فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۵۱٬۲۸۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
اولین وجه تمایز میان زبان جمعی ارتباطی و زبان فردی شعر، حداقل در شعر سنتی ما موسیقی کلامی است. ابزار آفرینش موسیقی شعر، از سه بعد قابل بررسی است: وزن عروضی، قافیه و ردیف، و تکرارهای آوایی درون ابیات. به طور کلی موسیقی شعر فرخی سیستانی، به جهت موقعیت زندگانی شاعر و همزیستی با دربار غزنوی، شاد و پرسرور است. بحر رمل پرکاربردترین وزن عروضی در دیوان اوست. آنچه تحت عنوان بحر نامطبوع مطرح می شود در میان اشعار او بسیار نادر و فقط محدود به دو قصیده اوست که گویا برای انجام وظیفه و رفع تکلیف سروده شده چرا که روحی سرد و ساکت بر فضای آن حاکم است و شور و حال عاطفی در آن دیده نمی شود. کاربرد ردیف در قصاید او آمار چشمگیری ندارد اما در 14 قصیده مردف، توانایی و تسلط کامل شاعر در استفاده از ردیف جلوه گر شده است. قافیه مختوم «ر» در قصاید او بالاترین بسامد را دارد و تقریباً تمام ممدوحان او در ین قصاید حضور دارند و قصیده معروف توصیف داغگاه امیرابوالمظفر چغانی نیز جزو همین قصاید مختوم به اوج «ر» است. علاوه بر موسیقی حاصل از بحور عروضی و قافیه و ردیف، در درون بیت ها هم موسیقی حاصل از واج آرایی، تکرار نحوی، جناس، تنسیق صفات، ردالصدر علی العجز و ردالعجز الی الصدر، و قلب مطلب گوشنوازی می کند که آوامندی آن از رهگذر تکرارهای آوایی ایجاد شده است. بنابراین تکرارها در موسیقی آفرینی شعر شاعر، نقش کارآمدی داشته خوشنوایی را با هماهنگی و نظم خطی همراه می سازند.
سیر تاریخی ترجمه «أصبح» به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل یکی از دو رکن جمله است که معنای سخن جز بدان کامل نمی شود؛ از این رو اگر خواننده یا مترجم در فهم آن به خطا رود، ترجمه ای نامفهوم و گاه نادرست به دست خواهد داد. یکی از بزنگاه های مهم در این عرصه و در زبان عربی، افعال ناقصه اند که علاوه بر اسم به خبر نیز نیاز دارند و طبیعتاً معنایشان با این دو جزء کامل می شود. فعل «أصبح» از این دسته افعال است که در عربی به دو معنی به کار می رود: یا نشان دهنده وقوع رخدادی در صبحگاهان است و یا به معنای «صار» و حامل معنای دگرگونی و تغییر.
دشواره ترجمه «أصبح» آنگاه فزون می گردد که خبر آن فعل مضارع باشد. اسلوب «أصبح + فعل مضارع» هم در قرآن وجود دارد و هم در نهج البلاغه و دیگر کتب عربی ـ کهن و معاصر ـ فراوان به کار رفته است؛ از این رو شایسته بررسی است و پژوهش حاضر نیز بدین قصد نگارش یافته تا پاسخی به پرسش های زیر بیابد:
ـ آیا مترجمان می توانند هر دو معنای «أصبح» را در متن لحاظ کنند؟
ـ مترجمان بیشتر کدامیک از این دو معنی را در نظر گرفته اند؟
ـ اگر أصبح به معنای صار باشد، چگونه می توان اتصاف اسم آن به خبرش را بیان کرد؟
ـ سیر تاریخی ترجمه أصبح مطابق با این دو معنی چگونه بوده است؟ به دیگر سخن، ترجمه أصبح چه فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشته است؟
برای پاسخ بدین پرسش ها، از هر سده یک یا دو متن از ترجمه های عربی به فارسی و از جمله ترجمه های قرآن کریم را آورده ایم و با تکیه بر آیات و عباراتی که خبر أصبح در آنها فعل مضارع بوده، به بررسی و نقد دقیق هر یک پرداخته ایم.
