پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره 4 بهار 1402 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
قصیده منطق الطیر خاقانی یکی از نمونه های درخشان ادب فارسی است. این قصیده همچنین از نمونه های قابل توجه زبان و سفر مرغان است. شماری پرنده در فصل بهار گرد هم آمده و هریک ستایش گر گلی هستند و درباره برتری گل مورد نظر خود استدلال می کنند. در این پژوهش کوشیده ایم بر پایه نظریه بینامتنیت و با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مطالعات اسنادی، از زاویه تازه ای به بررسی این قصیده بپردازیم. نظریه بینامتنیت یکی از شیوه های بررسی متن است که توسط ژولیا کریستوا و تحت تأثیر نظریه منطق مکالمه میخاییل باختین شکل گرفته است. اساس این نظریه چنین است که متن را بر پایه مکالمه و تعامل با دیگر متن های پیش و پس از خود تبیین معنایی می کند؛ زیرا معنا نتیجه گفت وگوست و گفت وگو شیوه های مختلفی دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این متن (قصیده) محل تلاقی گفتمان های گوناگون اعم از گفتمان موسیقی، عرفانی فلسفی، حماسی، دینی، تاریخی و ادبی است. تمامی این گفتمان ها همچون تکه های پازل در شکل گیری این متن (قصیده) دخالت دارند و سرانجام همگی در فرم شعر به وحدت رسیده اند.
بررسی تطبیقی جلوه معشوق در منظومه های عاشقانه ناظر و منظور و مهر و مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعار عاشقانه بر سه پایه اصلی عشق، عاشق و معشوق استوار هستند و در این بین، معشوق، اصلی ترین شخصیت شعر عاشقانه است. به گونه ای که حضور پررنگ او را در همه دوره های شعر فارسی می توان مشاهده کرد. وحشی بافقی (ف991ه.ق) و عصار تبریزی (ف792ه.ق)، از برجسته ترین شاعران ادب غنایی به شمار می روند که تا حدودی سیمای معشوق در اشعارشان به شیوه ای متفاوت با معشوق در سایر دوره های شعر فارسی ترسیم شده است. در این جستار با به کارگیری شیوه توصیفی تحلیلی، جلوه معشوق در منظومه های عاشقانه ناظر و منظور و مهر و مشتری به صورت تطبیقی در پنج بخش: تأکید بر جنسیّت معشوق، القاب و نام ها، وصفِ زیبایی های ظاهری، خصوصیّات رفتاری و انواع صُورِ خیال، تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه جستار حاکی از آن است که در شعر هر دو شاعر، هم به خصوصیات ظاهری و هم خصوصیات رفتاری معشوق توجه کامل شده است و آشکارترین تفاوت آن با ادوار قبل و بعد، بی پروا بودن شاعر در وصفِ معشوق مذکر، نوع مواجهه عاشق با برخی خصوصیات رفتاریِ معشوق و همچنین بازتاب مکتب واسوخت در اشعار آن هاست.
بازخوانی انتقادی جایگاه کتاب خاقانی شروانی: حیات، زمان و محیط او در حوزه خاقانی پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی پژوهی از دیرباز جزء یکی از مهم ترین حوزه های مطالعاتی ادب فارسی در نزد پژوهشگران به شمار می آمده است. در اهمیت جایگاه خاقانی پژوهی همین بس که چندین مقاله و پایان نامه با موضوع کتاب شناسی خاقانی تاکنون نگارش یافته است. یکی از حوزه هایی که کمتر مورد توجه خاقانی پژوهان قرار گرفته، مستندات تاریخی شاعر است. اهمیت جایگاه چنین پژوهشی تا جایی است که مجهول ماندن مستندات تاریخی درباره شاعر، سهو و اشتباه خاقانی پژوهان را نیز به دنبال خواهد داشت. کندلی هریسچی بر آن بود تا با کتاب خاقانی شروانی: حیات، زمان و محیط او با هدف رفع مجهولات مزبور گامی بردارد. بر آن شدیم تا با نگاهی پژوهش محور و به دور از حبّ و بغض و با توجه به نقل قول های گوناگون محققان، کتاب مزبور را در بوته نقد بسنجیم و به این پرسش ضروری پاسخ بدهیم که ضرورت وجودی این کتاب در حوزه خاقانی پژوهی چیست و مزایا و معایب آن کدام اند؟ دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که نخست، این کتاب با عنایت به مطالعات تاریخی نویسنده کتابی ممتاز است؛ دوم، بعضی از محققان منصفانه و متعهدانه گزاره های کتاب را قضاوت کرده اند و بعضی دیگر خلاف دسته قبلی عمل کرده اند و سوم، نقطه قوت کتاب در توجه ویژه نویسنده به نامه ها و تحفه العراقین خاقانی است. کندلی هریسچی با تأکید بر استقرای تام گفته هایش فقط به اطلاعات کتابخانه ای داخلی توجه نکرده و پا را از مرزها فراتر گذاشته است. وی همچنین نشان داده است نگاه تاریخی و ارائه زمان بندی برای روشن کردن مسائل انتزاعی ای مثل تصوف و فتوت و اخوت شاعر کارایی ندارد.
