فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۸٬۷۸۵ مورد.
۱۰۱.

فضاهای عمومی در بناهای مذهبی و عملکردهای آن ها از منظر نظریه مکان سوم؛ نمونه موردی: فضای جلوخان مسجد جامع قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای شهری مفصل جلوخان مکان سوم جلوخان مسجد جامع قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 875 تعداد دانلود : 570
فضاهای عمومی معاصر به صورت مناسبی تمامی نیازهای انسان را پاسخ نمی دهند و زندگی اجتماعی در آن ها آن گونه که باید در جریان نیست. تا جایی که این فضاها صرفاً به عاملی ارتباط دهنده بین مبدأ و مقصد تقلیل یافته اند. پژوهش حاضر بر آن است که به بررسی و شناسایی عوامل تأثیرگذار در جهت تقویت کارکرد این فضاها بپردازد و نگاه ویژه ای دارد تا آموزه ها و اندیشه های معماری و شهرسازی را به بار نشاند. هدف این پژوهش رسیدن به تعیین چارچوب راهبردی جهت دستیابی به فضای جلوخان طبق نظریه مکان سوم و ارائه طرح پیشنهادی جهت ارتقاء فضای جلوخان برای رسیدن به مفهوم مکان سوم در فضای جلوخان مسجد جامع قزوین بوده و به دنبال پاسخ به این پرسش است که اولویت بندی شاخص ها در فضاهای عمومی بناهای مذهبی از منظر نظریه مکان سوم در نمونه موردی جلوخان مسجد جامع قزوین چگونه است. این تحقیق ازنظر ماهیت ترکیبی است و بر اساس مؤلفه های کمی به دست آمده، استدلال کیفی صورت گرفته و سپس پیشنهاد ها طراحی ارائه شده است. به منظور تبدیل عوامل به شاخص های قابل اثرگذار در طراحی، پرسشنامه ای تنظیم شد که در مرحله ی اول از ۲4 عامل تأثیرگذار به روش دلفی اطلاعاتی از بین 20 نفر از متخصصین جمع آوری شد و با تحلیل پرسشنامه ها در نرم افزار SPSS مهم ترین عوامل تأثیرگذار استخراج شد. در مرحله ی دوم تحلیل پرسشنامه این عوامل به 14 عامل رسید که مهم ترین شاخص های تأثیرگذار طراحی محسوب می شود و اولویت بندی بین آن ها صورت گرفت. در پایان پس از واکاوی نظریه مکان سوم و بررسی شاخص ها، اولویت های طراحی در جهت ارتقاء کیفیت زندگی اجتماعی در فضای جلوخان مسجد جامع قزوین ارائه شد و قابل تعمیم به سایر فضاهای عمومی با ماهیت فضایی مشابه است؛ در انتها راهکارهای طراحانه در نمونه ی موردی معرفی گردید.
۱۰۲.

الزامات معماری در تحقق مدرسه به عنوان کانون محله بر اساس مبانی نظری و سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدرسه محله کانون تربیت محله مدرسه اجتماعی سند تحول بنیادین برنامه ریزی معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 614 تعداد دانلود : 863
پژوهش حاضر قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که الزامات معماری برای تحقق «مدرسه به عنوان کانون محله» چیست؟ مطابق دیدگاه برخی از محققان، رویکرد بوم شناسی یادگیری و نیز سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، معماری هر دوره محصول فلسفه تربیتی آن دوره است؛ بنابراین برای طراحی مدرسه باید از فلسفه تربیتی آن شروع کرد که فیشر آن را پداگوژی روانی_ اجتماعی فضا می نامد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی از نوع اسنادی_ تحلیلی، با هدف کاربردی و با استفاده از رویکرد بوم شناسی یادگیری و برنامه ریزی به روش دورک به این صورت انجام گرفته که ابتدا سند تحول برای استخراج مأموریت، مبانی، اصول و اهداف مرتبط موردبررسی قرار گرفت. سپس داده های لازم از طریق سندکاوی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اطلاع رسان ها اخذ گردید. اطلاع رسان ها شامل 23 نفر از معلمین بودند که به صورت هدفمند و با به کارگیری راهبرد نمونه گیری ملاک محور، گلوله برفی و با حداکثر تنوع برای تأمین مقبولیت داده ها، انتخاب گردیدند. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوا و برای باورپذیری یافته ها، از راهبردهای چندسویه سازی و ممیزی همگنان بهره گرفته شد. به منظور تأمین معیار اعتمادپذیری، فرایند تحلیل داده ها تا حد ممکن توصیف شد. درنهایت فهرستی از الزامات معماری، برای تحقق مدرسه به عنوان کانون محله در سه موضوع اصلی و نُه مقوله شامل ویژگی محیط فیزیکی (عملکردی، انعطاف پذیری، تنوع و خوشایند بودن)، تأمین نیاز کاربر (فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی و مشارکت) و ویژگی های سازمانی (فرهنگی و همه جانبه نگری) ارائه گردید. الزامات معماری ارائه شده شباهت ها و تفاوت هایی با اسناد قبلی داشته که با توجه به منبع جمع آوری داده ها، به سه گروه مختص مصاحبه ها (ناشی از تأثیر فرهنگ و تمدن اسلامی _ ایرانی)، مختص اسناد قبلی (شامل نیازهای رده های بالاتر هرم مازلو) و مشترک (شامل نیازهای رده های پایین تر هرم مازلو) تقسیم گردیدند. مهم ترین ویژگی مدارس محله برای موفقیت، گسترش و تأمین همه جانبه عدالت بوده که برجسته ترین اصل آن تنوع و انعطاف پذیری در همه ابعاد آن ازجمله معماری است.
۱۰۳.

بازشناسی و مفهوم یابی تجلی فرهنگ قناعت در جامعه و معماری روستایی گیلان (نمونه مورد پژوهش: خانه شکیلی میرسیار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک زندگی قناعت شاخص های معماری قانعانه خانه روستایی گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 657 تعداد دانلود : 534
در بینش قرآنی، «قناعت» فضیلت اخلاقی ارزشمندی است که موجب توانگری و خودبسندگی می گردد؛ ازاین رو، دستاورد مطالعاتی- مفهومی مقاله، تبیین چگونگی تجلی فرهنگ قناعت در الگوهای رفتاری و معماری گیلان می باشد. بر این مبنا، سؤالات تحقیق بدین صورت می باشد: مؤلفه های اساسی سبک زندگی قانعانه در استان گیلان از چه ویژگی هایی برخوردار است و تجلیات آن در عرصه های مختلف زندگی به چه صورت می باشد؟ و چگونه فرهنگ قناعت در معماری بومی گیلان متجلی می گردد؟ براساس مرور پیشینه ی مطالعات در حوزه ی قناعت پژوهی در معماری، در فرآیند پژوهش، تمرکز ما حرکت از کلیات به منظور رسیدن به جزئیات «فرهنگ قناعت در گیلان» می باشد؛ بدین معنی که ما از «فرهنگ و تجزیه آن به عناصر سازنده ی فرهنگ (مانند زبان، سبک-زندگی، موسیقی، شعر و غیره)» شروع به شناخت کردیم، در بخش دوم به «ابعاد فرهنگ قناعت» در معماری روستایی گیلان پرداختیم و در بخش پایانی، برای رسیدن به مصداق های اثرگذاری این فرهنگ در فضای ساخته شده ی معماری، به تحلیل خانه ی شکیلی میرسیار براساس «شاخص های قناعت در معماری» پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد فرهنگ قناعت در ساحت معماری روستایی گیلان در بُعد اجتماعی به صورت «برابری اجتماعی بین زن و مرد (برگرفته از فرهنگ کار جمعی روستایی)» و در بُعد اقتصادی به صورت «کارگاه شناخت شناسی هَستی ساخت خانه از طریق مشارکت همه اعضاء خانواده» که جلوه گاه مشترکی از «بودن» و «حضور» نهاد خانواده در بطن معماری روستایی گیلان می باشد. در بُعد علمی- فنی در قالب «رازآموزی از طبیعت و ساختارهای آن» و در بُعد هنری به شکل «استفاده از نماد و نشانه های هویت قومی- مذهبی در کالبد بنا» متجلی می شود.
۱۰۴.

