فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر نگارندگان با تکیه بر دستور زبان عربی و فارسی و نیز بر اساس مطالعات دستورپژوهان و فرهنگ نویسان دو زبان، به بررسی مفهوم تعلیل به عنوان یکی از مهم ترین معانی مشترک حروف جر عربی و حروف اضافه فارسی پرداخته، با اتخاذ روش تحلیلی ـ تقابلی، حروف جر و اضافه بیانگر این مفهوم و ویژگی های آن ها را گزارده اند.از دستاوردهای قابل توجه این پژوهش آن است که حروف جر و اضافه همیشه در بیان یک معنی خاص، رابطه یک به یک ندارند به گونه ای که گاه یک حرف در یک زبان با رکن دستوری متفاوتی از زبان دیگر برابر یابی می شود. این مطلب در ترجمه متون عربی و فارسی حائز اهمیت است، ضمن آن که برای زبان شناسان و زبان آموزان نیز سودمند خواهد بود.
پژوهشی در اغلاط و منابع ابیات سندبادنامه (بازنگری سندبادنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از متون کهن فارسی، «سندبادنامه» ظهیری سمرقندی است که در سده ششم ه.ق تالیف شده است، اهمیت سندبادنامه در آن است که از متون مهم ادبیات داستانی فارسی به شمار می رود و از این رو در پژوهش های مربوط به ادب داستانی فارسی حایز کمال توجه است. همچنین به سبب تالیف این اثر در سبک فنی، در تحقیقات سبک شناسانه نثر فارسی، جایگاه ویژه ای دارد. سندبادنامه تا امروز دوبار تصحیح انتقادی شده است؛ بار نخست، احمد آتش و بار دیگر محمدباقر کمال الدینی به تصحیح این اثر همت گماشتند. گرچه در چاپ اخیر، پاره ای از اغلاط چاپ نخست تصحیح شده است، اما خود به دور از لغزش نمانده است. هدف این مقاله، بررسی و تصحیح اغلاط غالبا مشترک این دو چاپ است. در تصحیح پاره ای از اغلاط عبارات کتاب، به عبارات کتاب دیگر ظهیری سمرقندی، اغراض السیاسه، و متون هم عصر آن، استناد شده است؛ مثلا در تصحیح «روز نیکوکاران» به «حاصل نیکوکاران» در این عبارت: «او را زنی بود ... روی چون روز نیکوکاران و زلف چون شب گناهکاران» به عبارات کلیله و دمنه، فرائدالسلوک و بیتی از دیوان ابوالفرج رونی استناد شده است. در تصحیح لغزشهای راه یافته به ابیات کتاب، به اصل دیوان های مصحح گویندگان آن ابیات، از جمله دیوان عمادی شهریاری و دیوان ابوالفرج رونی، رجوع شده است. در بخش دیگری از این مقاله، نام سرایندگان پاره ای از ابیات فارسی و عربی کتاب که در حواشی و تعلیقات چاپهای دوگانه مشخص نشده، معلوم گردیده است.
مقایسه نمودهای جنگ در رمان سووشون سیمین دانشور و رمان اسیر خشکی ها اثر دوریس لسینگ در پرتو نقد زنانه شوالتر (عنوان عربی: دراسة تجلیات الحرب فی روایة سووشون لسیمین دانشور وروایة أسیر البراری لدوریس لیسنج فی ضوء نقد شوالتر النسوی)
حوزه های تخصصی:
رمان اسیر خشکی ها، چهارمین جلد از سری رمان های بچه های وحشت لسینگ است. طبق آنچه کلین به نقد از لسینگ نوشته، در نگارش سری رمان های بچه های وحشت، لسینگ بیش از پیش مصاحبه های زندگی اجتماعی و شخصیتی خود را شرح داده است (15). از سویی دیگر، طبق مصاحبه های انجام شده با دانشور که نمونه ای از آن در کتاب شناخت و تحسین هنر او به چاپ رسیده وی در نگارش سووشون، از حقایق زندگی خود و پیرامون اجتماعی اش الهام گرفته است (467). با توجه به تفاوت تجربه شخصی و اجتماعی دانشور و لسینگ از جنگ، در مقاله حاضر برآنیم تا با استفاده از تئوری نقد زنانه شوالتر، نمودهای جنگ را در دو رمان اسیر خشکی ها و سووشون مقایسه کنیم. به نظر شوالتر، زنان نویسنده، هرچند ازنظر جغرافیایی از هم دور باشند، در واکنش به یک واقعیت اجتماعی مشترک (نظیر جنگ)، سبک نوشتاری مشترکی به کار می گیرند و از رفتار نوشتاری مشابهی پیروی می کنند.چکیده عربی:تعدّ روایة أسیر البراری الجزء الرابع من سلسلة روایات أطفال العنف للیسنج. وبالنظر إلی ما کتبه کلاین نقدا علی لیسنج، فإنها شرحت فی مجموعة روایات أطفال العنف حیاتها الشخصیة والاجتماعیة أکثر من ذی قبل. ومن ناحیة أخری تصرح سیمین دانشور فی حوارات أجریت معها، وطبع نموذج منها فی کتابها معرفة الفن والإشادة به، أنها کانت متأثرة فی روایتها سووشون من حیاتها الشخصیة والاجتماعیة. حاول هذا المقال دراسة تجلیات الحرب فی روایتی أسیر البراری وسووشون فی ضوء النقد النسوی لشوالتر، وعلی أساس تباین التجارب الشخصیة والاجتماعیة عند الأدیبتین عن الحرب. یری شوالتر أن الأدیبات، بالرغم من بعد المسافات الجغرافیة، یستخدمن أسلوبا مشترکا فی کتابتهن عندما یعالجن واقعا اجتماعیا مشترکا کالحرب.
بررسی نوستالژی آرمان شهر در اشعار شاعران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرمان شهر، جامعه ای است که در آن جا مردم در رستگاری کامل زندگی می کنند و هیچ اثری از رنج، اندوه، بیماری و امثال اینها نیست. در گستره ی شعر معاصر نیز شاعران هر یک با برداشت های ویژه ی خود و برای ایستادگی در برابر سختی ها و دلتنگی های روزگار و رهایی از آن ها به ترسیم آرمان شهر در شعر خود پرداخته اند. مهمترین خاستگاه فکری آرمان شهر در شعر شاعران معاصر را می توان کهن الگو ها، ایران باستان و اساطیر، بهشت زمینی و اندیشه ی ظهور منجی و مهدویت بر شمرد. این عنصر به عنوان یکی از نمود های نوستالژی در شعر شاعران معاصر نمود یافته است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل و ابزار شکل گیری ذهن شاعران و چگونگی پناه بردن شان به آرمان شهر است و هدف ثانوی بررسی شاخص های نوستالژی در ساختار این آرمان شهر ذهنی است. روش تحقیق در توصیفی تحلیلی و به شیوه ی کتابخانه ای است.
پارادوکس تکبر و تواضع در شعر و شخصیت خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی یکی از شگفت ترین شاعران روزگاران است و آثار بازمانده از او بویژه دیوان پر برگ و بارش یکی از ارجمندترین میراث های ادبی و فرهنگی زبان فارسی است. از نگاه شخصیتی نیز شخصیتی شگفت و پارادوکسیکال دارد و آشکارترین نشانة شخصیت پارادوکسیکال او که در دیوانش نیز بازتاب بسیار دارد، از یک سو مفاخره های فزون و فراوان اوست که نشان از شخصیتی خودبین و خودفروش دارد که خود را از همگان برتر می شمارد و از همین روی دیگران را به چیزی نمی گیرد و چه بسا زبان به هجو و نکوهش دیگران حتی نزدیکان خود می گشاید و از دیگرسو، خاکساری ها و خود کم بینی های بسیار او در برابر ارباب زر و زور است که نشان از شخصیتی خود کم بین و گرفتار عقدة حقارت دارد که خویش را بسیار ارزان می فروشد و گاه خود را از سگ نیز کم تر می شمارد. در این مقاله این ویژگی شخصیتی و شعری خاقانی، ریشه های روانی آن و مسائل مربوط به آن بررسی می شود گویا خاقانی از این ویژگی منشی خویش ناخرسند بوده و در رنج بوده است و از همین روی بارها از ستایش و کوبیدن در این و آن بیزاری جسته است و چه بسا همین بی زاری، گونه ای تحول شخصیتی در او پدید آورده است.
بازتاب مشروطیت در اشعار نسیم شمال و احمد شوقی
حوزه های تخصصی:
"بیداری و آگاهی مردم، آزادی خواهی، عدالت خواهی، قانون گرایی، مبارزه با استبداد، وطن دوستی و در یک کلمه «مشروطه خواهی» از مهم ترین حوادث دوران معاصر ایران و برخی دیگر از کشورهای پیرامون ما بوده است. نویسندگان این مقاله، در پی نشان دادن این درونمایه مشترک در شعر دو شاعر هم عصر نسیم شمال، شاعر ایرانی، و احمد شوقی، شاعر مصری است. نسیم شمال و احمد شوقی، با دو زبان متفاوت و در دو کشور غیر همسایه زندگی کرده اند، ولی مفاهیم و مضامین مربوط به مشروطه خواهی در اشعار آنها بسیار مشترک است و این نشان دهنده اشتراکات فرهنگی و اجتماعی دو ملت ایران و مصر است. آنان خواهان نظام مشروطه و پارلمانی و مبتنی بر قانون و عدالت، با حاکمانی لایق، کاردان و عالم اند. نظامی که آسایش و سعادت و پیشرفت مردم را تامین نماید و مانع ظلم و ستم شود. اما افسوس که نظام مشروطه در دوره این شاعرانه در ایران و مصرـ آن گونه که باید، رشد نمی کند و به ثمر نمی نشیند. مخالفان مشروطه بر مجلس و دیگر ارکان مملکت سیطره می یابند و وطن در معرض نابسامانی و آشفتگی قرار می گیرد. به همین سبب است که هر دو شاعر، مردم را به پاس داشت و حفاظت از وطن، فرا می خوانند.
"
نگاهی دیگر به موسیقی شعر و پیوند آن با موضوع، تخیل و احساسات شاعرانه
حوزه های تخصصی:
موسیقی یکی از عناصر سازنده شعر است که کلام را برجسته میسازد و سبب تمایز زبان نظم از نثر میگردد. بررسی این رکن از شعر، همچنین پیوندی که میان آهنگ کلام با عناصر دیگر وجود دارد، مسألهای است که این مقاله بدان میپردازد. برای تبیین این مسأله در دو بخش: بخش اوّل به تعریف موسیقی و انواع آن در شعر فارسی پرداخته، بخش دوم رابطه میان موسیقی شعر با موضوع، تخیّل و عاطفه بررسی شده است. تشریح مطالب مذکور، مشخص ساخت که موسیقی شعر در کنار تقسیمات چهارگانه ادیبان فارسی زبان به سه دسته موسیقی بیرونی (جنبه عروضی شعر)، موسیقی کناری (آهنگ خاص همخوانی میان کلمات پایانی مصراعها «ردیف و قافیه») و موسیقی میانی (انواع توازنهای حاصل از ارتباطات لفظی و تناسبات معنایی) تقسیم میشود. امّا شعر تعبیری از اجتماع، اصول، باورها و اندیشههای شاعر است و موسیقی شعر زبان دل و احساس او و «لاجرم هر آنچه از دل برآید، بر دل نشیند.» انواع متفاوت موسیقی شعر؛ یعنی وزن، قافیه و ردیف و واژهها و لفظ از جمله عناصری هستند که معنا، عاطفه و تخیّل شاعر را به مخاطب منتقل میکنند و تنوّع موسیقایی در این زمینه عامل مهمّی در القای موضوع و احساسات شاعرانه به خواننده و شنونده است. شاعر با رعایت تناسب و پیوندی که میان موسیقی شعر با عناصر دیگر وجود دارد، تلاش میکند به هدف و غایت اصلی شعر ـ که همانا بیان مفاهیم و محتوای درونی شعر است ـ نزدیک گردد.
ملاحظاتی در ساختار ساقی نامه با تأکید بر دو نمونه گذشته و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساقی نامه و مغنی نامه را در یک نگاه کلی می توان «شعر میخانه ای» گفت، به ویژه از قرن نهم تا دوازدهم هجری از «ژانر» های پرطرفدار شعر فارسی بوده و نمونه کامل و مفصل آن بیشتر در قابل مثنوی بحر متقارب سروده شده است. این نوع شعر امکان خوبی به شاعر می داده است تا به بهانه می و میخانه و مستی، فارغ از محدودیت ها و ممنوعیت ها، ناگفتنی های روزگار خود را در قالب نکوهش روزگار و اهل آن بر زبان آورده و ای بسا یاد کرد او از می و میخانه و ساقی، بهانه ای بوده برای اعتراض و انتقاد از آنچه او نمی خواهد و ناروا می پندارد! از این منظر، ساقی نامه شعری اجتماعی، آرمانخواهانه و بلکه شورشگرانه است. در این مقاله، ابتدا به تعریف و بررسی ساختار و ویژگی ها و زمینه سرایش این نوع شعر پرداخته می شود و سپس در ادامه با اشاره به سابقه آن در شعر فارسی، یک نمونه پیشین از ظهوری ترشیزی (به جهت تفصیل و ساختار کامل آن) با یک نمونه معاصر از هوشنگ ابتهاج بررسی و مقایسه خواهد شد.
«خویدوده» در شواهد تاریخی و بررسی آن در بخش تاریخی شاهنامة فردوسی
حوزه های تخصصی:
رسم خویدوده، از جمله مباحث مناقشه برانگیز و پرتکراری است که سال هاست در میان پژوهش گران در عرصه تاریخ ایران پیش از اسلام و دین زرتشت رایج است و پیرامون آن، بررسی های مختلفی صورت گرفته است. در این مقاله، مجموعه شواهدی را که به این رسم، اشاراتی مستقیم یا غیرمستقیم کرده اند، از متون مختلف گرد آورده ایم. این بررسی، پس از بحثی ریشه شناختی در ریشه یابی کلمه «خویدوده»، به ترتیب، شواهدی از ازدواج با محارم را در میان ایزدان و اساطیر در بین النهرین و ایران باستان، شواهدی از ازدواج با محارم در ایران از خلال آثار مورّخان یونانی، شواهدی از ازدواج با محارم در متون میانه زرتشتی و سپس شواهدی از این آیین را در متون دوران اسلامی پی می گیرد و مواردی را نیز در کتاب شاه نامة فردوسی که می تواند مؤیّدی بر این آیین باشد، بیان می کند.
حافظ در فاوست گوته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران حیات گوته، یکی از جریانهای مهم فکری و فرهنگی آلمان رویکرد جامعه علمی و ادبی به سوی شرق و مطالعه و تحقیق در آثار ادبی و دینی مشرق زمین خصوصا ایران و هند، و ترجمه آنها به زبان آلمانی بود. گوته خود چنان به فرهنگ اسلامی ایران و ادبیات عرفانی فارسی دل بسته بود که پیرانه سر به آموختن خط و زبان فارسی پرداخت. وی حافظ را در حدی نزدیک به الوهیت می ستود و کلام او را، همچون ابدیت، بزرگ و بی انجام می دانست. دیوان غربی شرقی گوته، که یکی از مهمترین آثار ادبی قرن نوزدهم اروپا و از نتایج دوران کمال و پختگی فکر و ذوق این شاعر و متفکر بزرگ است، سراسر ستایش کلام و اندیشه حافظ و نمودار تاثیر ژرف و شگرف حافظ در جان و روان این نابغه جهان غرب است. اما، از سوی دیگر، شاهکار جاویدان گوته منظومه معروف فاوست اوست که یکی از گرانقدرترین آثار هنری و ادبی مغرب زمین و همطراز حماسه های همری، کمدی الهی دانته و تراژدیهای شکسپیر است. گوته، از روزگار جوانی، تا آخرین سال عمر، همواره با داستان فاوست همراه بوده و، در طول این سالیان دراز، به تصنیف و ترتیب اجزا و آرایش و پیرایش صحنه های آن اشتغال داشته است، چنانکه نخستین صورت ابتدایی آن یا، به اصطلاح Urfaust در 1773 تحریر شد و آخرین صحنه بخش نهایی در 1831، یعنی پس از نزدیک به شصت سال به پایان رسید. از این روست که منظومه فاوست را شرح احوال خود گوته و بازتاب تجربه های گوناگون و تحولات روحی و فکری او در طول شصت سال از عمر او دانسته اند. بخش اول این درام در 1808 انتشار یافت و بخش دوم، چنانکه گفته شد، در 1831، یک سال پیش از مرگ گوته پایان گرفت. تفاوتهای بزرگی که میان این دو بخش دیده می شود، در حقیقت، حاکی از تفاوتهایی است که میان افکار و روحیات گوته جوان در نیمه آخر قرن هجدهم و گوته سالخورده در نیمه اول قرن نوزدهم روی داده است. در بخش اول، شور و جوش جوانی و هیجانات عاشقانه و کوشش بیصبرانه برای دانستن بیشتر و توانستن بیشتر بر صحنه ها حاکم است.
کاشفی و نقد و بررسی روضه الشهدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اواخر دوره تیموریان با روی کار آمدن سلطان حسین بایقرا، هرات به عنوان مرکز علمی و فرهنگی، مامن بسیاری از نویسندگان و عالمان شد. دربار هرات با حضور امیرعلیشیرنوایی، وزیر دانشمند و ادب پرور تیموریان شکوه و عظمت بسیاری یافت.
از جمله کسانی که در این دوره باشکوه به عرصه هستی قدم نهاد و آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت، مولانا کمال الدین حسین واعظ کاشفی است.
این دانشمند پرکار در زمینه های گوناگون تالیفاتی دارد؛ روضه الشهدا یکی از آثار وی است. این کتاب واقعه کربلا را با بیانی ادیبانه و داستانی به تصویر کشیده است.
در این مقاله ضمن بازنگری اطلاعات مربوط به احوال و آثار کاشفی، متن روضه الشهدا از نظر ادبی و عناصر داستانی نقد شده، نوآوریها و تازگیهای نثر داستانی آن نشان داده می شود.
بازنمایی هویت زن در آثار داستان نویسان زن دهه هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری هویت زنان ایران متأثر از تصورات و انتظارات اجتماعی ای است که از طریق خانواده، منابع آموزشی، رسانه ها و درمجموع سیاست گذاری های کلان اجتماعی و فرهنگی به افراد انتقال می یابد. در دوران معاصر، ادبیات و به ویژه رمان نیز ازجمله عرصه های اندیشه بوده است که زنان در آن سهم انکارناپذیری داشته اند. این پژوهش با مطالعه هفت رمان دهه هشتاد از نویسندگان زن ایران، با سه رویکرد متفاوت به مقوله هویت پرداخته است. بر این اساس، رمان ها در بازنمایی هویت زن به سه دسته تقسیم می شوند: رمان هایی که به طور مشخص در زمینه هویت یابی زنان نوشته شده اند؛ رمان هایی که زنانی هویت یافته را نشان می دهند، اما هویت یابی موضوع محوری آنها نیست؛ و رمان هایی که نه به تأمل و خوداندیشی زنان پرداخته اند و نه زنان در آنها به فردیت دست یافته اند. در رمان های گروه اول و دوم، هویت زنان دغدغه اصلی نویسنده است که در یکی برای دست یابی به آن تلاش می شود و در دیگری امری تثبیت شده است، اما در داستان های عامه پسند، زنان داستان ها فردیت و استقلال هویتی چندانی ندارند.
شخصیت شناسی شغاد در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردوسی در توصیف شخصیتهای مهم شاهنامه به گونه ای نشانه گذاری و تصویر پردازی کرده که با تحلیلهای روان شناختی می توان به لایه های پنهان روانی و شخصیتی ایشان دست یافت. این امر، حاکی از نگاه دقیق و بصیرت شاعر به سرشت و روان آدمی است. از جمله شخصیتهای پیچیده روانی و اثرگذار، اما منفی شاهنامه، شغاد برادر ناتنی رستم است که فردوسی چنان هنرمندانه و دقیق به ارائه نشانه ها، توصیف رفتارها و علل انگیزشی وی در قتل رستم می پردازد که با بررسی کلیه این توصیفها و نشانه ها و مقایسه آنها با نابهنجاریهای روانی شناخته شده در دانش روان شناسی، می توان نتیجه گرفت شغاد دچار اختلال روانی عقده حقارت است.
بنابر گزارش فردوسی، می توان علل پیدایش احساس حقارت و تبدیل آن به عقده حقارت را در شغاد نسبت به رستم در این موارد دانست: مادر کنیز و بی اصل و نسب، تولد شوم، تبعید از کشور و خانواده در سن نوجوانی و آوازه جهانگیر رستم. همچنین برخی از ویژگیهای رفتاری افراد دارای عقده حقارت ـ بر اساس نظریه یِ آلفرد آدلر ـ که در شغاد یافت می شود عبارتند از: خشم، نفرت، حسادت، تکبر، تناقض رفتاری، هراس و استفاده ی ابزاری از ارزش ها.
رباعیات «امیرخسرو»
منبع:
قند پارسی ۱۳۷۱ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
حافظ شناسی: خودشناسی
حوزه های تخصصی:
پیوند حماسه با عرفان
حوزه های تخصصی:
نبوغ شاعری و فرهنگ عمومی و عمیق حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی، شاهنامه را در جایگاهی چنان ارجمند قرار داده است که به آسانی نمی توان نقشی را که حکیم فردوسی با حضور رستم دستان در پهنه ادب پارسی با جهان بینی خویش به ظهور رسانیده است به تمام معنی دریافت.شاهنامه، سند قومیت و نسب نامه ایرانیان است و چکیده افکار و قرابح و علائق و عواطف آنان که در طی اعصار تنها برای بیان وجوه عظمت ایشان به وجود آمده است، و مشحون است به ذکر جنگ ها و پهلوانی ها و جانفشانی ها و فداکاری های آنان.(صفا، ذبیح ا...،????،ص ???)قهرمانان منظومه حکیم فردوسی انسان هایی هستند آرمانی که آرزوهای بر آورده نشده ایرانیان را بگونه یی دلپذیر شکل می دهند. این پهلوانان هر چند به دوران های دور تعلق دارند؛ اما آنان از چنان حرکت و حیاتی برخوردارند که مردم اعمال و دلاوری های ایشان را تبلوری از آرزوها و خواسته های خویش می بینند و در سیمای آشنایشان فاصله سالیان دراز را احساس نمی کنند.حکیم فردوسی بزرگ، در شاهنامه، اثر گرانقدر خود هرگاه ایرانیان را گرفتار سختی می بیند و پهلوانان را خسته و دل افکار می نگرد و در کار پیروزی ناتوان می یابد، روزنه امیدی به رویشان می گشاید
رویکردی رده شناختی به استعاره های مربوط به رنگ در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره، در گذشته، عملاً در حوزه مطالعات ادبی بررسی می شده است؛ اما مطالعات جدید در حوزه زبان شناسی شناختی، به ویژه در زمینه استعاره نشان می دهد استعاره، رابطه میان زبان، اندیشه و فرهنگ را به بهترین شکل ممکن نشان می دهد؛ به همین دلیل، یکی از هدف های اصلی از این تحقیق، بیان این نکته است که چگونه استعاره های مربوط به رنگ با زبان، جهان بینی و فرهنگ فارسی زبانان پیوند خورده اند؛ از این روی، در پژوهش حاضر، استعاره های مربوط به یازده رنگ واژه اصلی را که برلین و کی [2] (1969) پیش نهاد کرده اند، از منابع مختلف گرد آورده و در چهارچوب نظریه استعاره های مفهومی اصلاح شده بررسی کرده ایم که از سوی کوچس [3] (2005) بیان شده و در آن، استعاره، پدیده ای شناختی- فرهنگی در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهند با وجود تعدادی کم از استعاره های مربوط به رنگ که منشائی جهانی دارند و احتمالاً در زبان های دیگر نیز به صورتی تقریباً مشابه به کار می روند، بیشتر استعاره های مربوط به رنگ در زبان فارسی، ماهیتی فرهنگی دارند که ممکن است به دلیل وجود تجربیات گوناگون، فرایندهای شناختی متفاوت، بافت های اجتماعی ویژه و حتی محیط جغرافیایی خاص به وجود آمده باشند.
کمال انسان و انسان کامل در نظر شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در جست و جوی پاسخ مستدل و برهانی به پرسش های مطرح پیرامون کمال انسان و انسان کامل در عرفان اسلامی است؛ کمال انسان در چیست؟ انسان کامل کیست و چه ویژگی هایی دارد؟ این کمال چگونه تحقق می پذیرد و از کجا آغاز شده و به کجا می انجامد؟ در این باره از اشعار مثنوی گلشن راز شیخ محمود شبستری به عنوان الگوی کاربردی استفاده شده است. شیخ محمود شبستری با استفاده از مسئله حرکت به بیان مبحث تکامل می پردازد. به عقیده او حرکت بنیادی در هستی غیر قابل انکار است. در پی این حرکت همه چیز می خواهد به اصل خود بر گردد. در پایان همه هستی به تعادل می رسد و در نتیجه وحدت به جای کثرت می نشیند.
این حرکات شامل حرکت جوهری ، تجدد امثال ، و حرکت حُبّی بوده و در همه این حرکات انسان قافله سالار است که با نام های مختلف انسان کامل، ولی، امام و ... نمود می یابد و انسان تنها موجودی است که به غایت کمال که همان اتحاد با خداست دست می یابد. به عقیده شبستری کامل ترین انسان، پیامبر اکرم (ص) می باشد که هم ولی است و هم نبی؛ این سیر از ازل آغاز شده و تا ابد ادامه خواهد داشت و در تمام موجودات قرار دارد و همگی دنباله روی تکامل انسان اند،
تنها صداست که می ماند
حوزه های تخصصی:
از همان آغاز چاپ اولین مجموعه شعر در سال 1331 تا پایان زندگی 32 ساله در سال 1345 فرخ زاد با زبان و ابزار بیانی خاص خود شعر گفت. با کلام، لغات و ترکیباتی خاص که توانست به کمک آن ها دنیایی متفاوت را در جامعه کهنه گرا و مرد محور ادبیات ایران بتصویر بکشد.
در نگاهی به تاریخ ادبیات فارسی، اندک نوشته های محتاطانه زنان را می بینیم که بازگو کنندة محدودیت سنتی و ممنوعیت بیانی آن ها باشد چرا که نظام قراردادی دیرینه، مرد را قوی، منطقی، حاکم و سخن دان، و زن را مطیع، غیرمنطقی و ساکت می خواست. نماد زن خوب، «فرشته خانه» بود. فرمان بردار و بردبار که تمام وجود خود را در خانه نثار کند. شاعر شعر «تنها صداست که می ماند» جای زنان خلاق و اندیش مند را در عرصه فرهنگ و هنر خالی می بیند و با ادعای «چرا توقف کنم» به مبارزه می پردازد. مسلم است که جامعه مردگرای آن زمان پذیرای چنان راه غیرمرسوم، هنجارشکنی زبانی، صراحت بیانی، صداقت کلام از جانب زن نبود اما در فضای جدید شعری فرخزاد، زن ایرانی خود را در دنیایی دیگر یافت که می توانست در مقابل سنت های قراردادی و کهنه جامعه مقاومت کرده و برای بیان هویت مستقل خود مبارزه کند.
ترجمه اشعار کهن فارسی به عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر فارسی،از اوائل سدة سوم هجری، در قالب عروض عربی سر برآورد، و در ترکیبهایی ساده و نسبتاً ابتدایی، و مضامینی گاه بسیار ناپخته این سو و آن سو پراکنده شد. مقاومت و سپس پویایی اینی شعر نو پا، در برابر شعر استوار و دیرپای عربی که از آبشخور شعر جاهلی و بخصوص قرآن کریم سیراب می شد، خود پدیده ای ست شگفت آور. پیداست که سخن سرایان ایرانی- تقریباً همه بدون استثناء – بر زبان و شعر عربی آگاهی تمام داشتند و لاجرم در سروده های خویش از آن تأثیر می پذیرفتند. اما شعر فارسی به سرعت نضج یافت و شاعران اندک اندک دست به نوآوری زدند و نکته هایی یافتند که گاه در شعر عرب، مانند نداشت. پس آنگاه این سؤال مطرح می شود که آیا شعر عربی در این هنگام از فارسی تأثیری پذیرفته است یا نه. ما در منابع خود تعدادی شعر یافته ایم که بنا بر تصریح مؤلفان، ترجمة اشعار فارسی بوده است. از این میان، آن دسته از اشعار را که معادل فارسی شان یافته شده (به استثنای یک مورد) برگزیده در اینجا نقل کرده ایم.