتی و دلالتی او بیشتر و بهتر آشنا شویم. روش کار ما در این نوشتار شیوه ی تحلیل محتوایی اشعار وی بوده است وعاطفهی شاعر در ارتباط با انسان، عشق، زن، امید، ناامیدی، اندوه، شادی، پیری، وارستگی، شعر و شاعری، سوگند و مرگ مورد تامل قرار گرفته است. در اغلب موارد حالت، نگاه و احساس صالحی به این مقوله ها، از نوع خاصی است که با نگاه و برخورد عاطفی دیگر شاعران فرق دارد.
کارایی حرف «واو» از دیدگاه علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان
فارسی از حیث گستردگی و غنا، یکی از زبان های مستعد برای بیان معانی از جهات و
جوانب گوناگون است. یکی از ابزار کارا در گستردگی و غنای آن، استفاده از حروف و
معانی حروف است.
حروف در زبان فارسی سبب ایجاز در کلام می شود. در این میان، حرف «واو» اهمیتی ویژه دارد. در پژوهش حاضر،
ظرفیت ها و قابلیت های حرف «واو» و نقش های متنوع و متعدد
آن در معنی آفرینی و ابداع هنری در ساختار متن های ادبی و بلاغی کاویده شده است. بدیهی
است رویکرد تحقیق معطوف به دانش معانی است، نه منظرهای دستوری. در این مقاله به هفده مورد از انواع «واو» از قبیل «واو» حذف و ایجاز، «واو» تفسیر، «واو» نتیجه، «واو» تسویه و برابری، «واو» تعلیل و فوریت و... پرداخته شده و
با ارائه نمونه های کافی، مستند شده است. پرسش اصلی تحقیق این است که حرف «واو» در متون قدیم چه معنا یا معناهایی
داشته است و دانستن معنای «واو»، چه کمکی در درک و فهم
متون به ما می کند؟ تحقیق حاضر، پاسخ مشروح و مستندی به پرسش یادشده است.
بررسی تحلیلی و تاریخی فعل های پیشوندی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع فعل های زبان فارسی، فعل های پیشوندی هستند. این نوع افعال از دوره باستان تا به امروز در زبان فارسی رایج بوده اند، اما بسامد آنها در زبان، به ویژه در زبان فارسی دری، رو به کاهش بوده است. پیشوند این افعال، که عنصر غیرفعلی گروه فعلی را تشکیل می دهد، عمدتا مفهوم جهت، سمت و جهت حرکت را نشان می دهد و گاهی نیز تقویت معنا و تاکید وقوع فعل را می رساند و گاهی نیز در افزایش یا ایجاد معنای جدید در گروه فعلی، ایفای نقش می کند. پیشوند در این دسته از افعال، در مسیر تحول و تطور، جای خود را به قید یا متمم یا عنصر غیرفعلی اسم و صفت در جمله داده است.
روش های آشنایی زدایی در شعر صائب تبریزی
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های نقد ادبی معاصر، آشنایی زدایی defamiliariation می باشد و این روش به هر گونه تلاش هنری که رنگ رخوت و عادت را از هر دو سو تعامل ادبی می زداید و ادراک حسی و بازی با ذهن و هنر را بارور می کند، اطلاق می شود. صائب به عنوان نماینده سبکی که به تازه گویی و طرز نو و ابتکار شهرت دارد، یکی از نامبرداران تاریخ ادبیات فارسی در جهت آشنایی زدایی است. روش های...
ویژگی سبکی فراوانی واژگان (سنجش عملی گزیده قصائد متنبی، إبن هانیء اندلسی و احمد شوقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دایره واژگان به کار رفته در یک نوشتار اعمّ از شعر و نثر، از آشکارترین ویژگی های سبکی آفریننده آن به شمار می آید. کلمات، همان خشت هایی هستند که ساختمان یک اثر ادبی را به وجود می آورند؛ اما روشی که شاعر/ نویسنده در چینش آنها به کار می برد، می تواند منعکس کننده شخصیت ادبی ویژه و وجه تمایز او باشد. تردیدی نیست که این ویژگی تنها یکی از عناصر سازنده سبک شاعر/ نویسنده است، اما می توان با بررسی و ارزیابی آن، پرده از برخی رازهای نگارشی اثر هنری و سبک و سیاق آن برداشت. مقاله حاضر با تکیه بر روشی آماری نشان می دهد که تنوع دایره واژگان در شعر سه شاعر عربی به این ترتیب است که در شعر ابن هانیء بیشترین و در شعر احمد شوقی کمترین گوناگونی یافت می شود و شعرمتنبّی بر مبنای این محاسبه بین آن دو قرار می گیرد. انطباق نتیجه تحقیق بر فرض های مورد نظر نگارنده، کارآیی شیوه آماری به کارگرفته شده را تأیید می کند.
نقد شالوده شکنانة دو داستان از بیژن نجدی (روز اسب ریزی و شب سهراب کشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نجدی، داستان نویس صاحب سبک معاصر، ازجهات بسیار نویسندة قابل تأملی است. در داستان های او به دلیل رویکرد متفاوت به زندگی بشری و عناصر فرهنگ ایرانی نکات قابل بحث بسیاری می توان یافت. این مقاله سعی کرده است از دیدگاه نقد جدید شالوده شکنی به بررسی دو داستان از نجدی بپردازد. این دو داستان عبارت اند از: روز اسب ریزی و شب سهراب کشان. نقد شالوده شکنانه براساس نظریة دریدا شکل گرفت. ابتدا در فلسفه و بعد در نقدادبی به کار رفت. پایة نقد شالوده شکنانه بر یافتن تقابل های دوتایی و بحث برسر آن ها برای یافتن موارد تناقض و درنهایت رد پیش فرض های پذیرفته شده است. نتیجة این جستجوها معمولاً تردید در مبانی فرهنگی و باورهای پذیرفته شده ای است که پیشاپیش بدیهی دانسته می شود. تقابل ها در داستان های نجدی معمولاً برپایة تضاد بین انسان و حیوان؛ انسان و طبیعت؛ و انسان و تمدن است. در داستان روز اسب ریزی تقابل بین انسان/حیوان و آزادی/اسارت در درون مایة اصلی تناقض هایی ایجاد کرده است که از متن استخراج می شود. در داستان شب سهراب کشان تضاد بین دنیای خشن مردسالار و دنیای معصومانة کودکانه (تجربه/ناپختگی یا نقص/کمال) باعث ایجاد تضاد و تناقض می شود و در درون مایة داستان تردید ایجاد می کند.