بررسی معیارهای پیاده مداری در جهت ارتقای کیفیت فضای شهری با محوریت تاریخی-فرهنگی (مطالعه موردی: پیاده راه اسفریس در بافت تاریخی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پیاده مداری کیفیت فضای شهری پیاده راه اسفریس اردبیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 828 تعداد دانلود : 951
پیاده محوری طبیعی ترین شکل جابجایی شهروندان در خیابان های شهری بوده و حرکت پیاده مهمترین امکان برای مشاهده خیابان های شهری است. پیاده مداری در خیابان های شهری دارای هویت فضایی، احساس تعلق و دریافت کیفیت های فضای شهری می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی قابلیت فضای شهری پیاده راه اسفریس به عنوان یک مسیر پیاده مدار است. معیارهای مؤثر در این رابطه با تحلیل کیفت فضایی مسیر مشخص می شود. در این راستا، در پژوهش حاضر با گزینش سیاست مناسب برای ارتقاء جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل در بافت تاریخی شیخ صفی شهر اردبیل سعی شده است تا با بررسی کیفیت و ویژگی ها شرایط موجود، به قابلیت تبدیل مسیر پیاده راه اسفریس به مسیری پیاده مدار (تقلیل تردد خودروهای شخصی) نه پیاده راه (حذف کامل خودروهای شخصی) پرداخته شود. برای نیل به این هدف پس از تعریف بافت تاریخی شیخ صفی و کیفیت پیاده راه اسفریس، مطالعات اسنادی و روش پیمایشی با تهیه 383 پرسشنامه از عابران پیاده راه و شهروندان، مورد استفاده قرار می گیرد. نتایج بررسی تأثیرات پیاده راه بر کیفیت زندگی شهری نشان می دهد که کیفیت فضاها در معیارهایی مانند زیبایی شناختی، کالبد، نمای شهری، کف سازی، مقیاس انسانی، نور در پیاده راه جدید اسفریس مناسب است اما با این وجود بیشتر عابران به تغییرات مطلوب مکان بعد از ساماندهی به-عنوان مسیر پیاده مدار اذعان دارند علی رغم اینکه بر تغییرات منفی به ویژه اجتماعی، دسترسی، عملکردی، مبلمان، کاربری، کیفیت رفتاری پیش آمده پس از ایجاد این مسیر نیز به جد اشاره کرده اند.
۱۰۵.

تحلیل و بررسی الگوهای مسکن؛ مطالعه موردی: شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن الگوهای مسکن نواحی شهری خرم آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 776 تعداد دانلود : 214
مسکن پدیده ای متأثر از اجتماع، اقتصاد، فرهنگ و محیط است. این عوامل بر کالبد تأثیر گذاشته و الگوهای متفاوت مسکن را به وجود آورده است. اما امروزه به دلیل افزایش شهرنشینی، نیازهای متفاوت افراد کمتر موردتوجه قرار گرفته که این امر سبب بدمسکنی و بی مسکنی شده است. داشتن الگوهای مسکن همساز با نیاز کاربران باعث می شود مساکن باکیفیت تر به وجود آیند و از ادامه مساکن بی برنامه و نابسامان که سبب از بین رفتن سرمایه می شوند جلوگیری شود. با توجه به شناخت ارزش ها ی موجود در الگوها و به کارگیری آن در ساخت وسازهای جدید می توان دسته بندی جامعی از الگوهای مسکن داشت. بنابراین هدف موردنظر در این پژوهش تحلیل الگوهای مسکن در محلات مختلف شهر خرم آباد بر اساس شاخص های مؤثر بر شکل گیری الگوهای مسکن بوده است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. شیوه ها ی گردآوری اطلاعات به صورت مشاهدات میدانی و کتابخانه ای است. همچنین در این پژوهش به منظور تعیین الگوهای مسکن در شهر خرم آباد از بین شاخص های استخراج شده، از تحلیل خودهمبستگی فضایی (موران) استفاده شده است. از این ابزار برای بررسی توزیع فضایی عوارض استفاده می شود. الگو یی که هم زمان ویژگی های مکانی و خصوصیت توصیفی آن را بررسی می کند و مواردی که آماره موران آن ها یک یا نزدیک به مثبت یک است دارای همبستگی فضایی و به صورت خوشه ای هستند که شامل: عوامل نابرابری، عوامل اقلیم، شیب، آسایش اقلیمی، شکل شبکه معابر، سلسله مراتب معابر، سطح اشغال، قیمت زمین، درآمد خانوار، تراکم ساختمانی و هزینه مسکن در الگوهای متفاوت مسکن در شهر خرم آباد مؤثر هستند و کمتر متأثر از شاخص ها ی قومیت و خویشاوندی، نوع خانوار، سبک زندگی و ارزش های حاکم بر جامعه، دانه بندی، همگونی شغلی است. بنا بر بررسی های انجام شده، الگوهای مسکن در خرم آباد متأثر از 4 بعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی است که می توان در جهت دستیابی به الگوی مناسب برای برنامه ریزی مسکن از آن بهره برد.
۱۰۶.

راهکارهای ارتقای جایگاه طراحان شهری در نظام ساخت سازهای شهری ایران

نویسنده:

کلید واژه ها: طراحی شهری نظام ساخت وسازهای شهری ضوابط طراحی شهری مبحث طراحی شهری مقررات ملی ساختمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 652 تعداد دانلود : 868
فرایند ساخت وساز در شهرهای ایران در وضعیت فعلی به طراحی و نظارت مهندسان عمران، معمار، تاسیسات برقی و مکانیکی محدود می شود. در این فرایند جایگاه چندانی برای رشته طراحی شهری در نظر گرفته نشده است. نابسامانی منظر شهری، فضاهای شهری آشفته یکنواختی و اغتشاش بناها و نادیده گرفته شده الگوها و زمینه های بومی و ساخت وسازهای با کیفیت پایین گواهی بر خلاء کیفیات طراحی شهری است. فعالیت مهندسان شهرساز دارای پروانه اشتغال نظام مهندسی محدود به انطباق کاربری زمین و تفکیک اراضی است. توجه صرف بر نیازها و ملاحظات فضاهای خصوصی در حداقل سطوح و کم توجهی به نیازها و ملاحظات عمومی مساله مورد تاکید این پژوهش می باشد. هدف این مقاله تبیین ضرورت ارتقای جایگاه طراحی شهری در نظام مهندسی ساختمان و ارائه راهکارهای پیشنهادی در این حوزه است که با روش تحقیق توصیفی و تحلیلی با استفاده از شیوه های مطالعه اسنادی و میدانی انجام می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که تدوین و تصویب قوانین و مقررات طراحی شهری می تواند با ایجاد نظم، هماهنگی و تنوع به ارتقای کیفیت های محیطی منجر شود. این قوانین می تواند در موضوعات تراکم، ارتفاع ساختمان ها، طراحی نما، لفاف حجمی ساختمان ها، طراحی فضاهای شهری و نظارت در اجرای آن، طراحی و ساماندهی منظر شهری، از طراحان شهری در نظام مهندسی ساختمان استفاده شود.
۱۰۷.

سنجش شاخص های خلق حس مکان در توسعه های جدید شهری، نمونه مورد مطالعه: شهرک قدس قم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان حس مکان توسعه های جدید شهری معادلات ساختاری شهر قم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 824 تعداد دانلود : 983
امروزه تضعیف ماهیت مکان یکی از مهمترین چالش های پیشِ روی شهرهای معاصر است. به گونه ای که ادراکات ساکنان را در رابطه خاصِ بین فرد و محیط، تحت الشعاع قرار داده است. مقاله حاضر در نظر دارد تا با شناسایی شاخص های تأثیر گذار به سنجش حس مکان در توسعه های جدید شهری بپردازد. به این منظور شهرک قدس واقع در شهر قم به عنوان نمونه مطالعاتی این پژهش انتخاب شده است. این مطالعه، ابتدا به تشریح مفهوم حس مکان، سطوح و مؤلفه های تشکیل دهنده آن از دیدگاه صاحبنظران حوزه های مرتبط علمی می پردازد و سپس در قالب چارچوبی مفهومی، متشکل از سه مؤلفه اصلی (کالبد، فعالیت و ادراک)، 12 شاخص و 45 زیرشاخص، به ارزیابی حس مکان در ساکنان شهرک قدس می پردازد. روش تحقیق مقاله حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است که از نظام آمیخته بهره می برد. روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی است که در بستری پیمایشی با جامعه آماری 245 نفر از ساکنان شهرک قدس و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انجام شده است. روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز در قالب دو گونه تحلیل توصیفی و استنباطی و با بهره از روش های آماری مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزارهای SPSS23 و Amos Graphic26 صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش از میان سه مؤلفه سازنده حس مکان، مؤلفه های کارکردی_ فعالیتی، ادراکی_معنایی و کالبدی_بصری به ترتیب وزن بیشتری در سنجش حس مکان ساکنان کسب کرده اند. همچنین مطلوبیت برازش مدل مفهومی پژوهش با توجه به شاخص های طرح شده در مدل سازی معادلات ساختاری تأیید می گردد.
۱۰۸.

گونه شناسی فنی و هنری چلنگری های تهران عصر قاجار و پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چلنگری تهران قاجار پهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 720 تعداد دانلود : 478
 چلنگری در و پنجره در گذشته از اهمیت بالایی برخوردار بوده و در بناها به جلوه ای فرهنگی مبدل شده است. ابنیه تهران در دوره های قاجار و پهلوی، دارای چلنگری با طرح های متنوع هستند که نشان از هنر دست آهنگران تهرانی دارد. می توان دوره قاجار را آغاز جایگزینی فلز به جای چوب در ساخت نرده پنجره ها دانست که به «گل نرده» شهرت یافته اند. هدف مقاله حاضر، بررسی شیوه طراحی، ساخت و تکنیک های به کار رفته در چلنگری های تهران (نرده پنجره، در و بالکن) است. روش پژوهش به صورت توصیفی   تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن میدانی و کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهند شیوه طراحی با فرم پایه S با نسبت 2 واحد برای عرض و 6 واحد طول در زیرنقشی با 12 مربع مساوی، شکل گرفته و در ترسیم حلزونی ها با تعداد 4 مربع به ابعاد 2 واحد و به 6 قسمت تقسیم شده است. تکنیک های به کار رفته به چهار دسته شامل فرم های مستطیلی، مستطیل دارای هلالی، مستطیل کتیبه دار دارای هلالی و مستطیل   مربع تقسیم شده و در سه گروه قابل بررسی هستند. نقش مایه ها نیز تابع نقوش سنتی به دو دسته کلی تک نقش مایه و دو یا چند نقش مایه قابل تقسیم است. طرح و نقش ها پیرو گره های ایرانی در آجر و چوب و به ویژه کاشی کاری بوده و ریشه هویتی دارند. طراحی، نقش، فرم و تکنیک از ابعاد و شکل پنجره، در و حفاظِ بالکن تبعیت کرده و با توجه به تجارب به دست آمده توسط استادکاران روندی تکاملی داشته است.  
۱۰۹.

An Integrated Model of Lean Construction and Off-Site Construction for Industrialization Architecture: Review and Future Directions(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Lean Cons truction Off-Site Cons truction industrialization architecture technological development Future Cons truction

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 403 تعداد دانلود : 551
The cons truction indus try is one of the mos t energy-consuming and Contamination indus tries. Lean cons truction (L.C.) is an advanced manufacturing approach that could potentially bring novel developments in the cons truction indus try and seeks to elevate the value of the building, diminishing was te. Off-site cons truction (OSC) techniques have numerous advantages. Recent research s tudies have outlined the advantages of bringing together L.C. and OSC. This research aims to identify the elements of blending L.C. and OSC for the Indus trialization architecture framework. The core ideas that are integrated into the framework are addressed and discussed. This research employed a 3-s tep bibliometric review of indus trialization research within the cons truction and manufacturing sectors. A comprehensive sys tematic literature review technique to review the literature on L.C. and OSC for indus trialization architecture identified factors of integrated L.C. and OSC for indus trialization architecture and arrived at a conceptual model by recognizing these components. To refine AEC performance toward indus trialization cons truction, The increased efficiency of the enhanced production sys tem is taking a more prominent place. The introduction of automation and robotic sys tems into the cons truction process, pre-fabrication technique, cons truction 4.0 and use of information communication technology and digital technology (BIM, RFID,...), use of DFMA technique (design for manufacture and assembly) and sus tainability ability for the elimination of cons truction was te are factors for integrating L.C. and OSC for indus trialization architecture. This document provides a reference for future cons truction direction to achieve indus trialization cons truction.
۱۱۰.

ارتقا کیفی ادراک حسی ساکنین فضاهای سکونتی از منظر دیدگاه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک حسی پدیدارشناسی فضاهای سکونتی مرلو پونتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 312 تعداد دانلود : 391
امروزه در فضاهای سکونتی به دلیل عدم توجه معماران به مؤلفه های ادراکات حسی ساکنین و عدم توجه به تأثیر حواس بر فرآیند ادراک آنان، نظاره گر تنزل کیفیت سطح زندگی و همچنین رضایتمندی نامطلوب ساکنین در محل سکونتشان می باشیم. با توجه به آنکه نگرش های پدیدارشناسانه در حوزه فضاهای سکونتی کمتر موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته است، این پژوهش از دیدگاه پدیدارشناسانه مرلو پونتی و نظریات برگرفته از آن بهره گرفته است و بر آن است تا به ارائه راهبردهایی به جهت ارتقا کیفی ادراکات حسی ساکنین فضاهای سکونتی بپردازد. این پژوهش از منظر روش شناسی توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. ابزار این پژوهش پرسشنامه و جامعه آماری آن 50 نفر از متخصصان حوزه معماری می باشد. برای تعیین اعتبار یابی پرسشنامه از نرم افزار Smartpls2 استفاده شده و به جهت اولویت بندی داده ها از آزمون فریدمن در نرم افزار Spss استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که مواد و مصالح بوم آورد و آشنا با انسان جهت ایجاد حس خاطره انگیزی با مقدار آماره تی 3.47، انعطاف پذیری و سیالیت فضا با مقدار آماره تی 3.44 و بهره گیری از نماد و نشانه ها با مقدار آماره تی 3.12 بیشترین تأثیر را بر ارتقا کیفی ادراک حسی ساکنین فضاهای سکونتی ایفا می کنند که به تفصیل بیان می گردد.
۱۱۱.

بازآفرینی، آسیب نگاری و بررسی ساختاری کتیبه گریوار بقعه دوازده امام یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کتیبه گریوار بقعه دوازده امام یزد بازآفرینی آسیب نگاری پردازش تصویری بررسی ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 274 تعداد دانلود : 470
 تاریخ ساخت بقعه «دوازده امام یزد» به عنوان یکی از کهن ترین بناهای کتیبه دار ایران، به اواخر دوره آل بویه و دیلمیان برمی گردد. تحقیقات انجام گرفته بر روی این بنا به معماری و مرمت جداره خارجی آن محدود می شود، درحالی که گنبدخانه آن دارای آرایه های ارزشمندی ازجمله کتیبه آیت الکرسی در گریوار گنبد است. هدف این پژوهش، مطالعه آسیب های وارده به این کتیبه و شناخت ساختار و نقوش به کار رفته در آن برای کمک به استفاده های بعدی ازجمله در مرمت کتیبه بوده است. نیل به این هدف در گرو پاسخ به این دو سؤال است: 1. آسیب های وارده به کتیبه گریوار بقعه دوازده امام شامل چه مواردی است؟ 2. ساختار کلی و تزئینات به کار رفته در این آرایه چگونه است؟ ضرورت این پژوهش از این روست که با توجه به قدمت بنا و تأثیرات مخرب جوی، کتیبه فوق دچار آسیب های جدی شده لذا نیازمند شناخت این آسیب ها جهت جلوگیری از آسیب های بیش تر و بازسازی بوده و احیای آن بسیار ضروری است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی  تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. یافته های این پژوهش براساس بازآفرینی بخش های آسیب دیده، آسیب نگاری و پردازش تصویری با برنامه های رایانه ای، حاکی از آن است که  بیش ترین آسیب ها عمدتاً به دلیل ریزش مصالح زیرساخت،ریزش رنگ و آلودگی های محیطی است. وسعت ریزش مصالح هفت درصد کل کتیبه است و ریزش تکه ای رنگ 5/6 درصد کتیبه را درگیر نموده درحالی که آلودگی های سطحی 100 درصد کتیبه را فراگرفته اند. تحلیل داده ها در آلودگی سطحی، گواه وجود میانگین 13 درصدی رنگ خاکستری روشن،34 درصدی خاکستری میانه و 14درصدی خاکستری تیره به جای دو رنگ سفید 55 درصدی و سیاه 45 درصد در طرح اولیه است که نشان از سطح بالای تخریب کتیبه دارد. هم چنین هرچند در همه کتیبه های معماری نظام های سه گانه نوشتاری، هندسی و گیاهی لزوماً به کار نرفته اند، براساس بررسی ساختاری کتیبه، این اثر هر سه بخش را به شکل ساختارمندی داراست به گونه ای که طراح، هریک از اجزاء را در هماهنگی هرچه بیش تر برای رسیدن به کلیتی منسجم طراحی نموده است.
۱۱۲.

مقایسه تاثیر مصالح جداره های خارجی بر آسایش حرارتی ساکنین و انتخاب مصالح بهینه در اقلیم گرم و نیمه خشک (نمونه موردی: شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسایش حرارتی دیوار خارجی عایق حرارتی کاهش مصرف انرژی دزفول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 935 تعداد دانلود : 523
ارزیابی دیوار خارجی ساختمان به جهت دستیابی به ساخت و سازی پایدار در صنعت ساختمان سازی مسکونی ودر راستای کاهش مصرف انرژی وایجاد شرایط آسایش ساکنین دراقلیم های مختلف همواره دارای اهمیت است. پژوهش حاضر تلاش داردتا رفتار حرارتی مصالح به کاررفته دردیوارهای خارجی ساختمان های مسکونی واقع درشهر دزفول رامورد بررسی قراردهد. مدل های آزمایشی مورد بررسی جمعا شامل دوازده نوع دیوار با مصالح: آجر سوراخدار، بلوک سفالی، بلوک هبلکس و بلوک لیکا به همراه عایق های حرارتی ETICS و XPS هستند. در انتها به منظور شناسایی شرایط آسایش در درون فضاهای مسکونی با در نظر گرفتن مقیاس هفت گانه اشری بهینه ترین دیوار معرفی می گردد. پژوهش فوق دارای روش شناسی کمی و مقایسه ای است که بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی با شبیه سازی 12 نوع دیوار در اقلیم گرم و نیمه خشک دزفول توسط نرم افزار دیزاین بیلدر به تجزیه و تحلیل پرداخته است.نتایج شبیه سازی در حالت ناپایدار مغایر با شرایط پایدار در اقلیم گرم و نیمه خشک است. براساس روش محاسباتی شرایط پایدار، دیوار با ضریب هدایت حرارتی کمتر دارای رفتار حرارتی بهینه تری است. در حالی که در شرایط ناپایدار، دیوار با جرم حرارتی بالاتر نقش موثرتری را به جهت دستیابی به شرایط آسایش حرارتی ساکنین ایفا می کند. از میان 12 دیوار بررسی شده، با توجه به شرایط آسایش نشان داده شده در شاخص PMV و نظر به نیاز غالب سرمایش اقلیم گرم و نیمه خشک دزفول می توان نتیجه گرفت که دیوارهای دارای عایق حرارتی ETICS و XPS دارای عملکرد مناسبی نیستند. در حالی که دیوارها با آجر سوراخدار، بلوک سفالی، بلوک هبلکس و بلوک لیکا بدون عایق حرارتی عملکرد بهتری را دارا هستند؛ از میان این دیوارها، دیوار با بلوک لیکا بدون عایق حرارتی مناسب ترین رفتار حرارتی و دیوارها با بلوک هبلکس و آجر سوراخدار هر دو بدون عایق حرارتی به ترتیب در رتبه دوم و سوم در جهت دستیابی به آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی قرار می گیرند.
۱۱۳.

مطالعه نشانگان و علل سندروم ساختمان بیمار در خوابگاه های دانشجویی؛ نمونه موردی: خوابگاه های دانشگاه صنعتی شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سندروم ساختمان بیمار خوابگاه دانشجویی معماری عوامل محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 422 تعداد دانلود : 505
سندرم ساختمان بیمار یک بیماری ناشی از ساختمان است که افراد حاضر در محیط بسته، وضعیت جسمی و روحی مناسبی را تجربه نکرده، و علائم عصبی، تحریک مخاطی، تنفسی و پوستی را بروز می دهند. چنین وضعیتی می تواند در هر محیط بسته ای که افراد زمان زیادی را در آن حضور دارند، تجربه شود. خوابگاه های دانشجویی یکی از این گونه فضاهاست، که دانشجویان در طول مدت تحصیل، اوقاتی طولانی را در این فضا می گذرانند. از همین رو پژوهش حاضر با هدف تعیین نشانگان و علل این سندورم درخوابگاه های دانشجویی انجام شد. مطالعه حاضر به صورت مقطعی و توصیفی-تحلیلی در بازه ی دو ماهه آبان و آذر 1398 در خوابگاه های دانشگاه صنعتی شاهرود و بین 302 نفر انجام پذیرفت. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد MM040EA مرتبط با سندروم ساختمان بیمار و کیفیت هوای داخل استفاده شد، که به صورت آنلاین در اختیار دانشجویان قرار گرفت و داده ها جمع آوری گردید. آنالیز داده ها نیز از طریق آزمون دوجمله ای و آزمون مجذور کای انجام شد. بررسی ها حاکی از آن است که از بین علائم سندروم ساختمان، خستگی (64.24%)، مشکل تمرکز (58.28%) و سردرد (53.48%)، از سایر علائم شایع تر است. همچنین موثرترین علل این سندروم به ترتیب شامل سروصدا، هوای سنگین، دمای بسیار بالای اتاق و هوای خشک می باشد. بین میزان شیوع سندروم ساختمان با تمام عوامل مربوط به شرایط آسایشی خوابگاه و محیط فیزیکی و شرایط روانی اجتماعی خوابگاه ارتباط معنادار برقرار است. مطالعه حاضر نشان داد که 80.4% دانشجویان در زمره افراد مبتلا به سندروم ساختمان قرار دارند، که رقم بالا و نگران کننده ای است. از آنجا که این علائم با شرایط فیزیکی اتاق محل اقامت افراد در ارتباط است، لذا بازنگری شرایط حضور دانشجویان در خوابگاه ضروری بوده، که با کاهش تراکم حضور افراد و افزایش سرانه فضای اقامت، شیوع این مساله کاهش یابد.
۱۱۴.

بازشناسی الگوی معماری کارخانه های چای در شمال ایران، مورد پژوهی: کارخانه های چای دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری صنعتی میراث معماری صنعتی ارزش های میراث معماری کارخانه چای میراث مشترک معماری ایران و آلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 24 تعداد دانلود : 380
اهداف: هدف اصلی پژوهش معرفی کارخانه های چای و بازشناسی الگوی معماری آن ها می باشد که نمونه انحصاری معماری صنعتی شمال ایران محسوب می شوند. از این رو پژوهش با در نظر گرفتن شش مولفه و تجزیه و تحلیل چهار نمونه منتخب کارخانه ها، به تفکیک الگوی معماری هر یک می پردازد. روش ها: این پژوهش مبتنی بر روش کمی- کیفی و با اتکا بر راهبردهای توصیفی - تحلیلی و مطالعه ویژگی های معماری کارخانه های چای ساخته شده درشمال ایران، در بازه زمانی پهلوی، صورت گرفته است. مطالعات تاریخی، با رجوع به اسناد و مدارک تاریخی با ارجاع به آرشیو سازمان چای کشور و پژوهشکده چای ایران انجام شده است. سپس، از طریق مشاهدات میدانی و رجوع به منابع کتابخانه ای موجود، به بازشناسی ویژگی های معماری کارخانه های مورد بحث پرداخته شده است. یافته ها: تحلیل معماری کارخانه های چای بر اساس شش مولفه (پلان ، حجم، سازه سقف و نوع پوشش، مصالح، نما ، بازشو و تزئینات) نشان می دهد: در چهار نمونه کارخانه چای، دو نمونه پهلوی اول هستندکه توسط معماران اروپایی ساخته شده و در دو نمونه دیگر مربوط به دوره پهلوی دوم، تلفیقی از معماری مدرن و سنتی در کالبد بناها مشهود است. نتیجه گیری: الگوی غالب کارخانه های چای در ایران، پلان محوری با پیش آمدگی در مرکز، بام شیبدار، بازشوهای ردیفی و نمایی ساده است. که نخستین بار توسط معماران آلمانی در ایران اجرا شد. در نمونه های پهلوی دوم با حضور معماران سنتی و استفاده از مصالحی همچون آجر، از خشکی نما کاسته شد. در برخی نمونه ها نیز بام مسطح و پیش آمدگی در گوشه پلان مشاهده می شود.
۱۱۵.

عشایر مکان مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر روستا عشایر مکان سیالیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 13 تعداد دانلود : 936
روستا و شهر تنها گونه های رسمی در طبقه بندی مکان زیست اجتماعی انسان است. این تقسیم دوره ای را شامل می شود که انسان اولیه از دوره گردی و غارنشینی دست کشید و به یکجا نشینی روی آورد. نام این دوره را انقلاب کشاورزی گذاشته اند که اساس آن بر استقرار و سکونت در محل ثابت است. از این پس، ثبات محل استقرار، جوهر رشد انسان و جامعه شناخته شده و نام محصول آن را تمدن گذاشته اند. تمدن به معنای دستاورد مدینه، مجموعه آدابی است که انسان شهرنشین به واسطه تقسیم کار و به دست آوردن زمان اضافی برای ارتقای فرهنگ و روابط خود تولید کرد. از آنجاکه حجم این آداب در شهر بیشتر از روستا بود، نام آن را تمدن گذاشت به تصور آن که محصول شهرنشینی اوست. در مقابل روستا و روستایی را نیز واجد نوعی عقب ماندگی و رشد نایافتگی دانست که مستند به محل زیست او بود. در این نوع نامگذاری، هر رفتار و ادب برآمده از محل شهر، چون حاوی سطح بالاتری از علم و تسلط بر طبیعت است، برتر از رفتارها و آداب روستایی است. می توان گفت که مقسم و جوهر تقسیم در این نامگذاری، نه امر کمالی که محل وقوع آن است. زیرا اطلاق تمدن به هر حرکت شهرنشینان در مقابل افعال روستانشینی مخالف عقل سلیم و درک کلی انسان است. این دقت روشن می سازد که اهمیت «محل» در طبقه بندی فهم بشر از امر کمالی و متعالی تا چه میزان زیاد است؛ طوری که به جای ارائه معیار مجرد و معنوی برای تبیین امر کمالی، از شاخصی استفاده کرده است که به معیار مادی (شهر یا روستا) منتهی می شود. در این رویکرد هر عمل برآمده از زندگی شهری مساوی برتری و نمود تمدن است؛ ولو با موازین عقلی و اخلاقی همسو نباشد. در مقابل این نوع نامگذاری، رویکرد قرآن در تفکیک قریه و مدینه است که به جای وابستگی آن به کثرت جمعیت یا نوع تولید، خصوصیات کمالی را مبنای تفکیک قرار داده است. «در قرآن واژه مدینه ۱۴ بار و قریه ۶۰ بار به کاررفته است ... در اصطلاح قرآنی همه آبادی های روی زمین با تابلوی قریه شناسانده می شوند، مگر این که با ملاک های ویژه ای سازگاری داشته باشند ... ملاک های قرآن در شناسایی شهر عبارتند از : صلاحیت فرهنگی اشخاص و حضور و سکونت پیامبری از پیامبران خدا» (رهبری، ۱۳۸۷). در منطق قرآن یک مکان در دو زمان مختلف با دو عنوان قریه و مدینه خطاب شده که تغییر عنوان ناشی از ماهیت عمل رخ داده در آن است. آن هنگام که رخداد ناقض رشد انسان و معیارهای کمالی بوده از عنوان قریه، و هنگامی که رخدادی کمالی در آن محل ذکر شده از نام مدینه بهره گرفته شده است. لذا مقسم قرآن در طبقه بندی مکان زیست انسان نه ناظر بر یکجانشینی یا اندازه محل، که مبتنی بر وضع اخلاقی آن است. اینجا می توان این نتیجه ضمنی را نیز به دست آورد که دو خطاب مختلف نسبت به یک محل به واسطه دو عمل مختلف منتسب به آن، مؤید ذی روح دانستن «محل» و به تعبیر امروزین آن، احتساب آن به عنوان «مکان» است؛ آن طور که دانش امروز، مکان و منظر را پدیده ای زنده، ذی روح و حامل معنایی می شناسد که ذهن ناظر از تفسیر و ادراک هم زمان«بیرون» به دست می آورد.تا اینجا دو منطق معارض برای بیان وجه تسمیه شهر و روستا معرفی شده است: اول اندازه و نوع اقتصاد، دوم عمل برآمده از اجتماع ساکن در آنها. اگرچه این بحث به خودی خود جذاب و واجد اهمیت و کارکرد فوق العاده است، اما دقت در انحصار مکان زندگی اجتماعی انسان به روستا و شهر، غفلت از یک گونه مهم و رایج سرزمین ایران و بسیاری سرزمین های دیگر است. نتیجه این خطا اتخاذ برنامه ها و انجام اقداماتی است که مخالف حقوق طبیعی، انسانی و ملی ساکنان آن است. کما این که در دوره معاصر ایران و از زمان رضاخان به این سو این خطا مستمراً تحت عنوان تخت قاپو یا اسکان عشایر جریان دارد. زندگی عشایری گونه سوم از زیست اجتماعی انسان است که بر خلاف شهر و روستا نه تنها وابسته به یکجانشینی نیست، بلکه شرط تحقق آن سیالیت «محل» زندگی این جامعه است. عشایر که بر مبنای اقتصاد مولد لبنیات شیوه سکونت و تولید خود را پایه گذاری کرده اند، به جای کشاورزی و وابستگی به زمین و نتایج قهری آن که یکجا نشینی و تولید وابسته به محل ثابت است، شیوه کوچ روی و بهره مندی از مراتع گسترده و پویا در پهنه سرزمین را مبنای نظام اجتماعی خود قرار داده اند. تولید لبنیات، گوشت، بافته ها و صنایع دستی معیشت آنها را سامان می دهد. روابط اجتماعی خود را با تعریف نظام ایلی و طایفه ای به شرحی که در مطالعات مختلف نگاشته شده سامان می دهند و بر اساس دو نظام اجتماعی و معیشتی مختص خود تمدن بزرگی را بنا کرده اند که مظاهر غیرمادی آن بر نمونه های عینی آن برتری دارد. خصائل سلحشوری، آزادگی، جوانمردی، طبیعت شناسی، وطن دوستی و بسیاری صفات اجتماعی و اخلاقی دیگر به حد کثیر در جامعه عشایری موجود است. با این وصف به دلیل بروز خطا در طبقه بندی مکان زیست انسان ها به شهر و روستا، و غفلت از گونه مکان های عشایری، گروه بزرگی از جامعه ایران در مسیر حذف قرار گرفتند. بلاهایی که تحت عنوان توسعه و عمران اما ناشی از انگیزه های قدرت مدار یا نادانی بر این جامعه تحمیل شده خسارت های انسانی و طبیعی بزرگی را رقم زده است. بیکاری و فقر فزاینده در مکان های عشایرنشین کشور که به ظهور آمار عجیب دو هزار نفر در انتظار حکم اعدام برای قاچاق مواد مخدر در شهرستان دلفان (ابراهیمی، ۱۴۰۲) انجامیده نتیجه این سیاست هاست. برای ملتی که هزاران سال تمدن کوچ رو را برپا کرده و در تعادل مثبتی با محیط طبیعی و انسانی خود به سر می برد، تحمیل یکجانشینی و آدابی که اساساً نمی شناسد، معنایی جز نابودی هستی و تمدن او ندارد. روش ارتقای زندگی عشایر، به رسمیت شناختن تمدن آنها و پرداختن به نیازهای آنان در تناسب با شرایط زندگی آنان است. عشایر ملت مکان مندی هستند که مکان را در گستره وسیع آن تجربه کرده و می شناسند و بر خلاف یکجانشینان، فهم عمیق تری از سرزمین و مکان دارند؛ چیزی که تمنای انسان امروز است.   
۱۱۶.

تبیین ویژگی های کاربردی منظر در بازآفرینی بافت های تاریخی؛ مطالعه موردی: محله تخت گنبد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منظر نگاه منظرین تداوم بافت های شهری تاریخی بازآفرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 485 تعداد دانلود : 331
تداوم حیات بافت های تاریخی موضوعی چالش برانگیز برای همه معماران، مرمت گران و سایر فعالان و مسئولان این حوزه بوده است. در این راستا مقالات، پژوهش ها و طرح های زیادی ارائه و اجرا شده است که راهکارهای پیشنهادشده در آن ها را می توان به دو دسته کلی تقسیم بندی کرد. اول راهکارهایی که به کالبد و فیزیک بافت های تاریخی پرداخته اند و پیشنهاداتی در جهت رفع مشکلات مرتبط با بناها و ارتباطات فیزیکی بین آن ها پرداخته اند و دسته دوم با ارائه مطالعاتی رفتاری و جامعه شناختی و معنایی درخصوص بافت های تاریخی راهکارهایی در این خصوص ارائه کرده اند. چنین به نظرمی رسد که هیچ کدام از دو دسته راهکارهای مذکور، که به نوعی نگاه گسسته عینی و ذهنی به این مکان های باارزش است، به تنهایی نتوانسته مؤثر واقع شود. از این رو چگونگی به کارگیری رویکرد منظرین در حفاظت و احیای ارزش های بافت های تاریخی و تقویت جایگاه خاطره جمعی به عنوان عاملی مؤثر در تداوم حیات این مکان ها در برنامه های مربوط به بازآفرینی و احیا، اصلی ترین مسئله این پژوهش است. در این پژوهش پس از تعریف منظر و ارتباط آن با مکان و شاخصه های مؤثر در تقویت این ارتباط، به تحلیل ویژگی های منظرین و مکانی بافت های تاریخی و هم چنین بررسی نظریات مختلف صاحب نظران در این حوزه و دسته بندی آن ها پرداخته شده است. این مهم در راستای شناسایی ارزش های منظرین و مؤثر بر هویت منظر بافت های تاریخی و دستیابی به یک نقشه راه کلی به منظور باززنده سازی و بازآفرینی پایدار این مکان ها است. امروزه رویکردها و راهکارهای مختلفی درباره مرمت، احیا و بازآفرینی بافت های تاریخی در شهرها ارائه شده است. حال آن که به نظر می رسد در بیش تر آن ها جایگاه منظر و رویکرد منظرین به عنوان عاملی مؤثر در باززنده سازی و بازیابی هویت این مکان ها بسیار کم رنگ است. از این رو اصلی ترین هدف این پژوهش شناسایی و به کارگیری ارزش های منظرین و خاطرات جمعی در مدلی برای باززنده سازی و بازآفرینی پایدار بافت های تاریخی است که بتواند به صورتی مؤثر بر خوانش و ادراک روایت این مکان ها در تعامل با منظر اثر گذارد. در این نوش تار که با استفاده از روش تحقیق تحلیلی-توصیفی و مطالعه موردی انجام گرفته، با به کارگیری روش کتابخانه ای و میدانی به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده و به م رور مس تندات مربوط به منظر و رویکرد منظرین و مکان، هویت مکان، حس مکان و س طوح مختلف آن پرداخته شده اس ت. نگاه منظرین به عنوان رویکردی نوین در احیا و بازآفرینی بافت های تاریخی (به مثابه مکان) می تواند به حفاظت از ارزش های ملموس و ناملموس این مکان ها و تداوم حیاتشان کمک کند و البته در مقیاسی کلان تر، حفاظت از روایت تاریخ شهر را موجب شود. این مهم می تواند در افزایش حس تعلق شهروندان به شهر مؤثر باشد. حس تعلق عامل مؤثر در تداوم و پایداری مکان است. منظر مکان های تاریخی در اصل متنی غنی است که هرگونه دخل و تصرف، تغییر و تعامل با آن بدون قرائت و ادراک روایت مربوطه میسر نیست که از این حیث، به کارگیری نگاه منظرین به واسطه تقویت ارتباط با مکان می تواند مهم و ارزشمند به حساب آید. به کارگیری رویکرد منظرین در بازآفرینی و احیای بافت های تاریخی می تواند به تداوم امکان خوانش درست متن منظر و ادراک روایت تاریخی مکان در بافت های تاریخی کمک کند و تقویت پایداری شهرهای تاریخی را به همراه داشته باشد.
۱۱۷.

اصفهان شهر نظاره: بازشناسی معماری نظرگاهی صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصفهان صفوی منظر شهری تاریخی نظاره نظرگاه منظره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 693 تعداد دانلود : 694
بیان مسئله: ازآنجاکه هدف بنیادی منظر شهری تاریخی مبنایی از درک و رویکردی یکپارچه برای تشخیص، ارزیابی، حفاظت و مدیریت مناظر شهری تاریخی است، شناسایی پتانسیل ها و ارزش های مادی و معنوی که شخصیت تاریخی شهر را شکل می دهند از نخستین مفاهیمی هستند که در قالب مناظر شهری مورد شناسایی قرار می گیرند و پس از آن به رسمیت شناخته می شوند. تا کنون تحقیقات ارجمندی، در مورد معماری ایرانی، باغسازی و نظرگاه درون باغ ها یا کوشک ها انجام گرفته است. اما در مورد نقاط دیدگاهی یا نظرگاه های شهری به عنوان یکی از وجوه ارزشی منظر شهری به طور مستقل پرداخته نشده است؛ البته، در گزارش های تاریخی و یادداشت های اروپاییان در مورد اصفهان، اهمیت این نقاط از نظر دور نمانده و به طور ضمنی مورد اشاره قرار گرفته اند. نظرگاه های شهری، از آن جهت حائز اهمیت اند که در فهم و ادراک مناظر و رابطه دو سویه ناظر و منظره مؤثر و لازم هستند. ازآنجاکه بیشترین توسعه شهری اصفهان در دوره صفوی رخ داده و سرمشق مناسبی برای دستورالعمل سازی تولیدات معماری و کیفیت های منظرین در دیگر شهرهای ایران شده است به عنوان بستر مطالعات این تحقیق موردتوجه قرار گرفته است. اصفهان که تجربه پایتختی دو دوره تاریخی را داشته، امروزه بسیاری از عمارت ها و عناصر منظر شهری خود را از دست داده یا دچار تغییرات عمده شهرسازی شده است. بنابر شواهد موجود آنچه از منظر شهری تاریخی اصفهان برجای است عمدتاً از پایتختی دوره صفوی است. هدف پژوهش: مقاله حاضر تلاش دارد تا به شناسایی مفاهیم و شأن نظرگاهی فراورده های معماری شهری در ساخت پایتخت صفویان بپردازد. روش پژوهش: این مقاله در بستر مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استناد به متون تاریخی، تدقیق گزارش ها و مفاهیم رایج و نافذ در ادبیات معماری شهری و شواهد برجامانده از دوره صفویه به شناسایی و خوانش معماری نظرگاهی اصفهان صفوی می پردازد. نتیجه گیری: بررسی ها روی فراورده های معماری شهری اصفهان نشان می دهد که طراحان صفوی اراده ای قوی برای هم آغوشی فضاهای شهری با طبیعت داشته و با انتخاب هندسه مستطیل، ایجاد نهرهای آب و کاشت ردیف درختان در همه فضاهای شهری، خواستی مؤکد در ساخت مکان هایی با خصلتِ باغ داشتند. ازاین رو اصفهان را چون باغی گسترده و فراورده های معماری شهری را نیم باز و نیم بسته به مثابه نظرگاه طراحی و به اجرا درآورده اند و این تصور متجلی می شود که «کهن الگوی باغ ایرانی سرمشقی برای معماری شهری صفوی و نیز اصفهان صفوی شهری برای نظاره بوده است».
۱۱۸.

زیبایی شناسی هنر مدرن از منظر علوم اعصاب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی هنرمدرن علوم اعصاب شناختی عصب-زیبایی شناسی سیستم استدلالِ نحوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 982 تعداد دانلود : 860
بیان مسئله: چرا زیباانگاری برخی آثار انتزاعی برای بسیاری از مخاطبان عادی هنر پرسش برانگیز است؟ چه معیارها و شاخص هایی در زیبایی شناسی هنر مدرن دخیل هستند؟ اساساً چیستی و زیبایی شناسی هنر مدرن به عنوان پرسشی مهم در حوزه فلسفه هنر همواره چالش برانگیز بوده است، از سویی با توسعه مطالعات در حوزه علوم اعصاب شناختی درکی عمیق تر و گسترده تر از بنیان های عصب شناختی ادراک دیداری و فرایند تصمیم سازی در مغز فراهم آمده است که می تواند کاربردهای گسترده ای در زمینه های نظری و کاربردی مختلف از تبیین چگونگی شکل گیری تجربه زیبایی شناسی تا طراحی شناختی داشته باشد. هدف پژوهش: در این مقاله ضمن تمرکز تحلیلی بر معیارهای زیبایی شناختی هنر مدرن از منظر علوم اعصاب و تفسیر مهم ترین آزمون های تجربی در این حوزه و شرح نسبت آن با هنر مدرن، تحلیلی زیبایی شناختی از هنر مدرن بر اساس قوانین عصب-زیبایی شناختی ارائه خواهد شد.  روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ روش شناختی از نوع پژوهش های کیفی با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی است. بحث، یافته ها و نتایج این پژوهش براساس تحلیل و تفسیر نتایج پژوهش های تجربی معتبر علمی در حوزه عصب-زیبایی شناسی است. نتیجه گیری: تحلیل انجام یافته در این پژوهش حاکی از تأثیر برخی از قوانین عصب-زیبایی شناسی در شکل گیری تجربه زیبایی شناختی هنر مدرن است، قوانینی که بر اساس مکانیسم های پردازش بینایی در مغز انسان و در واقع در پیوند بیشتر با مسیر ژن پایه ادراک زیبایی شناختی در مغز عمل می کنند. همچنین به نظر می رسد بخش عمده ای از آنچه که تجربه زیبایی شناختی مواجهه با آثار هنری انتزاعی را شکل می دهد نتیجه مفاهیمی برساخته سیستم استدلالِ نحوی مغز است که به مثابه برچسبی معنایی به آثار هنری مدرن منتسب می شود. دو مسیر غریزه ژن پایه زیبایی و سیستم استدلالِ نحوی مغز به شکلی درهم تنیده و در خلال نوعی برهم کنش دوسویه دیالکتیکی در فرایند ادراک زیبایی شناختی نقش دارند، همچنان که براساس تحلیل انجام یافته به نظر می رسد مسیر دوم – که بیشتر تحت تأثیر فرهنگ و آموزش است –  تأثیرگذاری بیشتری در زیباانگاری هنر مدرن نسبت به مسیر نخست دارد.
۱۱۹.

سرمایه اجتماعی به مثابه بسترِ زیست پایدار در میان ساکنان مسکن مهر؛ نمونه مورد مطالعه: مسکن مهر بهاران سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی کیفیت زندگی زیست پایدار مسکن مهر خدمات شهری سنندج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 167 تعداد دانلود : 181
یکی از متغیرهای مهم کیفیت زندگی در میان ساکنان یک جامعه، سرمایه اجتماعی است، این سازه تحت تأثیر عوامل مختلف دچار فرسایش یا افزایش خواهد شد. مسکن یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی است که می توان زیستِ ساکنان آن را بر حسب میزان سرمایه اجتماعی مورد سنجش قرار داد. مسئله پژوهش حاضر، ارتباط میان عوامل نرم زیست اجتماعی (جامعه شناختی) با وضعیت سرمایه اجتماعی در بین ساکنان مسکن مهر بهاران شهر سنندج است. متغیرهای عمده پژوهش بر اساس چارچوب نظری پاتنام، بوردیو، فوکویاما و کلمن صورت بندی شده و به لحاظ روش شناسی این پژوهش در سنت کمی و براساس روش پیمایش صورت پذیرفته و از ابزارِ پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی خانوارهای ساکن در واحدهای مسکونی مسکن مهر شهر سنندج در سال 1399 است و  تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران و شیوه نمونه گیری نیز به صورت دو مرحله ای، ابتدا نمونه گیری خوشه ای و سپس نمونه گیری تصادفی انجام شد که بر اساس آن 340 نفر افراد بالای 18 سال انتخاب شدند. صحت داده ها با استفاده از تکنیک های اعتبار صوری و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گفت و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS Ver23  انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین  متغیرهای سطح فرهنگ آپارتمان نشینی، درجه روابط همسایگی، سطح آشنایی با محیط اجتماعی، رضایت از محل سکونت، دسترسی به امکانات و کیفیت خدمات شهری و زیرساخت ها و متغیرهای زمینه ای (سابقه سکونت، درآمد و وضعیت تأهل) با سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از آماره نشان داد که بین متغیرهای روابط اجتماعی، نوع سکونت و متغیرهای زمینه ای (سن، جنسیت، شغل، تحصیلات) با سرمایه اجتماعی ساکنان رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز حاکی از آنست که متغیرهای فرهنگ آپارتمان نشینی، روابط همسایگی و سطح آشنایی بر سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر تأثیرگذار بوده و حدود 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.
۱۲۰.

برنامه ریزی منطقه ای بیوفیلیک در مشکین دشت کرج با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار خدمات فرهنگی اکوسیستم فناوری های سبز بوم آورد برنامه ریزی منطقه ای هماهنگ با محیط زیست توسعه زیست سازگار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 342 تعداد دانلود : 495
اهداف: هدف از این مقاله تبیین برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و اجرای نمونه ای آن در مشکین دشت کرج است. هدف اصلی معرفی «طبیعت» و «محیط زیست» گیاهی و جانوری به عنوان یک منبع الهام بی پایان و البته هماهنگ با طبیعت و سازواره های طبیعی برای ایده یابی، راهبری، هدایت، اجرا و مدیریت نظام برنامه ریزی منطقه ای است؛ نوعی از نظام برنامه ریزی منطقه ای که «اهداف توسعه هزاره» سازمان ملل متحد را با درک عمیق از «خدمات فرهنگی اکوسیستم» محقق می سازد. روش ها: روش تحقیق تلفیقی از روش های توصیفی و تحلیلی است و با بررسی شواهد به دست آمده از نمونه های منتخب (با انتخاب هدفمند) از میان نمونه های شاخص محیط زیست گیاهی و جانوری، به شناخت و توصیفِ هندسه پنهان آن ها مبادرت می ورزد. یافته ها: ظرفیت اکوسیستم گردشگری طبیعی عامل اساسی در توسعه بیوفیلیک به حساب می آید: 1- شاخص « میزان طبیعی بودن» یا پتانسیل گردشگری (RPI)، 2- دوری و نزدیکی و دسترسی (RA)، و 3- محاسبه طیف «فرصت گردشگری» نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که بهترین راه حفاظت و پاسداشت محیط زیست گیاهی و جانوری؛ برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد است. راه حلی که چهار پایه دارد: 1- جامع نگری و برنامه ریزی پهنانگر، 2- به کارگیری ظرفیت خدمات فرهنگی اکوسیستم برای توسعه متناسب با بوم، 3- تاکید بر توسعه نرم و کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و 4- آموزش مدیریت و آموزش محیط زیست در تعامل گروه های ذی نفع و ذی نفوذ.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان