فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۵٬۳۸۹ مورد.
کالا شدن رسانه
حکومت قانون و دموکراسی
فرانتز فون بادر و نقد او به اصالت عقل مدرن (Franz von Baader’s Criticism of Modern Rationalism: A Brief Overview)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
(فرانتز فون بادر (1765- 1841( که از مهم ترین فیلسوفان دورهی ایدئالیسم و رمانتیسیسم آلمان بود، اصلیترین وظیفهی زندگی خود را پایان بخشیدن به سیطرهی اصالت عقل مدرن در فلسفه میدانست. کانون نقد او، انسان محوری و خودمداری فلسفهی رنه دکارت بود که در گزارهی مشهور Cogito ergo sum (میاندیشم، پس هستم) جلوه گر میشد. بادر افزون بر این، امانوئل کانت و دیگر فیلسوفان ایدئالیسم آلمانی را که دست کم اندکی در اصالت عقل دکارتی جذب شده اند به نقد میکشد.
اشاره خواهیم کرد که بادر چگونه به حکمت الهی یاکوب بوئم، فلسفهی پاراسلسوس، عرفان مایستر اکهارت و اندیشه های بسیار دیگری میپردازد که انسان محوری و خودمداری اصالت عقل مدرن را به چالش میکشند و گزارهی Cogitor ergo sum (من <از سوی خدا> اندیشیده میشوم، پس هستم) را در مقابل Cogito ergo sum (میاندیشم، پس هستم) قرار میدهند. انسان تنها زمانی میتواند خدا را بشناسد که خدا او را به عنوان انسان بشناسد. به سخن دیگر، بادر نشان میدهد که اگوی انسانی نه بنیان فلسفه، بلکه صرفا جزیی وابسته به خداست.
زیرساخت های قرائت پذیر انگاری دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
پیشرفت در تاریخ
جایگاه کانت در اندیشه شوپنهاور
حوزه های تخصصی:
این مقاله که به بررسی جایگاه کانت در اندیشه شوپنهاور می پردازد از یک مقدمه و دو بخش اصلی تشکیل یافته است. پس از شرح مختصر و مقدماتی جایگاه کانت در اندیشه شوپنهاور، در بخش اول، تحت عنوان« انتقاد از نقد اول»، ارزیابی انتقادی شوپنهاور از کانت در قالب سه مفهوم شیء فی نفسه، معنای تجربه و مقوله علیّت به تصویر کشیده می شود. نکته قابل توجه این بخش این است که شوپنهاور، بر خلاف کانت، نه تنها شیء فی نفسه را با اراده یکی می گیرد، بلکه آن را قابل شناخت نیز می داند. در بخش دوم، تحت عنوان«انتقاد از نقد دوم»، انتقادات شوپنهاور از اخلاق کانت و مفاهیم کلیدی آن مثل امر مطلق، صورت گرایی اخلاق و نیز مساله مهم آزادی توضیح داده می شود. نکته قابل توجه این بخش نیز این است که شوپنهاور، بر خلاف کانت، انسان را فاعل آزاد و مختار نمی داند بلکه معتقد است که انسان همواره تحت تأثیر انگیزه هایش قرار دارد. در پایان، پس از مشخص شدن انتقادهای شوپنهاور از کانت بر این امر اشاره می شود که او بطور کلی ، علی رغم انتقادات تندی که از کانت می کند، همواره کانت را ستوده و به اعتراف خودش از او مطالب زیادی را الهام می گیرد.