آسمان پدر و زمین مادر در اساطیر ایرانی و شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بن مایه های مشترک اساطیری در روایات ملل مختلف - که در حوزه اسطوره شناسی تطبیقی جای بحث و بررسی دارد - موضوع پدر (مذکر) بودن آسمان و مادر (مونث) بودن زمین و ازدواج آن دو با یکدیگر است که در ادبیات و فلسفه ما نیز بازتاب آن دیده می شود و از آنها به پدران جهان برین (آبا علوی) و مادران جهان فرودین (امهات سفلی) و از تاثیر و تاثیر آن دو به ازدواج و از حاصل و نتیجه ازدواج آنها به فرزندان سه گانه (موالید ثلاثه) تعبیر شده است.در این مقاله نخست موضوع آسمان پدر و زمین مادر و ازدواج آنها با یکدیگر در اساطیر ملل و اقوام مختلف مورد بررسی قرار گرفته، سپس با ذکر شواهدی نمود و بازتاب این باور در اساطیر ایرانی و شعر کلاسیک فارسی نشان داده شده است.
بررسی روش تکرار در ساخت واژه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخنگویان هر زبانی بنا به نیاز بی وقفه خود برای انتقال مفاهیم و بیان اندیشه ها و افکار و خواسته های خویش، واژگان جدیدی می آفرینند و در این فرایند، از توانایی های پیدا و پنهان زبان خود بهره می برند. برای نمونه، اشتقاقی بودن زبان عربی باعث شده است تا اهل زبان بتوانند واژگان فراوانی با معانی متعدد از یک ریشه برسازند. انگلیسی زبانان هم از ویژگی اشتقاقی، ترکیبی و پیوندی زبان خود برای خلق واژه استفاده می کنند. در زبان فارسی نیز اهل زبان با تکیه بر امکانات و توانایی های زبان خویش، واژگان جدیدی می آفرینند. در زبان فارسی حداقل از پنج روش برای ساخت واژه جدید استفاده می شود که برخی نظیر ترکیب، اشتقاق، تکرار، تخفیف و تخلیص یا سرواژه سازی، پرکاربرد هستند و برخی دیگر در مباحث زبانی مغفول مانده اند. تکرار از روش های ساخت واژه است و از این روش، واژه های فراوانی ساخته شده است. این مقاله می کوشد با توجه به متن سه کتاب صور خیال در شعر فارسی شفیعی کدکنی، سخن ها را بشنویم اسلامی ندوشن و با کاروان حله زرّین کوب، رویکرد واژه سازی از راه تکرار را در زبان معاصر فارسی بکاود و به پرسش توانایی زبان فارسی در آفرینش واژه های جدید از طریق تکرار پاسخی درخور دهد.
نقد ساخت گرایی تکوینی رمان همسایه ها اثر احمد محمود
حوزه های تخصصی:
لوسین گلدمن (1913-1970م) پژوهشگر سرشناس در حوزة جامعه شناسی ادبیات و جامعه شناسی رمان است. وی با پیروی از نظریة کارل مارکس به بررسی ارتباط اثر ادبی با جامعه پرداخت؛ پس از آن حوزة پژوهش های جامعه شناسانة خود را به جامعه-شناسی رمان منحصر کرد و روش جدیدی را در پیش گرفت و آن را ساختگرایی تکوینی نامید. گلدمن در روش خود در پیِ برقراریِ پیوندی معنادار میان فرم ادبی و مهمترین جنبه های زندگی اجتماعی بود. در ساختگرایی تکوینی به جنبه های تاریخی توجّه ویژه ای می شود. احمد محمود (1310-1381ه .ش) نویسندة خطة جنوب ایران است. وی را به دلیل پرداختن به زندگی واقعی طبقة کارگر و ضعیف جامعه نمایندة رئالیسم اجتماعی می دانند. رمان همسایه ها اولین رمان محمود است که به دلیل پرداختن به زندگی مردم جامعه به عنوان اثری اجتماعی قابل بررسی است. در این مقاله، این رمان به روش ساختگرایی تکوینی گلدمن از منظر نقد جامعه شناسانه بررسی شده است. رمان همسایه ها به دلیل پرداختن به مسائل جامعة ایران در دهة بیست، از جمله حضور نیروهای انگلیسی در ایران، غارت نفت، ملّی شدن صنعت نفت، اعتصابات کارگران و از این قبیل، اثری رئالیستی است و بسیاری از مؤلفه های روش ساختگرایی تکوینی گلدمن بر روی آن قابل انطباق است.
فرهنگ عامه و ادبیات عامیانه فارسی
حوزه های تخصصی:
ساختار فعل در فارسی میانه ترفانی و پهلوی اشکانی ترفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی بازمانده فارسی میانه یا پهلوی و آن زبان بازمانده فارسی باستان است. فارسی میانه ترفانی گونه ای از فارسی میانه است که متون مانوی بدان نوشته شده است. به گونه ای از پهلوی اشکانی که متون مانوی بدان نوشته شده است، پهلوی اشکانی ترفانی گویند. عنوان ترفانی منسوب به جایی است که متون مانوی در آنجا یافته شده اند. هدف این مقاله بررسی ساختار دستوری فعل در فارسی میانه ترفانی و پهلوی اشکانی ترفانی و چگونگی تحول آن از صورت ایرانی باستان است.
شاعر متعهد کیست و شعر متعهد چیست؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقایسه اجمالی حماسه های ایرانی و غیر ایرانی
حوزه های تخصصی:
خانه ام ابری است شعر نیما از سنت تا تجدد (دکتر تقی پور نامداریان)
حوزه های تخصصی:
عدد هفت در اساطیر و ادیان
حوزه های تخصصی:
نگاهی به شعر و اندیشه طایر شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار «نگاهی به شعر و اندیشه طایر شیرازی» دارای ده عنوان اصلی است که عبارتند از: مقدمه، پیشینه تحقیق، معرفی پدران و نیاکان طایر و جایگاه سیاسی و اجتماعی آنان، نام و تخلص شاعر، شرح حال وی، ویژگی های اخلاقی و دانش و هنرها، شعر و شاعری طایر، مضامین اشعار، بررسی دیوان اشعار و معرفی نسخه های موجود و نتیجه گیری.
حسن خان، ملقب به طایر شیرازی، از شاعران دوره بازگشت ادبی است. وی برادر زاده ی حاجی ابراهیم خان کلانتر است که در اواخر دوره زندیه و اوایل قاجاریه، قدرت و نفوذ فراوان داشت. با آنکه طایر شیرازی صاحب دیوان شعر بوده است، تنها در تذکره ها و به طور گذرا معرفی شده است؛ در حالی که مطالعه و بررسی دقیق شعر وی، از نظر ادبی، فرهنگی و تاریخی دارای فواید بسیاری است.
علاوه بر تذکره ها، سید امیر حسن عابدی در شماره 14 مجله قند پارسی سال 1378، کوتاه نوشته ای در شرح حال شاعر و شعر وی آورده است.
تذکره ها و دیگر منابعی که از طایر یاد کرده اند نام وی را حسن خان، حسنعلی خان و محمدحسن خان آورده اند، اما به نظر می رسد ""حسن خان"" ترجیح دارد، زیرا در دیباچه دیوان که نویسنده آن از جزئیات زندگی شاعر مطلع بوده است، همین نام آمده است.
خاندان طایر از زمان حاجی هاشم، جد طایر، در شیراز صاحب قدرت و نفوذ گشته اند. پس از آن حاجی ابراهیم خان، عموی طایر در اوایل دوره قاجار به صدر اعظمی ایران رسید. برخی از تواریخ دوره قاجار از انتساب این خاندان به حاجی قوام الدین، ممدوح حافظ، سخن گفته اند و برای نوشته خود سند و دلیلی ذکر نکرده اند.
پس از آنکه فتحعلی شاه قاجار در سال 1215 ق. از حاجی ابراهیم خان، صدر اعظم خود، بدگمان شد و دستور قلع و قمع او و بستگانش را داد، طایر نیز به امر آن پادشاه نابینا شد. وی مدتی پس از نابینایی، از شیراز به اصفهان منتقل شد. در سال 1228ق. محمد علی میرزای دولتشاه، وی را از اصفهان به کرمانشاهان فرا خواند و طایر تا پایان عمر (1247ق.) در همانجا ماند.
از طایر، دیوان شعری به جا مانده است که شامل یک دیباچه و نزدیک به 5700 بیت در قالب های قصیده، غزل، قطعه و رباعی است. قصاید وی بیشتر در مدح، به ویژه مدح محمدعلی میرزا فرزند فتحعلی شاه است. مضمون غزلیات وی عشق و حالات عاشق و معشوق است و در برخی از قطعات سربسته به هجو این و آن پرداخته است. قصاید طایر تحت تاثیر شاعران قرن ششم به ویژه انوری است و در غزل از حافظ و سعدی و همچنین شاعران مکتب وقوع تاثیر پذیرفته است.
تاکنون شش نسخه از دیوان طایر شناسایی شده است،که عبارتند از:
1- نسخه ی مجلس (به شماره ی 1017) 2- نسخه ی اهدایی حکمت به دانشگاه تهران (به شماره ی 136 حکمت) 3- نسخه ی کتابخانه شهید دستغیب شیراز (به شماره ی اختصاصی 770) 4- نسخه ی کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران (به شماره ی 177ج) 5- نسخه ی موزه ی ملی دهلی نو (به شماره ی 256/ 74) 6- نسخه ی موزه ی بریتانیا (به شماره 8009o r ).
توصیف در داستان نویسی
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۹
حوزه های تخصصی:
نقش زبان در شعر سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان، بی گمان تجسم و نماد ذهن است. عمل ذهنی زمانی که به مرحله ی زبان می رسد، بیان می گردد و بیان چیزی جز ترکیب کلمات و واژه ها نیست. در واقع شاعران ذهن نامرئی خود را در« چه گفتن» و «چگونه گفتن» مرئی و قابل درک می کنند.
در میان شاعران معاصر فارسی، سیمین بهبهانی هم به لحاظ «چه گفتن» و هم به لحاظ «چگونه گفتن»، شاعر موفقی است. او به تمامی، نماینده ی «غزل نو» امروز است. غزل نو از تاثیر شعر نو بر غزل شکل گرفت. این نوع غزل در قلمرو زبان و تعبیرات، تفاوت های آشکاری با غزل گذشته دارد. غزل سرایان معاصر در غزل به جای سودجویی از مضامین تکراری و زبانی سرشار از ترکیبات ملال آور، اندیشه های شاعرانه ی خویش را، با زبان، ترکیبات دلپذیرو سحرآفرین صورت بسته اند. در مقاله ی حاضر به حوزه ی زبان شعری سیمین بهبهانی پرداخته شده و برخی از ویژگیهای زبانی این «بانوی غزل» مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
مولوی و هنر داستان پردازی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی اثر جاویدان مولوی شاعر قرن هفتم است . زوایای پنهان هنری این اثر، در بعضی موارد مثل شخصیت پردازی و داستان پردازی چنان است که گویی مولوی در قرن هفتم با نظریه های جدید درباره داستان نویسی معاصر آشنایی داشته است و او را در بین شاعران عارف، صاحبِ سبکِ خاص می کند . در واقع یکی از عوامل جذابیت حکایات و داستان های مثنوی ، همین نبوغ هنری مولوی در داستان پردازی است. در میانِ شاعرانِ عارف ، مولوی شاید تنها کسی باشد که داستان را تنها برای بیان معانی عرفانی به کار نمی گیرد، بلکه نفسِ داستان پردازی و جذاب کردنِ آن نیز برای او بسیار اهمیت دارد . مقایسه ای بینِ اشعار سنایی و عطار که پیشروان مولوی بوده اند، با اشعار او به خوبی نشان می دهد که در همه جا مولوی اصرار بیشتری در رعایتِ روابط علّی و معلولی حوادث ، طرح گفتگوها ، شخصیت پردازی و تجسمِ صحنه ها دارد و توانایی وی را در شناخت و توصیفِ روحیه و خلق و خوی مردم عصر به وضوح می توان دید . این مقاله درصدد آن است که خواننده را با زوایای پنهان هنریِ این اثر دربارة جذابیت حکایات ، داستان پردازی و شخصیت پردازی مولوی آشنا کند .
این کیمیای هستی ( نگاهی به کتاب « این کیمیای هستی » مجموعه مقالات دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی )
حوزه های تخصصی:
دوبیتی های پیوسته
مفهوم آزادی در ادب فارسی
حوزه های تخصصی:
آزادی نیازی است فطری که یکی از ویژگیهای آشکار و برجسته انسان محسوب می گردد؛ چون او موجودی است که آزاد آفریده شده است؛ آنچنان که در کلام علی (ع ) نیزآمده است : «بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است ». انعکاس این ویژگی مهم انسانی در متون ادب پارسی از دیرباز سابقه دارد و آثار آن را از ابتدای شکل گرفتن ادبیات پارسی دری به شکلهای گوناگون در آثار بازمانده می توان مشاهده کرد.
در این مقاله، نگارنده کوشیده است با بررسی آثار برجسته متون ادب پارسی در عرصه اشعار به جای مانده از قدیم تاکنون این موضوع را پی گیری و تحلیل نماید و به این نتیجه رسیده است که آزادی مشخصاً با سه مفهوم کاملاً متمایز در ادبیات فارسی خودنمایی می کند:
اولین مفهوم همان است که بیشتر در نزد شاعران متقدم، نظیر: ناصرخسرو و مسعودسعد کاربرد داشته است و آن آزادی و رهایی از زندانها و حصارهایی است که انسانهای آزاده به علل گوناگون در آن گرفتار می شوند. در این مقام شاعرانی، مانند: مسعود سعد وخاقانی و در دوره های معاصر گویندگانی، چون : ملک الشعرای بهار و فرخی یزدی اشعاری زیر عنوان «حبسیه » از خود به یادگار گذاشته اند که در دوران اخیر از آنها با عنوان «ادبیات زندان » یاد شده است .
دومین مفهوم، مفهومی است که در متون عرفانی به عنوان یک مضمون عالی معنوی با آن مواجهیم و آن آزادی از تعلقات و محدودیتهای مادی زندان گونه ای است که روح آدمی را به بند می کشد و او را از رسیدن به مراحل والای تکامل باز می دارد. جسم و تن ، زمان و مکان ، خواهش های نفسانی ، نیکنامی و حب جاه و مال، از جمله این تعلقات است که در قالب داستان ، قصه و تمثیلهای شیرین از آنها سخن به میان آورده اند.
در مرتبه سوم، آزادی مفهومی است که در ادبیات کهن ما سابقه ندارد و درحقیقت، معنایی است امروزی که در دوره های معاصر و از زمان مشروطیت، در اثر آشنایی با فرهنگ غرب در ادبیات ما وارد شد و کسانی، چون میرزاده عشقی ، نسیم شمال (سیداشرف الدین گیلانی )، فرخی یزدی ، ملک الشعرای بهار، دهخدا و امثال آنها در این باب داد سخن داده اند.
تحلیل و بررسی سمبل های اجتماعی در سروده های امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سمبل یکی از ابزار تصویرآفرینی است و مهم ترین ویژگی آن، نداشتن یک معنی مشخص و صریح است؛ به همین دلیل از یک سمبل، معانی مختلفی برداشت می شود. در دوره ی پهلوی از آن جا که فضای استبداد ، به نویسندگان و منتقدان اجتماعی، اجازه ی انتقاد صریح را نمی داد، در زبان و فکر شاعران و ادبیان، سمبل بسیار مورد توجه قرارگرفت. به کارگیری جدی سمبل برای هدف های اجتماعی، از دوره ی نیما آغاز شد و در شعر شاعران پس از نیما چون نادرپور، اخوان، شاملو و ...، رشد و گسترش یافت. ابتهاج نیز که شاعری متعهد به نظر می رسد و از عرصه ی اجتماع و تب و تاب های جامعه به دور نبوده، از سمبل در جایگاه وسیله ای برای بیان مضامین و مفاهیم اجتماعی، استفاده کرده است. می توان گفت خاستگاه بیش تر نمادهای شعر او «طبیعت»، «رنگ ها» و «ابزار زندگی» است. در اشعار اجتماعی سایه می توان دو دسته نماد یافت: یکی نمادهای مرسوم (شب، صبح، دریا، جنگل، بهار، خورشید، چراغ و...) و دیگری نمادهای ابداعی (چمن، پرده، پنجره، تبر، سبزه، کال و... ). همراهی این نمادها با برخی از آرایه های ادبی همچون مراعات النظیر، تضاد، تشبیه و...، جایگاه ادبی سمبل ها را برجسته تر کرده است. سایه نه تنها در حیطه ی اشعار اجتماعی، بلکه در اشعار تغزلی هم، از سمبل استفاده کرده است؛ اما سمبل های اجتماعی او برجسته تر و تاثیرگذار تر از سمبل های عاشقانه ی اوست.