فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
افسانة مشهور مرگ یزدگرد یکم (399-420 م) آشکارا ساخته و پرداخته بزرگان و موبدان زردشتیِ دوره ساسانیان بود که با ترجمة خدای نامه و با کمک تاریخ نویسان عرب و ایرانی روزگار اسلامی بر آن آگاهی یافتند. طبق اجزای داستان مزبور مردم مرگ یزدگرد را خواست خداوند و اسب را فرشتة خداوند برای کشتن یزدگرد و برای رهانیدن آن ها از بیدادگری های وی دانستند. پرسش این است که چرا در دوره ساسانیان چنین داستانی درباره مرگ یزدگرد یکم ساخته شده و کارکرد آن چه بوده است؟ تاکنون پژوهندگان تاریخ ساسانیان ناخشنودی موبدان و بزرگان زردشتی از سیاست های بردباری دینی یزدگرد یکم با مسیحیان و یهودیان را سبب قتل و برساختن داستان مرگ او دانسته اند. در این پژوهش نشان خواهیم داد که یزدگرد یکم بر اثر بیماری مرده است و سپس بزرگان و موبدان کینه جو، در کوشش برای نابودی یاد یزدگرد، مرگ او را در چهارچوب افسانه و هم چون پادافرهی ایزدی و شایسته پادشاهی بزه گر بازگو کرده اند.
اصلاحات نظامی خسرو انوشیروان و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پایه های بنیادین پادشاهی ساسانی، وابستگی به سپاهیانی بود که بزرگان و اشراف جنگجوی پارسی و پارتی برای شاه فراهم می کردند. معمولاً این باور وجود دارد که این وابستگی تا زمان پادشاهی خسرو انوشیروان و اصلاحات وی ادامه یافت و تنها در زمان او بود که شاه برای نخستین بار توانست سپاهی ثابت و وابسته به شاه را بیآفریند و عملاً خود را از وابستگی به نیروهای بزرگان و روسای خاندان ها برهاند. این ناوابستگی حتی به ایجاد پادشاهی متمرکز که شاهان ساسانی به دنبال آن بودند، نیز تعبیر شده است. اما گواهی های بازمانده و گزارش های مورخان، در تضاد با این باور عمومی قرار دارد و آن را به چالش می کشد. این نوشتار بر آن است تا با واکاوی این گواهی ها، اصلاحات نظامی خسرو و پیامدهای آن را بررسی نماید.
بررسی تطبیقی اندیشه بیداری اسلامی (مسأله وحدت) در آراء سید جمال الدین اسدآبادی و امام خمینی
حوزه های تخصصی:
سید جمال الدین اسدآبادی و امام خمینی، دو نماینده بارز جریان بیداری اسلامی در دو دوره مختلفند که دایره شمول اندیشه و آراء این دو در زمینه بیداری اسلامی گسترده است. در این گستردگی وجوه تشابه و تفارق در کلیات و جزئیات آراء وجود دارد. مسأله وحدت (وحدت اسلامی، وحدت ملل مسلمان و غیره) از کلیات مشابه با جزئیات متفاوت است که جایگاه مشخصی در مجموعه اندیشه های دو متفکر دارد. در مورد سید می توان گفت که وحدت، بن مایه و اساس مبارزه سیاسی وی بوده و در آراء امام خمینی این مسأله جزئی مهم از مجموعه فکری ایشان را تشکیل می دهد. بنابراین هدف این مقاله بررسی اندیشه وحدت نزد سید جمال الدین و امام خمینی است. به نظر می رسد نظریه پردازی دو متفکر در باب وحدت، تحت تأثیر شرایط مختلف به ویژه شرایط سیاسی زمان و کیفیت مبارزه سیاسی آن ها بوده است.
نقش سهل بن حنیف در حوادث دوره خلافت امام علی(ع) (35-38 ه . ق)
حوزه های تخصصی:
تحقیق درباره شخصیت های مهم جهان اسلام در قرن اول هجری برای نشان دادن تصویری نسبتاً واضح از اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن روزگار ضروری است. با بعثت پیامبر(ص) زمینه ای برای بروز شایستگی ها و برجستگی های افراد قبایل فراهم گردید که توانستند در سایر تعلیمات پیامبر(ص) به رشد و کمال نائل شوند. در این میان از خاندان حنیف، سهل و برادرش عثمان از موقعیت ویژه ای برخوردار شدند.
سهل پا به پای سایر صحابه در همه مراحل به ویژه غزوات، پیامبر را همراهی می کرد. بعد از رحلت پیامبر بنا به توصیه آن حضرت، سهل در کنار علی(ع) باقی ماند و در زمان خلافت خلفا از همان سیاست علی(ع) پیروی کرد و چنان مورد وثوق علی(ع) بود که به محض این که آن حضرت به خلافت رسید، او را به عنوان والی شام و سپس مدینه که کانون حوادث مهم به حساب می آمد انتخاب کرد. او با تدبیر به اداره این شهر پرداخت و با تلاش های عالمانه کوشید تا این شهر را از توطئه های معاویه دور نگاه دارد و مدینه را برای امیرالمؤمنین حفظ کند. سهل سپس بنا بر فرمان امام علی(ع) همراه وی در جنگ صفین حضور یافت. تمام همت سهل ایجاد وحدت و وفاق بین نیروهای علی و اطاعت و بیعت با آن حضرت بود. در این مقاله سعی شده است نقش سهل ابن حنیف در حوادث دوره خلافت علی(ع) و درگیری های این دوره که حائز اهمیت است، مورد تجریه و تحلیل قرار گیرد.
نبرد تن به تن پادشاهان در شاهنامهٔ فردوسی
حوزه های تخصصی:
مهم ترین منبع تاریخ و روایات ملی ایرانیان، در درازای هزارهٔ گذشته، نزد مردمان ایران زمین، کتاب ارزشمند شاهنامه فردوسی بوده است. شاهنامه آگاهی های بی مانندی از تاریخ ملی در ایران باستان به دست میدهد. همانگونه که از نام کتاب پیداست، این اثر کارنامه پادشاهان کهن ایرانی است، و خود فردوسی هم در آغاز شاهنامه اشاره به همین نکته دارد:
ازین نامور نامهٔ شهریار بمانم به گیتی یکی یادگار
با آنکه شاهنامه به بسیاری از گوشه های فرهنگ و تمدن ایرانی پرداخته، اما بیشتر حال و هوای رزمی و پهلوانی دارد. و چنانکه فردوسی خود می گوید، شاهنامه داستان شهریاران و چگونگی جهانداری ایشان است. از آن روی که گاهی این پادشاهان در نبردها شرکت می کردند و ناگزیر می بایست به تن خویش به نبرد تن به تن با دشمنان می پرداختند، پس، در شاهنامه فردوسی می توان به نکاتی دربارهٔ نبردهای تن به تن پادشاهان ایرانی پی برد، که بی گمان در هیچ کتاب دیگری بدین گستردگی و با این جزییات به این گونه نبردها پرداخته نشده است. اما با نگاه به شاهنامه فردوسی و دیگر نوشته ها و آثاری که از نبرد تن به تن پادشاهان ایرانی باز مانده است می توان دانست که پادشاه با هر کسی یا در هر جنگی به نبرد تن به تن نمی پرداخت، شاهنشاه تنها هنگامی که دشمن تاج و تختش را تهدید می کرد و مشروعیت پادشاهیش به خطر می افتاد، و یا اینکه می خواست پادشاهی غاصب و نامشروع را از تخت پادشاهی به زیر افکند و شایستگی خود را برای پادشاهی نشان دهد، به نبرد تن به تن می پرداخت. در اینجا به سه نبرد تن به تن از پادشاهان ایران می پردازیم که هر یک در دوران مختلفی از شاهنامه رخ می دهد، نبرد اول در دوران اساطیری جای می گیرد، دومین نبرد در دوران پهلوانی، و واپسین نبرد نیز در دوران تاریخی شاهنامه جای دارد. در این پژوهش، کوشش خواهد شد با نگاه به شاهنامه فردوسی و دیگر منابع تاریخی، به چگونگی، و جایگاه نبردهای تن به تن پادشاهان باستانی ایران در شاهنامه فردوسی پرداخته شود.
تأثیر همکاری تجار لارستانی با سید عبدالحسین لاری در تحولات نهضت مشروطه در فارس
حوزه های تخصصی:
تجار در دوره اول قاجاریه در یک ساختار سنتی به تعامل اقتصادی می پرداختند، از آنجایی که حیطه اقتصادی نتیجه مطلوب را به دست نداد، تجار در حیطه سیاسی واردشده و به ایجاد تشکل های گروهی پرداختند. در واقع این تلاش، کوششی برای دستیابی به هویتی مستقل و آگاه بود، که برای رسیدن به این هویت مستقل نیازمند همراهی گروه قدرتمندی مثل روحانیون بودند. تجار و روحانیون در طول دوره قاجاریه به یکدیگر نزدیک شده بودند و این همکاری در حوادث بعدی که منجر به مشروطیت شد، ادامه داشت. عاملی که این اشتراک را به وجود می آورد و در انقلاب مشروطه، تجار را به طبقه علما و طلاب نزدیک می کرد به جز عامل اقتصادی، عامل مهم مذهبی و فرهنگی بود که نه تنها بازرگانان و طلاب علوم دینی، حتی کشاورزان و کارگران و سایر طبقات را گرد هم جمع می نمود.
همکاری طبقه بازرگانان و روحانیون در منطقه لارستان در دوران مشروطه اهمیت چشمگیری داشت. دعوت از سید عبدالحسین لاری توسط تجار لارستانی و همکاری روحانیت و تجار، منجر به شکل گیری نهضتی شد که سراسر فارس را فرا گرفت. در این جریان، تجار به صورت بازوی مالی نهضت عمل کرده و منجر به موفقیت های جریان مشروطه به رهبری سید لاری در منطقه شدند. اقتدار سید در لارستان و جنوب آن چنان بود که مشروطه خواهان شیراز از سید عبدالحسین لاری دعوت به عمل آوردند. مبارزات و ایستادگی سید عبدالحسین لاری به قدری برای حکومت وقت و مستبدان نگران کننده بود که دستور جنگ مستقیم با وی و غارت لار را صادر کردند.
بررسی نظریة رنسانس اسلامی در تفکرات اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة تجدید حیات اسلام و در مرحلة پیش رفته تر آن، «رنسانس اسلامی»، به طور ویژه در دو قرن اخیر از طرف مصلحان و متفکران دینی جهان اسلام، به منظور حل و فصل مسئلة عقب ماندگی و نیز برخورد با مسئلة هجوم فرهنگ و استعمار غربی، مطرح شده است. به عقیدة بسیاری از محققان، اقبال لاهوری از مهم ترین اصلاح گران دینی است که در استمرار جنبش احیاگری نقش عمده ای داشته است. او فیلسوفی آشنا با مبانی فکری اسلام و مسلمانی آگاه به وضعیت جوامع اسلامی بود و با این دانش و بینش، فعالیت های اصلاح طلبانة خود را ادامه می داد و در نهایت ایدة یک کشور مستقل را برای اولین بار در میان مسلمانان هندوستان مطرح کرد. اقبال در عرصة شعر و ادب از نوادر به شمار می رفت و سروده های خود را در خدمت آگاهی توده ها و بیدار کردن آنان قرار می داد؛ تا جایی که اکنون در نگاه اغلب اندیشمندان، وی یکی از نخستین منادیان وحدت اسلامی در جهان به شمار می رود. عمده ترین مباحث رنسانس اسلامی اقبال در کتاب احیای فکر دینی در اسلام تبیین شده و محور اساسی جهان بینی وی فلسفة «خودی» است. این نوشتار بر آن است ضمن تعریف جریان رنسانس اسلامی، آن را در آثار اقبال بازشناسد و علل گرایش او بدین مقوله را ارزیابی و سپس میزان تأثیرگذاری نظریات وی در جهان اسلام را تحلیل کند.
جایگاه کورش دوم در منابع یونانی و عبرانی
حوزه های تخصصی:
کورش دوم به عنوان بنیان گذار امپراتوری هخامنشی از نظر ویژگی های شخصیتی و عملکرد سیاسی مورد توجه مورخان جهان باستان از جمله هرودوت، گزنفون، کتزیاس قرار گرفته است. به دنبال فتح بابل در سال 539 پ.م کورش دوم فرمان آزادی اقوام اسیر در بابل از جمله یهودیان که سالها پیش توسط نبوکدنصر به اسارت گرفته شده بودند را صادر نمود و به آنها اجازه داد به سرزمین هایشان باز گردند. در پی این اقدام و نیز حضور یهودیان از جمله عَزار و نحمیا در دربار شاهان هخامنشی، به نام چند تن از شاهان هخامنشی خصوصاً کورش دوم در کتاب تورات بر می خوریم. همچنین با توجه به نقدهای درونی که از منابع یونانی و عبرانی به عمل آورده شد، واقعیت چنین به نظر می رسد که منابع یونانی تا حدودی از موضع رقیبان هخامنشیان به بیان تاریخ و احوالات کورش دوم پرداختند اما در جبهه مقابل منابع عبرانی با توجه به تسامح مذهبی که کورش دوم نسبت به آنها اعمال کرد، دیدگاهی بسیار مساعد و مثبتی را نسبت بنیان گذار امپراتوری هخامنشی به نمایش گذاشته اند. با توجه به دیدگاههای منابع یونانی و عبرانی پژوهش فوق درصدد پاسخگویی به دو سوال است اول اینکه، آیا منابع یونانی می توانند تصویر کاملاً تاریخی و منطبق بر واقعیت از کورش دوم ارائه دهد؟ در صورت ضعف منابع فوق، به چه منابعی می توان استناد نمود و سوال دیگر اینکه می توان براساس قرائت منابع توراتی و فرمان آزادی سازی یهودیان چنین استنباط کرد که کورش دوم معتقد به دین یهودیت بوده است؟
بررسی و نقد اندیشة «تکامل در تاریخ» از منظر استاد مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم فلسفة نظری تاریخ مسئلة «جهت حرکت تاریخ» است. بسیاری از فیلسوفان تاریخ حرکت تاریخ را رو به تکامل می شمارند و اموری همچون پیچیده تر شدن مناسبات اجتماعی، پیشرفت علمی، رشد فناوری و صنعت و بهبود اوضاع مادی جوامع بشری را به عنوان معیار تکامل تاریخ معرفی می کنند که نوعاً ناظر به تحولات رو به صعود ابعاد مادی حیات بشر در گسترة زمان هستند. اما استاد شهید مطهری دیدگاه جدیدی را دربارة تکامل در تاریخ مطرح کرده و تبیینی خاص و معیاری متمایز با دیدگاه فیلسوفان تاریخ تحت عنوان «تکامل فطری یا انسانی تاریخ» را ارائه کرده است. در این مقال، ابتدا اصل مدعا، مبانی و ابعاد دیدگاه استاد به اختصار طرح می شود، آن گاه ابهام های دیدگاه استاد و راه های رفع آن ارائه می گردد و سرانجام این نکته اثبات می شود که دیدگاه «تکامل فطری یا انسانی تاریخ» در حد یک فرضیة درخور توجه و شایستة مطالعه و راستی آزمایی افزون تر، از اعتبار علمی برخوردار است، ولی در حد یک نظریه، اعتبار علمی ندارد.
نگاهی به زمینه های تاریخی برجسته شدن «مسئله ذم نجد»؛ بررسی تطبیقی دو مقطع برآمدن محمدبن عبدالوهاب و جنگ خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله مذموم بودن سرزمین نجد، از جمله مسائل ذم و مدح سرزمین ها در ادبیات دینی می باشد که از زمان صدور در سده های نخست اسلامی و تا به امروز همواره مورد بحث بوده است. حدیث گرا بودن عالمان دینی نجد به ویژه در قرون متأخر از یک سو و وجود احادیثی در ذم این سرزمین و البته ظرفیت های این احادیث در جهت مشروعیت زایی و مشروعیت زدایی، فضایی چالش برانگیز را در طول تاریخ این سرزمین در دوره اسلامی و تاکنون رقم زده است، این موضوع با برآمدن محمدبن عبدالوهاب در این سرزمین، با اهمیت بیشتری پیگیری شد و از سوی منتقدان جریان وهابی مورد استفاده قرار گرفت. در این نوشته دست کم شرایط برجسته شدن مسئله ذم نجد و معانی واژگونه اتخاذ شده از آن در دو مقطع برآمدن محمدبن عبدالوهاب و حمله صدام به کویت مورد مقایسه قرار گرفته شده است.
مناسبات میلسپو و ارتش ایران (1323 1321ش)
حوزه های تخصصی:
اشغال ایران توسط نیروهای متفق در شهریور1320ش /1941م، موجب از هم پاشیدگی ارتش ایران شد که این مسئله ، باعث بروز هرج و مرج داخلی و گسترش ناامنی گردید. در این شرایط، بازسازی ارتش امری جدی و حیاتی به شمار می رفت. دکتر آرتور میلسپو، در دی ماه 1321ش/ 1943م، به دعوت دولت ایران، برای انجام اصلاحات وارد تهران شد. تهیه و تنظیم بودجه ی کشور و رفع کسری آن، از جمله وظایف وی به شمار می رفت. میلسپو قصد داشت برای انجام این منظور، از هزینه های دولت و بودجه های درخواستی وزارتخانه ها، به خصوص وزارت ارتش بکاهد. وی معتقد بود با تجدید سازمان ارتش، می توان از میزان اعتبارات درخواستی آن کاست. مسأله ی اساسی مقاله ی پیش ِرو که با استفاده از اسناد مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه ایران، روزنامه ی اطلاعاتِ سال های 1321 تا 1323ش (1943 تا 1945م) و همچنین توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی تنظیم شده است، بررسی اختلافات میان میلسپو و ارتش می باشد.
میرزا ملکم خان ناظم الدوله و تأملی بر اندیشه های آموزشی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزاملکم خان ناظم الدوله از جمله روشنفکرانی است که با نگارش رساله های متعدد در زمینه های سیاسی، فرهنگی و آموزشی در بیداری اجتماعی ایرانیان سهمی به سزا داشته است. درباره وی و در خدمت یا خیانت او قضاوت های گوناگونی شده است که این داوری های متفاوت و حتی متضاد تا حدودی به نحوه نگرش رسمی جامعه در باب ورود افکار جدید مربوط می شود. ملکم خان در زمینه علت شناسی پریشانی احوال ایرانیان و راه نجات آنان مکتوبات فراوانی دارد. یکی از جنبه های پرمحتوای افکار او، توجه به مسائل آموزشی و فرهنگی است. او در خلال رساله هایش، ترقی غرب را در ترویج علوم و باسوادی مردم می دانست و عقب ماندگی ممالک اسلام را در بی سوادی و علت بی سوادی را در مشکلات الفبا و خط جستجو می کرد. مقاله حاضر به بررسی آراء آموزشی ملکم خان می پردازد و محور اندیشه های انتقادی او، که همان اصلاح الفبا و عرفی شدن نظام آموزشی است، دیگر مساله ای است که مورد واکاوی قرار می گیرد.
شخصیت مزدک در متون اسلامی
حوزه های تخصصی:
بیشترین گزارش ها و پژوهش ها از کردار مزدک و مزدکیان در نوشته های اسلامی به چشم می خورد، این نوشته ها افزون بر نگاشتن داستان مزدک و پیروانش، به گفتار درباره منش وی نیز پرداخته اند و پیوسته به مزدک لقب های بسیاری افزون کرده اند. گاه این لقب ها مثبت بوده اند ؛ مانند فردوسی که مزدک را «سخنگوی با دانش و رأی» خوانده و گاه منفی بوده اند به مانند خواجه نظام الملک که او را «طرار نابکار و سگ لعین» نامیده. در این پژوهش کوشش شده به بررسی و دلیل تحول و دگرگونی منش مزدک در نوشته های اسلامی و نیز به دلیل های که انگیزه ای برای دگرگونی منش مزدک در نوشته های اسلامی شده است پرداخت.
مهرنرسه
حوزه های تخصصی:
مهرنرسه، وُزُرگ فَرمَذار (: وزیر اعظم) شاهنشاهی ساسانی در دوره پادشاهی چندین شاه از جمله یزدگرد یکم (۴۲۱-۳۹۹ پ.م)، بهرام پنجم (۳۹-۴۲۱ پ.م)، یزدگرد دوم (۵۷-۴۳۹ پ.م) و پیروز (۸۴-۴۵۹) بوده است. مهرنرسه در سده چهارم پیش از میلاد در قریه اَبرُوان در روستای دشت بارین در اردشیر خوره در جنوب پارس به دنیا آمد. او نیز همچون اردشیر بابکان، بنیان گذار دودمان ساسانیان، نسب خود را به ویشتاسب، شاه کیانیان می رساند؛ با این تفاوت برجسته که به کی اشک، شاه اشکانی نیز به عنوان بخشی از دودمان خود اشاره می کند. در منابع عربی، نام پدرش «برازه» ذکرشده که احتمالاً مالک سرزمینی بوده که مهرنرسه و دیگر فرزندانش در آن زاده شده و می زیستند. مهرنرسه توانسته بود بلندپایه ترین مقام در سلسله مراتب اداری شاهنشاهی ساسانی در سده پنجم میلادی، یعنی مقام وزرگ فرمذار را به دست آورد. در متن فارسی میانه سورِ سُخن در دربار شاهی، رتبه و جایگاه وزرگ فرمذار، فقط از شاهنشاه و شاهزاده ولیعهد پایین تر است، در حالی که سپاهبد (:فرمانده ارشد نظامی)، شهردادور (:قاضی شاهی)، مغان اندرزبد (:رئیس شورای روحانیون زرتشتی)، هزاربد (:فرمانده هزار سرباز) و درو ن یاز (:برگزارکننده مراسم درون)، همگی در مرتبه پایین تری از وی قرار دارند. هنگامی که بهرام پنجم (بهرام گور) در شرق ایران درگیر جنگ بود، مهرنرسه را به نیابت از خود گماشت و وی با عنوان وزرگ فرمذار، عهده دار کارهای شاهنشاهی شد. با این همه، او نخستین کسی نبود که به چنین جایگاهی گماشته می شد. از جمله کسانی که پیش از او چنین عنوانی داشتند، اَبَرسام بود. در دوره اردشیر یکم از وی به عنوان وزرگ فرمذار یاد شده است که به نظر می رسد بی مورد باشد. اما به احتمال زیاد، خسرو یزدگرد که در هنگام پادشاهی یزدگرد یکم (۴۲۱-۳۹۹ میلادی) در شورای کلیسایی ۴۱۰ از او یادشده، وجود داشته اند. جایگاه و سِمت وزیر، از اوایل سده سوم میلادی در سنگ نوشته های شاپور یکم بر کعبه زرتشت و نقش رستم در فارس ظاهر شده است.
بررسی اقدامات و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز از نگاه مورخان اسلامی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی اصلاحات و اقدامات اقتصادی و اجتماعی عمربن عبدالعزیز خلیفه اموی از دیدگاه مورخین اسلامی می باشد. بر این اساس یافته-های پژوهش حاکی از آن است که مورخین اسلامی در ارزیابی اقدامات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز به دو گروه تقسیم شده اند؛ اکثر آنها از او چهره ای مثبت و خلیفه ای عادل، زاهد و راشد را ترسیم می کنند و با تکیه بر اعمال مثبت او از نکات منفی زندگی اش چشم پوشی کرده و درصدد توجیه سؤالات اساسی در خصوص مشروعیت خلافت او برآمده اند. اما گروهی دیگر نگرشی مثبت به او ندارند و مدارک تاریخی موجود هم تا حدی این دیدگاه را تأیید می کند. بنابراین مطالعه ای همه جانبه در مورد اقدامات و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز حاکی از آن است که وی بعد از به خلافت رسیدن با استفاده از شیوه عدالت محورانه دست به اصلاحات اجتماعی، اقتصادی در دولت زد. که این اقدامات از نگاه اکثر مورخان مورد تمجید قرار گرفته است؛ به طوری که عده ای از آنان در آثار خود سعی در جدا نمودن وی از سایر خلفای بنی امیه برآمده، حتی تغییر مشی سیاسی او را ناشی از تربیت وی در مدینه دانسته اند. اما مورخان دیگر با برشمردن دلایلی چون نارضایتی عموم مردم و از جمله شیعیان از دولت اموی و فعالیت داعیان عباسی در این دوره، اصلاحات عمر بن عبدالعزیز را از روی سیاست و شرایط زمانه برشمرده اند.
واکاوی زمینه ها و عوامل موثر بر آغاز شورش سمکو 1285 تا 1297ش/۱۹۰۶ تا ۱۹۱۸م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسماعیل آقا، معروف به سمکو، حدود 25سال شخصیتی تاثیرگذار در مرزهای شمال غرب کشور و سرزمین های آنسوی مرز بود. او ازمهم ترین چهره های تاریخ معاصر ایران است. آنچه تاکنون از وی گفته شده عموماً مغرضانه و یک جانبه است. پژوهش حاضر به شیوه ای توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و مدارک دست اول فارسی و همچنین، بهره گیری از پژوهش های مبتنی بر اسناد روسی، تلاش کرده است زمینه ها و عوامل موثر بر شورش سمکو را تشریح کند. مقاله با مراجعه به گذشته، نشان می دهد برخلاف نگاه یک جانبه موجود در اشاره های صورت گرفته به این موضوع، شورش های سران شکاک بیش از آنکه نتیجه فتنه گری آنان بوده باشد، نتیجه فساد و ناکارآمدی ساختار حکومت قاجار و حکام آذربایجان در نادیده گرفتن قدرت و جایگاه مهم سران شکاک بوده است. مقاله همچنین نشان می دهد این زمینه منفی، همراه با تحولاتی همچون انقلاب مشروطه، جنگ جهانی اول، انقلاب اکتبر و پایان جنگ و نیز خروج بیگانگان از آذربایجان، سمکوی انتقام جو را در مسیر شورشی جدی علیه حکومت مرکزی قرار داد.بنابراین پژوهش بر این باور است که شورش واقعی سمکو به دنبال خاتمه جنگ جهانی اول و خروج بیگانگان از مرزهای شمال غرب کشور آغاز شد.نتیجه نهایی مقاله این است که ساختار فاسد حکومتی و انکار جایگاه شکاک ها و واگذارنکردن بخشی از قدرت به آنان، در کنار فرصت هایی که تحولات منطقه ای در اختیار آخرین خان شکاک، یعنی سمکو، گذاشته بود زمینه و عوامل اصلی موثر برای شورش سمکو را فراهم کرد.
بررسی اقدامات و اصلاحات مذهبی عمر بن عبدالعزیز از نگاه مورخان اسلامی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اصلاحات و اقدامات اداری و مذهبی عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموی از دیدگاه مورخین اسلامی می باشد. بر این اساس یافته های پژوهش حاکی از آن است که مورخین اسلامی در ارزیابی اقدامات مذهبی و اداری عمر بن عبدالعزیز به دو گروه تقسیم شده اند؛ اکثر آن ها از او چهره ای مثبت و خلیفه ای عادل، زاهد و راشد را ترسیم می کنند و با تکیه بر اعمال مثبت او از نکات منفی زندگی اش چشم پوشی کرده و درصدد توجیه سؤالات اساسی در خصوص مشروعیت خلافت او برآمده اند. اما گروهی دیگر نگرشی مثبت به او ندارند و مدارک تاریخی موجود هم تا حدی این دیدگاه را تأیید می کند. بنابراین مطالعه ای همه جانبه در مورد اقدامات و اصلاحات مذهبی و اداری عمر بن عبدالعزیز حاکی از آن است که وی بعد از به خلافت رسیدن با استفاده از شیوه عدالت محورانه دست به اصلاحات مذهبی و اداری زد. که این اقدامات از نگاه اکثر مورخان مورد تمجید قرار گرفته است؛ به طوری که عده ای از آنان در آثار خود سعی در جدا نمودن وی از سایر خلفای بنی امیه برآمده، حتی تغییر مشی سیاسی او را ناشی از تربیت وی در مدینه دانسته اند. اما مورخان دیگر با برشمردن دلایلی چون نارضایتی عموم مردم و از جمله شیعیان از دولت اموی، وجود حکام ظالم و فعالیت داعیان عباسی در این دوره اصلاحات مذهبی و اداری عمر بن عبدالعزیز را از روی سیاست و شرایط زمانه برشمرده اند.
شکل گیری مقام شیخ الشیوخی و کارکردهای آن در عصر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت گیری سلجوقیان و گسترش قلمرو آ ن ها در ایران، عراق و شام با فعالیت های پر دامنه ی مبلغان، داعیان و هواداران فاطمیان مستقر در مصر مصادف شد که اساس خلافت عباسی و حکومت سنی سلجوقی را تهدید می کرد. به دلیل اعتقاد غالب صوفیه در مخالفت با اسماعیلیه، حمایت همه جانبه ی سلجوقیان از صوفیان و پشتیبانی متقابل ایشان از حکومت سلجوقی و نقشی که صوفیه می توانست در مقابله با اسماعیلیان ایفا کند، خلافت عباسی برای همکاری با سلاجقه، مقامی رسمی برای صوفیه در بغداد، مرکز خلافت عباسی، ایجاد کرد. شیخ الشیوخ را خلیفه تعیین می کرد و تا اواخر قرن ششم ه.ق به مرشد رباط شیخ الشیوخ بغداد این مقام اعطا می شد. این مقام جایگاهی والا در خلافت عباسی داشت و به عنوان مقامی رسمی، در جریانات و رویدادهای سیاسی این عصر نقش آفرینی می کرد.
اسطوره و تاریخ در اندیشه ی علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد پاسخگویی به این سؤال است که چرا شریعتی برای اسطوره اهمیتی بیشتر از تاریخ قائل شده است؟ و با طرح این پرسش، ضمن بررسی مفهوم و معنای اسطوره و تعاریف متفاوتی که از آن شده است، اسطوره را در چارچوب نظریات مثبت نگرانه ارنست کاسیرر که اسطوره را شکل معینی از تجربه و شیوه ی خاصی از عینیت بخشیدن به جهان دانسته، در اندیشه ی شریعتی بررسی و دنبال کرده است. نتیجه این که شریعتی با آگاهی از وجوه مثبت اسطوره و کاربرد وجه تخیلی و ادراکی آن در برانگیختن کنش جمعی و آگاهی بخش، آن را به عنوان تاریخی که باید می شد و نشد، در برابر تاریخ موجود قرار داده و برای اساطیر حقیقتی بیش از تاریخ قائل شده است.