بازخوانی ابیاتی از تازه ترین تصحیح دیوان اثیرالدین اخسیکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثیرالدین اخسیکتی، از سخن سرایان شهیر و چیره زبان سبک بینابین در سده ششم هجری بوده است. سروده های این شاعر تا کنون سه بار در ایران تصحیح و منتشر شده است. در تازه ترین ویراست از دیوان او که به همت محمود براتی خوانساری فراهم آمده، ساختار برخی بیت ها آسیب دیده است. نگارنده در پژوهش انتقادی پیش رو کوشیده است که با مدنظر قراردادن ضبط نسخه بدل ها، اقامه دلایلی متکی بر دانش های زبانی و ادبی و نیز ارائه شواهدی از متون کهن فارسی و عربی، شکل برتر و منقح آن بیت ها را -که با صورت ذکرشده برای آن ها در دو چاپ پیشین دیوان نیز تطابق دارد - بیان نماید. یافته های این مقاله نشان می دهند که امر تصحیح اشعار اثیر هنوز به مرحله کمال نرسیده و لازم است که کتاب مورد بحث، با توجه دقیق تر به نتایج کوشش مصححان پیشین دیوان اخسیکتی، رکن الدین همایون فرخ و عباس ماهیار و هم چنین نسخه خطی موجود در کتابخانه ایندیانا آفیس بریتانیا، بازبینی و ویرایش شود.
مقایسه تصاویر طلوع و غروب در کلیله و دمنه و مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نثر مصنوع و فنّی، نثری است که بر آرایش های کلام و زیبایی های سخن استوار است. نویسندگان نثر مصنوع، به توصیف و تصویر طبیعت و الگوبرداری از صحنه ها و اشیای طبیعی توجّه بسیاری نشان می دهند. در میان توصیفات متنوع و رنگارنگ از طبیعت، توصیف منظره دمیدن صبح و فرارسیدن شب درخششی خاص دارد. مسأله اصلی این پژوهش، آگاهی از نحوه تصویرپردازی و کیفیّت استفاده نویسندگان متون کلیله ودمنه و مرزبان نامه از تصاویر طلوع و غروب است. یافته های این پژوهش توصیفی- تحلیلی نشان می دهند که در هر دو اثر، فراوانی تصاویر طلوع بیشتر از غروب است که این امر نشان دهنده توجّه روانی نویسندگان به نور و روشنایی و گریز آنها از ظلمت و تاریکی است. تصاویر برونگرا، حسی و ملموس هستند. فراوانی تصاویر طلوع و غروب در مرزبان نامه، بیشتر از کلیله ودمنه است. نصرالله منشی به عنصر زمان توجّه داشته، امّا کمتر آن را به تصویر کشیده است. همچنین در مرزبان نامه بین تصاویر و محتوای داستان تناسب وجود دارد، امّا در کلیله ودمنه این گونه نیست.
اهمیت بلاغی ساختارهای نحوی در قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نوشتن این مقاله غور در شگردهای سنایی در خلق زبان تعلیمی در قصاید اوست. ازاین رو، بعد از مقدمه ای کوتاه در مورد «بلاغت خطابی» و طرح چشم اندازی نظری در این مورد، به طرح برخی شگردهای نحوی سنایی در ایجاد «زبان خطابی» و بلاغت تعلیمی می پردازیم. بی شک، هنر سنایی در کاربرد الگوهای نحوی خلاصه نمی شود و از طرفی، طرح تمام الگوهای نحوی سنایی مجال گسترده ای می طلبد، اما در اینجا به بعضی الگوهای نحوی به ویژه کاربرد جملات شرطی و ساختار جمله های پایه و پیرو در قصاید او می پردازیم که شاکله زبان خطابی و آرایش موسیقایی بسیاری از قصاید او به شمار می رود. سنایی از طریق جمله های شرطی و ساختار جمله های پایه و پیرو، آمریت خود را در مقام واعظ اخلاق به نمایش می گذارد. گذشته از این، این ساختارها در موسیقی شعر او نیز نقش مؤثری دارند. ازاین رو، با تمرکز بر چند قصیده سنایی تلاش می شود الگوهای نحوی که سنایی برای ایجاد اقتدار در زبان وعظ و افزایش تأثیر کلام به کار گرفته است، معرفی شود.