فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۱٬۲۸۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
ظهیر فاریابی (متوفی 598 ق.) یکی از شاعران بزرگ قصیده سرای ایران در سده ششم هجری است. دیوان او چندین بار در ایران و هند چاپ شده است؛ اما تصحیح یزدگردی از دیوان ظهیر که به همت شاگردش، اصغر دادبه در 1381 خورشیدی منتشر شد، می توانست بهترین و منقّح ترین تصحیح دیوان ظهیر به شمار آید؛ ولی به دلیل استفاده نکردن مصحّح از نسخه های قدیم تر مانند نسخه کتابخانه نورعثمانیه و نسخه مجموعه حکیم اوغلو و دست نویس سفینه تبریز اشکالاتی در آن راه یافته است. تاکنون محققان بسیاری به این عیب چاپ یزدگردی اشاره کرده اند؛ ازجمله سیّد علی میرافضلی و شریفی صحی که براساس دست نویس سفینه تبریز و نسخه کتابخانه نورعثمانیه به این اشکالات پرداخته اند. در این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی و با مقابله تصحیح مرحوم یزدگردی با نسخه حکیم اوغلو به برخی از این کاستی ها پرداخته ایم. نسخه حکیم اوغلو ازجمله نسخه های به غارت رفته آستانه شیخ صفی در اردبیل است که تاریخ کتابت ندارد و به گواهی نوع خط و محتویات آن احتمالاً در قرن هفتم هجری قمری از روی نسخه های اصیل نوشته شده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که با گردآوری نسخه های بهتر و مجموعه های دیگری مثل جُنگ ها و تذکره ها می توان به چاپی منقّح تر از دیوان ظهیر فاریابی دست یافت. همچنین این پژوهش می تواند مرجعی برای پژوهندگان دیوان ظهیر باشد و مانع از کاستی های احتمالی بعدی شود.
تصحیح و گزارش ابیاتی از دیوان کبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
19 - 48
حوزه های تخصصی:
دیوان کبیر یا کلیّات شمس تبریزی یکی از آثار برجسته ی مولاناست که متأسّفانه کمتر از مثنوی بدان توجّه شده است. حجمِ بسیارِ ابیات، یک دست نبودن نُسَخِ خطی و شیوه ی سرایش این اثر، تصحیح آن را با دشواری هایی همراه کرده است. در این پژوهش، نویسندگان با اتّکا به نسخ معتبر، به اصلاحِ ایرادهایی پرداخته اند که در دیوان مصحَّح فروزانفر موردغفلت واقع شده است. این ابیات علاوه بر دیوان مصحّح فروزانفر در دیگر تصحیح ها، گزیده ها و حتّی ترجمه های دیوان کبیر نیز بررسی و مشخص شد که این ایرادها در بسیاری موارد در پژوهش های بعد از فروزانفر و به تبعیّت از تصحیح ایشان وارد شده است. نیکلسون پیش از همه به تصحیح و ترجمه ی دیوان شمس پرداخته؛ ولی تعداد محدودی غزل (48 غزل) را در گزیده ی خویش تصحیح و ترجمه کرده است. آربری نیز 400 غزل را براساس نسخه ی پرحجم چستربیتی ترجمه کرده و بنابر قول خودش در مقدّمه، به تصحیح فروزانفر هم دسترسی داشته است. توفیق سبحانی در سال 1386 بر اساس تک نسخه ی قونیه ی 770، کلیّات شمس را تصحیح کرده؛ امّا در پاره ای موارد از نسخه ی اساس خود تبعیّت نکرده و بر شیوه ی تصحیح فروزانفر رفته است. در این مقاله با تکیه بر نسخ معتبر پاره ای از ابیات تصحیح شده با این هدف که ضبط بسامان تری از آن ها ارائه شود. در این راه علاوه بر نسخ خطّی معتبر، بررسی زبان مولوی در دیگر آثارش و شیوه ی کارکرد تعبیرها و ترکیب ها نیز راه گشای نگارندگان بوده است.
