فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
۱۱۶۲.

رزم ابزارهای مجازی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه مجاز صور خیال ابزارهای رزمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷۱ تعداد دانلود : ۶۸۰۰
صور خیال و تصویرسازی جزو جدایی ناپذیر شعر است و اگر آن را از شعر بگیرند، هستی را از او گرفته اند؛ از این رو است که شعر را «کلام مخیل» گفته اند. می توان گفت، صور خیال مهمترین ابزار دست شاعران برای آفرینش آثار ادبی است. فردوسی به مانند دیگر سرایندگان، در سرودن شاهنامه به خوبی از این ابزار بهره برده، اما با توجه به ماهیت حماسی شاهنامه، در آفرینش این تصاویر هنری ابزار دیگری به نام ابزارهای رزمی یا همان سلاح های میدان جنگ، در اختیار دارد، به گونه ای که در سراسر شاهنامه، چه آن جا که میدان های نبرد را توصیف می کند، چه زمانی که به غنا روی آورده، شجاعت و دلاوری را با عشق و دلدادگی در هم می آمیزد؛ با زبردستی و زیبایی از این دو ابزار بهره می برد. جنگ و ابزارهای آن حتی بر فرو رفتن و برآمدن خورشید نیز سایه می افکند و تصویرهایی که فردوسی از صبح و شام می سازد، بیشتر رنگ حماسی دارد. پیوند این دو ابزار افزون بر زیبایی هایی که ذکر شد، سبب ساخت سلاح های مجازی در شاهنامه نیز شده است. فردوسی «نهنگ» را به جای «شمشیر» و «اژدها» را به جای «نیزه» نشانده تا هم از تکرار نام سلاح ها بکاهد و هم بر زیبایی و رونق کلام خود بیفزاید. در این نوشتار این گونه سلاح های مجازی در شاهنامه بررسی می شود
۱۱۶۴.

بررسی چند واژه ی لری منطقه ی کهگیلویه و بویراحمد در شاهنامه ی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه زبان فارسی کهگیلویه و بویراحمد قوم لر لهجه ی لری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶۹ تعداد دانلود : ۱۰۳۳
نگارنده در جریان تدریس شاهنامه ی فردوسی با برخی ابیات مبهم و واژه های نامفهومی که به درستی ریشه یابی و معنا نشده است، روبه رو گردید. این امر سبب شد تا با نگاهی تازه و با دقت بیش تر، ابیات و واژه های این اثر مهم، مورد بررسی قرار گیرد. دستاورد بررسی این شد که در شاهنامه ی فردوسی که گنجینه ی بسیار غنی و پربار زبان فارسی است، واژه هایی به لهجه های مختلف محلی وجود دارد که در اغلب فرهنگ های عمومی و تخصصی شاهنامه، نه به دقت ریشه شناسی شده و نه معنای درستی متناسب با مفهوم بیت از آن ها داده شده است که این امر باعث ابهام و دشواری در فهم برخی ابیات گردیده است. بنابراین در این پژوهش، سعی شده است برخی از واژه های محلی مربوط به لهجه ی لری منطقه ی کهگیلویه و بویراحمد که در شاهنامه ی فردوسی به کار رفته است، ریشه یابی و متناسب با مفهوم ابیات مشکل و مغلق، به درستی معنی شود؛ زیرا نگارنده سخت بر این باور است که در میان لهجه های مختلف ایران، لهجه ی لری منطقه ی یاد شده، قرابت و پیوندی بسیار نزدیک با فارسی میانه و فارسی امروزی دارد. بخشی از این پیوند در مقاله ی حاضر نشان داده شده است. شاید در سایه ی همین پیوند لهجه ی لری با زبان شاهنامه است که این اثر بزرگ بعد از کتاب قرآن کریم، پایگاه و جایگاهی منحصر به فرد در میان اقوام لر به خصوص قوم لر منطقه ی کهگیلویه و بویر احمد، داشته است.
۱۱۶۵.

اهونور، نخستین آفریده

نویسنده:

کلید واژه ها: اهونور یثا اهووئیریو بغان یشت بغ نسک دینکرد نهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶۷ تعداد دانلود : ۱۱۲۴
نیایش ""یثااهووئیریو / اهونور"" (ya ā ahū vairiiō / ahunawar) مقدس ترین و شاید باستانیترین نیایش زردشتیان است که احتمالاً پیش از بازنویسی اوستا در دوران ساسانی، درآمدی بر گاهان بوده است. این قطعة منظوم ویژگیهای کنایی گاهان و سنگینی معانی آن را دارد و در وزن همانند ""اهونودگاه"" سروده شده است، ولی در اوستای کنونی، بند سیزدهم از یسن بیست و هفتم است. دعای اهونور از جهت درون مایه در بردارنده معانی ژرف و از جهت لفظی دارای معانی کنایی و استعاری دقیقی است که دریافت درست آن را دشوار میسازد. در گفتار پیش رو کوشیده شده این نیاش با در نظر داشتن پژوهش های پیشین، و براساس مفاهیم اوستای گاهانی و جدید، و نیز با تکیه بر متون پهلوی، بویژه فرگرد نخست ""بغ نسک""، که در برگیرندة بخش اعتقادی دینکرد نهم بوده و تاکنون کمتر مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است، بررسی شود. بغ نسک یکی از نسکهای اوستای دوره ساسانی است که هر چند متن اوستایی آن باقی نمانده است، خلاصه ای از مطالب آن براساس دریافت مولف دینکرد، در دینکرد نهم آمده است. ""بغان یشت"" نیز که در بردارنده سه یسن 19، 20 و 21 اوستاست، قدیمیترین تفسیری است که به زبان اوستایی از سه دعای مهم زردشتی برجای مانده است.
۱۱۶۶.

نگاهی نو به داستان فرانکن اشتاین اثری از مری شلی (ادبیات گوتیک زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶۷
«گوتیک» اصطلاح چندان دقیقی نیست ولی از قرن هجدهم که برای نامگذاری محصولات فرهنگی اروپا به کار رفت، درباره آن بحث بیشتری صورت گرفته است. آن دسته از آثار ادبی که «گوتیک» نام گرفته اند، اغلب باعث ایجاد نگرشهای متناقضی در دنیای در حال تغییر ادبیات گردیده اند. الن مورز (1976) (Ellen Moers) اولین کسی بود که اصطلاح «گوتیک» زنان را در کتاب خود «زنان ادیب» به کار برد. این کتاب به آن دسته از آثار گوتیک اشاره دارد که توسط زنان به وجود آمده است. تجزیه و تحلیل مورز از این گونه متون ادبی گوتیک فوق العاده تاثیرگذار بوده است. نگرش او در واقع، بیان ضمنی ترس زنان از گرفتار شدن در درون خانه و استثمار جنسی آنان است؛ ترسی که موقع زایمان نیز به طور موحشی تجربه شده است. در ادبیات زنانه، منتقدان بر این باورند که گوتیک به عنوان یک سبک ادبی به کمک نویسندگان مونث آمده است تا آنان بتوانند با سیری در ژرفای خویشتن، راه حلی برای تضادهای دامنگیر نویسندگان و قهرمانان زن پیدا کنند. این تضادها ریشه در موقعیت زنان در جوامع مرد سالار داشته و باعث محرومیت آنها از «قدرت و اعمال نفوذ» شده است. رمان فرانک اشتاین (Frankenstein) نمونه کاملا جدیدی از گوتیک زنان عرضه می کند. در این رمان، ماری شلی (Mary Shelley) بدون استفاده از یک قهرمان زن و یا یک قربانی قابل توجه از رویکرد جدیدی در بیان وحشت در ادبیات استفاده کرده است. می توان گفت که در چارچوب گوتیک هر عنصری به نوعی به جسم زن اشاره می کند و این اشارات در واقع ذکری از درماندگی و ترسی است که هسته نظریه گوتیک را تشکیل می دهد. این مقاله استفاده از مفهوم هیولا به عنوان نماد مسخ شدگی را، که در رمان فرانک اشتاین به طور مجازی ترس گوتیکی از ناشناخته ها و پیامدهای ناشی از رویارویی با این غریبه ترسناک است، مورد بحث قرار می دهد. همچنین کنکاشی از اثر ماری شلی از طریق ارزیابی آن با معیارهای ادبیات گوتیک ارایه خواهد شد. در طی این بررسی، هیولا نه تنها نماد مسخ شدگی است بلکه تجاوز از مرز پنداشته های درونی و برونی رمان را نیز نمایان می سازد. با این حال، تعریف ماهیت هیولا به عهده خواننده گذاشته شده است. این مقاله باخودداری از بررسی روانکاوانه متن رمان به نقش ویژه آن در ایجاد یک نوع ادبی و اهمیت تاریخی- اجتماعی آن می پردازد.
۱۱۶۷.

تقابل آرای شمس و مولوی در باب حلّاج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی شمس تبریزی مقالات شمس حلاج آثار مولوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات عرفا و صوفیه
تعداد بازدید : ۳۵۶۶ تعداد دانلود : ۱۴۰۸
تأثیر عمیق و همه جانبه شمس تبریزی بر وجود مولوی بر هیچ کس پوشیده نیست تا آنجا که تعدادی از مولوی پژوهانِ بنام، آثار مولوی را انعکاسی از اندیشه های شمس دانسته اند و مثنوی مولوی را شرحی از انعام شمس خوانده اند. انقلاب روحی پدید آمده در مولوی و تأثیر آموزه های شمس در تفکّرات او در زمینه های عرفانی، فلسفی، کلامی و... به اثبات رسیده است. با وجود این، در مواردی بسیار نادر، اختلافاتی میان آراء این پیر و مرید پرآوازه دیده می شود که تاکنون از دیدگاه محقّقان پوشیده مانده است. یکی از این موارد، اختلاف دیدگاه های آنها درباره شخصیت حلّاج است که از محوری ترین شخصیت های عرفان اسلامی به شمار می رود. در پژوهش حاضر، ابتدا دیدگاه های شمس تبریزی درباره حلّاج را که به صورت بسیار پراکنده در مقالات او وجود دارند، گردآوری و طبقه بندی کرده ایم. سپس، آنها را با آراء مولوی در آثار مختلف او مقایسه نموده، نشان داده ایم که اختلاف نظرهای اساسی میان آرای شمس و مولوی در مورد حلّاج، شخصیت و جایگاه او وجود دارد که در حوزه عرفان اسلامی بسیار قابل تأمل است. به عنوان نمونه شمس در سخنان خود اناالحق گویی حلّاج را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است که حلّاج هنوز به مراتب عالی سلوک و اتصال به حق دست نیافته، عالم روح را بتمامی درک نکرده، در سکر ناتمام بوده و سخنانش بوی انانیت می دهد. این در حالی است که مولوی، مرید بلامنازع شمس، به دفاع از شخصیت حلّاج پرداخته و بر این باور است که او به مقام فنای فی الله و اتصال به حق رسیده است و انالحق او نه تنها ناشی از انانیت نبوده؛ بلکه تواضعی بزرگ در برابر حق محسوب می شود. علاوه بر این، مولوی در آثار مختلف خود، در صدد تأویل و توجیه اناالحق گویی حلّاج بوده و آن را رمزی از رموز الهی می داند، در حالی که شمس، آن را سخنی رسوا و بی تأویل نامیده است. در این مقاله بر آنیم تا علاوه بر بیان و بررسی این اختلاف دیدگاه ها، پاسخی مناسب برای این اختلاف نظر میان شمس و مولوی بیابیم.
۱۱۶۹.

پیشوند نفی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶۲ تعداد دانلود : ۹۹۲۰
سخن گویان هر زبان، در گفتار روزمره، برای مبادله پیام های گوناگون و افاده معانی، به شیوه های متنوعی متوسل می شوند. بررسی شیوه های استفاده از امکانات حوزه های زبان این واقعیت را نمایان می سازد که سخن گویان همه زبان های به صرفه جویی در گفتار، زمان صرف شده برای آن و صرف حداقل انرژی گرایش دارند که در زبان شناسی به اصل کم کوشی موسوم است. از طرف دیگر، اهمیت سرعت در قرن حاضر و نیاز به ارائه حداکثر اطلاعات با استفاده از حداقل داده های زبانی ایجاب می کند که اهل زبان از صورت های هم سان احتراز کنند. جنسن (1991)، به نقل از کیپارسکی، اصل اجتباب از هم معنایی را مطرح می سازد. به موجب این اصل، هیچ قاعده واژه سازی نمی تواند واژه ای هم معنی با یکی از واژه های موجود زبان تولید کند. اما، با مطالعه زبان فارسی، در می یابیم که برای ساختن واژه های دارای معنای منفی یا متضاد بیش از یک نوع پیشوند نفی در اختیار فارسی زبانان است که به پایه افزوده می شود تا واژه ای نو بسازد و این از اصل کم کوشی و اقتصاد به دور است. از این رو، در این مقاله، در حوزه صرف به مطالعه یکی از اجزای ساختاری موسوم به پیشوند می پردازیم و از بین تمام انواع آن نیز فقط یک نوع، یعنی پیشوند نفی، بررسی خواهد شد. تلاش خواهیم کرد تا، ضمن بررسی انواع پیشوندهای نفی در زبان فارسی، روشن سازیم که چرا برای مدلولی واحد چند وند متفاوت به کار می رود و آیا کاربرد این پیشوندها با هم تفاوت دارد و اگر چنین است هر کدام چه نقشی بر عهده دارند و، بر این اساس، آیا می توان آنها را دسته بندی کرد و بافت و کاربرد هر یک را مشخص ساخت. به این منظور، تک تک وندهای نفی در زبان فارسی معرفی و بافت کاربرد آنها مشخص می گردد...
۱۱۷۰.

مقایسه تطبیقی وصف طبیعت در دیوان صنوبری و منوچهری دامغانی (عنوان عربی: دراسة مقارنة لوصف الطبیعة فی دیوانی الصنوبری و منوتشهری دامغانی)

نویسنده:

کلید واژه ها: طبیعت شعر وصف منوچهری الطبیعة صنوبری الصنوبری الوصف منوتشهری الشعر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم طبیعت و عناصر طبیعی در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۳۵۶۲ تعداد دانلود : ۱۸۵۰
در مقاله حاضر، وصف طبیعت در دیوان دو شاعر، صنوبری و منوچهری دامغانی، در چند قسمت، مقایسه و بررسی شده است:در قسمت اول، جایگاه و رسالت ادبیات تطبیقی بررسی و در قسمت دوم، مختصری از زندگینامه صنوبری و منوچهری بیان شده است. در بخش بعدی، ویژگی های ادبی، فرهنگی و محیطی عصر صنوبری و منوچهری به طور جداگانه آورده شده است. برای آشنایی با محیط و شرایط زندگی این دو شاعر، شخصیت آنها و انعکاس آن در دیوانشان بررسی و در ادامه، اغراض و ویژگی های ادبی صنوبری و منوچهری مطالعه می شود.وصف طبیعت، مهم ترین موضوع ادبی در دیوان دو شاعر است که صنوبری آن را در ادبیات عربی به یک نوع ادبی مستقل تبدیل ساختت. در پایان این قسمت، با توجه به تاثیر بسیاری که ادبیات عربی و شعرای عرب بر اشعار منوچهری داشته اند، تاثیر ادبیات عربی به طور عام و صنوبری به طور خاص در دیوان منوچهری بررسی شده است.چکیده عربی:درس هذا المقال وفی عدة أقسام، وصف الطبیعة فی دیوان الشاعرین، الصنوبری ومنوتشهری دامغانی، دراسة مقارنة:ألقی القسم الأول الضوء علی مکانة الأدب المقارن ووظائفه کما أن القسم الثانی تناول نبذة عن سیرة الشاعرین الصنوبری ومنوتشهری. وفی قسم آخر تم معالجة السمات الأدبیة، والثقافیة، والبیئیة فی عصر الشاعرین کلٍّ منها علی حدة. وللتعرف علی بیئة الشاعرین وظروف حیاتهما کان الاعتماد علی شخصیتهما وانعکاسها فی أشعارهما ثم عولجت مضامینهما الشعریة وسماتهما الأدبیة.یعتبر وصف الطبیعة من أهم الأغراض الشعریة فی دیوان الشاعرین والصنوبری جعل هذا الغرض کفرع أدبی مستقل فی الأدب العربی. وأخیرا وبالنظر إلی تأثیر الأدب العربی وشعراؤه علی منوتشهری، درس المقال تأثیر الأدب العربی علی هذا الشاعر بشکل عام وتأثیر الصنوبری علیه بشکل خاص فی دیوانه.
۱۱۷۱.

شعر تعلیمی در منظومه های عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انواع ادبی عطار نیشابوری شعر عرفانی شعر تعلیمی شعر اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶۰ تعداد دانلود : ۲۵۹۴
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری شاعر مشهور و توانمند ادبیات فارسی است که با زبانی سلیس و بی تکلف و با گنجینه گرانبهایی از حکمت و عرفان، ذوق و هنر و فلسفه عمیق دینی، در مثنوی های خود به تعلیم معانی و مضامین پیچیده عرفانی و اخلاقی پرداخته است. بررسی منظومه های عطار از منظر انواع ادبی گویای این است که این منظومه ها جامع انواع ادبی و مضامین شعری متنوع و گوناگونی هستند، اما تمامی این انواع و مضامین، کارکرد یکسانی ندارند. بخش قابل توجهی از منظومه ها به شعر تعلیمی اختصاص پیدا می کند، در واقع مضمون عمده یا آنچه فرمالیست ها از آن تعبیر به «عنصر غالب» می کنند در این آثار تعلیم است. با توجه به اینکه شعر تعلیمی و گونه های آن جایگاه ویژه ای در منظومه های عطار دارد، این مقاله بر آن است تا به بررسی شعر تعلیمی و مشخص کردن جایگاه این نوع شعر در مثنوی های عطار بپردازد.
۱۱۷۳.

ابوالعلای معزی کیست و چه می اندیشد

نویسنده:

کلید واژه ها: متنبی س‍ق‍ط ال‍زن‍د ابوالعلای معری ریاضت و پرهیز قدرت شاعری اعتقاد و بی اعتقادی معری و خیام معری و شوپن هاور حکمت ابوالعلا الزومیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵۷ تعداد دانلود : ۹۵۵
در سال 263 ه.ش در معره النعمان در خاندانی اصیل از دودمان تنوخ کودکی زاده شد که او را محمد نامیدند. او بعدها به ابوالعلا نامور گشت. در سه سالگی به بیماری آبله دچار شد که این بیماری به نابینایی وی انجامید. مقدمات را در معره، نزد پدر آموخت، سپس برای دانش آموختن به حلب رفت. در زمان حکومت سیف الدوله حمدانی در آن شهر، کانون علم و دانش گرم بود. او از محضر دانش مندان بهره ها...
۱۱۷۴.

تطبیق پیر مغان دیوان حافظ با کهن الگوی پیر خردمند یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یونگ حافظ کهن الگو پیر مغان پیر خردمند

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
  5. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۳۵۵۵ تعداد دانلود : ۱۷۹۱
شعر حافظ که آینه دنیای خیال انگیز و رازآلود وی است، به دلیل پیچیدگی های معنایی و هنرورزی های زبانی، همواره از متون باز و تفسیرپذیر به شمار آمده و درباره آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهن الگویی آثار ادبی از فروع نقدهای روان شناختی است که در دهه های اخیر همچون مطالعات میان رشته ای دیگر رونق و روایی یافته است. این نقد که به بررسی مضامین و تصاویر کهن الگویی در نهاد انسان ها می پردازد، راه را برای ژرف کاوی های بعدی آثار ادبی می گشاید و نشان دهندة جهانی بودن پیام انسانی و احساسات شاعران هنروری همچون حافظ است. در این پژوهش با دید مکتب روان کاوی یونگ و از منظر کهن الگویی به جهان شعری حافظ نگریسته شده و به شخصیت پررنگ و تکرار شونده پیر در دیوان او پرداخته شده است؛ بررسی مقایسه ای چهره پیرمغان با کهن الگوی پیر خردمند یونگ، نشان دهندة شباهت بسیار و یا حتی انطباق کامل وی با آن تصویر کهن است.
۱۱۷۷.

استعاره های مفهومی عشق در زبان شعر و زبان روزمره (رویکرد تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترکیب گسترش استعاره مفهومی عشق شرح جزئیات زیرسوال بردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۶۷
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی استعار ه های مفهومی عشق در زبان شعر و زبان روزمره می پردازد. این مقاله درصدد یافتن پاسخ این پرسشها است که مفهوم سازی عشق در دو گونة شعری و عادی فارسی معاصر چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارند. همچنین، به فرض وجود شباهت ساختاری، چه عواملی موجب تفاوت و تمایز استعاره های شعری از استعاره های قراردادی در زبان روزمره می شود. بدین منظور، عبارات استعاری از زبان روزمره و اشعار فارسی دهه 80 استخراج و ساختار استعاری و نگاشت های موجود در آن ها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. تحلیل داده ها بر اساس کوچش (2010) نشان داد که در هر دو گونه زبانی از استعاره های عشق و نگاشت های اصلی میان مفهوم مقصد عشق و مفاهیم حوزه مبدأ، به طور یکسان استفاده شده است. با این حال، در گونه شعری زبان فارسی، چهار سازوکار شناختی ترکیب، گسترش، پیچیده سازی و پرسش، بیشتر به کار رفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد کاربرد این سازوکارها، همراه با تصویرهای استعاری و جاندارپنداری، باعث تفاوت در مفهوم سازی های شعری و غیرشعری از عشق در زبان فارسی شده است.
۱۱۷۸.

واژه گزینی های شعری قیصر امین پور از منظر تحلیل گفتمان انتقادی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : ۳۵۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۸۴
هنرمندان به شیوه های مختلف، نگرش های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در آثار خود عرضه می کنند. قیصرامین پور از شاعران فصل آغازین انقلاب است. او ملتزم به ایدئولوژی و ارزش های دینی است و اعتقاد راسخی به اصول انقلاب و آرمان های جمعی دارد، تا جایی که گویی در درون یک گفتمان خاص و عمیق ایدئولوژیک به آفرینش شعر دست می زند. این تعامل و ارتباط بین شعر قیصر امین پور با تغییرات و تحول سیاسی- اجتماعی زمانه اش ما را وارد قلمرو تحلیل گفتمان می کند. از آنجا که کلمات، آیینة معنا هستند و نقش واژگان و گزینش آنها در فرایند تحلیل گفتمان مهم و اساسی است، در این پژوهش موضوع واژه گزینی در اشعار قیصر امین پور از دیدگاه تحلیل انتقادی گفتمان بررسی شده است. در این مقاله پس از مطالعه آثار شعری قیصر امین پور از دیدگاه تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی زمانه، واژگان اشعار او را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده و با استفاده از تحلیل انتقادی گفتمان، لایه های زیرین معانی واژگان آشکار می شود تا از این طریق به نگرش ایدئولوژیک شاعر نزدیک شویم.
۱۱۷۹.

سفر در متون نثر عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۵۹
"منشا اصلی عرفان و تصوف اسلامی، قرآن و سیره نبوی است و بنای آن بر زهد و اخلاص همراه با چاشنی عشق و محبت نهاده شده است. از جمله آداب و مسایلی که همواره در دو جنبه ظاهری و روحانی مورد توجه و اختلاف نظر و ذوق میان مشایخ و محققان صوفیه بوده، «سفر» است. در نوشته حاضر بر مبنای متون نثر صوفیانه فارسی، به بررسی و تبیین سفر ظاهر، از نخستین دوره پیدایش عرفان و تصوف تا اواخر سده هشتم هجری می پردازیم و انواع سفر، انگیزه ها، فواید، اهداف و مقاصد و لوازم سفر را همراه با دیدگاههای متصوفه و شخصیت های نامدار هر دوره در ارتباط با این مساله بررسی می کنیم. در این جستار، علاوه بر استناد به قرآن کریم و احادیث و روایات ماثوره، به شیوه کتابخانه ای و بر اساس فن توصیف و تحلیل محتوا، به منابع نظری تصوف و عرفان و شرح احوال و سخنان بزرگان صوفیه، از سده پنجم تا هشتم ارجاع داده شده است. "
۱۱۸۰.

تاثیر تصوف و عرفان بر شعر و شاعری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: عرفان شعر ادبیات عرفانی شاعری زبان تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۸۸
هنر سحرآمیز شعر، یکی از اقسام دوگانه کلام (نظم – نثر) به معنی کلامی موزون و اندیشیده که مظهر تجلی احساس و عواطف درون و زبان رمز و راز است. اگرچه شعر و شاعری در برهه هایی از تاریخ در خدمت زر و زور و قالبی تهی از معنی و معنویت بوده، اما با نزدیکی و ورود عنصر تصوف و عرفان به آن، سخت تحت تاثیر قرار گرفته و در آن تحولات چشمگیری به وجود آمده، حقیقت شعر عبارت از اظهار جذبات درونی، شعر و عرفان از یک مشرب یعنی ذوق و الهام سرچشمه می گیرند. لذا با نزدیکی آن دو به یکدیگر یک نوع شعر عرفانی شکل گرفت، که به بیان حال و عوالم خاص عارفان و یا شرح اصول عقاید، یا تفسیر و تاویل افکار آنان می پرداخت. قصیده، مثنوی و غزل رنگ و بوی عرفان به خود گرفت و تجربه جدیدی از قرن پنجم در شعر و شاعری آغاز شد.ادبیات عرفانی نقطه مرکزی و جان مایه ادبیات فارسی به حساب آمد، و خراسان کانون ادب فارسی و اغلب ادبیات عرفانی مربوط به خراسان است که با ابوسعید خراسانی آغاز و با جامی خراسانی کمال خود را طی نمود و راز دوام ادبیات عرفانی آن است که دردش درد بشریت و وجود اخلاص و صبغه الهی بوده است. در این مقاله سعی شده است در حد وسع ابتدا به معرفی شعر و ارتباط آن با تصوف و عرفان و سپس به بیان تاثیر تصوف و عرفان بر شعر و شاعری پرداخته شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان