فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
استاد باستانی پاریزی که حدود هفتاد سال در زمینه های تاریخی، ادبی و غیره قلم فرسایی نمود و آثار فراوانی را عرضه کرد، بدون شک از پرکارترین مورخین معاصر ایران بوده است. در کنار محاسن بسیار کارش که مردم را وارد تاریخ نمود و بیشتر تاریخ محلی و مردمی را نوشت و با شیوه خاص خود مخاطب فراوانی را جذب نمود، دارای ایراداتی هم بود، ازآن جمله که آثارش با معیارهای علمی و آکادمیک تاریخ نویسی فاصله داشت. مطمئناً با مرگ آن سعید فقید فرصت بیشتری است تا عملکرد او در تاریخ نویسی به محک نقد و نقادی گذاشته شود. هدف این مقاله بررسی و تبیین سبک و سیاق استاد باستانی پاریزی در تاریخ نویسی و طرح اشکالات وارده به سبک وی و کنکاش درباره پاسخ های آن مرحوم در آثارش به نقد نقادان کارهایش می باشد.
تاریخ نگاری منقش و مصور در عهد ساسانیان(پژوهشی در ماهیت و شناخت کتاب الصور یا صور ملوک بنی ساسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازشناسی بینش و اندیشه ی تاریخنگاری ایرانیان از خلال منابع تاریخ نگاری اسلامی در قرون نخستین نشان می دهد که تاریخنگاری در ایران باستان از جایگاه برجسته ای برخوردار بوده و به ابتکارات و نوآوریهایی دست یافته که در نوع خود در آن زمان بی نظیر بوده است.یکی از این گونه اندیشه ها تلفیق تفکر تاریخنگاری با هنر نگارگری و نقاشی در خلق آثار تاریخی مصور و منقش بوده است که طی فرآیندی طولانی در ایران باستان در عهد ساسانیان به اوج و کمال رسیده است.یکی از مهمترین نمونه های آن تاریخ نگار گرایانه ی «کتاب الصور» یا تاریخ«صور ملک بنی ساسان» بوده است.در این جستار تلاش می شود ضمن بررسی متون و منابع اسلامی به بازشناسی مضامین، هویت و سرشت چنین گونه ای از تاریخنگاری تصویری و کشف ابعاد و زوایا و اهمیت آن را در فهم تاریخ آل ساسان تحلیل نموده و با رمزگشایی از ویژگیهای منحصر به فرد آن جایگاه این نوع از بینش تاریخنگاری را در تفکر تاریخنگاری و نگارگری ایران در عهد ساسانیان را روشن نماید
رویکردی به تبیین: انواع تبیین علمی در پژوهش های تاریخ محور
حوزه های تخصصی:
تبیین پاسخ به پرسش چرایی یک پدیده یا رویداد است، همانگونه که توصیف به پرسش از چگونگی وقوع پدیده یا رویداد می باشد. برای تبیین انواع گوناگونی را برشمرده اند. در این جستار به انواع تبیینی که در تحقیقات تاریخی از آنها برای توضیح علل وقوع پدیده-ها بهره گرفته می شود، پرداخته شده است. تبیین های رایجی که پژوهشگر تاریخی برای توضیح علل وقوع پدیده ها استفاده می کند شامل: تبیین قانونیت باوری، تاریخیت باوری (تفسیری)، تبیین تکوینی، تبیین خلاف واقع، تبیین تطبیقی، تبیین کارکردی و تبیین ساختاری می باشند. پژوهشگر تاریخی با توجه به هدف تحقیق خود و ماهیت پدیده مورد بررسی و با توجه به رویکرد های هستی شناسی و معرفت شناسی، از بین روشهای تبیینی فوق الذکر، دست به گزینش نوع تبیین مورد نظر برای توضیح علل وقوع پدیده مورد بررسی می زند. مقاله حاضر به مروری اجمالی بر فلسفه تاریخ و انواع تبیین تاریخی پرداخته و شیوه های تبیینی هر کدام از این تبیین ها را با ذکر مثال شرح داده است.
تحلیل و نقد تاریخی گزارش امین الاسلام طبرسی از غزوة خیبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی چگونگی گزارش طبرسی به عنوان یک سیره نویس شیعه از غزوة خیبر از طریق نقد تاریخی گزارش وی در تطبیق با دیگر منابع سنی و شیعی پرداخته است. برای این بررسی، اجزای گزارش طبرسی با دیگر منابع سنی و شیعی تطبیق شده و با استفاده از این روش، ضمن مشخص کردن منابع طبرسی و نقاط قوت و ضعف گزارش وی، تأثیرات تفاوت نگاه سیره نویسان شیعی و سنی و یا تفاوت منابع آنان برنحوه نقل وقایع این غزوه نشان داده شده است. برآمد این بررسی نشان می دهد که هرچند طبرسی مانند دیگر سیره نویسان شیعی به ناچار در تدوین کتاب خود از منابع اهل تسنن بسیار بهره برده، اما نگاه او به سیرة نبوی و غزوات پیامبر (ص) شیعی است چنان که می توان گزارش وی از غزوة خیبر را تحلیل شیعی گزارش منابع اهل تسنن دانست؛ به این شکل که اولاً با دید انتقادی از منابع اهل تسنن استفاده کرده و مطالب خود را از بین نوشته-های مختلف آنان گزینش کرده و ثانیاً عصاره آثار و متون شیعی پیش از خود را در متن آورده است.
بازنمایی سیمای کیانیان در تاریخ نگاری و حماسه سرایی دوره ی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پیامدهای مهم تهاجم مغولان و استقرار دولت ایلخانی در ایران، رشد و گسترش تاریخ نگاری و گرایش های تازه در تاریخ نگری ایرانیان است. در این دوره، برخی تاریخ نگاران ایرانی ضمن توجه به جهان گشایی مغولان و خلق حماسه های تاریخی، در یک کنش رنسانسی به بازخوانی حماسی ترین دوره در روایات ملی ایرانیان، یعنی عصر کیانی روی آوردند و در رویکردی آگاهانه، به انطباق آن با دوره ی ایلخانان پرداختند. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی و براساس تفسیر متون و منابع، سه مرحله ی تلاش دانشوران ایرانی درجهت بازآفرینی عصر کیانیان در دوره ی مغول مورد بررسی قرار گرفته و مهم ترین رویدادها، منابع و ذهنیت تاریخی نمایندگان هر مرحله ارزیابی شده است. مرحله ی نخست، تفسیر مورخان از هجوم مغول به مثابه ی تحقق هجوم تورانیان است که سلطان جلال الدین خوارزمشاه مانند پهلوانان کیانی در پیکار با تورانیان شناخته می شود. مرحله ی دوم، تشبیه ایلخانان به کیانیان و جغتاییان به تورانیان و تأکید مورخان بر جنگ های خارجی ایلخانان به عنوان تلاش برای دفاع از مرزهای ایران زمین است. در این مرحله، اباقا به دلیل جنگ های طولانی اش با دشمنان شرقی و غربی، دارایشخصیتی کیانی می شود و در جایگاه کیخسروی قرار می گیرد. مرحله ی سوم، دوره ی ایلخانان مسلمان- از غازان تا ابوسعید- است که دانشوران ایرانی با سرودن حماسه های تاریخی به تلاش برای انطباق رویدادها و اقدامات شاهان ایلخانی به ویژه غازان با کیانیان می پردازند. حماسه های تاریخی ظفرنامه (اثر حمدالله مستوفی) و غازان نامه(از نوری اژدری) دو نمونه ی برجسته در بازخوانی سیمای کیانیان در این مرحله از تاریخ مغول به شمار می آیند. علاوه بر این، هنرمندان، نویسندگان و دیوانیان ایرانی با پژوهش های گسترده در شاهنامه ونسخه برداری های متعدد از آن، به اقدامی بی سابقه درجهت احیای روایات ایرانی و ارائه ی تصویری حماسی از دولت ایلخانان دربرابر دشمنانشان دست زدند. نسخه ی حمدالله مستوفی از شاهنامه در کنار سرودن ظفرنامه و همچنین تهیه ی شاهنامه ی بزرگ مغول و شاهنامه های کوچک در دربار ایلخانان و آل اینجو در فارس از آن جمله اند.
بازتاب اسراییلیات و افسانه های جعلی در قصه های حضرت نوح(ع) بر اساس متون تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسراییل از القاب حضرت یعقوب(ع) می باشد که در قرآن کریم(آل عمران/93) فقط یک بار از آن حضرت با نام اسراییل یاد شده است.اسراییلیات اصطلاحی است که علمای اسلامی به عقاید و داستان های خرافی که از ناحیه علمای تازه مسلمان اهل کتاب، بویژه یهودیان از قرن اول هجری در میان مسلمانان رواج یافت، اطلاق کرده اند.این داستان های جعلی و ساختگی اغلب، متوجه انبیای الهی است.پس از حضرت آدم(ع) بیشترین اسراییلیات و افسانه های جعلی پیرامون زندگی حضرت نوح(ع) روایت شده است.این افسانه ها از سه دیدگاه قابل بررسی است:نخست داستان هایی که مجمل آن در تورات آمده و سپس با شاخ و برگ فراوان نقل گردید، دیگر جعلیاتی است که علمای یهود راوی آن هستند و در کتاب مقدس درباره آن سخنی به میان نیامده است، نکته آخر آنکه برخی از افسانه ها به ظاهر نه در کتاب مقدس و نه در بیانات علمای یهود دیده شد؛ بلکه تحت تاثیر اسراییلیات رواج یافت و در متون تفسیری، تاریخی و ادبی رخنه کرد.
تفاوتها و تشابهات در خاطره نگاری مستشارالدوله صادق و احتشام السلطنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاطره نگاری در تاریخ ایران آن چنانکه در سایر کشورها مرسوم و معمول بوده عمدتاً از دوره قاجاریه شکل گرفته است.یکی از ویژگی های جامعه ایران دوره قاجاریه خصوصاً پس از انقلاب مشروطه توزیع بخشی از قدرت پادشاه و مشارکت بخش هایی از نخبگان در سرنوشت سیاسی کشور بود.طبیعی بود که نخبگان مذکور پس از بازنشستگی سیاسی به جمع آوری و تدوین خاطرات خود بپردازند.مستشارالدوله صادق و احتشام السلطنه که هر دو از رجال سیاسی عصر مشروطیت بشمار می روند با همین رویکرد خاطرات خود را به نگارش در آورده اند.هر دو نفر مناصب متعددی در طول دوران حیات سیاسی خود داشته اند.بارها به وزارت، وکالت و سفارت رسیده و فراز و نشیب های سیاسی مختلفی را از سر گذرانده اند.خاطرات آنها می تواند پرده از بسیاری از حوادث مبهم و جریانات پیچیده سیاسیز بردارد.تفاوت ها و تشابهات محتوای خاطرات، سبک، شیوه و انگیزه خاطره نگاری از سوی آنها نیز می تواند کمک شایانی به سیر تاریخ نگاری و خاطره نویسی در ایران بنماید.در مقاله حاضر تلاش شده است خاطرات آنها با اتکا بر سبک، شیوه و انگیزه و دیدگاه های تاریخی بررسی و تفاوتها وتشابهات آنها مورد مطالعه قرار گیرد
بازتاب اندیشه مشیّت الهی در تاریخ نگاری عصر ایلخانی (با تأکید بر تاریخ جهانگشا و تاریخ وصّاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد با شناخت دیدگاه دو تن از مورّخان عصر ایلخانی در موضوع اندیشه مشیّت الهی، بازتاب آن را در محتوا و روش تاریخ نگاری آنان بازجوید. از این رو، برای تحقّق این هدف، پرسش های زیر مطرح است:
از دیدگاه مورّخان یادشده، محرک تاریخ و راه برندهآن چیست؟ این تفکّر تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفته است؟ دیدگاه های یادشده چه اثری در روش تاریخ نگاری آنان داشته است؟
در پاسخ به این پرسش ها، فرضیه زیر ارائه شده است:
اعتقادات عمیق شریعتمدارانه جوینی در مسئله مشیّت الهی و شرایط نامطلوب سیاسی اجتماعی حاکم بر زمانه وی، سبب نوعی نگاه مشیّتی از سوی او به تاریخ شده است ؛ بدین جهت، او در روش تاریخ نگاری خویش، به رغم به کار گیری دیدگاه های انتقادی (در برخی رویدادها) و گاه انصاف تاریخی، از اصل تعلیل و تحلیل بهره چندانی نبرده است. در مقابل، دیدگاه های معرفت شناسانه وصاف درباره مبانی علم تاریخ، آشنایی او با بسیاری از علوم، الگوپذیری از مورّخان و اندیشمندان بزرگ، تأثیرپذیری از اخوان الصفا و بهبود نسبی شرایط سیاسی اجتماعی، سبب نوعی نگاه فرازمینی مطلق از سوی وی به تاریخ نشده است. بر این اساس، روش تاریخ نگاری وی بیشتر بر دو اصل تعلیل و انتقاد بر پایه انصاف تاریخی استوار بوده و به روش تحلیلی نزدیک است.
سیر تحول سیره نویسی با تأکید برمکتب مدینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیره نویسی به وسیلة اهل حدیث و با اصول خاص مکتب مدینه جهت به کارگیری سنت پیامبر(ص) به عنوان اسوة مسلمانان، شکل گرفت. در این مقاله ضمن اشاره به علل منع نگارش حدیث پس از رحلت پیامبر(ص)، چگونگی آغاز سیره نویسی و شرح مختصری از پیشتازان این عرصه در مکتب مدینه با تقسیم بندی جدید ، به روش توصیفی- تحلیلی ارائه شده است.
جایگاه بیهق در تاریخ نگاری محلی(با تکیه بر رهیافت فرهنگی-اجتماعی ابن فندق)(مقاله علمی وزارت علوم)
نسبت علم و سیاست در طریقت های عرفانی عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران زندیه شامل حوادث بسیار مهمی در ارتباط با عرفان و تصوف و حضور آن در جامعه ی ایران است.با فروپاشی حکومت نادری و پدیدار شدن مبارزه ی فراگیر بر سر قدرت میان مدعیان، کشور عرصه ی هرج ومرج و ناامنی گسترده شد. اگرچه این امر آثار مخرب بر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور داشت، تأثیر آن در بخش عرفان وتصوف بسیار زیاد بود؛ زیرا صوفیان نیز مانند سایر مدعیان کوشیدند تا دوباره قدرت ازدست رفته شان را به دست آورند؛ به این ترتیب عرفان نیزواردمرحله ی جدیدی ازحیات خود شد. در این دوران،دو سلسله ی مهم نعمت اللهیه و ذهبیه رشد و گسترش یافت. به ویژه با مهاجرت و بازگشت معصوم علیشاه دکنی از هند به ایران که در شیراز و اصفهان حضور یافت، سلسله ی نعمت اللهیه از رونق و قدرت زیادی برخوردار شد. اما همین استقبال و گرایش مردم به آن ها، موجبات ترس نهاد دین و دولت را فراهم کرد و ناگزیر از برخورد با این جریان شدند.برخلاف سلسله ی نعمت اللهیه، بزرگان سلسله ی ذهبیه به دلیل ارتباط با فقهای شیعه و همچنین شیوه ی طریقتی خویش که به شریعت عنایت خاصی داشتند، موجب شدند تاطریقه ی فکری آنان بسیار کمتر از فرق دیگر تصوف مورد مخالفت متشرعان قرار گیرد.
دراین مقاله، به چگونگی حضوراین دوفرقه ی صوفیه درتحولات تاریخی پس ازسقوط صفویه، نحوه ی تعامل حاکمیت سیاسی بااین دو فرقه، بررسی فعالیت آنان درعصر زندیه و درنهایت بررسی گرایش های عرفانی علما، فلاسفه و فقهای این دوره پرداخته می شود.
رخداد فهم در سفرنامه ابن فضلان؛ با تکیه بر هرمنوتیک گادامری
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی هرمونتیکی متن سفرنامه ابن فضلان از سیاحان مسلمان قرن چهارم هجری پرداخته است. در واقع از منظری جدید به مقوله فهم و شناخت دیگر بودگی فرهنگی را بر اساس و قالب تز هرمنوتیکی گادامری مورد توجه قرار داده است. پرداختن به این سفرنامه با رویکردی نو بر پایه فاکتورهای از پیش تعیین یافته با توجه به فهم و مقوله انتزاعی سیاح از فرهنگ دیگری در جامعه جدیدی است که به آن گام نهاده. سیاح با مد نظر قرار دادن عوامل مؤثر در فرهنگ برداشت های خود را با در نظر گرفتن حیطه جغرافیایی خاص که در آن وقت خود را سپری نموده و به سفر پرداخته گزارش می دهد. عوامل مؤثر در جایگاه تخصصی هرمنوتیکی گادامر در ارائه این فاکتورها تعیین شده عبارتند از: زبان، جنسیت، شغل، ذهنیت، موقعیت و... است که در این مقاله به آنها توجه شده و دید تفسیری سیاح را از سرزمین های جدید شکل داده است. سفرنامه نویس در مقایسه با دیگر فرهنگ ها با ذهنیات نو در معرفی سنن آن ناحیه به معانی تازه ای دست خواهد یافت که در نتیجه برداشت های تفکری سفرنامه نویس را از مکان پیرامونی جدید که با آن مواجه شده به تصویر خواهد کشید.
تاریخنگاری نادرمیرزا قاجار
حوزه های تخصصی:
شاهزاده نادرمیرزا قاجار یکی از شخصیت های فرهیخته عهد قاجار است. وی در زمینه های گوناگون علمی و فرهنگی متبحر بوده که یکی از این علوم، دانش تاریخ است. میزان عنایت نادرمیرزا بدین علم، به قدری بوده که تا روزگار کنونی، به عنوان یک مورخ شناخته شده است. با مطالعه مواد تاریخنگاری موجود در آثار تاریخنگاری و تاریخی برجای مانده از این شاهزاده قاجار، تفاوت های موجود میان آثار وی و دیگر مورخان هم عصرش آشکار می شود. این تفاوت ها به قدری است که می توان از نادرمیرزا به عنوان مورخی فراتر از زمان خویش یاد کرد. در این مجال، تاریخنگاری نادرمیرزا را در دو اثر «تاریخ و جغرافی دارالسطنه تبریز» و «رساله اطعمه خوراک های ایرانی» کنکاش و بررسی می کنیم.
تاریخ نگاری در دوره صفویه
حوزه های تخصصی:
شیعه پیشگام در سیره نگاری جایگاه جابر بن عبداله انصاری در سیره نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش سیره نگاری به دلیل آن که برای مسلمانان اهمیت بسیاری یافت، توجه همه گروه ها و شخصیت ها را به خود جلب کرد. در این میان، صحابة رسول خدا(ص) که خود حاضر و ناظر در حوادث دوران رسالت بودند نخستین گروه و مرجعی بودند که به عنوان منبع و مأخذ دریافت آگاهی های مربوط به این دوره، مورد توجه قرار گرفتند. اما بدیهی بود که همة آنان در یک رتبه نبودند و برخی از آنان در این زمینه برتری داشتند. با این حال مسائل سیاسی، اجتماعی و فکری جامعة مسلمانان نیز در امر انتقال این آگاهی ها به نسل بعدی مؤثر افتاد و موضوع اخبار دوران رسالت را با پیچیدگی ها مواجه کرد. در این میان، شخصیت جابر بن عبدالله انصاری از چهره های مشهور صحابه، در این عرصه اهمیت بسیار دارد. هم به لحاظ صحابی بودن و هم حضور فعال در حوادث دوران رسالت و هم دانش وسیع او در عرصة حدیث، فقه، تفسیر و سیرةنبوی و مهم تر توجة خاص اهل بیت(ع) به وی، به دلیل آن که او توفیق درک محضر پنج امام را یافت. همة این ها و عواملی دیگر سبب شده تا جابر در عرصه های مختلف از جمله دانش نبوی از جایگاه ممتازی برخوردار شود و علاوه بر صحابه، بر بسیاری از تابعین نیز تقدم یابد. این مقاله برآن است تا جایگاه او را در دانش سیرة نبوی تبیین نماید و به این نتیجه برسد که جابر به عنوان صحابی پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نخستین سیره نگار بوده است.
نقد تاریخ نگاری ابن کثیر در کتاب «البدایه و النهایه» در زمینة تاریخ تشیع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«البدایه و النهایه» کتابی مشهور در زمینه تاریخ اسلام است که توسط ابن کثیر دمشقی (701 774ق) تألیف شده است. او به سبب تأثیرپذیری از شرایط زمانی، مکانی و به ویژه استادانی مانند ابن تیمیه، مواضعی ضدشیعی دارد. این پژوهش درصدد نقد تاریخ نگاری ابن کثیر در زمینة تشیع در کتاب مذکور، از طریق بررسی کلی روش ها و رویکردهای نگارنده است. متن پیش رو در قالب نقد سندی، محتوایی، و روشی تاریخ نگاری مؤلف، سامان یافته است. مهم ترین نقدها عبارتند از: تناقض های درونی؛ مخالفت با قرآن، سنت، و تاریخ؛ «گزینش و حذف»، «پذیرش و رد» متعصبانه. در تحلیل کلی، این نتیجه به دست می آید که مؤلف، از یک سو، با هدف توجیه اعتقادات مذهبی خاص خود، و از سوی دیگر، به سبب گرایش های ضدشیعی خود، هرگاه گزارشی تاریخی را با بینش ها و گرایش هایش ناهمخوان یافته حذف، رد، تحریف، و یا توجیه کرده است.
تاریخ نگاری شمس الحسن و وجوه اشتراک آن با دو اثر متأخر خود(ظفرنامه ی یزدی و جامع التواریخ حسنی)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های تاریخ نگاری دوره ی تیموری حکومت محوری آن است.اگرچه این رویکرد به ظاهر تداوم اقدام های مورخان دوره های قبلی است؛ اما بررسی متون این دوره نشان می دهد که انگاره های موجود در جامعه ی عصر تیموری و نیاز شدید امیرزادگان تیموری برای کسب مشروعیت بخشی، جریان تاریخ نگاری این دوره را تا حدودی با سایر دوره های تاریخی متمایز کرده است.تاج السلمانی از متقدم ترین این افراد بود که اهداف و انگاره های طراحان اصلی حاکمیت را به خوبی در شمس الحسن خود برآورده کرد.با وجود این، نسبت به هم دوره های خود کمتر از او و اثرش یاد شده است.شناسایی و بررسی ابعاد مختلف تاریخ نگاری کتاب شمس الحسن با عنایت بر تکاپوهای مؤلف در تقویب گفتمان امارت محور و تحقق جریان مشروعیت بخشی از جمله اهداف اصلی این مقاله است.سؤال اصلی مقاله این است که تاریخ نگاری شمس الحسن دارای چه مؤلفه هایی است؟چه رابطه ای میان تاریخ نگاری کتاب تاج السلمانی و آثار متأخر وجود داشته است و آیا اصولاً این اثر توانسته اهداف گفتمانی طراحان اصلی حاکمیت را برآورده کند یا خیر؟ پژوهش حاضر نشان می دهد که تلاش برای توجه مشروعیت مبهم خاندان جغتایی از جمله دغدغه های امیرزادگان تیموری است که آن ها را بر آن داشت تا نویسندگانی را برای تحقیق این امر به کار گمارند.شمس الحسن تاج السلمانی نیز در زمره ی همین آثار است که با رویکردی کاملاً گفتمانی و در جهت تقویت گفتمان امارت محور نوشته شده است.پس آن دو اثر بعدی و شناخته تر به نام ظفرنامه ی یزدی و جامع التواریخ حسنی نیز از همین شیوه تبعیت کردند.مهم ترین ویژگی این کتاب ها پرداختن به دو شاخص گفتمانی، یعنی برتری دادن به اقدام های نظامیان و کمرنگ جلوه دادن تلاش های وزیران ایرانی است.
اهمیت تاریخی دیوان لغات ترک محمود کاشغر
حوزه های تخصصی:
سده ی چهارم هجری آغاز حاکمیت یافتن فرمان روایان ترک در سرزمین های اسلامی بود.حاکمیت ترکان در جهان اسلام در سده یپنجم به حدی گسترش یافت که هم زمان چندین دولت قدرتمند ترک نواحی شرقی قلمرو خلافت عباسی را بین خود تقسیم کرده بودند:قراخانیان در بخش های وسیعی از ماوراءالنهر، غزنویان در شرق خراسان و غرب هندوستان و سلجوقیان در ایران، آناتولی و شام.از بین این دولت ها قراخانیان نگارش به زبان ترکی را به شدت تشویق کردند.از آثار نگارش یافته در سده ی پنجم در قلمرو قراخانیان و تحت حمایت آن ها، کتاب دیوان لغات الترک نوشته ی محمود کاشغری بود.این لغت نامه ی ترکی- عربی به زبان رایج علمی آن زمان، یعنی عربی نگارش یافته است.این نوشتار در پی مشخص کردن اهمیت و ارزش این اثر از بعد تاریخی است؛ از این رو اهمیت دیوان لغات ترک برای تاریخ میانه ی ایران، به ویژه دوره ی ترکان بررسی شده است.همچنین، در این نوشتار نقش ترکان در اقتصاد و تجارت ماوراءالنهر و جاده ی ابریشم بر اساس دیوان لغات ترک به دقت بررسی شده است.