نقد و ارزیابی معادل یابی واژگانی در ترجمه عربی تاریخ بیهقی براساس الگوی گارسس
حوزه های تخصصی:
یحیی الخشاب و صادق نشأت در سال 1956 میلادی تاریخ بیهقی را به عربی ترجمه کردند. ارزش علمی و ادبی تاریخ بیهقی در میان متون فارسی و تاریخی، بایستگی ارزیابی و نقد چنین ترجمه ای را نمایان می کند. نقد ترجمه یکی از روش هایی است که در نمود سطح کیفی متون مترجَم راهگشا است. هدف این پژوهش، نقد و ارزیابی معادل یابی واژگانی تعریب تاریخ بیهقی از آغاز تا پایان داستان حسنک وزیر براساس سطح معنایی لغوی الگوی کارمن گارسس است. تعریف، معادل فرهنگی یا کارکردی، همانندسازی، بسط نحوی، قبض نحوی و ابهام از جمله مؤلّفه های این سطح از الگو هستند که در این پژوهش به آنها می پردازیم. این پژوهش روشن می کند که معادل یابی واژگان و اصطلاحات متن مبداء در زبان متن مقصد دامنه ای فراخ دارد و به همین سبب، عموم اشکالات ترجمه عربی تاریخ بیهقی، واژگانی است. مترجمان از همانند سازی و تعریف بیشتر از همه مؤلّفه ها برای ترجمه این متن کهن بهره برده اند. یکدست نبودن معادل واژگانی در سراسر متن دیده می شود و بی توجّهی مترجمان به تحوّلات زمانی واژگان و معانی پنهان و کنایی اصطلاحات فارسی مهم ترین دلیل رخ دادن خطاهای ترجمه واژگانی در این متن است.
ملاحظاتی لغوی در باب چند تلفظ پیشنهادی در کتاب تلفظ در شعر کهن فارسی: بهره گیری از شعر در شناخت تلفظ های دیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین تلفظ لغات بر اساس وزن عروضی و قافیه، از دیرباز در میان ادبا و لغت نویسان فارسی، مطرح و محل بحث بوده است، و در دوره معاصر نیز مصححانِ آثار کهن فارسی به این مقوله توجه نشان داده اند. اخیراً وحید عیدگاه طرقبه ای (1399)، پژوهشی جامع در این باب، با عنوان تلفّظ در شعر کهن فارسی، به طبع رسانده که در آن، یافته های فراوانی در زمینه تلفظ های شاذ و گویشی، به همراه برخی پیشنهادهای تلفظی ارائه شده است. در مقاله حاضر برخی حدس های مؤلف کتاب، بر مبنای ملاحظاتی لغوی، رد شده و مورد نقد قرار گرفته است. از آنجا که این ملاحظات، ناظر به تلفظ لغات است، فرای نقد کتاب و در چشم اندازی کلی، می تواند در سایر پژوهش های مشابهِ آتی مورد استفاده قرار گیرد. مرور این شواهد، گویای چند خطا و ضعف روش شناختی در این اثر است: نخست، غفلتِ مؤلف است از پاره ای واژه های زبان های ایرانی میانه و نو. دوم، گرایش وی به نظام سازی، به قیمت چشم بستن بر پاره ای استثناها؛ اشکالی که با ادعای «استقرای تام» و نقد «نگاه یک سان ساز و تعمیم گر» در پژوهش ایشان، در تضاد است. سرانجام، باید به مهم ترین مورد اشاره کرد که غلبه نوعی درک تجویزی از مسائل آواییِ گویشی است.
مقایسه تصاویر طلوع و غروب در کلیله و دمنه و مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
73 - 87
حوزه های تخصصی:
نثر مصنوع و فنّی، نثری است که بر آرایش های کلام و زیبایی های سخن استوار است. نویسندگان نثر مصنوع، به توصیف و تصویر طبیعت و الگوبرداری از صحنه ها و اشیای طبیعی توجّه بسیاری نشان می دهند. در میان توصیفات متنوع و رنگارنگ از طبیعت، توصیف منظره دمیدن صبح و فرارسیدن شب درخششی خاص دارد. مسأله اصلی این پژوهش، آگاهی از نحوه تصویرپردازی و کیفیّت استفاده نویسندگان متون کلیله ودمنه و مرزبان نامه از تصاویر طلوع و غروب است. یافته های این پژوهش توصیفی- تحلیلی نشان می دهند که در هر دو اثر، فراوانی تصاویر طلوع بیشتر از غروب است که این امر نشان دهنده توجّه روانی نویسندگان به نور و روشنایی و گریز آنها از ظلمت و تاریکی است. تصاویر برونگرا، حسی و ملموس هستند. فراوانی تصاویر طلوع و غروب در مرزبان نامه، بیشتر از کلیله ودمنه است. نصرالله منشی به عنصر زمان توجّه داشته، امّا کمتر آن را به تصویر کشیده است. همچنین در مرزبان نامه بین تصاویر و محتوای داستان تناسب وجود دارد، امّا در کلیله ودمنه این گونه نیست.
تحلیل فرایندهای مناظره چینی ها و رومی ها بر پایه نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با تحلیل فرایند افعال و نظام گذرایی، نقش اندیشگانی «مری کردن چینی ها و رومی ها» را بر بنیاد نظریه نقش گرای هلیدی بررسی کند. به بیان دیگر، کشف دنیای تجربی، ذهنی و عینی مولانا در این مناظره با تحلیل و بررسی فرایندهای نقش اندیشگانی صورت می گیرد. روش آماری در این مقاله ترکیبی (کیفی کمی) است و نحوه اجرای آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تمام ابیات این مناظره (33 بیت) است و نمونه، شامل همه افعال آن (68 فعل در 33 بیت) است. براساس یافته ها و نتایج حاصل از این پژوهش به نظر می رسد نظریه نقش گرای هلیدی، در خوانش حکایت چینیان و رومیان مناسب است. فرایندهای مادی به عنوان یکی از ابزارهای اندیشه مولانا برای برقراری رابطه ملموس تر و عینی تر با مخاطب و درنتیجه روشن شدن مدارهای عرفانی او هستند؛ بنابراین در این مناظره فرایندهای مادی بیشتر از سایر فرایندها در خدمت دیدگاه عارفانه مولانا قرار گرفته اند.
طنز موقعیت چشمه دیگری از نبوغ حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبیعی ترین نوع طنز، طنز رفتاری است که بدون هیچ گونه هنرنمایی های ادبی و زبانی، موجب طیبت و تعجب و حیرت می شود. حافظ برخلاف شاعران هم عصر خود در اواخر ایلخانیان و عهد تیموریان که تنها به بازی های زبانی و صناعت های ادبی در شعر اهمیت می دادند، دو عنصر صورت و محتوا را به طور هم زمان در کانون تمرکز خود قرار می دهد. به این سبب طنز های موقعیتی در اشعار او بیشتر از طنزهای ادبی است. حافظ معمولاً به جای انتقاد از سیاست حکومت ها، رفتارهای بی هنجار حکومتیان و طرف داران آن ها را که اغلب درآمیخته با تزویر و ریا است به طور صریح به تصویر می کشد تا از تقابل و تعارض آن ها با رفتارهای منطقی و متعارف انسانی، موقعیت های تمسخرآمیز و مضحک پدید آورد. یا آن که رفتارهای ریاکارانه را در برابر رفتارهای شفاف عرفی قرار می دهد تا از این طریق موقعیت های تقابل دار و طنزآمیز بیافریند. برخی از گونه های طنز موقعیت در اشعار حافظ عبارت اند از: صراحت گویی، خودزنی/ تظاهر به فسق و دگراندیشی، وارونه کاری/ وارونه گویی، تناقض گویی و تقابل آفرینی، تکبر و طلب کاری، طنز تراژیک، اغراق و مبالغه، خودکم بینی، دلیل آوری توجیه گرانه، شوخ طبعی. در این مقاله فقط سه گونه نخست را به بررسی گذاشته ایم.
ساختار صنعت استخدام و تشخیص آن بر پایه حذف
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 159
حوزه های تخصصی:
«استخدام» از صنایع معنوی بدیع بر پایه دو یا چندمعنایی است. ابهامی که در تعریف این صنعت در کتاب های بدیع فارسی وجود دارد، موجب برداشت اشتباه یا غیردقیق از این صنعت و مصداق های آن شده است. نگارنده در این جستار با بررسی تعاریف، دسته بندی و جمع بندی آن ها در صدد ارائه تعریفی جامع از این صنعت است به گونه ای که مانع برداشت اشتباه یا غیردقیق شود. در این تحقیق بنیادی که با استفاده از ابزار کتابخانه ای صورت گرفت، عناصر تأثیرگذار در شکل گیری استخدام مانند ژرف ساخت عبارات، روابط معنایی میان کلمات، و برخی ویژگی های دستوری مرتبط بررسی گردید تا روشی دقیق برای تشخیص، دریافت و درک این صنعت تعیین گردد. برای درک بهتر، شواهد و مثال هایی که در کتاب های بدیع فارسی آمده، تحلیل شدند و مؤلفه های تشکیل دهنده صنعت در آن ها تبیین گردید. انواع استخدامی که در کتاب های بدیع مطرح شده بود، بازبینی شد و تلاش گردید دسته بندی منسجمی ارائه شود. آشکار شد تشخیص «حذف به قرینه لفظی» در روساخت عبارت، روشی برای تشخیص و دریافت استخدام است. هم چنین روابطی که میان برخی ترفندهای بدیعی و بیانی با استخدام وجود دارد، بررسی شد. آشکار شد که میان برخی از آن ها رابطه تقویت کننده و میان برخی دیگر رابطه هم پوشانی وجود دارد.
زیبایی شناسی در اشعار رابعه قزداری
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
167 - 184
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی قابلیتی است برای درکِ بهتر ادراکات و پدیده های هنری مانند موسیقی. برخی سعی کرده اند زیبایی را در امور عینی جستجو کنند مانند آثار هنری، اشیاء، جلوه ها و مظاهر طبیعت و موضوعات دیگر؛ ولی ارزش زیبایی شناختی یک اثر هنگامی قابل ادراک می شود که به عنوان یک هنر مستقل ذهن مخاطب را درگیر کند و آن را به فعالیت وادارد. از آنجا که زیبایی شناسی در زبان زیرمجموعه زبان شناسی قلمداد می شود، این تحقیق با هدف بررسی عناصر زیبایی شناسانه اشعار رابعه قزداری انجام شد. هم چنین کارکردهای این عناصر بر محتوای اشعار و تأثیر آن ها در برجستگی مضامین شعری و القای معانی به مخاطب از دیگر اهداف پژوهش بود. بحث محوری پژوهش عوامل زیبایی، نحوه درک ما، و تحلیل آن ها در اشعار رابعه است. پژوهش توصیفی تحلیلی است که از روش کتابخانه ای برای گردآوری مطالب بهره برده شد. یافته های پژوهش نشان داد که قزداری هیچ گاه وزن را بر محتوا و مضمون ارجحیت نداده است. استفاده از صنایع بدیعی از شاخصه های زیباشناسی اشعار رابعه قزداری است که در جهت القای مفاهیم و محتوا به کار گرفته شده اند. نگارنده در این مقاله با بررسی صنایع بدیعی به زیبایی اشعار او می پردازد.
بررسی و تحلیل وام گیری های انیس النّاس از اخلاق ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
75 - 109
حوزه های تخصصی:
انیس النّاس از آثار مهم تربیتی قرن نهم هجری است که شخصی به نام «شجاع» در باب اخلاق و تدبیر منزل در بیست باب تألیف کرده است. این کتاب توسط ایرج افشار تصحیح شده و مقدمه ای کوتاه در معرفی اثر بر آن افزوده شده است. تأمل در متن انیس النّاس نشان می دهد که یکی از منابع مهمی که شجاع از آن تاثیر پذیرفته، کتاب اخلاق ناصری، اثر خواجه نصیرالدین توسی است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که گستره اقتباس و وام گیری در این اثر تا چه اندازه و به چه شیوه ای است. نتیجه بررسی نشان می دهد که شجاع به دو روش از متن اخلاق ناصری تاثیر پذیرفته است؛ «تأثیرپذیری لفظی- محتوایی» و «تأثیرپذیری محتوایی». در روش نخستین جملات و عبارت خواجه عیناً با تغییری جزئی اقتباس شده و لفظ و محتوا یکی است و شامل موضوعاتی مانند حقوق فرزندان، حقوق والدین، آداب سخن گفتن و آداب برده خریدن است. در روش دوم، بسیاری از موضوعات انیس النّاس همان آرای خواجه است، اما شجاع با دخل و تصرّف در تعابیر و عبارات با زبانی ساده تر بیان کرده و شامل مواردی مانند لزوم تأهل، منع زنان از موسیقی، آداب دوست گزیدن و آداب جنگ است. بررسی آماری موضوعات مشترک نشان می دهد که شجاع جمعاً در 15 مورد، از اخلاق ناصری تأثیر پذیرفته است. از این میان، 10مورد تأثیرپذیری لفظی-محتوایی است و 5 مورد تأثیرپذیری محتوایی. از میان سه بخش یا مقالت اخلاق ناصری، تأثیرپذیری شجاع عمدتا از مقالت دوم یعنی تدبیر منزل است.
تحلیل شخصیت های نمادین در مخالف خوانی های مبتنی بر نقد اجتماعی در اشعار حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخالف خوانی به معنی ناسازگاری نمودن و بیان کردن کلمات و جملاتی است که نشانه عدم رضایت باشد. مخالف خوانی اگر ریشه در ناهنجاری های سیاسی -اجتماعی داشته باشد، در این صورت، «مخالف خوان» کسی است که نقش مبارزه با بی عدالتی و فساد اجتماعی به ویژه در میان گروه های قدرتمند جامعه را بر عهده می گیرد و با استفاده از امکاناتی که در اختیار دارد به انتقاد از اوضاع زمان خویش می پردازد. حافظ به دلیل انتقاد از اوضاع نابسامان زمانه از شاعران مخالف خوانی محسوب می شود که با بهره گیری واژه های نمادین، به دفاع از هنجارهای اخلاقی و اجتماعی پرداخته و در مخالف خوانی های اجتماعی خود، بسیارى از طبقات مهم اجتماع، به ویژه مدّعیان ریاکار و دروغین دین داری را -که غالباً به فساد گراییده بودند- مورد سرزنش قرار داده است. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل شخصیّت های نمادین به عنوان یکی از ویژگی های سبک فکری در مخالف خوانی های اجتماعی شعر حافظ است که با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. نتیجه حاصل از این تحقیق، گویای این است که حافظ با به کارگیری شخصیّت های گوناگون، توانسته است یکی از شگردهای انتقادی خود را در مخالفت با حاکمیّت موجود به نمایش بگذارد.
واکاوی مضامین دینیِ کتاب های فارسی و نگارش دوره اول متوسطه
حوزه های تخصصی:
نگاهی به ادبیات فارسی، سیطره گسترده مضامین دینی را در عرصه نظم و نثر نشان می دهد. از آنجا که جامعه ما مقیّد به اصول و مسائل دینی است، کاربست مضامین دینی با مواد و مطالب فارسی و نگارش، با توجه به سرعت گسترش و اثر گذاری آن، نقش سازنده ای را در تقویت هویت دینی و غنای زبان و ادب فارسی می تواند ایفا کند. هدف این پژوهش، واکاوی مضامین دینی کتاب فارسی و نگارش دوره اول متوسطه سال تحصیلی 1402-1401 می باشد که با روش کتابخانه ای و رویکرد کمّی- کیفی با بهره گیری از روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش کتاب های فارسی و نگارش دوره اول متوسطه با بررسی کامل هر پایه می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد از مجموع هشت مصداق مضامین دینی؛ بیش ترین فراوانی و توجه، مربوط به ارزش های مذهبی با فراوانی(813)، نمادهای دینی با فراوانی(523)، عقاید مذهبی با فراوانی(81)، شخصیت های مذهبی با فراوانی(44) و آیات، احادیث و روایات با فراوانی (25) بوده است که عملکرد خوبی را از سوی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی کتاب های درسی فارسی و نگارش در بهره گیری و پرداختن به مصادیق مضامین دینی نشان می دهد. در مصادیقِ دیگر؛ یعنی شعائر اسلامی، مراسم مذهبی و وقایع مذهبی نیز توجه کمتری در این خصوص ملاحظه می گردد و نیازمند بازنگری بیشتری در این مهم می باشد.
نقد و تحلیل تصاویر کتاب فارسی پنجم دبستان و بررسی ارتباط آن ها با متن درس
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل وضعیت کیفیت و ارتباط تصاویر کتاب فارسی پایه پنجم با متن دروس مورد نظر است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، کیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه مورد مطالعه شامل کتاب فارسی پایه پنجم ابتدایی چاپ سال 1401 است و روش انجام این تحقیق، روش نمونه گیری تمام شماری است؛ به صورتی که همه تصاویر کتاب فارسی پایه پنجم بررسی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که 38 درصد صفحات این کتاب حاوی تصویر است. همچنین میزان ارتباط تصاویر ۸۳ درصد این تصاویر با متن دروس به خوبی رعایت شده است. در نتیجه از نظر ارتباط با متن درس در ۱۷ درصد تصاویر نیازمند توجه بیشتر و بازنگری مطلوب است. میزان انطباق تصاویر با مسائل فرهنگی و نیازهای روز جامعه نیز تا حدود زیادی رعایت شده، به صورتی که 93 درصد تصاویر فارسی پایه پنجم با فرهنگ و مسائل روز هم خوان است.
نقد ادبی تکاملی و کاربرد آن در تحلیل داستان؛ مطالعه موردی: رمان بامدادخمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه«تکامل بر اساس انتخاب طبیعی» که در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط چارلز داروین ارائه شد، صرفاً در حیطه زیست شناسی باقی نماند و بر درک عالمان علوم انسانی و اجتماعی از موضوعات مورد مطالعه خود، تأثیر ژرفی نهاد. روان شناسی و نقد ادبی، از جمله معارفی بودند که به لحاظ بینش و روش، تحت تأثیر این نظریه قرار گرفتند و داروینیسم ادبی را بنیان نهادند. داروینیسم ادبی مدعی است رفتارهای ادبی در طبیعتِ فرگشت یافته بشر ریشه دارد. البته گاه اصطلاح «نقد فرگشتی» جایگزین «داروینیسم ادبی» شده و به جای آن به کاررفته است.در این مقاله کوشیده ایم گزارشی از سیر تأثیرپذیری ادبیات و نقد ادبی از نظریه تکامل(فرگشت) ارائه نماییم و نشان دهیم که نقد ادبی تکاملی(فرگشتی)، با شناسایی نیازهای اساسی و مشترک انسان از قبیل جذابیت جنسی، فرزند آوری، موقعیت اجتماعی، بر پایه روانشناسی و زیست شناسی تکاملی ضمن ارائه خوانشی جدید از متون ادبی به کاوش در شخصیت های انسانی که در ادبیات بازنمایی شده، می پردازد. پس از معرفی این رهیافت به متون ادبی، با روشی توصیفی-تحلیلی، یکی از رمان های عامه پسند معاصر ایران (بامداد خمار) نوشته فتانه حاج سید جوادی را مورد نقد فرگشتی قرارداده، به این نتیجه رسیده ایم که نقدفرگشتی ادبی، ظرفیت بازنمایی محتوای زیستی متون داستانی را دارا است و طبیعت انسانی را به خوبی از طریق تحلیل این نوع متون به تصویر می کشد.
حضور فرشتگان در شعر حافظ و امام خمینی با رویکرد بینامتنیت قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
154 - 176
حوزه های تخصصی:
فرشتگان موجوداتی نامحسوس هستند که خداوند آنان را خلق کرده تا در راسته فرامین وی انجام وظیفه نمایند. سویی دیگر بینامتنیت قرار دارد که روش همگرایی متون با توجّه به اثرپذیری از متون قبل و تأثیرگذاری بر متون بعد است. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی با روش توصیفی- تحلیلی بر اساس منابع کتابخانه ای و با هدف بررسی حضور فرشتگان در شعر حافظ شیرازی و امام خمینی با تکیه بر بینامتنیت قرآنی تدوین گردیده است. حافظ و امام خمینی هر دو دارای گرایش هایی عرفانی بوده و با عنایت به اینکه ایشان آشنایی کامل به کلام حق داشته اند، بنابراین مضمون غالب اشعار این دو بر مبنای عرفان است. فرشتگان به عنوان مجریان اوامر خداوند که بیشتر از هویت تکوینی برخوردار هستند به خوبی مورد توجه حافظ و امام خمینی قرار گرفته اند. ایشان به طیف گسترده ای از فعالیت های فرشتگان اشاره کرده اند؛ هم جوانب رحمت، هم جوانب غضب و هم بینابین که بسته به واکنش به رفتار انسان، مورد توجه بوده است.
روابط ساختاری ارکان عروضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
35 - 54
حوزه های تخصصی:
ارکان عروضی از بخش های اصلی دانش عروض به شمار می روند؛ ازهمین رو یادگیری ارکان و نظام حاکم بر آنها در عروض سنتی جایگاهی خاص داشته و شناخت ارکان سالم و مزاحف همواره بخشی بزرگ از این دانش بوده است. با آشکارشدن عیوب عروض سنتی، عروضیان کوشیدند نظام های جدیدی برای تبیین وزن شعر ارائه کنند. در این مسیر هرکدام، ارکان مدّنظر خود را معرفی کردند؛ اما آنچه در این میان مغفول ماند، تبیین رابطه میان ارکان در عروض جدید و ارائه ساختاری برای آنهاست. این امر به آشفتگی در مقدمات و پایه های این دانش و دشواری یادگیری آن انجامیده است. در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا روابط میان ارکان شناسایی و به صورت ساختاری تبیین شود. حاصل این تحقیق، شناسایی دو نوع رابطه ساختاری میان ارکان در عروض فارسی است. رابطه نخست براساس افزایش یا کاهش هجاهای آخر ارکان شکل می گیرد و رابطه دوم مبتنی بر مفهوم کهن «دایره عروضی» است و با آن می توان ارکان را از دایره هایی به دست آورد که «دایره های رکنی» می نامیم. بر اساس این دو نوع رابطه، دو ساختار جدید معرفی می شود که به ترتیب «ساختار خطی» و «ساختار دایره محور» نامیده شدند. نتیجه مشترک این دو ساختار نشان می دهد که اگر نظریات نادر را کنار بگذاریم، تعداد ارکان صحیح فارسی از یک هجایی تا پنج هجایی، چهل و چهار رکن است که عبارت اند از: یک رکن یک هجایی، دو رکن دو هجایی، هفت رکن سه هجایی، سیزده رکن چهار هجایی و بیست و یک رکن پنج هجایی.
بررسی سیر تطورِ سبک زبانی و بلاغی کلیله و دمنه و اقتباس های آن برای کودکان و نوجوانان (مطالعه موردی: نگار دانش و قصه های خوب برای بچه های خوب)
حوزه های تخصصی:
اقتباس، تولید اثر ادبی (یا هنری) جدید مبتنی بردست کم یک پیش اثر است که به شیوه بازنویسی، بازآفرینی و ... صورت می گیرد. اقتباس از متون کهن ادبی، از دیرباز یکی از رایج ترین راه ها برای تولید محتوای ادبیات کودک و نوجوان بوده است. کلیله و دمنه بواسطه ساختار روایی، داستان های پندآموز و شخصیت های جانوری، همواره مورد توجه بیشتری بوده و از دوره مشروطه که نخستین بچه خوانی ها برای استفاده در مکتبخانه فراهم آمد، اقتباس هایی از آن برای مخاطبان کم سال تر صورت گرفت. بچه خوانی ها متونی بودند که در مکتبخانه ها برای زبان آموزی، آموزش ادب درس و ادب نفس و تبیین هنجارهای اخلاقی و مهارت های زندگی برای مخاطبان کودک و نوجوان فراهم می شد. در این پژوهش متن کلیله و دمنه (به مثابه پیش اثر) با متن نگار دانش و قصه های خوب برای بچه های خوب (به مثابه دو اقتباس نوجوانانه از کلیله)، به شیوه قیاس عبارت به عبارت، مورد بررسی زبانی و سبکی قرار گرفته است. این بررسی نشان می دهد که در اقتباس از کلیله هرچه به زمان معاصر نزدیک تر می شویم، پایبندی به متن پیش اثر هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ زبانی کمتر و صراحت و ایضاح متن بیشتر می شود. همچنین در این بازنویسی ها توضیح و توصیف نسبت به متن پیش اثر افزون تر، عبارات عربی و ضرب المثل های دشوار، اندک تر و اعتماد به درک و دریافت مخاطب و سفیدخوانی او کمتر شده است. به لحاظ بلاغت نیز، به جرئت می توان گفت صنایع ادبی و بلاغی در طول زمان از اقتباس ها رخت بربسته و زبان ادبی به زبان خودکار نزدیک و نزدیک تر شده است.
مسئله تاریخ سرایش اشعار نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
191 - 211
حوزه های تخصصی:
اکنون در سال 1402 جایگاه نیما یوشیج به عنوان پدر شعر نو فارسی تثبیت شده به نظر می رسد اما در دهه های گذشته جدل های درازدامنی بر سر مسئله تحول شعر فارسی و اینکه چه کسی پیشوا و پیشرو این تحول بوده، جریان داشته است. یکی از این جدل ها به ادعای دستکاری نیما در تاریخ سرایش اشعارش مربوط می شود که در زمان حیات نیما آغاز شده بود و در سال های اخیر مجدداً مطرح شد و هیاهوی زیادی برپا کرد. شاعران و منتقدانی از دو جبهه مختلف این ادعا را مطرح کرده اند: نخست کسانی که در گسست از سنت از نیما تندروتر بودند و نیما را نه شاعری انقلابی که یک اصلاح گر می شمردند و دوم کسانی که نیما را بیش از حد تندرو می شمردند و خود هوادار نوعی تجدد محافظه کارتر یا میانه روانه تر بودند. در این نوشته به تاریخچه این ادعا می پردازیم و قوت شواهد آن را بررسی می کنیم. در جریان این بررسی به نکته مهمی درباره تاریخ گذاری اشعار نیما پی می بریم. نیما گاهی طرح اولیه شعر را به صورت منثور می نوشته و پای آن تاریخ می گذاشته و بعد از بازنویسی شعر به صورت منظوم نیز تاریخ اصلی را پای شعر حفظ می کرده است. احتمالاً همین امر باعث شده که عده ای نتیجه بگیرند نیما تاریخ شعر «غراب» را جعل کرده است. در نهایت نتیجه می گیریم هیچ یک از ادعاهایی که درباره دست کاری تاریخ اشعار نیما مطرح شده اند پیامد مهمی برای تاریخ شعر نو ندارند.
خیزاب در نقش استعاره ای برای توالی، روایت و هویت در رمان خیزاب های ویرجینیا وولف(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
271 - 288
حوزه های تخصصی:
رمان خیزابها (1356) تنش بین توالی و عدم توالی را به نمایش می گذارد. توالی زمانی که عنصری ثابت در شکل گیری روایت در داستان سرایی یا عبارت پردازی و در نها یت هویت فردی می باشد به شکل حرکت بی وقفه ی خیزاب ها به استعاره در آمده است. ویرجینیا وولف در این رمان ازحرکت مستمر و بی وقفه ی خیزاب ها که بر اساس توالی زمانی منظمی یکی پس از دیگری با الگو و ریتم خاصی پی در پی در جوش و خروشند به سان استعاره ای بسط یافته برای توالی زمانی در روایت بهره برده است. هویت فردی شخصیت ها نیز به دلیل اینکه زایییده ی زبان آنها می باشد در طول این روایت پردازی ها شکل می گیرد؛ از این رو، هویت نیز عنصری تابع توالی زمانی و روایت می شود چرا که مشمول قاعده ی الگوی توالی زمانی گذشته-حال-آینده می باشد. زمانی که خیزاب ها بالا میایند و شکل مشخصی به خود میگیرند مظهر تشکیل خود از طریق روایت زنجیره ای میباشند که فرایندی متوالی میباشد و زمانی که آنها در ساحل به عدم بدل میشوند مظهر زوال، انحلال و اضمحلال هویت میباشند. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی استعاره ی بنیادین "خیزاب" که متضمن مفهوم شکل گیری خود، هویت و روایت از دیدگاه وولف میباشد را مورد واکاوی قرار می دهد و همچنین نشان می دهد که چگونه وولف بر این اساس زبانی طبیعی بر پایه ی ریتم و موسیقی بنا نهاده است.
بررسی تاریخ بیهقی با رویکرد تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۱۶۲-۱۲۷
حوزه های تخصصی:
اگر زبان را نه آینه منعکس کننده مبارزه ها، بلکه موضوع مبارزه ها و ابزار مبارزه تلقی کنیم، دیگر به جای آن باید از دال گفتمان استفاده کرد که مفاهیم قدرت و زبان را در یک درهم تنیدگی مداوم و تفکیک ناپذیر مفهومی، قابل فهم می سازد. درهمین راستا این مقاله بر آن است تا با روشی گفتمانی و با اتخاذ دیدی انتقادی متن تاریخ بیهقی را به عنوان یکی از تأثیرگذارترین متون کلاسیک ادبیات فارسی بفهمد و بخواند. به عبارت دیگر با قرار دادن این متن در بافت گفتمانی اش و رابطه دیالکتیکش با قدرت و فهمیدن این متن به عنوان میدان مبارزه قدرت ها و گفتمان های متضاد و متخاصم جامعه بتوان به فهمی نو از آن دست پیدا کرد. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای انجام تحلیل های خرد متنی، و از نظریه گفتمان لاکلاو و موف برای انجام تحلیل های کلان گفتمانی عصر بیهقی، به طور هم زمان و ترکیبی بهره می گیرد تا بتوان به نوعی تحلیل گفتمانی خرد و کلان رضایت بخش از متن و عصر تاریخ بیهقی دست پیدا کرد. متن تاریخ بیهقی چنان که نشان داده می شود، نه منعکس کننده راستین مبارزات بلکه خود بخشی از فرایند مبارزه است. این متن تحت تأثیر زنجیره گفتمان های حاکم است و علیه گفتمان های پیرامونی به کار گرفته می شود. تاریخ بیهقی، تحت تأثیر گفتمان که ذهن دوقطبی متن را به یک بازنمایی جهت دار از جریان امور و واقعیت ها می کشاند، گفتمان های حاکم را برجسته مس سازد و گفتمان های پیرامونی را به حاشیه می راند.