بررسی انتقادی نظریة زایتگایستِ اخلاقیِ داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داوکینز در دیدگاه «اخلاق ژنتیکی مبتنی بر نظریة تکامل» مدعی است که یک «زایتگایست اخلاقی» یا «روح زمانة اخلاقی» وجود دارد که در جوامع تکامل می یابد. وی با رد اصول اخلاقی مبتنی بر دین و مطلق گرایی اخلاقی معتقد است که ماهیت اخلاقیات بر اساس روح زمانه به سرعت در حال تغییر است و هر دوره ای اصول اخلاقی مختص به خود را می طلبد. به ادعای او دین و اخلاق محصول فرایند زیستی تکامل و انتخاب طبیعی هستند. اخلاقیات نیز ریشه در دین ندارند، بلکه منشأ داروینی دارند. ژن های دگرخواه در خلال فرایند تکامل انتخاب شده اند و ما به طور طبیعی واجد نوع دوستی هستیم و حس ترحم و نیک خواهی و سایر اخلاقیات را می توان بر اساس تکامل تبیین کرد. نه تنها تمام حیات بلکه اخلاق نیز حاصل فعالیت ژن هاست. ژن ها با واداشتن ارگانیسم به رفتار نیکوکارانه و اخلاقی، بقای خود را تضمین می کنند. طبق نظر او عمل اخلاقی عبارت است از عملی که توانایی بقا را در بلندمدت افزایش می دهد و عمل غیراخلاقی عملی است که از این توانایی می کاهد. این مقاله درصدد بیان اشکالات دعاوی داوکینز است. پیش فرض بی مبنای طبیعت گرایی، تقلیل گرایی گزافی، نسبی گرایی فاجعه بار اخلاقی، نابسندگی تحلیل تکاملی از سرعت تحول زایتگایست اخلاقی، تعارض تحلیل داوکینز با شهود اخلاقی انسان ها، ناموجه بودن پاداش و جزا و تعلیم و تربیت با تکاملی دانستن اخلاق، تعبیر نامناسب از مطلق گرایی، جبر ژنتیکی نافی اختیار انسان، خطاهای روشی- مغالطة منشأ، تلقی نادرست از ابتنای اخلاق بر دین و ایدئولوژی گرایی علمی از جملة انتقادات به دیدگاه وی هستند.
نیم نگاهى به مباحث فلسفه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مباحث فلسفه ذهن، به طور جدى در محافل فلسفى غرب مطرح است، و آثار خود را در دانش هایى همچون انسان شناسى، روان شناسى، فلسفه اخلاق و فلسفه دین بر جا مى گذارد. چنان که خود تحت تأثیر پیشرفت هاى برخى علوم دیگر است. با این حال، فلسفه ذهن، چندان در کشور ما شناخته شده نیست. ازاین رو، به نظر مى رسد آشنایى با این دانش، تطبیق مسائل آن با یافته هاى علم النفس فلسفى و بررسى انتقادى آن، یکى از ضرورت هاست. مقاله حاضر، گامى است کوچک در جهت معرفى مهم ترین مباحثى که امروزه در فلسفه ذهن به بحث گذاشته مى شود.
تحول آرای فلسفی یورگن هابرماس درباره ی نقش دین در حوزه ی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعضی از صاحب نظران یورگن هابرماس را برجسته ترین
فیلسوف زنده و نظریه پرداز اجتماعی به شمار می آورند. در عین حال دیدگاه های او در
مورد نقش دین در حوزه ی عمومی تا حدودی مورد غفلت قرار گرفته است. در این مقاله،
ضمن شرح و توضیح مبانی دیدگاه های فلسفی اولیه و بعدی هابرماس درباره ی دین، تحول نگرش
او به دین همچون یکی از منابع مشکلات درونی
مدرنیته و سپس تلقی او از دین همچون منبع اصلی شوق و انگیزه برای پی ریختن
زیست جهان فرهنگی اجتماعی مطلوب بررسی شده است. نادیده گرفته شدن مطالعات متأخر
هابرماس درباره ی نقش و جایگاه دین در دنیای معاصر مایه ی تأسف است، چراکه پروژه ی
متأخر هابرماس فی الواقع کوششی است خلاق و مهم برای گذار به فرا سوی فرض های
سکولار که وجه بارز بسیاری از مطالعات مدرن در مورد دین است. هدف اصلی این مقاله
بررسی انتقادی تفکر فلسفی هابرماس و تحول آرای او درباره ی نقش دین در عرضه ی
عمومی است و روش های به کار رفته در این پژوهش، تحلیل محتوا و مطالعه تطبیقی افکار
هابرماس با تکیه بر رویکرد انتقادی است.
اعتدال در اخلاق ارسطو
دفاع اختیارگروانه(نظریه آلوین پلانتینجا در مساله شر)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حیات و ممات ایدئولوژی ها
منبع:
کیان ۱۳۷۶ شماره ۳۷
حوزه های تخصصی: